این مقاله به تحلیل یکی از نتایج ناخواسته آموزش عالی در نظام فرهنگی و ارزشی جامعه می پردازد. پژوهش های انجام شده در ایران غالباً حکایت از همبستگی منفی میان دینداری و تحصیلات (بالاخص در سطح عالی) داشته است. در این مقاله پژوهشی نیز به صورت توصیفی نشان داده شده که این تفاوت دینداری بزرگسالان در فرزندان نوجوان آنان نیز مشاهده می شود. برای تفسیر نظری این پدیده‘ مدلی تبیینی ارائه و از آن مدل به طور منطقی فرضیاتی استخراج گردید. سپس براساس نمونه ای تصادفی‘ فرضیات تحقیق در آزمون تجربی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که دینداری ضعیف تر فرزندان نوجوان خانواده های تحصیلکرده دانشگاهی نسبت به همسالان آنها در سایر خانواده ها‘ بهایی است که این نوع خانوده ها برای موفقیت تحصیلی بیشتر فرزندان به منظور بازتولید موقعیت اجتماعی شان می پردازند.
"هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک نوجوانان از ساختار قدرت و روابط عاطفی در خانواده و همچنین چگونگی تغییر این گونه ادراکات در مراحل مختلف نوجوانی بود.در این تحقیق از آزمون نظام خانوادگی)fast(که یک ابزار بالینی است استفاده شد.این آزمون در یک گروه متشکل از 126 آزمودنی دختر و پسر در 3 گروه سنی اول راهنمایی، اول دبیرستان، و سوم دبیرستان اجراء شد.نتایج بیانگر آن است که کمترین میزان همبستگی بین نوجوان و والدین در گروه اول دبیرستان، ادراک شده است.در ارتباط با اقتدار تفاوت معنا داری بین سه گروه مشاهده نگردید.در مقایسه دختران و پسران، نتایج حاکی از آن است که پسران روابط نزدیکتری با والدین داشتهاند.تحلیلهای فوق در دو وضعیت واقعی و آرمانی مورد مقایسه قرار گرفت و تقریبا در تمامی موارد، نتایج حاکی از تفاوت در ادراک دو وضعیت بود.در مجموع، یافتههای تحقیق حاضر بیانگر آن است که ادراک نوجوانان ایرانی از دو عنصر همبستگی و اقتدار، در روابط خانوادگی، با الگوهای حاصله از تحقیقات دیگر فرهنگها همخوانی ندارد.
"