پژوهش حاضر به منظور آگاهی از نظر دانشجویان دربارة خواندن به قصد یادگیری، خواندن به قصد تصمیم گیری، خواندن به قصد لذت، و همچنین دربارة دو اصل «معقول اندیشی» و «کمترین کوشش»، در دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. جامعة آماری این پژوهش پیمایشی، دانشجویان سال سوم و چهارم مقطع کارشناسی بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که 253 نفر به آن پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از آزمون هشت فرضیه نشان داد که: 1) دانشجویان بر «خواندن به قصد یادگیری» بیشتر از «خواندن به قصد تصمیم گیری» تأکید دارند؛ 2) دانشجویان مؤنث رشته های روانشناسی و علوم تربیتی بیشتر از دانشجویان مذکر همین رشته ها بر «خواندن به قصد لذت» تأکید دارند؛ 3) دانشجویان مؤنث رشته علوم تربیتی و روانشناسی بیشتر از دانشجویان مذکر همین رشته ها بر «خواندن به قصد تصمیم گیری»تأکید دارند، ولی بین دانشجویان مؤنث و مذکر رشتة کتابداری در این مورد تفاوت معناداری وجود ندارد؛ 4) بین میزان تأکید بر «خواندن به قصد یادگیری» دانشجویان مؤنث و مذکر رشته های علوم تربیتی و روانشناسی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین دانشجویان مؤنث و مذکر رشتة کتابداری در این مورد تفاوتی مشاهده نمیشود؛ 5) تفاوت معناداری بین رشتة تحصیلی دانشجویان و مقاصد خواندن آن ها وجود ندارد؛ 6) اصل «کمترین کوشش»برای هر نوع خواندنی، مورد تأکید دانشجویان میباشد؛ 7) تفاوت معناداری بین رشتة تحصیلی دانشجویان و اصل کمترین کوشش وجود ندارد؛ 8) «معقول اندیشی» شکل دهندة رفتارهای مطالعاتی دانشجویان است.
هدف: ارتباطات سیاسی و اقتصادی بین خاورمیانه و غرب در عصر رنسانس، سبب چاپ کتاب به الفبای عربی در اروپا شد. این مقاله به تحول حروف چاپی در نخستین کتاب های چاپ شده به زبان های فارسی و عربی می پردازد. روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با استفاده از مواد کتابخانه ای وآرشیوی نوشته شده است. یافته ها: : پیش از شروع چاپ در اروپا با استفاده از حروف متحرک عربی، ابتدا این کتاب ها به وسیله قالب های چوبی چاپ می شد. در سال 1514م. با چاپ اولین کتاب عربی به شیوه حروفچینی نوین در ایتالیا، نشرکتاب به زبان سرزمین های اسلامی آغاز شد. درسال 1639م حروف و زبان فارسی نیز جای خود را در صنعت چاپ اروپا پیدا کرد. نتیجه گیری: آغاز چاپ کتاب در اروپا با رسم الخط عربی و فارسی با هدف ترویج مسیحیت در جوامع اسلامی صورت گرفت.
در سال های اخیر یکی از بحث های جدی در حوزة فرهنگی کشورمان موضوع میزان سرانة مطالعة ایرانیان بوده است؛ به گونه ای که در ابتدای سال 87 بحث در این زمینه به رسانه ها نیز راه یافت و ارقامی از 2 دقیقه مطالعه در روز تا 30 دقیقه در روز مطرح گردید.
به منظور روشن تر شدن این موضوع و ارائة آماری که با استفاده از روش های علمی و مشخص به دست آمده و قابل اتکا باشد، دو پیمایش با عنوان «بررسی میزان مطالعة شهروندان تهرانی» در دو سال متوالی 1387 و 1388 به اجرا درآمد که مهمترین نتایج آن در این مقاله ارائه می شود.
مهمترین نتایج به دست آمده به شرح زیر است:
ـ میزان مطالعه در سال 88 نسبت به سال قبل آن رو به کاهش بوده و از 90 دقیقه در شبانه روز (24 ساعت) به 1/76 دقیقه در یک شبانه روز رسیده است. از بین منابع مطالعه، مطالعة روزنامه، نشریه و مجله کاهش چشمگیری را نشان می دهد.
ـ مقایسة میانگین مطالعة پاسخگویان در هر شبانه روز به تفکیک وضعیت تأهل در دو سال 87 و 88 حاکی از کاهش روند میانگین مطالعه در بین هر دو گروه متأهل و مجرد در سال 88 است. شایان ذکر است افراد مجرد تقریباً نزدیک به دو برابر افراد متأهل مطالعه می کنند.
ـ در دو سال 1387 و 1388 بیشترین موضوع مورد مطالعة پاسخگویان در حوزة منابع مذهبی بوده که این رقم در سال 1388، 6/20 درصد بوده که نسبت به سال 1387 (3/15 درصد) افزایش را نشان می دهد.