فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۹۷ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
بروز بلایای طبیعی از جمله زلزله موجب به وجود آوردن هزینه های مالی و انسانی سنگینی برای دولت ها و جوامع می شود. یکی از مهم-ترین عواملی که در افزایش یا کاهش میزان خسارات و تعداد تلفات انسانی در هنگام بروز زلزله تأثیرگذار است، وجود سیستم مدیریت بحران کارا است. با توجه به موقعیت ویژه شهر تهران و احتمال وقوع زلزله در این شهر و با توجه به خسارات برآوردی بالای مالی و جانی متعاقب آن، در این پژوهش یک مدل پویای مدیریت بحران با استفاده از روش شناسی پویایی شناسی سیستم (SD) توسعه یافته است تا با شبیه سازی فعالیت ها بعد از وقوع بحران زلزله، به کارایی بهتر و موثر مدیریت بحران کمک کند. بدین منظور پس از مدلسازی سیستم و تعیین اعتبار مدل ارایه شده، رفتار متغیرهای تعداد افراد محبوس و تعداد تلفات ناشی از زلزله تا مدت 5 روز پس از وقوع بحران، با حفظ روند فعلی و با توجه به راه کارهای پیشنهادی سازمان مدیریت بحران شبیه سازی شده اند. راه کارهای پیشنهادی عبارتند از نوسازی بافت-های فرسوده، آموزش امداد و نجات، و آموزش نحوه مواجه با زلزله از طریق رسانه ها و فضای مجازی با کمک کمپین ها. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به هزینه های برآوردی اجرای سه پروژه فوق، آموزش پیش از وقوع بحران علی رغم هزینه اولیه کمتر آن نسبت به سایر راه کارهای مدیریت بحران تأثیر بسزایی در کاهش بحران پس از وقوع زلزله خواهد داشت و در صورت تامین سرمایه حدود 1000 میلیارد ریال در سال به منظور اجرای سیاست های دوم و سوم، تلفات جانی در صورت اتفاق زلزله 10 مرکالی از 1,541,000 وضعیت فعلی به 689,000 نفر کاهش خواهد یافت.
ارزیابی آسیب پذیری خانوارها در مواجهه با خطر سیلاب در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های آق قلا و گمیشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
118-101
حوزههای تخصصی:
یک جنبه کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیب پذیری نظام های اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونه ای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستان های آق قلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیب پذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریب های سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخص های مناسب برای ارزیابی آسیب پذیری های خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیب پذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیب پذیری در دو شهرستان آق قلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی می تواند بر سنجش آسیب پذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشان دهنده آسیب پذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشان دهنده آسیب پذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفه های آسیب پذیری و همچنین شاخص آسیب پذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آق قلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آق قلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیب پذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آق قلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق می افتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر می رسد. در نهایت برخی راهبرد های کاهش آسیب پذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافته ها پیشنهاد شد.
سنجش و تحلیل همبستگی سری زمانی خشکسالی ها مبتنی بر تصاویرماهواره مودیس وشاخص اقلیمی بارش استاندارد شده(Spi) در دامنه شرقی زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور بسیار زیاد می باشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آب های زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانه ها به جای می گذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استان های قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، داده های بارش ایستگاه های سینوپتیک واقع در منطقه، شاخص های سنجش ازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت به منظور آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی17 ساله(مادیس) و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) می باشد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های باران سنجی و سینوپتیک ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهواره ای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017 دریافت و روی آن ها پیش پردازش و پردازش های لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخص های شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی به صورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماه های موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استان ها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل می شود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنی دار است. با توجه به نتایج همبستگی ها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخص ها برخوردار بوده است. همچنین می توان نتیجه گرفت که تصاویر مودیس و شاخص های پردازش شده در کنار شاخص اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشه های حاصل از شاخص های خشکسالی می تواند به بهبود برنامه های مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا کند.
آشکارسازی اراضی حاشیه رودخانه گاماسیاب کرمانشاه با مقایسه الگوریتم های پیکسل پایه و شی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی منعکس کننده ویژگی های تعاملی بین انسان و محیط زیست و توصیف نحوه بهره برداری انسان برای یک یا چند هدف بر روی زمین است. کاربری اراضی، معمولا بر اساس استفاده انسان از زمین، با تأکید بر نقش کاربردی زمین در فعالیت های اقتصادی تعریف می شود. تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حاشیه رودخانه گاماسیاب طی یک دوره 30 ساله با استفاده از سنجنده های TM و OLI انجام شد. نتایج نشان داد که روش شی گرا نسبت به الگوریتم های پیکسل پایه از صحت و دقت بهتری برای تهیه نقشه های کاربری برخوردار هستند. مقدار افزایش صحت د ر روش مبتنی بر طبقه بند ی شی گرا تا حد زیاد ی به انتخاب پارامترهای مناسب برای طبقه بند ی، تعریف قوانین و به کارگیری الگوریتم مناسب جهت به د ست آورد ن د رجه عضویت بستگی د ارد. به طوری که ضریب کاپا برای هر دو تصویر مورد استفاده تقریبا مقدار 90/0 را نشان می دهد. بنابراین این نقشه ها مبنای آشکارسازی تغییرات قرار گرفتند. با توجه به نتایج بدست آمده اراضی کشاورزی و مسکونی با افزایش و این افزایش با کاهش مراتع همراه بوده است. نگاهی کلی به این دوره 30 ساله نشان می دهد که زراعت آبی و دیم به ترتیب افزایشی 79/2418 و 61/719 هکتاری و مراتع نیز کاهشی 86/2848 هکتاری داشته اند. این در حالی است که کلاس مسکونی و عوارض انسان ساخت افزایشی 85/428 هکتاری یا رشدی 87/178 درصدی را نشان می دهند، که این امر بیانگر اهمیت کشاورزی در منطقه مورد مطالعه است.
پهنه بندی آسیب پذیری عرصه های پخش سیلاب (مطالعه موردی: ایستگاه پخش سیلاب موسیان استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
164-151
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل وقوع مخاطرات محیطی، تغییر الگوی جریان آب سطحی در دشت های سیلابی به دنبال احداث شبکه های پخش سیلاب است. هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب پذیر ایستگاه پخش سیلاب دشت موسیان در استان ایلام بعد از اجرای پروژه آبخوان داری در این دشت می باشد. برای تهیه این نقشه، پنج عامل مؤثر در تغییر الگوی جریان شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جریان، سازندهای زمین شناسی و تغییرات کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در محیط GIS به هر طبقه از عوامل مذکور بر مبنای دامنه صفر تا 10 امتیاز داده شد و لایه های وزنی مربوطه ایجاد گردید. در ادامه با تلفیق لایه های وزنی ایجاد شده، نقشه پهنه بندی آسیب پذیری منطقه بر مبنای 5 طبقه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد ایجاد شد. نتایج نشان داد مهمترین عامل تهدید و ایجاد خطر، تمرکز آبراهه ها در پشت خاکریزهای حساس به فرسایش است. همچنین محدوده مورد مطالعه از نظر آسیب پذیری شامل سه کلاس با ریسک متوسط، زیاد و خیلی زیاد است و به ترتیب 16، 62 و 22 درصد سطح منطقه را شامل می شود. عرصه پخش سیلاب و بالادست، مناطق خطرخیز و اراضی پائین دست آن آسیب پذیرترین قسمت های حوضه از نظر وقوع سیلاب و نهشته های رسوبی می باشد.
واکاوی روند تغییرات میانگین دمای رویه ایران با بهره گیری از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
93-109
حوزههای تخصصی:
دمای رویه زمین، فراسنجی کلیدی در فیزیک فرآیندهای رویه زمین در مقیاس منطقه ای و به ویژه جهانی است. نزدیک به دو دهه است که از اندازه گیری دمای رویه توسط سنجنده مودیس می گذرد. واکاوی وردش های مکانی دمای رویه می تواند ما را در شناخت رفتار این فرا سنج کلیدی یاری کند. هدف از این پژوهش واکاوی روند تغییرات دمای رویه در گستره ایران است. بدین منظور از داده های دمای رویه زمین سنجنده مودیس ترا (MOD11A1) در دوره زمانی 1379-1398 به صورت روزانه و با تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتری بهره گرفته شد. پس از استخراج داده ها در گستره ایران، روند دمای رویه گستره ایران بر روی 1884077 یاخته به کمک آزمون من کندال موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین گستره روند افزایشی دمای رویه در فصل زمستان در ماه دی، بهمن و اسفند قابل مشاهده است و بیشتر روند های افزایشی معنی دار نیز در ارتفاعات دیده می شود که این موضوع می تواند در ارتباط با کاهش پوشش برفی و کاهش سپیدایی در این نواحی باشد. بررسی روند دمای رویه در فواصل ارتفاع 100 متر نیز نشان داد که در دی ماه تمامی سطوح ارتفاعی دارای روند افزایشی در دمای رویه است که این روند افزایشی در سطح 05/0 معنی دار است.
ارزیابی خطر وقوع فرسایش خندقی در حوضه آبخیز قویجق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
17 - 34
حوزههای تخصصی:
پیش بینی از وقوع فرسایش خندقی با استفاده از مدل های مناسب و تهیه نقشه های پهنه بندی خطر، مناسب ترین راهکار برای برنامه ریزی مدیریت زمین در حوضه های آبخیز است. در این مطالعه از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار چند لایه پرسپترون و با استفاده از متغیرهای شیب، جهت شیب، نقشه ارتفاع رقومی ( DEM )، واحدهای اراضی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، زمین شناسی و فاصله از راه برای حساسیت پهنه بندی فرسایش خندقی در حوضه آبخیز قویجق استان گلستان استفاده شده است. برای انجام شبکه عصبی از نرم افزار SPSS modeler و از روش MLP استفاده شده است. استفاده از لایه ها در روش MLP 1-8-9 بود. یعنی شامل 9 لایه ورودی،8 لایه پنهان و 1 لایه خروجی یا هدف بود. نتایج به دست آمده نشان داد که 20، 30، 24، 16، 10 درصد از منطقه مورد مطالعه در مناطق با خطر بسیار زیاد ، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم قرارگرفته است که بیشتر منطبق بر آبراهه ها و راه های ارتباطی و زمین شناسی بود. نقشه های حساسیت به فرسایش خندقی تهیه شده می تواند برای تصمیم گیری در مورد برنامه ریزی و مدیریت خاک و آب و در نهایت توسعه پایدار در حوزه آبخیز قویجق مفید باشد.
بررسی دوره بازگشت و احتمال رخداد بارش در ایران بر اساس پایگاه داده بارش همادی-وزنی چند منبعی (MSWEP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
209 - 227
حوزههای تخصصی:
دوره بازگشت و احتمال رخداد بارش دو نمایه مهم در مطالعات مربوط به سیل و بارش های فرین محسوب می شوند و درک صحیح از این دو نمایه می تواند نقش مهمی در مطالعات ریسک اقلیمی داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی کارایی پایگاه داده بارش همادی-وزنی چند منبعی (MSWEP[1]) و کاربست آن در تعیین دوره های بازگشت و بررسی احتمال رخداد بارش سالانه در ایران انجام شده است. برای این منظور از روش توزیع فرین تعمیم یافته (GEV[2]) استفاده شد. برای درستی سنجی داده های پایگاه MSWEP از چهار سنجه آماری RMSE، MBE، PBIAS و R2 در پهنه های اقلیمی کوپن-گایگر در ایران استفاده گردید. نتایج نشان داد که این پایگاه داده در مناطق خشک و نیمه خشک کشور با درصد اریبی 40/0 و 32/0 بهترین کارایی را دارد. در مقابل، این پایگاه داده در دو پهنه پرباران (Cfa) و کوهستانی (Dsb) کمترین کارایی را خود نشان داد؛ به طوری که بیشینه درصد اریبی در بین پهنه های اقلیمی کشور به ترتیب با 45/2- و 09/4- درصد در پهنه های مذکور دیده شد. نتایج نشان داد که بیشینه مقدار بارش محتمل در دوره های 1 تا 15 ساله در سواحل شمالی و بیشینه شدت آن در سواحل جنوبی ایران اتفاق می افتد. احتمال رخداد بارش در ایران بین 03/2 تا 02/32 درصد در نوسان است. کاهش عرض جغرافیایی از شمال به جنوب و کاهش ارتفاعات از غرب به شرق با کاهش احتمال رخداد بارش روزانه در ایران در ارتباط هستند. بیشینه عدم قطعیت در احتمال رخداد بارش روزانه در مناطق کوهستانی ایران مشاهده شد.
راهبردهای سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی (شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
19 - 32
حوزههای تخصصی:
راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم به ویژه دربخش کشاورزی از راهکارهای تعدیل اثرات تغییر اقلیم است.این راهبردها در سه بخش درک تغییر اقلیم ، راهبرهای سازگاری و موانع آن مورد توجه هستند.ایران با اقلیمی خشک،با خشکسالی های متوالی و روند افزایشی دما نیازمند انتخاب راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم است.برای تحلیل راهبردهای سازگار با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی شهرستان رستم استان فارس از دو شاخص راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم ( ASI ) و موانع راهبردها ( PCI ) در دوره زمانی 2017-1987 و از داده های اقلیمی و کشاورزی و در زمینه داده های میدانی از روش نمونه گیری کرجسی و مورگان استفاده شد. یافته ها نشان داد که بیش از 90درصد پاسخ دهندگان تغییر اقلیم و اثرات آن را درک و به دنبال سازگاری با آن هستند.جهت دستابی به راهبرد ASI اجرای پروژه های مدرن سازی آبیاری و تکنولوژی، کشت گونه های مقاوم به خشکی (کلزا،گیاهان داروئی) ،جابجای تاریخ کشت،کشت گلخانه ای و تنوع کشت محصولات جایگزین و به منظور محقق شدن راهبرد موانع ( PCI ) از طریق ایجاد یک نظام حمایت مالی مناسب با شرایط اقتصادی کشاورزان، آموزش و افزایش دانش فنی کاربران و پایدار نمودن منابع درآمدی به موفقیت بیشتر راهبردهای سازگار با تغییر اقلیم دست یافت.در واقع راهبرد سازگاری با تغییرات اقلیمی و حذف موانع آن می تواند تاب آوری فعالیت های کشاورزی و امنیت غذایی منطقه را تامین نماید.
ریشه یابی علل نابودی مراتع با رویکرد آینده پژوهی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
171 - 186
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل ریشه ای نابودی مراتع به روش توصیفی- تحلیلی در منطقه سیستان انجام شد. به این منظور در ابتدا به روش میدانی، مرور منابع و طوفان فکری ۸۱ عامل شناسایی شده و در چهاربخش ۱) مدیریتی- سیاسی ، ۲) اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، ۳) اقتصادی و ۴) بوم شناختی قرار گرفت.ماتریس اثرات متقابل با عوامل شناسایی شده در قالب پرسشنامه تشکیل و توسط ۳۶ پاسخگو از متخصصین، کارشناسان و بهره برداران تکمیل شد.عوامل شناسایی شده با استفاده از روش تحلیل ساختاری در نرم افزار MICMAC جهت به دست آوردن عواملی با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری غربال شدند. وضعیت پراکندگی عوامل در محورهای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در روش های مستقیم و غیرمستقیم و همین طور اثرات احتمالی مستقیم و غیرمستقیم تحلیل ساختاری نشان داد که سیستم از پایداری برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عواملی که باتوجه به آنها می توان تحولات آینده راکنترل کرد نه مورد بوده که برای هر گونه برنامه و اقدام جهت بازسازی مراتع باید اول وضعیت این عوامل را بهبود بخشید. هشت مورد از این عوامل در بخش مدیریتی- سیاسی و یک مورد در بخش اجتماعی، فرهنگی و آموزشی قرار دارد. از این بین سه عامل عدم انتخاب مسئولین شایسته، حاکم بودن روابط بر ضوابط و بی مسئولیتی نمایندگان مجلس در همه روش ها به عنوان موثرترین عوامل شناسایی شد. عوامل عدم حفاظت صحیح از منابع پایه و ژنتیکی، عدم استفاده صحیح از خدمات و مواهب طبیعی و فرهنگی، و مشکلات مرزنشینی نیز وابسته ترین عوامل بوده و به عنوان شاخص وضعیت مراتع شناسایی شد که پایش وضعیت آنها به- عنوان معیاری جهت سنجش میزان موفقیت مدیریت پیشنهاد می شود. نتایج این مطالعه نشان داد که بحران وضعیت مراتع در سیستان بیش از هر چیز یک بحران مدیریتی- سیاسی در سطوح بالای دولتی و نه بوم شناختی در سطوح پایین محلی است.
ارزیابی عملکرد مدل SADFAT در پیش بینی روزانه دمای سطحی زمین در محدوده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۲۹-۱۶۶
حوزههای تخصصی:
محدودیت هایی مانند پوشش زمانی کم و کوچک مقیاس بودن تصویر برداری مادون قرمز حرارتی در اقلیم شناسی شهری به عنوان یک چالش علمی عصر حاضر می باشد. برای رفع این مشکل، مدل های ادغام زمانی و مکانی تصاویر مانند SADFAT در سنجش از دور مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر قابلیت استفاده از مدل SADFAT برای بکارگیری ویژگیهای مکانی تصاویر سنجنده OLI و زمانی سنجنده MODIS ، به منظور برآورد LST های مناطق شهری، ارزیابی شده است. داده های ورودی به مدل شامل رادیانس حرارتی تصاویر مودیس و لندست و باند قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست جهت پیش بینی دمای سطح روزهای متوالی سال 2017 میلادی محدوده شهر تهران می باشد. الگوریتم با بکارگیری دو جفت تصویر مودیس و لندست در زمان مشابه و مجموعه هایی از تصاویر مودیس در زمان پیش بینی و تعیین ضریب تبدیل تغییرات رادیانس حرارتی پیکسل ناهمگن مودیس نسبت به پیکسل لندست، LST را در مناطق ناهمگن پیش بینی می کند. برای ارزیابی نتایج مدل، تمامی پیکسل های تخمین زده شده به صورت نظیر به نظیر با پیکسل های تصویر مبنا در آن محدوده مقایسه شدند . میزان برآیند مقایسه برای روزهای فصل پاییز نشان می دهد که مدل SADFAT در این فصل بطور میانگین با ضریب همبستگی 86/0 و خطای خطای جذر میانگین مربعی 122/0 ، بالاترین دقت و در فصول دیگر با میانگین ضریب همبستگی 76/0 و خطای جذر میانگین مربعی حدود 4/0 ، دقت خوبی را ارائه نموده است . بنابراین با وجود برخی خطاهای سیستماتیک و متغیر موجود در تصاویر و اجرای الگوریتم، عملکرد این مدل برای پیش بینی LST در مقیاس زمانی روزانه و قدرت تفکیک مکانی 30 متر در شهر تهران خوب ارزیابی شد.
پهنه بندی و تحلیل فضایی خطر وقوع سیلاب مورد مطالعه (روستاهای نمونه شهرستان قائن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
53 - 68
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی در شکل ، مقیاس وچشم اندازهای مختلف عملکردهای متفاوتی دارند. بطوری که میزان خسارات و تلفات بوجود آمده از هر بحران یا حادثه ناشی از آن، رابطه ای مستقیم با آسیب پذیری جوامع انسانی دارد. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که بحران ها به تنهایی تعیین کننده میزان خسارات نیستند، بلکه پاسخ عملکرد مسئولان به بحران است که میزان خسارت های وارده را تعیین می کند. دراین میان سیلاب به عنوان مخرب ترین عوامل آسیب رسان به انسا و جامعه از جمله مخاطرات محیطی است که درحال حاضرحوادث ناشی از آن نیز گسترش بیشتری پیداکرده است. بر این اساس هدف از این تحقیق، پهنه بندی خطر وقوع سیلاب در روستاها می باشد. منطقه مورد مطالعه شهرستان قائن در خراسان جنوبی است که اگرچه دارای میزان بارندگی کم با میانگین سالانه 80 میلی متر می باشد، اما به واسطه وجود خشکسالی های چندساله و عدم رعایت مسائل مربوط به آبخوان و آبخیزداری قسمت اعظم پوشش گیاهی منطقه از بین رفته و این امر موجب افزایش ضریب رواناب گردیده است به طوری که با وجود بارندگی کم و هرچند رگباری سیلاب شکل می گیرد. لذا برمبنای هدف پژوهش، با توجه به شناسایی و تحلیل فضایی عوامل موثر بر وقوع و رخداد سیلاب با استفاده از تکنیک تحلیل سسلسله مراتبی، عامل شیب با وزن 279/0 ، عامل نقطه تمرکز با وزن 224/0 و عامل ارتفاع با وزن 149/0 به ترتیب بیشترین تاثیر در وقوع سیلاب را در منطقه مورد مطالعه داشته اند. همچنین با توجه به نقشه تهیه شده از پهنه بندی وقوع سیلاب در محدوده مورد مطالعه، مناطق به پنج دسته از خطر بسیار کم تا بسیار خطرناک تقسیم شدند و روستاهای در معرض خطرسیلابی و شدیدا سیلابی شناشایی و در بخش یافته های تحقیق معرفی شدند.
تعیین عوامل مؤثر بر سیل خیزی رودخانه گرگانرود و ریز پهنه بندی خطر سیلاب شهرستان آق قلا با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
25 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی معیارهای مؤثر در سیل خیزی رودخانه گرگانرود در محدوده شهرستان آق قلا است. پنج معیار کلی و 18 زیرمعیار فرعی مؤثر در ایجاد سیلاب رودخانه گرگانرود و شهرستان آق قلا، شناسایی و با روش سلسله مراتبی AHP معیارها و زیرمعیارها وزن دهی شده و لایه های آن ها در نرم افزار ArcMap همپوشانی و نقشه خطر سیل شهرستان آق قلا تهیه شد. معیارهای توپوگرافی و مورفولوژی به ترتیب با اوزان 353/0 و 333/0 بیشترین تأثیر در به وجود آمدن سیلاب را داشتند. 19/14 درصد از مساحت شهرستان آق قلا در پهنه خطر خیلی کم (مناطق غربی و جنوبی شهرستان با توجه به توپوگرافی مناسب و دور بودن از حریم رودخانه)، 1/18 درصد در پهنه خطرکم (شمال غرب شهرستان با توجه به وجود مناطق باتلاقی و شوره زار)، 95/11 درصد در پهنه خطرمتوسط (شمال شهرستان با توجه به باتلاقی و تپه ماهوری بودن منطقه و جنوب شهرستان)، 66/29 درصد در پهنه خطرزیاد (جنوب شرق شهرستان به دلیل نزدیکی به رودخانه گرگانرود و زیرشاخه های رودخانه قره سو و غرب شهرستان به دلیل شرایط نامناسب مورفولوژی و شیب بسیارکم بستر رودخانه) و 1/26 درصد از شهرستان آق قلا در پهنه خطر خیلی زیاد (مرکز شهرستان و اطراف رودخانه گرگانرود با توجه به وضعیت توپوگرافی و مورفولوژی رودخانه) قرار دارند. دیواره سازی و تثبیت قوس خارجی پیچانرودها در محدوده روستاهای سلاق یلقی تا قانقرمه، لایروبی رودخانه در نزدیکی پل ها، تغییر کاربری اراضی متجاوز به حریم رودخانه، لایروبی و بسترسازی مناسب در محدوده شهری رودخانه گرگانرود و زهکشی و کانال کشی مناسب با شرایط توپوگرافی مناطق مرکزی شهرستان از اقداماتی است که به کاهش خطر سیل در شهرستان آق قلا کمک می نماید.
واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 81
حوزههای تخصصی:
ایران کشور است که هرساله با طوفان های تندری زیادی روبه رو است. لذا در پژوهش حاضر به توزیع زمانی و مکانی و همچنین واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در بخش وسیعی از فلات ایران پرداخته شد. بدین منظور از داده های مربوط به روزهای همراه با طوفان تندری، 20 ایستگاه همدید در فلات ایران با تأکید بر نیمه شرقی کشور و همچنین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt)، امگا (Omega) و رطوبت ویژه (Shum) در طول دوره آماری 2010 تا 2015 استفاده شد. پس از استخراج روزهای همراه با طوفان تندری، با استفاده از نرم افزار GIS Arc و روش IDW نقشه های توزیع زمانی و مکانی تهیه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار GrADS نقشه های همدیدی لازم در ترازهای مختلف جو تهیه و تحلیل گردید. بررسی های ترمودینامیکی نیز با استفاده از نمودارهای Skew-t و شاخص های CAPE و PWAT انجام شد. نتایج حاصل از توزیع زمانی و مکانی نشان داد که در مقیاس ماهانه، از ایستگاه جیرفت در استان کرمان به سمت عرض های بالا در ماه های آوریل و می، بیشترین فراوانی طوفان تندری وجود داشته و به طرف عرض های پایین تر از ماه دسامبر تا فوریه فراوانی طوفان های تندری بیشتر می گردد. در مقیاس فصلی نیز در نیمه شمالی منطقه موردمطالعه بیشترین رخداد طوفان های تندری در فصل بهار دیده می شود؛ درحالی که در نیمه جنوبی بیشترین فراوانی مربوط به فصل زمستان است. درمجموع در همه مناطق موردمطالعه در طول سال کم و بیش پتانسیل رخداد طوفان تندری وجود دارد. نتایج حاصل از واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در روزهای همراه با طوفان تندری، اُمگای منفی و صعود و ناپایدار هوا حاکم بوده و از سوی دیگر، نفوذ رطوبت به جو منطقه و قرارگیری در زیر سرد چال ها و جلوی ناوه، شرایط را برای رخداد این پدیده فراهم می کند. بررسی نمودارهای skew-t و شاخص های CAPE و PWAT نیز بیانگر وجود رطوبت بیشتر در روز طوفان نسبت به روز قبل از طوفان و ناپایداری ناشی از صعود همرفتی شدید (حدود دو برابر) در روز رخداد طوفان تندری است.
ارتباط و تأثیر متغیرهای اقلیمی بر وقوع تصادفات جاده ای؛ مطالعه موردی: محور برزند جاده گرمی-اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصادفات جاده ای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که می تواند به عنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آن ها می باشد. در سال های اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جاده ای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جاده ای و عناصر جوی در جاده برون شهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جاده ای در رویداد سوانح مخاطره آمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیس راه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرم افزار برنامه نویسی R صورت گرفت و تحلیل های آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیان گر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیش ترین همبستگی مثبت و معنی دار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنی دار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جاده ای ناشی از عناصر اقلیمی را می توان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را می توان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.
تاب آوری مجموعه های شهری از طریق مکان یابی و رتبه بندی ایستگاه های آتش نشانی (مورد پژوهی: منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
129-146
حوزههای تخصصی:
تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها و توانایی آن ها در تحمل تغییر و ظرفیت برگشت به تعادل پس از سانحه است. ازجمله شاخص های ابعاد اجتماعی و سازمانی و نهادی تاب آوری، سرعت پاسخگویی به موقع است. ایستگاه های آتش نشانی به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رسانی در شرایط بحرانی با افزایش سرعت خدمات رسانی و پاسخگویی نقش مؤثری در افزایش ایمنی و تاب آوری دارند. در این پژوهش که با هدف افزایش سرعت پاسخگویی حین بحران از طریق مکان یابی و رتبه بندی ایستگاه های آتش نشانی در منطقه 10 تهران صورت گرفته است، از دوازده شاخص جهت رتبه بندی یازده ایستگاه پیشنهادی استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی است و از روش تاپسیس فازی جهت اولویت بندی مکان پیشنهادی ایستگاه ها استفاده شده است. نظرات خبرگان آتش نشانی نشان می دهد از میان معیارهای مورداستفاده، معیارهای دسترسی، همجواری و ترافیک بیشترین میزان اهمیت را دارا می باشند و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ایستگاه حائز رتبه اول در معیارهای فوق بیشینه مقدار و ایستگاه رتبه آخر دارای کمترین مقدار در معیار عرض معبر بوده است و به دلیل قرارگیری بر روی مرز محدوده موردبررسی و در نتیجه داشتن مقادیر کم در معیارهای با اهمیت از منظر خبرگان، رتبه آخر را کسب نموده است. همچنین نتایج رتبه بندی نشان می دهد ایستگاه 85 آتش نشانی (ایستگاه موجود) در نقطه استقرار مناسبی قرار دارد اما ایستگاه 8 آتش نشانی (ایستگاه موجود) در مکان بهینه استقرار ندارد که این امر بر ایمنی مناطق تحت پوشش و کاهش سرعت پاسخگویی و در نتیجه کاهش تاب آوری اثرگذار است.
جغرافیا و پارادایم توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجهز شدن انسان به تکنولوژی پیشرفته و جایگزینی فلسفه جبر محیطی با فلسفه انسان گرا در نیمه دوم سده بیستم سبب شد که او به صورت بی رویه و غیر منطقی از منابع زمین بهره برداری کند به طوری که بعد از دهه 1960 مصرف انسان به تدریج بیشتر از تولید سالانه زمین شد. این مساله سبب تخریب منابع زمین و ظهور آلودگی های گوناگون گردید. پیامد دستکاری های غیر منطقی انسان به اندازه ای شدید شد که بزرگترین مخاطره کره زمین یعنی گرمایش جهانی در دهه 1970 اتفاق افتاد و به زغم خیلی از دانشمندان دوره آنتروپوسن آغاز شد. برای چاره جویی این بحران جهانی در سال 1978 مفهوم توسعه پایدار مطرح و تعریف شد. هدف از این مفهوم این بود که مصرف انسان نباید بیشتراز تولید زمین باشد و زایدات انسانی هم نباید بیشتر از توان جذب زمین شود. تا زمین برای همیشه شکوفا و زاینده باقی بماند تا نسل های آینده هم از منابع زمین بهره مند شوند. رشته های علمی زیادی سعی کردند در حیطه توسعه پایدار کار کنند. اما رشته جغرافیا به دلیل ماهیت جامع نگری آن بر سامانه انسان و محیط و داشتن مکان یابی مناسب برای انسان ضمن حفظ پایداری پراکندگی ها در هدف و چشم انداز خود مناسبترین رشته برای مطالعه توسعه پایدار شناخته شده است. جغرافیا این مهم را از طریق انجام مراحل سه گانه تحلیل فضایی، برنامه ریزی فضایی و مدیریت فضایی انجام می دهد. جغرافیدانان برای انجام این کارها باید به بعضی توانایی هایی مانند توان تلفیق تخصص های متعدد جغرافیا و روش های آماری کلاسیک و زمین آمار و تکنیک های سنجش از دور و مدل های پیچیده و کمی مسلطه شوند.
شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف حوضه گاماسیاب با مدل SRM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین منابع آب توسط برف در حوضه های کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، به منظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضه گاماسیاب، نخست سطح پوشش برف برای سال های آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانه ماهواره ترا - مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرم افزار GIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه به دست آمد. در مرحله بعد، با واردکردن داده های پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخص های لازم به مدل SRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیه سازی شد. در این شبیه سازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماه های اسفند و فروردین ماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجه حرارت هوا در اردیبهشت ماه، سهم باران در جریان پررنگ تر می شود. همچنین نتایج شبیه سازی بیانگر دقت بالای این مدل می باشد، به طوری که ضریب تعیین ( R 2 ) برای سال های آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب ( D V ) 3/0 و 33/3 به دست آمد.
تبیین مؤلفه های کلیدی افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
161 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد تحلیل ساختاری به تبیین مؤلفه های افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله می پردازد. علت انتخاب این محدوده، تراکم جمعیتی بالا و بافت آسیب پذیر این منطقه از شهر تهران است. این پژوهش، تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل کلیدی تبیین کننده مؤلفه های افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در آینده با توجه به وضع موجود کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، بر پایه مرور متون نظری و ادبیات موضوع، 41 متغیر به عنوان شاخص های اولیه اندازه گیری تاب آ وری کالبدی استخراج و در گام بعدی نظرات خبرگان در مورد اثرات این متغیرها بر یکدیگر از طریق توزیع 20 پرسشنامه جمع آوری شدند. درنهایت پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل قرار گرفتند. در این تحلیل، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر و بر روند آینده تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در برابر زلزله مشخص شد. نتایج حاکی از آن است که از بین 41 متغیر اولیه تأثیرگذار، 11 عامل در تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در مقابله با زلزله اثر کلیدی دارند. این متغیرها عبارت اند از: دسترسی به شبکه معابر اصلی، دسترسی به نهادهای امدادرسان، ضوابط فنی و الگوهای ساخت وساز، دسترسی به آتش نشانی، استحکام بناهای عمومی، توزیع خدمات، بازسازی و بهسازی ساختمان های ناپایدار، کاربری زمین، کلاس دانه بندی ، حفاظت از امکانات و زیرساخت های عمومی و نسبت راه به ساختمان در محدوده موردمطالعه. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که روابط عوامل کلیدی، از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند.
بررسی و تعیین خصوصیات اکولوژیک رویشگاه های برخی درختان کهنسال پهن برگ و سوزنی برگ در جنگل های زاگرس؛ مطالعه موردی: جنگل های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۹۲-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناخت ویژگی های رویشگاهی درختان کهنسال لرگ، زبان گنجشک، داغداغان، چنار، نارون، زیتون، زربین و انجیر در جنگل های استان ایلام انجام شد. درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و مشخصات جغرافیایی آنها شامل شهرستان، بخش، روستا، مختصات جغرافیایی و شرایط رویشگاهی شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، اقلیم و نزدیکی به منبع آب اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که درختان کهنسال شناسایی شده بجز زربین (70-40 درصد) در طبقات شیب ملایم (10-0 و 30-10 درصد ) قرار دارند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک و داغداغان در جهت شمالی، انجیر، چنار و زربین در جهت جنوبی و زیتون در جهت غربی و جنوبی قرار داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک، داغداغان، چنار و زربین در طبقه ارتفاعی 1250-1100 متر و زیتون و انجیر در طبقه ارتفاعی 1400-1250 متر از سطح دریا پراکنش داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک و داغداغان در اقلیم مدیترانه ای فراسرد، درختان زربین و برخی از درختان چنار در اقلیم مدیترانه ای سرد و درختان انجیر، زیتون و برخی درختان چنار در اقلیم نیمه خشک سرد قرار گرفتند. وجود شیب های ملایم، بستر خاک مناسب و دسترسی به منابع آبی از ویژگی های مطلوب جهت پایداری درختان کهنسال مورد مطالعه در این رویشگاه ها بوده است.