این مقاله به بازخوانی و بررسی سندی منحصر به فرد درباره چادگان در دوره صفوی می پردازد که می توان به واقع آن را نخستین سند بازشناخته تاریخی درباره پیشینه چادگان در عصر صفوی و قبل از آن دانست، حال آنکه قبل از بازخوانی این سند، قدیمی ترین منبعی که درباره پیدایش و پیشینه چادگان گزارش کرده، کتاب خاطرات ظل السلطان یا تاریخ مسعودی است. بدین روی، این مقاله افزون بر معرفی و بازخوانی این سند و تحلیل پاره ای داده های ارزشمند تاریخی آن، اطلاعات مهمی بر پایه محتوای سند درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره صفوی و تاریخ شهر چادگان ارائه می دهد.
دِه در ایران پیشینه ای کهن دارد و همین پیشینه باعث شده است که واژه ها و مفاهیم در ارتباط با آن، در تاریخ و فرهنگ ایران، گوناگون و گسترده باشد. پژوهش در انواع، معنا، و گستردگی این واژگان برای شناخت بنیادی و سیر تحولات روستا در ایران ضروری است. پیشینه ده ِنشینی در ایران در گستردگی واژه هایی که این مفهوم را تداعی کنند تاثیر داشته است. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که چه واژگانی با چه پیشینه ای به معنی دِه یا روستا در ایران به کار رفته اند؟ تعدد این واژگان و کاربرد برخی از آن ها نشان میدهد که از طریق واژه شناسی تاریخی دِه میتوان زمینه ای برای پژوهش تاریخی در این باره فراهم آورد. از این رو، با بهره گرفتن از روش تحقیق تاریخی و واژه شناسی تاریخی، این پژوهش انجام گرفته است.
بر آمدن صفویان و قاجارها علاوه بر تاثیرات بنیادی در حیات تاریخی ایرانیان موجب خروج عالمان دینی از کنج عزلت درس و بحث و ورود آنان به عرصه عمومی گردید. این تحول موجب نزدیکی به دستگاه سلطنت شیعه و شهور نظریه سلطنت مسمان ذی شوکت شد. اگر چه بیشتر علما و فقهای شیعه قایل به نظریه سلطنت مسلمان ذی شوکت بودند ولی درباره حدود اختیارات، وظایف، ویژگی های سلطان و به طور کلی تعریف این نظریه با هم اختلاف داشتند. این اختلاف وقتی از حوزه نظری خارج و وارد مرحله عمل سیاسی می شد بسیار برجسته و مشخص تر می گشت تا جایی که در برهه هایی حتی به تقابل عملی کشیده شد. این تضاد و تقابل را به وضوح می توان در جریان انقلاب مشروطه مشاهده نمود، زمانی که علما به دو گروه مشخص موافق و مخالف مشروطه تقسیم شده بودند. از نمون های بارز - اگر نگوییم بارزترین نمونه - این تقابل ها، تقابل عملی و نظری دو تن از برجسته ترین مجتهدان شیعه یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه) بزرگترین رهبر روحانی مشروطه و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) برجسته ترین روحانی مخالف مشروطه بود. این دو مجتهد همنام تقریبا هیچگونه اتفاق نظری درباره مشروطه نداشتند. اگر چه اختلاف این دو عالم برجسته در سال های انقلاب مشروطه حل نشدنی به نظر می رسید، ولی پیش آمدن ماجرای اولیتماتوم روسیه و در پی آن ورود «کفار» به مرزهای شمالی کشور موجب گردید آن دو برای واکنش مناسب و همه جانبه به اشغالگران، همگرایی بسیار مشتری از خود نشان دهند و به صورت هماهنگ علیه این اشغالگری موضعی مشترک بگیرند. این پژوهش بر آن است تا مواضع و رفتارهای سیاسی این دو مجتهد بلند پایه را به صورت تطبیقی بررسی نماید.
تمبر به مثابه رسانه ای ثابت و منبعی اطلاعاتی که جنبه های اجتماعی، تجاری، سیاسی، فرهنگی، تاریخی و هنری جامعه را به روشی بی همتا نشان می دهد، از ارزشی همانند دیگر مواد غیرکتابی مثل اسکناس، سکه، پوستر و نقشه، برخوردار است. بهره گیری از چکیده کوتاه، تصویرهای رنگی و نمادها در سطحی محدود برای انتقال محتوا، ویژگی کلید ی تمبر است که آن را از دیگر مواد غیرکتابی ممتاز می کند. به خاطر همین ویژگی منحصر به فرد، می توان تمبر را هم ابزاری برای برقراری ارتباط و هم اثری هنری پنداشت. اما در ترکیه به تمبر و دیگر مواد نظیر آن، به عنوان مواد کلکسیونی توجه می شود تا منبع اطلاعاتی. این بررسی، بر آن است تا تحلیلی از کمیت و کیفیت مجموعه تمبر در کتابخانه ملی ترکیه و نیز اطلاعاتی درباره فهرست نویسی و حفظ و نگهداری تمبر، پیشاروی خوانندگان قرار دهد؛ باشد که قدری فراتر از مواد کلکسیونی و بلکه از دیدگاه منبعی اطلاع رسانی به موضوع تمبر توجه شود.