فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۶۳ مورد.
نقدی بر شرح فصوص الحکم خوارزمی
منبع:
معارف ۱۳۶۵ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
«تبیین تفاوت های اساسی دو حوزه معرفتی فلسفه و عرفان نظری»
حوزههای تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
آزادى معنوى در اسلام
حوزههای تخصصی:
در اسلام آزادى اجتماعى بدون آزادى اخلاقى و معنوى میسر نیست; اسلام پس از آن که، آزادى را یک حق مسلم و یک موهبت الهى براى همه مىداند، آزادى از هوا و هوس را مهمتر از هر آزادى دیگر مىداند; زیرا حیات روح، مهمتر از حیات جسم و تن است . پیامبران نیز منادیان آزادى از اسارتهاى درون و بیرون هستند و با آمدن آنان غل و زنجیرهاى زمینگیر کننده از گردن آدمى برداشته مىشود، استعدادهایش شکوفا و به سوى کمال و معنویت پیش مىرود .
این مقاله، مبناى آزادى معنوى را اعتقاد به توحید، نبوت، معاد و کرامت انسانى شمرده و توحید را مبناى تخلق به اخلاق الله مىداند . بر اساس آموزههاى وحیانى، انسان موحد تن به عبودیت غیر نمىدهد و هیچگاه برده و اسیر دیگران نمىشود و در همه حال سعى دارد خود را از بند طواغیت درون و بیرون برهاند، اما در برابر این آموزههاى انسانساز، انسانشناسى غربى، جوهره و ماهیت انسان را، استعدادها و غرایز دنیوى او دانسته و حتى عقلانیت و تجربه را دو ابزار براى رسیدن به خواستهها و امیال آنان مىشمارد و نتیجه این روند جز آزادى مطلق و غریزه محورى نمىتواند باشد .
درآمدی بر نظریه تجلیات در جهان بینی عرفانی
حوزههای تخصصی:
نگاه هستی شناختی به توبه در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریانشناسی خیال در منظومه عرفانی محیی الدین ابن عربی (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود و وحدت شهود در عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
اعتراف به بزرگی اعتراض به تقدس
حوزههای تخصصی:
از دنیای چاوسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطق الطیر)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تحکیم حیات علمی و هنری هر ملت، ارتباط با جریان های فکری و هنری جهان است. رابطه یی که در آن ضمن حفظ و تقویت اصالت خود، با تغذیه از منابع علمی راه خود را در میدان های نوجویی و نوآوری ادامه دهد و بی گمان آنچه بیش از همه اعماق روح یک ملت را باز می تاباند، اثر می گذارد و تاثیر می پذیرد، ادبیات اوست.در نگره ادبیات تطبیقی به هدف بازشناسی اصالت و دریافت همسانی ها و ناهمسانی ها، با جستاری دوباره در منطق الطیر، این اثر گرانسنگ عرفان و ادب فارسی را با یکی از مشاهیر آثار ادبیات انگلیس در ترازوی قیاس نهادیم. حاصل، مقاله پیش روست که در آن پیش از همه به معرفی «جفری چاوسر» پدر ادبیات انگلیس و منظومه «مجلس مرغان» وی پرداخته ایم و با اذعان به اشراف مخاطبان فصلنامه عرفان به زندگی و ابعاد عرفانی شخصیت عطار و آثار وی، با رعایت ایجاز به مقایسه دو اثر دست زدیم.
تفاوت دیدگاه عرفانی و کلامی مولوی در موضوع جبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه کلامی مولوی با دیدگاه عرفانی او در باب جبر تفاوت دارد. او از منتقدان جبر کلامی، و از مدافعان جبر عرفانی است. مولوی دیدگاه اهل جبر نکوهیده را، به دلیل نتایج نامطلوب دنیوی و اخروی آن، نمی پذیرد ولی جبر در مفهوم عرفانی رضا و معیّت با حق و توحید افعالی را قبول دارد. نفس پرستی، دنیاگرایی و حقیقت ستیزی را از دلایل نقد و ردّ جبر نکوهش شده ی اهل جبر، و خداگرایی، حقیقت طلبی و نفس ستیزی را از دلایل حقانیّت جبر عرفانی برمی شمارد. تفسیر و رفتار غلط اهل جبر، مفهوم جبرعامیانه را زشت، ولی تفسیر و رفتار درست عاشقان خدا، جبر عاشقانه را پذیرفتنی ساخته است. از نظر مولوی قدرت عشق با فانی ساختن عاشق در وجود معشوق، اراده ی عاشق را با اراده ی معشوق را یکی می گرداند و عاشق را به مقام رضا و معیّت با حق می رساند و این همان مفهوم جبر ستوده ی عارفانه است.
تصحیح و مقدمه رساله ی وحدت وجود نگاشته عبدالعلی انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود، عالی ترین شکل توحید و محور مسائل و مباحث عرفان نظری است. عرفان نظری به شکل مدوّن و منسجم از زمان محی الدین بن عربی در سده ی هفتم ق شکل گرفت. از آن زمان تا کنون عده ی بسیاری، هم به منظور اثبات و هم به منظور رد کردن وحدت وجود، رساله ها و کتاب هایی نگاشته اند. یکی از افرادی که در این رابطه دست به قلم برده و در صدد اثبات و رد ایرادات و اشکالات وارده به این اصل اساسی عرفان نظری بر آمده است، عبدالعلی محمد بن نظام الدین محمد انصاری از دانشوران طراز اول حنفی مذهب هند در سده ی دوازدهم ق است. وی به پیروی از انگاره های ابن عربی در پی تبیین وحدت وجود و توجیه کثرات و تعینات آن برآمده است. این نوشتار ضمن بیان درون مایه ی این رساله، به تصحیح آن به شیوه ی قیاسی پرداخته تا از رهگذر آن، مرجعی در عرفان به ویژه یکی از مهمترین و کلیدی ترین مباحث آن یعنی وحدت وجود، پیشکش و پژوهشگران حوزه عرفان قرار گیرد.