فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۰۹۸ مورد.
مبانی کلامی فقه سیاسی شیعه
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
افساد فیالارض چیست، مفسد فیالارض کیست؟
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۵ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
ثنویت یا یگانگی دو موضوع محاربه و افساد فیالارض از مباحث بسیار مهم فقه جزایی است. برخی متون فقهی و نیز برخی قوانین به تبع قرآن کریم این دو عنوان را در کنار هم ذکر کردهاند، به گونهای که موهم این معناست که این دو، یک جرم به شمار میروند. در مقابل برخی از فقیهان در ضمن بحث از جرائمی نظیر به آتش کشیدن منازل، تکرار قتل بردگان و غیر مسلمانان و ... متعرض عنوان افساد شده و مرتکبان اعمال مزبور را به عنوان مفسد فیالارض مستحق مجازات قتل یا قطع دانستهاند. در پارهای مواد قانونی نیز افساد فیالارض جرم مستقلی از محاربه تلقی شده است. نوشتة حاضر با مفروض دانستن دوگانگی محاربه و افساد فیالارض، به تبیین معنای افساد و مفسد فیالارض میپردازد.
فرهنگ اسلامى و فرهنگ صلح(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن اشاره اجمالى به رویکردهاى همگرایانه و آشتىجویانه در اوایل قرن بیستم در جهان اسلام به تفصیل زمینههاى شکلگیرى و تداوم جریان واگرایى و صلح ستیز بررسى شده و نویسنده نتیجه گرفته است که بحران پدید آمده در جهان اسلام ناشى از بحران در آگاهى اسلامى است و نه فرهنگ و نصوص اسلامى؛ و در نتیجه نمىتوان اسلام را صلح ستیز دانست. مشکل واگرایى و عزلت گزینى از سویى مشکل نخبگان مسلمان است که با ذهنیتى منفى از واقعیات و روندهاى جهانى پیرامون خود به سراغ متون و نمادهاى مقدس مىروند و از سوى دیگر مشکل نظام سلطه است که مسلمانان را در نظم جهانى مشارکت نمىدهد و یا این که مسلمانان خود در آن فعالانه مشارکت نمىکنند و بلکه خود را هدف آن مىبینند.
آشفتگى معنایى تروریسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
تروریسم یکی از واژههای مبهم در عرصه بینالمللی است که به علت پیچیدگی مفهوم و مصادیق آن با نوعی «بحران معنا» در تعریف و تحدید قلمرو آن مواجه هستیم. تعاریفی که از تروریسم و ابعاد آن ارائه شده بیش از آنکه منطبق بر عینیتگرایی و پذیرش دوگانگی ارزش / واقعیت باشد، برگرفته از برساختههای گفتمانی و تبلیغی است. در شرایط بحران معنا در معرفی تروریسم چند پرسش اساسی مطرح میشود: چه چیزی تروریسم را از سایر اشکال منازع? خشونت آمیز متمایز میسازد؟ چرا خشونت یک دولت یا گروه تروریستی و خشونت گروه یا دولتی دیگر پاد تروریستی معرفی میشود؟ چرا برخی گروهها و افراد در یک زمان «مبارزان آزادی» معرفی میشوند و همان گروهها، با حفظ ایدئولوژی افراطی خود، در زمان دیگر و در شرایط سیاسی دیگر «تروریست» نامیده میشوند؟ هدف مقاله حاضر، بررسی و تبیین ایدهها و مشکلات اصلی موجود در روند مفهوم سازی تروریسم در دو گفتمان رسمی ـ سیاسی و علمی ـ آکادمیک است.
ویژگى نظام اسلامى
حوزههای تخصصی:
کتاب شناسی تحریرالوسیلة
بستر شناسی، جایگاه و تحلیل دو سند تازه یاب از رهبران نهضت ملی دربارة کودتای 28 مرداد 1332
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران که نتیجه تلاشهای سیاسی ـ اجتماعی ملت پس از شهریور 1320 است، دوره نهضت ملی میباشد. دستاورد تلاشهای مردم در این دوره به همان میزان که بسیار بزرگ و با اهمیت بود، به آسانی نیز از دست رفت. شناخت عوامل افول، به ویژه در میان رهبران نهضت ملی، برای اصلاح مسیر امروز و فردای این ملت در نیل به توسعه و سعادت پایدار، ضرورت دارد. از میان خیل اسناد متعلق به رهبران نهضت ملی، دو سند تکبرگی، یکی نامه آیتالله کاشانی و دیگری نامه دکتر محمد مصدق به یکدیگر، بسیار در خور توجه و شاخص میباشند. این دو، رهبران مقتدر جنبش مردم در وقایع نهضت ملی میباشند که در اواخر عمر دولت مصدق به سختی با یکدیگر در افتادند؛ جدالی که دستاوردهای فوری و سوء استفاده دشمنان از آن، سرکوبی نهضت ملی و از بین رفتن آسان نتایج آن بوده است.
محتوای دو نامه رد و بدل شده میان مصدق و کاشانی، بیانگر عمق فاجعهای است که در پی عدم مدیریت و اختلافات در آن زمان، در کشور ما رخ داده بود، از این رو باز شناسی عوامل شکلگیری آنها بسیار ضروری مینماید.
این نوشتار ابتدا در صدد است تا با بسترشناسی تاریخی، زمینهها و علل شکلگیری نامهها را بررسی کند و با به کار گیری اصول سندشناسی، جایگاه آنها را بشناسد، سپس نگاه منابع گوناگون به ایندو نامه را ارائه و تحلیل کند، و پس از آن با توجه به محورهای عمده موجود در اسناد و تحلیل جداگانه محتوای هر یک از آنها، حدود اعتبار و علل پذیرش یا رد نامهها را روشن نماید.
اندیشه سیاسى علوى در نامههاى نهجالبلاغه(9) جنگ تا کجا و با کدام نیرو؟
حوزههای تخصصی:
ارتداد (1)
عرفى شدن(1) دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
بىتردید، موضوع آلودگى محیط زیست یکى از مهمترین معضلاتى است که انسان معاصر را با چالشهاى جدى روبهرو کرده است. این مسأله از آن جهت داراى اهمیت است، که علائم تهدید کننده حیات، آشکار شده و نسل حاضر و آینده را به دلیل آلودگیهاى گسترده زیست محیطى، با تهدید مواجه ساخته است. از سوى دیگر، انسان بدون داشتن محیط زیستى امن و سالم، قادر نخواهد بود به زندگى طبیعى خود ادامه دهد. به همین جهت، حفظ و حمایت از محیط زیست و سالم نگه داشتن آن، به عنوان یکى از مهمترین نیازهاى اساسى براى ادامه حیات، مورد توجه و عنایت همگان قرار گرفته است. حق انسانها در داشتن محیط زیستى امن و سالم، به عنوان یک حق بشرى در کنار سایر حقوق شناخته شده براى بشر، چند سالى است که مورد بحث و بررسى محافل علمى و طرفداران محیط زیست است.
در این نوشتار، مبانى حق بهرهمندى از محیط زیست سالم، از دیدگاه قرآن کریم مورد بحث و بررسى قرار مىگیرد.
امام خمینى رحمه الله و بازشناسى اسلام آمریکایى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
بازشناسى اسلام اصیل و ناب محمدى صلىاللهعلیهوآله از اسلام آمریکایى یکى از درخشانترین اندیشه سیاسى حضرت امام خمینى رحمهالله بود که در برههاى خاص و سرنوشتساز انقلاب مانع از ورود و نفوذ افکار التقاطى و دگراندیشى در جامعه اسلامى ایران گردید. نگارنده به بررسى مبناى چنین تقسیمبندى و علت نامگذاریها پرداخته و با بیان انواع اسلام امریکایى و اوصاف و ویژگیهاى آن در صدد ارائه راههایى براى شناخت آن است.
برخی عوامل موفقیت حضرت امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
شیوه رهبرى امام خمینى و سیادت وبرى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
یکى از مباحث مهم پیرامون سیره حکومتى امام خمینى(ره) نوع اقتدار و سیادت سیاسى ایشان است. اغلب جامعه شناسان و پژوهشگران سیاسى در تحلیل این موضوع از الگوى جامعه شناختى ماکس وبر بهره گرفتهاند. مطابق این الگو، اقتدار یا سیادت سیاسى عمدةً بر سه نوعِ سنتى، قانونى - عقلایى و کاریزمایى مىباشد. بسیارى از پژوهشگران، اقتدار سیاسى امام خمینى را از نوع سیادت کاریزمایى تلقى کردهاند. پرسش اصلى در این گفتار نقد و بررسى چنین برداشتى از سیره حکومتى امام خمینى است. نگارنده این بحث را با مفروض قرار دادن الگوى وبر؛ در دو مقام پى گرفته است. در مقام اول با فرض اینکه اگر چنین برداشتى درست باشد؛ چگونه است که پدیده عادى سازى و روزمرّه شدن سیادت کاریزمایى در ایران بعد امام خمینى(ره) روندى کُند و بطىء دارد. اما مقام دوم بحث با فرض نادرست بودن چنین برداشتى (کاریزمایى بودن سیادت امام خمینى)، به این رویکرد توجه شده که اساساً به دلایل مختلف، امام خمینى(ره) با علم به توانایىهاى ذاتى خود و میزان نفوذ در قلوب مردم ایران؛ هرگز سعى نکردند سیره حکومت دارى شان را بر سیاست کاریزمایى استوار نمایند. همین نکته اساسى دلیل عمده ما بر بطىء بودن فرایند عادى سازى (ترمیدور) در ایران بعد امام خمینى(ره) است.