فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴٬۵۴۷ مورد.
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
75 - 98
حوزههای تخصصی:
مولوی جلال الدین بلخی از معرفت نفس به «جان شناسی» تعبیر می کند: «آن که تو جان خوانیش، کی جان بود جان شناسی پیشه ی مردان بود» (مولوی، 1380، ص 1045). ایشان حق تعالی را ««جانِ جانان» و ژرف ترین لایه ی وجودی انسان بر شمرده و برای جان و روح انسانی ویژگی های ذیل را بر می شمارد: جان، جام جهان نمای هستی است به گونه ای که همه ی عوالم هستی اعم از مادّه و مثال و عقل و الوهیت، نمونه و نماینده ای در وجود انسان دارند. مولوی فربه شدن جان انسان را در گرو خودآگاهی و با خبر بودن جان از حقایق غیبی می داند. ایشان بر این باورند که دل و جان انسان می تواند از مرتبه ی جمادی تا مرتبه ی فرا عقلی و فنای فی الله سیر و تکامل نماید و به مرتبه ای دست یابد که حقیقه الحقایق در او تعیّن و تجلی پیدا کند. از دیدگاه مثنوی آدمی نباید «من» خود را با «تن» خود اشتباه گرفته و در خانه ی بیگانه سکنی گزیند؛ زیرا دل انسان از یک فسحت و فراخی برخوردار است که می تواند به مقام «کون جامع» دست یابد. مراتب وجودی انسان از دیدگاه مولوی عبارت است از: 1- جسم؛ 2- روح؛ 3- عقل؛ 4- روح وحی؛ 5- فنای فی الله. مهم ترین موانع جان شناسی از منظر مولانا: انانیت، توجه افراطی به جنبه ی حیوانی و تن، گناهان و هوس ها می باشد. از سوی دیگر صیقل دادن دل مهم ترین راه کار برای دستیابی به معرفت نفس می باشد. در این پژوهش ماهیت جان انسان و مراتب باطنی او و نیز موانع و عوامل خودآگاهی شهودی از منظر مولوی مورد بازپژوهی قرار گرفته است.
بازخوانی مسئله شر و راه حل های آن در اندیشه علامه طباطبایی (ره) بر اساس سه نظریه معرفة النفس، نظریه اعتباریات و نظریه هبوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر نقضی بر منظومه علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند تلقی شده است. در این مسئله، چند نوع دفاع از وجود خداوند وجود دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از دفاع مبتنی بر موهوم یا عدمی انگاشتن شر، دفاع مبتنی بر حاصل جمع برتر خیرها، و دفاع مبتنی بر توجه به سایر صفات خداوند یا توجه به اختیار انسان. علامه طباطبائی پاسخی در باب شرور داده است که راهی چندجانبه را طی می کند. وی بر اساس فلسفه هبوط زمینی آدم و به دنبال آن هم آغوشی آدمی با اعتباریات، از سویی، و ازخودبیگانگی آدمی، از سوی دیگر، تبیینی برای سختی ها و شرور داده است. هبوط زمینی انسان، که ناشی از توجه به بدن زمینی به همراه غفلت از توجه به حضور خداوند است، معرفتی جدید و به دنبال خود عالَمی جدید برای انسان رقم می زند که همراه رنج ها و سختی هاست. در این عالَم جدید، اعتبار از حقیقت و تشریع از تکوین جدا می گردد و همین بستری می شود تا شرور تکوینی نیز از شرور اعتباری و تشریعی منحاز شوند، به گونه ای که گاهی یک شر تکوینی امری خیر اعتبار و تلقی شود. آدمی دردها و رنج های تکوینی را می تواند وسیله ای جهت امتحان و توجه به حضور خداوند قرار دهد، و در این صورت دردها و رنج ها نه تنها تسکین و معنا می یابند، بلکه ناپدید می شوند. شرور حقیقی یا اعتباری هم می توانند بر اساس معنایی که پیدا می کنند در همین وضعیت دنیایی خود خیر تلقی شوند.
مهم ترین راه کارهای روزآمد سازی فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند قرن است که فلسفه اسلامی در قسمی "انزوا" به سر می برد، به این معنا که روزآمدی خود را از دست داده است؛ چه این که حل "مسأله" نمی کند، یا دست کم مواجهه جدی و فعال با مسائل روز ندارد. نوشتار حاضر ضمن اشاره به چیستی، امکان و تحقق فلسفه اسلامی؛ دستاوردهای فلسفه اسلامی؛ و سیر تطور فلسفه اسلامی در بستر تاریخ (متقدم، متأخر، و معاصر)، سه قسم فلسفه اسلامی را از هم تفکیک کرده است: فلسفه اسلامی در مقام مفهوم؛ فلسفه اسلامی در مقام تحقق (مشائی، اشراقی، صدرائی، و نوصدرائی)؛ و فلسفه اسلامی آینده. فلسفه اسلامی آینده، فلسفه اسلامی مطلوب است که می تواند بعدها پدید آید و پیدایش آن البته شرایط و لوازمی دارد که باید به آنها التفات کرد، از جمله توجه به مسائل روز به ویژه مسائل اجتماعی- فرهنگی و کاربردی. به نظر می رسد بقای فلسفه اسلامی و نپیوستن آن به تاریخ، در تقابل با ایده "پایان فلسفه اسلامی"، منوط به این مهم است. در ادامه، به مهم ترین و محوری ترین راه کارهایی اشاره شده است که می توانند فلسفه اسلامی آینده یا مطلوب را تحقق بخشند؛ این راه کارها عبارتند از: اعتنای فلسفی به علوم و فناوری های جدید؛ توجه به موج چهارم در فلسفه؛ پرداختن به فلسفه های مضاف؛ اتخاذ رویکردهای انضمامی در فلسفه؛ اجرای پژوهش های میان رشته ای در فلسفه؛ و به کارگیری روش های جدید در فلسفه.
بررسی الهیات علمی از دیدگاه آرتور پیکاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
129 - 150
حوزههای تخصصی:
الهیات علمی یکی از گرایش های جدید در الهیات مسیحی است که تنها راه برون رفت از چالش های الهیاتی را مددگرفتن از علم می داند. آرتور پیکاک الهی دانان و زیست شیمی دان بریتانیایی از جمله متفکرانی است که طرحی را برای الهیات علمی ارائه داده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات علمی از دیدگاه او چه ویژگی هایی داشته و چه نقدهایی بر آن وارد است. برای پاسخ به این مسئله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده و هدف از طرح چنین بحث هایی این است که بتوان از تجاربی که الهی دانان مسیحی در برابر چالش های جدید الهیات داشته اند، بهره برد. مراجعه به آثار پیکاک روشن می کند که الهیات علمی او عمدتاً بر یافته های علمی تکیه داشته، از نگاه او، باورهای الهیاتی باید در پرتو یافته های علمی بازبینی شوند. وی همچنین از استنتاج بهترین تبیین به عنوان روش و از واقع گرایی به عنوان مبنای علم در الهیات استفاده می کند تا به الهیات بین الاذهانی و علمی برسد. یکی از اشکالات الهیات علمی پیکاک این است که یافته های علمی قطعیت و ثبات نداشته، گره زدن زلف الهیات به آنها، الهیاتی زودگذر را ثمر خواهد داد که مطلوب نخواهد بود. این اشکال حتی به بهره گیری از استدلال و مبنای علمی نیز وارد است.
حرکت بُرداری جوهر؛ تکمله ای بر حرکت جوهری ملاصدرا «نظریه حکیم متألّه استاد عابدی شاهرودی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
263-285
حوزههای تخصصی:
مسئله«حرکت» از جمله مسائلی است که از همان آغاز و شگل گیری فلسفه در ایران و یونان، شکل گرفت و مورد توجه و تاکید فیلسوفان واقع شد و از این رو، رساله ها و کتاب های بسیاری در این باره نوشته اند. یکی از آن مسائل که ذیل این موضوع مورد بررسی قرار گرفته، حرکت در «جوهر اشیا» است که ملاصدرا آن را ابتکار و مطرح کرده است. این مسئله از زمان طرح تا به امروز مورد نقد و اِبرام قرار گرفته و موافقان و مخالفانی را نیز برانگیخته است. او مدعی است حرکت جوهری«حرکتی است که در ذات اشیا رُخ می دهد». این مقاله بر آن است ضمن اشاره ای به حرکت جوهری، دیدگاه فیلسوف معاصر استاد عابدی شاهرودی را که با عنوان«تکمله ای بر نظریّه حرکت جوهری» است به اختصار بیان کند. در این نظریه، حرکت، یک حرکت تالیفی است که بر اساس نظریه حرکت بُرداری، نظریه ملاصدرا را که کاستی هایی دارد و در متن مقاله به برخی از آنها اشاره شده است، آن کاستی ها جبران می شود. از این رو، نخست حرکت جوهری را بر اساس تعریف ملاصدرا به اختصار بَررسیده و سپس نظریّه استاد که با عنوان«حرکت بُرداری» تکمله ای بر حرکت جوهری ملاصدرا آمده که در آن زمان یک حادثه غیر قابل برگشت است، برخلاف نظر استاد که زمان یک امر قابل برگشت است، تبیین شده است.
عدم تلازم میان «واقع گرایی اخلاقی» و «استنتاج باید از هست» در اندیشه مور: تبیین و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
133 - 149
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اخلاق و منطق اخلاق برخی از مباحث مهم فرااخلاق را تشکیل می دهند. مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق واقعی بودن یا واقعی نبودن ارزش ها و مهم ترین بحث منطق اخلاق، استننتاج یا عدم استنتاج «باید» از «هست» است. با توجه به ارتباط عمیق میان مباحث فرااخلاق، عدم استنتاج «باید» از «هست» را باید لازمه ی غیرواقع گرایی اخلاقی دانست. مور به رغم باور به واقعیت داشتن ارزش ها، به عدم استنتاج «باید» از «هست» معتقد است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به بیان دیدگاه مور در این باره پرداخته و سپس آن را بررسی کرده است. دستاورد پژوهش حاضر که نوآوری آن نیز به شمار می رود، این است که با نگاهی نو و نقدهایی جدید نشان داده که دیدگاه مور مبنی بر عدم استنتاج «باید» از «هست»، درست نیست و این نادرستی در نادرستی تحلیل او از واقع گرایی اخلاقی و چگونگی ارجاع ارزش های اخلاقی به واقعیت ریشه دارد.
بررسی نظریه امر الهی در اخلاق و شبهات و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
5 - 25
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است نظریه امر الهی و شبهات و چالش های آن را که مدافع ریشه داربودن اخلاق در دین خداست مورد بحث و بررسی قرار دهد. این نظریه در میان متفکران مغرب زمین از زمان سقراط تاکنون و هم در میان اندیشمندان اسلامی طرفداران خاص خود را داشته است. مطابق این نظریه، ازلحاظ اخلاقی، خوب آن چیزی است که خدا امر کند و بد آن چیزی است که خدا نهی کند. در ابتدا سعی شده است که تعریف های روشنی از اخلاق و دین ارائه شود. منظور از دین، ادیان الهی است که خداوند به پیامبران الهی وحی کرده است که اسلام، تجلی تام و تمام آنهاست و منظور از اخلاق، اخلاق دستوری است که درصدد کشف معیارهای اعمال خوب و بد است. درضمن توضیح این نظریه، شبهات وارد بر این نظریه مطرح شده است. آنها عبارت اند از: 1. راه تشخیص اوامر الهی؛ 2. مسئله الزام در نظریه اوامر الهی؛ 3. خودمختاری در نظریه اوامر الهی؛ 4. بن بست این نظریه. در ادامه، پاسخ های مناسب آنهابه اجمال بررسی شده است به گونه ای که این نظریه با اضافات و تعدیلاتی قابل دفاع باشد.
نقد و بررسی ادله عقلی وجوب دعوت به تشیع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دعوت غیر شیعیان به مذهب تشیع به عنوان یکی از وظایفی که در ذهن عموم شیعیان مرتکز است، حکمی از احکام شرعی تکلیفی را داراست. روایات وارد شده در مسئله جواز یا عدم جواز دعوت به تشیع دو دسته هستند. بیشتر این روایات نهی از دعوت به تشیع دارند. اما با غض نظر از روایات موجود در این باب، آیا می توان استدلال عقلی برای اثبات وجوب دعوت به تشیع اقامه نمود؟ هدف از این پژوهش نقد و بررسی وجوه عقلی متصور برای اثبات وجوب دعوت به تشیع است. محقق در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی وجوه عقلی قابل طرح برای اثبات وجوب دعوت به تشیع را مورد کنکاش قرار داده است. از تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که دعوت به تشیع مصداق قلع ماده فساد است؛ و قلع ماده فساد عقلاً حسن است و این حُسن عقلی ملازمه دارد با وجوب شرعی. سایر وجوه قابل طرح در این مسئله مورد مناقشه قرار گرفتند.
Elucidating the Philosophical Foundations of the Wisdom of "Tongue under Control," with an Emphasis on Allameh Javadi Amoli’s View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
63 - 86
حوزههای تخصصی:
Contemplation and theoretical reflections on the "tongue under control" and how it operates, or the reasons and factors that prevent humans from exercising control, are among the most important topics studied by Islamic scholars. This research seeks to elucidate the philosophical foundations of "tongue under control" with an emphasis on the viewpoint of Allameh Javadi Amoli, using a descriptive-analytical approach and through a library method and referencing their numerous works. Based on such an approach, Allameh Javadi considers the fundamental factor in "tongue under control" to be the spiritual faculties(habits). The novelty of this research lies in the enumeration and explanation of the philosophical foundations of the discussion. Therefore, by employing Quranic verses and the principles of Sadra'i wisdom, such as substantial motion, bodily manifestation of the soul, and the explanation of the embodiment and manifestation of actions on the Day of Resurrection; he has identified the repetition and continuity of actions and their transformation into "habits" as the fundamental factor in the issue of "tongue under control"; in fact, "tongue" is not in our control, but rather in the control of the "habits" Therefore, if piety governs human actions, humans can to a large extent take control of their tongue in the world and in a wakeful state. However, in the world of dreams, near death, and also on the Day of Resurrection, the "tongue" is under the control of habits and temperaments, not us.
تحلیل این همانی شخصی در دنیا و آخرت در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله این همانی شخصی افراد انسانی در طول حیات دنیوی و اخروی یکی از مباحث اساسی در تاریخ فلسفه و الهیات است. فیلسوفان از منظرهای مختلف به بررسی این مسئله پرداخته و آرای متعارضی در این زمینه مطرح کرده اند. این پرسش برای ابن سینا و ملاصدرا نیز تا حدودی مطرح بوده و هر دو فیلسوف در چارچوب نظام فلسفی خویش به بررسی آن پرداخته اند. ابن سینا بر این باور بود که انسان نوع واحدی است که نفس مجرد او، با عوارض و لواحقی، متشخص و متمایز می شود و هویت و تشخص فرد انسانی با بقای آن همچنان محفوظ است، هرچند بدن او تغییر کرده باشد یا به کلی از بین رفته باشد. ملاصدرا نیز طبق مبانی فلسفی خود، به ویژه حرکت جوهری، براین باور بود که هویت آدمی در تحول وجودی به سر می برد و حرکت اتصالی مساوقِ وحدت شخصی است. بنابراین با بقای این وجود متصل و جامع، هویت فرد در دنیا و آخرت محفوظ است و بر آن اساس می توان گفت که فرد اخروی همان فرد دنیوی است. گرچه هر دو نظر، بر اساس مبانی فلسفی خود، نکات برجسته و قابل دفاعی دارند، لکن از آنجا که طبق نظر هر دو فلسفه، در حیات اخروی، بدن مادی با ویژگی های دنیوی حضور ندارد، لذا شناسایی افراد در حیات اخروی توسط ناظر بشری و تطبیق آنها با افراد دنیوی با چالش مواجه است. بررسی این دو دیدگاه از جهات مختلف با رویکرد توصیفی-تحلیلی وظیفه ای است که این مقاله آن را بر عهده گرفته است.
Allameh Tabataba'i: The Absoluteness Monotheism And Its Relationship With Free Will(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
The Absoluteness Monotheism based on absolute unity is a point of view that Allameh Tabataba'i explains based on verses and traditions. He criticized the previous philosophers' theory of formational unity and the mystics's theory of personal unity of Being and established a point of view that had an impact on his entire intellectual and philosophical system. He admits that with this point of view, even discussions of predestination and free will are dismissed and irrelevant. Therefore, the problem of predestination and free will must be solved in another way. In this research, we aim to first express the view of The Absoluteness monotheism according to Allameh. Secondly, the ratio of discretion to The Absoluteness monotheism should be checked, It will become clear that with this monotheistic view, issues and problems arise differently, and some questions and contradictions are not raised in the intellectual framework of this monotheistic view and will be irrelevant; It will be clear that according to monotheism, there is only one absolute existence in the universe, and the other entities are conditioned and related to God. A person who accepts monotheism has surrendered himself to God and freed himself from servitude to others, and such a person has the highest level of freedom, because servitude to others is slavery and coercion, and in the shadow of God's servitude, man will achieve full freedom and true happiness.
عاطفه، اراده و معقولیت باور دینی (تقریری از نقد ویلیام جیمز بر «اخلاق باور»کلیفورد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 75
حوزههای تخصصی:
باورهای دینی و معقولیت آن مسئله ای است که با مدعیات فیلسوفان مدرن به مسئله ای جدی در فلسفه دین بدل شد. یکی از مناقشه برانگیزترین مواضع در این مورد قرینه گرایی است که تأکید دارد اعتقادات ما باید همراه با شواهد و قرائن باشد. در دوران معاصر کلیفورد با مطرح کردن ایده اخلاق باور قرینه گرایی را به افراطی ترین شکل خود مطرح کرد. ویلیام جیمز با مطرح کردن نقش اراده و عواطف در شکل گیری باور نظریه کلیفورد را نقد کرده و سعی در دفاع از عقلانیت باور دینی دارد. در این نوشتار سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که جیمز چگونه با همان مبانی تجربه گرایانه قرینه گرایان به نقد کلیفورد می پردازد و آیا دیدگاه او توان پاسخ به نقدهای مطرح شده را دارد یا نه. تلاش می شود با روش تحلیلی و براساس داده-های کتابخانه ای نحوه مواجهه جیمز با قرینه گرایی از موضعی غیراز ایمان گرایی بررسی و ارزیابی شود. با توجه به دیدگاه های جیمز به ویژه در مقاله اراده معطوف به باور می توان دریافت موضع او در دفاع از عقلانیت باور دینی در مقابل قرینه گرایی نسبتا منسجم است. از نظر ویلیام جیمز موضع قرینه گرایی کلیفوردی برخلاف ادعا غیرعقلانی و جزم گرایانه است و میل و اراده منطقاً نقشی ضروری در حقیقت جویی بازی می کنند.
ارزیابی آرای ابن سینا درباره فردیت بر اساس این باوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
109-135
حوزههای تخصصی:
وجود ویژگی این بودگی در اشیاء، از جمله راه حل هایی است که برای حل مسئله ی تمایز و مسئله ی فردیت در اشیاء ارائه شده است. باور به وجود چنین ویژگی ای به فلسفه دانس اسکاتس باز می گردد. اغلب اندیشه ی وی را تحت تاثیرابن سینا می دانند. درمتن پیش رو ابتدا برخی مطالب مقدماتی مانند اختلاف نظر در مساوی بودن این بودگی و ذات فردی، به منظور روش شدن نقطه نظر این باوران، بیان شده است. سپس نگرش ابن سینا درباره ی این موضوع شرح داده شده و پس از آن به تاثیر ابن سینا بر اسکاتس به عنوان واضع اصطلاح این بودگی پرداخته شده است. در آخر اندیشه های ابن سینا بر اساس نظرات این باوران معاصر ارزیابی شده و به این نتیجه کلی رسیده که هرچند ابن سینا در ایجاد سوال از تشخص و فردیت در ذهن اولین این باور تاریخ فلسفه، یعنی اسکاتس نقشی برجسته داشته؛ اما باید توجه داشت که در فلسفه ی تحلیلی معاصر آراء بوعلی نه با ذات فردی و نه با این باوری سازگاری ندارد. در نتیجه، نه تنها نمی توان بوعلی را این باور قلمداد کرد بلکه حتی به نظر می رسد می توان وی را از جنبه هایی ضد این باور نیز به شمار آورد.
On the Architectonic Idea of Mathematics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
203 - 218
حوزههای تخصصی:
The architectonic is key for situating Kant’s understanding of science in the coming century. For Kant the faculty of reason turns to ideas to form a complete system. The coherence of the system rests on these ideas. In contrast to technical unity which can be abstracted a posteriori, architectonic ideas are the source of a priori unity for the system of reason because they connect our reasonable pursuit to essential human ends. Given Kant’s focus on mathematics, in the architectonic and his critical philosophy more generally, we must have some sense of the architectonic idea of mathematics. In this paper, I argue for the key principles of the architectonic idea of mathematics: 1) because mathematics is grounded in a priori intuition, it is a peculiarly human activity; 2) the method of mathematics is one of a priori construction, a method only mathematics can employ and: 3) the objects of mathematics are extensive magnitudes. Given these principles, we can use the architectonic idea to have some clarity about how mathematics has dealt with historical development.
حیات طیبه ازنظر مفسران با رویکرد عقلی، نقلی و رابطه آن با حقوق انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
145 - 161
حوزههای تخصصی:
حیات طیبه در قرآن کریم ازجمله اصطلاحات و واژه هایی است که راجع به معنا و مفهوم آن بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را متعلق به آخرت و به معنای حیات بهشتی تفسیر کرده اند، برخی دیگر آن را مربوط به عالم برزخ و به معنای حیات برزخی وزندگی در قبر دانسته اند و گروهی دیگر آن را مرتبط با عالم دنیا دانسته و به معنای معرفت الهی، قناعت، روزی طیب،رزق روزانه،زندگی پاکیزه، رضای به قضای الهی،صبر و شکیبایی، شیرینی طاعت، عبادت باروزی حلال تفسیر کرده اندوگروهی دیگر آن را دوسویه دنیوی و اخروی به معنای سعادت لحاظ نموده اند.متمایز از این تفاسیر تفسیر دیگری وجود دارد که حیات طیبه را دنیوی و یک حیات مستقل می داند .هدف از این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است بعدازبررسی و تحلیل اقوال و آراء تفسیری مفسران دستیابی به تفسیر کامل وجامع از معنا و مفهوم حیات طیبه است که با توجه به صدر و ذیل آیه ونیز قرائن دیگر درآیات قبل وبعداز آیه حیات طیبه کامل ترین و مناسب ترین معنا و مفهوم برای حیات طیبه ارائه و درنهایت رابطه آن با حقوق انسان مشخص گردید.
خوانشی نو از اراده ذاتی خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
49 - 70
حوزههای تخصصی:
درباره اراده ذاتی خدا از دو منظر (هستی و مفهوم شناسی) می توان بحث کرد که موضوع این مقاله اولی است. ظاهر عبارات اکثر اندیشوران در مخالفت با آن است. متکلمان به نحو کلی منکر اراده ذاتی شده و فلاسفه هم آن را به صفت علم تحویل برده اند که آن هم نوعی انکار است. نگارنده در مقام پاسخ به حقیقت اراده ذاتی الوهی بعد از تأملات عدیده به خوانش جدیدی از اراده ذاتی خدا (تفسیر آن به ذات و حقیقت هستی الوهی از حیث تحقق معنای تکوینی سوق، طلب، میل به فعل- معادل جود و فیاضیت) دست یافته است که در این مکتوب مبانی و ادله آن (اراده وصف کمالی و وجودی، فقدان اراده ذاتی (کمال وجودی)، متعارض با صرافت ذات حق، لزوم انتهای تمام عرضیات به ذاتی، نفی اراده ذاتی، مستلزم انکار اختیار خدا، لوازم باطل انکار اراده ذاتی و ادله نقلی)، نقد شبهات و دستاوردهای نظریه (ازلیت فاعلیت الهی و جهان وحدت اراده الهی، تطابق اراده الهی و نظام علیت و استحاله بداء)، تبیین و تقریر شده است.
Democracy and Information in the Age of Digitalization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
117 - 132
حوزههای تخصصی:
What is the state of democracy today? In the Western world, people often take the meaning of this term for granted, but do they genuinely know what democracy is? In this sense, how can we define democracy in today’s digitalized world? What is the relationship between democracy and information? Furthermore, do we really live in a democratic world? In Infocracy: Digitalization and the Crisis of Democracy—the 2022 translation of the original German book Infokratie. Digitalisierung und die Krise der Demokratie, published in 2021 by MSB Matthes & Seitz Berlin Verlagsgesellschaft mbH—Byung-Chul Han reflects on these and other related issues. Han’s analysis of the current political, social, and technological situation indicates that a profound democratic crisis is emerging. The loss of interest in truth, the end of grand narratives, the replacement of reason with data analysis (even in philosophy), the fragmentation of the population due to digitalization, and the predominant role of information in everyday life are all symptoms of a radical transformation underway in Western society, with severe consequences for democratic stability. In these terms, Han’s vision, at times excessively pessimistic, orients us on the crucial issues of our time.
تحلیل محتوای فصل اول کتاب جدید التالیف زیست شناسی پایه یازدهم (تنظیم عصبی) سال تحصیلی 1400-1401 به شیوه ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای مطالب فصل تنظیم عصبی کتاب جدید التالیف زیست شناسی یازدهم از منظر فعال بودن یا غیرفال بودن بر اساس الگوی ویلیام رومی می باشد. روش کار: در این مطالعه واحد تحلیل، جملات و تصاویر فصل تنظیم عصبی زیست شناسی یازدهم بوده که تدوین آن از نظر اندازه فعال بودن مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق موجود به روش تحلیل محتوای کمی و روش آماری توصیفی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، فصل تنظیم عصبی کتاب درسی جدیدالتألیف زیست شناسی پایه یازدهم سال تحصیلی 1401-1400 بود. نتایج: شاخص درگیری برای جملات متون فصل تنظیم عصبی در کتاب زیست شناسی پایه یازدهم در بازه ی 0/15 و برای تصاویر این متون در بازه ی 0/43 بدست آمد. باتوجه به اینکه ضریب یادگیری جملات این بخش، از 0/4 کم تر می باشد لذا مطالب تاًلیف شده به صورت فعالیت محور نبوده و با وضع مطلوب فاصله دارد. ضریب یادگیری تصاویر مربوط به این بخش بالای 0/4 است و نسبتاً فعالیت محور می باشد، لیکن انتظار می رود به صورت فعال تری تالیف شود. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که مطالعه و بررسی کتاب های درسی می تواند ارتباط بین برخی از مشکلات یادگیری دانش آموزان با برنامه درسی را آشکار نماید و کمک کند که مفاهیم برنامه درسی به شکل مناسبی در کتاب های درسی گنجانده شوند.
مرگ آگاهی از دیدگاه نیچه و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
137 - 153
حوزههای تخصصی:
مرگ آگاهی نزد شوپنهاور در شناخت خواست و مرگ خودخواسته و در واقع، در لغو خواست جاودانگی نهفته است. نظر وی هر نوع تفرد در جاودانگی را انکار می کند و از این رو، میل به بقاء در انسان را سیراب نمی کند. جنس مرگ اندیشی وی از نوع شهود نفسانی است. نیچه از مرگ به سمت زندگی نظر می کند و به عبارتی، سرنا را از ته می نوازد، این مرگ است که نیروی زندگی به انسان می بخشد. ایده آل زندگی هر فردی با مشخصه های شخصی او تعریف می شود. نیچه از انسان می خواهد خلاقانه زندگی کند نه منفعلانه. نیچه پیرو اخلاق طبیعی فردی است، اما در تبیین باور خود، زوایایی از اخلاق طبیعی که مبتنی بر اموری غیر از تنازع بقاء هستند را نادیده می گیرد. همچنین، او از نقش عوامل محیطی و آموزش در ساخت ابَرانسان غفلت ورزیده است. آنچه وی به عنوان راه کار برای معناداری زندگی معرفی می کند، مستلزم داشتن خرد ناب است که هم سنگ خردهای عامه مردم نیست و از این رو، کارآمدی همگانی ندارد. مرگ آگاهی نزد وی از جنس فهم است که به وسیله تمام قوای طبیعی انسان تولید می شود.
Panentheism versus Pantheism in the East and West with Special Reference to Shankara and Ramanuja's Views: an overview(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
161 - 172
حوزههای تخصصی:
Panentheism and pantheism represent one of the most profound, even startling parallels across the world’s great metaphysical traditions about which the present article seeks to explore and carry out a comparative study of certain Eastern and Western philosophers with special reference to the views of two chief exponents of Advaita Vedanta of Indian philosophy, Shankara and Ramanuja. Both these terms, touch on the relation of God and the universe with the difference that the former seems to be rigid, motionless, and abstract and lacks a kind of religious fervor in its approach, while the latter is presumed to be concrete and palpable and seeks to reconcile philosophical thinking with the demands of religious feelings as well. God in pantheism is compared to the God of Spinoza, the Neutrum of Schelling, and Shankara's concept of indeterminate Brahman. In contrast, in the West Hegelian Absolute, and Ramanuja's qualified Brahman in Indian tradition, both are accredited with panentheism in which a personal God, identity-in-and-through-difference, has all auspicious qualities. Though these philosophers are from totally different temperaments and cultures, their philosophical method has certain similarities that have been examined in this work.