یکی از مشکلات اساسی حادث شده در شهرهای کشور، عدم جهت دهی مناسب و علم توسعه کالبدی آنها بوده است، که آثاری، همچون: تخریب زمینهای کشاورزی، رشد و گسترش شهرها در ارتفاعات با شیبهای زیاد، ادغام روستاها در کالبد شهرها، مشکلات زیست- محیطی و مخاطرات طبیعی، افزایش هزینه زیرساختها وخدمات شهری و عدم استفاده بهینه از زمین و ... را به دنبال داشته است. رعایت نکردن اصول شهرسازی یا ناتوانی در به کارگیری اصول، عدم بهرهمندی مشاوران از ابزارهای قوی تحلیل مناسبت محیطی و مسائل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی، از اهم عوامل مؤثر در این زمینه بوده است. هدف این مقاله، تعیین الگوی مناسب برای جهتدهی توسعه کالبدی شهرهای کشور است که به صورت موردی، بر روی شهر سردشت انجام شده است. نوع تحقیق توسعهای ـ کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق محدوده 670 هکتاری اطراف شهر سردشت (جهات مختلف) بوده که با تشخیص ضرورت توسعه افقی شهر به دلیل نبود فضاهای کافی، در محیط GIS و با استفاده از روش تصمیمگیری دلفی و منطق بولین اقدام به تعیین جهت توسعه افقی شهر در آینده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بستر و فضای جغرافیایی شهر به لحاظ شرایط طبیعی ـ محیطی، پتانسیل اسکان جمعیت با توجه به رشد پیشبینی شده جمعیت ( 4/1 ) تا افق 1400 را نخواهد داشت. از یک طرف، محاط بودن شهر به وسیله عوارض طبیعی و ژئومورفولوژیک محیط پیرامون و از طرف دیگر، کمبودهای شدید شهر به لحاظ سرانه کاربریها، تجهیزات، تاٌسیسات و امکانات و خدمات و مهمتر از همه، سرپناه(مسکن) تا افق1400، شهر را با محدویتهای جدی روبه رو میسازد.
بدون تردید نیروی کار به عنوان اصلی ترین عامل تولیدمطرح است وبه همین دلیل بسیاری ازکشورهای پیشرفته ودرحال توسعه بادوراندیشی ماهرانه ای، توسعه عوامل تولیدوبالتبع ساختارتولیدوتوسعه خودرابرمحوریت توسعه منابع انسانی طرح ریزی نموده اند. استفاده بهینه ازنیروی کاردرهرجامعه ای مستلزم شناخت ودرک صحیح ازاجزای آن وآگاهی براستعدادها وتوانایی هاوتفاوتهای هریک ازاجزاء است. این مقاله که بااستفاده ازپژوهش های میدانی وکتابخانه ای گردآوری شده است، ابتدابه بررسی تحولات جمعیتی وپیش بینی آن برای مقاطع10و15ساله پرداخته و درادامه بخش های مختلف اقتصادی شهرستان راتحت عناوین کشاورزی ، صنایع ومعادن وخدمات موردبررسی قرار داده اند و نقش شهرستان سمنان درسه سال 1385،1375،1365 به همراه الگوی تغییرات آن تبیین شده است. درادامه، ضرایب مکانی بخش های اصلی اقتصادی تعیین شده وسپس بااستفاده ازمدل ترسیمی طولی-عرضی ایزاردبه تجزیه وتحلیل ساختاراقتصادی شهرستان به صورت مقایسه میان بخشی درخودشهرستان وبین بخشی باسطح مرجع(کل کشور) و تغییرات اشتغال طی سه سال بررسی نموده وهمچنین بااستفاده ازمدل تغییرسهم ، به پیش بینی اشتغال درسه بخش اصلی شهرستان پرداخته ودرنهایت سه سناریوجهت پیش بینی ساختارآتی مشاغل عمده درسالهای 1395 و1400 ارائه می گردد.
فرزندآوری یکی از مهمترین مؤلفه های علم جمعیت و از جمله موضوعاتی است که درحوزه مسائل اجتماعی، توجه زیادی را به خویش معطوف داشته است. به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در چهار دهه اخیر و تاثیر پذیری فرزندآوری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و.. ، پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از تئوریهای مبادله، وبر، استرلین، فازیو، دورکیم و... به بررسی جامعه شناختی ارتباط بین گرایش دینی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و منافع اقتصادی با گرایش به فرزندآوری پرداخته و سهم و تاثیر هر کدام از متغیرهای یاد شده را بر میزان گرایش به فرزندآوری مشخص نماید.
روش تحقیق، روش پیمایشی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار «پرسشنامه ساخت یافته» بهره گرفته شده است. جامعه آماری بررسی حاضر، شامل جوانان متاهل شهر تبریز بوده که بر اساس فرمول کوکران، 386 نفر به روش نمونه گیری تصادفی مطبق انتخاب گردیده است. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی رگرسیونی، SPSS و برای تجزیه و تحلیل های ساختاری چند متغیره، LISREL بوده است.
در مجموع نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیرهای مورد استفاده در پژوهش توانسته اند، 22 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. نکته قابل توجه این است که مشارکت اجتماعی تاثیر کاهنده ولی متغیر گرایش مذهبی تاثیر فزاینده ای بر میزان گرایش جوانان به فرزندآوری داشته است.