فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
فردینان دوسوسور
خوانش فارابی و گادامر از افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
دلهره وجودی
ابن سینا و گودل:«عدم برهان بر امتناع» یا «برهان بر عدم امتناع»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق فرامنطق تصمیم پذیری (گودل و...)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
گودل امکان فرضیه تعمیم یافته پیوستار را از رهگذر برهان بر عدم امتناعِ آن ثابت می کند؛ این در حالی است که بر پایه سخن ابن سینا در بند ما قبل آخرِ اشارات، عدم برهان بر امتناعِ چیزی برای اثبات امکان آن بسنده است. اکنون شایسته است بپرسیم که آیا کار گودل بیهوده است، یا سخن ابن سینا نادرست؟ پاسخ این جستار گزینه سوم است: هیچ کدام. «امکان» در فلسفه اسلامی دست کم هشت معنا دارد:1 امکان عام؛ 2 امکان خاص؛ 3 امکان اخص؛ 4 امکان استقبالی؛ 5 امکان استعدادی؛ 6 امکان وقوعی؛ 7 امکان فقری؛ 8 احتمال. در سخن ابن سینا امکان به معنای احتمال است که امری ذهنی، انفسی، و سوبژکتیو است، و از این رو به چیزی بیش از عدم برهان بر امتناع نیاز ندارد؛ امّا امکان در کلام گودل امری عینی، آفاقی، و اُبژکتیو است که نیازمند برهان بر عدم امتناع است. بنابراین، نه کار گودل بیهوده است و نه سخن ابن سینا نادرست.
دریدا و مولوی در برابر فلاسفه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
پست مدرنیسم و معماری
مقایسه دیدگاه اصالت وجودی صدرا و دیدگاه اگزیستانسیالیستی یاسپرس در باب خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
«حقیقت» در حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
دیدگاه رایج در میان اندیشمندان اسلامی و فیلسوفان غربی از زمان ارسطو این بوده که حقیقت، مطابقت صورت علمی با واقع خارجی است. اما در عصر باستان و نیز در دوران معاصر، دیدگاه های دیگری هم پیرامون «حقیقت» وجود داشته است که از آن جمله می توان به دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر و انتقادهای آن ها به تلقی رایج از حقیقت اشاره کرد.
در این مقاله پس از توضیح دیدگاه رایج، تقریر حکمت متعالیه از «حقیقت» در قالب مطابقت معلوم بالذات و معلوم بالعرض و نیز مطابقت قضیه با نفس الامر تشریح می شود و تلقی خاص ملاصدرا از «حقیقت» و راهی که برای رسیدن به آن در پیش می گیرد بیان می گردد و سپس تقریر هرمنوتیک فلسفی از مقوله «حقیقت» و دیدگاه گادامر پیرامون ماهیت «حقیقت» و راه رسیدن به آن تبیین می شود. در پایان ذیل شانزده بند، اهم مواضع حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر در باب «حقیقت»، مقایسه و موارد قرابت و غرابت آن ها معین می شود.
امکان طرح عالم خیال بنابر تلقّى ملّاصدرا در پدیدارشناسى هرمنوتیک هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالم خیال از زمان فارابى تا ملّاصدرا، تطورات گوناگونى را در فلسفه اسلامى پشت سر گذاشته است. با تمرکز بر فلسفه ملّاصدرا و پرهیز از دیدگاه هاى عرفانى و با استمداد از روش پدیدارشناسى، مى توان بى آنکه گرفتار صحت و سقم براهین متعارف فلسفى در این باب شد، در باب رتبه اى از عالم خیال، که بین الاذهانى و در عین حال مقید باشد، تبیینى ارائه داد که عالم ـ خیال ـ مضمون نام مى گیرد. عالم ـ خیال ـ مضمون، شأن خیالى نسبت وجودى انسان با وجود و مقوم رفتارهاى خیال ـ مضمون او در عرصه هاى گوناگون از جمله هنر است. بهره گیرى از عالم ـ خیال ـ مضمون، مى تواند راه گشاى فهم بهتر هنر در فلسفه هایدگر باشد و نارسایى آن فلسفه را در فهم هیئت هاى هنرى متکثر جبران کند.
تحلیلی انتقادی بر تفسیر ریچارد رورتی از رابطه میان خود و جهان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به تحلیل انتقادی از تفسیر رورتی از رابطه نفس یا خود با جهان پرداخته شده است. رورتی به سه مدل از رابطه بین نفس و جهان قائل است. در مدل اول، هم خود و هم جهان، هر یک به دو لایه تقسیم شده اند. در مدل دوم، نفس نسبت به جهان چند لایه و پیچیده شده و در مقابل، جهان چیزی بیش از اتم ها و خلا که تابع قوانین مکانیکی است نیست. گر چه در مدل های اول و دوم، بین جهان و خود روابطی از جمله رابطه بازنمایی برقرار است ولی در مدل سوم، دیگر جهان واقعیتی نیست که باید بازنمایی شود؛ بلکه چیزی جز همان محیط پیرامونی نیست که با آن فقط رابطه علی داریم نه رابطه بازنمایی. در این تفسیر، رورتی سعی دارد از تفسیر واقع گرایانه و ثنویت گرایانه مدرن از نوع دکارتی- کانتی بپرهیزد ولی گاهی از همان تفکر واقع گرایانه-ای استفاده می کند که درصدد رد آن است. در این مقاله سعی شده است با تشریح رابطه خود و جهان، به این جنبه از تفکر رورتی که رنگ و بوی واقع گرایانه دارد اشاره شود.