فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
اقتصاد سیاسی ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است علت های اقتصادی ثبات سیاسی با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای کیفی فازی شناسایی شود. با توجه به اینکه در علوم اجتماعی از یک سو، اغلب تئوری ها جنبه تعلیلی دارند و به دنبال علت پدیده های اجتماعی هستند و از سوی دیگر شناسایی علت پدیده های اجتماعی از طریق آزمون های همبستگی آماری میسر نیست، برای غلبه بر این مشکل روش تحلیل مقایسه ای کیفی فازی برای شناسایی علت پدیده های اجتماعی در سال ۲۰۰۸ مطرح شد. در این روش که ریشه های کیفی دارد، علت لازم و علت کافی برای بروز پدیده اجتماعی آزمون می شود. بدین منظور ابتدا طیف گسترده ای از متغیرهای اقتصادی مؤثر بر ثبات سیاسی از تئوری های علوم اجتماعی احصا شده، سپس این متغیرها در یک مطالعه بین کشوری با مقایسه ۱۸۳ کشور جهان تحت آزمون تجربی قرار گرفته و علت های اقتصادی ثبات سیاسی شناسایی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد: بین ۲۸ متغیر اقتصادی، چهار متغیر جهانی شدن اقتصادی، رشد اقتصادی متوازن، کیفیت مقررات تجاری و سهولت انجام کسب و کار علت های ایجاد ثبات سیاسی هستند.
زبان، عمل و سوژگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر وجهی اکتشافی دارد و در جستجوی سرچشمه های تحول نظری در جامعه شناسی معاصر در نسبت با اندیشمندان کلاسیک این رویکرد است. چرخش زبانی سرآغاز بازاندیشی در جامعه شناسی کلاسیک و ابتنای نظریه اجتماعی مدرن است. در این مسیر، به اهمیت عمل در نسبت با زبان توجه شده و اینکه بر مبنای کدام واسطه های منطقی و تاریخی می توان میان زبان و عمل ارتباط برقرار کرد. سوژه، تلقی نوین از انسان اجتماعی است که بر فلسفة معاصر متکی است و به جای کنش در فلسفة اولی تکیه کرده است. بر همین قیاس، چنین استدلال شده است که چگونه مفهوم عامل با مفروضات خاص خود به جای کنشگر نشسته است. روش مورد استفاده، منظومه ای و در پی نشان دادن نسبت میان مفاهیم و قرابت و غرابت میان اندیشه های اندیشمندان معاصر اجتماعی بر مبنای چرخش زبانی است؛ بر این قیاس، با مرور هر متفکر کامل تر می شود و به مقصود نهایی نزدیک تر. فوکو حلقه تکمیل این مقاله است که همة استدلال های مطرح شده را به هم پیوند می زند.
مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی با فردگرایی و جمع گرایی جوانان مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی (با تأکید بر سبک زندگی) و گرایش فردگرایی و جمع گرایی جوانان شهر شیراز پرداخته است . پس از مرور مطالعات انجام شده و نظریه های موجود در رابطه با متغیرهای مستقل و وابسته ، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه گیدنز و نظریه فردگرایی ـ جمع گرایی تریاندیس تدوین شد. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. در همین راستا، تعداد 533 نفر از جوانان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته های مستخرج از چهار مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی مجازی 58 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی عمودی و متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی فرهنگی ـ اجتماعی بر روی هم 8/15 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی افقی را تبیین کردند. برای متغیر جمع گرایی افقی نیز دو متغیر: سبک زندگی معطوف به مدیریت بدن (بعد ظاهر) و سبک زندگی فراغتی ـ سنتی وارد معادله شده و 5/2 درصد از تغییرات فردگرایی افقی را تبیین کردند. دو متغیر سبک زندگی مذهبی ـ سنتی و سبک زندگی مجازی نیز به میزان 3/44 درصد متغیر جمع گرایی عمودی کل را تبیین کردند.
نقد و بررسی کتاب: بینش جامعه شناختی / میلز، سی رایت/ عبدالمعبود انصاری/ شرکت سهامی انتشار/ 1375
نقد و بررسی کتاب: نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر/ ریتزر، جورج/ احمد رضا غروی زاد/ ماجد / 1373
نهادگرایی جدید جامعه شناختی؛ رهیافتی برای تحلیل ثبات و تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادگرایی جدید جامعه شناختی نهادها را تولید کننده منافع، هویتها و الگوهای مناسب کنش در
نظر میگیرد که خود در زمینه های گسترده تر اجتماعی فرهنگی شکل گرفته اند. این رهیافت با
تاکید بر اولویت فرهنگ، در پی توضیح این مسأله است که چگونه ساختارهای اجتماعی، منابع و
معناها خلق میشوند و نتایج با اهمیت به بار می آورند. نوشتار حاضر تلاش می کند با مرور ادبیات
مربوط به نهادگرایی جامعه شناختی، مفاهیم، نظریه ها و دیدگاه این رهیافت به همسانی، همشکلی
و انطباق سازمانی، ثبات و تداوم رفتاری، میدان سازمانی، محیط نهادی، ارتباط بین کنش گران
(افراد و سازمانها) و محیط و در نهایت سطح تحلیل که میتوانند برای پژوهشهای اجتماعی و
« سرهم بندی » سیاسی کاربرد نظری داشته باشند، مورد بحث قرار دهد و با استفاده از مفهوم
استراوس الگویی برای تغییر نهادی در چارچوب نهادگرایی جدید جامعه شناختی ارائه نماید