فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی آثار و پیامدهای نامطلوب توسعه ی اندیشیده نشده گردشگری بر محیط زیست، بخش قابل توجهی از مطالعات جغرافیایی اخیر را به خود اختصاص داده است. اتخاذ رویکردهای نوین برای مدیریت و بهره برداری از منابع طبیعی فضاهای گردشگری بیش از پیش ضروری می نماید. اساس و بنیان این رویکردها باید به گونه ای باشد که با حداقل بهره برداری از منابع طبیعی، علاوه بر تأمین نیازهای مختلف و رفاه مردم، پویایی و سلامت محیط طبیعی نیز برای نسل های آتی حفظ شود. توجه به مدیریت زنجیره تأمین سبز ناشی از درک اهمیّت و لزوم رعایت ملاحظات زیست محیطی در توسعه ی گردشگری است. پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز خود در گرو یکسری از عوامل داخلی و خارجی است. لذا هدف تحقیق شناسایی این عوامل و آگاهی از میزان اهمیّت هر یک از آنان است که این امرگام نخستین در مدیریت این زنجیره به شمار می آید. برای این منظور از روش تحقیق کاربردی_ توصیفی بهره گرفته شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر، خبرگان آشنا به مسائل زیست محیطی، مدیریت زنجیره تأمین سبز و گردشگری پایدار است. برای دستیابی به نتایج معتبر، تعداد اعضای گروه خبرگان 20 نفر تعیین شد. خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این راستا پرسشنامه به صورت ماتریس های زوجی طراحی و برای امتیازدهی در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از طراحی اولیه پرسشنامه، جهت کاهش وابستگی متقابل مابین سؤالات و افزایش اعتبار و روایی صوری از نظر خبرگان دانشگاهی، صاحب نظران و متخصصان استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های صورت گرفته توسط ماتریس های زوجی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، ضریب سازگاری همه مقایسه های انجام شده کوچکتر از 1/0 بود، بنابراین پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره فرایند تحلیل شبکه ای و به کمک نرم افزار سوپردسیژن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مبیّن آن است که بنا به نظر خبرگان، عوامل خارجی بیش از عوامل داخلی در پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت گردشگری اهمیّت دارند و از میان عوامل خارجی، عامل ساختار قانونی بیشترین اهمیّت را دارد.
نقش مشارکت جوامع محلی در صنعت گردشگری پایدار (مطالعه موردی: سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غفلت از جوامع محلی در فعالیت های صنعت گردشگری خلأیی اساسی در برنامه ریزی مشارکتی به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری محسوب می شود. الگوی توسعة گردشگری جامعه محور می کوشد بخشی از این خلأ اساسی را پر کند. تحقیق حاضر با محوریت الگوی توسعة گردشگری جامعه محور به دنبال تعیین وضعیت مشارکت ساکنان محلی سرعین در زمینة گردشگری پایدار و همچنین معرفی رویکرد مشارکتی به عنوان راهبردی برای توسعة پایدار گردشگری در منطقة مورد مطالعه بوده است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این زمینه، مطالعة پیمایشی با استفاده از نرم افزار Spss و بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد سازوکار صنعت گردشگری در سرعین به گونه ای است که بیشتر ساکنان بومی در آن نقشی ندارند و مشارکتی عینی در فعالیت های گردشگری ندارند. با این همه، پتانسیل مشارکتی در آن به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری به ترتیب اولویت از طریق ملاحظات اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی گردشگری قابل حصول است. موارد اخیر به ترتیب با ضرایب بتای 611/0، 198/0 و 118/0 و مجموع همبستگی 683/0 و ضریب تعیین 467/0 نقش مؤثری در توسعة پایدار گردشگری سرعین داشته اند. بدین ترتیب، مشارکت اقتصادی در درجة اول و مشارکت زیست محیطی در درجة دوم از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت اجتماعی- فرهنگی ساکنان، زمینة توسعة پایدار گردشگری را در سرعین فراهم می سازند.
تحلیل موانع و عوامل مؤثر در اجرای طرح ها و برنامه ریزی آمایشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات آمایش سرزمین در ایران سابقه ای بیش از هفت دهه برنامه ریزی را تجربه کرده است، ولی در رویکردی کلی هیچگاه به مرحلة اجرا گذاشته نشده و اراده ای جدی برای عملیاتی شدن آن تاکنون مشاهده نشده است. بنابراین، این پژوهش با توجه به اجرایی نشدن اکثر طرح های آمایشی استانی، با هدف شناسایی عوامل مؤثر در اجرایی شدن طرح های آمایش استانی (در استان تهران) انجام گرفته است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، و از نظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی با تکنیک دلفی بوده است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تأثیرات متقابل، و محاسبات پیچیدة ماتریس تأثیرات متقاطع با نرم افزار میک مک انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، عوامل مؤثر در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان تهران شامل توجه به قطبیت سیاسی منطقه، قطب رشد بودن شهر تهران در این استان، و قرارگیری در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، و لزوم تعامل استان با مناطق همجوار است. در نهایت، راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود و اجرای برنامه ریزی آمایشی در استان تهران پیشنهاد شد.
ارزشیابی و تحلیل جاذبه های زمین گردشگری (ژئوتوریستی) منطقه اردل برای توسعه صنعت گردشگری با الگوی نیکولاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، زمین گردشگری (ژئوتوریسم) شاخه جدیدی از گردشگری و بوم گردی (اکوتوریسم)، با تکیه بر پدیده های زمین شناسی در صنعت گردشگری به طور فزاینده ای گسترش یافته است. این جاذبه ها و مکان های زمین ریخت شناختی (ژئومورفولوژیک) براساس درک و بهره برداری انسان، ارزش های ویژه ای دارند که می توانند نقطه کانونی توسعه و ارتقای صنعت گردشگری و بسیاری از جاذبه های مهم گردشگری را تشکیل دهند. بر این مبنا، شناسایی و ارزشیابی توانمندی ها و جاذبه های زمین ریخت شناختی به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا متناسب با آن ها، توسعه و جهت آن را در منطقه مشخص کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز ارزیابی ارزش های جاذبه های زمین گردشگری موجود در منطقه شهرستان اردل که مکانی زمین ریخت شناختی شناخته می شود با روش نیکولاس است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش، توصیفی – تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خبرگان و مسئولان مرتبط با موضوع، در سطح شهرستان و استان بوده است که به صورت تمام شماری، تعداد 110 نفر از آن ها سرشماری شده اند. در منطقه اردل، مکان هایی مانند غار اردل، تنگه درکش ورکش، محدوده های آبشار دره عشق، چشمه مولا و سرداب که ارزیابی شده اند، به دلیل داشتن شکل های زمین گردشگری، مهم ترین مکان های زمین گردشگری منطقه هستند. نتایج به دست آمده نشان دادند جاذبه های زمین گردشگری محدوده پیرامونی آبشار دره عشق و غار اردل به ترتیب با 04/66 و 18/57 نمره، بیشترین و کمترین امتیاز را بین جاذبه های زمین گردشگری شهرستان گرفتند. همچنین نتایج نشان دادند این منطقه از نظر جاذبه های زمین گردشگری توانمندی های بسیار مطلوبی دارد و باید برای استفاده از این جاذبه ها برای نقش زیربنایی ویژگی های زمین شناختی و زمین گردشگری در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، برنامه ریزی مناسب انجام شود.
تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهر خرم آباد با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و تعیین جهات بهینه گسترش آن با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی-فضایی شهر و شهرنشینی است. در این زمینه، هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر است. به این ترتیب، تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه فضایی بسیار ضروری می نماید. هدف این پژوهش، تحلیل عوامل و شاخص های کمی مؤثر بر رشد نامتعادل شهر خرم آباد است. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن توصیفی-تحلیلی است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، متغیرهای فضایی رشد نامتعادل خرم آباد تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش در زمینه رشد نامتعادل در فاصله سال های 1368- 1390، حدود 24 درصد از این رشد مربوط به افزایش جمعیت و 76 درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال است. طبق نتایج تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال خرم آباد، که متأثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی متمرکز الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. به منظور تحقق این مسئله مهم، باید با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت. در بخش پایانی تحقیق با تهیه لایه های اطلاعاتی قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، شهرک صنعتی و نقاط روستایی اطراف شهر اراضی مناسب به منظور توسعه آتی شهر درنظر گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه آتی شهر به سمت جنوب خرم آباد است.
تحلیل روند و نحوه گسترش شهرهای سیاسی - اداری ایران (مورد پژوهشی: یاسوج از پیدایش تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 می پردازد؛ ازاین رو رشد و توسعه شهر یاسوج طی شش دوره زمانی سال های 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و تغییرات جمعیتی شهر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند طی دوره 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است. توسعه کالبدی شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 در دو محور یاسوج - سی سخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیت های توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبه رو و بارزترین علت توسعة فیزیکی شهر طی دوره 50 ساله، مهاجرت از روستاها و شهرهای هم جوار به شهر یاسوج بوده است. روند و رشد ناموزون کالبدی - فضایی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز باعث شده است مسئله مکان یابی جهت های بهینة توسعه فیزیکی شهر برای جمعیت در حال افزایش، ضرورتی جدی تلقی و جهت های بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با استفاده از الگوی تحلیل سلسله مراتبی معکوس IHWP مشخص شوند تا ضمن حفظ توسعه موزون شهر، توسعه پایدار کالبدی - فضایی شهر یاسوج در آینده فراهم شود.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در پارک های شهری (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک ها جزئی از نظام کالبدی شهر به شمار می روند که انسان ها همواره با آن در تماس هستند و هدف از طراحی آن ها، توجه به نیازهای انسانی، فرهنگی جامعه و نیز جس تجوی عوام ل ض روری در ایج اد پارک های مناسب شهری است، درواقع، پارک ها پس از خانه مکانی هستند که فرد، بیش ترین برخورد و رفت وآمد را در سطح آن دارد. فضاهای عمومی عنصر مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی در میان ساکنان آن است؛ بنابراین، در این مطالعه عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در میان پارک های شهرستان زابل بررسی شده است. روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار SPSS برای تعیین مؤلفه های مؤثر در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک های شهرستان زابل، همچنین برای رتبه بندی پارک ها از مدل تصمیم گیری VIKOVER استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی شاخص های مطرح شده در پژوهش به جز شاخص ورزش و فعالیت های جسمی، در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک ها در شهرستان زابل مؤثر است. درجه تعاملات اجتماعی در پارک های مورد مطالعه متفاوت است؛ به طوری که پارک یعقوب الیث با Q 509/0 در رتبه اول، پارک ملت با Q به دست آمده 502/0، پارک معلم با Q 454/0، و پارک الغدیر با Q به دست آمده 450/0 به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ شاخص های تعاملات اجتماعی قرار گرفتند.
نقش مراکز مذهبی در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی (مطالعه موردی: شهر فردوسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران شهرنشینی حاضر به ویژه در جوامع جهان سوم که بی اعتمادی و عزلت بر زندگی اکثریت شهروندان سایه افکنده است، تلاش در جهت همبستگی اجتماعی و بالابردن سرمایة اجتماعی درون شهرها از مهم ترین اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد. به این منظور مذهب با تکیه بر ابزارهای مادی و معنوی خود نقشی به سزا در بالابردن حس تعلق و اعتماد اجتماعی و مهم تر از همه ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی بین شهروندان می تواند داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی نقش مراکز مذهبی به ویژه مسجد در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی در مسجد جامع شهر فردوسیه شهرستان شهریار می باشد. جامعة پژوهش را تمام شهروندان شهر فردوسیه تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. برای انجام این تحقیق با توجه به حجم نمونة تعیین شده از طریق جدول مورگان، تعداد 341 پرسشنامه میان شهروندان مورد مطالعه توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) از طریق نرم افزار Smartpls.2 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل ایجاد شده برای ایجاد همبستگی میان شهروندان از برازش مناسبی برخوردار بود و عوامل پیشنهاد شده به خوبی توانایی اندازه گیری مفهوم مورد نظر را دارند. بارهای عاملی به دست آمده برای متغیرهای مشاهده شده بالاتر از 5/0 بود و سازه ها از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بودند؛ همچنین، بر اساس مدل ایجاد شده از طریق مدل یابی ساختاری، اعتماد و مشارکت ارتباطی معنادار و مثبت با همبستگی اجتماعی داشتند، در حالی که انسجام اجتماعی ارتباطی معنادار با همبستگی اجتماعی نداشت.
کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۲۴-۶۰۹
حوزههای تخصصی:
از دورانی که بشر برای شناسایی محیط اطراف خود و رفع نیازهای خود و تسهیل نمودن امور زندگی به تکاپو پرداخت، دست به برنامه ریزی زد. در شرایط کنونی برنامه ریزی جهت دست یابی به اهداف یک امری ضروری می باشد که هر مجموعه ای در سطح ملی و فراملی بدون داشتن هدفهای بلندمدت و همچنین راه کارهای عملی برای دست یابی به آنها از ادامه حیات خود باز خواهند ماند. باید خاطر نشان کرد که برنامه ریزی استراتژیک در تقابل با برنامه ریزی سنتی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که با ارائه استراتژیهای مناسب و به کارگیری آنها، به اهداف مورد نظر دست خواهد یافت. بطور کلی کلان شهر تهران نیز که اجرای طرحهای برنامه ریزی سنتی در آن موفقیت نداشته نیازمند رویکرد به برنامه ریزی استراتژیک می باشد. هدف از این پژوهش کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران است. پژوهش حاظر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان می باشد و با توجه به میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شده است و اطلاعات یدست آمده با استفاده از روش دلفی و روش های تصمیم گیری چند معیاره، تاپسیس، ویکور و ساو تحلیل شده است و نتایج نشان می دهد که کنترل و مهار نمودن رشد بی رویه جمعیت توانسته است با ادغام مدل ها رتبه اول را بین معیاها مورد ارزیابی بدست آورد.
آینده نگری نظام سکونتگاهی در برنامه ریزی سناریومبنا؛ بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری منطقه ای، نوعی از آینده نگری است که با تمرکز بر محدودة سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیم های معین برای تحقق آیندة مطلوب عملیاتی می شود. هدف مقالة حاضر بررسی سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان و ترسیم الگوی مطلوب نظام شهری در افق چشم انداز 1420 است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر روند توسعه در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریو های ممکن و محتمل در 25 سال آیندة استان اصفهان را فراهم کند. این تحقیق از نظر نوع ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک به کار گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان اصفهان در افق 1420 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «شیوة مدیریت استان»، «منابع آب»، «همکاری های بین نهادی»، «جمعیت و مهاجرت»، «تحقیق و توسعه»، «نقش فراملی استان»، «امنیت سرمایه گذاری»، «تولیدات صنعتی و معدنی»، «سطح فناوری اطلاعات»، «گردشگری»، و «تولید تکنولوژی» می باشند. همچنین، براساس یافته های تحقیق، استان اصفهان از نظر توسعة آرایش نظام های فضایی در 25 سال آینده با پنج سناریوی اصلی روبه رو خواهد شد: «سناریوی شعاعی»، «سناریوی جزایر منفصل»، «سناریوی خوشه ای»، «سناریوی چندمرکزی»، و «سناریو شبکه ای». بین سناریوهای طراحی شده، در سناریوی شبکه ای می توان شاهد انسجام فضایی- عملکردی در سطح منطقه و توسعة یکپارچه و متعادل فضایی بود.
زمانبندی حرکت اتوبوس های BRT با در نظر گرفتن محدودیت های ترافیکی حاصل از زمان های متغیر چراغ های راهنمایی و رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۳۰-۵۲۳
حوزههای تخصصی:
سامانه اتوبوس تندرو BRT به عنوان راه حلی کارآمد برای سیستم حمل و نقل عمومی در کشورهای توسعه یافته شناخته می شود؛ لذا سعی بر آن است که این سامانه همزمان با گسترش فناوری با ارایه روش ها و سیستم ها پیشرفته، با کیفیت بالا به جابجایی مسافرین در شهرها بپردازد. نتیجه نهایی تمامی توابع هدفی که برای مدل کردن این مساله در نظر گرفته می شوند کاهش انتطار مسافر تا رسیدن اتوبوس و کاهش زمان سفر است، اما در مسیری که اتوبوس طی می کند با موانعی مانند گذر از تقاطع ها و رخدادهای غیرمترقبه ای که می تواند در مسیر حادث شود بر سرعت اتوبوس ها تاثیر می گذارد. در این تحقیق بهینه سازی زمانبندی حرکت اتوبوس ها از مبدا انجام می گیرد و تابع هدف مینیمم کردن زمان انتظار مسافر در ایستگاه و طول زمان سفر است، با لحاظ اینکه حجم تقاضای سفر در ایستگاه ها بسته به زمان های مختلف یک روز کاری متغیر و از توزیع پواسون تبعیت می کند و همچنین زمانی که اتوبوس مسیر بین دو ایستگاه را طی می کند نیز از یک توزیع خاص پیروی می کند. حل مدل با استفاده از نرم افزار GAMS صورت گرفت و با داده های خلاصه شده یک روز کاری مورد سنجش قرار گرفت.
تحلیل توزیع فضایی بهینگی استقرار جایگاه های سوخت (CNG) (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها، یکی از اهداف اصلی دولت ها و سازمآن های متولی مدیریت شهری است، یعنی توزیع متعادل خدمات مستلزم تعیین مکانی منابع و تسهیلات باید به شکلی باشد که همه اقشار جامعه و شهروندان به صورت متعادل به آن ها دسترسی پیدا کنند. یکی از مهمترین خدمات شهری که در چند سال اخیر با تاکید بیشتری بر جانمایی صحیح آن ها تاکید می شود جایگاه های سوخت CNG شهری است. شهر اردبیل به دلیل نقش مرکزیتی خود در محدوده جغرافیایی خود با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات شهری (به علت کمبود یا توزیع نامناسب خدمات) دچار نارسائی هایی عدیده ای بوده که شبکه جایگاه های سوخت رسانی (CNG) از جمله این نوع خدمات است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضع موجود ایستگاه های CNG، مکان یابی بهینه ایستگاه های جدید و افزایش دسترسی عمومی شهروندان به این ایستگاه ها شکل گرفت. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر فضای تحقیق «توصیفی _ تحلیلی» است. از این رو، در پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات طرح تفصیلی و مشاهدات میدانی موقعیت جایگاه های سوخت (CNG) موجود شهر اردبیل شناسایی شده و با استفاده از مدل AHP به ارزیابی معیارهای (12 معیار) جانمایی جایگاه های سوخت (CNG)، در شهر اردبیل اقدام شد و محدوده های شهری که به این کاربری دسترسی نداشتند شناسایی گردید. نتایج پهنه بندی شهر اردبیل برای مکان یابی ایستگاه های CNG حاکی از آن است که نامناسب ترین پهنه برای جانمایی ایستگاه های CNG، 22.5 درصد و در مقابل مناسب ترین پهنه 15.8 درصد از اراضی شهر اردبیل را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که می توان با استقرار 6 ایستگاه جدید CNG (با توجه به استانداردهای موجود) به ارائه خدمات بهینه و دسترسی سریع ساکنین شهر اردبیل به خدمات ارائه شده اقدام نمود. در این راستا با استفاده از مدل TOPSIS و به کارگیری 8 معیار موثر بر جانمایی بهینه ایستگاه های CNG به بررسی ایستگاه های پیشنهادی و اولویت بندی اجرائی آن ها اقدام شد. نتایج نشان می دهد که ایستگاه های CNG موجود شهر اردبیل، از نظر استانداردهای شهرسازی در موقعیت مناسبی قرار نداشته و علاوه بر خدمات دهی نامناسب به شهروندان شهر اردبیل، با کاربری های اطراف خود نیز سازگاری مناسبی ندارند. این موضوع لزوم بازنگری در موقعیت ایستگاه های CNG و ایجاد ایستگاه های جدید CNG را در محدوده شهر اردبیل تبیین می نماید.
سنجش سطح بهره مندی از خدمات شهری با استفاده از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق شاخص همپوشانی مورد شناسی: شهرستان های استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که توزیع و چیدمان خدمات شهری نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی داشته و با توجه به اینکه یکی از معیارهای توسعة پایدار، عدالت اجتماعی است؛ از این رو، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات برای رسیدن به پایداری ضروری به نظر می رسد . پژوهش حاضر به سنجش میزان برخورداری از امکانات و خدمات شهری مورد ِنیاز شهرستان های استان مرکزی پرداخته است. در این تحقیق بهره مندی از خدمات شهری در چهار بُعدِ بهره مندی از خدمات آموزشی، ارتباطی، درمانی و فرهنگی مذهبی مورد سنجش واقع شده است. برای دست یابی به این مهم، 24 شاخص براساس تواتر نظر صاحب نظران و متخصصان انتخاب و از روش امتیاز استاندارد شده، استاندارد می شوند؛ سپس شاخص های استاندارد شده با دو روش متفاوت با یکدیگر ترکیب و تحلیل خواهند شد. سپس از طریقِ روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) به وزن دهی ابعاد بهره مندی از خدمات شهری و متغیّرهای هر یک از آن ها پرداخته شد. امتیازات برخورداری از خدمات شهری شهرستان های استان از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق همپوشانی شاخص ( IOM ) محاسبه شد. نتایج به صورتِ سطح بندی شهرستان ها در 5 دسته از نظرِ میزان دست یابی به خدمات ارائه شد. برای درک بهتر، نتایج در سامانة اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) ترکیب و ارائه می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری شهرستان ها از امکانات و خدمات شهری حاکی از تفاوت ناچیز در امتیازات به دست آمده از هر دو روش دارد. در مجموع شهرستان فراهان در هر دو روش در رتبة اول بوده و شهرستان های اراک و ساوه از مناطق محروم به حساب می آیند. از روش تاکسونومی عددی، شهرستان اراک با درجة توسعه یافتگی 84/0، پایین ترین درجة توسعه یافتگی و در میان شهرستان های همگن، شهرستان خنداب با درجة توسعه یافتگی 28/0، توسعه یافته ترین شهرستان استان است. از طریقِ روش IOM ، شهرستان اراک و ساوه با امتیاز 13، کمترین توسعه یافتگی و شهرستان خنداب با امتیاز 83، بیشترین توسعه یافتگی را در میان شهرستان های همگن استان به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت، بین جمعیت، خدمات و امکانات شهری در شهرستان های استان مرکزی تناسبی صحیح و منطقی وجود ندارد.
بررسی اثر رژیم های ارزی بر جریان توریسم بین المللی در کشورهای منتخب اسلامی: رهیافت جاذبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
73 - 89
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از پردرآمدترین صنایع جهان می تواند، نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها ایفا کند. گردشگری شامل خدماتی است که تأثیر زیادی بر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی دارد. در این راستا،با وجودمطرح شدنرژیم های ارزی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر جریان گردشگری، پژوهش های چندانی در رابطه با اثر رژیم های ارزی بر جریان توریسم انجام نگرفته است. پیشرفت های اخیر در طبقه بندی نظام های ارزی، محرکی شده است که در این مطالعه به بررسی اثرات رژیم های ارزی بر جریان توریسم بین الملل پرداخته شود. این پژوهش، از روش جاذبه (gravity) و داده های تابلویی برای تخمین تعداد گردشگران واردشده از کل جهان به کشورهای منتخب اسلامی (14 کشور) شامل بحرین، ایران، عراق، مصر، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، یمن، سوریه، لبنان، اردن و عمان طی دوره زمانی 2013-1993 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رژیم ارزی ثابت بر روند گردشگری اثر مثبت و معنی دار دارد و حفظ ثبات نرخ ارز برای جذب گردشگران بین الملل بسیار اهمیت دارد.همچنین تجارت، تولید ناخالص داخلی، مسافت، جمعیت، داشتن زبان مشترک و مستعمره بودن، اثر مثبت بر جریان گردشگری دارد و متغیر نرخ ارز مؤثر، نرخ ارز اسمی، داشتن تفاهم نامه تجاری مشترک اثر منفی بر جریان گردشگری دارد. تمام ضرایب به غیر از متغیرهای مستعمره بودن و داشتن تفاهم نامه تجاری مشترک به لحاظ آماری معنی دار هستند.
تعیین اولویت احیاء بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه: محله سرشور مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران با ۲۲۴۵ هکتار بافت فرسوده شهری که یک سیزدهم مساحت شهر را شامل می-شود، با معضلی بزرگ برای احیا این بافت مواجه می باشد. محله سرشور مشهد که در محدوده اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) قرار گرفته، با وسعتی حدود ۶۱ هکتار و شامل ۲۱۶۶ قطعه است. هدف پژوهش، اولویت بندی قطعات محله سرشور برای احیاء می باشد تا جهت دهی مناسبی برای دستگاه های متولی، ساکنین و سرمایه گذاران وجود داشته باشد. روش تحقیق، توصیفی/ تحلیلی است و برای رسیدن به هدف، پنج شاخص قدمت، تعداد طبقات، کاربری، مصالح و دوام، انتخاب و از طریق برداشت میدانی از محدوده جمع آوری گردید. برای تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیار ها، تعداد ۵۰ عدد پرسشنامه در دو مرحله از متخصصان این حوزه گردآوری و سپس این اوزان یکسان برای هر یک از معیارها و زیر معیار ها به همراه اطلاعات برداشت شده، به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل شبکه ای، فازی و همپوشانی وزنی در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد و اجرا شد که خروجی نهایی نقشه ها به صورت قطعاتی با بیشترین تا کمترین اولویت جهت احیاء به تفکیک هر مدل و کاربری طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از پژوهش بیان گر آن است که در محله سرشور اولویت اول احیا، قطعات با کاربری مسکونی (۵۲ قطعه) و در مرحله بعد قطعات با کاربری تجاری/ اداری (۱۳۲ قطعه) قرار دارد. همچنین مشخص گردید که مدل های تصمیم گیری چند معیاره جهت تعیین اولویت احیا قطعات بافت های فرسوده شهری کارایی داشته و مدل فازی در مقایسه با سایر مدل های مورد بررسی دقت بیشتری دارد.
بازشناسی عناصر موثر بر خوانایی درادراک بزرگسالان مطالعه موردی: بلوارامامیه-مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
خوانایی کیفیتی از محیط است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب می گردد که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. دیدگاه کوین لینچ در ارتباط با کیفیت نمایانی از کامل ترین نظریات است و سایر نظریات ادامه دهنده این نظریه می باشند. لینچ معتقد بود که خوانایی شهری متأثر از عناصر پنج گانه می باشد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویرذهنی افراد درقالب نقشه های شناختی از محیط، به سهولت شکل می گیرد و بر این اساس افراد به هنگام حرکت درفضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. چگونگی شکل گیری تصویرذهنی و در ادامه فرآیند شکل گیری نقشه شناختی، به نسبت ادراک افراد از فضا درگروه های سنی مختلف، متفاوت است و هرگروه به اقتضای سن و نیازهای خود جنبه های متفاوتی از فضای شهری را به خاطر می سپارد. مقاله حاضر با هدف ایجاد فضای شهری خوانا برای بزرگسالان با استفاده از تحلیل نقشه های شناختی شهروندان و استنتاج شباهت های ادراکی آنان تدوین گردیده است. روش مقاله از نوع توصیفی_آماری است و از روش کتابخانه ای_اسنادی برای جمع آوری مبانی نظری و از روش های میدانی، ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و تکنیک نقشه شناختی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گروه هدف را ساکنان، کسبه و استفاده کنندگان از محیط با گروه سنی 64-15 سال تشکیل می دهند و حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 132 نفر محاسبه شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از روش های آماری_تحلیلی همچون Spss و آزمون Chi Square و روی هم اندازی نقشه های شناختی ترسیمی برای استنتاج یافته ها استفاده شده است. یافته های مقاله منتج از معیارها و شاخص هایی است که در محیط مطالعه آزمون شده است و حکایت از آن دارد که ساختار ادراکی بزرگسالان به ترتیب از طریق عناصر مسیر،گره و نشانه خوانا شکل می گیرد. اکثریت شهروندان فضای شهری را مطابق دسته بندی اپلیارد بر مبنای نظم متوالی ترسیم نموده اند و تنها 22 درصد از آنان ترسیم فضایی از محیط داشته اند. همچنین ارتباط مستقیم میان عناصر شاخص در ذهن بزرگسالان در بازه های سنی متفاوت و خوانایی محیط وجود دارد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت از شهر با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
پدیده مهاجرت از شهر، فرایندی دینامیک است که عوامل مختلفی می تواند بر آن تاثیر داشته باشند. این حرکت گروهی، حاصل برآیند نظرات و تصمیمات افرادی است که جهت دستیابی به رفاه و امکانات بهتر اقدام به مهاجرت می کنند. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت از شهر اهواز تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر تکمیل 390 پرسش نامه در مناطق هفت گانه شهر اهواز بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS19، AMOS18 و Excel استفاده شده است. به منظور شناسایی شاخص های پژوهش، کمیته تصمیم گیری متشکل از 10 نفر از کارشناسان و صاحب نظران تشکیل شد و عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت از شهر اهواز در 3 دسته و 13 زیرگروه شناسایی و مدل سازی شده است. جهت تحلیل داده های بدست آمده ی حاصل از نظرات کارشناسان، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. در راستای فرضیه تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، اقدام به سنجش رابطه بین عوامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی با پدیده مهاجرت شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: 1- شاخص زیست محیطی با امتیاز 507/0 بیشترین امتیاز را از جهت تاثیرگذاری بر مهاجرت از شهر اهواز دارد. 2-شاخص اقتصادی با امتیاز 254/0 در رتبه بعدی قرار دارد. 3-شاخص اجتماعی با امتیاز 240/0 کم ترین میزان تاثیرگذاری را بر مهاجرت از شهر اهواز دارد. 4- تجزیه و تحلیل های معادلات ساختاری مدل AMOS جهت پاسخگویی به سه فرضیه پژوهش نشان می دهد که شاخص اقتصادی (014/2C.R )، زیست محیطی (816/4C.R ) و اجتماعی (156/2C.R ) هر کدام با سطح معناداری 05/0 رابطه معناداری را با مهاجرت افراد از شهر اهواز دارند و بدین ترتیب هر سه فرضیه مطرح شده در این پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد.
شناسایی مولفه های موثر در شکل گیری رویدادهای زندگی بخش و چگونگی تبلور آن-ها در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۴۹۲-۴۷۵
حوزههای تخصصی:
معماری به عنوان هنری کاربردی، در ارتباط با زندگی مردم بوده و در پاسخ به نیازها، خواسته ها، آرزوها و رویاهای مردم تحقق می یابد. با این وجود، ضرورت ایجاد حیات و زندگی در فضا به واسطه رویدادهای جاری در فضا، در روند طراحی معماری اغلب به دست فراموشی سپرده می شود، چرا که عوامل شکل دهنده به آن، پنهان و در بسیاری موارد غیرفیزیکی بوده و در سطوح و لایه های مختلفی مطرح می گردد و این موضوع، مسئله اصلی این پژوهش است. به همین دلیل، هدف این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در شکل گیری رویدادهایی است که می توانند به عنوان عاملی تأثیرگذار در زندگی بخشی به فضای زیسته عمل نمایند، امری که می تواند در فهم فضای معماری به مثابه محیط انسانی موثر واقع شده و ابعاد جدیدی از فضا را ارائه نماید. سوال اصلی پژوهش آن است که رویدادهای زندگی بخش چگونه رویدادهایی بوده و مولفه های موثر در شکل گیری آن ها چه هستند؟ در همین راستا، این پژوهش با روش تحقیق کیفی، به مطالعه و بررسی آراء نظریه پردازان حوزه های مختلف در مورد رویداد و ارتباط آن با فضا، مکان، زمان و حرکت پرداخته و همزمان با مطالعه کتابخانه ای- اسنادی، با حضور در متن رویدادهای مختلف، سطوح متفاوت تبلور حیات در فضا را مورد شناسایی قرار داده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود سه سطح از مولفه های زندگی بخش، تحت عنوان: 1- ویژگی ها دربردارنده ی، وابستگی به روند طبیعی زندگی روزمره و آزادیِ فضاییِ آن، تنوع، اتمسفر تأثیرگذار، شکل دهنده به زنجیره ای از کنش ها و معانی سازمان یافته در یک کل، تداعی ها و نمادها، به مثابه جزیی از جامعه؛ 2- قابلیت ها شامل دربرگیرندگی و هم افزایی، انسجام بخشی، رشد و مکان سازی و در نهایت 3- فراهم آوردن امکان هایِ حضور فعال گروه های اجتماعی و سنی مختلف و برقراری تعاملات اجتماعی میان آن ها، حضور فعالانه ی بدن و کالبد انسانی به عنوان واسط میان دنیای ذهنی و عینی، استفاده فعالانه از عنصر حرکت برای شکل دهی به فضا، ادراک حسی و ادراک چندوجهی است؛ و در صورت تعریف رویدادهای متناسب با این سطوح، می توان رویدادهایی زندگی بخشی را تعریف نمود که نه تنها خود دارای مراتب متنوعی از حیات هستند، بلکه قادر به زندگی بخشی، تعریف و در مرحله ای بالاتر تولید فضای زیسته خواهند بود.
بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی در مناطق روستایی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) (مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان سرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
رفتار انسان در فضای جغرافیایی انعکاس اثر فرایندهای عینی و مقوله های ذهنی است. انسان بر اساس پیش زمینه های ذهنی خود و برداشتی که از محیط پیرامون دارد، درباره وضعیت زندگی قضاوت می کند. این قضاوت ها از یک طرف آمال و آرزوها و از طرف دیگر کیفیت محیط خارج از ذهن او را نشان می دهند. با این اوصاف، میزان رضایتمندی می تواند به عنوان قضاوتی از سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مناطق مختلف قلمداد شود. محیط زندگی خارج از ذهن شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی است که در ارتباط با یکدیگر فضای زیست سکونتی را شکل می دهند. خلق فضای زیست و چگونگی ارتباط ابعاد گوناگون آن، نتیجه عملکرد انسان و دخل و تصرف با برنامه یا بی برنامه ‐ خوب یا بد‐ در فضای سکونتی بوده است. بنابراین، میزان رضایتمندی انسان ها از محیط زیست خود نشانگر میزان تحقق اهداف برنامه های تدوین یافته جهت بهبود وضعیت زندگی است. هم چنین رضایت و نارضایتی از محیط، میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه را نیز متجلی می سازد؛ زیرا در صورت مشارکت مردم در تدوین برنامه ها، فضای حاصل برای ساکنان مطلوب تر خواهد بود. هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت روستاییان و اولویت بندی آن ها با بهره گیری از نظرات مردم و مسئولان روستا و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی می باشد. بدین منظور ابتدا با مطالعه جامع بر ادبیات موجود عوامل مؤثر در 4 دسته اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی دسته بندی و سپس اولویت بندی گردید. نتایج حاصله نیز نشان داد که عوامل اقتصادی مهم ترین عامل رضایت از زندگی در محیط روستا از دیدگاه مسئولین و عوامل اجتماعی به عنوان مهم ترین عامل رضایتمندی از دیدگاه روستائیان می باشد. در انتها نیز با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
بررسی روند تغییرات فضای سبز در سه دهة گذشته با استفاده از سنجش از دور (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعة شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعة پایدار معرفی می شود. تاثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن ها در ساختار جوامع انکارناپذیر است. در این پژوهش جهت نمایش میزان تغییرات فضای سبز شهر یزد از اطلاعات باندهای ماهواره لندست سنجنده های ETM و TM در سال های 1366، 1378 و 1394 استفاده و میزان شاخص NDVI برای سال های مذکور در مناطق سه گانة شهر یزد محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان مساحت فضای سبز شهری و تغییرات کاربری و تبدیل باغات به مناطق مسکونی و سایر کاربری های شهری در طی 30 سال گذشته 71/271 هکتار کاهش داشته است، درحالیکه جمعیت شهر یزد در طول این دوره 332124 نفر افزایش داشته است. بیشترین میزان کاهش فضای سبز در طی این سال ها برابر با 205 هکتار و مربوط به منطقة دو شهری است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان فضای سبز مناطق 1 و 2 در سال های مذکور روندی نزولی داشته است. این درحالی است که توسعة فضاهای سبز در منطقة یک نسبت به سال 1385 از روند رو به رشدی برخوردار بوده است. بنابراین، لازم است علاوه بر افزایش میزان سطح فضای سبز به توزیع مناسب و برنامه ریزی های توسعه ای در راستای حفظ باغات و افزایش سرانة فضای سبز به ویژه در مناطق در حال توسعة یک و سه اقدام کرد.