فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی با هدفدیداروزیارتازاماکنمقدسوانجاممراسممذهبی صورت می گیرد و به عنوان یک منبع اقتصادی برای شهرهای مذهبی و تاریخی مطرح است. کیفیت، فراوانی و تنوع خدمات ارایه شده در محیط داخلی و محیط کالبدی پیرامون تأثیر زیادی بر آسایش گردشگران داشته و می تواند عاملی برای تشویق آنها به بازگشت و دیدار مجدد باشد. از آنجا که اماکن مقدس در دل بافت های تاریخی و مرکزی شهرها قرار گرفته اند با محدودیت های ساختاری از نظر دسترسی، خوانایی و به طور کلی، ارزش های کالبدی مواجه اند و همین موضوع، برنامه ریزی در این بافت ها را با دشواری مواجه کرده است. این مسأله ضرورت بررسی میزان رضایت مندی از کیفیت خدمات برای گروه های مختلف اقتصادی - اجتماعی و ارائه راهکارهایی جهت رفع کاستی ها را آشکار می سازد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان رضایت زائران بومی و غیربومی حرم مطهر شاهچراغ (ع) از کیفیت خدمات، امکانات، تجهیزات و خدمات در محیط داخلی آستان و محیط شهری پیرامون است. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه های کتبی و با شیوه نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همانند آزمون های مقایسه زوجی و تحلیل واریانس و آزمون همبستگی ناپارامتریک صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرایط کنونی میزان رضایت مندی هم برای زائران بومی و هم غیربومی بالاتر از حد متوسط گزارش شده است. نتایج همچنین نشان می دهد رضایت مندی تابعی از شرایط اجتماعی اقتصادی گردشگران بوده و از این رو پیشنهادهای کاربردی به تفکیک گروه های جنسیتی، درآمدی، محل سکونت (بومی-غیربومی)، تحصیلات و شرایط جسمانی ارائه شده است.
آزمون روشی کمّی در تحلیل گونه-ریخت شناسانه ی بافت های شهری بر اساس شاخص تراکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که روشی کمّی را بر اساس نگرش گونه-ریخت شناسانه به بافت های شهری معرفی و آزمایش کند. در این میان شاخص تراکم با تعریف خاصی به عنوان یک ویژگی گونه شناختیِ قابل سنجش مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشتار پس از مقدمه و اشاره ای کوتاه به پیشینه ی روش های کمّی مطالعه ی شکل بافت های شهری و نیز پیوند میان تراکم فیزیکی و گونه-ریخت شناسی ، ابزاری به نام spacemate معرفی و تشریح می گردد. برای آزمون این روش بافت هایی از کلانشهر تبریز برگزیده شده و پس از استخراج و طبقه بندی داده های مورد نیاز بر روی نمودار spacemateجانمایی و تحلیل شده است. با این که این روش در اصل با در نظر گرفتن ساختارهای شهری کشورهای غربی طراحی و به شکلی محدودآزموده شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش مورد آزمایش – که در کشور ایران برای اولین بار در پژوهش حاضر آزموده می شود - در صورت وجود داده های قابل استناد ، قابلیت بومی شدن و کاربست ، هم به منظور توصیف و هم به منظور پیش بینی و برنامه ریزی در بافت های شهری ایران (و کشورهایی که بافت های شهری مشابه ایران دارند)را نیز دارا است.
بزرگراه شهید کلانتری: و تاثیر آن بر تغییر ساختار اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی منطقه
حوزههای تخصصی:
انارک
کاربرد مدل هایRS-GIS در بهینه سازی گسترش شهری با تأکید بر حفظ محیط زیست (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.
بررسی الگوهای شبکه معابر پیاده شهری و امکان سنجی توسعه آن ها در بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود پیشرفت های فنی و ت کنولوژیکی شگرف در عرصه ح مل و نقل و تراف یک، پیاده روی هم چنان اصلی ترین و مهم ترین الگوی حرکتی مجتمع های زیستی محسوب می شود؛ تاجائی که امروزه، برای توسعه آن، مدل ها و الگوهای مختلفی چون جداسازی ترافیک، فضاهای محصور پیاده، منطقه یا خیابان مخصوص پیاده، خیابان پیاده محور، مرکز تجاری پیاده، خیابان خرید، معماری ترافیکی، آرام سازی ترافیک، سبز راه و فراگذرها ارائه شده است. در بخش قدیمی شهر تبریز، میزان تحقق پذیری هریک از الگوها و مدل ها، با به کارگیری معیارها و ضوابط طراحی شهری چون پیوستگی، کوتاهی، زیبائی، امنیتی، راحتی، دسترسی، اجرائی، بهره وری، محیطی، اقتصادی، و مشارکت مردمی به وسیله 20 نفر از کارشناسان امور شهری ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که از بین الگوهای مطروحه، مدل های خیابان پیاده محور، خیابان خرید پیاده، آرام سازی ترافیک سواره و خیابان پیاده و مسیرهای پیاده سنتی، حائز بیش ترین موقعیت برای توسعه در بخش مرکزی شهر تبریز می باشند.
بررسی سیاست های توسعه مسکن مهر شهرستان مهاباد در چارچوب توسعه درون زا از دیدگاه ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد گسترده شهری، گسترش اراضی خالی و بایر، افزایش قیمت مسکن، افزایش فاصله و هزینه سفرها و مصرف بالای انرژی از مسایل و مشکلات اساسی شهرهای امروزی هستند. توسعه درون زا با ارتقای فشردگی و افزایش تراکم و با اعمال سیاست های توسعه هوشمندانه در پی رسیدن به شهری پایدار و مشارکتی است و تامین مسکن برای اقشار کم درآمد از مهمترین اهداف اجتماعی آن است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تطابق پروژه های مسکن مهر با الگوی توسعه درون زا در پی پاسخگویی به این سوال است که پروژه مسکن مهر در شهرستان مهاباد چه ارتباطی با توسعه درون زا و با شرایط فضایی این شهر دارد. روش تحقیق مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی – پیمایشی و بر حسب هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع میدانی است. جامعه آماری کلیه اعضا مسکن مهر شهرستان مهاباد می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 361 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار ) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج آزمون t در این تحقیق نشان داد که توسعه درون زا به دلیل استفاده از حداکثر ظرفیت های فضایی موجود شهر، می تواند به عنوان الگوی مناسب و بستری برای هدایت سیاست مسکن مهر در شهرستان مهاباد مد نظر قرار گیرد، نتایج حاصل از آزمون t، در خصوص عوامل کالبدی (05/0< p-value و 48/1-=t)، اجتماعی-فرهنگی (05/0≥ p-value و 35/24=t)، اقتصادی (05/0≥ p-value و 27/13=t) و زیست محیطی (05/0≥ p-value و 29/27=t) نشان داد که سیاست های مسکن مهر در شهرستان مهاباد منطبق با عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد ولی با شرایط کالبدی آن منطبق نیست.
تحلیل ویژگی های مکانی - زمانی گسترش شهری مناطق شهر شیراز در بازه زمانی 1385تا 1391
حوزههای تخصصی:
یکی از عملیات ضروری در مطالعات جغرافیایی شهرها، تجزیه وتحلیل رشد شهری با استفاده از داده های زمانی- مکانی میباشد. در این زمینه می توان با استفاده از شاخص های آماری، گسترش افقی و رشد شهرها را اندازه گیری نمود. هدف اصلی این مقاله دیده بانی رشد شهری برای مناطق 9 گانه شهر شیراز در بازه زمانی 85تا91 و کمی سازی درجه آزادی رشد شهری، درجه گسترش افقی بی رویه شهری و درجه خوب بودن رشد شهری است. به این منظور، از آزمون کای اسکور پیرسن برای بررسی درجه آزادی شهر و از آنتروپی شانون برای تعیین درجه اسپرال شهری استفاده شده است و درنهایت درجه خوب بودن رشد شهری بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که درجه آزادی کلی رشد شهری برای کل شهر بالا می باشد. در دوره زمانی 88تا89 رشد ساخت وساز مشاهده شده از رشد ساخت وساز موردانتظار پایین تر است و نیز در منطقه1، رشد مشاهده شده با رشد موردانتظار در ساخت وساز شهری برابر می باشد. آنتروپی شانون کلی نیز با در نظر گرفتن کل شهر بیانگر متمرکزبودن آن می باشد و درنهایت آنالیز درجه خوب شهری، نشان می دهد که رشد شهر شیراز در دوره زمانی مذکور مطلوب بوده است و میزان آن در همه مناطق مثبت می باشد.
نقش مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیطی فضای شهری (نمونه موردی: مجموعه زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیط مجموعه زندیه شیراز می باشد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مخاطبان این محدوده تشکیل می دهند، که طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد400 پرسشنامه در این محدوده توزیع گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های غنای حسی و کیفیت محیط شهری می باشد. از طرفی، براساس آزمون T تک نمونه ای، از میان شاخص های پنجگانه غنای حسی، حس بویایی با میانگین52/3 و حس بینایی با میانگین11/3، (که بالاتر از میانه نظری 3 می باشند)، نقش بیشتری نسبت به سایر حواس دارند، و پس از آنها، حس لامسه90/2 و شنوایی89/2 نقش متوسط و حس چشایی59/2 از کمترین نقش برخوردار می باشند. همچنین در میان شاخص های چهارگانه کیفیت محیطی این پژوهش، متغیرهای ادراکی و زیبایی شناسی دارای بیشترین رضایتمندی می باشند و پس از آنها شاخص های عملکردی و زیست محیطی قرار می گیرند. در آخر، این پژوهش به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری امروز پرداخته است.
ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فناوری اطّلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک «فناوری جدید» به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد می شود. این فناوری به دلیل عمومیت با سایر فناوری ها تفاوت اساسی دارد. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوﻟﺔ توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فنآوری اطّلاعات و ارتباطات» است. نوع تحقیق، کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است که برای رتبه بندی، سطح بندی و میزان اختلاف میان شهرستان ها از الگوریتم تاپسیس و ضریب پراکندگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص های فناوری اطّلاعات و ارتباطات با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند؛ تا جایی که شهرستان اصفهان (به عنوان رتبه اول) از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چادگان (به عنوان رتبه آخر) سه برابر توسعه یافته تر است؛ بدین معنی که توسعه یافتگی شهرستان ها در بخش ICT با میزان جمعیت آنها ارتباط مستقیم داشته و شهرستان های با جمعیت بیشتر از توسعه یافتگی بیشتری در زمینه فناوری اطّلاعات و ارتباطات برخوردار هستند. اهمیت متغیّرهای مستقل در تعیین میزان نابرابری شهرستان های استان اصفهان نشان می دهد که میزان شهرنشینی، دارای بیشترین تأثیر، و شاخص کالبدی دارای کمترین تأثیر در تعیین نابرابری شهرستان های استان اصفهان بوده اند که در خاتمه، راهکارهایی برای کاهش شکاف دیجیتال بین شهرها ارائه شده است که نیازمند توجّه جدّی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
تحلیلی بر وضعیت ساختمان های اداری شهر اصفهان به منظور برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت جغرافیایی ایران طوری است که همیشه مورد تهدید مخاطرات طبیعی قرار می گیرد. حوادث و بلایای طبیعی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های زندگی بشر است. واحد های اداری به عنوان یکی از عناصر مهم شهری می تواند در مواقع بحرانی نقش مهمی در شهرها ایفا نمایند. از جمله به عنوان مدیریت، سازماندهی امور نجات، انبار داری، اسکان و پناهگاه های آسیب دیدگان از آن ها استفاده شود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت دانش مدیریت بحران و تأکید آن بر ساختمان های اداری در خصوص سنجش میزان آسیب پذیری این ساختمان ها در مواقع بحرانی تدوین شده است. در این پژوهش ساختمان های اداری شهر اصفهان شامل: مخابرات، آتش نشانی، اداره برق، شهرداری، آموزش و پرورش، شرکت گاز و ... مورد بررسی قرار گرفته اند. تاکنون در شهر اصفهان مطالعه ای در خصوص ارزیابی وضعیت ساختمان های اداری صورت نگرفته است و از یافته های پژوهش می توان برای ساماندهی و بهسازی ساختمان های اداری شهر اصفهان بهره جست. روش این پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است، ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس ادبیات، پیشینه و اهداف تحقیق تنظیم شده است. در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP برای رتبه بندی ادارات استفاده شده است. از نرم افزار GIS نیز برای ترسیم نقشه ها بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که 7.9 درصد ادارات آسیب پذیری بسیار کم، 80.3 درصد آسیب پذیری کم، 10.1 درصد آسیب پذیری متوسط، 1.1 درصد آسیب پذیری زیاد و 6. درصد آسیب پذیری بسیار زیاد است. از میان ادارات مورد بررسی کمیته امداد و مدیریت شهرستان کم ترین آسیب پذیری و ساختمان قدیم شهرداری منطقه 3 بیشترین آسیب پذیری را دارا هستند.
همایش نقش مطالعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهر کرمان بر اساس معیارهای منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و مسأله دار شهری در کشورهای در حال توسعه همانند ایران بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض خطر زلزله قراردارند. شهر کرمان به دلیل وجود گسل های متعدد فعال و وقوع زمین لرزه های ویرانگر با تلفات انسانی زیاد به زلزله خیزترین استان کشور تبدیل شده است. از کل مساحت بافت فرسوده استان کرمان که حدود چهارهزار و شصت و دو هکتار می باشد، 1589 هکتار آن در شهر کرمان قرار دارد. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی و شهری محسوب می گردد. هدف تحقیق شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهری است. مسأله ی اساسی این است که شهر کرمان مناطق آسیب پذیر زیادی دارد و شناسایی سطوح آسیب پذیر و کاهش ضریب آسیب پذیری می تواند کمک مؤثری به مدیریت بحران نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی تهیه شده، از اطلاعات مدیریت بحران شهرداری کرمان استفاده گردیده و شاخص هایی چون نوع مصالح، تراکم جمعیّت، عرض معابر، نوع کاربری و تراکم سازه ای مورد بررسی قرار گرفته است و نقشه های هر کدام از این معیارها با استفاده از نرم افزارSDM FUZZY در محیط Arc GIS تهیه شده است. نقشه ی آسیب پذیری نهایی نشان می دهد که بافت های شهر کرمان با 7/11 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد، 1/14 درصد آسیب پذیری زیاد، 3/13 درصد آسیب پذیری متوسط، 5/15 درصد آسیب پذیری کم، 9/45 درصد آسیب پذیری خیلی کم روبرو هستند که وضعیت نامناسب بافت ها را نشان می دهد.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری استان ایلام طی سالهای 1345 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین مرحله در برنامه ریزی منطقه ای تحلیل نظام سلسله مراتب شهری و روند تحولات آن درسطح مناطق و نواحی یک کشور است. در دنیای واقعی هیچ شهر و منطقه ای بی نیاز از ارتباط و تعامل با شهرها و مناطق دیگر نیست. در پرتو این ارتباط متقابل است که نظام شهری متوازن شکل می گیرد. این مقاله با هدف، دستیابی به ویژگی های شبکه شهری استان ایلام و چگونگی روند تحولات آن طی سالهای 1345 تا 1385 پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های نخست شهری، ضریب آنتروپی، ضریب جینی، تمرکز هرفیندال، عدم تمرکز هندرسون و قانون رتبه- اندازه انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پدیده ی نخست شهری، گسست در ساختار سلسله مراتبی، کم جمعیتی اکثر شهرها، عدم تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت شهری از ویژگی های شبکه شهری استان است. در سال های اخیر اگرچه از میزان نخست شهری کاسته شده و از رقم 77 درصد در سال 45 به 48 درصد در سال 85 رسیده، اما شبکه شهری همچنان به لحاظ توزیع فضایی جمعیت ناموزون و نامتعادل است. این امر موجب عدم بهره برداری بهینه از منابع سرزمینی شده است.
تحلیلی بر مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی شهری نمونه موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایستگاه های آتش نشانی یکی از مراکز مهم امدادرسانی می باشند. بدیهی است که خدمات رسانی به موقع، مستلزم مکانیابی مناسب آن هاست. شهر پیرانشهر با داشتن یک ایستگاه آتش نشانی، با مشکلاتی مانند کمبود ایستگاه ها، عدم توزیع مناسب و عدم مکان یابی صحیح آن مواجه است. هدف از این پژوهش، بررسی نحوه توزیع ایستگاه ها و خدمات دهی آن ها و تعیین مکان مناسب برای احداث ایستگاه های جدید با توجه به نیاز شهر می باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و طرح های جامع و تفصیلی شهر پیرانشهر و همچنین مجلات و کتب مرتبط با موضوع گردآوری شده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای، ARC GIS، Super Decisions در آن بهره گرفته شده است و با استفاده از مدل تحلیل شبکه و مدل ANP (جهت وزن دهی لایه های کاربری و مکانیابی، اولویت بندی نقاط پیشنهادی) و 6 ایستگاه جدید برای مناطقی که خارج از شعاع عملکردی آتش نشانی موجود بودند، پیشنهاد گردید تا کل شهر، بر اساس استاندارد زمانی رسیدن خودروهای آتش نشانی به محل حادثه، تحت پوشش این ایستگاه ها قرار گرفته و به منظور کاهش خسارات، بهره برداری مناسب از آن ها گردد.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اجتماعی با چگونگی و شیوه زندگی اف راد ی ک جامعه پیوند تنگاتنگی دارد و ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدای ی، تغذی ه، بهداش ت، م سکن، اش تغال، آم وزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد. توسعه اجتماعی باید به رفاه و آسایش بیش تر افراد جامعه منجر شود تا افراد رضایت بیش تری از زندگی داشته باشند. توسعه اجتماعی، یک حوزة میان رشته ای و میان بخشی در جستجوی بهزیستی مادی و اجتماعی مردم در همه سطوح جامعه تعریف می شود. از طرفی دیگر توسعه اجتماعی در برگیرنده بع دی ازتوسعه است که بر کنش و واکنش های انسانی، نهادها و روابط اجتماعی با یک دیگر تأکی دمی ورزد و بر آن ها تمرکز می نماید. امروزه طرح رویکرد اجتماع محور در فرایند مدیریت و برنامه ریزی سبب شده که سنجش میزان توسعه یافتگی بر مبنای شاخص های اجتماعی و فرهنگی بخش مهمی از جریان تحقیق در راستای رفع نابرابری های منطقه ای به حساب آید، بنابراین، هدف این مقاله بررسی وضعیت توسعه یافتگی شهرستانهای استان استان کهگیلویه و بویراحمد، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی، شناخت شهرستانهای محروم و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان توسعه می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و همچنین آمار و شاخص های مورد استفاده در این تحقیق از سالنامه های آماری سال ۱۳۹۰ اخذ شده است. روش تحقیق تحلیل مقایسه ای و مدل مورد استفاده تکنیک ویکور می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها، شهرستان های گچساران، بهمئی، دارای مطلوبیت نسبی از نظر سطح توسعه یافتگی هستند.
طبقه بندی تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی با استفاده از برنامه ریزی خطی تعامل تناوبی سیموس(SIMUS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه نقشهٔ تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی بر پایه برنامه ریزی خطی و ارائهٔ راهبردهای مدیریتی جهت توسعهٔ پایدار شهری بر حسب درجهٔ حساسیت پذیری است. جهت نیل به این اهداف، در ابتدا 4 معیار ژئومورفولوژیکی شامل روانگرایی، زمین لرزه، گسل و فرونشست و 5 معیار محیط زیستی آلودگی هوا، آلودگی آب، تغییر کاربری، تراکم جمعیت و اسکان غیررسمی بر حسب نظرات کارشناسی و تکنیک دلفی انتخاب شدند. در گام بعدی با کمک الگوریتم خطی تعامل تناوبی سیموس، درجهٔ تحمل پذیری و حساسیت پذیری مناطق 13 گانه شهری نسبت به مخاطرات تعیین شد. تابع هدف در نظر گرفته شده در مدل خطی، دارای اثر بیشینه و محدوده آستانه به صورت متوسط برای متغیرها در نظر گرفته شد. در گام بعدی با مشخص شدن مناطق حساسیت پذیر، راهبردهای افزایش سرانهٔ فضای سبز، تعیین حریم شهری جهت توسعه، مقاوم سازی بناها و ساختمان ها در برابر زمین لرزه، تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و برنامهٔ هدفمند طرح ترافیک متناسب با وضعیت موجود پیشنهاد و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که مناطق یک، ثامن و نه به ترتیب رتبه نخست حساسیت پذیری را دارا می باشند و مناطق دو، سه، پنج، شش، هفت، ده و یازده کم ترین میزان حساسیت پذیری را نسبت به مخاطرات دارند. همچنین تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، مقاوم سازی بناها در برابر زمین لرزه، تعیین حریم شهری جهت توسعه و افزایش سرانهٔ فضای سبز راهبردهای اصلی جهت توسعهٔ پایدار کلان شهر مشهد است.
ارزیابی آسیب پذیری شهرها از گسل های پیرامونی با استفاده از روش TOPSIS در محیط GISمطالعه ی موردی: (شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر تدوین یک برنامه ی زیر بنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. ویژگی های زمین ساخت کشور، زلزله را به عنوان یکی از مخرب ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. وجود سازندهای زمین شناسی، با مقاومت ناهمگن، استقرار شهر روی یک دشت آبرفتی با مقاومت کمتر نسبت به سنگ بستر ضخیم لایه، احاطه شدن توسط گسل های متعدد و وقوع زلزله های تاریخی و باستانی مخرب فراوان، شرایط آسیب زایی در برابر نیروهای ارتعاشی حاصل از زلزله برای محدوده مورد مطالعه به وجود آورده است. در این تحقیق کاربرد مدل TOPSIS به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم چند معیاری(MCDM) در ارزیابی آسیب پذیری مد نظر بوده است. در این تحقیق آسیب پذیری شهر اردبیل، در برابر خطر زلزله، از ناحیه پنج گسل مهم پیرامون شهر، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتبر اساس نتایج به دست آمده به طور میانگین 69 هکتار از محدوده شهر در اثر زلزله ایجاد شده از ناحیه گسل های مورد بررسی دارای رتبه آسیب پذیری بسیار زیاد، 408 هکتار از مساحت شهر به طور میانگین در محدوده ی آسیب پذیری زیاد قرار خواهد داشت. در کل براساس بررسی های انجام گرفته، سناریوی گسل دویل بیشترین آسیب را برای منطقه به دنبال خواهد داشت و سناریوی گسل سرعین کمترین میزان آسیب را وارد خواهد کرد.