فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقشه ی دانش یک ابزار مدیریت دانش است و از طریق آن به کاربران سازمان، اطلاعاتی در خصوص محل استقرار دانش و منابع دانشی اعم از افراد صاحب دانش، اسناد و منابع و پایگاه های اطلاعات داده می شود. نقشه دانش تخصص ها و دانش مورد نیاز افراد را با محل استقرار آن در سازمان مشخص می کند، از این روهدف اصلی پژوهش حاضر ترسیم نقشه دانش و مهارت کتابداران کتابخانه ی مرکزی آستان قدس رضوی بر اساس مدل ایده آل تیپ ماکس وبر است. روش شناسی: پژوهش حاضر از هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه پژوهش، کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی است که در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا دکترا در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی تحصیل نموده اند و دارای حکم کتابدار بودند. به دلیل حجم پایین نمونه (39 نفر)، پژوهش به صورت سر شماری انجام گرفت و درصد بازگشت پرسشنامه 100% بود. داده های مورد نیاز پژوهش به وسیله سیاهه ی وارسی شمسی (1391) و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: "مهارت های عمومی" کتابداران کمتر از حد متوسط3(61/1) بود و بیشترین مهارت آن ها در "توانایی های اداری" (53/2)است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که دانش و مهارت تخصصی کتابداران بالاتر از حد متوسط(33/3) است که بیشترین میزان آن مربوط به فعالیت های بخش "گردش کتاب" (2/4)است. نتیجه : یافته های منتج از نقشه دانش و مهارت کتابداران براساس مدل ایده آل تیپ نشان داد که بیشتر پاسخگویان (21 نفر) در تیپ 1 قرار دارند، که به معنای دانش و مهارت بالای آن ها است. در مقابل به دلیل رسمی و با سابقه بودن کتابداران، هیچ یک از پاسخگویان در تیپ 2 که نشان دهنده مهارت کم و دانش بالا است، قرار نگرفته بودند. همچنین ترسیم نقشه دانش نشان داد 12 نفر در تیپ 3 که نشان دهنده مهارت بالا و دانش کم است، قرار گرفتند. در تیپ 4 نیز که بیانگر مهارت و دانش کم است، 5 نفر قرار گرفتند، انتظار می رود کتابدارانی که در این تیپ قرار می گیرند نسبت به ارتقای سطح دانش مورد نیاز برای ادامه ی ارائه خدمت در سمت پیشین خود و جلوگیری از حذف رقابتی، اقدام نمایند. همچنین از مدیران انتظار می رود که بسترهای لازم را برای ارتقای سطح دانش مورد نیاز کتابداران بخش های مختلف ایجاد کنند.
واکاوی فرصت ها و چالش های کتابخانه های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بروز هر پدیده همراه با فرصت ها و چالش هایی است که شناخت و درک آن ها سبب خواهد شد تا با استفاده از فرصت های شناسایی شده بتوان تا حد امکان بر چالش های موجود و پیش رو غلبه و آن ها را برطرف کرد و پدیده موردنظر را تقویت کرد و بهبود بخشید. با توجه به اهمیت روزافزون کتابخانه های هوشمند و این نکته که آینده از آنِ کتابخانه های هوشمند خواهد بود، به نظر می رسد درک و شناخت فرصت ها و چالش های پیش روی آن ضروری است. پژوهش حاضر در پی آن بود که این فرصت ها و چالش ها را شناسایی کند و در صورت نیاز به ارائه راهکار بپردازد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد مروری، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی، به بررسی و تحلیل اسناد و مدارک موجود در حوزه کتابخانه هوشمند جهت شناسایی فرصت ها و چالش های پیش رو پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع کتابخانه هوشمند در پایگاه های استنادی اسکوپوس و وب آو ساینس و پایگاه های اطلاعاتی ساینس دایرکت، اشپرینگر، وایلی، امرالد، تیلور اَند فرانسیس، پروکوئست، ابسکو، جی استور، سیج، ای سی ام و اریک بود.یافته ها: کاربران، کتابداران، داده ها، بودجه، مسائل فنی و فرهنگی و اجتماعی و حقوقی و اخلاقی، خط مشی و قوانین و امنیت، ازجمله مهم ترین چالش های پیش روی کتابخانه های هوشمند شناسایی شد. از سوی دیگر فرصت ها شامل استفاده از داده ها برای تصمیم گیری مبتنی بر شواهد، توسعه تجربه کاربری بهبودیافته، افزایش همکاری و مشارکت با کاربران و جوامع محلی، توسعه آموزش و یادگیری جامعه و ترویج توسعه فرهنگی هستند.نتیجه گیری: برای مواجهه با چالش ها و بهره گیری از فرصت ها، ضروری است کتابخانه های هوشمند به مدیریت تمامی جنبه های عملکرد خود بپردازند و تلاش مداومی در جهت بهبود خدمات و تطابق با نیازهای متغیر جامعه داشته باشند. کتابداران، نیازمند کسب توانایی هایی جهت مدیریت کارآمد و استفاده بهینه از فناوری هستند. برای مواجهه با این چالش، آموزش مناسب کتابداران، ارتقاء مهارت های فنی آن ها، ایجاد آگاهی و تسهیل فرایند تغییر و توجه به جذب و استخدام کتابداران متخصص و مجرب می تواند کمک کننده باشد. ارائه کارگاه ها و منابع و دوره های آموزشی برای کاربران به منظور آشنایی با قابلیت ها و ویژگی های فنّاوری های جدید و نظام های خودکار و نحوه استفاده از کتابخانه های هوشمند، به کاربران کمک می کند تا مهارت های لازم را برای استفاده از کتابخانه هوشمند به دست آورند. کتابخانه های هوشمند می توانند از طریق مشارکت و همکاری با شرکت ها و مؤسسات آموزشی و دیگر کتابخانه ها، در کاهش هزینه های خود بیشتر کمک کنند. استفاده از فنّاوری های پیشرفته مانند اینترنت اشیاء، کلان داده، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، محاسبات ابری و داده کاوی برای تحلیل داده ها، پیش بینی نیازها و رفتار کاربران، خودکارسازی فرایندها و ارائه خدمات شخصی سازی شده، به توسعه کتابخانه های هوشمند کمک می کند. پژوهش و تدوین و ارائه خط مشی ها و استانداردها برای شفافیت داده می تواند به کتابخانه های هوشمند در مواجهه با چالش مدیریت و بهره برداری از داده ها کمک کند.
نقد و ارزیابی شکلی و ماهوی اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو که با روش تحقیق کتابخانه ای و براساس توصیف و تحلیل به نگارش در آمده از نوع تحقیقات بنیادین و کاربردی است که با نگرش انتقادی به کتاب اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در صدد نقد و ارزیابی کیفی آن با هدف تبیین کاستی ها و برطرف کردن آن ها در ویرایش های بعدی بمنظور نیل به روزآمدی، بالندگی و پاسخگویی به نیاز کاربران متناسب با رشد روز افزون دانش فلسفه اسلامی است. ارزیابی کیفی در دو بخش شکلی و ماهوی است؛ ارزیابی شکلی شامل ارزیابی ترتیب الفبایی، رسم الخط، اعراب گذاری، فارسی یا عربی بودن اصطلاحات ؛ و ارزیابی ماهوی شامل ارزیابی مقدمه، ساختار هندسی علم و روابط معنایی پیشینی آن است. یافته های تحقیق در بخش شکلی عبارتند از بکارگیری گسترده لغات عربی ، عدم برقرای ارجاعات متقابل، عدم استفاده از لحاظ تقسیم ، عدم استفاده کافی از یادداشت دامنه ، بگارگیری غیر استاندارد توضیحگرها، عدم رعایت نظم الفبایی در بخش نمایش الفبایی اصطلاحات و وجود غلط های املایی . یافته های تحقیق در بخش ماهوی عبارتند از تبیین خلل هایی در ساختار هندسی علم فلسفه و روابط سلسله مراتبی اصطلاحات، همچنین تبیین خطا در فهم مفاهیم فلسفی و روابط معنایی پیشینی اصطلاحات که در مواردی ناشی از خطای در درک مفاهیم فلسفی و یا خلط مفاهیم و اصطلاحات خاص نظام های فلسفی اشراقی، مشایی و حکمت متعالیه است که ضرورت دارد برطرف شوند؛ زیرا این اصطلاحنامه به عنوان پایه ذخیره سازی ، جستجو و بازیابی اطلاعات از سوی مراکز علمی پذیرفته شده و در کشورهای دیگر در حال ترجمه هست. پیشنهاد تحقیق، توصیه به رعایت دقیق استاندارد های اصطلاح نامه نویسی در تدوین چنین اصطلاحنامه های تخصصی، افزون بر توجه به اختلافات مکاتب مختلف در مبانی فلسفی است که لازمه آن بکارگیری اساتید متخصص در هر مکتب برای تبیین دقیق معانی اصطلاحات و روابط پیشینی آن ها به جهت پرهیز از خلط مشترکات لفظی و صیانت پژوهش های آینده از این آسیب است.
بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 222
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 398 نفر از معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی - مورگان 196 نفر تعیین و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد اعتمادبه نفس کوپر اسمیت (1967) با ضریب پایایی 88/0 و برای سنجش میزان سواد رسانه ای معلمان در استفاده از شبکه اجتماعی شاد از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 81/0 استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS24 تجزیه وتحلیل شدند. برای تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف استفاده شد که نتیجه این آزمون نشان از توزیع نرمال داده های گردآوری شده داشت و به همین جهت نیز آزمون پیرسون برای بررسی فرضیه های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان زن شهر دورود بین اعتمادبه نفس و هریک از ابعاد آن (اعتمادبه نفس عمومی، اعتمادبه نفس شغلی، اعتمادبه نفس اجتماعی و اعتمادبه نفس خانوادگی) با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار دارند. بر اساس یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه می توان گفت داشتن اعتمادبه نفس و تقویت و ارتقاء سطح سواد رسانه ای می تواند باعث افزایش توانایی گروه های مختلف جامعه در استفاده از انواع فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی شود و این مهم در حوزه آموزش وپرورش بر توانمندی معلمان در بهره گیری و استفاده بهینه از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) بسیار مؤثر خواهد بود.
تأثیر داوری باز بر رفتار داوران (مرور مفهومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتشار مقاله در ارتقای علمی وحرفه ای، اهمیت بیشتری از پیش یافته است و پژوهشگران خواستار شفافیت بیشتری در فرایند داوری مقاله ها هستند. از همین رو، نوعی از داوری با نام «داوری باز» پدیدار شد که با اثرپذیری از علم باز، بر ارزش هایی چون «آشکاری» و «شفافیت»، استوار است و بارزترین ویژگی آن، هویت آشکار داوران و انتشار گزارش داوری آنهاست. این ویژگی ها، تأثیرهایی بر رفتار داوران دارند که مطالعه حاضر، با هدف شناسایی آنها صورت گرفته است.این مطالعه از روش مرور مفهومی و برپایه چارچوب شش مرحله ای «لواک و همکاران» بهره گرفته است و طی آن، پس از تعیین هدف و پرسش های پژوهش، 21 مقاله انتخاب، و داده های آنها استخراج، دسته بندی و تحلیل شدند. در این مطالعه رفتارهای مانند تمایل افراد به داوری؛ کیفیت انجام داوری؛ مدت زمان انجام داوری؛ سوگیری نسبت به مسائلی چون جنسیت، کشور، و ... ؛ قضاوت نهایی (توصیه)؛ نگارش گزارش داوری (لحن و حجم گزارش داوری)؛ و درخواست از نویسندگان برای استناد به آثار خود شناسایی شده اند. «کیفیت انجام داوری»، «توصیه داوری»، «سوگیری»، و «زمان انجام داوری»، به ترتیب پرتکرارترین رفتارهای مطالعه شده بودند و رفتارهای شناسایی شده از ویژگی های هویت آشکار و انتشار گزارش داوری تأثیر گرفته بودند. داوری باز، هر چند در افزایش رفتارهایی منفی مانند کاهش تمایل به داوری، سوگیری، درخواست داوران برای استناد به آثار، و افزایش زمان انجام داوری اثرگذار بوده است اما بر کیفیت داوری، لحن و حجم گزارش داوری، اثر منفی نداشته و گاهی آنها را بهبود داده است.
Providing a Model for Improving the E-Banking Customer Experience Using Digital Marketing Tools (Approach to Enriching the Value of Digital Banking During the Outbreak of Infectious Diseases)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
133 - 154
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to provide a model for improving the e-banking customer experience using digital marketing tools. This research has been done with the approach to enriching the value of digital banking during the outbreak of infectious diseases. The paradigm of the present study is interpretive and the implementation approach is qualitative; In this regard, the case study method has been used. This research is descriptive-exploratory in terms of purpose and in terms of time, it is in the field of cross-sectional studies. The qualitative methodology of grounded theory analysis by Strauss and Corbin (2007) was used to answer the research question. This research has been done inductively and based on a survey procedure. The experts were the managers of reputable Iranian banks. Based on systematic sampling, 14 people were selected. The research tool was a semi-structured interview with questions related to the purpose of the research. Interviews were analyzed using AtlasTi version 10 software. Based on the designed model, 6 categories for causal factors (appropriate decision making, time management, digitization effects, cost management, business trends, and relationship management), 2 categories for contextual conditions (digital tools and digital economy), 2 categories for intervening conditions (individual and environmental factors), 3 categories for strategy (creativity, culture development, and digital context), 3 categories for outcomes (banking industry prosperity, customer satisfaction, and economic productivity) were identified.
تبیین جامعه شناختی رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان ایرانی و مصرف کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش قصد دارد تا رابطه بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی و مصرف کتاب را مورد بررسی قرار دهد تا بدین وسیله مشخص شود که آیا شکاف آگاهی بین شهروندان ایرانی وجود دارد یا خیر.روش پژوهش: داده ها به شیوه پیمایشی گردآوری شده است. اطلاعات مربوط به شهروندان ایرانی از طریق پرسش نامه ساختاریافته به صورت مصاحبه رودررو، جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی افراد 15 سال به بالای ساکن شهر و روستاهای ایران می شود. در این پیمایش از یک نمونه گیری دو مرحله ای استفاده شده است. تعداد نمونه در این بررسی 15606 نفر در 31 استان کشور هستند. پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان در سه گروه سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی قرار گرفتند.یافته ها: بر اساس آزمون کای اسکوئر و تحلیل واریانس هر کدام از گروه های مذکور با مصرف کتاب رابطه مثبت و معنا داری دارند. بدین صورت که با افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، مطالعه کتاب بین شهروندان ایرانی روند صعودی پیدا می کند. همچنین، با افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، افراد کتاب های بیشتری خریداری می کنند.نتیجه گیری: بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی و مصرف کتاب رابطه وجود دارد و هر چقدر پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی افزایش پیدا کند مصرف کتاب بیشتر می شود و برعکس. این نتایج نشان می دهد که شکاف آگاهی بین شهروندان ایرانی وجود دارد و نتایج پژوهش مؤید فرضیه های نظریه شکاف آگاهی است.
تحلیل خوشه ای همکاری های دانشی زنجیره ارزش تحقیق و توسعه در نظام ملّی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
250 - 293
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت همکاری های دانشی در کسب، دستیابی و ایجاد دانش فنی در تولید محصولات و خدمات فناورانه و نوآورانه در واحدهای R&D صنایع، پژوهش به صورت میان رشته ای قصدِ توسعه کاربرد دانش، در صنعت را دارد و در پاسخ به این پرسش که «انواع همکاری های دانشیِ زنجیره ارزش تحقیق و توسعه کدامند؟»، انجام پذیرفته است. روش شناسی: پژوهش توصیفی- پیمایشی، با ماهیّت اکتشافی و از حیث هدف کاربردی، به شیوه آمیخته و مشتمل بر 2 بخش کیفی (روش دلفی فازی) و کمّی (تحلیل خوشه ای) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و R در قالب آزمون مفاهیم نظری، در موقعیت های مسائل واقعی و حل مشکلات ملموس، با نتایجِ مشخص است. 15 نفر از نخبگان نظام نوآوری که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند.یافته ها: بر اساس نظرسنجی خبرگانی و تحلیل خوشه ای، در مجموع 4 شاخص، 12 سازه، 80 مؤلفه در 3 سطح بیانگر انواع همکاری های دانشی زنجیره ارزش تحقیق و توسعه هستند. نتیجه گیری: نتایج مراحل سه گانه تحلیل ها نشان می د هند، همکاری های دانشی نظام ملی نوآوری در قالب 4 خوشه منجر به توسعه همکاری های دانشی می شوند. از مجموع 80 فعالیت زنجیره ارزش تحقیق و توسعه، نوع همکاری راهبرد دانش و نوآوری 15 فعالیت، همکاری خلق دانش و نوآوری 33 فعالیت، همکاری راهبرد دانش و نوآوری 13 فعالیت و همکاری جذب دانش و نوآوری 26 فعالیت، را پوشش می دهند. نوع شناسی همکاری ها سبب بسترسازی مناسب برای کاهش خطا در فرآیند کسب و دستیابی دانش فنی محصول، کاهش زمان نمونه سازی، تسریع در تکوین و تمایز محصولات در صنعت می شود.
The Conceptual Model for the Digital Content Marketing of Social Media to Boost Green Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
175 - 196
حوزههای تخصصی:
The present research has been done with a view to designing content marketing model at social media for boosting green marketing. As regards purpose, it is an applied research,and in terms of approach an exploratory survey, and typically, it can be subsumed under a qualitative research. The analysis approach of this research is meta-synthesis. The statistical community consists of academic and scholarly articles published between 2016-2021/1395-1401 on the pertinent area of this study at Iran`s and foreign trustworthy databases. According to our findings, 1740 articles were retrieved, 324 abstracts were sieved and 186 abstracts were investigated. It was established that the titles of 1416 articles were irrelevant, and consequently they were omitted. 138 articles were deleted once their abstracts had been reviewed and found irrelevant and 95 articles were left out after a survey of their contents. The criteria used were size of the statistical sample, theoretical sufficiency (theoretical saturation), and finally 56 articles were accepted. The outcome of this process was 49 codes, 23 concepts and 10 categories. The Kappa index was used to guarantee the quality of our research. The amount of the index was calculated using the SPSS software at the significant level of 0/000 number 0/806. According to the evaluation and the extracted concepts and categories in the present research, the content marketing model of social media (Instagram) for boosting green marketing was designed based on three groups of factors: causal, mediating and consequential. The results of the findings show that in the process of content marketing of social media for boosting green marketing, a set of variables play a causal role, and can act as stimulants or propelling agents, and if the causal and mediating factors come properly about, this can culminate in the boosting of the service or product`s brand and an appropriate competitive advantage regarding green marketing in the organizations will also emerge.
A Critical Review and Evaluation of the Textbook Entitled Designing the Digital Library Based on the Standards and Criteria of University Textbooks(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
395 - 413
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was analytical review of the book Designing the Digital Library, written by Mehdi Alipoor-Hafezi and published by SAMT in 2019 based on the criteria and standards of the university textbooks. The type of research was applied in terms of purpose. As regarded method, it was a mixed-method approach. The analysis, review and extraction of required data have been simultaneous. The checklist was used for assessing formal writing structure and content features on a Likert-type 5-pointed scale. Author's expertise in the field can be mentioned as the main advantage of the book. The textbook is the only work in Persian in the field of designing digital libraries. A separate chapter on legal issues in digital libraries can also be considered as another positive point of this work. At the same time, this work has also notable points for improvement, the most important of which are writing points. In general, the work in hand in terms of evaluation of formal writing structure and content criteria received scores of 46, 46, 63 and 63, respectively and achieved at least 70 percentage points, passing as a book appealing to its audience. In spite of some defects and weaknesses, the studied textbook is one of few books on designing digital libraries and suitable for students and audience.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در شرکت ساختمانی کیسون با رویکرد اهمیت - عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش مستلزم ارزیابی وضعیت مدیریت دانش است که از آن با عنوان میزان بلوغ مدیریت دانش یاد می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی بلوغ مدیریت دانش شرکت کیسون با رویکرد اهمیت عملکرد پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش بر اساس هدف مطالعه کاربردی توسعه ای است و بر اساس روش گردآوری داده ها مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) از نوع پیمایش مقطعی است. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیم ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه طیف لیکرت بود. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد و اعتبارسنجی بخش کمی نیز با اعتبار صوری و محاسبه آلفای کرونباخ صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران شرکت کیسون است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با 19 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شرکت کیسون است. حجم نمونه با فرمول کوکران 140 نفر محاسبه شد. نمونه گیری در بخش کمی نیز با روش تصادفی ساده صورت گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت عملکرد به ارزیابی وضعیت بلوغ مدیریت دانش پرداخته شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش در شرکت کیسون در سطح آغازین مدل بهره وری آسیایی قرار دارد. شکاف بین سطح عملکرد و سطح مورد انتظار زیاد است. در زمینه «فناوری» انتظارات (اهمیت) به ادراکات (عملکرد) نزدیک است اما در مورد متغیرهایی مانند «نتایج مدیریت دانش» و «فرایندهای دانشی» شکاف از ژرفنای بیشتری برخوردار است. بر اساس نمره کسب شده شرکت کیسون در وضعیت توسعه یافته قرار دارد که حد متوسطی است.نتیجه : شرکت کیسون جهت اجرای فراگیر مدیریت دانش، می تواند با گذر از مرحله توسعه به مرحله پالایش و در نهایت بلوغ مدیریت دانش دست یابد.
شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش اساسی ترین سرمایه سازمان ها ازجمله کتابخانه های دانشگاهی است و مدیریت دانش یکی از ابزارهای مهم موفقیت سازمان ها در عصر اطلاعات است. ممیزی دانش، بررسی و اندازه گیری دانش استفاده شده در سامانه مدیریت دانش و همچنین ابزاری برای ارزش گذاری دانش و تعیین فرصت ها و مشکلات مدیریت دانش تعریف می شود. ممیزی دانش، ارزیابی نظام مند سلامت دانش سازمانی است. با توجه به اهمیت کتابخانه های علوم پزشکی در اشاعه اطلاعات سلامت و نقشی که ممیزی مدیریت دانش در اجرای بهینه مدیریت دانش دارد، پژوهش حاضر در نظر دارد شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران را شناسایی کند. هدف این پژوهش، شناسایی مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران است.روش شناسی: پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی و کمی با رویکرد پیمایشی تحلیلی است. جهت شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت جهت جمع آوری داده ها به روش دلفی فازی تهیه شد و درنهایت پس از دو دور اعمال دلفی به استخراج 55 گویه بر اساس اتفاق نظر 12 نفر از خبرگان منجر شد.از روش دلفی فازی در دو مرحله توسط 12 نفر خبره بهره جویی شد و جهت اعتبارسنجی شاخص های شناسایی شده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم از نرم افزار smart pls استفاده شده است. جامعه آماری جهت تأیید مدل، شامل 122 نفر مدیر و کتابدار کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی است.یافته ها: مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در سه بُعد، 13 شاخص و 55 زیرشاخص به دست آمد. به ترتیب بُعد مرحله بعد از ممیزی مدیریت دانش با (8550/0)، قبل از ممیزی مدیریت دانش با (8460/0) و حین اجرای مدیریت دانش با (8430/0) بیشترین اهمیت را داشتند.نتیجه : معیارها و شاخص های به دست آمده نشان دهنده تأیید و برازش قابل قبول مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران بود.
ارایه مدل مدیریت کیفیت داده برای حکمرانی داده با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمام سازمان ها برای اجرای فرایندهایشان از داده ها استفاده می کنند. داده های سازمانی یا توسط خود سازمان تولید شده اند یا سازمان های دیگری آن ها را ایجاد کرده و در اختیارشان قرار داده اند. داده ها و اطلاعات نقش اساسی در تصمیم گیری ها و عملکردهای فرایندهای سازمانی دارند. به همین دلیل داده ها، بخشی از منابع سازمان و شاید مهم ترین منبع سازمان ها محسوب می شوند. از این رو، هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل کیفیت داده برای حکمرانی داده می باشد. روش پژوهش به صورت فراترکیب به کار گرفته شد. لذا از 268 منبع یافت شده، طی مراحل فراترکیب، 62 مقاله با استفاده از کلید واژه هایی از جمله؛ داده، مدیریت داده، حکمرانی داده و مدیریت کیفیت داده در پایگاه های ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در بین سال های (1995-2022) انتخاب گردید. در این پژوهش ابتدا برای تمام عوامل استخراج شده از مطالعات پیشمشخص شدند. برای کنترل کدها و مقوله های استخراجی از دو کدگذار استفاده شد و شاخص موردنظر در این زمینه، شاخص کاپا است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته به کمک روش تحلیل محتوا، در مجموع تعداد 12 مقوله اصلی («ویژگی داده، داده، فابل داده، ارزش داده، ارزش اولیه داده، الگوی داده، مجموعه داده، دسترسی به داده، ترکیب داده، قالب بندی داده، فراداده و عینی بودن داده») و 47 مقوله فرعی برای مدیریت کیفیت داده برای حکمرانی داده کشف و مشخص شدند. ین، کدی در نظر گرفته و سپس با در نظر گرفتن مفهوم هر یک از کدها، آن ها در یک مفهوم مشابه دسته بندی شد. به این ترتیب مفاهیم پژوهش
نقش بازی وارسازی در یادگیری مهارت های سواد اطلاعاتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش برای پویایی و اصلاح آموزش سواد اطلاعاتی مطابق با تغییر نسل ها و سلایق آنها، در کشورهای مختلف در دستور کار سیاست گذاران قرار گرفته و تلاش می شود برای ترغیب دانش آموزان به شرکت در دوره های سواد اطلاعاتی از ابزارهای جدید بهره گرفته شود. به همین جهت هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بازی وارسازی بر یادگیری مهارت های سواد اطلاعاتی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان ایذه است.روش شناسی: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه هدف پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان ایذه بودند که 52 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش با بهره گیری از شیوه بازی وارسازی به مدت 10 جلسه تحت آموزش سواد اطلاعاتی قرار گرفتند درحالی که شیوه آموزش برای گروه کنترل به روش مرسوم و سنتی بود. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سنجش مفاهیم و مهارت های سواد اطلاعاتی یزدانی بود و جهت تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که استفاده از بازی وارسازی در یادگیری مهارت های تعریف نیاز اطلاعاتی دانش آموزان و یافتن اطلاعات مقطع متوسطه اول شهرستان ایذه نقش ندارد ولی بر یادگیری مهارت های ارزشیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و تبادل و اشاعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان ایذه تأثیر معناداری دارد و موجب افزایش این مهارت ها است.نتیجه گیری: بازی وارسازی می تواند به عنوان ابزار کمک آموزشی مناسبی جهت یادگیری مهارت های ارزشیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و تبادل و اشاعه سواد اطلاعاتی دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
ارزیابی کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مراکز آرشیوی و مراکز اطلاع رسانی از سازمان های ارائه دهنده خدمات آرشیوی هستند که نقشی اساسی در فرایند توسعه پایدار بر عهده دارند، به نحوی که می توان ادعا کرد که بدون وجود مراکز آرشیوی و مراکز اطلاع رسانی قوی و معتبر، دستیابی به توسعه پایدار امکان پذیر نخواهد بود. مراکز آرشیوی این نقش اساسی را از طریق فراهم ساختن اطلاعات مورد نیاز بخش تحقیق و توسعه ایفاء می کنند. بنابراین، بررسی کیفیت خدمات آنان می تواند معیار مناسبی برای ارزیابی میزان موفقیت این مراکز آرشیوی و اطلاع رسانی باشد. ازاینرو هدف این پژوهش، شناسایی کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران و مقایسه و رتبه بندی آنهاست.روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی و به روش علّی مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان مراکز آرشیوی ایران بودند که نمونه ای 250 نفره از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه محقق ساخته است؛ و آزمون های آماری مورد استفاده شامل T تک نمونه ای، ANOVA و آزمون فریدمن بود.یافته ها: با توجه به پاسخ پرسش های پژوهش در ارتباط با هر یک از مراکز آرشیوی ایران و در مجموع، در مورد کیفیت خدمات آرشیوی، بین میانگین وزنی به دست آمده و میانگین تجربی (5) تفاوت معناداری در سطح معناداری 0.05 وجود دارد. مقدار t و درجات آزادی مربوط به هر یک از مراکز آرشیوی ایران، دال بر معنادار بودن این تفاوت در سطح 0.05 است. در واقع، وضعیت کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران بالاتر از حد مطلوب است. نتایج آزمون تعقیبی توکی دال بر آن است که بین مراکز آرشیوی ایران با مرکز اسناد آستان قدس این تفاوت مشهود است. با توجه به نتایج به دست آمده آزمون فریدمن از نظر کیفیت خدمات آرشیوی رتبه بندی مراکز مطالعه شده به ترتیب زیر است: 1. مرکز اسناد آستان قدس؛ 2. آرشیو ملی ایران؛ 3. مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ 4. اداره اسناد و دیپلماسی وزارت امور خارجه؛ 5. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر و 6. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که وضعیت کیفیت خدمات مراکز آرشیوی از منظر کارکنان این مراکز در حد مطلوبی قرار دارد و کیفیت این خدمات در بین مراکز آرشیوی متفاوت است؛ به نحوی که مرکز آستان قدس در رتبه اول و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در رتبه آخر قرار دارد. همچنین، بین مراکز آرشیوی ایران از نظر کیفیت خدمات آرشیوی تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوت بین مراکز آرشیوی ایران با مرکز اسناد آستان قدس مشهود است.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
تاکسونومی شناسایی مشتریان صنعت بانکی با بکارگیری یادگیری ماشین: مروری نظامند با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مشتری در هیچ صنعتی صرفاً به دنبال محصول نیست و دریافت سرویس شخصی سازی شده مبتنی بر نیازمندی های خود و خلق یک تجربه متفاوت را از سازمان انتظار دارد؛ از نگاه دیگر طراحی سرویس های متناسب با نیاز مشتری مستلزم بررسی موشکافانه داده های مرتبط با مشتری و در ابعاد مختلف خواهد بود. لذا شناخت مشتری نیازمند نگرشی نظامند است تا اهداف، فاکتورهای تاثیر گذار و الگوریتم ها و متد های مناسب این حوزه مورد توجه واقع شود. روش شناسی: در راستا هدف این پژوهش، پژوهش پیشرو با رویکرد فراترکیب، ابعاد حوزه شناخت مشتری صنعت بانکی و ملاحظات آن را با رویکرد داده محور و به کارگیری یادگیری ماشین تحلیل نموده است .از این رو، روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر حسب گردآوری اطلاعات فراترکب است. برای انتخاب مقاله ها با جست و جو در پایگاه داده های معتبر وب آو ساینس و اسکوپوس 43 سند که در فاصله زمانی 2016- 2022 منتشر شده است، به عنوان اسناد مرتبط و معتبر شناسایی و در ادامه نیز با رویکرد فراترکیب، اسناد منتخب بررسی و کدگذاری شده اند. نتایج : نتایج حاصل از فراترکیب منجر به شناسایی سه مقوله اصلی: اهداف شناسایی مشتری: درک بینش نسبت به مشتری، شناسایی ریسک مشتری، اهداف سازمانی، تعیین ارزش طول عمر مشتری و مدیریت محصول، فاکتورهای شناسایی مشتری: جمعیت شناختی، مالی و رفتاری و الگوریتم های یادگیری ماشین: Probabilistic، Neural Networks ،Ensemble ، Regularization ، Regression ، Bayesian، Decision Tree ، Dimensionality Reduction ، Instanced Based و Clustering گردید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش جاری، متناسب با هدف شناسایی مشتری، داده های موجود و فاکتورهای انتخابی، الگوریتم های پایه و ترکیبی می تواند راهگشا باشد اما نکته مهم پیش پردازش دقیق داده ها می باشد. همچنین این مهم با توجه به عدم تاکید بانک ها به شعب مبنی بر لزوم تکمیل اطلاعات مندرج در فرم ها توسط مشتری در زمان افتتاح حساب یا عدم طراحی سرویس مناسب جهت تکمیل اطلاعات در بسترهای الکترونیک نیازمند بازبینی کامل می باشد.
تحلیل عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
223 - 242
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی با فراگیرشدن فعالیت های داوطلبانه، به بهره گیری از حضور نیروهای داوطلب جهت پویاسازی و توسعه ارائه خدمات روی آورده اند. مطالعه حاضر نیز درصدد تحلیل عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه کتابخانه های ایران است.
روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع پیمایشی با رویکرد کمی است. در این مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و داده ها با با ابزار پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری شامل اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی، متولیان فرهنگی، مدیران اجرایی کتابخانه ها، رؤسای کتابخانه ها، کتابداران و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و کارکنان کتابخانه های ایران در 5 استان بوشهر، خراسان رضوی، خوزستان، قزوین و همدان بودند.
یافته ها: یافته ها نشان داد میزان همبستگی بین عوامل بستر حاکم، مداخله گر، راهبردی، پیامدی با متغیر عوامل علّی به ترتیب 419/0، 503/0، 65/0، 448/0 بوده که در سطح p<0.05 معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که مقدار آماره t مشاهده شده در متغیر فعالیت های داوطلبانه و عوامل آن مثبت و معنی دار (p<0.05)، بوده است و میزان بهره مندی کتابخانه های ایران از عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه در سطح بالاتر از متوسط یا زیاد قرار گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد، کتابداران و کتابخانه های ایران از اجرای طرح به کارگیری نیروهای داوطلب استقبال می کنند و رابطه معنی داری بین عوامل و مؤلفه های فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران وجود دارد. بنابراین، لازم است با ایجاد قوانین، اصلاح سیاست ها و جلب حمایت نهادهای دولتی و غیردولتی زمینه حضور مؤثرتر نیروهای داوطلب در کتابخانه های کشور جهت پویاسازی و توسعه خدمات فراهم گردد.
مشارکت کتابداران در شبکه های اجتماعی مجازی برای ارائه خدمات در همه گیری کووید-19 (مطالعه موردی: کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۷۲-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مشارکت کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران در شبکه های اجتماعی مجازی برای ارائه خدمات در همه گیری کووید-19 انجام شده است. روش: نوع این پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در زمان پژوهش (تیر و مرداد ماه سال 1402) شامل همه کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران (152 نفر) بود. حجم نمونه پژوهش طبق جدول مورگان، 109 نفر به دست آمد، و در تحلیل نهایی 105 پرسش نامه استفاده شد. برای سنجش میزان روایی ابزار گردآوری داده ها، نظرات سه نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اخذ و در تدوین نسخه نهایی پرسش نامه لحاظ شد. با توجه به اینکه پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است، به منظور اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، مطالعه ای مقدماتی با مشارکت 30 نفر از جامعه پژوهش اجرا و مقادیر آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اصلی پژوهش، یعنی شناخت، پذیرش و استفاده، محاسبه شد که به ترتیب مقادیر 878/0، 935/0 و 824/0 و برای کل پرسش نامه مقدار 965/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نسخه 26 نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. برای بررسی میزان تفاوت میانگین بین متغیرهای اصلی پژوهش، ازآزمون پارامتریک تحلیل واریانس یک-راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کتابداران بیشترین شناخت را نسبت به پیام رسان «بله» و کمترین شناخت را نسبت به «سروش پلاس» داشتند. میزان شناخت کتابداران نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی و میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارها پایین تر از حد متوسط (کم) بوده است. میزان ضرورت و پذیرش ابزارهای شبکه های اجتماعی در حد «زیاد» بوده است . میزان استفاده کتابداران از ابزارهای شبکه های اجتماعی برای پیشبرد اهداف کتابخانه ای در سطح متوسط ارزیابی شد. بین میانگین نظرات کتابداران در مورد شناخت و پذیرش و همچنین بین پذیرش و استفاده از این شبکه ها تفاوت معنا دار وجود داشت، درحالی که بین میانگین نظرات مشارکت کنندگان در مورد دو متغیر شناخت و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوتی معنا دار مشاهده نشد. به عبارت دیگر، شناخت کتابداران از شبکه های اجتماعی و همچنین پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها به یک میزان نبوده است. اصالت/ارزش: اگرچه براساس نتایج این پژوهش میزان تأثیر سازمان در شناخت نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی مجازی پایین تر از متوسط گزارش شده و ازسوی دیگر میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارهای تولید محتوا در شبکه های مجازی به میزان اندک گزارش شده است، اما نمی توان نقش سازمان را در شناخت جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی بی تأثیر دانست. ازاین رو، نتایج پژوهش حاضر با تعیین نگرش جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی، میزان پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها و شناسایی نقاط ضعف و قوت کتابخانه های عمومی در استفاده از شبکه های اجتماعی، می تواند برای مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی در فراهم سازی بستر مناسب، ارتقای خدمات اطلاعاتی و رفع موانع استفاده از شبکه های مذکور مفید واقع شود.
ملاحظات معماری سازمانی بانک ها در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و مسئله تحقیق: در دنیای تغییرات مستمر، تحول دیجیتال به موضوعی ضروری و عامل کلیدی بقای سازمان ها تبدیل شده است. این موضوع، نه تنها تغییری فناورانه، بلکه تغییرات بنیادین در تمامی ابعاد و به بیان ساده تحول کسب و کار است. بانک ها مانند سایر سازمان ها در عصر دیجیتال با ویژگی های متفاوتی مانند ظهور فناوری های تحول آفرین و مدل های کسب و کار جدید، حضور در اکوسیستم ها و افزایش اهمیت بالای تجربه مشتری، روبه رو می شوند. جهت بازنگری معماری سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال لازم است ویژگی های متمایزکننده بانک دیجیتال با بانک های سنتی به خوبی شناسایی شوند. چرا که این ویژگی ها بر انتخاب رویکرد چارچوب معماری سازمانی و همچنین مکتب فکری معماری سازمانی تاثیر گذار هستند. روش تحقیق: در این پژوهش، ابتدا با روش مرور نظام مند مبانی نظری، 284 مقاله با کلمات کلیدی مرتبط با بانکداری دیجیتال مورد بررسی قرار گرفت تا ویژگی های متمایز کننده این بانک با بانک های سنتی به دست بیاید. جهت شناسایی شاخص ها و دسته بندی آنها با استفاده از مرور نظام مند علاوه بر پژوهشگر (کدگذار 1) توسط یک فرد متخصص مرور سیستماتیک (کدگذار 2) نیز انجام شد. با توجه به مقدار ضریب کاپا 804/،0 6 ویژگی کلان متمایز کننده بانک دیجیتال عبارتند از: مشتری محور، سرویس محور، مبتنی بر اکوسیستم، انطباق با فناوری های دیجیتال، استراتژی تحول دیجیتال و پلتفرم محور که در قالب 18 ویژگی خرد، کد گذاری شده اند. جهت یافتن مکتب فکری معماری سازمانی و چارچوب معماری سازمانی متناسب با بانک دیجیتال، پرسشنامه با جامعه آماری 27 نفر از خبرگان حوزه معماری سازمانی و تحول دیجیتال طراحی شد. نتایج حاصل از پرسشنامه با روش تصمیم گیری چند شاخصه سوارا-واسپاس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد جهت پیاده سازی معماری بانک دیجیتال با توجه به ویژگی های کلان و خرد متمایز کننده این بانک، لازم است مکتب اکولوژیکال و رویکرد چارچوب سرویس محور انتخاب شوند.