فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر کدام از مکاتب فلسفی- تربیتی، فلسفة تربیتی خاص خود را دارند. مکتب اسلام نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. عالی ترین مراتب تبلور و تجسم چنین فلسفه ای را می توان در قرآن کریم که مبین بنیان اساسی اسلام است جستجو نمود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تربیت بعد عقلانی شخصیت انسان در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام با توجه به آیات جزء بیست و هفتم قرآن می باشد. به منظور وصول به این هدف در قالب تحقیقی کیفی، نظری و کتابخانه ای با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالب مورد نظر مورد استخراج و استنتاج قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر کدام از صفات و خصوصیاتی که در این جزء خاص از قرآن کریم برای خداوند متعال ذکر شده اند به نوعی می توانند پیام ویژة خود را برای مربی و متربی داشته باشند و منزلت معرفت به گونه ای عظیم و والا معرفی گردیده که برای هر مربی و متربی، انگیزه آفرین است. به همین ترتیب، تنها به توصیف چنین ارزشی برای شناخت اکتفا نشده؛ بلکه به نحوه صحیح آموزش و تربیت نیز اشاراتی اساسی گردیده و در این راستا به تحریض در تعلیم و تربیت در قالب صوری نظیر سوگند، تکرار، تشریح صفات و ویژگی ها عنایتی ویژه مبذول شده است.
تحلیل تطبیقی نامه های امام علی علیه السلام به معاویه با آیات نفاق قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از متون درخور توجه در سیره سیاسی امام علی7، مکاتبات حضرت با معاویه است. از سوی دیگر شماری از آیات قرآن درباره منافقان نازل شده که دارای سبک و ادبیاتی متفاوت با دیگر آیات است. این پژوهه کوشیده است تا با بررسی تطبیقی بین این دو منبع، میزان همسویی کلام امام علی7 خطاب به معاویه را با آیات قرآن درباره منافقان سنجیده و ارتباط آن دو را با رویکردی متن شناختی مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در اکثر موارد سبک کلام امام علی7 موافق سبک کلام پروردگار بوده و تعابیر و مضامین به کار رفته در هر دو منبع، از هماهنگی قابل توجهی برخوردار بوده است. این سازگاری از یک سو، نشانگر پیوند تنگاتنگ قرآن و نهج البلاغه و در نتیجه وثاقت کلام امام علی7 است و از دیگر سو، گواه روشنی بر چهره منافقانه معاویه به شمار می رود.
ادله قرآنی ممنوعیت قضاوت زن؛ از دیدگاه مذاهب خمسه و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات فلسفه فقه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات مذاهب فقهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات منابع فقه قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات آیات الاحکام
رأی مشهور فقیهان امامیه و اهل سنت در مورد قضاوت زن منفی است. فریقین در ممنوعیت قضاوت زن به ادله مختلفی استناد کرده اند. تمرکز بر هر یک از ادله در این موضوع می تواند به نحو مطلوب تری زوایای پنهان بحث را آشکار سازد. بدین منظور سعی شد تنها آیات قرآن کریم که از ادله استنادی قول رایج به حساب می آید به گونه ای مورد توجه و بازنگری قرار گیرد که پژوهش حاضر را از تکراری بودن خارج و نکاتی جدید را مطرح سازد. بازنگری آیات مورد استناد حاکی از این است که برداشت های رایج با کاستی های قابل توجهی در مقام استدلال مواجه است. از این آیات استفاده می شود که رجولیت، شرط نفوذ قضاوت نیست. بنابراین، قضاوت زن مشروع و نافذ است
بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین شناخت عقلى خدا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان شناخت عقلى خدا و میزان آن، اثبات وجود خدا و استدلال بر توحید الوهى از مباحث مهم خداشناسى است. این مقاله به روش توصیفى تحلیلى و با هدف بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین عنوان هاى یادشده در معارف قرآن است. از دیدگاه آیت اللّه مصباح، شناخت عقلى خداوند ممکن است و انسان مى تواند از اوصاف خداوند که در آیات و سخنان معصومان آمده، در حد سطح درک خود آگاه گردد. قرآن اصل وجود خدا را بى نیاز از استدلال مى داند و آن را به عنوان مسئله مطرح نکرده است، اما استدلال ضمنى بر اثبات وجود خدا در قرآن وجود دارد. استدلال بر توحید اله مکرر در قرآن آمده که ازجمله آنها، مى توان به برهان موجود در آیه 22 انبیاء اشاره کرد. این برهان ارتباطى به برهان معروف تمانع نداشته و نتیجه آن، اثبات وحدت اله از راه استوارى و عدم فروپاشى جهان موجود است.
بدعت های دینی از نگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بی هیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را می پذیرد. با این همه، همواره کسانی بوده اند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت داده اند و در دین بدعت گذاشته اند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل می دهد: 1 دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. 2 گستردن آن در میان مردم. 3 نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. از این بیان روشن می شود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سه گانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعت ها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، برائت از بدعت گذاران است. پی ریزی نظام امر به معروف و نهی از منکر نیز کمک خواهد کرد که بدعت ها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود.
جامعه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی و توجّه به روح جامعه یکی از اساسی ترین تعلیمات قرآن است. چشم اندازی که قرآن برای جامعة انسانی و تفسیر آن در مورد عوامل فعّال در این جامعه ترسیم می کند، بر پایه نگرش شمول گرایانه به انسان به عنوان مجموعه ای متجانس و هماهنگ قرار دارد که ناظر به جنبه های آن است. در این چشم انداز، تعابیر مختلفی در آیات می توان مشاهده کرد که به بیان سنّت ها و تاریخ آنها، مسائل اجتماعی و دعوت به مطالعه جوامع پرداخته است.بحث از هستی، چیستی و ترکیب جامعه، حل کنندة پاره ای از مشکلات و ابهام های موجود در مباحث اجتماعی است. اصالت دادن به فرد یا جامعه، تکلیف امکان یا عدم امکان شمول ایدئولوژی واحد بر کُلّ جامعه، وجود یا عدم وجود سنّت ها بر آن و بسیاری از مسائل نظری و انتزاعی را در مورد جامعه حل خواهد کرد. قرآن کریم هستی پایدار جامعه را مربوط به حیات مردمی می داند که در آن زندگی می کنند و شناخت جامعه و تغییرات آن را متّکی به روابط اجتماعی افراد قلمداد می کند و ازسویی، با رشد وگستردگی مردم، شبکه های وابستگی در میان آنان نیز تغییر می یابد و روابط به صورت تصاعد هندسی پیچیده تر می شود و شکل جدیدتری می یابد. قرآن برای درک این شبکه ها، روابط و جامعه، انسان را به شناخت درونمایه انسانی خود ارجاع داده است. وجود یک امر فطری در انسان کافی است که گفته شود او در برابر محیط انسانی و اجتماعی یا طبیعی و غیره موجودی منفعل نیست، بلکه درون خود، معرفت ها و گرایش هایی را نهفته دارد که در شخصیّت او تأثیر بسزایی دارد و اصولاً سیستم زندگی اجتماعی انسان در نظام آفرینش، متّکی به فطرت اوست.
گونه شناسی تطبیقی عذاب برزخی و اخروی از نگاه روایات تفسیری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برزخ و آخرت، هم قرارگاه انسان هایی است که مسیر قرب الهی و کمال را پیموده، به سعادت نایل می گردند؛ و هم قرارگاه آنانی است که از بن دگی خدا روی برتافته، راه گنه کاری و زشت کاری را در پیش گرفته و دچار کیفر الهی می شوند.
این پژوهش عهده دار گونه شناسی تطبیقی عذاب های روحانی و جسمانی در برزخ و آخرت، آن هم از دیدگاه روایات و تفاسیر است. از برجسته ترین نتایج پژوهش حاضر این است که سطح عذاب در عالم برزخ نسبت به آخرت از شدت کم تری برخوردار است و مشمولان عذاب الهی دریک دسته بندی منظم قرار می گیرند.
این مقاله به روش توصیف و تحلیل محتوای آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: نگاشته شده است.
کرامت انسان و الزامات آن از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقولات بنیادین در اندیشه معاصر، کرامت انسان است. نوشتار حاضر پس از معناشناسی کرامت انسان در نظام معنایی قرآن، می کوشد به آیاتی که به نتایج و لوازم کرامت انسان در گفتمان قرآن اشاره شده است، بپردازد و از منظر آیات متعدد در حوزه کرامت انسان، به لوازم کرامت انسان دست یابد. از آنجا که نتایج و لوازم کرامت انسان امروزه با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. این مقاله با ژرف کاوی در لوازم کرامت انسان، به حق حیات، حق آزادی (آزادی در انتخاب، آزادی بیان، آزادی تشکیل اجتماعات و آزادی اندیشه)، حق برخورداری از عدالت و نیز تساوی در برخورداری از امتیازهای اجتماعی برای همه انسان ها دست یافته است.
مفهوم شناسی نور بودن خداوند با تکیه بر روایات تفسیری فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
نور اسمی از اسمای حسنای خداوند و نام یکی از سوره های قرآن کریم و از کلماتی است که در قرآن و احادیث بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است. گرچه این مصادیق متعددند، ولی وجود ویژگی خاصی در آن مصادیق سبب نام گذاری نور به آنان می باشد. مشهورترین آیه ای که در قرآن کریم بحث نور را مطرح کرده است آیه 35 سوره نور است که واژه نور در آن پنج مرتبه به کار رفته است. در طلیعه این آیه خداوند نور آسمان ها و زمین معرفی شده است Gاللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِF. مفسران، متکلمان، محدثان، فیلسوفان و عارفان دیدگاه های گوناگونی در خصوص معنای آن مطرح کرده اند؛ اما مهم ترین دیدگاه در زمینه نور بودن خداوند بر اساس روایات تفسیری فریقین، هدایت گری خداوند است.
الگوهای تعلیمی قابل تقلید در داستان های قرآنی (بررسی موردی: داستان سلیمان و ایوب علیهما السلام)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت است و مخاطبان این مائده آسمانی، همة انسان ها و طبقات مختلف جامعه در طول تاریخ بوده و هستند، تحقق چنین هدفی در گرو توجه به استعدادهای متفاوت افراد و استفاده هنری از همة گنجایش های زبانی است. در این پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی، جلوه های زیباشناختی هنری در داستان های تعلیمی قرآن کریم، با تکیه بر داستان دو تن از پیامبران الهی، حضرت سلیمان و حضرت ایوب که به ظاهر زندگی متضادی با هم دارند، در مقاطع زمانی مختلف، واکاوی، سپس با هم مقایسه شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که در شیوة بیان این دو داستان، یک الگوی تعلیمی قابل تقلید در هنر داستان نویسی وجود دارد. در این الگوی قرآنی به داستان نویسان آموخته می شود که در هنر متعهد، شکل های بسیار متنوعی می تواند متصور باشد و هنرمندان با خلاقیت های هنری خود، از مسیرهای متفاوت و حتی گاهی متضاد، می توانند به هدفی واحد دست یابند و هنر را در خدمت تعلیم و تربیت قرار دهند.
یقین و تأثیر عمل بر آن از دیدگاه قرآن
حوزههای تخصصی:
معرفتشناسی قرآنی مکتبی یقینگرا است. یقین بر دو قسم است: یقین معرفتشناختی و یقین روانشناختی. یقین معرفت شناختی آن است که به لحاظ منطقی و فلسفی یقین به شمار می رود. اما یقین روانشناختی غالبا از سنخ اقناع است. یقین در قرآن درنهایت نتیجة حصولِ معرفت صادق (مطابق با واقع) همراه با آرامش و سکون قلبی است. بنابراین، قرآن، هم بر یقین معرفتشناختی تأکید کرده است و هم بر یقین روان شناختی. یقین قرآنی، اعتقادی ساده یا ایمانی کور (ایمان بی دلیل یا ناموجّه) نیست. قرآن بر تأثیر گسترده، عمیق و مستقیم عمل (یا ساحت رفتاریِ) انسان بر نظر (معرفت) و نهایتاً بر یقین تأکید می کند. قرآن اعمال مؤثر بر معرفت و یقین را به دو دستة کلّی تقسیم می کند: ارزش ها و اعمالی که بر معرفت و یقین انسان تأثیر مستقیم و مثبت دارند، و ضد ارزش ها و اعمالی که بر معرفت و یقین انسان تأثیر مستقیم امّا منفی دارند. به نظر می رسد از منظر قرآن، ساحت عمل و نظر به مثابه دو بُعد مهم از ابعاد وجودیِ انسان از یکدیگر جدا نیستند و با هم ارتباط مستقیم دارند، تا آنجا که با دقت در آیات قرآن آشکار می شود که تأثیر عمل انسان بر معرفت و یقین، حتّی بیش از عناصر و عوامل نظری و شناختیِ محض است. در واقع، عمل و معرفت انسان در قرآن در بافتی «وجودی» وحدت می یابند. از دیدگاه قرآن، معرفتِ محض نمی تواند به یقین بینجامد، زیرا معرفت صرفاً یک امر منطقی و معرفت شناختی نیست، بلکه مرتبه و ساحتی از وجود انسان است.
بررسی سیر اندیشه مفسران در تفسیر آیه « وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که در ادوار مختلف تفسیری و کلامی مورد بحث و بررسی قرار داشته، آیه «وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ» است. برخی از مفسران و متکلمان، این آیه را ناظر بر «جبر» و برخی آن را شاهدی بر «اختیار انسان در پرتو اراده الهی» دانسته اند. بررسی معنایی آیه با تکیه بر تفاسیر نشان می دهد که فهم و برداشت مفسران از این آیه، در ادوار مختلف تفاوت داشته و متأثّر از مباحثات کلامی و فلسفی مطرح در محافل دینی بوده است. در قرون نخست، به دلیل محدودیت مباحث کلامی و پرسش های اعتقادی مفسران به تکرار مضمون ظاهر آیه بسنده کرده اند و در ادوار میانی مفسران عامه تحت تأثیر جریان کلامی غالب، با گرایش جبری به آیه نگریسته اند، هرچند تلاش داشته اند منطقی برای مکلف شمرده شدن انسان جستجو کنند. شفاف ترین نگاه تفسیری به آیه که اوج بلوغ اندیشه تفسیری در آیه به حساب می آید در تفاسیر قرن چهاردهم به ظهور رسیده که با الهام از مکتب اهل بیت^ به بیان روشنی از «امر بین امرین» نایل آمده اند.
حکمت معاد در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
از مباحث مهم معادشناسی، حکمت و فلسفه برپایی قیامت است؛ به این معنا که حکمت رستاخیز چیست و چه ضرورتی در برپایی حیات اخروی انسان وجود دارد؟ قیامت چه کمالی را به انسان می بخشد که وجود آن از منظر وحی الهی لازم و حتمی شده است؟ حکما و متکلمان اسلامی و مفسران شیعه و اهل سنت، با روش های مختلف تفسیری با مبانی متفاوت در طول تاریخ پاسخ هایی به این پرسش داده اند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با مبانی نقلی و عقلی درون دینی صورت گرفته است، به تحقیق و ارزیابی دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان و مقایسه آن با آراء تفسیری دیگر مفسران از عامه و خاصه می پردازد. از دیدگاه تفسیری علّامه در تفسیر المیزان استفاده می شود که از جمله حکمت های برپایی قیامت، می توان به مواردی همچون دریافت پاداش و کیفر اعمال و عقاید انسان ها در زندگی دنیوی، اقتضای سرشت ابدیت خواهی انسان، استعداد بقا و حیات اخروی انسان اشاره کرد.
ابتکار علامه طباطبائی در حل مسئله روح در قرآن با استفاده از آیه «خزائن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روح و نسبت آن با سایر مفاهیم قرآنی مرتبط با آن همانند روح القدس، روح الامین و روحنا از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است. اما نوع این نظریات در عدم ارائه یک راهکار روشمند برای تبیین روح و نیز نداشتن جمع بندی مناسب برای مفاهیم مرتبط با روح، هم داستانند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به تبیین نظریه علّامه طباطبائی درباره روح در قرآن پرداخته است. ایشان از رهگذر یک تفسیر روشمند، به جمع بندی آیات مرتبط با روح پرداخته است. ایشان در این زمینه، تبیینی متفاوت و دقیق از آیه «خزائن» (حجر: 21) را نقطه عزیمت خویش قرار داده و بدین سان، در تبیین روح و مفاهیم مرتبط با آن در قرآن، موفق بوده است. طبق نظر ایشان، با توجه به آیه «خزائن»، روح یک حقیقت مقول به تشکیک است و مفاهیم مرتبط، از جمله نفس (روح) انسان، مراتب و درجات گوناگون آن حقیقت واحد است.
هدف شناسی اقناع در تربیت با تأکید بر داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خداوند متعال حضرت ابراهیم(ع) را علاوه بر مقام رسالت، به مقام امامت نیز مفتخر ساخت؛ زیرا آن حضرت از پیامبرانی است که برای تبیین اصول دین الهی نه تنها راه را می نمود، بلکه مردم را در مسیر درست راه می بُرد و این همان کاری است که امام و رهبر انجام می دهد. در معناشناسی اقناع، آن رابه «راضی و همراه کردن افراد برای گرایش به موضوع، فعّالیّت یا هدفی خاص» تعریف کرده اند. آنچه این مقاله که با شیوة توصیفی تحلیلی سامان یافته، بدان پاسخ داده این است که اقناع حضرت ابراهیم(ع) برای هدایت مردم به سوی شریعت الهی چه ویژگی هایی دارد، از چه روش هایی بهره برده است و چه هدف یا هدف هایی را دنبال کرده است؟ با بررسی داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم و با بهره گیری از تفاسیر و کتب مربوط، این نتیجه حاصل شد که اقناع آن حضرت ویژگی هایی چون تناوب و تکرار پیام، حُسن خُلق اقناع کننده و از روش هایی چون قرار گرفتن در جایگاه پرسشگر، گفتگو، پاسخ طلبی، رشدیافتگی و بُت شکنی، واژه آفرینی، خلاّقیّت در عمل و... استفاده نموده است و اهدافی چون جذب مخاطبین، تحریک فکر و اندیشه، ایجاد شک، کاهش مقاومت، تغییر موضع، تقویت موضع، ایجاد رفتار و ... را به صورتی دست یافتنی دنبال می کرد.
نقش خدامحوری و مؤلفه های آن در مدیریت فرهنگی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فرهنگ راه و رسم و شیوه زندگی است، آن را نمی توان از زندگی انسان جدا کرد. حیات و شکوفایی یک ملت در گرو فرهنگی پویا و بالنده است. توجه نداشتن به فعالیت های فرهنگی، یک ملت را می فرساید و به سوی نابودی سوق می دهد. لزوم برنامه ریزی برای محافظت از مرزهای فرهنگی و پاسداری از باورهای دینی، ضرورت مدیریت قوی فرهنگی مبتنی بر آموزه های قرآنی را دوچندان می سازد. این جستار در پی آن است تا یکی از مبانی مهم مدیریت فرهنگی را که عبارت از اصل خدامحوری است بررسی کند. باور به حاکمیت اراده خداوند بر همه عالم و اینکه جز اراده او مؤثر در آن نیست و مؤلفه های آن همچون جهان بینیِ درست، باور به تحول پذیری انسان، اعتقاد به روز واپسین، حاضر و ناظر دانستن خداوند، استواری نظام هستی بر پایه عدل، بینشِ ویژه، حتمی دانستن پیروزی نهایی و باور به برخورداری از امدادهای غیبی، از مبانی استوارِ قرآنیِ مدیریت فرهنگی است که نتیجه بخش بودن آن را تضمین می کند.