هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استرس زا بودن عوامل مختلف در حوزه های ساختار شهری، اقتصادی، خانوادگی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، شخصی و فردی است. روش انجام بررسی، پیمایشی بوده و نتایج مبتنی بر تحلیل داده های گردآوری شده از نمونه ای با حجم 550 نفر از شهروندان تهرانی است. یافته ها نشانگر آنست که در حوزه ساختار شهری مشکلات مربوط به ترافیک و شلوغی، آلودگی های صوتی سطح شهر، آلودگی هوا و معطلی در صف، بیشترین شدت استرس زایی را دارند. در حوزه اقتصادی بیشترین شدت استرس زایی مربوط به تورم و گرانی کالاها و پس از آن به ترتیب کمبود و گرانی مسکن، بالا بودن اجاره خانه ها و مقروض بودن و بدهی داشتن بوده است. در حوزه اجتماعی و فرهنگی بیشترین شدت استرس زایی از نظر پاسخگویان به ترتیب مربوط به برخورد با افراد غیرقابل تحمل، رشد انحرافات اخلاقی، مورد سوء استفاده مالی قرار گرفتن، سرقت یا اخاذی، ابتلا به بیماری و تبعیضات قومی و زبانی بوده است.
رابطه قدرت های ملی و محلی از انقلاب فرانسه تا به امروز موضوع روز فرانسه است. مناسبت قدرت های محلی و ملی را دو فرایند تراکم زدایی و تمرکززدایی رقم زده است. با روی کار آمدن سوسیالیست ها تراکم زدایی شتاب بیشتری گرفت و قانون 1982 و قوانین متعددی که بعد از آن به تصویب رسیدند به تدریج قدرت را در لایه های مختلف توزیع کرد. تقسیم قدرت بین دولت مرکزی و نمایندگان دولت (تراکم زدایی) و واگذاری اختیارات دولتی به نهادهای منتخب مردم، مانند شوراهای شهر و شوراهای فرادستی و به ویژه شهرداری ها (تمرکززدایی) تا حدی از شدت نظام متمرکز فرانسه کاست. در جریان همین واگذاری اختیارات بود که بخش زیادی از امور فرهنگی به قدرت های محلی واگذار شد. ورود قدرت های محلی در امور فرهنگی تأثیر شگرفی بر همبستگی اجتماعی و توسعه و پیشرفت شهرها گذاشت. بین قدرت های محلی، بیشترین اختیارات امور فرهنگی به شهرداری ها که منتخب مردمند واگذار شد. فرهنگ به تدریج در شهرها از جایگاه والایی برخوردار گشت و مدیران سامان شهری، با دریافتن نقش فرهنگ در ایجاد همبستگی اجتماعی، شتابان به سوی فرهنگی کردن شهرها روی آوردند. فرهنگ و زندگی روزمره مردم این کشور به قدری در هم تنیده که می توان نام «فرهنگ شهر» را به جای دولت شهرهای آتن برای شهرهای فرانسه پیشنهاد کرد.