فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 33
حوزههای تخصصی:
گردشگری جنگ به عنوان گونه ای جدید از بازار پرتنوع گردشگری است. برای جذب آن ها به مقصد موردنظر باید نیازها و انگیزه های گردشگران را برآورده نمود. به منظور دستیابی به این امر در ابتدا نیاز است که مطالعات امکان سنجی به منظور شناسایی این انگیزه ها در مقاصد گردشگری انجام و سپس به دنبال حصول این شناخت؛ سعی در برآوردن آن ها نمود. ضرورت این امر در گونه های جدید و خاص گردشگری به مانند گردشگری جنگ، اهمیتی دوچندان دارد. پژوهش کاربردی حاضر نیز که آمیخته ای از هر دو روش کمی و کیفی بوده، به منظور دستیابی به این هدف یعنی شناسایی انگیزه های گردشگران جنگ و برآوردن آن ها در استان کردستان، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. در بخش کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با گردشگران، جهت شناسایی انگیزه هایشان و سپس تحلیل این مصاحبه ها با تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی نیز، با توزیع پرسشنامه ای به صورت تصادفی در میان 400 نفر از گردشگرانی که به روش کوکران از حجم جامعه 360 هزارنفری بازدیدکنندگان مقاصد گردشگری جنگ استان کردستان، انتخاب شدند، اطلاعات گردآوری و مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه ها با بهره گیری از مدل سازی ساختاری در نرم افزار لیزرل، نشان داد که مهم ترین انگیزه های گردشگران، در قالب 41 مفهوم، 10 مقوله؛ شامل: انگیزه های یادگیری، نشر و یادآوری، جاذبه ها، کنجکاوی، نوستالژی و بزرگداشت، خودشکوفایی، ملی گرایانه، ایدئولوژی و عقیده، مذهبی، کسب آرامش و لذت و درنهایت دو مقوله و بعد اصلی انگیزه های کششی و فشاری که در بخش کیفی شناسایی و دسته بندی گردیدند؛ دارای ارتباط و اثر معنی داری با عوامل و سازه مرتبط با خود بوده و در این میان، انگیزه های ملی گرایانه در بخش انگیزه های فشاری با بار عاملی 14/1 و مقدار t محاسبه شده برابر 47/6 و انگیزه های مربوط به بازدید از جاذبه ها در بخش انگیزه های کششی با مقدار بار عاملی برابر 06/1 و مقدار t برابر 18/8، بیشترین تأثیر را در هدایت و ایجاد تقاضای گردشگران به مقاصد گردشگری جنگ استان کردستان، دارا هستند.
بررسی و ارزیابی اصول و معیارهای تاب آوری در پایداری باغات شهری (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از محدودیت های کنونی در بسیاری از شهرها کمبود زمین های باز و خالی برای ساخت وساز است. باغات شهری همواره برای ساخت وساز موردتوجه بوده است زیرا به دلیل واقع شدن در بستر شهر نیازی به ایجاد بستر اولیه توسعه ندارند و از طرفی از کلیه امکانات موجود در اطراف باغات برخوردار خواهند بود. تهدیدهای متعددی از قبیل آتش سوزی، حمله آفات و بیماری ها، تغییر کاربری، تنش های آبی و تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم باغات را تهدید می کند. می توان گفت درصورتی که سازوکار لازم برای مقابله با این تهدیدات در نظر گرفته نشود، میزان خسارت وارده به باغات و احتمال نابودی آن ها افزایش می یابد. حائز اهمیت است درک اینکه در صورت وقوع فشار و بحران در باغات به عنوان یکی از اکوسیستم های شهری، این سیستم تا چه میزان قادر است خود را به حالت اولیه بازگرداند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در میزان تاب آوری باغات شهری و تعیین اهمیت هر یک از آن ها و بررسی این عوامل در منطقه یک شهر تهران می باشد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. ابتدا از طریق جمع آوری اطلاعات و مرور منابع چارچوب نظری پژوهش ایجاد گردید. سپس به منظور بررسی میزان تاب آوری ساختاری </strong> –</strong> طبیعی باغات شهری معیارها و زیر معیارها بر اساس نظر کارشناسان و بررسی مقالات و کتاب های مرتبط تعیین شد. در ادامه مقایسه شاخص ها توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص در حوزه برنامه ریزی محیط زیست، برنامه ریزی شهری و روستایی، شهرسازی، فضای سبز و باغبانی صورت پذیرفت. وزن دهی معیارها با روش </strong> FANP</strong> صورت گرفته است. آماده سازی لایه های رقومی در سیستم اطلاعات جغرافیایی </strong> (</strong> GIS</strong> )، </strong> ENVI</strong> و </strong> FRAGSTATE</strong> انجام شده و سپس لایه ها در محیط </strong> IDRISI</strong> فازی شدند و روی هم گذاری لایه ها در </strong> ARC MAP</strong> انجام شد. نتایج نقشه تاب آوری باغات شهری منطقه یک تهران نشان می دهد که مساحت زیادی از باغات ازنظر مجاورت با کاربری های سازگار وضعیت مطلوبی ندارند و باغات در بخش هایی از نواحی 9 و 10 وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند. همچنین باغات در تمامی نواحی به غیر از بخش هایی از ناحیه 9 در معرض اثرات ساخت وساز و توسعه هستند.</strong>
تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود.
مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.
یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است.
نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224 است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028 دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658 در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68 و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است.
بررسی تأثیر تغییرات نظام فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سبک زندگی ناشی از رفتارها و فعالیت ها است، پژوهش در این زمینه تغییراتی را که در طول زمان رخ داده اند و همچنین فاصله میان آنچه نظام ارزشی در گذشته یاد می شد با آنچه امروزه تحقق می یابد را آشکار می سازد. بدین منظور این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از روش نحو فضا در خانه های برداشت شده از شهر مشهد در سده اخیر، به تحلیل نتایج حاصل بپردازد تا از این طریق تاثیر تداوم و تغییر در نظام کالبدی فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی مردم را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی با بهره گیری از ابزار مشاهده، برداشت، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا (UCL Depthmap) صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره پهلوی اول و نیمه اول پهلوی دوم، در هر دو سازماندهی مرکزی و محوری بیشترین تغییرات در فضای باز (حیاط و تراس-ایوان) و کمترین تغییرات در این دوره مربوط به فضای نشیمن و اتاق بوده است؛ لیکن از دوره نیمه دوم پهلوی دوم تاکنون، توجه از فضای باز و بیرون به فضای درون به خصوص فضای عمومی و نیمه عمومی مانند نشیمن و پذیرایی معطوف می گردد. بنابراین در خانه های قبل از سال1340ه.ش، عملکرد حیاط به عنوان فضایی که بخشی از فعالیت های فرهنگی، اعتقادی، رسوم سنتی و فعالیت اجتماعی، تفریحی و سرگرمی در آن رخ می داد تغییر کرده و همان طور که نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهند، از نیمه دوم پهلوی دوم به بعد این فعالیت ها در فضاهای دیگر خانه مانند پذیرایی- مهمان خانه و نشیمن رخ می دهند. از سال 1340ه.ش به بعد با ایجاد فضایی بعنوان اتاق کار، فضایی مختص فعالیت های معیشتی در خانه ها ایجاد گردید که این فضا در خانه های قبل از سال 1340ه.ش مشاهده نمی شود. همچنین در خانه های بعد از سال 1340ه.ش به بعد فضایی بعنوان نهارخوری نیز به خانه ها افزوده می شود که قسمتی از فعالیت های زیستی در آن رخ می دهد.
پهنه بندی فضاهای بی دفاع و مستعد جرم خیزی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
785 - 806
حوزههای تخصصی:
در برخی مکان ها به دلیل ساختار کالبدی و فضایی ویژه و همچنین ویژگی های اجتماعی و اقتصادی ساکنان آن، فرصت بیشتری برای وقوع جرم وجود دارد. از جمله این فضاها می توان به فضاهای بی دفاع شهری اشاره کرد که با توجه به ویژگی های خاصی که دارند، مستعد وقوع جرم هستند؛ از این رو شناسایی این فضاها در جهت مدیریت بهینه، جلوگیری از وقوع جرائم و شکل گیری فضاهای ناامن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، به کارگیری فنون و تکنیک های مختلفی مانند مدل ANP و ویکور پهنه بندی و شناسایی فضاهای بی دفاع شهری صورت گرفته است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش حاضر به دو روش میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. در روش کتابخانه ای، با مراجعه به پایگاه های استنادی، کتابخانه های مرجع و پایگاه داده های سازمان های مختلف، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. در روش میدانی نیز به منظور شناسایی فضاهای بی دفاع شهری با استفاده از روش مشاهده میدانی، برداشت میدانی (پر کردن چک لیست) و ثبت موقعیت جغرافیایی محل صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر محله های شهر اردبیل است که وضعیت آن ها از نظر قابلیت دفاع پذیری در سال 1397 بررسی شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد، بیشتر محله های حاشیه ای و روستاهای ادغام شده با بافت ارگانیک نواحی شمالی، شمال غربی و غربی شهر اردبیل از نظر قابلیت دفاع پذیری در برابر رفتارهای بزهکارانه شرایط نامساعدی دارند و در برابر بروز رفتارهای بزهکارانه بسیار آسیب پذیر هستند؛ از این رو پیشنهاد می شود به منظور بهبود شرایط، برنامه ریزی هایی برای استفاده از تجهیزات امنیتی مناسب، مطلوبیت بخشی به فضاها با استفاده از سیستم نورپردازی مناسب و از بین بردن فضاهای مرده و رهاشده و موانع دید ناظر و آموزش شهروندان صورت بگیرد.
بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی چندبعدی و تأثیرگذار در بسیاری از حوزههای جامعه است و در رابطه با توسعه نیز جایگاه ویژه یافته است؛ به گونهای که بعضی سرمایه اجتماعی را حلقه مفقوده توسعه می دانند با این استدلال که افرادی که از سرمایه اجتماعی فراوان برخوردارند، تمایل بشتری به زندگی سالم و شادتر و شرکت در فعالیت های اجتماعی در جوامع دارند. بر همین اساس هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ساکنان شهر اراک است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5 درصد 390 نفر انتخاب گردید (جامعه آماری شهر اراک بر اساس سرشماری سال 1395، 591737 نفر بوده است). سپس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل آزمون t test یک طرفه نشان داد که هر دو دسته شاخص های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهر اراک در وضعیت متوسط رو به پایین قرار دارد..
ارائه مدل سودآوری شرکتهای نوپا به منظور توسعه اقتصاد شهری, مورد مطالعه: پارکهای علم و فناوری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
94 - 105
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان مهم مؤثر بر زیستبوم شرکتهای نوپا، سرمایه و وجود مؤسسهها و نهادهای سرمایهگذاری است که نقش مهمی در شکلگیری، رشد و موفقیت کسبوکارهای نوپا دارند. با توجه به اهمیت توسعه اقتصاد شهری استفاده از یک مدل سودآوری مناسب در جهت تأمین مالی و جذب سرمایه شرکتهای نوپا بهمنظور توسعه کسبوکار و ورود موفق به بازار امری ضروری است. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر و میزان تأثیرگذاری آنها در سودآوری شرکتهای نوپا انجام شده که از نظر هدف کاربردی است و به شیوه پیمایشی مقطعی و علّی انجام شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شرکتهای نوپا مستقر در پارکهای علم و فناوری تهران بوده که با روش نمونهگیری سهمیهای تعداد 168 پرسشنامه قابل بهرهبرداری از آنها جمعآوری شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است که بر اساس تحلیل عامل اکتشافی شش عامل اصلی اثرگذار بر سودآوری شرکتهای نوپا شناسایی شد که عبارتاند از: 1-قدرت و کیفیت تیم کارآفرین، 2-مزیت رقابتی، 3-زیرساخت یا بستر مناسب، 4-پایداری، 5-بازاریابی ثانویه و 6-شرایط اقتصادی و سیاسی. همچنین، با توجه به نتایج رگرسیون مشخص شد که عامل 4- پایداری بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارد. عوامل 3- زیرساخت یا بستر مناسب، 6- شرایط اقتصادی و سیاسی، 5-بازاریابی ثانویه، 2-مزیت رقابتی و 1-قدرت و کیفیت تیم کارآفرین بهترتیب بعد از عامل 4 بر متغیر وابسته سود تأثیرگذارند.
بررسی تأثیر عوامل کالبدی بوستان پلیس بر احساس امنیت شهروندان (مطالعه موردی: بوستان پلیس تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
597 - 612
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از نیازهای اساسی انسان است. در این میان، احساس امنیت در فضاهای عمومی سبب سرزندگی و پویایی فضا می شود و حضور فعال شهروندان را به دنبال دارد؛ بنابراین شناسایی شاخص ها و عوامل کلیدی فضاهای سبز شهری و تأثیر آن بر احساس امنیت شهروندان امری ضروری است؛ از این رو هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر تأثیر ساختار کالبدی بوستان پلیس بر احساس امنیت اجتماعی در فضاهای سبز شهری شهر تهران است. جامعه آماری همه استفاده کنندگان از بوستان پلیس است. حجم نمونه نیز 200 نفر هستند در دوره زمانی بهار و تابستان 1398 از فضای این بوستان استفاده کرده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، شاخص های کالبدی در پارک پلیس نامطلوب و میزان احساس امنیت شهروندان کم است. همچنین میان ساختار کالبدی و احساس امنیت رابطه آماری معنادار و مستقیمی مشاهده می شود. متغیرهای فیزیکی (کالبدی)، متغیر فعالیت و شاخص کیفیت بصری، تأثیر مستقیمی بر احساس امنیت اجتماعی دارند. در این میان، متغیر کالبدی با ضریب 87/0 =B و کیفیت بصری با ضریب 215/0 =B، تأثیر مستقیم فزاینده ای دارند. متغیر فعالیت با ضریب 156/0 -=B نیز تأثیر مستقیم کاهنده ای دارد.
تحلیلی بر میزان اهمیت مؤلفه های کیفیت محیطی از دیدگاه گردشگران (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای کیفیت محیطی در کلان شهرهای گردشگرپذیر به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای جذب گردشگر شناخته می شود. بنابراین بهبود و ارتقای کیفیت محیط به یکی از اهداف اصلی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اهمیت مؤلفه های کیفیت محیطی از دیدگاه گردشگران کلان شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران کلان شهر اصفهان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته است. این تعداد از طریق پرسشنامه ای که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزمون شده است، مورد پرسش قرار گرفتند. در این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که از دیدگاه گردشگران از بین مؤلفه های کیفیت محیطی، بعد زیست محیطی دارای بیش ترین اهمیت بوده است. سپس ابعاد زیباشناختی و فرمی، معنایی و ادراکی و نهایتاً عملکردی و فعالیتی با اهمیت بوده اند. از این رو تقویت مؤلفه زیست محیطی و دیگر ابعاد (به ترتیب اهمیت) در کلان شهر اصفهان جهت شکوفایی بخش گردشگری بسیار ضروری می باشد که در این راستا پیشنهادهایی ارائه شده است.
شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی، رشد شهری و گسترش نامطلوب آن به عنوان پدیده ای جهانی، همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در دهه های اخیر در ایران رشد و گسترش شهرها به صورت نوعی معضل یا مسأله نمایان شده است و شهر اهواز نیز از این مسائل جدا نیست. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400 است. این پژوهش از لحاظ ماهیت هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد و به دنبال بررسی روند گسترش فیزیکی و الگوی گسترش شهر اهواز در افق 1400 است. برای دستیابی اهدف ابتدا روند گسترش فیزیکی در دوره 35 ساله (1360 تا 1395) بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز در افق 1400 استخراج شدند که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های ENVI و Arc GIS استخراج شد. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده اراضی کشاورزی با وزن های 0.101 و 0.118 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش فیزیکی شهر اهوا بوده است. همچنین خروجی سطح بندی گسترش فیزیکی در افق 1400 مشخص شد که بهترین مکان در محدوده بلافصل منطقه 8 شهری و عدم قرارگیری بر سایت زمین های کشاورزی در این شهر می باشد.
سنجش کیفیت زندگی در محله نارمک تهران با بر اساس مدل توسعه یافته شاخص شکوفایی شهری CPI-QL) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یک شهرها با آشفتگی های بسیاری روبرو هستند. مدل شکوفایی شهری که در سال 2012 توسط برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد معرفی شد، یک رویکرد تازه به رونق شهری و پایداری پیشنهاد می کند و به دنبال راه حلی اساسی برای بهبود کیفیت زندگی است. این مقاله بر اساس مدل توسعه یافته شاخص شکوفایی شهری CPI-QL)) که به ایجاد الگویی بومی برای توسعه و ارتقای کیفیت زندگی در شهر ها می انجامد، به سنجش کیفیت زندگی در محله نارمک تهران می پردازد. مدل پیشنهادی می تواند در تحقق توسعه شهری پایدار، بهبود وضعیت کیفیت زندگی و سنجش وضعیت شکوفایی در شهرهای ایران بسیار تاثیرگذار بوده و به عنوان نمونه ای بومی شده و توسعه یافته از مدل جهانی شکوفایی شهری ارایه شود که سنجه ای قابل اطمینان برای بررسی، تحلیل و الویت بندی اقدامات شهری باشد. روش جمع آوری داده از طریق پرسشنامه می باشد که در محله نارمک تهران سنجیده شده است. با توجه به ازدیاد شاخص ها در این پژوهش به منظور خلاصه سازی و دستیابی به اصلی ترین عوامل از روش تحلیل عاملی در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات داده ها بهره گرفته شده است.
ارزیابی دسترسی به پارک های شهری به کمک شاخص های مکانی برای رسیدن به آرمان های شهر عدالت محور (مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
511 - 530
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت فضاهای سبز و پارک های شهری در محیط زیست و کیفیت زندگی شهروندان، بر کسی پوشیده نیست. پارک های شهری از امکانات مهم رفاهی هستند که شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان فراهم می آورند و نقش مهمی را در حفظ سلامت روح و جسم آنان ایفا می کنند. با این حال، در بیشتر شهرهای بزرگ و کوچک، توزیع پارک ها در سطح شهر با عدالت فضایی همراه نبوده است و شهروندان در نواحی یا محله های مختلف، سطح دسترسی یکسانی به پارک ها ندارند. با توجه به تحقق آرمان های شهر عدالت محور و دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی در شهر، ضروری است دسترسی به پارک ها در مکان های مختلف ارزیابی و توجه بیشتری به مکان ها با سطوح دسترسی پایین شود. مطالعه کاربردی حاضر به ارزیابی میزان دسترسی به پارک های شهری، با استفاده از شاخص های مکانی و ابزارهای تحلیلی GIS پرداخته است. شاخص های مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از: شاخص های پوشش، کمترین فاصله، فاصله میانگین، شاخص مجاورت، روش دومرحله ای حوزه تأثیر شناور و دومرحله ای حوزه تأثیر شناور وزن دار. نتایج حاکی از آن است که به طور میانگین سطح دسترسی بیش از 90 درصد بلوک های منطقه به پارک های کوچک و متوسط در منطقه مورد نظر زیر حد متوسط و تا حد بسیار زیادی مشابه یکدیگر است. همچنین سطح دسترسی به پارک های بزرگ در شرایط مطلوب تری بوده است؛ به نحوی که سطح دسترسی بیش از 40 درصد بلوک های منطقه به این پارک ها بیش ازحد متوسط است. اختلافات جزئی که در نتایج حاصل از روش های مختلف دیده می شود، به تفاوتی که در منطق آن ها وجود دارد، مرتبط است. همچنین در نتایج مربوط به سطح دسترسی به پارک های بزرگ اختلافاتی وجود دارد که محدودیت های روش های پوشش، دومرحله ای حوزه تأثیر شناور و دومرحله ای حوزه تأثیر شناور وزن دار (با ضریب تضعیف فاصله نامناسب) را به خوبی نشان می دهد.
سنجش کیفیت غنای حسی در ارتقاء فضای شهری (مطالعه موردی: محله سیچان، اصفهان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
۹۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
قابلیت ها و کیفیت های محیطی در ادراک فضا و در نتیجه تقویت رابطه ی دیالکتیکی انسان- محیط، زمینه ساز حضورپذیری و سرزندگی و به طبع، استمرار و تقویت حیات شهری است و شهروندان با تصاویر ذهنی خود، زمینه، بستر و معنا را در شهر به صورت خودآگاه و ناخودآگاه درک می کنند؛ نخستین بخش از این ارتباط دوطرفه دریافت اطلاعات توسط حواس مخاطب در فضا است و از سوی دیگر شهر همچون ظرفی همواره خاطرات، احساسات و رخدادها را در خود جای می دهد و با تصورات آدمی ممزوج می گردد؛ بنابراین کیفیت اغنای حواس در تقویت این رابطه موثر است. بنابراین عوامل و مولفه های مختلف در طراحی ؛ همچون بافت سطوح بر غنای حس لامسه ، آوا و اصوات محیط بر حس شنوایی و محصوریت کالبدی، مقیاس انسانی، خط آسمان، تناسبات بصری، پوشش گیاهی بر غنای حس بصری تأثیر گذار است. لذا در این مقاله با هدف سنجش کیفیت غنای حسی و میزان تاثیر هر کدام از شاخص ها و معیارها بر روی محله مورد مطالعه، ابتدا با استفاده از مبانی نظری موجود به شناسایی معیارهای کیفی کیفیت غنای حسی پرداخته شد و سپس برای هر یک از معیارها، شاخص های کمی به منظور اندازه گیری استخراج گردید که هر کدام از این شاخص ها با استفاده از روش های گوناگون مورد سنجش قرار گرفت و کمی شد. سپس به منظور فهم بهتر و در راستای هدف پژوهش محله سیچان که در ضلع جنوبی زاینده رود در شهر اصفهان واقع شده، مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های کیفیت غنای حسی در آن سنجیده شد و در نهایت به صورت نقشه ای یکپارچه شامل لینک ها در قالب قوت و ضعف مورد تحلیل واقع شد. از نتایج این پژوهش شناسایی ستجه های غنای حسی و نیز ارائه ی روشی به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مبادرت شده است. در نمونه موردی معابر در بخش شمالی محدوده غنای حسی نسباً مناسبی داشته، این در حالی است که غنای حسی در بخش های جنوبی رو به کاهش بوده و این ارزیابی در جدولی تحلیلی بیان گردید.
تحلیل ساختاری موقعیت جغرافیایی ساختگاه سد کهیر به منظور مطالعه معضلات احتمالی احداث سد در منطقه (جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
125 - 142
حوزههای تخصصی:
سد کهیر واقع در استان سیستان و بلوچستان و محدوده جغرافیایی "38/ َ25 عرض شمالی و "09/ َ60 طول شرقی و در 110 کیلومتری غرب شهر چابهار قرار دارد. منطقه مورد مطالعه عمدتاً از نهشته های تخریبی تشکیل شده است و گوناگونی سنگ های واحدهای موجود در آن اندک و محدود به شیل، مارن، ماسه سنگ و کنگلومرا است. وجود نهشته های تخریبی در منطقه باعث ایجاد معضلاتی برای احداث سد خواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی پایداری شیب و امکان فرار آب از تکیه گاه های سد کهیر است. پس از مطالعه و برداشت صحرایی و پردازش داده ها توسط مجموعه نرم افزارهای مکانیک سنگ، نتایج حاضر به دست آمده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که تکیه گاه های سد ازلحاظ پتانسیل وقوع ریزش اعم از گسیختگی صفحه ای و گوه ای پایدار است. در این مطالعه گسل های محدوده ازلحاظ امکان فرار آب نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بررسی نشان داد که که روند غالب این گسل ها موازی با محور سد است؛ به همین دلیل گسل های منطقه از لحاظ امکان فرار آب منطقه ای ایمن محسوب می شوند. بررسی درزها در تکیه گاه راست نشان داد که این درزها به صورت عمود بر محور سد قرار می گیرند و این مورد بیان کننده پتانسیل امکان فرار آب از درزهای تکیه گاه راست است. با بررسی ویژگی های ناپیوستگی های (پرشدگی) منطقه مشخص شد که در تکیه گاه راست امکان فرار آب پایین خواهد بود. درز های تکیه گاه چپ نیز شرایطی مشابه با تکیه گاه راست دارند. به طور کلی امکان فرار آب در محدوده مورد مطالعه پایین است.
تحلیل ارتباط بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی ساکنان بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1009 - 1031
حوزههای تخصصی:
در فرایند برنامه ریزی شهری، توجه به مباحث اجتماعی جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود؛ چرا که انسان ها در تعامل با فضاهای شهری به عنوان محیطی پاسخگو به نیازها و فعالیت هایشان به آن ها معنا می بخشند و سرانجام به آن ها دلبسته می شوند که در این صورت پایداری اجتماعی در فضاهای شهری نمود می یابد. پایداری اجتماعی، فرایندی برای ایجاد مکان های پایدار و موفق، درواقع به معنای ارتقای کیفیت زندگی و درنهایت توانمندسازی اجتماعات محله ها است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل ارتباط بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی ساکنان بافت تاریخی شهر ارومیه است. رویکرد حاکم بر پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور گردآوری داده ها، از مطالعات و اسناد کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد بافت تاریخی ارومیه از پایداری اجتماعی و معیار های آن (هویت، مشارکت، ایمنی، امنیت و کیفیت زندگی) برخوردار است و تنها معیار سرمایه اجتماعی در این محدوده از وضعیت مناسبی برخوردار نیست؛ زیرا میانگین آن کمتر از حد متوسط است. این آزمون نیز نشان می دهد میزان دلبستگی مکانی از نظر شهروندان، مطلوب ارزیابی شده است و بافت در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین مطابق نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، میانگین معیار های پایداری در بافت تاریخی ارومیه با هم متفاوت هستند و بین آن ها ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف بیانگر آن است که متغیرهای پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی نرمال است. یافته های آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده آن است که بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی بافت تاریخی شهر ارومیه همبستگی وجود دارد. شدت همبستگی به دست آمده متوسط و جهت رابطه بین آن ها مثبت و مستقیم است.
واکاوی ظرفیت برندسازی شهری و عناصر برند در مقصد گردشگری مبتنی بر رویکرد هویت مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هرگاه مقصدها و پروژه های تفریحی عظیم صنعت گردشگری، در سطح بین المللی جهت افزایش جذب گردشگران، سرمایه گذاری های کلان، توسعه اقتصادی و شهری خود با یکدیگر در حال رقابت تنگاتنگ هستند، مفهوم برند سازی شهری در عرصه گردشگری مطرح می گردد. این مفهوم، امکان ایجاد تصویر و ادراک مؤثر در ذهن گردشگران نسبت به ویژگی های منحصربه فرد و متمایز نسبت به هر مقصد را فراهم می کند و این ایجاد تمایز به وسیله برند سازی، به منظور ترغیب گردشگر برای پرداخت هزینه بیشتر در آن منطقه و افزایش استاندارد زندگی شهری، اعمال می شود. در بین شهرها و مناطق مختلف کشور ایران، شهر یزد، به عنوان یک تمدن شهری دیرینه که به ثبت سازمان جهانی یونسکو رسیده است، درزمینه برند شهری در سطح کشور و جهان به حد کافی موفق نبوده است و در تبدیل و توسعه ظرفیت های بالقوه خود به عنوان یک مقصد بالفعل دارای هویت برند متمایز، اهمال نموده است؛ بنابراین هدف عمده پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تبدیل شهر یزد به یک برند شهری درزمینه گردشگری؛ با رویکرد مبتنی بر هویت و با استفاده از عناصر نمادین برند (نماد، شعار و برند سازی) و مؤلفه های گردشگری شهری (فرهنگ، هویت و تصویر مقصد) می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران داخلی ورودی به شهر یزد در پاییز 1398 بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 265 نفر به عنوان نمونه پژوهش (137 نفر مرد و 128 نفر زن) انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه برای تأیید روابط فرضی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ مقصد و تصویر مقصد پیش بینی کننده معنادار هرکدام از عناصر برند شامل (نماد، شعار و برند سازی) هستند اما هویت مقصد (با ضریب رگرسیون منفی)، پیش بینی کننده معنادار هیچ یک از عناصر برند (نماد، شعار و برند سازی) نیست. همچنین در مدل نهایی، مؤلفه های گردشگری شهری، بر عناصر برند اثر مستقیم و معنادار دارند.
بررسی روش های ارتقاء مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی مساکن فرسوده (مطالعه موردی: محله جولان در شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
سودمندی رویکرد مشارکت جویانه و استفاده از مزایای آن در پروژه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهری امری انکارناپذیر است. به طوری که امروزه مسجل شده است حضور و مشارکت مردم در مداخلات صورت گرفته در بافت های فرسوده، نقش اصلی را در تحقق پذیری طرح ها ایفا می نماید. این تحقیق به اهمیت موضوع مشارکت در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده پرداخته و با هدف بررسی و ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله جولان در شهر همدان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عملی شدن مشارکت در شرایط این محله، سعی در عملیاتی نمودن آن با استفاده از فرایند مشارکتی دارد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی(پرسشنامه) به ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده محله جولان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عمل شدن مشارکت در شرایط این محله بوده است. از یافته های این تحقیق می توان دریافت که با جلب مشارکت مردم از طریق عوامل مؤثر در این حیطه، مانند اعتمادسازی در بین مردم، ایجاد ضمانت اجرایی از سوی دولت، مشوق های مالی و غیره با توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ظرفیت ها و پتانسیل های محله جولان، امکان دستیابی به بهسازی و نوسازی مطلوب محقق خواهد شد.
تحلیل فضای کالبد شهری با تأکید بر کاربری های ناکارآمد ناحیه هشت شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه با توجه به توسعه روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. حال با توجه به اینکه همه شهرها از کاربری های متفاوت تشکیل شده است، لذا باید تمام این کاربری ها از نظر الگوی استقرار مطابق با قوانین و اصول برنامه ریزی شهری باشند. در عمده شهرهای جهان، تهیه برنام های کاربری زمین شهری به منظور ایجاد تعادل و تعامل در توسعه بخش های مختلف شهر امری ضروری به حساب می آید. چگونگی مواجهه با این چالش های کاربری شهری بخش مهمی از برنامه ریزی توسعه فضایی را تشکیل می دهد. برخی از این چالش ها الزامات اعمال تغییراتی را در برنامه های مصوب، به ویژه در ارتباط با کاربری زمین مشخص می کنند. روش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل سازمان فضایی کالبدی با تأکید بر کاربری های ناکارآمد شهر در ناحیه هشت شهر کرمان می باشد. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته ها: با توجه به شرایط ناحیه هشت شهری کرمان عمده ترین چالش های ناشی از کاربری های ناکارآمد به شرح زیر شناسایی شدند: بروز انواع آلودگی ها و آسیب رسانی بالقوه به سلامت انسان و محیط زیست، کاهش کیفیت کالبدی ناحیه و به وجود آمدن سیمای شهری نامطلوب در ناحیه، کاهش سرانه های ناحیه و عدم دستیابی به سرانه های استاندارد، کاهش امنیت و به وجود آمدن نا امنی و برخی از ناهنجاری های اجتماعی و رشد پراکنده و توسعه افقی شهر و عدم ایجاد توسعه درونزا در شهر کرمان می باشد نتایج: در محدوده ناحیه هشت شهری کرمان، درصد قابل توجهی کاربری های ناکارآمدی وجود دارد که در کنار چالش های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی دارای قابلیت های زیادی هستند که م ی توانند مورد استفاده بهینه قرار گیرند از جمله، اراضی بایر و متروکه در این فضاها که از نظر سازگاری، مطلوبیت و وابستگی در سطح بسیار پایینی قرار دارند، می تواند بخش مهمی از نیاز به زمین ناشی از افزایش جمعیت در شهر را در طول زمان فراهم نماید و با توسعه درونزا در شهر از رشد افقی شهر کرمان که مشکلات عدیده ای را به وجود آورده است جلوگیری شود.
سنجش تاب آوری شهر در برابر زلزله با مدل پرومته، نمونه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی دارای اشکال بزرگ و پیش بینی ناپذیر می باشد. لذا، نمی توان از پیامدهای آن جلوگیری کرد. در مقابل این وضعیت، راهبرد های سازمان های بین المللی برای کاهش بلایا، ایجاد جوامع تاب آور در برابر زلزله است که این امر نیازمند ارزیابی میزان تاب آوری شهر در برابر زلزله و برنامه ریزی اصولی در راستای تاب آور نمودن آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری نواحی ده گانه منطقه یک شهرداری تهران در برابر زلزله صورت گرفته شده است. در این مقاله، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی است.هم چنین، برای سنجش تاب آوری نواحی منطقه یک تهران از ده معیار اصلی در قالب 42 زیر معیار استفاده شده است که برای تعیین اهمیت نسبی معیار های مورد پژوهش از فرآیند تحلیل شبکه ای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین میزان تاب آوری نواحی در برابر زلزله از مدل پرومته و گایا بهره برده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نواحی 2، 7 و 8 از تاب آوری زیاد، نواحی 3 و 4 از تاب آوری متوسط، ناحیه 10 از تاب آوری کم و نواحی 1، 5، 6 و 9 از تاب آوری خیلی کم در برابر زلزله برخوردار می باشند. به طورکلی می توان از نتایج پژوهش چنین استنباط نمود که نواحی که در غرب منطقه یک شهر تهران قرار گرفته اند از تاب آوری زیادی و نواحی که در قسمت مرکزی و به ویژه در شرق منطقه یک واقع شدند از تاب آوری کمی در برابر زلزله برخوردار می باشند.
تحلیل و ارزیابی چند بعدی گردشگری شهری با استفاده از مدل اهمیت-عملکرد (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۱۹-۲۴
حوزههای تخصصی:
تحلیل اهمیت - عملکرد، ابزار مؤثری برای ارزیابی موقعیت رقابتی سازمان، شناسایی فرصت های پیشرفت و نیز طراحی استراتژی های بازاریابی و مشخص کننده گزینه های مورد توجه مصرف کنندگان است. برای نخستین بار، ماریتا و جیمز تحلیل اهمیت- عملکرد را برای شناسایی و اولویت بندی ویژگی های محصول یا خدمت که سازمان می تواند برای حداکثر کردن رضایت مشتریانش بر آن تمرکز کند، ارائه کردند. از طریق تشکیل ماتریس دوبعدی که محور عمودی آن ادراک مشتریان از عملکرد کیفیت هر ویژگی و محور افقی آن اهمیت آن ویژگی در تصمیم گیری مشتریان را نشان می دهد، می توان پیشنهادهای مؤثری را برای مدیران در هر سطحی از مقیاس سازمان گرفته تا شهر ارائه کرد. در سیستم های مدیریت شهری ارتباط با مشتریان، اهمیت و عملکرد ویژگی های خدمت بسیار حائز اهمیت است. تحلیل اهمیت - عملکرد ابزار مؤثری برای اولویت بندی ویژگی های خدمت بر پایه نیاز ها و انتظارهای مشتریان و همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان است. در این پژوهش با هدف افزایش اعتبار و کاربرد نتایج به دست آمده از تحلیل اهمیت - عملکرد، ابتدا اهمیت مکان های گردشگر پذیر شهر از گردشگران سؤال گردید و در ادامه ادراکشان از عملکرد ویژگی های ارائه شده سازمان های شهری در این مکان ها مورد پرسش قرار گرفت.