فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۹۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
"بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی می پردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تاکید بر بینش سازه گرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونه ای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل می کنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعده مندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تاکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطاف پذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود.
اورامان تحت منطقه ای است روستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتا به فعالیت های دامداری، باغداری و کشاورزی محدود می پردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیت های اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمده اند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تاثیر گذاشته اند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرآیند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت به سزایی برخوردار است.
روش شناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است.
هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه می شوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هر یک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینه ای - پارادایمی ارایه شده مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز / فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاه آفرین / چالش برانگیز، تسهیل بخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکه ها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. بر اساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافته اند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینه ای - پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارایه شده است."
ادراک گروه های قومی از تصاویر رسانه ای خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان فراگیر ترین و پرمخاطب ترین رسانه کشور، نقش بسزایی در پروراندن شناخت و درک مردم از گروه های قومی و تعریف روابط میان گروهی در کشور برعهده دارد. شواهد پژوهشی نشان می دهد که اقوام ایرانی، تصاویر پخش شده از سیما درباره خود را چندان مطلوب نمی یابند. برای فهم عمیق تر درک خود اعضای گروه های قومی، یک رشته مصاحبه نیمه متمرکز در میان افرادی از این گروه ها، که در تهران به کار یا تحصیل اشتغال دارند، صورت گرفت. همان طور که انتظار می رفت، آنها از بازنمایی هایی که از ایشان در سریال ها و فیلم های تلویزیونی ارائه می شود، ناخرسندند. افراد مصاحبه شده از شبکه های سراسری انتقاد دارند و چنین می پندارند که در این شبکه ها به اندازه کافی نقش ندارند و اگر هم نشان داده می شوند، اغلب چهره های تحریف شده ای از آنان به نمایش درمی آید. آنها بر این باورند که در بسیاری از مواقع از آنان، برحسب ویژ گی های منسوب به قومشان در گفتمان عامیانه، تصویرهای قالبی نشان داده می شوند. بیشتر افراد مصاحبه شده بر این باورند که فیلم های نشان داده شده در تلویزیون، از اعضای گروه های قومی در چهر ه های اصلی استفاده نمی کنند و معمولاً نقش های حاشیه ای را به آنها محول می نمایند. به اعتقاد مصاحبه شوندگان، گستردگی بازنمایی های مذکور از یک سو ناشی از بی اطلاعی تهیه کنندگان برنامه های تلویزیونی و یا نگرش های پیشداورانه آنها نسبت به خرده فرهنگ های قومی است و از سوی دیگر، ریشه در برخی سیاست های گذشته دارد که به حضور و سهم گروه های قومی در فرهنگ ملی بهای لازم را نمی دهد.
"
روش های آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ حذف یا حذف فرهنگ
حوزههای تخصصی:
باز تولید عقلانیت سنتی و خصلتهای عقلانیت ارتباطی در حوزه عمومی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله خصلتهای عقلانیت ارتباطی در حوزه عمومی ایرانی مورد مطالعه قرار می گیرند. این مقاله با استفاده از رویکرد هابرماس، عقلانیت ارتباطی را عامل توسعه یافتگی حوزه عمومی و تحول از زیست جهان سنتی به مدرن در نظر می گیرد. به همین منظور زیست جهان ایرانی به عنوان عامل موثر در تحول از سنت به مدرنیته در این مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
توضیح آنکه، مطالعه تاریخ تحولات اجتماعی ایران حاکی از آنست که زیست جهان روشنفکران، نخستین زیست جهانی است که امکان تفکر نقادانه در مورد موضوعات عمومی را در ایران فراهم کرده است. مقاله حاضر ضمن تاکید بر بینش ارتباطاتی، بر آن است که دستیابی به زیست جهان منسجم مدرن نیازمند افکار و اندیشه های مستقل و محققانه ای است که میان سنت ایرانی و مدرنیسم پل زده و به نوعی بر بومی گرایی علمی استوار باشد.
این مقاله همچنین نشان می دهد زیست جهان ایرانی، از ویژگیهایی برخوردار است که منحصر به جامعه ایرانی است و از این جهت برای طی کردن دوره گذار لازم است تا عوامل بسترساز مطابق با زیست جهان خود را برای دستیابی به مدرنیته ایرانی بازسازی کند. زیست جهان روشنفکری ایران در حال نقد موضوعات عمومی از مجرای نقد بسیاری از باورهای موجود در جامعه ایران است. به عبارت دیگر، زیست جهان روشنفکری ناشی از نقد زیست جهان سنتی است. با وجود اینکه ایدئولوژی و ایدئولوژی زدگی از مشخصات زیست جهان روشنفکری ایرانی است، اما تقدس زدایی اولین و عمده ترین خصلت عقلانیت ارتباطی در این زیست جهان است. مطالعه ما گسستگی و قدرت محور بودن را به عنوان خصایص دیگر عقلانیت ارتباطی نشان می دهد.
خال کوبی و برساخت هویت فردی بازتابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خال کوبی به مثابهی بخشی از مدیریت و طراحی بدن در کنار کارکردهای زیستشناختی دارای کارکردهای اجتماعی و معنایی است و همین مسئله خال کوبی را از یک نمایش کودکانه و یا نابهنجار به مسئلهای بنیادین در بیان خودِ بازتابنده و هویت نوین درآورده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از هویت فردی،ذهنیت و جنسیت خود میپردازند. سؤال محوری پژوهش حاضر این است که افراد چگونه اشکال طراحی شده و متون نگارش شده بر بدن خود را بازسازیی معنایی میکنند. نتایج حاصله از مصاحبه عمیق با 32 نفر از افرادی که بر بدن خود خال کوبی کردهاند، نشان از تغییر بنیادین در رویکرد افراد نسبت به خال کوبی دارد. از منظر افراد درگیر در این موضوع، خالکوبی به مثابهی خواست متافیزیکی، عضویت نمادین گروهی، روایت فردی، تداوم هنجارهای اجتماعی جنسیتی، ضد معیارمندی و فردگرایی تجربه و تفسیر شده است.
فرهنگ؛ زبان جامعه
بررسی فردگرایی و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی میزان فردگرایی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1385 و عوامل مؤثر بر آن میپردازد. برای تحلیل فردگرایی از نظریات جامعه شناسی ماکس وبر، دورکیم، هابرماس، زیمل، ریسمن، مرتن و مید استفاده شده است، روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش و تکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد میباشد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل رگرسیون دو متغیره، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس متناسب با فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج این تحقیق که از یک نمونه 300 نفری، به صورت نمونه گیری خوشه ای،چندمرحله ای، تصادفی،قشربندی نامتنا سب و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 18152 نفری دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمده است. فردگرایی کلی دانشجویان در یک طیف 5 نمره ای معادل 4/3 است که میانگین فردگرایی متوسط رو به بالا ارزیابی میشود. نتایج تحلیل دو متغیره نیز نشان داد که متغیر های تعدد نقش، خلوت شخصی و شبکه روابط اجتماعی تاثیر مثبت برفردگرایی و سنت گرایی تاثیر منفی داشته است. مرد بودن و سکونت در شهر بر میزان فردگرایی تاثیر مثبت داشت و کسانی که در رشته الهیات تحصیل میکنند فردگرایی کمتری داشتند. نتایج تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد که متغیر های مستقل خلوت شخصی ( به میزان 364/0 )، سنت گرایی ( به میزان 289/0-)، جنسیت ( نوع مرد 103/0 )، محل دایم زندگی ( زندگی در شهر 122/0 )، مجموعه نقش ( به میزان181/0) و رشته تحصیلی ( الهیات 146/0- ) به عنوان متغیر های مؤثر بر متغیر فردگرایی ظاهر شده اند. نتایج تحلیل مفهوم فردگرایی رادر سه عامل استقلال،اهداف شخصی و رقابت دسته بندی کردکه با تحقیقات قبلی همخوانی دارد.
ترجیحات ارزشی دانش آموزان تهرانی
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی یک اسطوره
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی تهاجم فرهنگی
حوزههای تخصصی:
جیره خواران آن تلقی می کند. این تفکر با پیشرفت تکنولوژیهای مدرن به ویژه در بخش ارتباطات، جلوه گسترده و جهانی به خود گرفته، چهره دیگری از سلطه امپریالیسم فرهنگی به شمار می رود. امپریالیست های فرهنگی در تحقق اهداف خود یعنی نفود و سلطه فرهنگی به سه شیوه متوسل می شوند: شیوه تعلیمی، شیوه ارتباطی- خبری و شیوه تبلیغی؛ و برای هر یک از شیوه های مذکور ابزارها وشیوه هایی را به کار می گیرند که قابل انعطاف اند. در واقع امروزه، دیگر شیوه های نظامی، اقتصادی وسیاسی به اندازه شیوه های فرهنگی کارآیی ندارد؛ شیوه هایی که قادرند در صورت موفقیت، از طریق روش بسیار زیرکارانه ای راه سلطه سیاسی و اقتصادی و در صورت ضرورت، حتی سلطه نظامی را هموارتر سازند.امپریالیست های فرهنگی امروز، به سبب پیشرفت در تکنولوژی مدرن و عقب نگه داشتن اقتصاد سایر ملل بخصوص کشورهای جهان سوم، از طریق مبادله نابرابر، به جای حمله بر جان و خاک آنان حمله خود را بر فرهنگ آنان متمرکز نموده اند؛ زیرا معتقدند برای تسلط بر ملتی در درجه نخست باید فرهنگ آنان را گرفت. ضمن توجه به موارد مذکور و پرداختن به منشا ویژگیها و تاریخچه تهاجم فرهنگی سعی شده است اثرهای تهاجم فرهنگی در زمینه های زیر مورد بررسی قرار گیرد:- در قلمرو اجتماعی (سست شدن نهاد خانواده، افزایش میزان طلاق، فساد و ابتذال، تضاد بین نسلها، نا امنی و ایجاد عدم اعتماد در مردم)- در ابعاد سیاسی (ناسیونالیسم، سکولاریسم، بوروکراسی زاید و میلیتاریسم)- در ابعاد فرهنگی (نظام آموزشی وابسته، فراموشی ارزشهای خودی، مسخ و اضمحلال هویت فرهنگی، ایجاد از خود بیگانگی در مردم از طریق سست کردن اعتقادات و ایمان مردم، بی ارزش ساختن ارزشهای اخلاقی جامعه و ...)در پایان مقاله با توجه به بررسیهای انجام شده در متن، راه حل هایی که از طریق آنها می توان تهاجم فرهنگی را به تبادل فرهنگی سوق داد، ارائه شده است.
بررسی رابطه بین تحصیلات و آشنایی با قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات صورت گرفته، نقش و هدایت دانش و توسعه قانون گرایی بیش از منابع طبیعی و سرمایه های مالی، ضمن این که به عنوان یک عامل اساسی در افزایش تولید در یک جامعه عمل می کنند، موجبات دستیابی به نظم روانی و اجتماعی درجامعه را نیز فراهم می آورد؛ به عبارت دیگر افزایش سریع دانش و گسترش قانون گرایی در جامعه، ضمن این که زمینه اولیه را برای رشد و توسعه جوامع ایجاد می کند، بهبود رفاه را نیز سریعا موجب می شود که خود به لحاظ روانی و اجتماعی تا حد زیادی سلامت جامعه را تضمین می کند. به طوری که ساترلند نیز معتقد است که سرپیچی از قوانین، بستگی به چگونگی وضع قوانین و واکنش نسبت به قانون شکنی دارد و در آن نقش نیروی انتظامی و آموزش، از اهمیت عمده برخوردار است. هدف پژوهش مذکور بررسی رابطه تحصیلات با قانون گرایی (قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی) و نگرش رانندگان نسبت به عوامل موثر رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در شهرستان کرج است.
در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات درباره متغیرهای روانی – اجتماعی دخیل در تخلف رانندگی، از روش تحقیق پس رویدادی استفاده شده است و همچنین جامعه آماری این تحقیق را کلیه رانندگان متخلف از قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در منطقه استحفاظی پاسگاه شماره یک راهنمایی و رانندگی شهر کرج تشکیل می دهند و روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری تصادفی به شیوه خوشه ای و تصادفی ساده و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد.
به طور کلی نتایج این تحقیق عبارت است از:
1- بین تحصیلات و قانون گرایی (قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی) تفاوت وجود دارد و این تفاوت در جهت مثبت است.
2- بین آشنایی با قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، احترام به قانون، استاندارد بودن علایم راهنمایی خیابان ها و معابر، ترس از خسارت جانی و مالی در اثر تصادف و جریمه با قانون گرایی تفاوت معنی داری وجود دارد.