سیره پیامبر خاتم (ص) در عرصه های مختلف زندگی از جمله «عرصه خانوادگی» و ارتباط های درونی آن، الگویی برای رفتار همگان است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با گزینش کلید ترین گزارش ها از زندگانی خانوادگی پیامبر (ص)، به بازشناسی اصولی بپردازیم که آن حضرت در رفتار با اعضای خانواده خود داشته اند. در این مقاله، به چند اصل مهم از جمله: «اهتمام به خانواده»، «توجّه به معنویات»، «اخلاق و ادب مداری»، «خردورزی»، «هم اندیشی» و «مشارکت و همدلی» اشاره می گردد.
یورش های ویران گر چنگیز باعث نابودی زنجیره ای از شهرها و آبادی های ماوراءالنهر شد که پیش از آن از رونق و شکوفایی کم نظیری برخوردار بودند. در تقسیمات خاندان چنگیزی، این منطقه به خاندان جغتای اختصاص یافت که بین سال های 624ه .ق/ 1227م تا 763ه .ق/1362م بر آن حکم راندند. جغتاییان مظهر و نماینده مغولان صحراگرد و وفادار به سنن اجدادی خود به شمار می آمدند که زندگی شان در پناه یاسا معنا می یافت. جغتای (حک. 624 640ه .ق/ 1227 1242م) در دوران حکومت چنگیز، مأمور اجرای دقیق یاسا و دستورات چنگیزخانی بود. او به واسطه اتخاذ سیاست ضد اسلامی و تحمیل یاسای مغولی بر مردمان تحت قلمرو حکومتی خود، به دشمن سوگندخورده مسلمانان معروف شد. پس از او، شاه زادگان مغولی «اولوس جغتای» با کنار گذاشتن دین آبا و اجدادی خود، به اسلام روی آوردند. با اسلام آوردن جغتاییان، برخی آداب و رسوم شمنی نیز به چالش کشیده شد و نفوذ گروه های مسلمان، به ویژه صوفیان، گسترش یافت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، روند اسلام پذیری خان های اولوس جغتای در ماوراءالنهر را بررسی کرده، اثرات آن را بر جامعه آسیای مرکزی ارزیابی می کند.
اهتمام و استناد به سیره نبوی، از همان روزهای آغازین عصر خلافت آشکار بود. توجه به سیره نبوی، الگوی عملی و راهکاری برای خروج از مشکلات فرا روی جامعه بود؛ از سوی دیگر، اهرمی بود در دست گروه های رقیب، برای اثبات آرای سیاسی اجتماعی خود. اهتمام و بهره وریِ آمیخته با گرایش های متعدد، گاه باعث نادیده گرفتن یا پدید آوردن خبر، برجسته کردن خبری یا کمرنگ کردن خبری دیگر می شد و در نتیجه، بیم نوعی تحریف سیره نبوی می رفت. در چنین فضایی، نقش تحریف زدایی و تبیین واقعیت های تاریخی برای آگاهانِ صادق و کسانی که نمی توانستند به هر گزارشی اعتماد کنند، ضروری بود. در عصر امام سجاد(ع)، به علت هم زمانی با سامان مند شدن اخبار مکتوب سیره برای انتقال به نسل های بعدی، خطر تحریف ماندگارتر بود. بر این پایه، امام(ع) با بیان واقعیت های تاریخی در عصر نبوی، به تحریف تاریخ در آن دوره واکنش جدی نشان دادند. نوشتار حاضر با این فرض که امام(ع) با وجود داشتن کتاب و نقل روایات سیره، در شمار سیره نگاران قرار نمی گیرند و تحریف زدایی از سیره، به معنای اصطلاحی سیره نگاری نیست و نیز بر اساس توصیف و تحلیل، نقش آن حضرت را در برابر تحریف تاریخ، در قلمرو زمانی عصر نبوی و بر پایه اخبار بر جامانده از آن حضرت رصد می کند؛ همچنین، نشان می دهد که امام(ع) این تحریف زدایی را در حیطه دفاع از حقوق اهل بیت(ع) و در دو قلمروِ خودبیانی و پاسخگویی به پرسش دیگران انجام داده است.