نگارنده در این مقاله ابتدا مفهوم دولت اخلاقی را بیان کرده و به دلیل مناقشه آمیز بودن این مفهوم و اختلافات فزاینده ای که در معنا و کاربرد آن وجود دارد، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در باب دولت اخلاقی به بازخوانی اندیشه سیاسی امام در این نوشتار پرداخته است.
در ادامه، دیرینه شناسی رویکردهای مختلف در دولت اخلاقی را در آثار و نوشته های پیشینیان حتی پیش از یونان باستان تا به امروز بررسی نموده است.
در پایان مقاله، دولت اخلاقی را با توجه به اندیشه سیاسی امام خمینی(س) بررسی و نتیجه گیری کرده است.
مطالعه مباحث اجتماعی و سیاسی در اندیشه ابن سینا از اهمیت به سزایی برخوردار است. ذیل مطالعه ای از این دست تصویر جامعه ایده آل وی می تواند از اهمیتی دو چندان بهره مند باشد. شهر آرمانی و جامعه ای که بوعلی در آثار خود بنا بر مبانی فکری خویش ساخته است مبتنی بر اندیشه کمال گرای مندرج در فلسفه اوست. مقاله پیش روی این مهم را از طریق بررسی مؤلفه های شهر و مطالعه ارتباط آن ها با یگدیگر دنبال می نماید. جهت انجام این مهم نیازمند توضیح مناسبات اجتماعی و فهم جامعه شناختی روابط برقرار در شهرهستیم. در عین حال مطالعه شهر آرمانی بوعلی متضمن توضیح چگونگی تأثیر عالم علوی بر زندگی اجتماعی آدمی و امکان تحقق سعادت و نیک بختی حاصل از این تأثیر در قالب شهر سینوی است. در این راستا مقاله به ارائه توضیحاتی در خصوص مؤلفه های اصلی شهر سینایی یعنی تقسیم کار، سعادت، نظام اجتماعی شهر، تعاون (مشارکت)، سنت (قانون)، قرارداد و عدالت می پردازد. نکته آن جاست که آن روح کلی که مؤلفه های شهر سینوی را به یکدیگر پیوند می دهد و موجب پایداری نظم جامعه یا شهر سینوی می گردد، شرع است.
در این مقاله سعی بر آن است با استناد به منابع به کاوش چگونگی روابط میان نزاریان و خلافت عباسی در دوران مورد بحث پرداخته شود. روابط سیاسی اسماعیلیان الموت با خلافت عباسی در فاصله سالهای 487 تا 654ق تغییر فاحشی پیدا کرد. اسماعیلیان نزاری در این دوران به چند دلیل در چهارچوب سیاست مدارا و گفتگو با عباسیان رفتار می کردند: یکی اینکه عباسیان نمی توانستند برای متصرفاتشان خطری جدی ایجاد کنند و دست خلافت عباسی از خراسان و عراق عجم کوتاه بود. دیگر اینکه ضعف و فترت سلجوقیان پس از مرگ ملکشاه و افزایش توان اسماعیلیان الموت از یک سو و تلاش خلافت عباسی برای بازگشتن به جایگاه محوری خود در سطح مراوده با مسلمانان از سوی دیگر، باعث شد شرایط سیاسی تازه ای فراروی دو حکومت قرار گیرد. همچنین تحرکات سیاسی خوارزمشاهیان علیه خلافت عباسی و آغاز هجوم مغولان به سرزمینهای اسلامی، تغییر روابط نزاریان را با خلافت عباسی ایجاب می نمود. بنابراین هم برای خلافت عباسی و هم برای اسماعیلیان، سیاست مدارا و تغییر در روش ضروری به نظر می رسید.