فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فقر به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی پیامدهای نامطلوبی در سطح جوامع روستایی دارد و مانعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار روستایی تلقی می گردد. توجه به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به شمار می رود. از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی در محدوده ی روستای قپچاق شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) انجام شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 163 خانوار تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین گسترش مولفه های سرمایه اجتماعی و کاهش فقر اقتصادی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام و ارتباطات اجتماعی) در کاهش فقر اقتصادی روستاییان تاثیر داشته و موجب کاهش آن می شود. در این میان مولفه ""انسجام اجتماعی"" با میزان (598/0) بیشترین تاثیر و مولفه ""اعتماد"" با میزان (197/0) کمترین تاثیر را در کاهش فقر اقتصادی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
ارایه مدلی برای ارزیابی کیفیت محیط طبیعی نواحی روستایی به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال ارایه الگویی دانش بنیان برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت محیطی در مناطق روستایی است و مناطق روستایی شهرستان های قوچان- فاروج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
روش: در این تحقیق نواحی روستایی شهرستان های قوچان- فاروج مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 15 شاخص، در قالب 4 مؤلفه استفاده شده است. برای ارزیابی کیفیت محیطی از سیستم دانش بنیان بر اساس سیستم استنباط فازی به کارگرفته شده است.
یافته ها: زندگی انسان به شدت وابسته به محیط و خدماتی است که از سوی محیط ارایه می شود. کیفیت محیطی، با مجموعه ای از خصوصیات و صفات مشخص می شود که به کمک آن ها می توان به ارزیابی شرایط محیط پرداخت. مناطقی که دارای شرایط محیطی بهتری هستند بستر و زمینه مناسبت تری برای زندگی و فعالیت های بشر فراهم می آورند. یافته های تحقیق دو بخش می باشد: یک بخش پایگاه دانش است که به کمک آن امکان ارزیابی کیفیت محیطی وجود دارد و همچنین، قوانین و شرایط حاکم برای ارزیابی کیفیت محیطی مشخص می شود و دیگر، پهنه بندی منطقه است. بسط این مدل می تواند در تحقیقات بعدی با تلفیق آن روش های کشف دانش و شبکه های عصبی مصنوعی باشد.
راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، کیفیت محیطی برتصمیم گیری ها اثر مستقیم داشته و می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. ارزیابی کیفیت محیط، یکی از ابزارهای مهم در زمینه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی محیطی است و مدل ارایه شده در این جا می تواند راهکاری عملی در زمینه سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی محسوب شود.
سنجش آسیب پذیری بخش کشاورزی در برابر بحران دریاچه ارومیه و چالش های تاب آوری جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقش و اثرات فاجعه دریاچه ارومیه بر تغییرات ساختار و کارکرد بخش کشاورزی و تاب آوری نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی دریاچه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش کمّی و ماهیت آن بهره گیری از روش تحلیلی-تجربی است. بدین منظور با استفاده از رویکردهای نوین در سنجش آسیب پذیری و توسعه آن متناسب با شرایط بومی مسئله مورد بررسی شاخص های سنجش آسیب پذیری با تلفیق سری های زمانی و تکنیک های تحلیل فضایی در سنجش از دور در سه بخش: در معرض خطر، حساسیت و ظرفیت سازگاری انتخاب گردید. نتایج پژوهش در مرحله اول منجر به شناسایی مهم ترین نیروی تأثیرگذار (نقش بحران دریاچه ارومیه) در ساختار و کارکرد بخش کشاورزی را گردید. علاوه براین تحلیل تغییرات کاربری اراضی و روند تغییرات تولیدات کشاورزی تأیید کننده تأثیرپذیری ساختار و کارکرد بخش کشاورزی ناشی از تغییرات دریاچه ارومیه است. درنهایت، نتایج حاصل از کاربست شاخص های سنجش از دور، ظرفیت سازگاری و قابلیت محیطی بخش کشاورزی را مشخص ساخت. نتایج این بخش بیان کننده ظرفیت پایین تاب آوری بخش کشاورزی در پهنه های عمده تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت شغلی و زندگی ساکنان نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی است. ازاین رو، کاربرد نتایج پژوهش حاضر، ضرورت های تاب آوری و عمل گرا را در نظام برنامه ریزی محلی به ویژه برای بخش کشاورزی و جامعه روستایی فراهم خواهد آورد.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه آموزشی در مناطق شهری و روستایی کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس توسعه در هر کشوری بر آموزش استوار است و شاخص های توسعة آموزشی زمینه ساز دست یابی به توسعه پایدار انسانی محسوب می شوند. آموزش بالاتر، زمینه دست یابی به شغل بهتر، شرایط بهتر زندگی و انسانی تر کردن زندگی را فراهم می سازد و اجتماعی معقول تر و فضای متعادل تر را به ارمغان می آورد. از سویی توزیع بهینة شاخص های آموزشی زمینه دست یابی به سلامت، آسایش و زیبایی شهری را که مقدمات توسعه پایدار شهری هستند،فراهم می آورد. در پژوهش حاضر سعی شده است که به تحلیل فضایی نماگرهای آموزشی در یکی از محروم ترین استان های ایران؛ یعنی کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شود. برای نیل به این مهم از 24 نماگر شهری و روستایی استفاده شده است. پژوهش سعی دارد به کمک روش های ضریب ویژگی و تکنیک مک گراناهان به تحلیل فضایی این نماگرها بپردازد. یافته های پژوهش با بهره گیری از روش تقسیم بر انحراف معیار نشان می دهد که یاسوج با شاخص ترکیبی 82.51 در رتبة اول، دهدشت با شاخص 47.54 و سی سخت با شاخص 45.89 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، مارگون، چاروسا، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در مراتب چهارم تا دوازدهم استان قرار داشته اند.
ضریب ویژگی نشان می دهد که یاسوج با 49994.84 از نظر برخورداری از نماگرهای آموزشی در رتبة اول استان قرار گرفته است. دهدشت، گچساران، سی سخت، بهمئی، چرام، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه دوم تا دوازدهم قرار گرفته اند. نتایج پژوهش با بهره گیری از تکنیک مک گراناهان نشان از آن دارد که یاسوج با شاخص ترکیبی 4.892 در رتبة نخست استان قرار داشته است. دهدشت با شاخص ترکیبی 2.75 و سی سخت با شاخص ترکیبی 2.475 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
ارزیابی نقش دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستایی مورد شناسی: بخش قره پشتلوی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اولویت های اساسی در توسعه روستایی، کاهش نابرابری بین شهر و روستا است و روستاییان به واسطه کمبود خدمات و امکانات ناچارند از طریق مراجعه مکرر به مراکز شهری، نیازهای خود را برطرف کنند. یکی از راه حل های برنامه ریزان روستایی، توسعه خدمات و برخی کارکردهای شهری در مراکز روستایی است؛ از جمله این خدمات، توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در مراکز روستایی است. به طوری که امروزه، 9721 دفتر ICT در روستاهای کشور فعالیت می کنند. بدین ترتیب، هدف این تحقیق ارزیابی نقش دفاتر ICT روستایی در توسعه روستایی بخش قره پشتلوی شهرستان زنجان است. روش تحقیق مقاله، توصیفی-تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل 9 نقطه روستایی با 6417 نفر جمعیت در بخش قره پشتلو می باشد که دفاتر ICT روستایی در آنها مستقر است. حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری کوکران، 95 نفر برآورد شد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش، از تکنیک آزمون تک نمونه ای t و مدل تحلیل مسیر و با کمک نرم افزارهای SPSS، excel و ARC GISاستفاده شده است. در این تحقیق، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، اطلاعاتی و خدماتی به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص توسعه روستایی به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شد و در سه بخش به بررسی نقش دفاتر ICT در توسعه روستایی پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ضریب تأثیر دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی بر شاخص خدماتی 17.617، شاخص اطلاعاتی 9.898 ، و شاخص اقتصادی 8.810 بوده است. و این دفاتر با ارتقاء شاخصهای فوق، در روند توسعه روستا تأثیر گذاشته است. برای گسترش عملکرد این دفاتر در منطقه، توسعه زیرساخت های علمی، ارتباطی و فرهنگی و ارتباط بین نهادهای محلی با دفاتر ICT ضروری است.
پیش درآمدی بر صنایع روستائی صنایع کوچک هند (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
پارامترهای کلیدی در ساخت و مدیریت برند در روستاهای ژئوتوریسمی استان اصفهان (مطالعه موردی: روستاهای مصر و گرمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری در نواحی روستایی، توجه به ساخت و مدیریت برند و پتانسیل های این مقاصد، می تواند در جذب هرچه بیشتر گردشگر، ارائه خدمات تخصصی و مطلوب تر و افزایش اعتماد مشتری تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر سه هدف را دنبال می کند: ۱) شناسایی پارامترهای مهم در ساخت و مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقاصد ژئوتوریسمی ایران، ۲) شناسایی چالش ها و مشکلات عدم موفقیت یک برند گردشگری روستایی و ۳) پیشنهاد یک برند ژئوتوریسمی روستایی برای روستاهای مقصد بیابان گردی و ژئوتوریسمی در استان اصفهان.
روش: در این پژوهش محققان با استفاده از روش دلفی به شناسایی مؤلفه های کلیدی پرداخته اند. جامعه آماری این پژوهش را پانزده نفر از نخبگان و کارشناسان این حوزه تشکیل داده اند. جمع آوری نمونه به روش گلوله برفی و توسط سه پرسش نامه (یک فرم مصاحبه و دو پرسش نامه بسته) انجام گرفته است. داده های فرم مصاحبه به روش کیفی (روش کدگذاری) و داده های پرسش نامه های بسته با روش کمّی و با استفاده از نرم افزار۲۰ SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهدکه نه پارامتر در ساخت و ده پارامتر در مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقصد ژئوتوریسمی نقش دارند. همچنین، بازاریابی نامناسب، عدم مدیریت صحیح، عدم حمایت جامعه محلی و بخش دولتی، عدم آموزش درست مردم محلی، عدم استفاده از نمادهای ویژه آن منطقه، عدم توجه به عوامل فرهنگی، متناسب نبودن برند با گونه گردشگری منطقه، عدم اجرای برند و برنامه های آن به صورت صحیح، عدم وجود خلاقیت در ساخت برند، عدم توجه به جامعه میزبان، عدم شناسایی درست منابع موجود، عدم شناسایی فرصت های سرمایه گذاری، پیچیدگی برندسازی، نبود نگاه اقتصادی و فوایدی که یک برند گردشگری می تواند برای منطقه داشته باشد، ایجاد تجربه ای متفاوت برای گردشگران، عدم استفاده از کارشناسان و متخصصان گردشگری، عدم استانداردسازی خدمات و زیرساخت ها، عدم رقابت پذیربودن، عدم به کارگیری و سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه گردشگری، نامحسوس بودن محصولات گردشگری و عدم تمرکز در بخش های مختلف از جمله چالش های پیش روی برند می باشد. در واقع، به طور کلی می توان گفت ژئوتوریسم می تواند ابزاری برای برندسازی روستاهای مصر و گرمه باشد.
بازنمایی هویت مکانی روستاهای حومه ای در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای دره مرادبیگ شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت از زبان ساکنان محلی به مبنای نظری بازنمایی اجتماعی مربوط است. در این ارتباط باید به گفتمان های محلی اشاره کرد. روستای حومه ای دره مرادبیگ در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر همدان بر اثر جریان های شهرگریزی و تکامل روستا با استفاده از امکانات شهری تغییر هویت داده است. دره مرادبیگ از قدیم برای مردم همدان مکانی تفریحی با هویت ویلانشینی و گذراندن اوقات فراغت بوده است. با توجه به طرح توسعه روستا ها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ با تغییرات صورت گرفته هویت مکان برای افراد با سنین مختلف چگونه است؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیت های روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان می داند. نتایج تحقیق نشان می دهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. همچنین فضاهای جمعی مرکز محله، قابلیت های طبیعی، فرهنگی و اکولوژیکی رودخانه آلوسجرد و سرمایه اجتماعی باید با سازماندهی و دستیابی به بافت ترکیبی افزایش یابد.
تحلیلی بر تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی پیرامون (مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان بعد از دوره ای رکود و ناکارآمدی در عملکرد بازارچه، هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش تحقیق: تحقیق کاربردی حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام و داده های مورد نیاز در بخش نظری با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و در بخش عملی با استفاده از پیمایش میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسش نامه در میان ۲۶۰ نفر از سرپرستان خانوار روستاهای بخش، گردآوری شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه ها در میان روستاهای نمونه به صورت طبقه ای و در میان سرپرستان خانوار به صورت تصادفی ساده بوده است. داده های به دست آمده نیز با استفاده از شاخص های توصیفی چون میانگین و مد و آزمون های آمار استنباطی چون: t تک نمونه ای، تحلیل مسیر و تکنیک AHP تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که راهکارهای اصلاحی که از سوی مدیریت بازارچه اتخاذ و اجرا شده اند، موجب بهبود عملکرد بازارچه و در نتیجه، ارتقای سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش شده اند. در این میان، مؤلفه افزایش درآمد، دارای بیشترین تأثیر، در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان به دنبال اجرای راهکارهای اصلاحی مدیریتی در شیوه اداره بازارچه می باشد. از میان راهکارهای اتخاذی مدیریت بازارچه نیز راهکار افزایش سقف مبادلات و افزایش درآمد روستاییان، دارای بیشترین اهمیت و تأثیر در خروج از رکود بازارچه و اثرگذاری مطلوب آن در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش بوده است.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به روستاهای منطقه به دلیل گستردگی، کمبود آمارهای کمی در ارتباط با حجم مبادلات بازارچه و عدم در اختیارگذاری آن ها به دلیل امنیتی بودن منطقه، مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار، سهم بردن بیشتر روستاییان از منافع بازارچه با جذب پس اندازهای خرد روستاییان در قالب تعاونی تجاری و نیز اختصاص بخشی از درآمدهای بازارچه به منظور سرمایه گذاری در فعالیت های مولد کارگاهی در سطح روستاهای بخش است.
اصالت و ارزش: نوآوری اصلی پژوهش، بارزکردن نقش مدیریت صحیح و کارآمد نهادهای و محدثات توسعه ای روستایی از جمله بازارچه های مرزی در راستای توسعه اقتصادی– اجتماعی نواحی روستایی محروم مرزی است.
ارزیابی رضایت مندی ساکنین از کیفیت محیطی مسکن روستایی مطالعه موردی: مقایسه دو بافت قدیم و جدید روستای حاجت آقا در شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی از ساکنان هر محیطی به عوامل بسیاری وابسته است. با توجه به اینکه نظرات فردی را در این امر دخالت می دهد، بنابراین متغیّرهای متعددی تعیین کننده سطح رضایت مندی می باشد و در نتیجه نوع مطالعه پیچیده تر می گردد. در این پژوهش ارزیابی رضایت مندی ساکنین از کیفیت محیطی مسکن روستایی در دو بافت قدیم و جدید بر اساس متغیّرهای 28 گانه با در نظر گرفتن ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، از طریق آزمون های آماری اعم از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون دو نمونه ای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیطی مسکن به دست آمده در بافت قدیم و جدید تاحدی یکسان بوده است. و علی رغم تحولات به وجود آمده در مساکن روستایی در سالهای اخیر این تغییرات چندان رضایت بخش نبوده است. با توجه به متغیرهای منتخب پژوهش، در بافت قدیم؛ رابطه بین متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن با سن، میزان تحصیلات و مدت سکونت در روستا حاکی از عدم وجود رابطه معنادار، اما با متغیر مدت سکونت در محله حاکی از رابطه معنادار بوده است. در بافت جدید؛ رابطه بین متغیر رضایت-مندی از کیفیت محیط مسکن با سن رابطه معکوس و معنادار، ولی با میزان تحصیلات و مدت سکونت در محله رابطه مستقیم و معنادار، و در رابطه با مدت سکونت در روستا رابطه معناداری برقرار نمی باشد. در بررسی مقایسه میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن بر جنس و وضعیت تأهل افراد، نمرات کسب شده نشان از یکسانی نمره رضایت مندی در بین گروههای جنسی و وضعیت تأهل بوده است. در مدل رگرسیونی بافت قدیم، از بین متغیرهای مستقل، متغیر مدت سکونت در محله بیشترین تأثیر را بر متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن و پس از آن مدت سکونت در روستا، وضعیت تأهل، جنس، میزان تحصیلات و سن در تبیین آن نقش داشته اند. در بافت جدید، متغیر میزان تحصیلات بیشترین تأثیر و پس از آن سن، مدت سکونت در محله، مدت سکونت در روستا،و ضعیت تأهل و جنس، به ترتیب در تبیین متغیر رضایت مندی کیفیت محیطی مسکن تأثیر داشته اند. نتایج به دست آمده از مدل تجربی تحقیق(SEM) نشان دهنده برازش نسبتاً مناسب مدل با توجه به داده های جمع آوری شده، نوع سوالات طرح شده، مفاهیم، مقوله بندی ها و چارچوب منتخب در پژوهش بوده است.
بررسی پراکنش خوشه های فضایی روستاهای گردشگری و ارتباط آن با شکل گیری هسته های جمعیتی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک اولین قدم در خصوص ساماندهی روستاهای گردشگری، توجه به شیوه استقرار و پراکنش فضایی آنها و نتایج مترتب بر آن می باشد. در ادبیات علمی برنامه ریزی فضایی، شیوه استقرار و پراکنش کلیه پدیده های جغرافیایی را در قالب سه الگوی خوشه ای، پراکنده و تصادفی طبقه بندی می کنند. از سوی دیگر در این چارچوب، علاوه بر پراکنش پدیده ها، می توان ابعاد دیگری از سایر ویژگی های آنها را در ارتباط با موقعیت فضایی شان مورد ارزیابی قرار داد و به ابعاد کامل تری از نحوه توزیع عوارض در فضا آگاهی پیدا کرد. با توجه به آنچه گفته شد قدم اول در بررسی روستاهای گردشگری، نحوه الگوی استقرار آنها در قالب الگوهای خوشه ای، پراکنده و تصادفی و در قدم بعد توجه به ابعاد دیگر این روستاها در ارتباط با موقعیت جغرافیایی آنهاست. به عبارتی آیا طی دوره زمانی مشخص، روستاهای پیرامون یکدیگر، ویژگی های مشابه نیز پیدا کرده اند؟ این بررسی از آن جهت حائز اهمیت است که می توان در کنار خوشه های فضایی استقرار، خوشه های دیگری نیز از سایر ویژگی های نقاط روستایی مشاهده کرد. این موضوع مبین آن است که آیا خوشه های فضایی، موفق به شکل بندی هسته های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی نیز شده اند؟
تحلیل آثار زیست محیطی گردشگری خانه های دوم از دیدگاه جامعه میزبان و مهمان (مطالعه موردی: روستاهای ناحیه دوهزار، شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم، یکی از الگوهای مهم گردشگری در نواحی روستایی است که آثار و پیامدهایی را در فضاهای روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. هدف مقاله حاضر، بررسی آثار و پیامدهای زیست محیطی گردشگری خانه های دوم در منطقه دوهزار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز، به روش تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. درحال حاضر 640 خانه دوم در منطقه استفاده می شود که تقریباً 50 هکتار از کل اراضی منطقه، بر اثر توسعه این نوع گردشگری تغییر کاربری داده است. یافته ها بیانگر آن است که این نوع گردشگری، در منطقه دوهزار گسترش زیادی داشته است و اعضای جامعه مورد مطالعه، به آثار و پیامدهای منفی زیست محیطی گردشگری خانه های دوم اذعان دارند، اما در زمینه آثار و پیامدهای زیست محیطی این نوع گردشگری، بین دیدگاه های ساکنان محلی و صاحبان خانه های دوم اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین از دیدگاه هردو گروه، مهم ترین پیامد زیست محیطی توسعه گردشگری در روستاهای دهستان دوهزار، مربوط به گویه های تغییر کاربری اراضی است که البته تفاوت معناداری بین دو دیدگاه وجود دارد. همچنین کمترین تفاوت در دیدگاه های این دو گروه، در آلودگی محیط و چشم انداز ظاهری است. تفاوت میانگین ها در دو گروه 3/0 است.
عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه های دولت ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اصلی ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت های خدماتی – بهداشتی در روستا است. همچنین یافته ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل های مختلف می تواند باعث توسعه ی فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی ترین نقطه ضعف در راستای توسعه ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است.
تبیین تأثیر الگوهای اسکان مجدد بر توسعة پایدار روستایی مطالعة موردی: روستاهای سیل زدة شرق استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد است آثار طرح های اسکان مجدد را در روستاهای سیل زدة شرق استان گلستان ارزیابی کند و میزان هماهنگی یا ناهماهنگی این طرح ها را با اهداف توسعة پایدار روستایی برسنجد. جامعة آماری تحقیق حاضر، ساکنان شهر جدید پیشکمر (تجمیع 11 روستا) و ساکنان سه روستای جابه جاشده به صورت محدود هستند. برای تعیین تعداد پرسشنامه های مورد نیاز تحقیق از فرمول کوکران استفاده شد و 279 خانوار برای تکمیل پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای مقایسة دو الگوی جابه جایی محدود و تجمیع، از آزمون t نمونه های مستقل استفاده شد. مقایسة دو الگوی جابه جایی محدود و جابه جایی توأم با تجمیع روستاها در منطقة مطالعه شده نشان داد که هریک از الگوهای پیشنهادی دارای مزایا و معایبی هستند. بررسی ها نشان دهندة عملکرد ضعیف دو الگوی بررسی شده در بعد اقتصادی توسعة پایدار و عملکرد مثبت در ابعاد اجتماعی و کالبدی هستند. با توجه به رویکرد توسعة پایدار که در آن رسیدن به پایداری منوط به پایداری در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است، به نظر می رسد که جوامع مطالعه شده در پژوهش حاضر فاقد پایداری کافی هستند. دستیابی به پایداری نیازمند بهبود شاخص های اقتصادی ازطریق توانمندسازی جوامع محلی و بهبود شاخص های اقتصادی است.
مکان یابی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان خانمیرزا شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین روش های توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه حدود یک چهارم از تولیدات کشاورزی در نتیجه ی نبود صنعت و امکانات تبدیل و نگهداری ضایع می شود، صنایع فرآوری کشاورزی می تواند در راستای جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی، ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی، افزایش سطح درآمد روستائیان، بالا بردن بهره وری بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال صنعتی در مناطق روستایی و نیز به عنوان جزئی از فرآیند توسعه روستایی ایفای نقش کنند. هدف از این پژوهش مکان یابی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در دهستان خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که جهت رتبه بندی 8 روستای پرجمعیت و بالای 200 خانوار، از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ی ویکور و شیوه های تحلیلی استفاده شده است. بر پایه ی یافته های پژوهش، شاخص های هفت گانه ی (جمعیت، سطح زیرکشت، متوسط تولیدات، راه ارتباطی، منابع آب، خدمات زیربنایی و توپوگرافی) صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که روستاهای ده صحرا، شاهقریه و برجویی به واسطه ی قرارگیری در مسیر راه ارتباطی و همچنین تمرکز امکانات و تأسیسات زیربنایی بهترین رتبه را دارا بوده است. در مقابل روستاهای ده چنار، بردبر و کلامویی به دلیل جمعیت فعال کم، بعد مسافت و دسترسی دشوار، پایین ترین مقدار مطلوبیت را برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی را در بین روستاهای نمونه به خود اختصاص داده است.
آسیب شناسی توسعه گردشگری در سکونتگاه های روستایی استان گیلان مورد:دهستان دیلمان، شهرستان سیاهکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان ابزاری مفید برای رشد اقتصادی در نواحی روستایی نقش غیر قابل انکاری داشته و بعنوان یک نیروی مؤثر در تحولات این مناطق محسوب می شود. اما تداوم این فعالیت در طول زمان واجد پیامدهایی است که دگرگونیهایی نظیرتعدد در سبک معماری و جانمایی کاربریها خارج از محدوده تعریف شده، تغییر در کاربریهای کشاورزی و به حاشیه رفتن فعالیتهای کلاسیک و ریشه دار در نواحی روستایی و همچنین عدم رعایت نظام کاربری اراضی از جمله آنهاست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و مشاهده و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای ناشی از توسعه گردشگری در یکی از نواحی روستایی استان گیلان (دهستان دیلمان شهرستان سیاهکل) می پردازد. ناحیه جغرافیایی این پژوهش یکی از محدوده های اکوتوریستی گیلان است که در طی دهه اخیر و بدلایلی که در این مقاله بدانها پرداخته خواهد شد شدیدترین تغییرات فضایی-کالبدی را در بستر محیطی خویش دیده و روند این تغیرات با شتاب چشمگیری در حال افزایش است. در واقع این مقاله تلاش دارد تا گسترش تفکر سرمایه داری و نقش آن در کثرت عناصر کالبدی با هویت های مختلف و مالاً کاهش عناصر وحدت بخش مکانی را درناحیه به تحلیل بکشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد به طور متوسط روزانه در حدود 230نفر گردشگر به منطقه وارد می شوند و بر همین اساس علیرغم کاهش 31 درصدی در جمعیت روستایی در فاصله سرشماریهای سال 1375 و 1385، درخواست برای ساخت و ساز در این ناحیه 25 درصد افزایش داشته است. علیرغم اینکه تمامی روستاهای بالای 50 خانوار ناحیه و همچنین مرکز اداری-سیاسی آن (شهر دیلمان) برخوردار ازطرح فیزیکی- کالبدی هستند لیکن سرعت تغییرات در چشم انداز جغرافیایی ناحیه به گونه ایی است که مدیران نیز عملاً در دام منفعت مالی حاصل از این امر از سازماندهی این فضاهای بکر و مستعد غافل شده و ضرورت آنرا به فراموشی سپرده اند. تداوم این وضعیت می تواند به انحصارگرایی فضاهای جغرافیایی و از آن مهمتر تخریب منابع و واگرایی از اهداف و برنامه های توسعه پایدار ناحیه دیلمان بیانجامد.
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی مدیران محلی از خدمات سازمان های محلی مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل رضایت مدیران محلی از عملکرد سازمان های محلی فعال در نواحی روستایی شهرستان شیروان و چرداول (استان ایلام) انجام شده است. حوزة پژوهش، تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان است که در زمان پژوهش، شورای اسلامی داشته اند و جامعة آماری تحقیق نیز تمامی اعضای شورای اسلامی این روستاهاست. به دلیل ضرورت آگاهی از میزان رضایت روستاییان تمامی روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع، 445 پرسشنامة بسته از 168 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. در این پژوهش، برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر مدیران محلی از آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای و برای مقایسه و سطح بندی رضایتمندی، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد روستاییان، در مجموع از عملکرد سازمان های محلی، رضایت اندکی دارند. در این میان، روستاییان دهستان زردلان با امتیاز 5/3 (در بازة یک تا پنج) کمترین و روستاییان دهستان کارزان با امتیاز 53/3 بیشترین رضایت را از خدمات عمومی اعلام کردند. خدمات رسانة جمعی (رادیو و تلویزیون)، آنتن دهی موبایل، بیمة روستاییان و خدمات آموزش ابتدایی، بیشترین امتیاز رضایتمندی جامعة آماری را کسب کردند و در نهایت، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص عمومی برخورداری، و ارتباط معکوس و معناداری بین شاخص میانگین فاصلة دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
تحلیل مهارت های کارآفرینی زنان در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در فرایند توسعه کارآفرینی، داشتن مهارت و خلاقیت است؛ این امر به ویژه در جامعه زنان روستایی می تواند مفیدتر باشد، به طوری که مهارت های کارآفرینانه زنان در بازار کار و مشارکت در فعالیت های اقتصادی اجتماعی، به یکی از شناسه های مهم توسعه انسانی تبدیل شده است. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی مهارت های کارآفرینی زنان در نواحی روستایی می پردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در بخش مرکزی شهرستان فریمان، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 209 نفر تعیین شد. اطلاعات به دست آمده در نرم افزارهای SPSS و GIS و تحلیل خاکستری در قالب پرسش نامه بررسی شد. آلفای کرونباخ پرسش نامه 96/0 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی و قابل اعتماد بودن آن است. یافته ها نشان داد در روستاهای بررسی شده، در هفت مهارت مطالعه شده از لحاظ مقایسه میانگین مهارت مدیریتی، قوی و از لحاظ مهارت تکنیکی و فنی، ضعیف هستند. همچنین بین متغیرهای فردی و مهارت کارآفرینی همبستگی مثبت و معنادار با شدت متوسط تا قوی وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی تحلیل خاکستری، سه روستای قلعه نو فریمان با ضریب 87/2، سنگ بست با ضریب 83/2 و عشق آباد با ضریب 82/2 بیشترین درجه خاکستری را در مقایسه با دیگر روستاهای نمونه به دست آورده اند و از نظر مهارت کارآفرنی زنان در وضعیت مطلوب تری قرار دارند.
ارزیابی وضعیت سواد کشاورزی پایدار کارشناسان کشاورزی: مطالعه موردی استان های تهران و البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزشیابی سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان (دانش، نگرش، حساسیت و نگرانی) و ارزیابی اثرات متغیرهای اقتصادی- اجتماعی (جنسیت، سطح سواد، تجربه و منبع اطلاعاتی) بر آن انجام شد. 180 نفر از کارشناسان کشاورزی در استان تهران و البرز با استفاده از پرسشنامه ای شامل چهار بخش: دانش (17 گزینه)، نگرش (10 گزینه)، حساسیت (18 گزینه) و نگرانی (19 گزینه) مورد پرسش قرار گرفتند. این کارشناسان، سابقه شرکت در دوره های آموزشی کشاورزی پایدار را داشتند. تحلیل داده ها نشان داد که کارشناسان، نگرش، حساسیت و نگرانی بالایی نسبت به پایداری کشاورزی داشتند، درحالی که سطح دانش کشاورزی پایداری، متوسطی داشتند. به منظور بررسی اثرات متغیرهای اجتماعی- اقتصادی بر سطح سواد، شش آزمون تحلیل فاکتوریل یک طرفه انجام شد. نتایج نشان داد که جنسیت بر میزان نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی و سطح سواد و تجربه کاری نیز بر دانش و نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی، اثر معنی داری دارند. نتایج همچنین نشان داد که کارگاه های آموزشی و رسانه ها، اثرات معنی داری بر سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان داشتند. بر اساس این نتایج، چارچوبی برای برنامه ریزی باهدف توسعه سواد کشاورزی پایدار پیشنهاد شد.