در معماری و طراحی شهری توجه به نظر شهروندان یکی از مهم ترین عوامل جهت طراحی می باشد. بدین معنی که فضا و محیط اطراف از چه ویژگی هایی برخوردار باشند تا مردم را به خود جذب کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرزندگی در ایجاد تصویر ذهنی شهروندان و رابطه آن با میزان بهره گیری از فضای شهری انجام گرفته است؛ یعنی ایجاد فضایی در شهر که شهروندان در آن به لحاظ شرایط سنی و جنسیتی در گستره زمانی وسیعی، در آن به فعالیّت بپردازند. در این راستا برای انجام این پژوهش، پیاده راه خیابان سپهسالار تهران به عنوان نمونه موردی مورد مطالعه قرار گرفته است. شیوه تحقیق در این پژوهش به صورت «توصیفی - تحلیلی» می باشد و روش جمع آوری اطلاعات نیز به صورت میدانی است. ابزار تحقیق شامل دو نوع پرسشنامه مربوط به سرزندگی و پرسشنامه مربوط به تصویر ذهنی است و در همین راستا از 50 نفر رهگذر (37 نفر زن و 13 نفر مرد) در خیابان سپهسالار که بصورت تصادفی انتخاب شدند نمونه آزمون صورت گرفته شده است. برای این پژوهش سه فرضیه وجود دارد ابتدا اینکه بین سرزندگی و تصویرذهنی همبستگی مثبت زیادی وجود دارد و دوم اینکه ایجاد مؤلفه هایی چون فضای سبز، ایمنی، دسترسی و کاربری های موجود باعث بالا بردن سرزندگی در فضا می شود و در آخر مؤلفه هایی که باعث ایجاد تصویر ذهنی در بین شهروندان شوند باعث بالا بردن سرزندگی در فضا نیز خواهند شد. داده ها توسط آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t گروه های مستقل مورد بررسی قرار گرفت است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که علاوه مؤلفه های حضور گیاهان و آب نما، نورپردازی مناسب، ایمنی عابرین از وسایل نقلیه، وجود کاربری مختلف و قابلیت دسترسی فضا به وسایل نقلیه به ترتیب بالاترین میانگین را دارند. این موارد خود نشان از این موضوع دارد که عوامل سرزندگی مطرح شده در پژوهش نیز همبستگی معنی داری با فضای شهری داراست و همچنین بین سرزندگی و تصویر ذهنی مطلوب شهروندان همبستگی معنی دار مثبتی وجود دارد (آزمون دو دامنه ،05/0> P ، 50= n ، 99/0= r ). این مقدار همبستگی بزرگ و قابل توجه است. همچنین میانگین نمره تصویرذهنی افرادی که از فضاهای شهری واجد تصویر ذهنی استفاده می کنند (9/15) بیش از میانگین افرادی که از فضای شهری فاقد این ویژگی استفاده می کنند (5/8) است و این بدان معنا می باشد که فرضیه تحقیق با عنوان «بین فضاهای شهری که در ذهن استفاده کنندگان فضا تصویر ذهنی ایجاد می کنند و فضا های فاقد این ویژگی تفاوت وجود دارد»، مورد تأیید قرار می گیرد. این عامل نسبت به عوامل دیگر در ایجاد سرزندگی در فضا تأثیرگذارتر می باشد.
به منظور خلق فضاهای کارآمدتر و ارتقای سطح کیفی ساختمان ها، این پژوهش درصدد بنایی همسو و هماهنگ با اقلیم منطقه با توجه به شناخت ویژگی های معماری منطقه همراه با کاربرد آخرین دستاوردهای ساختمانی در جهت معماری پایدار است تا نوعی از معماری حاصل شود که کاملاً نیازها را برآورده سازد و به عنوان یک فضا و بنا، تمامی ارزش های معماری را داشته باشد. ساختمان های مدرن و همساز با اقلیم، برای دستیابی به محیطی سازگار و پایدار به منظور هماهنگ سازی اکولوژی و تکنولوژی پا به عرصه ی ظهور گذاشته اند. طراحی دقیق معماری بومی، انتخاب مصالح مناسب و استفاده از اصول معماری پایدار از ویژگی های چنین ساختمان هایی است که برای دستیابی به اهداف معماری پایدار می بایست از آن ها بهره برد. هدف از انجام این پژوهش نزدیک شدن به پاسخ این پرسش ها است که چگونه پیوندی میان معماری اکولوژیک و پایدار و نوین می توان ایجاد کرد و چه تغییراتی در این رابطه در ساختمان ها ایجاد می شود. شیوه این پژوهش از طریق جمع آوری داده ها و اطلاعات از دو روش کتابخانه ای (شامل طیف وسیعی از کتب، مقالات، نشریات تخصصی و اینترنت) و میدانی (شامل اسناد و مدارک و اساتید اهل فن) و تجزیه وتحلیل اطلاعات تعیین شده است.
شهر سنندج با جمعیتی معادل 340 هز ار نفر در سال 1382 روزانه 714 تن زباله تولید می کند از میان روش های مختلف دفع زباله روش دفن مواد زائد از مهمترین روش هایی بوده که مدیریت شهری این شهر در 30 سال اخیر بر آن تکیه کرده است نتایج بررسی موقعیت قبلی و فعلی محل دفن زباله حاکی از مساعد بودن محل دفن کنونی است که در آن بسیاری از اصول معیارها و ضوابط مکان گزینی نادیده گرفته شده و پیش بینی میشود که در آینده نزدیک اثرات زیست محیطی آن نمایان تر گردد در این پژوهش با استفاده از داده های چون فاصله از محدوده قانونی شهر‘ فاصله از جاده‘ فرودگاه‘ کاربری اراضی‘قابلیت اراضی‘ عوارض مصنوع ( روستا‘ تاسیسات و تجهیزات شهری‘ و معادن ....) گسل‘ روند توسعه فیزیکی شهر سنندج‘ آب های سطحی‘ جهت باد‘ تراکم جمعیتی‘ خاکشناسی‘ هیپستومتریک (طبقات ارتفاعی)‘ شیب‘ جهت شیب‘ پوشش گیاهی‘ تیپ اراضی‘ زمین شناسی‘ و غیره از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها که بر اساس مدل منطق فازی Fuzzy Logic ترکیب شده ند و ژئورفرنس نمودن این داده ها و مدل ها با تصاویر ماهواره ای منطقه در شعاع 20 کیلومتری در شمال شرقی شهر سنندج در سه حوزه مختلف مکان گزینی گردیده و در تصویر ماهواره ای لندست سال 2002 منطقه و نقشه های مختلف ارائه شده است.
وجود مشکلات ناشی از رشد شهرنشینی سریع، بی توجهی به فضاهای باز، حومه های شهری و مسایلی نظیرآن بالاخص در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی موجبات بروز رویکردی جدید تحت عنوان شهرسازی منظر را فراهم آورد. از طرفی به دلیل تعامل و هم پوشانی های زیاد میان رشته های معماری منظر و طراحی شهری در دهه های اخیر و بی توجهی آنها به مساله منظر و فضای باز به عنوان زیر ساخت اصلی شهر در مقابل رویکرد سنتی به معماری به مثابه عنصر اصلی ساخت شهر، بر رشد و تقویت ایده شهرسازی منظر در جوامع آکادمیک و حرفه ای جهان افزوده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت، پیشینه و برخی از مهم ترین تجارب صورت گرفته در این حوزه ضرورت پرداخت به این رویکرد را بالاخص در شرایط ایران متذکر می شود. در این راستا یافته های این نوشتار بر این نکته تاکید دارد که شهرسازی منظر به عنوان گرایشی جدید، مبانی نظری، اهداف و موضوعات خود را بیش از همه وامدار رشته های معماری منظر و طراحی شهری بوده و واجد ماهیتی میان رشته ای می باشد. منظر و فضای باز به عنوان عناصر اصلی ساخت شهر، تاکید مرکزی این رویکرد به شمار می روند. بررسی شرایط آکادمیک نیز نشان می دهد که دانشگاه های اندکی به برگزاری دوره های مستقل شهرسازی منظر می پردازند و عمدتا واحدهای درسی تحت این عنوان در برنامه های درسی رشته های مرتبط به چشم می خورد.
انسان در مسیر خلق می تواند دریافت هایش را برای بیان منظورهایش ترکیب یا تجزیه کند. نگرش نمادین به مخلوقات باعث شده است که هنرمندان ضمن رعایت جنبة واقع گرایی در نمادها، در آثار خود از نمادهای طبیعی نیز بهره ببرند؛ به طوری که متناسب با نیاز و نیات تصویر و محتوای مورد نظر، انواع نمادها با الهام از طبیعت و ویژگی هایی نزدیک به جهان مادی خلق و استفاده شدند. آثار منقوش، به عنوان نمادی از هنر ماندگار، همواره در دوران مختلف و در فرهنگ های بسیار، از گذشته تا اکنون مطرح بوده اند. در تمدن جیرفت نیز نقوش قابل بررسی بسیاری وجود دارد. با توجه به اینکه این نقوش شکل های متفاوت و متعدد دارند، این فرضیه ها مطرح می شود که پیدایش نقوش حیوانی تمدن جیرفت با محیط زندگی ساکنان آن تمدن پیوند دارد، محصول انگیزة آدمی در ثبت و انتقال دریافت ها و منبعث از طبیعت است و از سوی دیگر، تجسم پاره ای از باورها و اساطیر آن قوم است. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، فنون مشاهده و مطالعات کتابخانه ای کوشیدیم چگونگی تصویرگری نقوش حیوانی در تمدن جیرفت را بشناسیم.