فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فقر از مهم ترین چالش هایی است که جوامع به ویژه جوامع روستایی با آن مواجه بوده و ازاین رو رویکردهای مختلفی برای کاهش و ریشه کن کردن فقر مطرح شده است. از رویکردهای مشهور در این رابطه، رویکرد معیشت پایدار است که در دهه 1980 مطرح شد. ابزارهای مختلفی برای دستیابی به اهداف این رویکرد مدنظر بوده که گردشگری به عنوان جدیدترین این ابزارها توجه زیادی را به خود جلب نموده است. در این مقاله بُعد سرمایه های معیشتی یعنی سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در ارتباط با فعالیت های مرتبط با گردشگری بررسی شده است. برخی از نواحی روستایی با توجه به قابلیت های طبیعی که دارد، توانسته به عنوان جامعه میزبان گردشگران عمل نموده و از این طریق در وضعیت معیشتی خود تغییرات زیادی را به وجود آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این مقاله، 10 روستای گردشگرپذیر دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان است که از این تعداد روستا، تعداد 297 نفر که سرپرست خانوار نیز بودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به اهداف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین که در زمینه برنامه ریزی روستایی، گردشگری، گردشگری روستایی و توسعه ی روستایی فعالیت داشته اند، تأیید و پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که مقدار آن برابر با 0.83 به دست آمده است. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها از مدل فولر سلسله مراتبی و برای رتبه بندی و تعیین وضعیت روستاها از مدل ORESTEاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت سرمایه های معیشتی روستائیان ناشی از فعالیت های گردشگری در روستاهای مورد مطالعه مساعد نیست، با این وجود روستای گلیرد نسبت به سایر روستاها وضعیت مناسب تری را دارا بوده است.
سنجش تاب آوری محیطی روستاهای در معرض خطر زلزله (مطالعه موردی: دهستان معجزات در شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوانح طبیعی مثل زلزله، خشک سالی، سیل و غیره به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که همیشه خطری جدی برای توسعه، به خصوص توسعه روستایی هستند. جهت کاهش آسیب های ناشی از سوانح طبیعی باید ظرفیت و توان روستاها را برای مقابله با این حوادث بالا برد. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری محیطی در روستاهای دهستان معجزات است.
روش: در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف تأمین شد. جامعه آماری، ۶۴۱۳ نفر از روستاهای در معرض زلزله دهستان معجزات بوده است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها ۳۶۲ نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل های توصیفی و آزمون های t برای نمونه های مستقل، هم بستگی، فریدمن، تحلیل واریانس یک طرفه و از تکنیک های پرومته و الکتره ۱ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی روستاها در سطح مطلوب است و افراد بی سواد دارای میانگین تاب آوری اجتماعی بیشتری هستند؛ اما تاب آوری نهادی-سازمانی در سطح تا حدی مطلوب قرار گرفته است. همچنین، بین ابعاد مختلف تاب آوری رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بین روستاهای مورد مطالعه روستاهای دوران و رامین، تاب آوری بالا و روستاهای چورزق، سقل طولی، ریحان و باروت آغاجی تاب آوری پایینی داشته اند.
راه کارهای عملی: بهبود بسترهای نهادی و سازمانی و ایجاد رابطه دوطرفه بین سازمان های محلی و مردم روستایی، افزایش مشارکت در بین افراد و بهبود وضعیت زیرساختی روستاها پیشنهاد می شود. بررسی دلایل پایین بودن تابْ آوری روستاها و ارائه راه کار جهت افزایش تاب آوری برای تحقیقات آینده پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: تاب آوری روستاهای دهستان معجزات برای اولین بار و با تمام ابعاد مورد مطالعه قرار گرفته است و این امر جنبه نوآوری پژوهش است. هم چنین، به دلیل وجود گسل های فراوان در نزدیکی روستاهای مورد بررسی میزان آسیب پذیری روستاها و تاب آوری آن ها در برابر زلزله دارای اهمیت اساسی است.
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلان شهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیت ها و برنامه های توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاین رو اندیشمندان بارها بر ارزش ها و اهداف سه گانه توسعه پایدار تأکید کرده اند که دربرگیرنده ابعاد زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فرهنگی است. آنان به صراحت بیان داشته اند که دستیابی به توسعه پایدار بدون هم گرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آن ها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروه هایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و هم گرایی یا کارکردهای مشترک بین آن ها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذی نفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی به دست آمد که از طریق ماتریس قدرت علاقه انتخاب شده بودند. روش نمونه گیری هدفمند این مطالعه از نوع گلوله برفی بود. یافته های پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی پایداری لازم را نداشت؛ به طوری که ارتباط و تعادلی بین ابعاد سه گانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسی شده یافت نشد. به نظر می رسد ناپایداری فعالیت های گردشگری در روستای مطالعه شده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذی نفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزش های لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذی نفعان.
ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.
بررسی آثار اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مطالعه موردی : دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکاتب مختلف توسعه، سرمایه گذاری را از اصول بنیادین خود قلمداد می کنند. وجود سرمایه امکان بهره برداری و بهره وری از محیط پیرامون را فراهم می کند و به خصوص در نواحی روستایی، می تواند توسعه ی پایدار را به همراه داشته باشد. امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین و کشاورزان خرده پا و غیره) تاکید و اعتقاد دارند فقر در حال حاضر مهم ترین تهدیدکننده ی محیط زیست می باشد. در طیّ سه دهه اخیر رویکرد اعتبارات خرد با هدف دسترسی فقرای روستایی به منابع مالی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه اجرا و نتایج موفقیت آمیزی را به همراه داشته است. مقاله ی حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که اعطای این اعتبارات تا چه میزان بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مؤثر بوده است. شناسایی میزان تأثیرات این راهبرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی هدف مقاله ی حاضر می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) می باشد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل روستاهای دهستان غنی بیگلو می باشد که از بین 33 روستای این دهستان 4 روستا با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی و ساده انتخاب و پرسشنامه ها از میان تمام خانوارهای دریافت کننده اعتبارات تنظیم گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آماره t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، این اعتبارات نتوانسته است توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی را در پی داشته باشد، اما رابطه ی معناداری میان افزایش میزان اعتبارات و بهبود شاخص های توانمندسازی اقتصادی وجود دارد.
تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی روستاهای شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی عرصه ای است که تقاضای زیادی برای کاربری اراضی آن وجود دارد، روستا منبعی شکننده و آسیب پذیر در برابر تغییرات محیطی و انسانی است و با توجه به محدودیت زمین و ارزش معیشتی آن در نواحی روستایی، در صورت بهره گیری از زمین های موجود و استفاده ی آن در ساخت و سازهای غیر اصولی و بی رویه، آنگاه برای احداث اماکن خدماتی و ضروری در نواحی روستایی با کمبود زمین مواجه خواهیم شد.
در نواحی روستایی شهرستان تنکابن بسیاری از اراضی که معیشت روستاییان بر آن متکی است، با افزایش تقاضا برای ساخت و ساز از باغات و مزارع حاصل خیز به کاربری مسکونی و کاربری های وابسته به آن تبدیل شده است، اما محرک اصلی این فرایند مجموعه انگیزه هایی است که به صورت تقاضا از طرف بومیان روستا و غیر بومیان مطرح شده است. جاذبه های جغرافیایی از لحاظ طبیعی و انسانی در روستاها، باعث افزایش تقاضا برای زمین و تغییر کاربری اراضی و چشم اندازهای روستاها شده است. این تحقیق درصدد است، به تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی در روستاهای شهرستان تنکابن با روش توصیفی- تحلیلی بپردازد. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار spss انجام شده است.
نتایج نشان داد با عنایت به میانگین پاسخ های به دست آمده، تأثیر عناصر طبیعی و انسانی بر تقاضای اجتماعی و کاربری اراضی به طور یکسان بوده است و تغییرات کاربری اراضی ناشی از تقاضای افراد غیر بومی، بیشتر از تقاضای افراد بومی در روستاهای شهرستان تنکابن مؤثر می باشد و با توجه به سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 0.05می توان ادعا نمود، توافق معناداری در این زمینه بین پاسخ گویان وجود دارد.
ارزیابی تأثیر برنامه های ترویجی بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (دهستان استرآباد شمالی) است. برای دست یابی به این هدف از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای 20 سال است که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 206 زن روستایی به عنوان نمونه در 6 روستای دهستان استرآباد شمالی به-صورت تصادفی موردپرسشگری قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (76/0). داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شدند. در این پژوهش، بر روی میانگین میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی و تأثیر فعالیت های آموزشی و ترویجی بر میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های مختلف کشاورزی بحث شده است. نتایج نشان داد در جامعة موردمطالعه، میانگین کل مشارکت زنان در فعالیت های مختلف معادل 04/2 به دست آمد که براساس آزمون Tمیانگین مشارکت کمتر از حد متوسط است. همچنین، نتایج حاصل حاکی از این هستند که بیشترین مشارکت زنان در امور دامداری با میانگین 29/3، در امور باغداری با میانگین 52/2 و در امور زراعی با میانگین 37/2 که نشان دهندة مشارکت بیشتر زنان روستایی در فعالیت های دامداری است. براساس آزمون Anova عواملی چون سن، سواد، بعد خانوار و وضعیت تأهل با میزان مشارکت زنان رابطة معنا-داری دارند. برنامه های آموزشی و ترویجی نیز با 02/3، نشان دهندة تأثیر بیشتر برنامه های آموزشی و ترویجی در بیشترشدن میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی هستند. 6/63% از زنان روستایی پاسخ گو به پرسش نامه بیان کردند که تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی می تواند به طور متوسط تأثیرگذار باشد.
تنگناهای توسعه فیزیکی- سکونتی در روستاهای درّه ای غرب شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای درّه ای غرب شهرستان مشهد که در ارتفاعات بین 1400 تا 1900 متری از سطح دریا در بخش طرقبه شهرستان مشهد و در دامنة شمالی رشته کوه های بینالود استقرار یافته اند، به دلیل ناهمواری و شیب تند اراضی با مشکلات بسیار در زمینة توسعة فیزیکی به ویژه در بخش مسکن و تأسیسات مواجه می باشند. مطالعات انجام شده روی دویست خانوار نمونه از 1796 خانوار ساکن در روستاهای نمونه نشان می دهد که تنگناهای فیزیکی موجود سبب مهاجرت و کم جمعیّتی روستاهای درّه ای مورد مطالعه گردیده و بعضی از روستاها در حال تخلیه جمعیّت می باشند؛ در حالی که تعداد زیادی از این روستاها دارای موقعیّت بسیار مناسب توریستی – به ویژه به لحاظ استقرار در حاشیه شهر پر جمعیّت و زیارتی مشهد - بوده و برنامه ریزی های لازم می تواند موقعیّت مناسبی را از نظر جذب و ماندگاری جمعیّت در این روستاها سبب گردد. واژگان کلیدی: روستاهای درّه ای، توسعة فیزیکی روستاها، مساکن روستایی، برنامه ریزی روستایی، شهرستان مشهد.
مکان یابی محل دفن مناسب پسماندها در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: نقاط روستایی شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست روستاها از جمله ضرورت های توسعه روستایی محسوب می شود. یکی از مسایلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. در این مقاله با توجه به پیچیدگی عوامل تأثیرگذار در انتخاب محل دفن بهداشتی زباله، ضرورت استفاده از فن آوری های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تلفیق آن با سایر امور مدیریتی و برنامه ریزی مطرح شده است. در این مقاله از سیستم های پشتیبانی تصمیم سازی فضایی (SDSS) برای مکان یابی محل دفن زباله های سکونتگاه های روستایی نمونه در شهرستان خواف استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل لایه های اطلاعاتی مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله و همپوشانی لایه ها، محدوده روستاها به صورت کاملاً مناسب، مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب برای مکان یابی محل دفن زباله پهنه بندی گردید. در مقایسه تطبیقی بین یافته های پژوهش و مکان فعلی دفن زباله در روستاهای نمونه، مشخص گردید که مکان دفن زباله در اکثریت روستاهای مورد مطالعه در پهنه نسبتاً مناسب و نامناسب قرار دارند و فقط در سه روستای چمن آباد - ولی آباد، سیجاوند و چاه زول مکان دفن زباله در پهنه کاملاً مناسب و مناسب قرار گرفته است. با توجه به یافته های تحقیق و جهت جلوگیری از آلودگی محیط زیست، برقراری یک سیستم مدیریتی امن جهت ساماندهی پسماندهای تولیدی منطقه مورد مطالعه امری لازم و ضروری می باشد؛ و از آن جایی که مکان یابی محل دفن زباله در نواحی روستایی مقوله صرفاً خاص برای یک روستا نیست، پیشنهاد می شود یک مکان مناسب برای مجموعه ای از روستاهای همگن و نزدیک به هم مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل تغییرپذیری وضعیت گردشگری شهرهای واقع در اطراف دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صنعت گردشگری، علاوه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، عوامل محیطی نیز نقش مهمی را در توسعه گردشگری و هم چنین جذب گردشگر ایفا می کنند. تغییرات اقلیمی می تواند بر چگونگی انتخاب مقصد از سوی گردشگران تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. دریاچه ارومیه یکی از پدیده های نادر جهانی بوده و از قابلیت های فراوانی برای ارائه الگویی موفق از گردشگری پایدار برخوردار است. در این مطالعه به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر پتانسیل های توریستی شهرهای واقع در دریاچه ارومیه با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی پرداخته می شود. با شناخت این توانمندی ها و محدودیت ها، برنامه ریزی برای گردشگری استان روند بهتری به خود می گیرد، که بهبود بخشیدن به این روند می تواند هم به پیشرفت بعد گردشگری و هم به بعد اقتصادی منطقه به گونه مستقیم و غیر مستقیم کمک نمایید. جهت اولویت بندی شهرهای مورد مطالعه از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که: بدنبال بحران زیست محیطی و پسروی آب دریاچه ارومیه شاهد کاهش جذابیت مناطق مورد توجه گردشگری فعلی و جابجایی مکانی اولویت های گردشگری به جنوبی ترین مناطق شهری دریاچه ارومیه به ترتیب شامل شهرستان های بوکان، تکاب و شاهین دژ می باشیم.
جغرافیای بلاد و نواحی: عشایر خوزستان (قبائل سگوند)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر ساختارهای انسانی مورد نیاز برای توسعه فناوری اطلاعات در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان خراسان رضوی)
حوزههای تخصصی:
امروزه تلاش برای فراهم کردن دسترسی همگانی به فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و هر کدام راهکارهایی را بدین منظور به کار برده اند. اما راهکار غالب برای ایجاد دسترسی همگانی به اطلاعات و خدمات الکترونیکی در مناطق روستایی ایجاد مراکز ارتباط از راه دور یا مراکز فنّاوری اطلاعات است. در مقّرر شده که در ده هزار روستای « تجهیز ده هزار مرکز فنّاوری اطلاعات و ارتباطات روستایی » ایران نیز براساس طرح کشور مرکز فنّاوری اطلاعات ایجاد شود. اما با توجه به تجارب جهانی، برای اینکه این مراکز بتوانند در توسعة روستایی نقش آفرین باشند، باید علاوه بر زیرساخت های فنّی، زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی نیز در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی (روستا) فراهم باشد. از جمله زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی که در بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات مؤثر هستند؛ می توان به احساس نیاز به فنّاوری اطلاعات، آگاهی در مورد اثرات این فنّاوری، تمایل به هزینه کردن در این زمینه، باورهای فرهنگی مثبت و مهارت های پایه، انگلیسی و کامپیوتری اشاره نمود. در این تحقیق این ساختارهای انسانی لازم برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و به منظور مشخص شدن وزن و اهمیت هر یک از این عوامل از نظر 20 نفر از کارشناسان استفاده شد. همچنین تعداد 350 نفر از جمعیت 15 سال به بالای روستاییان استان خراسان رضوی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین وضعیت موجود روستاییان نمونه استان خراسان رضوی از نظر متغیرهای تمایل و مهارت تا سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات فاصله معناداری وجود دارد. بدین معنا که شرایط روستاییان از نظر این دو متغیر برای بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات در سطح مناسبی نیست. اما بین متغیرهای احساس نیاز، آگاهی و باورهای فرهنگی روستاییان با سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان فاصلة معناداری وجود ندارد و این بدان معنی است که روستاییان استان خراسان برای استفاده از فنّاوری اطلاعات احساس نیاز کرده و باورهای فرهنگی غلط و مانع کاربرد این فنّاوری، در جامعه وجود ندارد. در ضمن نسبت به فواید و مضرات فنّاوری اطلاعات آگاهی نسبی را دارند. بنابراین هر گونه برنامه ریزی برای توسعة فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی باید با توجه به ضعف موجود در سطح مهارت های روستاییان و تمایل آنها برای سرمایه گذاری و هزینه کردن در این زمینه انجام شود.
تحلیل فضایی ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستایی شهرستان روانسر در مواجهه با خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی سطح کلی ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستای نسبت به خشکسالی، به منظور مدیریت اثربخش روستاها از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است، چرا که با شناسایی و رتبه بندی توان سازگاری دهستان ها، اتخاذ استراتژی های مدیریتی متناسب جهت کاهش آسیب های ناشی از خشکسالی میسر می گردد. در این راستا، هدف کلی پژوهش حاضر اولویت بندی سطح ظرفیت سازگاری نسبت خشکسالی در بین چهار دهستان بخش مرکزی شهرستان روانسر در استان کرمانشاه است. به این منظور در تحقیق کمّی حاضر، پنج شاخص موثر و مهم سنجش ظرفیت سازگاری نسبت به خشکسالی یعنی میزان دانش سازگاری، به کارگیری استراتژی های سازگاری، وجود منابع و نهاده های لازم برای سازگاری، دسترسی به منابع و نهاده های لازم برای سازگاری و میزان مشاوره دریافتی در رابطه با روش های سازگاری، براساس بررسی ادبیات تحقیق، انتخاب گردید. سپس با استفاده از آزمون T تک نمونه ای یک طرفه، میزان تاثیرگذاری هر یک از شاخص های فوق الذکر بر ظرفیت سازگاری روستاییان از دیدگاه دهیاران بخش مرکزی شهرستان روانسر (N=48) که به روش سرشماری انتخاب شدند، بررسی و تایید گردید، در مرحله ی بعد برای تعیین وزن شاخص های مذکور، با استفاده از تکنیک گلوله برفی و روش نمونه گیری هدفمند، 10 نفر از خبره گان و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان روانسر انتخاب و از نظرات آنان بهره گرفته شد. نتایج پژوهش با استفاده از تکنیک TOPSIS براساس شاخص های مذکور، نشان داد که مناطق روستایی دهستان های حسن آباد و زالواب در شهرستان روانسر استان کرمانشاه بیشترین ظرفیت سازگاری را نسبت به خشکسالی داشتند، در حالی که دهستان های بدر و دولت آباد به ترتیب ظرفیت سازگاری کمتری را نسبت به خشکسالی دارا بودند. یافته های این پژوهش می تواند توصیه هایی برای برنامه ریزان روستایی جهت مدیریت موثر بحران خشکسالی به منظور کاهش آسیب پذیری و ارتقای تاب آوری روستاییان داشته باشد
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
تحلیل شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه مرزی میلک بر روستاهای ناحیه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اماکن تجاری و به ویژه بازارچه های مرزی به دلیل خاصیت سود آوری خود، همواره انسان، کالا و سرمایه را از نقاط محلی، منطقه ای، ملی و گاهاً فراملی به سوی خود جذب می کند که این امر می تواند باعث پیشرفت اقتصادی مکان های زیستی گردد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل شعاع اثرگذاری بازارچه مرزی میلک اقدام شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی – تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تمامی روستاهای دارای ارتباط اقتصادی با بازارچه مرزی میلک بوده است. برای گردآوری اطلاعات میدانی با توجه به فاصله روستاهای مورد مطالعه با مرز و با روش نمونه گیری طبقه بندی تعداد 18 روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 324 خانوار به عنوان نمونه مورد سوال قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که بازارچه مرزی میلک در زمینه جذب کالا و سرمایه، علاوه بر بحث منطقه ای، دارای بُرد و شعاع اثرگذاری ملی و گاهاً فراملی است، در زمینه جذب نیروی انسانی (کارگر خدماتی) دارای شعاعی در سطح محلی است. همچنین بین سطح توسعه اقتصادی روستاها و فاصله از بازارچه رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد، به طوری که با فاصله گرفتن روستاها از بازارچه، شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه کم و با نزدیک شدن به بازارچه شعاع اثرگذاری آن زیاد می شود.
مکان یابی دهکدة گردشگری در ساحل سد مهاباد با بهره گیری از تکنیک های GIS، AHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین گام ها برای برنامه ریزی گردشگری، مکان یابی سایت های مناسب برای ارائة خدمات موردنیاز گردشگران درقالب دهکده های گردشگری، براساس شناسایی و تجزیه وتحلیل معیارها و شاخص های مختلف است. دریاچة سد مهاباد در شمال غرب کشور و استان آذربایجان غربی، به-عنوان یکی از جاذبه های زیبای گردشگری، هر ساله و به خصوص در ایام تعطیلات، گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند؛ درحالی که فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای توسعة گردشگری و متناسب با نیاز گردشگران است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با انتخاب معیارها و زیرمعیارهای تأثیرگذار در مکان یابی یک سایت مناسب برای ارائة خدمات به گردشگران، بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری در حاشیة دریاچة سد مهاباد انتخاب شود و موردتجزیه وتحلیل قرار گیرد.
روش: در این مطالعه، به دلیل وجود تفاوت در میزان تأثیرگذاری شاخص ها، با استفاده از تکنیک AHP، مقایسة زوجی مؤلفه ها توسط 25 نفر از کارشناسان خبره درزمینة توریسم انجام شد و وزن نهایی هریک از آ ن ها محاسبه گردید. سپس، با توجه به تعداد معیارها و وزن های نهایی زیرمعیارها، لایه های موردنیاز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ایجاد شد و بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری در حاشیة دریاچة سد مهاباد انتخاب گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، براساس درجة مطلوبیت، سه محدوده را به عنوان سایت های مستعد ایجاد دهکدة گردشگری اولویت بندی نمود. سپس، با استفاده از تحلیل SWOT، مکان الف به عنوان بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری شناسایی شد.
راهکارهای عملی: برای توسعة گردشگری در محدودة موردمطالعه، براساس روش SWOT، راهبردهای SO، ST، WO و WT پیشنهاد گردید.
اصالت و ارزش: استفاده و به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و امکان سنجی قابلیت های گردشگری مناطق جغرافیایی، می تواند گام مهمی برای برنامه ریزی اصولی فعالیت های گردشگری به شمار آید و از این طریق زمینه را برای تسهیل توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع و نیز دست یافتن به اهداف توسعة پایدار فراهم نماید.
ارزیابی آسیب پذیری فیزیکی سکونت گاههای روستایی در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس مطالعه موردی( روستاهای دهستان چالان چولان شهرستان درود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت وطراحی فرایند تحلیل مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس در رتبه بندی سکونتگاههای روستایی بر اساس میزان آسیب پذیری فیزیکی در برابر مخاطرات (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی می باشد. بدین منظور برای شناسایی شاخص های آسیب پذیری با تأکید ویژه بر مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی آسیب پذیری بهره گرفته شد. بر این اساس 13 شاخص شناسایی گردید و مبنایی برای جمع آوری اطلاعات میزان آسیب پذری روستاهای مورد مطالعه در دهستان چالان چولان پس از زلزله سالا 1385 شد. این اطلاعات جمع آوری شده در فرایند انجام کار پس از نرمال سازی شاخص ها و وزن دهی به آنها در فرایند مدل کوپراس مورد استفاده قرار گرفتند و بر اساس آن روستاهای مورد مطالعه رتبه بندی شدند. نتایج مدل کوپراس نشان می دهد روستاهای باباپشمان، دوسر و گاراژ به ترتیب بیشترین آسیب پذیری و روستاهای حشمت آباد، بهزاد آباد و احمدآباد کمترین آسیب پذیری را در زلزله سال 1385 دشت سیلا خور لرستان داشته اند
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری و سطح بندی دهستان های استان زنجان با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و پرستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستائی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستائی اهمیت به سزائی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستائی جهت ارائه طرح ها و برنامه های توسعه نوعی ضرورت محسوب می شود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستائی در زمینه های مختلف با استفاده از روش های کمی نقش مهمی در این فرایند دارد. در این مقاله با بهره گیری از ""مدل های شاخص مرکزیت"" و ""پرستون"" و استفاده از 45 شاخص در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی) به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستان های استان زنجان پرداخته شده است. امکانات محیطی، مجاورت و فاصله نزدیک با مراکز شهری، کانون ها و محورهای توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنائی عمده نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستائی استان دارد. نتایج نشان می دهدکه این دهستان ها، از لحاظ میزان برخورداری، در هر یک از ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی - درمانی و کشاورزی) با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند؛ به طوری که 9 دهستان از مجموع 46 دهستان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی در سطح محروم و تنها یک دهستان در سطح بسیار برخوردار قرار دارد. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستائی ایجاب می کند.