فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکرد ارزیابی استراتژیک محیط زیست سیستمی پیشگیرانه و ساختار یافته برای پیش بینی، شناسایی و ارزیابی اثرات محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی گزینه های توسعه در سطوح راهبردی نظام تصمیم گیری است. هدف پژوهش، کاربرد رویکرد مذکور به منظور غربالگری اقدامات رشد و توسعه روستایی با تأکید بر «سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان» است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری با استفاده از چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با سه سازه کلیدی و 36 معیار انجام شده است. نتایج نشان داد، اقدام راهبردی از نظر ارتباط با جهت گیری های فراگیر توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطوح ملی، منطقه ایی و محلی به ویژه برای بهبود رفاه و معیشت انسانی جوامع روستایی تحت پوشش از اهمیت قابل توجه برخوردار است. بخش های برنامه ریزی، براساس دستورالعمل های قانونی، جزو حوزه های توسعه دارا/ و یا همراه با اثرات زیست محیطی بالقوه قابل توجه شناخته می شوند و از نظر پیوند و اثرگذاری بر دیگر اقدامات راهبردی، اهمیت محیط زیستی قابل توجه دارد. درجه پیچیدگی مسائل، مشکلات و محدودیت های محیط زیستی مرتبط با حوزه های برنامه ریزی هدف در نواحی روستایی تحت پوشش، بالاتر از حد قابل توجه است. درجه توجه اقدام راهبردی نسبت به جریان سازی و یکپارچه سازی ملاحظات و نگرانی های محیط زیستی به ویژه درنظر گرفتن استانداردها، ارزش ها، قوانین و مقررات (الزامات حقوقی/ مدنی) مرتبط با محیط زیست کمتر از حد قابل توجه است. افزون بر این، اقدام راهبردی در هر یک از بخش های برنامه ریزی هدف، چارچوبی برای ایجاد و توسعه دیگر فعالیت ها و پروژه های عملیاتی در سطوح خُرد تدارک دیده است و براساس اجماع خبرگان، می تواند منجر به بروز اثرات بالقوه قابل توجّه با ماهیت و کیفیت گوناگونی بر محدوده های جغرافیایی و طبیعی و نواحی فرهنگی از جمله سکونت گاه های روستایی و شهری با جمعیت متراکم و مناطق با کاربری فشرده در شهرستان های آبادان و خرمشهر شود.
بررسی واکنش سازمان ملل به پدیده تغییرات آب و هوایی (رویکرد انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
21 - 41
حوزههای تخصصی:
پدیده تغییرات اقلیمی یا تغییرات آب وهوایی از مسائل مهم سازمان های بین المللی و کشورهای عضو آن است.توجه به این پدیده در دو دهه اخیر در دستور کار جدی سازمان ملل قرار داشته است. در رویکرد جدید در مطالعات امنیتی نظریه پردازان مکتب انتقادی تلاش دارند تا معناسازی جدیدی را برای موضوعات امنیتی ایجاد نمایند.در چارچوب این دیدگاه فقدان جنگ و برخوردهای نظامی بین کشورها به خودی خود تأمین کننده صلح و امنیت بین المللی نیست و اشکال جدید تهدیدات امنیتی مانند امنیت اقتصادی، فرهنگی، محیط زیستی و غیره ایجادشده است. امنیت محیط زیست درحالی که حاضر جایگزین تهدید جنگ جهانی هسته ای شده است با توجه به اهمیت پدیده تغییرات آب وهوایی به عنوان یکی از ابعاد و نگرانی های مهم امنیتی در عرصه روابط بین الملل پرسشی که در این نگارش مطرح است این است که چرا و چگونه پدیده تغییرات آب و هوایی در سازمان ملل به مسئله ای امنیتی تبدیل شده است؟ فرضیه اصلی نگارندگان این است که پدیده تغییرات آب و هوایی با افزایش تهدیدات امنیتی زیست بشر که فراتر از ابعاد سنتی امنیت( نظامی، هسته ای) است به اشکال جدید همکاری و تعارض کشورها در سازمان ملل تبدیل شده است در این نگارش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری داده های کتابخانه ای به تأثیرات تغییر اقلیم بر ابعاد مختلف امنیت و اقدامات سازمان ملل در این زمینه می پردازیم
ارزیابی عملکرد مدل SADFAT در پیش بینی روزانه دمای سطحی زمین در محدوده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۲۹-۱۶۶
حوزههای تخصصی:
محدودیت هایی مانند پوشش زمانی کم و کوچک مقیاس بودن تصویر برداری مادون قرمز حرارتی در اقلیم شناسی شهری به عنوان یک چالش علمی عصر حاضر می باشد. برای رفع این مشکل، مدل های ادغام زمانی و مکانی تصاویر مانند SADFAT در سنجش از دور مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر قابلیت استفاده از مدل SADFAT برای بکارگیری ویژگیهای مکانی تصاویر سنجنده OLI و زمانی سنجنده MODIS ، به منظور برآورد LST های مناطق شهری، ارزیابی شده است. داده های ورودی به مدل شامل رادیانس حرارتی تصاویر مودیس و لندست و باند قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست جهت پیش بینی دمای سطح روزهای متوالی سال 2017 میلادی محدوده شهر تهران می باشد. الگوریتم با بکارگیری دو جفت تصویر مودیس و لندست در زمان مشابه و مجموعه هایی از تصاویر مودیس در زمان پیش بینی و تعیین ضریب تبدیل تغییرات رادیانس حرارتی پیکسل ناهمگن مودیس نسبت به پیکسل لندست، LST را در مناطق ناهمگن پیش بینی می کند. برای ارزیابی نتایج مدل، تمامی پیکسل های تخمین زده شده به صورت نظیر به نظیر با پیکسل های تصویر مبنا در آن محدوده مقایسه شدند . میزان برآیند مقایسه برای روزهای فصل پاییز نشان می دهد که مدل SADFAT در این فصل بطور میانگین با ضریب همبستگی 86/0 و خطای خطای جذر میانگین مربعی 122/0 ، بالاترین دقت و در فصول دیگر با میانگین ضریب همبستگی 76/0 و خطای جذر میانگین مربعی حدود 4/0 ، دقت خوبی را ارائه نموده است . بنابراین با وجود برخی خطاهای سیستماتیک و متغیر موجود در تصاویر و اجرای الگوریتم، عملکرد این مدل برای پیش بینی LST در مقیاس زمانی روزانه و قدرت تفکیک مکانی 30 متر در شهر تهران خوب ارزیابی شد.
ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس در شناسایی آتش سوزی ها در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
استفاده از سنجش از دور به دلیل پوشش وسیع مکانی و فراهم کردن اطلاعات در زمان های مختلف، در شناسایی مناطق آتش گرفته اهمیت ویژه ای دارد. امروزه از محصولات آتش مادیس به صورت گسترده ای برای این امر استفاده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس MOD14, MOD14A2 (Terra) و MYD14, MYD14A2 (Aqua) و شناسایی مناطق آتش سوزی در استان گلستان است. ابتدا نقشه ی نقطه ای مربوط به تمامی تصاویر تولید شد سپس جهت ارزیابی صحت محصولات آتش، نقشه ی نقطه ای تهیه شده برای محصولات با داده های واقعیت زمینی مقایسه شد. در صورت انطباق موقعیت مکانی هرکدام از آتش های گزارش شده با آتش های شناسایی شده به وسیله ی محصولات، آن موقعیت به عنوان آتش شناسایی شده به صورت صحیح در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی دقت تصاویر مادیس از تصاویر لندست به عنوان نقشه ی صحت زمینی استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت محصولات نشان داد که شش منطقه ی آتش سوزی شده توسط محصولات آتش فعال سطح دو روزانه و هشت منطقه توسط محصولات سطح سه هشت روزه شناسایی شدند. نتایج ارزیابی دقت تصاویر ضریب R^2 برابر 0.94 و ضریب RMSE برابر 426.12 هکتار را نشان می دهد. بررسی های صورت گرفته در این تحقیق نشان می دهد به منظور کارایی بهتر الگوریتم متنی کشف آتش، پیشنهاد می شود این الگوریتم برای جنگل های استان گلستان و متناسب با شرایط و ویژگی های منطقه ی آتش سوزی، شدت و مساحت آن توسعه داده شود تا نتایج بهتری را ارائه دهد.
تحلیل فضایی زیرساخت های گردشگری در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
221 - 240
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عناصر نظام گردشگری وجود جاذبه های و همچنین خدمات و زیرساخت های موجود در مقصدهای گردشگری است که جهت برآوردن نیازها و خواسته های مورد انتظار گردشگران و افزایش رضایت آنها ارائه می شود. آنچه در کنار ضرورت وجود داشتن این زیرساخت ها اهمیت دارد، توزیع فضایی و نحوه مکانیابی آنهاست که نیازمند مطالعه و دقت است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی وضعیت توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری استان گیلان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل یافته ها از روش میانگین نزدیکترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای، میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که براساس میانگین نزدیکترین همسایه، الگوی پراکنش رستوران ها، مجتمع های گردشگری، هتلها، هتل آپارتمان ها، اقامتگاه های بومگردی، مهمانپذیرها و کل زیرساخت های گردشگری استان گیلان بصورت خوشه ای بوده است. همچنین براساس تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای پراکنش زیرساخت های گردشگری استان گیلان در مجموع دارای پراکنش خوشه ای هستند. همچنین توزیع بسیاری از زیرساخت ها در جهت شمال غربی- جنوب شرقی می باشد. در مجموع نیاز به توسعه موزون تر زیرساخت های گردشگری استان گیلان کاملا محسوس است که رسیدن به این امر مستلزم برنامه ریزی بلندمدت و همچنین تبدیل منابع گردشگری استان به جاذبه می باشد.
قدرت نرم ورزش در خدمت اهداف ژئوپلیتیکی سیاست خارجی (مطالعه موردی: چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
182 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه ورزش به عاملی تأثیرگذار در جامعه و روابط بین الملل تبدیل شده است و می توان سیاست ورزشی را به عنوان بعدی تازه از سیاست خارجی مورد توجه قرار داد. پرسش محوری این است که کشور چین چگونه توانسته از قدرت نرم ورزش در عرصه بین المللی در راستای اهداف و منافع ژئوپلیتیکی خود بهره برداری نماید. فرضیه پیشنهادی مقاله این است که چین با اتخاذ یک "راهبرد فعال ورزشی"در قالب سیاست خارجی خود توانسته است به خوبی از ظرفیت های بین المللی ورزش برای اهداف ژئوپلیتیکی خود بهره گیری نماید. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل نقش و تأثیرات ژئوپلیتیکی ورزش در عرصه بین الملل و مشخصاً الگوی چین پرداخته می شود. یافته های پژوهش مؤید اهمیت خاص ورزش و دیپلماسی ورزشی در راهبرد سیاست خارجی چین و ارتقاء آن تا سطح یک ابزار راهبردی برای بهره برداری ژئوپلیتیکی از آن است. طبق مدل مفهومی طراحی شده کشور چین از طریق دیپلماسی ورزشی فعال میدان بین المللی ورزش را به میدان روابط بین الملل پیوند زده و از سرمایه های این دو میدان برای تحقق اهداف سیاست خارجی خود بهره برداری می نماید
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
نقش مقاوم سازی مساکن روستایی در بهبود کیفیّت کالبدی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان قوچان عتیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کوچک ترین شکل تجسّم کالبدی استکه مهم ترین معیار رضایت مندی از آن در استحکام بنا نمود می یابد. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقدامات از سوی ارگان های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی طی چند دهه بعد از انقلاب شده است. مقاوم سازی، اثرات گسترده ای در مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال تعیین پیامد این برنامه ها بر زندگی روستاییان و کیفیت کالبدی سکونتگاه های روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. در راستایگردآوری اطّلاعات از روش های کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) بهره برده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطّلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی (t تک نمونه ای، ویلکاکسون و پیرسون) به کار گرفته شده است. دهستان مورد مطالعه مشتمل بر 44 روستا می باشد که از این تعداد 15 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 150 خانوار تعیین و پرسش نامه ها به صورت نمونه گیری سهمیه ای در سطح روستاهای دهستان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مقاوم سازی مساکن روستایی و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه رابطه معناداری با سطح اطمینان 99 درصد به میزان 277/0 و کیفیت مسکن با 262/0 وجود دارد و علاوه بر این نتایج تحلیل گذشته نگر مبین تفاوت کاملاً معنادار در دوره قبل و بعد از مقاوم سازی در بهبود کیفیّت مسکن و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه مشاهده شده است. مقاوم سازی مسکن روستایی ضمن افزایش مقاومت بنا و کاهش آسیب پذیری آن در برابر مخاطرات طبیعی؛ بهبود کیفیّت کالبدی در سطح روستاهای محدوده ی مورد مطالعه را در پی داشته است.
توسعه مدل پویای مدیریت بحران زلزله در تهران با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم (SD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
بروز بلایای طبیعی از جمله زلزله موجب به وجود آوردن هزینه های مالی و انسانی سنگینی برای دولت ها و جوامع می شود. یکی از مهم-ترین عواملی که در افزایش یا کاهش میزان خسارات و تعداد تلفات انسانی در هنگام بروز زلزله تأثیرگذار است، وجود سیستم مدیریت بحران کارا است. با توجه به موقعیت ویژه شهر تهران و احتمال وقوع زلزله در این شهر و با توجه به خسارات برآوردی بالای مالی و جانی متعاقب آن، در این پژوهش یک مدل پویای مدیریت بحران با استفاده از روش شناسی پویایی شناسی سیستم (SD) توسعه یافته است تا با شبیه سازی فعالیت ها بعد از وقوع بحران زلزله، به کارایی بهتر و موثر مدیریت بحران کمک کند. بدین منظور پس از مدلسازی سیستم و تعیین اعتبار مدل ارایه شده، رفتار متغیرهای تعداد افراد محبوس و تعداد تلفات ناشی از زلزله تا مدت 5 روز پس از وقوع بحران، با حفظ روند فعلی و با توجه به راه کارهای پیشنهادی سازمان مدیریت بحران شبیه سازی شده اند. راه کارهای پیشنهادی عبارتند از نوسازی بافت-های فرسوده، آموزش امداد و نجات، و آموزش نحوه مواجه با زلزله از طریق رسانه ها و فضای مجازی با کمک کمپین ها. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به هزینه های برآوردی اجرای سه پروژه فوق، آموزش پیش از وقوع بحران علی رغم هزینه اولیه کمتر آن نسبت به سایر راه کارهای مدیریت بحران تأثیر بسزایی در کاهش بحران پس از وقوع زلزله خواهد داشت و در صورت تامین سرمایه حدود 1000 میلیارد ریال در سال به منظور اجرای سیاست های دوم و سوم، تلفات جانی در صورت اتفاق زلزله 10 مرکالی از 1,541,000 وضعیت فعلی به 689,000 نفر کاهش خواهد یافت.
پایش تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان تالاب بین المللی هامون با استفاده از ماتریس متقاطع کی سیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
91 - 106
حوزههای تخصصی:
تغییرات بوم شناختی شدید تالاب های بین المللی هامون در دهه های اخیر منجر به قرار گرفتن آن در لیست سیاه مونترال شده است. از این رو در این پژوهش پیش بینی و اعتبارسنجی تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان در آینده برای این تالاب ها مورد توجه قرار گرفت. روش مورد استفاده ماتریس آثار متقاطع کی سیم بوده که توسط آن اثر هر متغیر بر دیگر متغیرها در بازه عددی 3+ (اثر شدید و مثبت) تا 3- (اثر شدید و منفی) توسط متخصصان محیط زیست ارز ش گذاری شده است. با توجه به محدودیت های این روش از نظر تعداد متغیرها و فراوانی متغیرها، عوامل اثرگذار بر این نمایه ها در چهار دسته کلی تحت عنوان متغیر اقتصادی، اجتماعی، مدیریت حیات وحش و مدیریت منابع آب در نظر گرفته شد. به منظور به دست آوردن احتمالات متغیرها و پیش بینی ارزش نمایه ها در سال 1412، از مُد نظرات استفاده و روند آینده شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل با استفاده از بازدیدهای میدانی طی دو سال متوالی انجام گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی کی سیم نشان داد که نمایه های پرندگان و ماهیان در طول سال های 1383 تا 1412 روند نزولی خواهند داشت. نمایه پرندگان به ترتیب از 77/0 به 28/0 و ماهیان از 60/0 به 22/0 خواهد رسید. بر اساس نتایج اعتبارسنجی، صحت مدل قابل قبول است و می توان با اطمینان به نتایج به دست آمده از نظرات کارشناسان در ماتریس اثرات متقاطع اعتماد کرد. این مطالعه نشان داد روش کی سیم به خوبی اثرات متقابل بین اجزاء سیستم را بررسی می کند و از این طریق قادر به پیش بینی اثرات آینده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی ضعیف، خود منجر به بدتر شدن وضعیت نمایه های ماهیان و پرندگان می شود و با بدتر شدن این شرایط، فشار بر منابع نیز بیشتر خواهد شد. روند نزولی مدیریت حیات وحش و منابع آب نیز هشداری جدی است که باید مورد توجه تصمیم گیران قرار گیرد. <span style="font-size: 10.0pt; mso-ansi-font-size: 8.0pt; font-family: 'B Nazanin'; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Bold'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Bold'; mso-bidi-language: FA;" lang="FA">تغییرات بوم شناختی شدید تالاب های بین المللی هامون در دهه های اخیر منجر به قرار گرفتن آن در لیست سیاه مونترال شده است. از این رو در این پژوهش پیش بینی و اعتبارسنجی تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان در آینده برای این تالاب ها مورد توجه قرار گرفت. روش مورد استفاده ماتریس آثار متقاطع کی سیم بوده که توسط آن اثر هر متغیر بر دیگر متغیرها در بازه عددی 3+ (اثر شدید و مثبت) تا 3- (اثر شدید و منفی) توسط متخصصان محیط زیست ارز ش گذاری شده است. با توجه به محدودیت های این روش از نظر تعداد متغیرها و فراوانی متغیرها، عوامل اثرگذار بر این نمایه ها در چهار دسته کلی تحت عنوان متغیر اقتصادی، اجتماعی، مدیریت حیات وحش و مدیریت منابع آب در نظر گرفته شد. به منظور به دست آوردن احتمالات متغیرها و پیش بینی ارزش نمایه ها در سال 1412، از مُد نظرات استفاده و روند آینده شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل با استفاده از بازدیدهای میدانی طی دو سال متوالی انجام گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی کی سیم نشان داد که نمایه های پرندگان و ماهیان در طول سال های 1383 تا 1412 روند نزولی خواهند داشت. نمایه پرندگان به ترتیب از 77/0 به 28/0 و ماهیان از 60/0 به 22/0 خواهد رسید. بر اساس نتایج اعتبارسنجی، صحت مدل قابل قبول است و می توان با اطمینان به نتایج به دست آمده از نظرات کارشناسان در ماتریس اثرات متقاطع اعتماد کرد. این مطالعه نشان داد روش کی سیم به خوبی اثرات متقابل بین اجزاء سیستم را بررسی می کند و از این طریق قادر به پیش بینی اثرات آینده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی ضعیف، خود منجر به بدتر شدن وضعیت نمایه های ماهیان و پرندگان می شود و با بدتر شدن این شرایط، فشار بر منابع نیز بیشتر خواهد شد. روند نزولی مدیریت حیات وحش و منابع آب نیز هشداری جدی است که باید مورد توجه تصمیم گیران قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر سازمان و مدیریت سیاسی فضا در کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
27 - 61
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا، فرآیند تقسیم و مرزبندی پهنه سرزمینی با هدف مدیریت بهینه سیاسی فضاست. هدف این مقاله تبیین استراتژی ملی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضای آنهاست. ایجاد و تغییر در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا، از الگوهای مختلفی پیروی می کند و اولین سطح، اهمیت بیشتری دارد. مقاله با این پرسش روبه روست: تغییرات در سطح اول سازماندهی سیاسی فضا در کشورهای جهان، طی سال های 1960 تا 2020 میلادی چه وضعیتی را پشت سر گذاشته و چه عواملی در آن تأثیرگذار بوده اند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، منابع کتابخانه ای و از نرم افزارهای EXCEL و SPSS در مباحث آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استراتژی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا از سه الگوی افزایش، کاهش و ثابت در تعداد استان ها پیروی می کند. پنج عامل جمعیت، وسعت، تولید ناخالص داخلی، شاخص توسعه انسانی و امنیت، در کنار مسایل جهانی، تأثیرات متفاوتی در تغییرات استانیِ 191 کشور جهان داشته اند. همچنین کشورهایی که تغییرات کمتری در سازماندهی سیاسی فضای جغرافیایی داشته اند، موفقیت بیشتری در دستیابی به اهداف مدیریت سیاسی فضا کسب کرده اند
ارزیابی آسیب پذیری خانوارها در مواجهه با خطر سیلاب در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های آق قلا و گمیشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
118-101
حوزههای تخصصی:
یک جنبه کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیب پذیری نظام های اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونه ای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستان های آق قلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیب پذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریب های سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخص های مناسب برای ارزیابی آسیب پذیری های خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیب پذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیب پذیری در دو شهرستان آق قلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی می تواند بر سنجش آسیب پذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشان دهنده آسیب پذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشان دهنده آسیب پذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفه های آسیب پذیری و همچنین شاخص آسیب پذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آق قلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آق قلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیب پذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آق قلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق می افتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر می رسد. در نهایت برخی راهبرد های کاهش آسیب پذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافته ها پیشنهاد شد.
مخاطره محیطی آسیب پذیری منابع آب زیرزمینی تحت تاثیر ژئومورفولوژی کارست (مطالعه موردی: حوضه های الشتر و نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق کارستی متناسب با میزان توسعه یافتگی ژئومورفولوژی کارست، منابع آب از آسیب پذیری متفاوتی در برابر آلودگی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری ذاتی منابع آب آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد با استفاده از روش PaPRIKa است. بنابراین در مرحله اول پهنه بندی توسعه و ارزیابی ژئومورفولوژی کارست با مدل فازی و عملگر گاما انجام شد. همچنین با به کارگیری مدل منحنی های بسته CCL S و تکمیل این مطالعات با پیمایش های میدانی، توزیع فضایی اشکال کارستی دولین مدل سازی شدند. در ادامه با به کارگیری روش PaPRIKa آسیب پذیری آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد پهنه بندی گردید. بررسی ژئومورفولوژی کارست نشان می دهد که در ارتفاعات تاقدیس گرین به علت بارش زیاد برف، دولین ها به عنوان فراوان ترین اشکال کارستی هستند که تحت عنوان کارست نیوال شناخته شده اند. ارزیابی آسیب پذیری با روش PaPRIKa ، نشان می دهد که محدوده های مطالعاتی به پنج طبقه آسیب پذیر با درجات (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تقسیم شده است. به طوری که نواحی دارای خطر آسیب پذیری خیلی کم، کم و متوسط به ترتیب 3/27 ،6/20 و 3/22 درصد از مساحت محدوده تاقدیس گرین را دربر گرفته است. همچنین 17و 8/12 درصد از مساحت منطقه به ترتیب دارای آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. صحت سنجی ارزیابی آسیب پذیری آبخوان های کارستی با داده های EC و دبی چشمه ها نشان می دهد که چشمه های زز و آهنگران در محدوده با آسیب پذیری زیاد واقع شده اند. اما در چشمه های نیاز و عبدالحسینی در حوضه نورآباد نمودار EC در برابر دبی ماهانه تغییرات زیادی نداشته که نشان دهنده توسعه نیافتگی و یا توسعه اندک آبخوان این چشمه ها می باشد.
تحلیل، تاب آوری و آسیب پذیری اجتماعی_ اقتصادی جوامع شهری در مقابل خشکسالی (مطالعه موردی:استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۲۱۵-۲۳۲
حوزههای تخصصی:
پدیده خشک سالی با تأثیر بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، منجر به آسیب پذیری جوامع انسانی می شود. در مناطق خشک نظیر استان یزد، اثرات خشکسالی با پدیده خشکی ادغام می شود و فشارهای شدیدی بر جوامع وارد می کند.در این مطالعه به تحلیل آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی با خشکسالی به استناد داده های هواشناسی و پایگاه داده های واقعی سرشماری عمومی در طول دوره آماری ۲۰ساله پرداخته شده است.از متغیرهای اقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی به عنوان شاخص های تاب آوری وآسیب پذیری استفاده شد. با تحلیل مؤلفه های اصلی چند عامل، به عنوان مؤلفه های اصلی انتخاب گردید .با محاسبه شاخص SPI در منطقه خشک ترین سال مشخص گردید و با محاسبه میانگین وزنی شاخص همبستگی آن با مؤلفه های اصلی منتخب براساس استنباط آماری مناسب بررسی گردید. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون تاثیر خشک سالی بر ابعاد مختلف تابآوری جوامع انسانی بررسی شد.نتایج ، وقوع خشکسالی های مکرر در سال های اخیر در منطقه را بیان می کند.تحلیل ارتباطات خشکسالی با عوامل جوامع انسانی از بین عوامل متعدد اقتصادی،مهم ترین عامل موثر در تابآوری جوامع، سطح درامد می باشد.تحلیل عوامل اجتماعی بیانگر ،تاثیر خشکسالی بر تعداد شرکت تعاونی کشاورزی و نرخ بیکاری میباشد. نتایج عوامل زیست محیطی نشان میدهد، که مساحت جنگل کاری ،بیشترین تاثیر دربرابر خشکسالی را دارد.بطور کلی در این استان ارتباط تنگاتنگی بین خشکسالی آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی حاکم است.بنابراین هر میزان آسیب پذیری کاهش یابد میزان تاب آوری جوامع بیشتر می شود.میزان وابستگی به طبیعت بر آسیب پذیری و تابآوری تاثیر گذار است بنابراین در مدیریت بلند مدت این مناطق بایستی وابستگی جوامع انسانی به خشکسالی کاسته شود تا نوسانات آن منجر به تخریب تاب آوری این جوامع نگردد.برای این منظور بهترین راهکار تنظیم تقاضای جوامع انسانی متناسب با زنجیره تولید،صنایع تبدیلی و بازیافت در این مناطق است
تحلیل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در مناطق روستایی استان لرستان با استفاده از رویکرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
33 - 62
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی اکتشافی تحلیل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در مناطق روستایی استان لرستان، از لحاظ پارادایم، جزو تحقیقات کیفی بود و تحلیل داده های پژوهش بر مبنای نظریه بنیانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان سازمان های مرتبط با گردشگری در استان لرستان بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های مورد نیاز از راه مصاحبه های عمیق، متمرکز و نیمه ساختاریافته گردآوری شد. نتایج به دست آمده به استخراج مدل چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی در روستاهای استان لرستان در قالب چارچوب اشتراوس و کوربین و همچنین، شناسایی هسته محوری توسعه نیافتگی انجامید و نشان داد که چرایی توسعه نیافتگی گردشگری فرهنگی را باید در درک نامناسب و پذیرش پایین جامعه میزبان، بستر نامناسب خلاقیت و کارآفرینی در روستاها، فقدان آموزش مناسب برای توسعه گردشگری، فقدان زیرساخت های ارتباطی و رفاهی، مدیریت ضعیف و راهبرد ناکارآ، افت جاذبه های مناطق گردشگری و چالش های نهادی و قانونی جست وجو کرد.
From a Conventional Battle of The 1967’s Conflict to the Invisible War of the COVID-19 Pandemic: Re-Examining the British Healthcare and Humanitarian Aid to Palestine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
1 - 21
حوزههای تخصصی:
This study re-examines the healthcare and humanitarian aid contributed by the British government and the British NGOs to the Palestinians during the Arab-Israelis War of 1967 and the current Covid-19 pandemic age. The objective of the research is to compare the significant efforts initiated by the British government and their NGOs to Palestine in two different occasions. After the end of Six-Day War of 1967, many Palestinian displaced persons lived in a poor condition at refugee’s camps scattered in Syria and Jordan. As a result of the unhygienic and inadequacy of a basic living facilities such as a clean sanitation system, the refugees experienced various contagious and non-contagious diseases such as gastroenteritis, hepatitis A and diverse skin infections. During this difficult time, the British government, and NGOs tirelessly contributed in various means to assist the displaced individuals and refugees in handling health disaster. Subsequently, the same thing occurs when the World, including Palestine is haunted with the current invisible Covid-19 virus, which appears to be another health catastrophe to the Palestinians. Hence, this study is re-examining the role and contribution of the British government and their NGOs to assist the Palestine Authority to face the imperceptible enemy which caused a pernicious plague. Regardless of religious beliefs, the noble efforts of those parties are appearing to be a humanitarian bridge which connecting humankind across continents, generations, and political ideology.
تحلیل ژئوپلیتیکی رابطه بین سرمایه ی اجتماعی و میزان انتظارات مردم از مسئولین(مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
88 - 115
حوزههای تخصصی:
پایتخت با توجه به اهمیتی که در عنصر ساختار سیاسی فضا با کارکرد و هویت سیاسی – اداری داشته و تحولات آن نقش بی بدیلی در ژئوپلیتیک کشور و منطقه دارد. در حال حاضر سرمایه ی اجتماعی به یکی از مهم ترین و پرکاربردترین مفاهیم در حوزه مطالعات اجتماعی مبدل گشته است. تحقیقات اقتصادی و جامعهشناسی اخیر نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بر روی متغیرهای اساسی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز اثرگذار است. سرمایه ی اجتماعی که دربردارنده ویژگی های اساسی سازمان های اجتماعی مثل شبکه ها، نرم ها و اعتماد می باشد همکاری و تعامل بین افراد را برای رسیدن به منافع مشترک افزایش می دهد. مطالعه ی حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان انتظارات مردم از مسئولین پرداخته است. این تحقیق بر مبنای نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام و مدل تحقیقی نای(در بررسی رابطه بین اعتماد و میزان انتظارات مردم از مسئولین در آمریکا) انجام شده است. مسئله ی اصلی که در این تحقیق به دنبال بررسی آن هستیم این است که افزایش انتظارات مردم از مسئولین چه تأثیری بر میزان سرمایه ی اجتماعی آنان دارد. فرضیه اصلی که در این تحقیق به دنبال آزمون آن هستیم این است که در شهر تهران هر اندازه میزان انتظارات مردم از مسئولین افزایش پیدا می کند، سرمایه ی اجتماعی و هم چنین اعتماد آن ها به مسؤلین که به تعبیری مهم ترین بخش سرمایه ی اجتماعی را تشکیل می دهد کاهش پیدا می کند. این تحقیق با روش پیمایش و با ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی شهروندان بالای 20 سال است که از طریق نمونه گیری تصادفی با طبقه بندی متناسب با اندازه انتخاب شده است.
واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان بارش های فرین در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
1 - 18
حوزههای تخصصی:
به منظور واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان وقوع بارش های فرین و فراگیر در آذربایجان شرقی با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی در اقلیم شناسی همدید، داده های بارش 11 ایستگاه همدید استان در بازه زمانی 11/10/1329 تا 30/12/1391 (22725 روز) اخذ شد. در ادامه، بارش های فرین و فراگیر منطقه بر اساس دو شرط انتخاب گردید: حداقل نیمی از ایستگاهها بارش دریافت کرده و میانگین بارش ایستگاهها بیش از میانگین صدک 99ام بارش طی دوره مورد مطالعه باشد. بر اساس دو آستانه فوق، 97 رخداد بارشی برگزیده شد. در این روزها بسامد رخداد رودبادها، موقعیت و سرعت آنها بر روی کرنل صفر تا 120 درجه ی طول شرقی و صفر تا 80 درجه ی عرض شمالی برای هر یاخته(1617) در ترازهای 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00، 06، 12 و 18 گرینویچ محاسبه گردید. نتایج نشان داد که رودبادها در ترازهای مزبور در ساعت های همدید به ویژه در ساعت 18 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی کاملا آشکار دارد. کانون بیشینه بسامد رخداد رودباد نیز بر روی شمال شبه جزیره عربستان استقرار دارد. نقشه های میانگین سرعت باد در ساعت های همدیدی که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی بسامد رودباد و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت باد در پهنه ی مطالعاتی است؛ نشان می دهد که محور خروجی رودباد به صورت مایل با جهت جنوب غربی- شمال شرقی به سوی نیمه غربی کشور کشیده شده و آذربایجان شرقی در قطاع چپ خروجی رودباد، جایی که واگرایی و ناپایداری در جو رخ می دهد قرار دارد.این موضوع بیانگر حرکات عمودی صعودی بر روی محدوده ی مطالعاتی بوده که منجر به انبساط توده هوا در سطوح بالا و ناپایداری جو می شود. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال خصوصا در ساعت 18 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار داشته که رخداد بارش های فرین و فراگیر بر روی آذربایجان شرقی را فراهم می کند.
ارزیابی خطر وقوع فرسایش خندقی در حوضه آبخیز قویجق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
17 - 34
حوزههای تخصصی:
پیش بینی از وقوع فرسایش خندقی با استفاده از مدل های مناسب و تهیه نقشه های پهنه بندی خطر، مناسب ترین راهکار برای برنامه ریزی مدیریت زمین در حوضه های آبخیز است. در این مطالعه از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار چند لایه پرسپترون و با استفاده از متغیرهای شیب، جهت شیب، نقشه ارتفاع رقومی ( DEM )، واحدهای اراضی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، زمین شناسی و فاصله از راه برای حساسیت پهنه بندی فرسایش خندقی در حوضه آبخیز قویجق استان گلستان استفاده شده است. برای انجام شبکه عصبی از نرم افزار SPSS modeler و از روش MLP استفاده شده است. استفاده از لایه ها در روش MLP 1-8-9 بود. یعنی شامل 9 لایه ورودی،8 لایه پنهان و 1 لایه خروجی یا هدف بود. نتایج به دست آمده نشان داد که 20، 30، 24، 16، 10 درصد از منطقه مورد مطالعه در مناطق با خطر بسیار زیاد ، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم قرارگرفته است که بیشتر منطبق بر آبراهه ها و راه های ارتباطی و زمین شناسی بود. نقشه های حساسیت به فرسایش خندقی تهیه شده می تواند برای تصمیم گیری در مورد برنامه ریزی و مدیریت خاک و آب و در نهایت توسعه پایدار در حوزه آبخیز قویجق مفید باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر افراد بازمانده از تحصیل در دانش آموزان دوره دوم متوسطه روستاهای استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با ضرورت توجه به شناخت عوامل موثر بر افراد بازمانده از تحصیل در دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان زنجان تنظیم شد و هدف اصلی آن شناسایی عوامل مرتبط بر ترک تحصیل این افراد بود. پژوهش حاضر به شیوه آمیخته و از نوع اکتشافی در دو فاز کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه مناطق 14 گانه استان زنجان است که از تحصیل بازمانده اند. ب ه منظ ور تعیی ن حج م ن مونه ی پژوهش از فرمول تعیی ن حجم ن مون ه ی با توجه به حجم جامعه ی آماری طبق اطلاعات موجود در اداره آموزش و پرورش استان زنجان (2337)، حجم ن مونه بر اساس فرمول کوکران براساس تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل در دوره ی متوسطه دوم، سهم نسبی هر شهرستان از تعداد مصاحبه ها مشخص شد. برهمین اساس در قسمت کمی تعداد 380 دانش آموز ترک تحصیل کرده به عنوان نمونه برآورد شدند. داده ها در مرحله اول با تحلیل محتوای مضمونی و در مرحله دوم به منظور تعیین اعتبار و روایی ابزار و همچنین رتبه بندی سهم عوامل شناسایی شده با نرم افزار spss-26 تحلیل شد. همچنین در کل شاخص های بعد خانوادگی، فردی، آموزشی و اقتصادی در بین مناطق 14 گانه متوسطه دوم استان زنجان تفاوت معناداری بین شاخص های مورد مطالعه وجود دارد. در بعد فردی این نتایج به دست آمد که در شهر طارم و افشار عوامل فردی از میانگین بالاتری برخوردار بود و در شهرهای انگوران و ابهر عوامل فردی از میانگین پایین تری برخوردار است. نتایج همچنین نشان داد که از نظر بعد آموزشی شهرهای ابهر و ماهنشان از میانگین بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار بود و در این مناطق عوامل آموزشی بیشتر منجر به بازماندن از تحصیل می شود. اما در شهر طارم عوامل آموزشی کمتری تأثیر در بازماندن از تحصیل دارد. نتایج همچنین نشان داد که از نظر بعد آموزشی شهرهای ابهر و ماهنشان از میانگین بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار بود و در این مناطق عوامل آموزشی بیشتر منجر به بازماندن از تحصیل می شود. اما در شهر طارم عوامل آموزشی کمتری تأثیر در بازماندن از تحصیل دارد.