فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی عبارت ابن سینا، در فصل نخست نمط چهارم اشارات و تنبیهات، خواهیم پرداخت، در آنجا ابن سینا در مقابله با کسانی که موجود را با محسوس مساوی می دانند، به اثبات وجود کلّی طبیعی به عنوان یک امر واحد معقول می پردازد. او اوصافی را برای امر اثبات شده ذکر می کند که به نظر می رسد بیشتر با کلّی افلاطونی سازگار است تا کلّی ارسطویی. این درحالی است که ابن سینا در مسألهٴ کلّی رئالیست به معنای ارسطویی آنست، و رئالیزم از نوع افلاطونی آن را در این باب به کلی منکر است. بدین منظور، نگارنده مرور کوتاهی بر اقوال مطرح درباب کلّی، و نیز مبنای مشهور حکما در سنت فلسفی اسلامی خواهد داشت. هم چنین، برخی آراء ابن سینا در الهیات شفا بررسی خواهد شد، و در ادامه، بحث بر فصل نخست از نمط چهارم اشارات و تنبیهات متمرکز می شود. به علاوه، در خلال مباحث، پیوسته به این مسأله به عنوان یک پرسش بنیادی توجه خواهد شد که « نفی رئالیزم افلاطونی در این باره، آیا ما را عملاً به مفهوم گرایی صرف، و حتی نهایتاً به تسمیه گرایی نخواهد کشاند؟» در پایان نکات و پرسش هایی طرح میشود که اصولاً می توان آنها را دربارهٴ مبحث کلّی مطرح کرد، و به تنهایی موضوع پژوهشی قرار داد، که از مهمترین آنها به نظر این دو مورد است:
(1) آیا بر مبنای رئالیزم ارسطویی، که براساس آن کلّی از محسوسات به دست می آید، (خواه با تنها یک فرد و خواه با افراد) ""استقراء""، فی نفسه، می تواند پشتوانهٴ مفاهیم کلّی قرار گیرد؟ و اگر چنین باشد، شناخت کلّی یک شناخت پسینی نخواهد بود؟ در این صورت، کلّیّت کلّی اعتبار خود را چگونه خواهد داشت؟
(2) اگر در نظامی فلسفی، همچون حکمت صدرایی، ""صورت"" نحوهٴ وجود شیء و ""وجود"" ملاک تشخّص دانسته شود، آیا اصولاً به وجود یک مشترکٌ-فیهیگانه به نام طبیعت می توان رأی داد؟ معنای این سؤال این است که تحویل ""صورت"" از مقوِّم ماهوی به شأن وجودی-آن هم در اندیشه ای که اصرار بر مغایرت ماهیّت و وجود دارد- آیا ما را عملاً به اصالت شخص نخواهد کشاند؟ و نهایتاً نتایج حاصل از این موضع با مفهوم گرایی در اصل چه تفاوتی خواهد داشت؟
تأملی در مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا پیرامون صادر اول و انطباق آن با حقیقت محمدیه (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلاسفه، مبدأ سلسله عقول؛ یعنی «عقل اول» را صادر نخستین میدانند و عرفای مسلمان، حقیقت محمدی (ص) را اولین مخلوق میخوانند و در روایات از عقل، قلم، روح و نور پیامبر (ص) به عنوان مخلوق اول یاد میشود. این مقاله به تبیین دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد صادر اول میپردازد و در این مسیر توجه خود را بر این مسأله معطوف میکند که آیا واقعیت همه این تعابیر مختلف، برهم منطبق است و به طور خاص، آیا حقیقت و باطن پیامبر خاتم (ص) میتواند مصداق صادر اول باشد یا خیر؟ نویسنده میکوشد مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا در این موضوع را روشن کند و معتقد است که این اختلاف مبتنی بر رد یا قبول اصالت و تشکیک وجود، حیات قبلی نفس و متفاوت یا برابر دانستن ذات و ماهیت پیامبر (ص) با ذات و ماهیت سایر انسان هاست
تأملی در نظریه تجرد نفس صدرایی
حوزههای تخصصی:
تجرد نفس از نگاه ملاصدرا تفسیری در مقابل نظریه تجرد نفس قائلان به حدوث نفس مجرد است. ارائه تصویری از تجرد نفس از نظر ملاصدرا می تواند درک بهتری را از چگونگی نظریه حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس، رابطه نفس و بدن و چگونگی تبدیل جسمانی به مجرد موجب شود. با استفاده از اصول فلسفه صدرایی و همچنین لوازم فلسفی آنها می توان به تبیین چگونگی تجرد نفس پرداخت. این نظریه از سویی در تقسیم تجرد به برزخی و عقلی و از سوی دیگر در چگونگی تجرد عقلی نفس با نظریه قائلان به حدوث نفس مجرد متفاوت است. بر اساس اصالت وجود ملاک در وحدت و کثرت اشیاء وجود آنهاست. در حرکتی که جوهر نفس انسانی در مراتب تشکیکیِ وجود، دارد به هر مرتبه بالاتر که وارد می شود آن مرتبه اصل وجودش و سایر مراتب جزو لوازم و شئون نفس به حساب می آیند. لذا نفسی که به مرتبه تجرد عقلی می رسد به امری مجرد مانند عقل تبدیل نمی شود بلکه نفسی که به درجه تجرد رسیده در عین حفظ لوازم و شئونش، یعنی بدن، اجزای نباتی و حیوانی، در ضمن وجودی واحد، با امر مجرد ارتباط برقرار کرده و عنوان مجرد بر او صدق میکند اما مانند عقول مجرد نمیشود.
علم الهی از دیدگاه صدر المتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم الهی یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات خاص در باب صفات الهی است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژه فلسفه خود، از جمله قاعده «بسیط الحقیقه» نظریه نوینی را در باب علم واجب تعالی به ماسوی عرضه داشته است. بر این اساس، خداوند در مرتبه ذات خویش، به جمیع ماسوی علم اجمالی (بسیط) دارد، که در عین حال، کاشف از تفاصیل ماسوی است. وی همچنین بر پایه اصول فلسفی خویش، از ذاتی بودن و ضروری بودن علم الهی دفاع می کند. هر چند در حکمت صدرایی، علم خداوند به ماسوی علمی ذاتی و بسیط است، اما از آنجا که مشاهد و مظاهر و مجاری حق تعالی متعددند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت، می توان علم حق تعالی را دارای مراتبی دانست که عبارتند از: عنایت، قضا، قدر، قلم، لوح و دفتر وجود
ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی و ذات گرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بر اساس ذات گرایی، برخی اشیاء موجود در خارج، دارای ذات هستند و ذات یک شیء، به چگونگی اشاره ما به آن شیء، یا به طور کلی، به این که ما چگونه به آن می اندیشیم یا از آن سخن میگوییم، بستگی ندارد. از دید یک ذاتگرا، هر شیء، مجموعه ای از صفات ذاتی دارد که ماهیت فردی آن شیء نامیده میشود. این گونه صفات از ویژگی های عرضی کاملاً متمایز هستند و به اشاره یا نحوه سخن گفتن ما بستگی ندارند. اما از دید یک قراردادگرا، اعتقاد به چنین ذاتی مردود است و آنچه ذات اشیاء نامیده میشود، حاصل نوع نگاه خاص انسان ها و علائق آ ن ها در نامیدن چیزهاست. از دیدگاه ارسطو، افراد و اشخاص دارای ذات هستند و تمام حقیقت این اشیاء را اوسیا و ذاتشان تشکیل می دهد. از نظر ابن سینا نیز جواهر و اعراض، در ذات خود به اشیاء دیگر وابسته نیستند. در ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی، علم به اشیاء و تعریف آ ن ها تنها در سایه صورت و ذات حاصل میشود. در حالی که این سنت بیش تر به بحث معرفت و تعریف معطوف است، در ذات گرایی معاصر بیش تر به بحث «این همانی» و «جهان های ممکن» پرداخته می شود. در این سنت، صفت ذاتی یک شیء، به عنوان صفتی تعریف میشود که در همه جهانهای ممکن همراه آن شیء باشد.
لذت و الم از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لذت و الم دو عاملی هستند که به عنوان انگیزه و محرک انسان برای رسیدن به کمال جسمانی و روحانی شناخته شده اند؛ بنابراین، بالاترین غرض برای حیات انسان محسوب می شوند. در طول تاریخبشر، همواره اندیشمندان کوشش فراوانی برای فهم این دو عنصر داشتهاند. مهمترین مسائل در خصوص موضوع لذت و الم عبارتاند از: شناخت حقیقت لذت و الم؛ آشنا شدن با انواع لذت و الم و نقشی که هر کدام در تکامل ابعاد مختلف وجود انسان دارند.در میان فلاسفه اسلامی، ابنسینا به مسئله لذت و الم به طور مبسوط پرداخته است. او با تبیین و توصیف حقیقت لذت و الم و بیان اقسام آن دو، قصد عبور از لذت جسمانی به سوی لذت عقلی و روحانی دارد، و در نهایت ابتهاج را به عنوان بالاترین مرتبه لذت که ویژه مجردات به خصوص ذات نامتناهی الهی است، معرفی می نماید.ابنسینا حقیقت لذت و الم را ادراک امر خوشایند یا ناخوشایند در نفس انسان می داند وی این ادراک را از سنخ علم حضوری به شمار میآورد و بر اساس این که حضور صور حسی یا خیالی یا مفاهیم عقلی در ذهن پدید میآید اقسام مختلفی برای لذت و الم در نظر می گیرد. از نظر وی تمامی این اقسام در رشدو تعالی یا انحطاط جسمانی و روحانی انسان نقش دارند.
مفهوم جسم در طبیعیات سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متخصصان و دانشجویان علوم جدید با مشکل فهم اصول و مباحث فلسفی مواجه هستند و متقابلاً اهل فلسفه و علاقمندان مطالعات فلسفی از دریافت مفاهیم و مبانی علمی باز می مانند. علت بروز این مشکل بیشتر از آن جهت است که صاحب نظران علم و فلسفه برای آشنایی مخاطبان گروه مقابل با مفاهیم تخصصی دانش خود هیچ تلاش و اقدامی نکردهاند. در این شرایط همراهی و همکاری این دو حوزه معرفتی ـ علم و فلسفه ـ در تبیین مفاهیم مشترکی مانند جسم میتواند به وضوح کاملتر این موضوعات و معانی بینجامد.
هر چند مفهوم جسم طبیعی بدان گونه که در علوم تجربی مطرح می شود در عمل راهگشا است اما به لحاظ تحلیلی و عقلی حاوی نقص اساسی است. از سوی دیگر همین مفهوم در آثار فلسفی به نحوی مطرح می شود که به معنای جسم به مثابه یک واقعیت خارجی که مهم ترین موضوع مطالعه و تحقیق علم تجربی است ارتباطی ندارد. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفی آشنا با مباحث علمی روزگار خود مفهوم جسم طبیعی را به گونهای طرح می کند که سازگار با هر دو ساحت معرفتی است. تلاش وی میتواند به مثابه الگوی مناسبی برای دانشپژوهان به کار گرفته شود.
برهان صدیقین در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در سومین دوره از حیات خود در تاریخ فلسفه اسلامی با تأثیرپذیری از مبانی حکمت متعالیه، تحولاتی را طی کرده است. این مقاله تحولات برهان را در چهارصد سال اخیر دنبال می کند و تقریرات متفاوتی را برمی رسد که این برهان پشت سر گذاشته است.
شرح و نقد روش انی ملاصدرا، در اثبات نظام احسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای اثبات «نظام أحسن»، به عنوان یکی از پاسخ های فلسفه اسلامی به مساله شرور، براهین لمی متعددی در فلسفه اسلامی و غرب مطرح شده است؛ اما ابتکار برهان إنّی نظام أحسن از ملاصدراست. در مقاله حاضر پس از شرح برهان إنّی ملاصدرا، نقدهایی مطرح شده است که در صورت وارد بودن آنها، برهان یاد شده توان اثبات نظام أحسن را نخواهد داشت. مهم ترین نقد شکلی به تقریر ملاصدرا، عدم رعایت ارکان برهان إنی است. در نقد محتوایی نیز به عدم توان تجربه و احساس بشر برای اثبات أحسن بودن تدابیر عالم ماده اشاره شده است؛ افزون بر اینکه ادعای نظام أحسن، فراتر از عالم ماده است. روش محقق لاهیجی، با دقتی که در انتخاب تعابیر داشته ، تایید شده است. تقریر علامه طباطبایی ظاهرا نقدی ندارد؛ اما تقریری که برخی شاگردان وی ارایه کرده اند، نقد شده است
مسئله ای درباب حدوث نفس از نظر ابن سینا و پاسخی به آن (A Problem in Avicenna's View on the Origination of the Soul and a Reply to It )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور سنتی تصور می شود که بنا بر نظر ابن سینا در باب نفس، حدوث نفس، به معنایی، (مقارن یا) بعد از حدوث بدن انسان است. در این مقاله، علیه این تفسیر از ابن سینا استدلال خواهم کرد. در بخش اول، فلسفه مشائی در باب نفس را به اجمال مرور خواهم کرد. در قست بعدی، به مسئله ای مهم برای این دیدگاه خواهم پرداخت. در بخش پایانی، سعی خواهم کرد تا تفسیری بدیل از نظر ابن-سینا در باب حدوث نفس عرضه کنم.
نوجویی در فلسفه سهروردی و گوناگونی تعریف علم در آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره سیاوش، با در نظر گرفتن جز به جزء ساخت مایه های آن، یکی از اصلی ترین و محوری ترین بخشها در زنجیره اسطورهای ایرانی است. این اسطوره یکی از پشتوانههای ساختاری شاهنامه به شمار می آید؛ بهطوری که بیشتر داستانهای پیش از این، در بُنمایه با آن یگانهاند و نقش زمینهساز آن را دارند. سیاوش دارنده والاترین شخصّیت انسانی در اساطیر ایرانی؛ بویژه در شاهنامه است. زایش، زندگی و مرگ او، مایه اسطورهای کهن را در خود دارد و شخصیّت او آیینی و رازناک است.
این مقاله در پی آن است تا با تحلیل بُنمایههای اسطورهای شخصیّت سیاوش در شاهنامه، پاره ای از ویژگیهای بارز شخصیّتی او را موشکافی کند تا از این رهگذر اثبات کند: الف) سیاوش، آفریده ای اهورایی و شخصیتی پریزاده است؛ ب) شخصیّت او، منطبق بر الگوی «نخستین انسان» است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علّت رازگونگی گوهر سیاوش در چیست؟ پاسخ مقدّر به این فرضیهها، سیاوش را به عنوان شخصیّتی همهجانبه و تأثیرگذار معرفی می کند؛ شخصیّتی که دارای پویایی و کمال است.
مبانی مابعدالطبیعی اندیشه سیاسی فارابی
حوزههای تخصصی:
فارابی از بزرگترین نمایندگان فلسفه سیاسی و شاخص ترین چهره سیاسی دوره اسلامی است. پژوهشگران فلسفه سیاسی، سیاست مدنی در تفکر معلم ثانی را جزیی از نظام عام فلسفه او می دانند. فارابی سیاست مدنی را در افق فلسفه وجود مطرح می کند و با توجه به دریافتی که از مراتب هرمی موجودات و کیفیت صدور و ارتباط آنها با سبب اول دارد به استنتاج هستی مدنی انسان و مرتبه وجودی مدینه می پردازد. فارابی الهیات و سیاست را در منظومه واحد فلسفی در آمیخته و با تکیه بر وحدت و شیوه استدلال نتایج آن دو را به یکدیگر تعمیم می دهد. فارابی مواد سیاست خود را از افلاطون و ارسطو گرفته و آن را بر مبنای فلسفه ارسطویی و نو افلاطونی اسلامی به شیوه استدلالی و برهان مدون کرده است. بنابر این غالبا اندیشه سیاسی فارابی را دارای دو پایه مشخص افلاطونی و ارسطویی می دانند.