فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده فرسایش و انتقال رسوب از جمله فرآیندهای هیدرودینامیکی مهمی است که بسیاری از سیستم های هیدرولیکی نظیر حو ضه های آبریز، رودخانه ها، سواحل و بنادر، سدها، پل ها، جاده ها، کشتزارها و تأسیسات عمرانی را متأثر می سازد. در این مقاله برای بررسی فرسایش کرانه رودخانه گلالی قروه به عنوان یک رودخانه ناپایدار، از نقشه برداری میدانی و گوگل ارث استفاده شد و پارامترهای مورفولوژی مجرا و میزان فرسایش کرانه رودخانه بر اساس شاخص تنش برشی نزدیک کرانه رودخانه (NBS) راسگن، بدست آمد. ارزیابی فشار برشی نزدیک کرانه در پیش بینی فرسایش بسیار با اهمیت است طوری که نشان دهنده توزیع انرژی جریان در مقطع عرضی مجرا بویژه کرانه مجرا می باشد و این توزیع نامتناسب انرژی جریان می تواند منجر به فرسایش کرانه شود. برای تخمین NBS از سه روش نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی(R c/W bkf) ، نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی(d nb/d bkf) و نسبت تنش برشی نزدیک کرانه به تنش برشی دبی لبالبی(t nb/t bkf) استفاده شد. نتایج نشان داد که در روش(R c/W bkf) ، میزان فرسایش پذیری کرانه در اکثر مقاطع، متوسط تا خیلی کم بوده، در روش(d nb/d bkf) در اکثر مقاطع فرسایش پذیری کرانه ها در حد کم بوده و در روش (t nb/t bkf) خیلی زیاد است که نهایتآ روش نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی(d nb/d bkf) با توجه به واقعیت صحت بیشتری نسبت به روش های نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی(R c/W bkf) و نسبت تنش برشی نزدیک کرانه به تنش برشی دبی لبالبی(t nb/t bkf) دارند و برای رودخانی گلالی مناسب ترند.
قابلیت سنجی کارایی داده های لیدار و اپتیک به منظور استخراج پارامترهای ساختاری جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پیشرفت تکنولوژی های سنجش از دور و افزایش تنوع داده های قابل استفاده موجب شده تا ارزیابی و قابلیت سنجی داده های مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به همین دلیل به عنوان مسأله ای که کمتر در تحقیقات گذشته بدان پرداخته شده است، هدف اصلی این تحقیق قرار گیرد. در این تحقیق داده های مستخرج از تصاویر وردویو-2 و اسپات-5 شامل اطلاعات بافتی این تصاویر و نیز خصوصیات آماری مستخرج از داده های لیدار به صورت مستقل برای تخمین پارامترهای ساختاری جنگل کاج تک گونه[1] استفاده گردید و نتایج حاصل از هر داده با نتایج حاصل از داده های دیگر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد در حالی که داده های وردویو-2 برای برآورد تراکم و قطر درختان دارای بهترین عملکرد است، داده های لیدار برای تخمین ارتفاع میانگین و حجم درختان مناسب است. در ضمن تفاوت آماری معنی داری بین داده های مختلف سنجش ازدور برای برآورد رویه سطح درختان وجود ندارد، همچنین در میان پارامترهای ساختاری، در حالی که ارتفاع میانگین و قطر درختان با خطایی قابل قبول برآورد شدند، تخمین تراکم، حجم و رویه سطح درختان با دقت کمتری انجام شد. [1]. Pinus Radiata
بررسی الگوهای همدید بارش های فوق سنگین غرب و جنوب غرب حوضه آب خیز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، شناسایی و طبقه بندی الگوهای همدید تراز 500 هکتوپاسکال بارش های فوق سنگینمنطقه غرب و جنوبغرب حوضه آب خیز دریاچه ارومیه طی دوره 1390- 1366 است. پس از تعین آستانه زمانی و مکانی بارش های فوق سنگین، ابتدا 46 روز بارش فوق سنگین در سطح منطقه استخراج شد، سپس داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال واقع در محدوده میان 65- 50 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 65- 15 درجه طول شرقی به صورت ماتریس S-mode برای روزهای بارش فوق سنگین تنظیم شد. در ادامه با استفاده از تکنیک آماری تحلیل عاملی و خوشه بندی به روش وارد الگوهای همدید خوشه بندی و نقشه مرکب تراز میانی و پایین جو مربوط به هر خوشه تهیه و تحلیل همدید شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به هنگام وقوع بارش های فوق سنگین، عمدتاً هشت الگوی همدید در قالب دو گروه عمده سردچال جوی و فرود موج کوتاه حاکم بوده است. به طوری که حرکات صعودی سمت جلو این سیستم های همدید به همراه رودباد جبهه قطبی سبب ایجاد جو ناپایدار باروکلینیک در منطقه و هدایت سیستم های کم فشار از سمت دریاهای مدیترانه، سرخ و سیاه از غرب و جنوب غربی ایران به سمت منطقه مورد مطالعه شده و در افت فشار و بروز بارش های فوق سنگین تعیین کننده است.
دست یابی به چشمه توفان های گردو غبار به کمک مدل های عددی : معرفی رویکردی برای پیش بینی توفان های گردوغبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توفان گرد و غبار ازجمله پدیده هایی است که در سال های اخیر مشکلات فراوانی را برای مناطق مختلف کشور ایجاد کرده است. شناسایی چشمه این نوع توفان ها از اولین گام ها در مقابله با این پدیده مخرب است. از جمله روش هایی که برای این منظور استفاده می شود مدل سازی عددی است. در این مطالعه سعی شده است رویکرد مناسبی برای شناسایی چشمه توفان های گردوغبار با استفاده از مدل های عددی معرفی شود. برای این منظور توفان گردوغبار شدیدی که در روزهای 17-14 تیر 1388 (8 - 5 جولای 2009) انتخاب شد که تقریبا اکثر نقاط کشور را تحت تاثیر قرار داده بود.سپس با استفاده از مدل عددی مطالعه و پیش بینی جوی WRF و مدل محاسبه مسیرهای برگشت و پخش HYSPLT توفان مورد نظر،مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا مدل WRF برای شبیه سازی شرایط جوی حاکم بر توفان اجرا گردید و شرایط همدیدی حاکم بر این توفان با استفاده از تحلیل خروجی های این مدل به دست آمد. سپس خروجی های به دست آمده برای دست یابی به چشمه های احتمالی و تحلیل مسیر انتقال گردوغبار به مدل HYSPLT داده شد. سرانجام رویکرد پخش ذرات از مناطق احتمالی به دست آمده، برای دقیق تر شدن روی مناق چشمه، بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که اغلب مسیرهای به دست آمده، از مناطق شمالی و مرکزی عراق و سوریه گذشته و منشا توفان گردوغبار ذکر شده، مناطق کویری و خشک شمال عراق و سوریه است. این نتایج مطابقت خوبی با مطالعات گذشته بر اساس سنجش از دور داشته و بیانگر این است که مدل های عددی ذکر شده توانایی پیش بینی توفان های گردوغبار را دارند.
کاربرد مدل فازی در برنامه ریزی کاربری زمین جهت توسعه شهری با هدف حفاظت از اکوسیستم طبیعی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بختگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رشد جمعیت مناطق حفاظت شده مورد تخریب قرارگرفته اند، دریاچه بختگان، پارک ملی و منطقه حفاظت شده اطراف آن به عنوان بخشی از تالاب نی ریز از این قاعده مستثنی نیستند. حضور انسان و فعالیت های او مهم ترین شکل تعرض و اختلال بر روی مناطق حفاظت شده تلقی می شود. با توجه به پویا بودن و پیچیدگی و توسعه سریع و نامتوازن کالبدی شهرها استفاده از مدل در برنامه ریزی ها در سطح شهرها امری اجتناب ناپذیر تلقی می شوند. امری که ایجاب می کند ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین قبل از مداخله در اراضی انجام گیرد.شهر نی ریز در جنوب ناحیه حفاظت شده بختگان واقع شده است، ناحیه ای که ازنظر زیست محیطی و اکولوژیک اهمیت بسیار زیادی دارد اما امروزه به دلیل افزایش فعالیت های اقتصادی و کشاورزی همراه با رشد جمعیت شاهد خشکاندن تالاب ها و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی هستیم که نتیجه آن چیزی جزء یک اکوسیستم کویری نیست. بنابراین در این پژوهش برای ارزیابی توان اکولوژیک جهت توسعه آینده شهر نی ریز و مناطق مجاور آن با استفاده از منطق فازی جهات مناسب و نامناسب با توجه به عوامل زیست محیطی و شرایط طبیعی مشخص گردید.نقشه نهایی به دست آمده از مدل پیشنهادی نشان می دهد شمال شهر نی ریز به دلیل وجود زمین های مناسب جهت کشاورزی آبی فاقد توان جهت توسعه شهری است ولی بخش های غرب و شرقی با توجه به معیارهای مدنظر از بالاترین توان برخوردار است. همچنین اکثر محدوده مجاور منطقه حفاظت شده بختگان دارای توان متوسط جهت توسعه شهری بوده است. به طور کلی مناطق با توان های عالی حدود 16/5 درصد، مناطق با توان زیاد 42/12 درصد، مناطق با توان متوسط 46/23 درصد، مناطق با توان کم 18/22 درصد و در نهایت مناطق با توان بسیار کم 75/36 درصد منطقه را تشکیل می دهد، به عبارتی حدود 59 درصد از مساحت ناحیه برای توسعه شهری نامناسب می باشد. این نقاط با امتیاز صفر بر روی نقشه نشان داده شده اند.
شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: حوضه آبی دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کمبود اطلاعات اقلیمی در مورد مقادیر بارش برف در ارتفاعات، استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند در بررسی توزیع پوشش برف و راواناب حاصل از آن در حوضه های آبی کمک کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی چگونگی ارتباط رواناب سطحی در خروجی حوضه آبی دهگلان در ارتباط با تغییرات پوشش برف در ارتفاعات حوضه است. رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه آبی دهگلان با استفاده از مدل رواناب-ذوب برف بررسی شده است. بدین منظور ابتدا خصوصیات فیزیکی حوضه شامل محیط ْْْ ، مساحت و طبقات ارتفاعی با استفاده از اطلاعات رقومی موجود محاسبه شد، اطلاعات اقلیمی و هیدرومتری نیز از سازمان های ذیربط گردآوری شدند. نسبت پوشش برفی حوضه با استفاده از تولیدات 8 روزه سطح پوشش برف در مقیاس جهانی از داده های پوشش برف مودیس موجود در سایت سازمان ناسا که توسط الگوریتم SNOWMAP تولیدشده است. در ادامه اطلاعات مورد نیاز وارد مدل شده و عمل شبیه سازی متناسب با خصوصیات حوضه مورد مطالعه صورت گرفت. پارامترهای ارزیابی که توسط مدل جهت ارزیابی دقت جریان شبیه سازی شده مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تبیین و تفاضل حجمی می باشد. فرآیند شبیه سازی جریان حاصل از ذوب برف با محاسبه عوامل و فراسنج های لازم در دوره دسامبر 2004 تا آوریل 2005 (آذر ماه 1383تا فروردین ماه 1384) صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل رواناب- ذوب برف قادر به شبیه سازی رواناب با ضریب تبیین 52 درصد و تفاضل حجمی 2/23 است. ضریب تبیین و تفاضل حجمی به دست آمده دقت متوسط مدل را در شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه نشان می دهد که می تواند ناشی از خصوصیات فیزیکی حوضه باشد. در کل نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه با این که مدل SRM برای حوضه های کوهستانی طراحی شده است در منطقه مورد مطالعه که تلفیقی از دشت و کوهستان است به دلیل تأثیر عوامل دیگری مانند نفوذ به آب های زیرزمینی کارآیی پایین تری را نشان می دهد.
برآورد میزان فرسایش خاک در دشت مرودشت (استان فارس) با استفاده از مدل تجربی RUSLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک، نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه، خسارت های جبران ناپذیری بر جای می گذارد؛ بلکه با رسوب گذاری در آبراهه ها، مخازن سدها و بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آن ها، زیان های فراوانی را موجب می گردد. پیش بینی فرسایش خاک ، همواره یکی از متداول ترین روش ها در مدیریت منابع طبیعی به جهت کنترل بهره وری خاک در داخل حوضه و تخمین میزان رسوب و کیفیت آب در خارج از حوضه است. در این پژوهش به بررسی میزان فرسایش خاک دشت مرودشت با استفاده از مدل تجَربی RUSLE در محیط (GIS) که شامل عامل فرسایندگی باران، عامل فرسایش پذیری خاک، عامل توپوگرافی و پوشش گیاهی می باشد، پرداخته شده است. در این تحقیق از اسناد و مدارک مختلف ازجمله نقشه های1:50000 توپوگرافی،1:100000 زمین شناسی،خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح دشت از صفر تا 50 برحسب تن در هکتار در سال متغیر است. مطابق با این نقشه، بیش ترین قسمت منطقه موردمطالعه، جزء طبقه فرسایشی خیلی کم تا کم قرار داشت که به طور عمده این کلاس ها در مرکز دشت واقع شده بودند. بیش ترین مناطق تحت خطر فرسایش بالا تا شدید، در مناطق با شیب زیاد دشت قرار داشتند.
مکان یابی اراضی مسکونی با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره TOPSIS مورد شناسی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری های مسکونی مهمترین کارکرد هر شهر هستند که بیشترین اراضی شهری را در برگرفته اند. تأمین کیفیت مسکن یکی از ا هداف اصلی در برنامه های مسکن در کشورهای توسعه یافته است و چگونگی تأمین کیفیت آن یکی از چالش های جدی فراروی برنامه ها و سیاست های مسکن است. اولین ویژگی مهم برای مسکن مناسب، زمین آن است. چون مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر شرایط مناسبی داشته باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تأمین نماید؛ بنابراین، مکان یابی صحیح مسکن علاوه بر ارتقای کیفیت طرح های مسکن، موجب کاهش هزینه های آتی نیز می شود. در این پژوهش محقق سعی دارد که جهت دستیابی به مهم ترین هدف تحقیق یعنی مکان یابی اراضی مسکونی، با توجه به نیاز به احداث مجتمع های مسکونی جدید در شهر بهبهان، در جهت یافتن اراضی خالی مستعد برای استقرار کاربری های مسکونی اقدام نماید. سپس بررسی کرده که آیا گزینه های انتخابی، از نظر معیارهای مکان یابی پتانسیل های لازم جهت استقرار کاربری های مسکونی را دارند؟ و اینکه کدام یک از این گزینه ها برای رسیدن به این هدف مناسب تر است؟ برای این منظور در این پروژه پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شناسایی معیارهای مورد نیاز برای مکان یابی مسکونی، سه نقطه از شهر جهت استقرار فضاهای مسکونی انتخاب شده اند و پس از حضور در مکان های یاد شدهوانجام برداشت های میدانی، این سه سایت بر اساس معیارهای ذکر شده امتیازدهی شده اند. برای تبدیل داده کیفی به داده های کمّی از مقیاس دوقطبی فاصله ای استفاده شده است و در نهایت ماتریس تصمیم گیری شامل امتیازات آلترناتیوها تهیه شده است. پس از آن با انجام کلیه مراحل روش تاپسیس که در متن به تفصیل شرح داده شده است، یکی از گزینه ها به عنوان بهترین گزینه از میان سه گزینه موجود، معرفی شده است. پس از آن این مناطق از نزدیک مورد بازدید قرار گرفته اند و بررسی های انجام شده و پرسش از متخصصان درباره وضعیت سایت های انتخابی، صحت انتخاب این گزینه و دقت روش تاپسیس را تأیید می نماید.
تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیری و اداره امور شهر به شمار می رود که با گذشت بیش از صد سال از تصویب اولین قانون رسمی در این زمینه، در سال 1377 کار خود را به طور جدی شروع کرد. شهروندان ایرانی با حضور در چهار دوره انتخابات شورای شهر، در مدیریت شهری خود تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر چگونگی حضور مردم را از دیدگاه فضایی - سیاسی در شهر آمل بررسی می کند تا نشان دهد الگوی فضایی مشارکت در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چگونه بوده است. با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات دوره چهارم و توابع آمار فضایی، الگوی فضایی تمایل ساکنان مناطق مختلف شهر به هر یک از نامزدهای حاضر بررسی شد. تحلیل درصد آرای نفرات برگزیده به کل آرا نشان دهنده کم بودن مقدار آن در کل دوره های انتخابات است. به طوری که این نسبت هیچگاه از 36 درصد بیشتر نشده است. شاخص موران برای چگونگی توزیع آرا 07/0 است که حاکی از فقدان تشابه و همبستگی بین محلات در توزیع آرا و همچنین پراکندگی در الگوی توزیع فضایی آرا است. بر اساس یافته ها، الگوی مشارکت در شهر یکسان نبوده و پهنه شرقی - غربی از مشارکت بیشتری برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد که بین وضعیت اقتصادی و اجتماعی محلات و مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان مشارکت شهروندان و نرخ اشتغال 41/0 و جمعیت شاغل 73/0 است که از نرخ بیکاری با 28/0 و جمعیت بیکار با 63/0 بیشتر است. این ضریب برای بار تکفل عمومی 4/0 به دست آمد. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر نقش همسایگی در انتخابات شورای شهر آمل است، به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی مؤثر در رفتار رأی دهندگان مناطق مختلف شهر آمل باعث شده رأی گیری در این شهر به صورت محلی گرا، طایفه گرا و قومی دربیاید. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در تحقق فرایند مردم سالاری محلی به شمار می رود.
پهنه بندی اراضی شهرستان گناباد برای دفن پسماند روستایی به روش تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست ازجمله ضرورت های توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار روستایی، محسوب می شود. یکی از مسائلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، پهنه بندی اراضی برای دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. این تحقیق سعی دارد اراضی شهرستان گناباد را برای دفن پسماند نقاط روستایی مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکار گرفته شده جهت پهنه بندی عبارت اند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) محل های مناسب دفن پسماند سکونتگاه های روستایی مشخص گردید. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین 8 محل موجود دفن پسماند روستایی تنها 3 محل با معیارهای محیطی منطبق بوده و در پهنه کاملاً مناسب قرار دارد و 1 محل در پهنه مناسب، 3 محل در پهنه نسبتاً مناسب و 1 محل در پهنه نامناسب قرار دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: حوضه آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی حساسیت زمین لغزش مهم ترین گام در تهیه نقشه خطر زمین لغزش است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی و مقایسه نتایج حاصل از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای می باشد. برای انجام این تحقیق با بررسی منابع و نظر کارشناسان، فاکتورهای مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب ، جهت شیب ، طبقات ارتفاعی ، لیتولوژی ، کاربری زمین ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، فاصله از جاده) در محیط Arc GISآماده شده و با لایه پراکنش زمین لغزش ها تطابق داده شد و اطلاعات مربوط به زمین لغزش ها در هر یک از لایه های اطلاعاتی به صورت کمی به دست آمد. سپس با استفاده از ابزار Arc GIS و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در هر دو مدل ، اهمیت هرکدام از لغزش های رخ داده بررسی و نقشه های پهنه بندی زمین لغزش تولید شد. ارزیابی نتایج به دست آمده از فرآیند تحلیل شبکه ای و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب 74/۰ نسبت به فرآیند تحلیل شبکه ای با ضریب 72/0 از دقت بیشتری در پیش بینی زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای برخوردار است. همچنین بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای نتایج به دست آمده نشان می دهد که 13/7، 44/28، 13/37، 14/23، 27/3 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته و در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 49/5، 61/32، 05/32، 22/23، 73/5 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است.
مکانیابی مخازن ذخیره آب با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS (مطالعه موردی: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه مطالعات اخیر، در سال 2025، کمبود آب در کشورهای فقیر که منابع محدودی دارند و جمعیت آنها به سرعت درحال افزایش است، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین یک طرح درازمدت برای حفظ منابع آب لازم است. احداث سدهای مخزنی بزرگ بر روی رودخانه های دائمی کشور یکی از مهمترین طرح ها است و مرحله اصلی برای اجرای این طرح انتخاب مکان مناسب در حوزه آبریز می باشد. هدف از این مطالعه، کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و توسعه روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس[1] برای انتخاب و رتبه بندی محل احداث سد در منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان می باشد. با نظر کارشناسان و داده های موجود معیارهای تعیین مکان بهینه شامل معیارهای زمین شناسی، کاربری اراضی، رسوب، کیفیت آب، فرسایش، آب های زیرزمینی و هیدرولوژی انتخاب گردیده اند. برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش وزن دهی نسبتی استفاده شده است. در ابتدا با پیاده کردن الگوریتم تاپسیس در محیط نرم افزار ArcGIS لایه ای تحت عنوان ""نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل"" که دارای مقادیر بین صفر و یک می باشد، ایجاد شده است. سپس با مدل سازی مسیر جریان آب و بررسی شرایط توپوگرافی منطقه و انجام محاسبات مربوط به ارتفاع و طول تاج سد و اعمال محدودیت حجم مخزن، 15 گزینه که پتانسیل احداث سد در آنها وجود دارد، انتخاب و در آخر با یافتن مقادیر هر گزینه در لایه ایجاد شده، گزینه ها رتبه بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده گزینه A که نمایانگر سد کهیر است، با امتیاز 85/0 بهترین گزینه انتخابی و گزینه P– سمت شرق محدوده- با امتیاز 47/0 بدترین گزینه می باشد و همچنین در بین سدهای احداث شده در منطقه سد پیشین با امتیاز 62/0 بدترین سد انتخاب گردید و گزینه K با امتیاز 67/0 بر روی شاخه سمت راست رودخانه سرباز به عنوان گزینه پیشنهادی انتخاب گردید. [1]- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)
بررسی روند تغییرات فصلی و سالیانه کیفیت فیزیکی و شیمیایی منابع آب شهر خرم آباد با استفاده از نرم افزار Arc GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدوده مطالعاتی این تحقیق شهر خرم آباد می باشد داده های این تحقیق 23 حلقه چاه و چشمه در سطح شهرستان خرم آباد در بازه زمانی 1381 تا 1392 که به صورت فصلی می باشد. اطلاعات و آمار مربوط به عناصر شیمیایی موجود در آب شامل پارامترهای: pH، سختی کل (TH)، هدایت الکتریکی (EC)، مواد جامد محلول (TDS)، سولفات (〖so〗_4)، کلرو (Cl)، نیتریت (〖no〗_2) و نیترات (〖no〗_3) می باشند. در این تحقیق از نرم افزار Arc GIS ویرا یش 1/10 و روش های درون یابی جبری یا قطعی، زمین آماری، روش IDW، روش کریجینگ و روش اسپلاین نقشه ها تهیه و تولید شدند و برای بررسی کیفیت شیمیایی عناصر موردنظر آب آشامیدنی از استاندارد ملی، استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان محیط زیست آمریکا (EPA) به عنوان شاخص سنجش آلودگی استفاده شد. نتایج نشان داد که pH تمامی چاه ها و چشمه-ها در محدوده مطلوب و مجاز استانداردها بوده است. مقدار سختی کل (TH) در همه ی فصول در تمام منابع بالاتر از حد مطلوب استانداردها و پایین تر از حداکثر مجاز استاندارد ها می باشد.مقدار هدایت الکتریکی، مواد جامدومحلول در آب، سولفات(〖SO〗_4) و〖no〗_2 در کلیه چاه ها و چشمه ها در تمامی فصول پایین تر از حد مطلوب و حداکثر مجاز می باشد. مقدار کلرو(Cl) تمام چاه ها و چشمه-ها پایین تر از حد مطلوب و مجاز استاندارهاست ولی در تعدادی از منابع بالاتر از حد مطلوب استاندارد EPA بوده است. در تما م فصول میزان نیترات 〖no〗_3در کلیه منابع پایین تر از حد مجاز ملی ایران، و حد مطلوب و مجاز سازمان بهداشت جهانی(WHO) حد مجاز استاندارد EPA می باشد اما در کلیه منابع از حد مطلوب (EPA) بالاتر است.
مدل سازی توسعه شهری با تلفیق مدل اتوماسیون سلولی و سیستم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و نامتوازن جمعیت بخصوص در کشورهای در حال توسعه، مشکلات فراوانی را در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. این مسئله اهمیت مدل سازی تغییرات کاربری اراضی را برای مدیریت بهتر شهرها بیش از پیش مطرح می نماید. مدل اتوماسیون سلولی به طور گسترده در مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی گسترش شهرها مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به ارائه مدل اتوماسیون ترکیبی با منطق فازی پرداخته است. در روش های متداول اتوماسیون سلولی یا همان CA، حالت، وضعیت و قوانین انتقال به صورت قطعی تعریف می شوند در حالی که بیان قطعی این اجزا، نیازمند داده های بسیار زیاد است. حال این که دسترسی به داده های دقیق، به دلیل گستردگی و حجم بالای معیارهای مؤثر در مدل سازی فرآیند توسعه شهری، کار ساده ای نیست. از این رو نظریه فازی به دلیل پشتیبانی از عدم قطعیت و قابلیت توصیف واژگان طبیعی می تواند در بیان اجزای CA استفاده گردد. مدل پیشنهادی به منظور مدل سازی گسترش شهر شیراز بین سال های 1383 تا 1388 استفاده شده و سپس نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه نتایج این تحقیق با تصاویر ماهواره ای، حاکی از دقت 80 درصدی برای روش پیشنهادی می باشد، این در حالی است که برای روش اتوماسیون سلولی معمول دقت 75 درصد گزارش شده است. نتایج تحقیق، گامی به سمت جلو می باشد، زیرا مدل پیشنهادی با افزایش قابلیت اتوماسیون سلولی در مدل سازی پروسه های پیچیده مکانی به دقت مطلوب تری نیز دست پیدا کرده است. نتایج حاصل از این مدل سازی می تواند به عنوان ابزاری مناسب جهت اخذ تصمیم های بهینه در اختیار برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه ردیابی الگوهای همدید منجر به مخاطرات ژئومورفودینامیکی (مطالعه موردی زمین لغزش های ناشی از بارش های 14-31 مارس 1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رخداد مخاطرات ژئومورفودینامیکی عوامل متعددی دخیل اند. هرچه دامنه شناخت این مخاطرات گسترده تر شود، مدیریت و کاهش خسارت های ناشی از وقوع آن ها امکان پذیرتر خواهد بود. پژوهش حاضر در همین راستا با رویکرد تحلیلی_ کمی به بررسی مسیر الگوهای همدید منجر به این مخاطرات می پردازد. قلمرو مکانی پژوهش، البرز شمالی و زاگرس شمال غربی است. به طورکلی در این محدوده و در این مقطع زمانی، 74 مورد زمین لغزش از بانک اطلاعاتی زمین لغزش ها ثبت شده که 9 مورد دارای تاریخ دقیق وقوع بودند که برای تحلیل انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان داد که گر چه محدوده مطالعاتی به دنبال بارش های این دوره زمین لغزش هایی به وقوع پیوسته است اما به لحاظ تفاوت های محیطی و عملکرد الگوهای همدید نحوه تأثیرگذاری بارش متفاوت بوده است. پراکنش مکانی بارش تجمعی، نقش ارتفاعات زاگرس را در دریافت بارش های نازل شده مثبت ارزیابی می نماید. تحلیل داده های بارش نشان داد توزیع بارش در طول سال در البرز شمالی منظم تر بوده است. این ویژگی سبب افزایش حجم رطوبت خاک شده، تحت چنین شرایطی رخداد زمین لغزش ها با بارشی کمتر نشان دهنده آستانه کمتر بارش برای وقوع زمین لغزش می باشد؛ درحالی که در زاگرس شمال غربی بخش قابل توجهی از بارش سالانه در مقطع زمانی کوتاهی نازل می شود که ممکن است سبب بروز سیل یا زمین لغزش گردد. سامانه های ورودی منجر به مخاطره، مسیر اروپای شمالی- دریای سیاه- شرق مدیترانه، مسیر شمال آفریقا (لیبی)- جنوب مدیترانه-شرق مدیترانه، مسیر شرق مدیترانه-شمال عراق-دریای خزر، مسیر غرب مدیترانه- شرق مدیترانه- دریای خزر و مسیر شمال آفریقا (سودان)- عربستان- خلیج فارس مسیر سامانه های کم فشار مؤثر در ایجاد بارش در دوره مطالعاتی بوده اند.
مکان یابی بهینه دفن زباله روستای لیقوان با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست روستاها از جمله ضرورت های توسعه روستایی محسوب می شود. یکی از مسائلی که در مناطق روستایی اهمیت دارد مکان مناسب جهت دفن زباله می باشد. دراین تحقیق به منظور ارزیابی مکان مناسب جهت دفن زباله در روستای لیقوان داده ها و اطلاعات مربوط به عوامل ژئومورفولوژیکی تهیه و تحلیل گردید. در بررسی محل دفن زباله از محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP) استفاده شد. در این تحقیق 5 عامل اصلی انسانی-اقتصادی، توپوگرافی-مورفولوژی، اقلیم-هیدرولوژی، خاک-پوشش گیاهی و زمین شناسی در نظر گرفته شده است که منجر به تولید 12 لایه کاربری اراضی، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شیب، طبقات ارتفاعی، جهت شیب، اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و لیتولوژی شد. مکان مناسب دفن زباله با استفاده از لایه ها و مدل مذکور در محیط Arc Map مشخص گردید. نتایج نشان داد مناطق کاملاً مناسب 23.98 درصد از میزان مساحت منطقه و نامناسب 54/21 درصد از میزان مساحت منطقه مورد نظر را به خود اختصاص داده است. بوسیله نقشه پهنه بندی، مکان های بهینه در کل روستای لیقوان معرفی شد که در برنامه ریزی های آتی می تواند مثمر ثمر بوده و مورد استفاده قرار بگیرد.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
روند ارزیابی تغییرات منیزیم با استفاده از شبکه عصبی و سیستم اطلاعات مکانی در روستاهای شهرستان گنبد (استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاه ها یکی از اصلی ترین منابع تأمین کننده آب شرب، کشاورزی و صنعت می باشند. کیفیت آب از لحاظ شرب نیز در بین پارامترهای کیفی مهم ترین پارامتر است. بنابراین بررسی و پیش بینی آلودگی ها از اهداف مدیران و برنامه ریزان می باشد.در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات مکانی برای تعیین آلودگی پارامتر منیزیم در آب های روستاهای گنبد از استان گلستان در چهار سال متوالی 87 و 88 و 89 و 90 استفاده شده است. در این مدل شبکه عصبی مصنوعی در ساختار پرسپترون، با تعداد لایه های پنهان و نرون های مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در حال حاضر آلودگی آب های زیرزمینی به دلیل فعالیت های شیمیایی و صنعتی در حال افزایش است. بنابراین نیاز به شناسایی مناطق آسیب پذیر منطقه برای جلوگیری از آلودگی آب های زیرزمینی است. همچنین در این تحقیق برای تعیین آلودگی آب های زیرزمینی از نقشه هایی همچون: توپوگرافی، زمین شناسی، موقعیت چاه ها، شیب، و ... در محیط های مکانی استفاده شد. پس از تعیین میزان آلودگی با استفاده از مدل های شبکه عصبی، خروجی مدل در محیط مکانی به نقشه های آلودگی دست پیدا کرده ایم. همچنین با مشاهده ی نقشه های آلودگی و داده های موجود در سال های ذکر شده می توان نتیجه گرفت که میزان آلودگی کم بود و این آلودگی نمی تواند خطرآفرین باشد.
تعیین مناسب ترین روش استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8 در کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما یکی از شاخص ترین پارامتر های اقلیمی و از اصلی ترین عوامل اثرگذار در برنامه ریزی شهر ها محسوب می شود زیرا هدایت کنندة نوع تسهیلات اختصاص یافته در شهر ها و حتی تعیین کننده ساختار، شکل و بافت شهری است. دمای سطح فاکتور اصلی در تعادل انرژی کره زمین بوده و به عنوان ورودی مدل های تغییرات آب وهوایی و جزایر حرارتی شهری به کار می رود. دمای کلان شهرها در مقایسه با مناطق شهری و روستایی اطراف بیش تر و مشهودتر است که به این پدیده «جزیرة حرارتی شهری» گفته می شود. کلان شهر کرج سومین کلان شهر بزرگ و دومین شهر مهاجرپذیر ایران (پس از کلان شهر تهران) است و به علت داشتن چنین جایگاهی، بررسی حرارتی آن بیش از پیش احساس می شود. در این تحقیق دمای سطح زمین در کلان شهرکرج با استفاده از تصاویر ماهوارة لندست8 (چهار تصویر) در سال های 2013 و 2014، به کمک روش های گوناگون استخراج شد. روش های مورد استفاده شامل پنجرة تکی، سبال، استفان- بولتزمن، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونیوس و سوبرینو[1]، 2003)، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونوس و همکاران، 2014)، پنجره مجزا و دفتر علوم لندست است. در نهایت، با استفاده از شاخص آماری میانگین خطای مطلق روش های گوناگون مقایسه شد و بهترین روش، به واسطه نزدیکی به دادة زمینی انتخاب شد. نتایج نشان داد بهترین روش مورد استفاده روش سبال باند 11 با مقدار میانگین خطای مطلق 98/7 است؛ ضمن آن که در حالت کلی، باند 11 ماهوارة لندست 8، به منظور استخراج دمای سطح زمین نتایج قابل اعتمادتری نسبت به باند 10 تولید می کند. همچنین بررسی نتایج در تاریخ های مختلف مشخص کرد تصاویر نیمة دوم سال در مقایسه با نیمة اول سال، تخمین دقیق تر و نتایج نزدیک تری به واقعیت تولید می کنند.
ارزیابی استخراج ارتفاع درختان مناطق جنگلی برمبنای تداخل سنجی پلاریمتری راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی توانمندی استخراج پارامترهای جنگلی همچون ارتفاع درختان با تکنیک های تداخل سنجی راداری با روزنة ترکیبی است. هدف عمده از تصاویر پلاریمتری راداری، در کاربردهای جنگلی، جداسازی مراکز فاز ناشی از توپوگرافی سطح زمین و تاج درختان است. یکی از روش های بسیار مرسوم در این زمینه به کارگیری ساختار دولایه ای مبتنی بر مدل پرکاربرد پراکنش حجمی نامنظم روی سطوح (RVOG) است. این مدل در یک دستگاه معادلات غیرخطی پارامترهای گوناگون — مانند توپوگرافی زمین، ارتفاع درخت، ضریب میرایی موج و نسبت دامنه — پراکنش سطحی به حجمی را تخمین می زند. با این حال به دلیل وابستگی شدید نتایج مدل به مقادیر اولیة مجهولات و به دلیل زمان بربودن و پیچیدگی حل دستگاه غیرخطی برای تمامی سلول های تصویر، بیشتر اوقات مسئله براساس فرضیات خاصی در ارتباط با مدل های پراکنش حل می شود. با وجود این، نتایج این روش ها نیز تحت تأثیر فرضیات قرار می گیرند و غالباً نمی توانند منجر به تعیین مناسب پارامترها شوند. ازاین رو برای حل مسائل پیش رو در این مقاله، با درنظرگرفتن ساختار دولایه ای جنگل، روشی مدل مبنا در تعیین توپوگرافی سطح زمین و ارتفاع درختان مطرح می شود. روش در نظر گرفته شده بدون هیچ پیش فرضی در ارتباط با پارامترهای مجهول، سعی در تخمین بهینة آنها دارد و یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل کارآیی بهتری از دو روش مرسوم مدل معکوس و SPIRIT دارد؛ به طوری که شاخص RMSE تخمین ارتفاع درختان از مقدار 26/13 و 41/11 متر به ترتیب در روش مدل معکوس و SPIRIT به مقدار 34/7 متر در روش عرضه شده کاهش یافته است.