فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری با دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است . به منظور تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری ، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده در جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به پتانسیل ها و ابعاد توسعه مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله روش توصیفی - تحلیلی و کمی بنا نهاده شده و منابع تحقیق، منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسشنامه های توصیفی است. بدین منظور تعداد 300 پرسشنامه میان ساکنان محله حاجی همدان توزیع شده است که برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری پارامتریک، آزمون t تک گروهی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. رویکرد این پژوهش محرک توسعه بوده که دارای ابعاد کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی می باشد. این مقاله بر آن است تا به این سئوال پاسخ دهد که کدام بُعد از ابعاد بازآفرینی شهری، نقش محرک توسعه را در محله ایفا می کند ؟ بر این اساس در محل ه حاجی نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی مجموعه عوامل فضایی- کالبدی، عوامل فرهنگی- اجتماعی و عوامل زیست محیطی معنادار است (زیرا 05/0 p< ) یعنی می توان گفت که محل ه حاجی از نظرِ کیفیت فرهنگی- اجتماعی بالاترین رتبه و ازنظرِ کیفیت فضایی- کالبدی کمترین رتبه را دارد و درنتیجه عوامل فرهنگی- اجتماعی می تواند به عنوان یک محرک در محل ه حاجی مورد توجه قرار گیرد و ضمن حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی محله، نقش مهمی را در تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و متناسب با شخصیت و هویت تاریخی بازی کند .
جایگاه انرژی های نو و تجدیدپذیر در زیست پذیرانه کردن شهرها، مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیستن در آن به شمار می آید. شهر تهران، رشد شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا به شهر، تمرکز صنایع سبک وسنگین، تغییر الگوی مصرف و رشد برونزا، توسعه فیزیکی شهر در قبال تخریب باغات و اراضی کشاورزی و ازهمه مهم تر آلودگی های صوتی و زیست محیطی، این شهر را از یک شهر زیست پذیر پایدار دورکرده است. در این مقاله به بررسی مهم ترین فاکتورهای یک شهر زیست پذیر پرداخته شده و مهم ترین مشکل شهر تهران در راه رسیدن به یک زیست شهر پایدار شناسایی شده است. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی- توصیفی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات جمع آوری منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی و بررسی اسناد است. برای شناسایی مهم ترین مولفه های زیست شهر پایدار پرسشنامه ای تهیه و آن را بین دانشجویان و اساتید دانشگاهی، کارمندان شهرداری مناطق مختلف تهران، سازمان بهره وری انرژی ایران و برخی از شهروندان تهرانی در فصل بهار سال 1395 در مناطق کمتر برخوردار از مولفه های زیست شهر پایدار توزیع شد. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از جمع آوری آنها، داده هایی که وزن کمتری را به خود اختصاص دادند حذف شده و با استفاده از مدل ANP مهم ترین معیار موثر در نازیست پذیر کردن شهر تهران شناسایی شد. سپس مسیر تحقیق به سمت برخورد با این پدیده یعنی آلودگی هوا پیش برده شده و با استفاده از مدل های اقتصاد سنجی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و پاک پیشنهاد شده است. در نهایت، با انجام آزمون فیشر- لیمر و آزمون هاسمن، مشخص شد که می توان با افزایش سرانه تحقیق و توسعه انرژی های پاک میزان آلاینده ها را در تهران کاست و تهرانی زیست پذیر ساخت.
تحلیل مزیت رقابتی مکان های بالقوه برای احداث مراکز درمانی با استفاده از روش تحلیل فرایند شبکه ای نمونه موردی: کلان شهرهای تهران، مشهد و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش توجه دولت به مقوله سلامت و ایجاد فضای رقابتی در عرصه ارائه خدمات سلامت، اهمیت کیفیت خدمات درمانی و سطح انتظارات مردم از سیستم سلامت و درمان نیز در پی ارتقای استانداردهای کیفیت زندگی به نحو مؤثری افزایش یافته است. انتخاب مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی ازجمله تصمیمات استراتژیک است که بالقوه می تواند تأثیرات پایدار بر عملکرد آن مرکز در بلند مدت داشته باشد. معیارهای تصمیم گیری متعددی می توانند بر تصمیم ارزیابی مکان یک مرکز درمانی تاثیرگذار باشند که می بایست به صورت توأمان در نظر گرفته شوند. در مقاله حاضر، معیارهای ارزیابی مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی جدید در سه شهر تهران، مشهد و تبریز با استفاده از روش دلفی و به کارگیری مدل رقابتی الماس پورتر مبتنی بر اطلاعات پیمایشی دریافت شده از خبرگان ارائه شده است. با توجه به ماهیت مسئله تصمیم گیری از منظر وجود ارتباطات متقابل مابین معیارهای تصمیم گیری ، از روش تحلیل شبکه با بکارگیری نرم افزار Super Decisionبرای انتخاب گزینه مناسب استفاده شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل کمی تصمیم گیری چند معیاره در این تحقیق، حاکی از انتخاب شهر تهران به عنوان مکان منتخب برای راه اندازی یک مرکز جدید با امتیاز 722/0و قرار گرفتن دو گزینه نسبتا همتراز مشهد و تبریز در جایگاه بعدی به ترتیب با امتیازهای 526/0 و 517/0 است. توسعه زیرساخت ها و استفاده از فرصت های بالقوه گردشگردی در دو شهر مشهد و تبریز به عنوان دو راه کار برای ارتقای جایگاه رقابتی آن ها با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود.
ارزیابی کیفیت نورپردازی پیاده روها و تأثیر آن بر امنیت ادراک شده شهروندان (مطالعه موردی: منطقه گردشگری شورابیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
425 - 444
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی انسان ها احساس امنیت و ایمنی است. حتی در عصر حاضر نیز که در مقایسه با دوره های قبل عصر فناوری محسوب می شود، بیشتر مباحث مطرح در روزنامه ها، اخبار رادیو و تلویزیون و سایر منابع اطلاعاتی به گونه ای بر محور امنیت قرار دارد. در جامعه مدرن امروز نورپردازی فضای شهری به طور اعم و پیاده روها به طور اخص، به نیازی متداول مبدل شده است. بهبود کیفیت و کمیت نورپردازی فضاهای پیاده یکی از مهم ترین و قابل اتکاترین راهبردها برای طراحی محیط به منظور کاهش وقوع جرم و درنهایت بهبود حس امنیت در فضاهای عمومی به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت نورپردازی پیاده روها در محدوده منطقه گردشگری شورابیل در شهر اردبیل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر توزیع پرسشنامه محقق ساخته (پیمایش) و نوع تحقیق کاربردی مبتنی است. جامعه آماری نیز شامل شهروندانی است که در ساعات شبانه این منطقه را برای پیاده روی انتخاب می کنند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 148 نفر است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 انجام شده و برای تحلیل فرضیات از آزمون های ناپارامتری فریدمن (تحلیل واریانس دوطرفه)، همچنین آزمون های یومن وایت نی، 2X تک متغیره، همبستگی تاوی-بی کندال و کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ویژگی های محیطی پیاده روها شامل یکنواختی نورپردازی، قابلیت تشخیص چهره در شب و اختفا بر میزان امنیت ادراک شده مؤثر است؛ به عبارتی میزان امنیت با توجه به این ویژگی ها، تفاوت آماری معناداری دارد (05/0>P). بین روشنایی ادراک شده شبانه و امنیت ادراک شده، بین میزان آشنایی مردم با منطقه و میزان امنیت ادراک شده و بین دفاع پذیری ادراک شده و میزان امنیت رابطه آماری معناداری وجود دارد (000/0=sig).
مکان یابی بوستان های شهری با تأکید بر کاربری های شهری سازگار و ناسازگار (مطالعه موردی منطقه 17 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه تعیین بهترین مکان ها برای احداث بوستان شهری با استفاده از یک مدل مکان یابی ماکسی-مین و مینی-ماکس است که در این مطالعه توسعه داده شده است. در این پژوهش به منظور مکان یابی بوستان های جدید، نحوه ی تعامل نقاط نامزد، با کاربری های شهری سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. بدین ترتیب بهترین نقاط برای احداث فضای سبز نقاطی هستند که کمترین فاصله را با مشتریان خود، یا به عبارت دیگر کاربری های سازگار با فضای سبز، و همچنین بیشترین فاصله را با کاربری های ناسازگار داشته باشند. مدل مکان یابی که در این پژوهش توسعه داده شد به دنبال یافتن نقاط بهینه به گونه ای است که مجموع فاصله ی آن ها از کاربری های سازگار کمینه و از کاربری های ناسازگار بیشینه شود. این مدل مکان یابی با استفاده از نرم افزار CPLEX نوشته و حل شد. در این پژوهش محل کاربری های سازگار و ناسازگار با استفاده از شیپ فایل های موجود در محیط GIS موردبررسی قرار گرفت. در پایان بهترین مکان ها برای احداث بوستان های شهری جدید از بین پهنه های سبز طرح تفصیلی جدید شهر تهران برای منطقه 17 معرفی شد. در این پژوهش شش سناریو برای مکان یابی بوستان های جدید توسعه داده شد. در سناریوی اول تا چهارم به ترتیب 19، 23، 31 و 43 بوستان جدید مکان یابی شد. اما سناریوی پنجم و ششم نتوانستند به جواب بهینه دست پیدا کنند. این بدان معنی است که امکان انتخاب و استقرار بهینه ی بوستان های شهری از بین نقاط نامزد برای افزایش بیش از چهار متر سرانه در سطح این منطقه امکان پذیر نیست. اما می توان سرانه را به صورت غیر بهینه تا میزان 18/6 مترمربع به ازای هر شهروند افزایش داد.
تحلیل فضایی-زمانی پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود استقرار بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی ساحلی، این مناطق در مقابل بحران های طبیعی و انسانی ازقبیل نوسان سطح آب، فرسایش، آلودگی، بهره برداری فزاینده از منابع، افزایش شتابان جمعیت و گسترش اراضی ساخته شده جزو اکوسیستم های آسیب پذیر به شمار می روند. منطقه ساحلی دریای خزر در سه استان گیلان و مازندران و گلستان، در چند دهه اخیر به شدت در معرض بسیاری از این بحران های طبیعی و انسانی و به طور خاص افزایش شتابان جمعیت و گسترش فزاینده اراضی ساخته شده، قرار داشته است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی تحولات فضایی-زمانی پوشش اراضی و پدیده پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر در فاصله سال های 1364تا1394 است. داده های استفاده شده در تحقیق حاضر شامل نتایج حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و تصاویر ماهواره ای لندست است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات فضایی-زمانی پوشش زمین در نوار ساحلی دریای خزر حکایت از افزایش بی رویه اراضی ساخته شده در مقابل کاهش فزاینده پوشش گیاهی دارد؛ به طوری که مساحت اراضی ساخته شده با میزان رشد سالانه 2/3درصد از 1158کیلومتر مربع در سال 1364، به بیش از 3162کیلومتر مربع در سال 1394 افزایش یافته است. علاوه بر این، الگوی غالب رشد اراضی ساخته شده به صورت رشد پراکنده بوده است؛ به طوری که ارزش شاخص پراکنده رویی در سی سال اخیر برابر 8/4 است. نتایج حاصل از تحلیل متریک های فضایی نیز گذار از لکه های شهری و روستایی کوچک و متفرق را به سمت لکه های بزرگ تر، نزدیک تر و فراوان تر نشان می دهد. بر این اساس، منطقه ساحلی دریای خزر در چند دهه اخیر به سبب رشد شتابان و بدون برنامه جمعیت و به دنبال آن تغییرات فضایی- زمانی پوشش زمین در قالب گسترش بی رویه اراضی ساخته شده به صورت پراکنده و متفرق، دچار بحران فضایی و ازهم گسیختگی سیمای سرزمین شده است.
تاثیر دلبستگی به مکان بر سرمایه اجتماعی در محیط های مشترک همسایگی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی نور در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
فضای باز در بافت های مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی محیط جایگاه ویژه ای پیدا کند. همگام با ابداع روش ها و نیز ارتقای دانش در حوزه های علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافته اند. نقاط و مفاهیم مشترک در این دو حوزه می توانند راه را برای ارتباط دانش در میان این دو برای افزایش کیفیت محیط تسهیل کنند. در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در حوزه روان شناسی محیط یعنی دلبستگی مکانی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محیط مورد بررسی قرار گیرد. معمولاً مطالعات در حوزه های فردی مانند دلبستگی مکانی و نیز معنای محیط به صورت فردی و یا تجربه و احساس فردی انجام شده و مطالعات در حوزه های جمعی نیز در روش ها و صورت های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با محوریت بهبود سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی سعی شده تا بر چندبعدی بودن این موضوع توجه شود و نیز مدلی با کمک روش مدل یابی و موضوعات اثرگذار بر دلبستگی به مکان، برای تعریف ارتباط میان سه مفهوم دلبستگی مکانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارائه شود. برای آزمون این مدل از پیمایش و روش تحلیل "مدل یابی معادلات ساختاریافته" استفاده شده که تکنیک تحلیل نیرومندی از خانواده رگرسیون چندمتغیری است. در نهایت مشخص شد که دلبستگی مکانی و مشارکت هر دو تأثیر قابل ملاحظه ای بر سرمایه اجتماعی دارند و همچنین مشارکت تأثیر زیادی بر تعلق دارد.
تحلیل و بررسی نقش تحولات و تقسیمات سیاسی بر توسعه شهری با استفاده از مدل SAR (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
687 - 703
حوزههای تخصصی:
از جمله ابزارهای قدرتمند دولت در زمینه الگوی نظام شهری در هر منطقه که با انگیزه تمرکززدایی صورت می گیرد، سازمان دهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری است که با تأثیرپذیری از عوامل مختلفی شکل می گیرد و بر بسیاری از معادلات ساختاری از جمله الگوی توسعه تأثیرگذار است. استان گلستان نیز از این قاعده مستثنا نیست و با داشتن چهارده شهرستان روند شهرنشینی مختلفی را گذرانده است؛ از این رو پژوهش در این رابطه امری ضروری به نظر می رسد و بدین منظور پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایش میدانی به بررسی و تحلیل نقش تحولات و تقسیمات سیاسی استان گلستان و تأثیر آن بر توسعه شهری در منطقه مذکور پرداخته است. روش به کاررفته در این پژوهش روش تصمیم گیری چندمعیاره MADM، و مدل تحلیلی آن نیز بر مدل SAR مبتنی است که برای بررسی میزان اثرگذاری تقسیمات سیاسی جدید (استان شدن گلستان و تفکیک از استان مازندران) از شش بعد توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، انسانی و زیرساختی) استفاده شده است. با توجه به یافته ها در می یابیم که براساس روش SAR شهرستان گرگان با ضریب 6/. بیشترین سطح توسعه، و شهرستان کلاله با ضریب 24/5 کمترین سطح توسعه را بین شهرستان های استان گلستان دارد. درواقع، گرگان بیشترین و کلاله کمترین تأثیرپذیری را از تحولات جدید سیاسی استان داشته اند.
تحلیل سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن درسطح ناحیه پیراشهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن در عرصه های روستایی واقع در پیرامون شهر ها بیشتر ماهیت ساختاری یا فضایی دارند. این تحولات در نظام های سرمایه داری نامولد متکی بر درآمدهای نفتی متاثر از برنامه ها، سیاستگذاری ها در ساختار اقتصاد سیاسی کشور و همچنین ویژگی های خاص نواحی مختلف جغرافیایی است و در نهایت منجر به شکل گیری چشم اندازهای مختلف جغرافیایی می گردد. این چشم اندازها، نه تنها بیانگر سطوح متفاوت در توسعه اقتصاد فضا در سطح نواحی جغرافیایی هستند، بلکه بیانگر عرصه کنش، بازیگران اصلی تحولات اقتصاد فضا جهت دستیابی به اهداف انباشت سرمایه است. مطالعه موردی در این پژوهش، روستاهای ناحیه پیراشهری سنندج است. این روستاها به جهت پیوستگی مکانی – فضایی با شهر سنندج، با چالش ها و مسائلی رو برو هستند که در دیگر روستاها ناحیه به چنین شدتی وجود ندارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با تاکید بر جنبه کاربردی بودن؛ بر آن است، تا با کاربرد روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (فازی – تاپسیس) FTOPSIS، مصاحبه نیمه ساختارمند و تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بهره گیری از آمار و اطلاعات مستخرج از مرکز آمار ایران و بخشداری سنندج؛ سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن را در سطح ناحیه پیراشهری سنندج مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شوراها و دهیارهای 24 روستای ناحیه پیراشهر هستند که به شیوه تمام شماری شامل 96 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح توسعه اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی از یک الگوی نامتوازنی پیروی می کند، به گونه ای که برخی روستاها، باباریز، آرندان، آساوله و دوشان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین تحلیل اثرات فضایی تحولات اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی بیانگر، رشد و گسترش ساخت و ساز، تخریب مناظر طبیعی و افزایش قیمت زمین، کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی و گسترش زیرساخت ها و ساخت و ساز غیرمجاز است.
بررسی و ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از استانداردهای مبلمان شهری (مطالعه موردی: ناحیه 2، منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۲۰-۳۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه ریزی شهری، ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد محیط آرام و جذاب برای شهروندان است و مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد. از سویی استانداردسازی مبلمان شهری منجر به افزایش کارآیی این عناصر، پایداری بیشتر مبلمان شهری و ارتقای سطح رضایت کاربران می گردد. عدم رعایت استانداردسازی مبلمان شهری در آشفتگی بصری و ایجاد نارضایتی برای کاربران را به همراه خواهد داشت. در این مقاله با استفاده از نرم افزارهای GIS و Spss، نسبت به جمع آوری داده ها از طریق پیمایش میدانی و توزیع پرسشنامه در میان کاربران مبلمان ها و بررسی کمی و کیفی این عناصر، پرداخته شده است. بر اساس مطالعات انجام شده، نقاط ضعف فراوانی در برنامه ریزی این عناصر در سطح محدوده یافت می شود. از جمله: عدم جانمایی صحیح عناصر مختلف مبلمان شهری، تراکم بیش از حد انواع مبلمان، آشفتگی محیطی ناشی از پراکنش نامتعادل عناصر و غیره. همچنین بررسی تطبیقی استانداردهای رایج مبلمان شهری با وضع موجود، از دیگر بخش های این پژوهش است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بر اساس بررسی های میدانی در قالب توزیع پرسشنامه، میزان رضایتمندی ساکنین از مجموعه عوامل مبلمان محدوده مورد نظر، در سطح نازلی قرار دارد.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر، مهم ترین سیاست دولت نهم و دهم درزمینه مسکن برای اقشار کم درآمد است که به علت هزینه های زیاد طرح و تازه بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. ازاین رو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی در دو بخش کلان (محیط شهری) و خرد (محیط مسکونی) مسکن مهر مشاغل آزادشهر همدان است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع 214 عدد پرسشنامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که رضایت از مجتمع های مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط، رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری و حمل ونقل محیط شهری تقریباً ناراضی هستند. درمجموع ساکنان محدوده موردمطالعه، از کیفیت محیط مسکونی (واحد مسکونی، مجتمع مسکونی، فضای باز) و کیفیت محیط شهری (دسترسی و حمل ونقل عمومی) رضایت کافی ندارند. از طرفی بین سن و جنس با رضایتمندی مسکن مهر رابطه معناداری وجود ندارد اما بین درآمد و رضایت مندی پاسخگویان از مسکن مهر رابطه متوسط و از نوع شدت مثبت وجود دارد امنیت محیط مسکونی و عوامل اقتصادی بالاترین و تعداد اتاق ها پایین ترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند.
نقش عناصر طبیعت درخانه های بومی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۰۶-۲۹۷
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با بیش از هفت هزار سال سابقه شهرنشینی و وضعیت توپوگرافی و جغرافیایی بسیار متنوع، یکی از گنجینه های تاریخ معماری جهان محسوب می شود. تنوع اقلیمی از یکسو و سابقه طولانی سکونت از سوی دیگر، موجب شده تا این سرزمین در زمینه معماری و شهرسازی، دستاوردهایی درخور توجه و ارزشمندی داشته باشد. اما این عوامل در معماری امروز کمتر مورداستفاده قرارمی گیرد. زندگی شهرنشینی، پیشرفت فناوری و نیازهای فزاینده اقتصادی، مردم راهرچه بیشتر از طبیعت دورساخته و روان آنها را در یک نظام تکرارشونده ماشینی قالب زده است. هدف این پژوهش، بررسی نقش عناصر طبیعت درخانه های بومی شهر یزد می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع موردی (خانه های بومی - شهریزد) بوده وجمع آوری داده ها، به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.این درحالی است که انسان جزیی از طبیعت است و ارتباط نزدیکش با طبیعت، باعث ادامه حیات و دوام زندگی است. یکی ازفضاهای خانه های ایرانی که نشان دهنده ارتباط انسان با طبیعت میباشد. حیاط خانه های ایرانی است که گزیده نمادین طبیعت محسوب می شود.
بررسی عوامل کالبدی و سیاسی موثر بر تغییر کاربری اراضی شهرستان محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین عوامل در برنامه ریزی هاست. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرد و اقدامات لازم را انجام داد. هدف از این مطالعه، تحلیل عوامل تشدیدکننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال های 1357، 1368، 1381 و 1394 است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی - تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل 220 پرسشنامه) استفاده شد. روایی پرسشنامه را جمعی از استادان دانشگاه تهران تأیید کردند. مقدار آلفای کرونباخ نیز 90 درصد به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثر گویه ها از آزمون کای اسکوئر و درنهایت برای ارزیابی کلی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که در سال 1357، 48/38 درصد مساحت شهرستان محمودآباد را جنگل ها تشکیل می داده است؛ در صورتی که در سال 1394، تنها 7/3 درصد شهرستان 262 کیلومترمربعی را جنگل ها تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین عوامل این تغییر را می توان تبدیل جنگل ها به اراضی کشاورزی دانست. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل کالبدی تغییر کاربری عبارت اند از: توریستی بودن منطقه، فشار توسعه شهر، افزایش ساخت وساز ویلاهای اجاره ای و گسترش حمل ونقل و ارتباطات. در بعد سیاسی-حقوقی نیز عوامل مهم و مؤثر عبارت اند از: برخورد ضعیف با قانون شکنان، ضعف دستگاه های اجرایی در اطلاع رسانی به مالکان زمین های کشاورزی درباره نوع کاربری و ممنوعیت تغییر کاربری، ضعف نظارت دستگاه های دولتی، و فساد اداری و باندبازی بین برخی از کارکنان. درنهایت پیشنهاد هایی برای جلوگیری یا حداقل کند کردن روند موجود ارائه شده است.
بازشناسی عوامل کالبدی_فضایی مؤثر بر پیاده روی شهروندان در محله های شهری مطالعه موردی: نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
89 - 97
حوزههای تخصصی:
مبحث پیاده روی و تأمین محیط های مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیاده روی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیاده روی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی ها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهش های مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیاده روی با یکدیگر متفاوت می باشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیاده روی در عرصه های شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جست وجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگی های کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیاده روی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبه هایی از پیاده روی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیاده روی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخص های کالبدی_فضایی شهر و پیاده روی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیاده روی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیاده روی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیاده روی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر می تواند این باشد که پیاده روی کاری جزو فعالیت های ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیاده روی کاری دارد. در صورتی که پیاده روی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام می گیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر می تواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافته ها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیاده روی شهروندان دارند(فرضیه دوم).
بررسی شاخص های الگوی مسکن مناسب از منظر ساکنین گروه های حاشیه نشین شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، شاخص های الگوی مسکن مناسب از منظر ساکنین حاشیه نشین شهری در مشهد مورد بحث قرار گرفته است به این منظور، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهره برداری شده و محدوده حاشیه نشین در شمال شرق شهر مشهد که بیشترین میزان خانوارهای حاشیه نشین را در خود جای داده است، به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شده است. با توجه به این که سؤال اصلی تحقیق آن بوده است که چه عواملی باعث می شود که خانوارها، منزل ویلایی را بر آپارتمان ترجیح می دهند؟ با استفاده از پرسش نامه دیدگاه 410 نفر از ساکنین مورد بررسی گرد آوری و مورد تحلیل قرارگرفته است. داده های موردنظر در طی دوره زمانی 91 تا 93 جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد متغیرهایی نظیر نحوه تملک، تحصیلات، سال خرید واحد مسکونی و سن از جمله عواملی بودند که بر نوع الگوی مسکن مورد تمایل خانوارها تأثیر داشتند. به همین دلیل اگر خانوارها با توجه به این شرایط به عنوان گروه پیشرو دسته بندی شده و مساکن مورد نظر مسئولین در اختیار آنها قرار گیرد، امکان موفقیت طرح های پیشنهادی بیشتر خواهد شد.
(تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل مؤثر در نمادسازی فضاهای جغرافیایی شهر تهران (مطالعه موردی: نمادسازی برج میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها و چشم اندازهای شهری بازنمایی کننده جریان های فضایی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غالب در کالبد شهر هستند و عامل و نیروی غالب، شکل دهنده به نماد اصلی شهر خواهد بود. شهر تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. طبق پژوهش صورت گرفته گفتمان نظام سرمایه داری، عوامل اقتصادی و هرچه غربی و مدرن شدن سبک زندگی شهری و تغییر سلیقه شهروندان و اهداف سیاسی و اجتماعی بازیگران غالب شهری نظیر نهاد شهرداری و صدا و سیما نقش اصلی را در تغییر نماد شهری تهران از برج آزادی به برج میلاد بر عهده داشته اند. برج میلاد از مزیت قابلیت رویت گسترده برخوردار بوده و برآورده کننده نیازهای تجاری و اقتصادی شهر تهران می باشد و برج آزادی نیز با موقعیت گره ای عمده و قرار داشتن در کانون تحولات سیاسی-اجتماعی تاریخی معاصر جامعه ایران نقش سیاسی-اجتماعی پررنگی دارا است و می توان گفت این دو در عین بازنمایی کننده شکاف و گسل قدرت و اختلاف طبقاتی در جامعه مکمل نیازهای نشانهای و نمادین شهر تهران هستند. روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و توصیف و تحلیل کارکرد دو نماد آزادی و میلاد و تحلیل گفتمان های سیاسی-اجتماعی و اقتصادی شهر تهران اساس کار بوده است.
واکاوی نقش ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی شهر شیراز با مدل شکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۳۶-۳۱۷
حوزههای تخصصی:
رویکرد های جدید طراحی مجتمع های زیستی متکی به الگوهای جامع بین رشته ای است، که به هماهنگی جنبه های انسانی و محیطی طراحی اهمیت بیشتری داده اند. از سوی دیگر، مشکلات زندگی شهرهای بزرگ استفاده از مجموعه های متراکم را اجتناب ناﭘذیر ساخته است. توجه به عوامل انسانی و محیطی مؤثر در برنامه ریزی و طراحی می تواند کیفیت زندگی در مجموعه های مسکونی را ارتقاء بخشد. ساختمان های بلند مرتبه دارای قدمت نسبتا کوتاهی در کشور ما می باشند، مجتمع های زیستی نشینی و فرهنگ سکونتی در مجتمع های زیستی چندی است دغدغه بسیاری از پژوهشگران شده است. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای به تبیین و بررسی مشتقات حاصل از نظریات فرهنگ سکونتی و نظریات موثر بر ساختمان های بلند مرتبه پرداخته است. نتایج حاصل به شکل ارائه چند نظریه در باب تاثیر ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی خواهد بود.
تحلیلی بر ریخت شناسی مجتمع های تجاری مطالعه موردی: مجتمع تجاری کوروش، منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
مجتمع های تجاری از جمله پدیده های نوین در توسعه شهری دهه های اخیر هستند که در سطح شهر تهران نیز مورد توجه جدی قرار گرفته اند. چنین پدیده هایی در شهر، دارای اثرات قابل توجه بوده و برای شناسایی اثرات و برنامه ریزی برای آنان ضروری است ماهیت پدیده و انواع گونه های آن مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که معیارهای دسته بندی مجتمع های تجاری در ادبیات جهانی چیست و معیارهای مطرح شده در خصوص گونه بندی مجتمع های تجاری تا چه اندازه منطبق بر مجتمع های تجاری در شهر تهران بوده است. بدین منظور مجتمع تجاری کوروش واقع در منطقه 5 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش انتخاب گردیده است. این مجتمع تجاری دارای ویژگی هایی نظیر کالای تخصصی، فضای تفریحی و ... است که مجموعه ویژگی های مجتمع های تجاری را همزمان دارد. در قالب فرایند و روش تحقیق این پژوهش، ابتدا معیارهای ریخت شناسی براساس ادبیات موضوع تدوین و تبیین شدند. باتوجه به معیارهای مطرح شده در مبانی نظری و ادبیات موضوع، از طریق پرسشنامه و برداشت محلی اقدام به جمع آوری و تحلیل اطلاعات گردید. تحلیل داده ها نشان داد که ریخت شناسی مجتمع تجاری کوروش، شامل ویژگی های چندگونه از مجتمع های تجاری است. وجود کالای تخصصی، حوزه زمانی موثر 40 دقیقه ، اولویت استفاده از فضای تفریحی به جای خرید و ساختار ترکیب صنوف، متفاوت از نمونه های جهانی است. بر این اساس، آنچه امکان ساخت مجتمع های تجاری با شرایط متفاوت از نمونه های جهانی را ممکن می سازد، ضوابط ساخت و ساز پیش بینی شده در طرح تفصیلی تهران و فقدان قوانین و ضوابط مختص مجتمع های تجاری است. با ارائه چند شاخص محدود، نظیر تراکم ساختمانی و ارتفاع ساختمان، نمی توان نسبت به احداث مجتمع های تجاری اقدام کرد. متغیرهایی نظیر حوزه کشش، تاثیرات و معیارهای فضایی موثر بر پیرامون مجتمع تجاری می توانند در ریخت شناسی مجتمع های تجاری اثرگذار باشند.
نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی (مطالعه موردی: محله های سعدی و کوشک میدان، شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم در یک تقاطع زمانی و مکانی فاقد نظارت و مراقبت، وقتی بزهکار با انگیزه و بزه دیده مناسب با هم مواجه می شوند، به وجود می آید. تا پیش از قرن بیستم تأکید جرم شناسان بر پیشگیری اجتماعی از جرم بود. تغییر جهت اساسی از عامل انسانی که جرم را به وجود می آورد به مکان یعنی جایی که جرم اتفاق می افتد، در این زمان رخ داد و رویکرد پیشگیری مکانی از وقوع جرم مطرح شد. بر اساس نظریات مطرح شده در این رویکرد با کاهش فرصت ارتکاب جرم به واسطه تغییرات در محیط می توان امنیت را افزایش داد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی انجام گرفته است. روش مطالعه پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته می باشد. دو محله سعدی و کوشک میدان واقع در شهر شیراز با توجه به قرارگیری در محدوده بافت های ناکارآمد شهری به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. تعداد حجم نمونه برای هر یک از محله ها با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به حجم جامعه تعیین گردید. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS , AMOS تحلیل شده اند. روش نمونه گیری «تصادفی ساده» می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و روش معادلات ساختاری جهت بررسی نقش کاهش فرصت ارتکاب جرم در افزایش امنیت ساکنین محله های شهری استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در محله سعدی به ازای یک واحد کاهش در فرصت جرم، متغیر امنیت به میزان 0.78 ارتقا می یابد. این میزان برای محله کوشک میدان 0.63می باشد. از میان ابعاد کاهش فرصت جرم، تاثیرگذارترین بعد بر ارتقاء امنیت در محله سعدی همبستگی اجتماعی و در محله کوشک میدان، قلمروگرایی می باشند. بنابراین با دقت در میزان اثر متغیرهای فوق می توان راهکارهای مناسب برای ارتقای امنیت در محدوده های مطالعاتی را تعیین نمود.
بررسی عامل تفاوت فضا و ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران با استفاده از روش چیدمان فضا
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه نظریه پردازانی چون راپاپورت، در هر دوره تاریخی مسائل فرهنگی-اجتماعی روز هر جامعه بر کالبد معماری فضاهای ساخته شده در آن جامعه تأثیرگذار است. گهگاه این موضوع به قدری پررنگ است که وجود بسیاری از کاربری ها در فضا را تحت الشعاع خود قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان ارزش فضایی در فضاهای مختلف خانه است که درنهایت منجر به کشف منطق فرهنگی-اجتماعی حاکم بر فضاهای موردنظر است. به منظور به آزمون گذاشتن فرضیه های موردنظر پژوهش، چهارخانه سنتی به عنوان نمونه های موردی انتخاب گردید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از دو راهبرد کمی و کیفی به توصیف احتمالات وجود منطق فرهنگ-اجتماعی فضا پرداخته شد. در روش کمی از رابطه ریاضی نحو فضا استفاده گردید و در روش کیفی، از بررسی دو شاخص "عمق"و"حلقه" استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روابط فرهنگی-اجتماعی تأثیرات عمیقی بر ساختار کالبدی و پیکره بندی فضایی خانه های سنتی ایران داشته است. با استفاده از اطلاعات کالبدی معماری مانند پلان و ترسیم نمودار توجیهی آن و اطلاعات مستخرج از آن، می توان احتمالات مربوط به ارزش فضا را اثبات نمود و به میزان تفکیک فضایی و یا یکپارچگی آن با استفاده از روابط مربوطه پی برد.