فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
مطالعه موردی مناسبات مذهبی و سیاسی اسماعیلیان الموت با اتابکان آذربایجان و مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ضعف دولت سلجوقی، حکمرانان محلی که غالباً از اتابکان بودند، قدرت را در دست داشتند که از جمله آنان در منطقه شمال غرب ایران، می توان به اتابکان آذربایجان و مراغه اشاره کرد. این دوره هم زمان با قدرت گیری خوارزمشاهیان، احیای قدرت خلافت عباسی و سپس حرکت مغولان به سمت غرب است. بدیهی است که در این عصر، اسماعیلیان نزاری از این فرصت ایجاد شده در جهت اهداف خود که همانا بسط قدرت و توسعه جغرافیای سیاسی بود، استفاده بهینه ای کردند. اتابکان مراغه در دوران حکومت سلطان محمد سلجوقی قرار داشتند که در برخورد با نزاریان زبانزد بودند، بنابراین نتوانستند روابط دوستانه ای با نزاریان برقرار سازند و مناسبات آنان سراسر خصمانه بود. اما اتحاد مذهبی و سیاسی نزاریان با اتابکان آذربایجان با تغییر رویکرد مذهبی جلال الدین حسن سوم؛ پیشوای اسماعیلی الموت تحقق یافت. لازم به ذکر است مواجهه اسماعیلیان الموت با حکومتهای محلی اتابکان آذربایجان و مراغه بعضاً در بستر تحولات سیاسی دولت سلاجقه اتفاق افتاده که بر این اساس به برخی از فاکتهای تاریخی این دولت جهت تبیین موضوع این پژوهش اشاره شده است.
کاربست گفتمان کاوی در تحلیل مفاهیم استضعاف و استکبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش گفتمان کاوی یا تحلیل گفتمان به کشف تعاملات زبان با ساختارهای فکری اجتماعی در متون گفتاری یا نوشتاری می پردازد و چگونگی شکل گیری معنا در ارتباط با عوامل درون زبانی و برون زبانی را مطالعه می کند. به بیانی دیگر شرایط معنا داری را گفتمان گویند. این شیوه از نتیجه مطالعات دانشمندانی از حوزه های مختلف از جمله زبان شناسان به دست آمده است. برخی کلمات قرآن کریم و روایات در دوره های معاصر معنا و کارکردی متفاوت از زمان استعمال آن یافته اند که تنها با در نظر گرفتن بسترهای گوناگون شکل گیری این معانی، اعم از شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، قابل فهم هستند، واژه های استضعاف و استکبار از این دست هستند. چه با قرار گرفتن در شرایطی چون غلبه گفتمان مارکسیستی و ضد امپریالیستی در سال های پیش و پس از انقلاب اسلامی، به گونه ای متفاوت از شرایط معنا داری در بافت قرآن کریم فهم شده و این فهم به تفاسیر معاصر راه یافته است. این پژوهش با متدولوژی تحلیل گفتمان و با بررسی شرایط معنا داری این کلمات در متن آیات و روایات و مقایسه آن ها در شرایط معنا داری اندیشه های مارکسیستی حاکم بر دهه های 40 50 و اندیشه های ضد استبدادی و استعماری دهه های 60 تا کنون، سعی در نشان دادن چگونگی تغییرات معنایی و کارکردهای این واژگان دارد.
نظریه رهبری الهامبخش
جایگاه سیاست و نظریه ی خلافت الهی در طبقه بندی علمی و اندیشه ی صدرالمتألهین
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۷ شماره ۲۷ و ۲۸
حوزههای تخصصی:
ی صدرالمتألهین شیرازی-مشهور به ملاصدرا-حکیم و فیلسوف عصر صفوی در ایران است که در آرا و نظریات اندیشمندان اسلامی بعد از خود تأثیر ژرفی گذشته است.از این رو، آگاهی از ابعاد مختلف اندیشه ی این حکیم متأله، اهمیت به سزایی در شناخت دامنه ی تفکرات سیاسی و اجتماعی اندیشمندان مسلمان معاصر دارد.
در این مقاله تلاش شده است اندیشه ی سیاسی ملاصدرا با نگاهی به آثار فلسفی ایشان معلوم شود، ابتدا جایگاه دانش سیاست در طبقه بندی علوم از دیدگاه ملاصدرا و سپس اندیشه ی سیاسی آن حکیم بزرگوار، در چارچوب نظریه ی«حق الهی»، تبیین شده است.
آسیب شناسى روش ابن خلدون در کشف قوانین اجتماعى (علم عمران)با تأکید بر دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالرحمن بن خلدون، با هدف شناخت اخبار صحیح تاریخى از اخبار کذب، به بررسى اجتماع انسانى پرداخته است تا طبایع و قوانین این اجتماع را به دست آورد. وى در این زمینه، در ابتداى کتاب تاریخى «العبر» خویش، علمى را به نام «عمران» بنیان نهاده است. مسائل این علم، قوانین حاکم بر اجتماع انسان ها مى باشد که ابن خلدون ادعاى کشف آنها را به روش «برهانى» دارد. مهم ترین ایرادِ مقدمه ابن خلدون، وجود نقض در موارد متعددى از قوانین اجتماعى بیان شده به ویژه درباره دولت ها مى باشد. منشأ این ایراد، به روش وى در استخراج قوانین بازمى گردد. ایراد اساسى روشى به قوانین ابن خلدون، دو چیز است: الف) عدم پایبندى بر قلمرو روش ها و استفاده از روش تعقلى در قلمرو روش تجربى؛ ب) عدم رعایت شرایط هر روش در مقام عمل. مقاله حاضر به روش تحلیلى توصیفى به این موضوع مى پردازد.
قدرت و عدالت در سیاست علوی
حوزههای تخصصی:
فلسفه عقلانیت تمدّنی (تمدّن سازی؛ فرایند و بنیاد الگوپردازی نظری آن)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر در تلاش است تا طرحی نظری در جهت تکوین تمدن دینی ارائه دهد. نویسنده در این مسیر، اندیشة خود را از منظری فلسفی به تصویر می کشد و تلاش می کند چشم انداز فلسفه ای نوین را ارائه دهد که آن را «فلسفة عقلانیت تمدّنی» می خواند. بی تردید این چشم انداز نسبتی با فلسفه های متداول نیز دارد و نویسنده نیز چنین باوری را از نظر دور ندارد، اما ادبیات خود را در چارچوبی استعلایی و فرارَونده تعریف می کند. نویسنده سه ضلع را در تصویر خود از فلسفة عقلانیت تمدّنی ارائه می دهد: «بنیادشناسی عقلانیت»، «بنیادپردازی عقلانیت» و «بنیادسازی و بازتأسیس عقلانیت». رکن نخست را از آغازین مراحل لازم می داند و ادامة مسیر را نیز بر مدار آن معرفی می کند. رکن دوم را عمدتاً طرحی فراتر از الگوهای تقلیدباور و برای گذار از مراحل بحران اقتباس های اضطراری معرفی می کند و سطح آن را در حدّ فرابُرد اصلاحی می شناسد و آن را بر مدار اقتباس تمدنی یا آنچه او «فرابرد بنیادپردازی عقلانیت» می خواند، بازمی شناسد و گام سوم را از سنخ چرخش انقلابی در عقلانیت های اقتباسی و به تعبیر خود، از گونة فراگرد بازتأسیس می خواند. سرانجام، این امر را نه در سایة اندیشه های دین گریزانه یا دین ستیزانه، هرچند در قالب تفسیرهای هرمنوتیکی از دین و عقل دینی، بلکه در سایة هدایت کلان دین تصویر می کند و از این جهت، فرجام و تحقق عینی عقلانیت تمدنی را از سنخ عقلانیت هدایت شدة دینی، بازمی شناسد.
قرآن و شاخصه های اسلام اصیل در مصاف با اسلام انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ اسلام و جهان نشان می دهد که دین اسلام روح حیات را به کالبد بشریّت دمید و جامعة انسانی را احیا نمود. امّا از آغاز تاکنون همواره دشمنانی وجود داشته که مصمّم به نابودی اسلام یا پیشگیری از تأثیرگذاری آن بوده اند. بدین منظور، نسخه هایی از اسلام غیرواقعی و قرائت هایی تحریف شده از اسلام را در برابر اسلام حقیقی و اصیل ارائه نموده اند که در آثار و اندیشة امام خمینی(ره) عنوان مشترک همة آنها عنوان، «اسلام آمریکایی» ذکر می شود. وظیفة دفاع از اسلام اقتضا می کند که ویژگی ها و شاخصه های اسلام اصیل در مصاف با «اسلام انحرافی» با استفاده از منابع متقن و نیز متون وحیانی و الهی شناسایی و ارائه گردد تا طرح ها و تبلیغات فریبکارانة استعمارگران بر مردم آشکار شود. رهنمودهای حکیمانة امام خمینی(ره) با تطبیق بر آیات کریمة قرآن، چراغی پرفروغ و نورافکن در این راه است. در پرتو این منابع نورانی، به چند شاخصه دست یافتیم که عدم جدایی از سیاست، استخدام وسیلة صالح، فراملّی و منطقه ای بودن، استواری و درستی، جامعیّت، تمامیّت، حمایت مستضعفان و ستیز با مستکبران و ... از جملة آنهاست.