فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۲ مورد.
علت ها و پی آمدهای ترس از جرم در بین زنان: مطالعه موردی استان هرمزگان، بندرعباس جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با توجه به تحقیقات انجام شده، می توان گفت که ترس از جرم در میان زنان، یک مساله اجتماعی مهم در اکثر جوامع جهانی به شمار می رود. این تحقیق به منظور تعیین ماهیت و میزان ترس از جرم و پی آمدهای آن برای زنان 15 سال به بالا در وضعیت های متفاوت صورت گرفته است. با بررسی نظریه های مربوط به ترس از جرم متغیرهای زیر به عنوان عوامل موثر بر ترس از جرم در نظر گرفته شدند: «تجربه فردی از ناامنی»، «ادراک فردی از وابستگی به ارزش های مذهبی و اخلاقی در جامعه»، «خانواده، دوستان، تجربه های دیگران از ترس از جرم»، «اطاعت از قوانین در جامعه»، «عملکرد پلیس»، «عملکرد نظام قضایی»، «شناخت فرد از شهر»، «اتکا و اعتماد به نفس»، «توانایی اثبات و دفاع از خویش»، «آرا فرد در مورد جنایت و نظر او درمورد فراوانی و میزان آن در شهر خودش و یا مجاورت آن»، «میزان رابطه با همسایگان»، «اعتقادات مذهبی»، «تصور فرد از تبعیض»، «طبقه اجتماعی»، «سن»، «وضعیت تاهل»، «علایق پوششی»، «رویکرد پلیس در مورد شهروندان»، «روشنی کوچه ها و گذرگاه ها»، «حضور پلیس، وابستگی و مسوولیت او» و «وسایل حمل و نقل عمومی».
نتایج نهایی که از این تحقیق به دست آمده این است که تمام متغیرهای وابسته به جز «طبقه اجتماعی»، «علایق پوششی»، «وضعیت تاهل»، «اعتقادات مذهبی»، «اتکا و اعتماد به نفس»، رابطه معناداری با ترس از جرم دارند. هر چند که همچنان که آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد در بین دیگر متغیرها فقط دو متغیر تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند: «آرای فرد درباره اطلاعت از قانون با بتای 0.54 و «تجربه ناامنی از سوی فرد، خانواده اش و دوستانش با بتای 0.36 به علاوه روشنی کوچه ها و گذرگاه ها و «حضور پلیس» نقش مهمی در ادراک فرد (دختران و زنان بالای 15 سال) از ترس از جرم دارند.
"
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر در پیشگیری از عود در معتادان به موادمخدر مرد شهر کرمان
سنجش میزان احساس محرومیت نسبی و محرومیت نسبی ادراکی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر ماخوذ از نتایج یک مطالعه تجربی در باب محرومیت نسبی، با دو مولفه شناختی (ادراکی) و عاطفی (احساسی) است. بنیان های نظری این تحقیق عمدتا بر آرای جیمز دیویس، آبرامز، تاجفل وترنر، لئون فستینگر، راولز و تیرابوسکی و ماس، استوار است. در این پژوهش نقطه عزیمت رویکرد نظری در تبیین این فرایند بر هر دو مولفه عاطفی و شناختی محرومیت نسبی مبتنی است. جامعه آماری پژوهش را جوانان متعلق به گروه سنی 18 تا 30 سال ساکن در شهر تهران تشکیل می دهد که 860 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری با استعانت از روش نمونه گیری احتمالی PPS انتخاب شده اند. نتایج پژوهش مبین آن است که:
- میان احساس محرومیت نسبی (مولفه عاطفی) و محرومیت نسبی ادراکی (مولفه شناختی) رابطه معنی داری وجود دارد.
- میان احساس محرومیت نسبی و هر یک از متغیرهای وضعیت فعالیت اقتصادی (اشتغال)، سن، جنس، تحقیقات، درآمد و وضع مالکیت مسکن رابطه وجود دارد.
نتایج حاصل از نیکویی برازش مدل نظری از طریق کاربرد رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز مبین آن است که متغیرهای وضع مالکیت مسکن، جنس، درآمد ماهانه خانوار، سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت فعالیت، و بعد خانوار، به ترتیب بیشترین تغییرات متغیر وابسته (احساس محرومیت نسبی) را تبیین می کنند. اثر کل متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته برابر 69.6 درصد است."
آسیب شناسی انقلاب اسلامی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار و آسیبهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامعی مانند جامعه ایران، معمولا مردان نان آور خانواده بوده و زنان به کار خانه داری مشغول هستند. اما عرف جامعه ایرانی و سنت دینی ما با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفت چندانی ندارد و لذا زنان می توانند خارج از منزل نیز به کار پرداخته و مسوولیت نان آوری خانواده را بر عهده گیرند. آنچه موجب می شود سرپرستی زنان خانوار به عنوان یک مساله اجتماعی شناخته شود، مشکلات و موانعی است که در دنیای بیرون بر سر راه سرپرستی زنان به وجود آمده و باعث می شود تا زنان سرپرست خانوار به عنوان قشری آسیب پذیر شناخته شوند. هدف این مقاله، روشن کردن مشکلات این زنان و پرداختن به این مشکلات از زبان خود این زنان و نیز تحلیل شرایط آنان با استفاده از داده های ثانویه و در یک جمله، نشان دادن تصویری واقعی و عمیق از زندگی و مشکلاتی است که آن ها با آن روبرو شده و در موارد متعددی حتی از بیان آن قاصر می مانند.
مشکلات اجتماعی در اولویت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به دلیل گستردگی، تنوع و فقدان طبقه بندی مشخص و مورد توافق درباره مشکلات اجتماعی برای تدوین هر برنامه مداخله اولویت بندی آن ها امری اجتناب ناپذیر می باشد. این مقاله نتایج حاصل از طرح پژوهشی در این زمینه را ارایه می دهد. این پژوهش با استفاده از روش دلفی انجام شده و در آن نظرات 41 نفر از مدیران، کارشناسان و صاحبنظران درباره مشکلات اجتماعی در اولویت در چهار مرحله جمع بندی شده است.
بر اساس نتایج حاصله از دیدگاه اعضای دلفی پانزده مشکل در اولویت مشکلات اجتماعی ایران قرار دارند که عبارت اند از اعتیاد، بیکاری، خشونت، بی اعتمادی اجتماعی، فقر اقتصادی، فساد، تبعیض اجتماعی، بی عدالتی در برخورداری از قدرت، نزول ارزش ها، افزایش میزان جرایم، سیاست های اقتصادی، معضل ترافیک، مسایل آموزش و پرورش، عدم رعایت حقوق شهروندی و نابرابری در اجرای قانون. در میان این مشکلات نیز اعتیاد، بیکاری، خشونت، بی اعتمادی، فقر و فساد در اولویت بالاتری در مقایسه با دیگر مشکلات قرار دارند.
مقایسه یافته های این پژوهش و مطالعات مشابه حاکی از در اولویت قرار داشتن اعتیاد و بیکاری نسبت به دیگر مشکلات است.
"