فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندگی شهری یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیته به زندگی جوامع بشری است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهای اجتماعی یکی از نیازهای زندگی انسان امروز است. در جوامع گوناگون استفاده از فضاهای عمومی شهر برای افراد جامعه برحسب متغیرهایی چون سن، جنس، گروههای اجتماعی، اقلیتهای قومی و نژادی و... متفاوت است و این عوامل بر میزان و نحوة حضور در فضاهای عمومی شهر تأثیرگذار هستند. بحران هویت در میان نسل جوان جامعه که آینده ساز آن تلقی میشوند امروزه عمیق تر شده و از جنبههای سطحی و ناپایدار به جنبههای کنشی و ذهنی پایدار رسیده است. جوان امروزی نیازمند آن است که افزون بر سازگارشدن با هنجارهای اجتماعی و غیررسمی جامعه، عادت وارههای خویش را گاه حتی در جهتی نه چندان دلخواه دستکاری کند. هدف مقالة حاضر شناخت، بررسی و تحلیل چگونگی شکل گیری و تحول زمینه های اجتماعی و فرهنگی هویت و موقعیت جوانی دختران دانشجو در شهر رفسنجان است. بدین منظور، با استفاده از روش کیفی و از خلال مصاحبه های فردی و گروهی50 نفر از دختران دانشجو در رفسنجان متناسب با شاخص های مورد نظر انتخاب شدند و با کمک تکنیک تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد فشارهای روانی ـ اجتماعی بر دختران جوان که هم از سوی خانواده و هم قوانین رسمی و غیررسمی جامعه بر آن ها اعمال می شود، اندیشهها و کنشهای دختران را تحت تأثیر قرار داده و هویت جنسیتی آن ها را پررنگتر ساخته است. یافته ها همچنین تضاد و ارائة موقعیت دوگانة دختران و زنان را در مواجهه با گسست و همسازی میان سنت و مدرنیتة موجود در جامعه و در نتیجه اختلال در شکل گیری هویت آن ها را نشان می دهد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رغبتی جوانان شهری به ازدواج (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط پیش از ازدواج است که منجر به کاهش رغبت جوانان به ازدواج است. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت کمیت گرا و روش پیمایش است. جامعه ی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدوده ی سنی 20 تا 24 سال 45-49 ساله ی ساکن شهر تهران هستند و حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران 384 مشخص گردید. بنابراین تعداد 384 پرسشنامه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای توزیع شده است. مدل نظری این تحقیق تلفیقی از رویکرد نظری اینگلهارت، عادت واره و میدان بوردیو، فضاهای ارتباطی هابرماس، کاشت باور گربنر و رویکرد نوگرایانه ی گیدنز و اولریش بک است. فرضیه های این تحقیق عبارتند از اینکه بین متغیرهای مستقل پژوهش: نگرش مادی فرد، نگرش برابری جنسیتی، نگرش خانواده ی فرد به روابط پیش از ازدواج، نگرش دوستان فرد به روابط پیش از ازدواج، میزان فردگرایی، میزان تجددگرایی، میزان بی اعتمادی اجتماعی، میزان پایبندی به اعتقادات و ارزش های مذهبی، میزان حضور در فضاهای مجازی، میزان ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، میزان کاربرد رسانه های جمعی و بی رغبتی جوانان به ازدواج متغیر وابسته ی پژوهش رابطه وجود دارد. به این ترتیب پژوهش حاضر ده فرضیه دارد که بر مبنای یافته های توصیفی و استنباطی متغیرهای فوق قادر به تبیین54 درصد از واریانس متغیر بی رغبتی به ازدواج می باشند.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر،بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز است که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مربوط به هویت جنسیتی استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران دانشجوی دانشگاه شهیدچمران اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 254 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1391-1392اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر نگرش به اشتغال، نقش های جنسیتی و دینداری معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به هویت جنسیتی دختران دانشجو را این دو متغیر تبیین می کنند.
مطالعه کیفی پیامدهای ارتباط با جنس مخالف در میان نوجوانان دختر و پسر (مطالعه موردی: نوجوانان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شواهد نشان می دهد رابطه عاطفی با جنس مخالف، از قشر جوانان به قشر نوجوان تسری یافته است و گروه زیادی از نوجوانان، رابطه اجتماعی با جنس مخالف را تجربه کرده اند. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که نوجوانان شهر مشهد پیامدهای رابطه با جنس مخالف را چگونه تجربه می کنند و آیا تجربه پیامدها، در میان نوجوانان دختر و پسر یکسان است. در این پژوهش، پیامدهای تجربه نوجوانان در ارتباط با جنس مخالف در شهر مشهد مطالعه می شود. بدین منظور، از رویکرد برساختی- تفسیری و از روش مردم نگاری و تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد. همچنین برای انتخاب مشارکت کنندگان، روش نمونه گیری هدفمند و برای تعیین حجم نمونه، اشباع نظری به کار گرفته شد. نتایج بیانگر آن است که نوجوانان پیامدهای رابطه با جنس مخالف را به اشکال مختلف مانند مشکلات آموزشی، درگیری فضای ذهنی، لذت عاطفی، لذت جنسی، وابستگی، نوع طلبی، میل به تجرد، ترس از ازدواج و بازاندیشی تجربه می کنند. برخی از این پیامدها، در نوجوانان دختر و پسر متفاوت است. تجربه پیامدهای مختلف و متناقض سبب شده است که نوجوانان براساس تجربه و اطلاعات ناشی از آن، به بازاندیشی این رابطه بپردازند و راهبردهای جدیدی را در این زمینه اتخاذ کنند. این راهبرد ها در نوجوانان دختر و پسر با یکدیگر تفاوت دارد.
بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سن ازدواج در ایران: یک مطالعه میان استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات صورت گرفته در حوزه ازدواج و خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یک واقعیت انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی- اجتماعی از عوامل اصلی این تغییرات است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و فرهنگی بر سن ازدواج در استان های مختلف کشور است. این عوامل عمدتاً عبارتند از: بیکاری، تورم، رشد مخارج خانوار، سطح درآمد استان و تحصیلات. نتایج حاصل از یک مدل داده های پانل روی 28 استان ایران طی دوره 1383 تا 1393 نشان می دهد که متغیرهای تورم و بیکاری با افزایش خود موجب افزایش سن ازدواج مردان و زنان می شوند. در مدلی که به جای تورم از رشد مخارج خانوار استفاده می شود نیز این متغیر رفتاری شبیه تورم، ولی کمی ضعیف تر، در تأثیرگذاری بر سن ازدواج دارد. متغیرهای تحصیلات و سطح درآمد استان، آثار معناداری از خود نشان ندادند. بنابراین با توجه به این نتایج می توان گفت برای حل یک مسئله اجتماعی به نام بالا رفتن سن ازدواج، باید به بهبودی شرایط اقتصادی به شکل کاهش تورم و بیکاری همت گماشت.
دیر و غیر ممکن: نگاهی به علل و پیامدهای افزایش سن ازدواج در میان جوانان ایرانی
منبع:
گزارش مهر ۱۳۸۸ شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
سنجش گرایش دانشجویان نسبت به اینترنت
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور شناخت علمی وضعیت موجود اینترنت و کاربران آن در بین دانشجویان سراسر کشور و همچنین بررسی عوامل مرتبط با (مؤثر بر) گرایش آنها به اینترنت با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دختر و پسر دوره روزانه دانشگاههای سراسر کشور در سطوح کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تشکیل داده اند. تعداد 2500 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در پژوهش شرکت داده شدند. نتایج نشان داد:1. پاسخگویان به طور متوسط 6 ساعت در هفته و از 9 سایت بازدید میکردند.2. در حال حاضر بیشترین مورد استفاده دانشجویان از خدمات اینترنتی به ترتیب عبارتند از: ارسال E-Mail، دانلود فیلم و موسیقی، فعالیت علمی، جستجوی وب، سرگرمی و خواندن اخبار.3. سایتهای علمی، خبری، بازی و سرگرمی،جامعه مجازی و خدماتی، بیشترین بازدیدکننده را به خود اختصاص داده اند.4. پنج عامل اول گرایش دانشجویان به اینترنت، فعالیت علمی، جلب توجه دیگران، نیاز به پیشرفت (در زمینه های مختلف علمی، اقتصادی و...)، ارضای نیاز جنسی، نیاز به کنجکاوی و ماجراجویی است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی- اسلامی در بین جوانان شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی- اسلامی در بین جوانان شهر کرمان است، روش تحقیق، پیمایشی، از نظر هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را جوانان 14 تا 29 ساله شهر کرمان تشکیل می دهند، بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 650 نفر تعیین گردید، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد، نتایج نشان داد بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی افراد و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد. بین عوامل اجتماعی و فرهنگی و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان با توجه به متغیرهای میانجی (سن، جنسیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات) رابطه وجود دارد. بین نوع شغل، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد، همچنین بین میزان آشنایی با فرهنگ غرب و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد.
بررسی رابطه بین راهبرد های مقابله و رفتار پرخاشگرانه جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: بسیاری اندیشمندان معتقدند که پرخاشگری ریشه بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری جوانان است. این رفتارها در صورت بروز می توانند سبب مشکلات بین فردی، جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران شده و در صورت درون ریزی شدن قادر به ایجاد انواع مشکلات جسمی و روانی می باشند. اهمیت نقش راهبردهای مقابله در چگونگی بروز رفتارهای جوانان از نظرگاه اندیشمندان روشن شده است. واکنش جوانان در برابر مشکلات و مسائل شبیه به همدیگر نمی باشند. بسیاری از آنها در مقابل این فشارها مقاومت می کنند و سعی می کنند آنها را برای خود هدفدار و معنی دار سازند و با آنها کنار آیند، بعضی ها زود از پای در آمده و تسلیم می شوند و بعضی هم آن را به دست عوامل مذهبی، مناسک و نیروهای ماورائی می دهند.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله و رفتار پرخاشگرانه جوانان انجام شده است.
روش تحقیق: این پژوهش به روش کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر اسلام آباد غرب می باشد. با توجه به جامعه آماری که 380000 نفر می باشد، تعداد 400 نفر جوان به عنوان نمونه معرف به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری و سازه برای روایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه میانگین ها برای آزمون فرضیات استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است که میانگین نمره راهبردهای انطباق افراد در بعد عقلانی برابر55/21، در بعد احساسی برابر42/37 و در بعد اجتنابی برابر 44/19 می باشد. از طرفی میانگین نمره پرخاشگری افراد در بعد تهاجم برابر71/32، در بعد خشم برابر51/48 و در بعد کینه توزی برابر 65/28 می باشد. این میانگین ها براساس آزمون F در سطح حداقل 95 درصد معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد افراد زمانی که از راهبرد احساسی در مواجه با مشکلات استفاده می کنند، پرخاشگری بیشتری از خود در تهاجم، خشم و کینه توزی نشان می دهند. اما دو راهبرد دیگر(عقلانی و اجتنابی) برای این ابعاد معکوس می باشند، زیرا افرادی که راهبرد اجتنابی از خود نشان می دهند، دلیلی برای پرخاشگری نمی بینند، بلکه آنها از این رفتار به این خاطر کناره می گیرند که قدرت رویارویی با آن را ندارند در حالیکه برای بعد عقلانیت افراد سعی دارند با موانع مقابله کنند. آن هم نه از طریق خشونت و پرخاشگری، بلکه با منطقی عقلانی و صحیح.
بررسی طرحواره های ناسازگار نوجوانان بزهکار و عادی با سبک دلبستگی والدینشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی در نوجوانان بزهکار و عادی و مقایسه آن با سبک دلبستگی والدین آنها است. روش پژوهش از نوع پس رویدادی و علّی - مقایسه ای است. نمونه متشکل از 100 نوجوان بزهکار(75 پسر و 25 دختر) و 100نوجوان عادی(65 پسر و 35 دختر) و والدین آنهاست. روش نمونه گیری برای نوجوانان بزهکار از نوع در دسترس و برای گروه عادی از نوع خوشه ای تصادفی است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ(SQ-SF) و پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید(RASS) است. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی والدین در نوجوانان بزهکار با نوجوانان عادی تفاوت معنادار وجود دارد(p<0/001). نتایج مطالعه حاضر همسویی با تحقیقات پیشین رابطه بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی ناایمن در والدین را تایید می کند و نشان می دهد که والدین نوجوانان بزهکار طرحواره ناسازگار، سبک دلبستگی ناایمن بالاتری دارند. از این نتایج می توان برای توانمندسازی خانواده ها و جلوگیری از رفتارهای پرخطر در نوجوانان استفاده نمود
ریشه یابی و رتبه بندی علل افزایش سن ازدواج در بین دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج دانشجویان است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی است و جامعه آماری نیز دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، و نمونه آماری 392 نفر که براساس جدول مورگان به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته حاوی 52 مؤلفه در طیف پنج درجه ای لیکرت با پایایی 902/0 براساس آلفای کرونباخ بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات افزون بر روش های آمار توصیفی از آزمون استنباطی Z تک گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد: بیکاری، نداشتن درآمد کافی، خوف از افزایش هزینه ها، تأکید بر داشتن مسکن و خودرو پیش از ازدواج، استقلال مالی، گسترش روابط ناسالم بین دختران و پسران، کاهش اعتماد به طرف مقابل، گسترش فرهنگ تجمل گرایی، تأکید بر داشتن شغل مناسب با مدرک دانشگاهی، مسئولیت پذیر نبودن افراد برای اداره زندگی، به ترتیب از مهم ترین و الویت دارترین، و نگرانی از ضعف و ناتوانی جنسی، تأکید والدین بر انتخاب همسر از بین آشنایان، و خدمت سربازی پسران از کم اثرترین عوامل در افزایش سن ازدواج دانشجویی شناخته شدند. مؤثرترین عامل برای افزایش سن ازدواج دانشجویی عوامل اقتصادی هستند.
موفقیت خانواده و تأثیر خانواده ی جهت یاب در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی موفقیت خانواده و تأثیر خانواده ی جهت یاب بر آن، است. در این تحقیق با توجه به مبانی نظری طرح شده خانواده ی موفق تعریف شده و مؤلفه هایی همچون صمیمیت و همدلی، استقلال اعضای خانواده، رضایتمندی، تأمین نیاز اعضای خانواده، انسجام خانواده و حاکمیت ارزش های اخلاقی- اسلامی در خانواده معرفی و مفهوم سازی شدند. سپس با تعریف عملیاتی این مؤلفه ها وضعیت خانواده ها سنجیده شده است. روش انجام پژوهش پیمایش و جامعه ی آماری آن خانواده های تهرانی است که دست کم پنج سال از زندگی مشترک آ نها گذشته و حداقل یک فرزند دارند. حجم نمونه 367 خانواده برآورد شده است. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که 6 درصد از خانواده های تهرانی از موفقیت خانواده در سطح ضعیف، 66 درصد در حد متوسط و 28 درصد در حد مطلوبی از سلامت خانوادگی برخوردارند. نتایج تبیینی نیز نشان داد که رابطه ی قوی و معناداری بین موفقیت خانواده ی با موفقیت خانواده ی جهت یاب وجود دارد. هر کنش و واکنشی که در خانواده ی جهت یاب به وقوع بپیوندد، به طور مستقیم توسط فرزندان الگوبرداری می شود و در زندگی آینده ی آ نها منعکس خواهد شد.
مطالعه کیفی سنخ شناسی سبک های زندگی: مطالعه جوانان شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مهاباد از نظر تراکم نشانگان فرهنگ قومی، شیوه های مصرف و سبک های زندگی همواره مورد توجه دیگر شهرهای کُردنشین و حتی غیر کُردنشین بوده است. تغییر و دگرگونی های ناشی از توسعه، موقعیت خاص جغرافیایی این شهر و وجود امکانات مناسب در مقایسه با دیگر شهرهای کُردنشین، باعث مهاجرت فراوان مردم از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر شده است.این پژوهش برای سنخ شناسی سبک های زندگی در بین جوانان پسر شهر مهاباد، با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، کنش ها و ایده های شکل دهنده سبک زندگی را بررسی می نماید. در بخش نظری، با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در حوزه مصرف و سبک زندگی چارچوبی مفهومی تنظیم و برای سنخ شناسی سبک های زندگی استفاده شده است. روش کار، کیفی (نظریه مبنایی) است، و داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و معیار اشباع نظری در بین 25 نفر از جوانان پسر 18 تا 29 سال شهر مهاباد گردآوری شده اند. یافته های به دست آمده، شامل شش سبک زندگی به شرح ذیل است: پیشامدرن، مدرن، علمی، ورزش محور، شادزیست و جهان محلی.