فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار کالبدی یک شهر می تواند از عوامل بسیاری از قبیل عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جریان ها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان تأثیرپذیر باشد. ساختار کالبدی-فضایی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکل گیری یک سکونتگاه می شود و دارای نمود عینی و ذهنی هست. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار فضایی شهر و دلایلی که در دوره های مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری است. ساختار کالبدی- فضایی شهر یزد که در طول دوره های تاریخی به تبعیت از ویژگی های اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و مکاتب فکری زمان خود به طور بطئی شکل گرفته بود، از سال 1300 شمسی به بعد به دلایل متعدد دچار تحول و دگرگونی گردید و در پی آن مسائل و مشکلات مختلفی در نظام شهری رخ داده است. به طوری که شهر یزد در زمان قدیم با داشتن الگوی فشرده از مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این الگو بهره می برد، اما به موازات توسعه و گسترش شهر به تدریج از این الگو فاصله گرفت. مقاله حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کالبدی-فضایی شهرها بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی و بهره گیری از تجزیه وتحلیل کیفیِ توصیفی، به شناخت و تحلیل روند تاریخی گسترش شهر یزد و تعیین عوامل مؤثر بر آن درگذر زمان بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ابتدا عوامل طبیعی به خصوص شرایط اقلیمی ازجمله تأثیرگذارترین عوامل بر نحوه رشد و توسعه شهر یزد بوده، اما در دوره های بعدی عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و به خصوص جریان های حاکم فکری تأثیر بسزایی در تغییرات ساختار کالبدی- فضایی این شهر داشته اند.
تبیین نسبت و همبستگی توسعه و امنیت عمومی در چارچوب تقسیمات کشوری ایران مطالعه موردی: شکل گیری استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین ارتباط دو مؤلفه توسعه و امنیت عمومی در بستر تقسیمات کشوری، موضوع اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. توسعه امری چندبعدی است که مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم، تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری ها و ریشه کن کردن محرومیت است. محرومیت از دید بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، فقط در معنای اقتصادی و مادی آن فهمیده نمی شود و تمام جنبه های زندگی اجتماعی را شامل می شود. رویکرد اصلی در این پژوهش، محرومیت نسبی است. محرومیت نسبی یکی از ابعاد اساسی توسعه بوده و یک احساس است. یکی از نمودهای اصلی احساس محرومیت نسبی، احساس تبعیض است. احساس تبعیض زمینه ساز بروز نارضایتی و آشوب های اجتماعی بوده و ممکن است امنیت عمومی یک کشور را با مشکل مواجه کند. این پژوهش با استفاده از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط توسعه و امنیت عمومی، نظام تقسیمات کشوری ایران را متأثر کرده است؟ فرضیه در نظر گرفته شده آن است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، توانایی تأثیرگذاری بر نظام تقسیمات کشوری ایران (و منطقه مورد مطالعه) را دارد. همه بررسی های تاریخی و رویدادهای جاری حاصل از این پژوهش در منطقه مورد مطالعه (استان قزوین)، گویای این واقعیت است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، بر تقسیمات کشوری ایران تأثیرگذار بوده است.
تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از قدیمی ترین تجربه های باغ آرایی و منظره پردازی در جهان است که قدمت زیادی در نزد ایرانیان دارد. باغ ایرانی مجموعه ای فرهنگی، تاریخی و کالبدی است که در آن آب، گیاه و ابنیه در نظام هندسی مشخصی با هم تلفیق شده و محیطی مطلوب، ایمن و آسوده برای انسان بوجود آورده است. شیوه حضور آب در باغ ایرانی دارای نظامی خاص و هماهنگ با هندسه باغ بوده است،گیاهان در باغ ایرانی به منظور سایه اندازی، محصول دهی و تزئین به کار می روند. مرکزیت، تقارن، ریتم، گستردگی دید و هندسه مستطیلی از دیگر خصوصیات باغ ایرانی می باشد. باغ ایرانی و عناصر آن کمک خواهد کرد که پارک ها و فضاهای سبز امروز از یکنواختی کسل کننده درآمده و به فضاهایی با شور و نشاط همچون باغ های ایرانی مبدل شود.باغ های شیراز به علت جلگه حاصلخیز آن، طبیعت روح بخش خاصی دارند اما این ویژگی در طراحی پارک های آن به ندرت دیده می شود. در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی درپارک های شهر شیراز پرداخته شده است. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی بوده است،داده های مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبهو اطلاعاتسازمان ها و بانک های اطلاعاتیجمع آوری و تعداد 384 پرسشنامه از شهروندان در پارک ها و باغ های شهر شیراز و همچنینکارشناسانی در این زمینه جمع آوری شده است. در نوشتار حاضر سعی خواهد شد با استفاده از نرم افزارSPSS ، عناصر فضایی باغ های ایرانی در پارک های شهری مورد تحلیل قرار گیرد. فرضیه اصلی تحقیق این است کهعناصر فضایی موجود در پارک های شهر شیراز با عناصر فضایی باغ های ایرانی تطابق چندانی ندارد. نتایج نشان داد که اکثریت عناصر موجود در باغ های ایرانی شیراز در پارک های شهری نیز دیده می شود اما هنوز تا رسیدن به باغ ایرانی که دارای ویژگی های فضایی منحصر به فرد می باشد فاصله وجود دارد، همچنین تدوین معیارهای طراحی باغ و پارک بر اساس الگوی باغ ایرانی مورد پذیرش شهروندان بوده است. پارک هایی با ویژگی هایی مانند هندسه مشخص و منحصربه فرد، وجود کوشک و سردر، سبکی خاص در نحوه حضور آب، کثرت سایه، نظمی ویژه در کاشت درختان و ... می تواند در این راستا رضایت شهروندان را افزایش دهد.
مطالعه تطبیقی مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) و مدل عصبی -فازی وفقی (ANFIS) در پیش بینی تقاضای پروانه ساخت (مطالعه موردی: شهرداری زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاع از میزان تقاضای موجود در زمینه صدور پروانه ساخت در هر دوره یکی از مباحث اساسی است که شهرداری ها در راه پاسخگویی به تقاضاکنندگان نیازمند آن هستند. عدم اطلاع در این زمینه سبب ایجاد مشکلاتی مانند اتلاف وقت و انرژی، کاهش کارایی و نارضایتی ارباب رجوع و در نهایت فقدان برنامه ریزی مدون را سبب می شود. با توجه به روند پرنوسان و غیر خطی انگیزه افراد برای ساخت وساز و در ادامه تهیه مجوز ساختاز شهرداری و متغیرهای موثر بر آن، مدل های غیرخطی و بخصوص شبکه های عصبی (ANN) و سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS) در این امر توفیق بیشتری داشته اند. به این منظور ترکیبی از اساسی ترین پارامترهای برون بخشی و درون بخشی تاثیر گذار در تصمیم گیری افراد برای ساخت وساز یعنی جمعیت شهرو نرخ رشد آن، متوسط درآمد وهزینه خانوار شهر (زابل)، تاثیرفصل های مختلف سال در قالب عامل دما، میزان تولید ناخالص داخلی(در سطح کلان)، تورم، ونوسانات مربوط به نرخ ارز (به عنوان پارامترهای برون بخشی) و عواملی مانند زمین و قیمت آن، تراکم و نرخ عوارض ساخت وساز (به عنوان عناصر درون بخشی) در نظر گرفته شده اند. در این بینبرای مقایسه توانایی آن ها نسبت به هم از معیارهای ارزیابی کارایی مدل ها مانند(ضریب تعیین)MAD,(میانگین قدر مطلق انحرافات) و RMSE (ریشه میانگین مربع خطا) استفاده شده است. در نهایت ANFIS به دلیل اتکا به ترکیب (( قدرت یادگیری شبکه عصبی و عملکرد منطقی سیستم های فازی)) ؛ بامقدار (9656/0، 9899/0), RMSE(0026/0، 0064/0) ,MAD (0018/0، 0061/0)به ترتیب برای آموزش و آزمون، بر روشANNبرتری نشان داده در نتیجه مدل مناسبتری برای پیش بینی هدف ماست.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک تهدید کننده مجتمع های زیستی شهری در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.
آزمون روشی کمّی در تحلیل گونه-ریخت شناسانه ی بافت های شهری بر اساس شاخص تراکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که روشی کمّی را بر اساس نگرش گونه-ریخت شناسانه به بافت های شهری معرفی و آزمایش کند. در این میان شاخص تراکم با تعریف خاصی به عنوان یک ویژگی گونه شناختیِ قابل سنجش مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشتار پس از مقدمه و اشاره ای کوتاه به پیشینه ی روش های کمّی مطالعه ی شکل بافت های شهری و نیز پیوند میان تراکم فیزیکی و گونه-ریخت شناسی ، ابزاری به نام spacemate معرفی و تشریح می گردد. برای آزمون این روش بافت هایی از کلانشهر تبریز برگزیده شده و پس از استخراج و طبقه بندی داده های مورد نیاز بر روی نمودار spacemateجانمایی و تحلیل شده است. با این که این روش در اصل با در نظر گرفتن ساختارهای شهری کشورهای غربی طراحی و به شکلی محدودآزموده شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش مورد آزمایش – که در کشور ایران برای اولین بار در پژوهش حاضر آزموده می شود - در صورت وجود داده های قابل استناد ، قابلیت بومی شدن و کاربست ، هم به منظور توصیف و هم به منظور پیش بینی و برنامه ریزی در بافت های شهری ایران (و کشورهایی که بافت های شهری مشابه ایران دارند)را نیز دارا است.
پهنه بندی آمایشی با استفاده از مدل های ANP و AHP جهت توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به منظور برنامه ریزی کاربری اراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های مختلف با مقیاس های متفاوت، نرم افزار ARC GIS10 ، نرم افزار Super Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدل های ANP و AHP و بر اساس نظر متخصصین امر ارزش گذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیل گرهای فضایی در محیط GIS خروجی های مورد نظر از نقشه های مرجع تهیه شد و ضمن هم پوشانی این نقشه ها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنه بندی کاربری اراضی برای پهنه بندی فضایی گردشگری به دست آمد. نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهری جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ادبیات توسعه، بر مفهوم جدیدی از آن در برنامه ریزی شهری تکیه و تأکید می شود و آن مفهوم توسعه پایدار در سال های اخیر است. تحقق توسعه پایدار در گرو برنامه ریزی توسعه ای در همه ابعاد زندگی شهری است. برای رسیدن به توسعه شهری راهکارها و نظریه های مختلفی از قبیل پایداری، کیفیت زندگی، رشد هوشمند، نوشهرگرایی و زیست پذیری مطرح شده است. میزان زیست پذیری هر شهر رابطه مستقیمی با وجود خدمات شهری، تراکم جمعیت، هویت مکانی، وجود فضای سبز، وضعیت اقتصادی ساکنان و سهولت دسترسی به امکانات و زیرساخت های شهری دارد. براین اساس، شاخص ها و معیارهایی برای سنجش میزان زیست پذیری شهرها معرفی می شوند. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تأثیرگذار در برنامه ریزی و توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار به منظور ارزیابی زیست پذیری جزیره کیش است. این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی حاصل از مصاحبه و پرکردن پرسشنامه انجام شده است. حجم نمونه این پژوهش 54 نفر از مسئولان و کارشناسان گردشگری، برنامه ریزی شهری و توسعه و عمران سازمان منطقه آزاد کیش و استادان و متخصصان سایر رشته های مرتبط با حوزه شهری و گردشگری را شامل می شود. نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t تک نمونه ای محاسبه شده است. به منظور بررسی و مقایسه کیفیت شاخص های زیست پذیری در ابعاد سیاسی و مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد این آزمون در سطح اطمینان بالای ۹۵ درصد و (000/0 sig=) معنا دار است. به عبارتی می توان گفت حداقل میانگین یکی از ابعاد زیست پذیری با سایر ابعاد اختلاف معنا داری دارد. برای بررسی دقیق تر از آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج نشان می دهد ابعاد سیاسی، مدیریتی و ابعاد اقتصادی به ترتیب با میانگین های 79/2 و 93/2 با کمترین امتیاز و ابعاد زیست محیطی و ابعاد اجتماعی، فرهنگی با میانگین 19/3 و 22/3 در وضعیت مناسب تری از ابعاد مدیریتی و اقتصادی قرار گرفته اند؛ بدین معنا که کیش از نظر اجتماعی و زیست محیطی هنوز قابلیت زندگی دارد، اما از نظر مدیریتی و اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با توجه به منفی بودن اختلاف میانگین و توزیع فراوانی داده ها نتایج آزمون T نشان می دهد که درمجموع شاخص های زیست پذیری جزیره کیش در سطح مطلوبی نیستند.
ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی در بهسازی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله سرشور (مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر پارادایم برنامه ریزی شهری از نگاهی غیر انعطافی با حاکمیت دولتی و مبتنی بر پایه فلسفی عقل گرایی، به سوی اصول نسبیت گرایی همراه با تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی، زمینه لازم را برای مطرح شدن بحث سرمایه اجتماعی فراهم کرده است. هدف مقاله حاضر، بیان ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی است که از عناصر مهم در برنامه ریزی شهری و توانمندسازی بافت های فرسوده به شمار می رود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتاب خانه ای و پیمایشی (میدانی) است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسش نامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری بر اساس سرشماری نفوس ۱۳۸۵ جمعیت محلّه سرشور۷۵۶۰ نفر بوده است که حجم نمونه پژوهش۲۷۰ نفر به دست آمده و درصد اطمینان این روش ۹۰ درصد است. بر اساس تحلیل صورت گرفته، نتایج این پژوهش نشان از عدم شکل گیری روابط انجمنی، سطح مشارکت و انسجام اجتماعی پایین و اعتماد نهادی در سطح کلان و میانی (مدیریت شهری) ناچیز است و صرفاً اعتماد در حوزه شخصی و بین شخصی در حد قابل قبول باقی مانده است؛ بنابراین، می توان گفت که وضعیت سرمایه اجتماعی محله سرشور به جز در موارد استثنایی که آن هم به جنبه سنتی و سرمایه اجتماعی قدیم مربوط می شود، در اغلب موارد مطلوب نیست؛، بنابراین در جهت بهسازی و بهبود سازمان فضایی محله، اولین مسأله ای که باید قبل از هر چیز حل شود، جلب اعتماد مردم و ذی-نفع های پروژه نسبت به متولیان بهسازی است.
ارزیابی وضعیت ایمنی در پار ک های شهری نمونه موردی؛ پارک های شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تردیدی وجود ندارد که لازمه زیستن پایدار انسان، همزیستی با طبیعت است و هرجا و هر زمان این همزیستی در معرض مخاطره و آسیب قرار گیرد، زندگی انسانها نیز به اشکال مختلف با نابسامانی های گوناگون روبرو می گردد. از آنج ا که پارک ها حلقه بارز واسط بین انسان و طبیعت هستند، می توان این اماکن را به عنوان یکی از نخستین کارکردهایی دانست که ساکنین شهرها به نوعی همواره با آن در تماس اند. با توجه به ضرورت مساله ایمنی در فضاهای عمومی و پارک های شهری، این موضوع برای شهر ایذه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی است. اخذ اطلاعات با تهیه و توزیع پرسشنامه در میان 391 نفر بعنوان حجم نمونه، انجام و با استفاده از آزمون پارامتریکOne Way ANOVA ، به تجزیه و تحلیل استنباطی تحقیق اقدام شده است. نتایج تحلیلی نشان دهنده آن است که از بین 10 پارک مورد بررسی در این پژوهش، پارک های لاله، شادی، بانو، سلطان دین آور، شهر، شهربازی، صخره ای، ولیعصر، بهاران و آزادگان بر اساس طیف لیکرت با میانگین های 04 / 2، 02 / 2، 85 / 1، 81 / 1، 80 / 1، 77 / 1، 75 / 1، 74 / 1، 58 / 1،56 / 1، (با توجه به میانگین نرمال 3)، هیچکدام از شرایط نرمال ایمنی برخوردار نمی باشند، اینک لازم است مدیران شهری بیش از پیش به این مهم عطف توجه شان جلب شده و اقدامات عاجل در جهت بهبود و ارتقا شرایط ایمنی پارک های شهری اتخاذ نمایند.
تحلیل بازآفرینی شهری با تأکید بر بعد کالبدی مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه در نواحی شهری است که می تواند با توجه و الزام به رعایت اصول توسعه پایدار، نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها داشته باشد. می توان از طرح های بازآفرینی در شهرها به عنوان بزرگ ترین رویداد شهری یاد کرد چراکه تحولات ریشه ای و عمیقی را در جهت بهبود عملکرد شهرها به ویژه در بعد کالبدی آن به وجود آورده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر سعی دارد به مطالعه تحلیل بازآفرینی در بعد کالبدی شهر بجنورد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار تجزیه وتحلیل آماری نیز، نرم افزارهای spss و Super decision و آزمون های تی تک نمونه ای و Anp می باشد. بر اساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردید که در طرح بازآفرینی شهر بجنورد شاخص مسکن و زیرساخت های آن بالاترین ارزش را با مقدار 486/0 دارد، شاخص مسکن با 269/0 و توجه به کیفیت مسکن با ضریب اهمیتی برابر با 167/0 در مراتب بعدی قرارگرفته اند. کم اهمیت ترین مقدار به حمل ونقل و ارتباطات و با مقدار 078/0 اختصاص یافته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در بازآفرینی شهر بجنورد بیشتر کاربری مسکونی و بحث نوسازی و ساخت وساز واحدهای مسکونی مدنظر بوده و توجهی به اصول بازآفرینی از قبیل نیازهای ساکنین به مسکن مناسب، حمل ونقل و زیرساخت های آن، اوقات فراغت، پارکینگ های مناسب و ... نشده و این مشکلات ممکن است همچون قبل وجود داشته باشد. این امر حاکی از آن است که بسترهای کالبدی و عملکردی موجود در بافت جهت رسیدن به ارزش افزوده و بازآفرینی محدوده در راستای حفظ و باز زنده سازی هویت بومی و ارتقاء کیفی آن، مناسب نمی باشد.
بررسی و تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و تخلفات ساختمانی (مطالعه موردی: شهروندان شهر بابلسر)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی با توجه به ماهیت و محتوای خود تقریباً با تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ازجمله مسائل مربوط به برنامه ریزی شهری و شهرسازی و به خصوص تخلفات ساختمانی ارتباط پیدا می کند. چنانچه میزان تخلف از مقررات و قوانین در جامعه ای از حد خود بالاتر رود، این امر می تواند جامعه را تهدید کرده و به آن آسیب جدی برساند. این پدیده، متأثر از عوامل بی شماری است؛ در این میان سرمایه اجتماعی به سبب ایجاد پتانسیل و ظرفیت های وجودی مثبتی که در فرد ایجاد می کند، می تواند از این امر جلوگیری نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تخلفات ساختمانی است. اطلاعات این پژوهش با روش پیمایش، از نمونه ای با حجم 370 نفر از سرپرستان خانوار شهر بابلسر در سال 1393 و نیز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است و سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داده است که سرمایه اجتماعی با تخلفات ساختمانی رابطه منفی دارد؛ هم چنین ابعاد سرمایه اجتماعی رابطه منفی معنی داری را نشان می دهد. رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام نشان داد که سه متغیر آگاهی به قوانین، اعتماد به مجریان قانون و هنجارهای اجتماعی به ترتیب درمجموع 8/23 درصد از واریانس متغیر وابسته (تخلفات ساختمانی) را تبیین می کنند که افزایش آن ها منجر به کاهش میزان تخلفات ساختمانی می گردد
اولویت بندی و تعیین استراتژی های توسعه شهر (CDSs)شیراز با استفاده از AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر دیدگاه های برنامه ریزی شهری، روش های رایج مربوط به تهیه طرح های توسعه شهری نیز مورد بازنگری جدی قرار می گیرند. استراتژی های توسعه شهر (CDSS)از دیدگاه های جدید و تاثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی شهر استو هدف پژوهش تعیین استراتژی های توسعه شهری شیراز و اولویت بندی آنها با استفاده از مدل AHP است. برنامه های کنونی شهر شیراز کالبدی و ایستا بوده و در تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی لحاظ نشده و پاسخگوی نیازهای فعلی نبوده و تحقق اهداف پیش بینی شده در آنها بسیار کم است، در این پژوهش ابتدا 6 استراتژی اصلی، ساماندهی فضایی، تقویت اقتصاد شهری، زیست پذیری اجتماعی، دسترسی پایدار، محیط زیست و حکمروایی خوب شهر، به همراه استراتژی های فرعی بر اساس درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا بر اساس مقایسه زوجی اولویتها را مشخص سازند. در کل نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیر معیارها با هدف (استراتژی توسعه پایدار شهری) نشان می دهد که کسب درآمدهای پایدار اولویت اول، عدالت فضایی و توزیع بهینه امکانات دارای اولویت دوم، گسترش توریسم اولویت سوم و در راستای دسترسی پایدار تکمیل مترو شهر در اولویت چهارم برنامه ریزی قرار داشته و اولویت پنجم برنامه ریزی نیز تدوین چشم انداز است و جلوگیری از گسترش کالبدی و شهر فشرده در اولویت اخر برنامه ریزی قرار گرفته است. در انتها نیز راهکارها و برنامه های اجرایی ده استراتژی اول شهر شیراز ارائه می گردد.
بررسی فضایی انعطاف پذیری مناطق شهری پس از زلزله با استفاده از روش OWA در منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش حوادث طبیعی تعمیق آنمتاثر از فعالیتهای انسانی، خسارتهای متعددی را مخصوصاَ در کشورهای در حال توسعه اموجب شده است.خسارت های مالی و جانی ناشی از حوادث طبیعی در جهان و مخصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته، متاثر از زیرساخت های ضعیف اجتماعی و اقتصادی، روز به روز در حال افزایش می باشد. در میان حوادث طبیعی، زلزله، به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، یکی از مخربترین این حوادث به شمار می رود.ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است و شهرهای آن بر اثر این پدیده بسیار آسیب دیده اند. در بین شهرهای ایران، تهران به عنوان کلانشهر اول کشوربا توجه به جمعیت متراکم، توسعه فیزیکی نامناسب، تراکم سازه ای، و عدم رعایت استانداردها، با خطر جدی تری روبه رو است.هدف از این پژوهش، بررسی فضایی انعطاف پذیری منطقه 12 تهران پس از زلزله می باشد. در این مطالعه، ابتدا داده ها ی منطقه 12تهرانآماده و استانداردسازی گردید. سپس با استفاده از روشAHP، میزان ریسک پذیری منطقه 12 تهران تحلیل شد. در نهایت با توجه به نقشه میزان ریسک پذیری منطقه، به کمک روش OWAنقشه نهایی میزان انعطاف پذیری آن پس از زلزله حاصل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که محلات شماره 2و12 (بهارستان و دروازه غار شوش) کمترین انعطاف پذیری را پس از زلزله دارند
سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهر کرمان بر اساس معیارهای منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و مسأله دار شهری در کشورهای در حال توسعه همانند ایران بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض خطر زلزله قراردارند. شهر کرمان به دلیل وجود گسل های متعدد فعال و وقوع زمین لرزه های ویرانگر با تلفات انسانی زیاد به زلزله خیزترین استان کشور تبدیل شده است. از کل مساحت بافت فرسوده استان کرمان که حدود چهارهزار و شصت و دو هکتار می باشد، 1589 هکتار آن در شهر کرمان قرار دارد. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی و شهری محسوب می گردد. هدف تحقیق شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهری است. مسأله ی اساسی این است که شهر کرمان مناطق آسیب پذیر زیادی دارد و شناسایی سطوح آسیب پذیر و کاهش ضریب آسیب پذیری می تواند کمک مؤثری به مدیریت بحران نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی تهیه شده، از اطلاعات مدیریت بحران شهرداری کرمان استفاده گردیده و شاخص هایی چون نوع مصالح، تراکم جمعیّت، عرض معابر، نوع کاربری و تراکم سازه ای مورد بررسی قرار گرفته است و نقشه های هر کدام از این معیارها با استفاده از نرم افزارSDM FUZZY در محیط Arc GIS تهیه شده است. نقشه ی آسیب پذیری نهایی نشان می دهد که بافت های شهر کرمان با 7/11 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد، 1/14 درصد آسیب پذیری زیاد، 3/13 درصد آسیب پذیری متوسط، 5/15 درصد آسیب پذیری کم، 9/45 درصد آسیب پذیری خیلی کم روبرو هستند که وضعیت نامناسب بافت ها را نشان می دهد.
تبیین شاخص های امنیت ساز در میان اقوام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از روزگار کهن کشوری با ملتی متنوع از اقوام، فرهنگ ها، شیوه های زیست، مذهب و زبان های گوناگون و دارای پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی در میان اجزای خود بوده است. این کلیت یکپارچه اما تحت تأثیر عوامل مختلف داخلی و خارجی با چالش هایی مواجه می شود؛ به گونه ای که در طول زمان گاه وحدت و همبستگی ملی آن دچار آسیب ها و تهدیداتی شده است. بنابراین مسأله حفظ، تداوم و ارتقای همبستگی و وحدت ملی همواره به عنوان یک هدف راهبردی مورد توجه حکومت های ایران بوده است؛ مسأله ای که همچنان اولویت خود را حفظ کرده است. همچنین، هر چند حضور اقوام و ایلات همواره در طول تاریخ ایران منجر به زایش و پویایی فرهنگ و تمدن کهن شده است؛ اما در عین حال، به دلیل برخی متغیرهای مهم و اثرگذار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در عرصه های داخلی و خارجی، شرایط و بسترهای بروز مشکلات و آسیب های امنیتی، در حوزه های قومی آماده و نمودار شده است. در ارتباط با مسایل امنیتی این رویکرد، پژوهشی صورت گرفته است. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش نهاده شده که مهمترین عوامل امنیت ساز در میان اقوام ایران چیست؟ روش تحقیق این مطالعه از نوع پیمایشی و کیفی است و برای گردآوری اطلاعات آن از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه ای استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که توجه جدی به توسعه مناطق مرزی، تأکید بر دین مشترک و آیین های پیوندگر(مانند عید نوروز) و احترام به آداب و رسوم اقوام از مهمترین عوامل امنیت ساز محسوب می شوند.
اولویت بندی راهبردهای احیای بافت تاریخی شهر مراغه با تأکید بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
77 - 94
حوزههای تخصصی:
مراکز تاریخی شهرهای ایران مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهرها هستند و وجوه تمایز و خصوصیات منحصربه فرد مکانی، تاریخی و فرهنگی هر شهر را باید در همان بافت تاریخی و آثار کالبدی و معنایی به جامانده در آن جستجو کرد. سیستم شهری در بافت های تاریخی که یکی از ارکان ارزشمند و هویت بخش در شهرها هستند، مشکلات فراوانی دارند؛ بنابراین، در این راستا مدیریت شهری نیاز به شناسایی و تبیین مسائل سیستم شهری دارد و از آنجایی که اجرای هر طرح یا برنامه،دردرجه اول به شناخت تنگناها و امکانات،تعیین اهداف، راهبردها و سیاست ها نیازدارد. مقاله حاضر بر آن است تا با شناخت فرصت ها، تهدیدهای موجود در بافت تاریخی با رویکرد بازآفرینی، فرهنگ مبنا به استخراج راهبردها و سیاست های احیا دست یابد. بدین منظور پس از معرفی محدوده مرکزی-تاریخی مراغه، مؤلفه های اصلی احیای فضاهای تاریخی شهرها در قالب ماتریس سوات در محدوده بافت تاریخی ارزیابی شده است. سپس با توجه به اینکه همه راهبردها به طور یکسان قابلیت اجرایی ندارد، راهبردها را برمبنای اصول و معیارهای مدیریت راهبردی، طی مطالعات پرسشنامه ای از مسئولان و متخصصان شهری با استفاده از روش الکتره اولویت بندی کرد. از این رو راهبردها به ترتیب عبارت اند از: 1. تبدیل بناهای تاریخی به مکان های مورد استفاده گردشگران (هتل، رستوران و موزه)؛ 2. تغییر ترکیب فعالیتی محدوده و جایگزینی فعالیت های گردشگری و پذیرایی؛ 3. ساماندهی فعالیتی بازار و بازسازی بازارچه ها، بالاترین اولویت را برای احیای بافت تاریخی دارند.
درآمدی بر عوامل مؤثر در مکان گزینی افراد در فرایند اصالت بخشی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: محله مفت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باززنده سازی بافت های فرسوده شهری در سایه نظریه اصالت بخشی، منجر به خروج طبقه فقیر از این بافت ها خواهد شد. این خروج اجباری از بافت قدیمی و فرسوده، مسئله مکان گزینی مجدد این افراد را مطرح می کند. در این مکان گزینی مجدد، عوامل مختلفی نظیر: محل اشتغال، محل سکونت پیشین، مدت سکونت در بافت و محل سکونت خویشاوندان تأثیرگذار هستند. این مقاله، نقش عوامل فوق را در مکان یابی مجدد ساکنان و حرکت آنها در سطح شهر ارزیابی کرده است. در این راستا، با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و همچنین با پرسشگری از ساکنان یکی از محله های واقع در منطقه 13 شهر تهران، به نام «مفت آباد» ، ارتباط میان عوامل مورد بررسی و مکان گزینی افراد پس از تخلیه اجباری بررسی شده و نتایج آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مربوط تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که محل اشتغال ساکنان و مدت سکونت در بافت نمی تواند به عنوان عاملی تعیین کننده در انتخاب مکان جایگزین برای سکونت شناخته شود و برعکس، محل سکونت پیشین و محل سکونت خویشاوندان ساکنان در زمینه فوق بسیار تعیین کننده است.