فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از انواع مخاطرات طبیعی است که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود می آورد. برای جلوگیری از رخداد سیلاب، باید مناطق دارای پتانسیل بالا و همچنین مولفه های اصلی و تاثیرگذار در ایجاد آن را شناسایی نمود. به این منظور، این پژوهش با استفاده از پارامترهای شیب، ارتفاع، فاصله از رود، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، لیتولوژی، انحنای پروفیل، انحنای پلانیمتری و بارش در چارچوب منطق فازی به تحلیل سیلاب در رودخانه قره سو با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی می پردازد. مقادیر عضویت هر یک از این پارامترها با توجه به نوع روابط شان با سیل گیری و بر حسب توابع فازی تعیین شدند. یافته ها نشان می دهد که در حوضه رودخانه قره سو اغلب توابع عضویت بین پارامترهای مؤثر در سیل گیری، خطی و به شکل مستقیم می باشد. بر این اساس، بیشترین میزان سیل گیری در بخش های شمال غربی و در بالا دست حوضه در حوالی شهر روانسر و همچنین در شهر کرمانشاه وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که کم ترین میزان سیل گیری در ارتفاعات و نیز در نواحی با شیب بیشتر و جایی که فاصله بیشتری از مسیر رودخانه دارد دیده می شود. بر اساس نتایج خروجی مدل فازی و همپوشانی نقشه سیل گیری، مؤثرترین سطوح در ایجاد پهنه های سیل گیر اغلب شیب بین 0 تا 5 درجه، خاک های گروه هیدرولوژیکیD، سطوح ارتفاعی 1240 تا 1250، تراکم زهکشی4/0 تا 1، بارش 650 تا 700 میلی متر، انحنای پروفیل 4/0، انحنای پلانیمتری6/0 و کاربری اراضی شهری و فاصله 500 تا 1500 متری از آبراهه می باشد.
ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام با استفاده از تکنیک-SAW VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان هرگونه تصمیم گیری اعم از برنامه ریزی، مدیریت، ارزیابی و یا کنترل چنانچه در طلب و جستجوی شرایطی مطلوب هستیم، باید در راستای ایجاد تعادلی منطقی و واقع بینانه بین مناطق به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات حرکت کنیم. گام اول درجهت چنین حرکتی شناخت وضع موجود و امکانات و محدودیت های آن است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام از لحاظ 10 شاخص توسعه پایدار می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 10 شهرستان استان ایلام است. شاخص های مورد مطالعه از طریق سالنامه آماری که شامل موارد پیش روست جمع آوری گردیده است: تعداد کتابخانه ها عمومی، کانون پروش فکری، تعداد اعضای کتابخانه عمومی، سالن نمایش، گنجایش سالن نمایش، بیمارستان، تعداد تخت بیمارستان، تعداد چاپخانه، تعداد تلفن های ثابت، تعداد وسایل نقلیه درون شهری. برای این منظور از روش های؛ راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR) و میانگین وزنی ساده (SAW) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از روش های به کار رفته نشان داده که شهرستان ایلام به عنوان مرکز استان بیشترین زیرساخت های توسعه پایدار را در خود جای داده و سیروان، محروم ترین شهرستان از لحاظ شاخص های توسعه پایدار در استان ایلام می باشد. به عبارتی شهرستان ایلام در گروه تقریباً توسعه یافته، شهرستان های سیروان و بدره درگروه فرو توسعه طبقه بندی شدند. در ادامه به منظور بررسی نحوة پراکنش و توزیع فضایی شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام و تعیین میزان همبستگی، تناسب رتبه جمعیتی هر شهرستان با رتبه حاصل از شاخص های توسعه پایدار از تکنیک اسپیرمن استفاده شده است. بدین منظور ابتدا به کمک تکنیک Z-score شاخص توسعه هر شهرستان محاسبه گردیده و سپس با استفاده از ضریب اسپیرمن میزان تناسب و همبستگی رتبه شاخص های توسعه پایدار با رتبه جمعیتی شهرستان ها مقایسه شد. نتایج حاصل از مقایسه نشانگر وجود تناسب و همبستگی بسیار پایین و منفی (0.183-) و در نتیجه توزیع نامتناسب و غیرعادلانه شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام می باشد.
استفاده از مدل رگرسیون کاربری اراضی (LUR) برای پیش بینی آلاینده های NO2، CO و PM10 (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت هوای شهرهای بزرگ یکی از معضلات و چالش های اساسی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه است. در این بین، پیدایش و شدت پدیدة آلودگی در شهرها از عوامل گوناگونی مانند منابع آلودگی، عوامل هواشناسی و واکنش های شیمیایی بین آلاینده ها تأثیر می پذیرد. برای مدل سازی تمرکز آلاینده ها در محیط های شهری مدل های متفاوتی وجود دارد که در دو گروه مدل های بر پایة متد پخش و مدل های رگرسیون کاربری اراضی (LUR) طبقه بندی می شود. هدف این تحقیق پیش بینی تمرکز آلاینده های NO2، PM10 و CO در تهران با استفاده از روش رگرسیون کاربری اراضی در سال 2010 است. در پژوهش حاضر از متغیرهای مستقلی مثل مساحت کاربری اراضی، طول شبکة معابر و متغیرهای هواشناسی برای پیش بینی و مدل سازی آلاینده های فوق استفاده، و نتایج چشمگیری ارائه شده است. نتایج پژوهش نشانگر دقت زیاد این مدل در پیش بینی سه آلایندة مورد نظر، به ویژه در فصول گرم است.
شناسایی بهترین الگوریتم تشخیص گرد و غبار به کمک داده های مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرد و غبار یکی از رویدادهای جوی مناطق خشک و نیمه خشک جهان است که در سال های اخیر افزایش قابل توجه ای داشته و آثار و پیامدهای نامطلوبی را در بخش های مختلف بر جای گذاشته است. در این پژوهش از تصاویر سنجنده مودیس به منظور شناسایی و انتخاب بهترین الگوریتم تشخیص گرد و غبار استفاده شد. بدین منظور سه رویداد گرد و غبار جنوب غرب ایران در سال 2012 با استفاده از پنج الگوریتم مختلف شناسایی شامل BTD آکرمن، شاخص گرد و غبار، میلر، TIIDI و DUST RGB ، بارزسازی شدند و روش ها مورد مقایسه قرار گرفتند. بررسی های به عمل آمده نشان داد که روش های BTD آکرمن، شاخص گرد و غبار و میلر نیازمند تنظیم آستانه برای هر رویداد هستند؛ از این رو آستانه های مناسب برای هر رویداد با استفاده از روش هیستوگرام تعیین و ریزگردها شناسایی شدند. روش TIIDI نیز قابلیت تفکیک گرد و غبار از سایر پدیده ها را بر روی زمین داشت ولی نتوانست گرد و غبار روی آب را به خوبی بارزسازی کند. در روش DUST RGB به خوبی گرد و غبار از بقیه عوارض قابل تشخیص بود. همچنین نتایج طبقه بندی و ارزیابی صحت تصاویر نشان داد که در هر سه رویداد گرد و غبار، روش DUST RGB بالاترین صحت کلی را در میان سایر روش ها دارا می باشد. بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده از ماتریس خطا و ارزیابی صحت، روش مذکور به عنوان بهترین الگوریتم شناسایی گرد و غبار انتخاب گردید.
ارزیابی و پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل ها به عنوان ریه های تنفسی زمین، بخشی از منابع طبیعی ما بوده که نقش مهمی را در سلامت جسمی و روانی موجودات زنده ایفا می کنند. آتش سوزی جنگل در ایران و به ویژه در جنگل های شمالی، آثار مخربی را در سیمای ظاهری این مناطق به جای گذاشته است. یکی از روش های پیشگیری و مدیریت مخاطرات ایجاد شده در زمینه آتش سوزی جنگل، تعیین محدوده خطر آتش سوزی می باشد. هدف از این تحقیق تعیین مناطق حساس به آتش سوزی در جنگل های نوشهر می باشد. پس از شناسایی عوامل مؤثر در آتش سوزی (شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، پوشش زمین، دما، بارندگی، فاصله از سکونتگاه، فاصله از جاده)، وزن هرکدام از معیارها و زیر معیارها با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره محاسبه و نقشه آتش سوزی در محیط نرم افزاری ARC GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که 32/17 درصد از مساحت منطقه که 8/311 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد و 82/47 درصد از مساحت منطقه که 67/860 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر کم و خیلی کم قرار گرفته است. همچنین ارزیابی نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که روش مورد استفاده با ضریب 64/0 از دقت خوبی در پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل برخوردار می باشد.
تخمین کدورت و غلظت کلروفیل آ در دریای خزر از طریق آنالیز چندزمانه تصاویر ماهواره ای مادیس و شبکه های عصبی موجکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وسعت جهانی منابع آب، اندازه گیری های زمینی از پارامترهای کیفی امکان پذیر نیست، همچنین نمونه برداری سنتی از آب و آنالیزهای آزمایشگاهی بسیار پرهزینه و زمان بر است. در مطالعات صورت گرفته، برآورد کدورت و غلظت کلروفیل آ به عنوان مهم ترین پارامترهای کیفی آب با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با دقت مناسب توسط پژوهشگران انجام شده است. با توجه به مشکلاتی که در تهیه تعداد بالایی از داده های آموزشی در محیط های آبی وجود دارد استفاده از شبکه های ترکیبی مقاوم تری نظیر شبکه عصبی موجکی پیشنهادشده است. در این تحقیق انواع مختلفی از توابع موجک به عنوان تابع محرک شبکه مورداستفاده قرار گرفت و بهترین شبکه به منظور برآورد غلظت کلروفیل آ و کدورت به ترتیب شبکه های عصبی موجکی با تابع محرک مورلت و کلاه مکزیکی به دست آمد، داده های مورداستفاده محصول بازتاب اقیانوسی سنجنده مادیس است، به دلیل به کارگیری تصاویر چند زمانه نرمال سازی رادیومتریک داده ها انجام شد و نتایج نسبت به زمانی که از تصاویر نرمال نشده استفاده شده است، به صورت قابل توجهی بهبود یافت. در حالت چندزمانه علاوه بر افزایش تعداد داده های آموزشی، قابلیت تعمیم پذیری شبکه به سایر روزهایی که در آن تعداد داده میدانی کافی موجود نیست، فراهم شده است و دقت شبکه در این حالت در مقایسه باحالت تک زمانه افزایش یافت، درنهایت RMSE برای بهترین مدل به منظور برآورد کدورت و غلظت کلروفیل به ترتیب 047/0 و 071/0 به دست آمد که در مقایسه با دقت اندازه گیری میدانی 1/0، قابل قبول بوده و می تواند جایگزین مناسبی برای اندازه گیری های میدانی باشد.
برآورد مقدار ماده آلی خاک، با استفاده از داده های طیفی و مدل های آماری رگرسیون حداقل مربعات جزئی و رگرسیون مؤلفه اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادة آلی خاک از مهم ترین ویژ گی های فیزیکوشیمیایی خاک است که در تعیین کیفیت و مدیریت آن نقش بسزایی دارد. مقدار کربن آلی خاک دچار تغییرات زمانی و مکانی بالایی می شود و بنابراین، تعیین آن در آزمایشگاه هزینه بر، مشکل و وقت گیر است. طیف سنجی مرئی مادون قرمز نزدیک، از نظر کاهش زمان و هزینه، روش توجیه پذیری است که برای بررسی کربن آلی خاک پیشنهاد شده است. هدف این پژوهش بررسی کربن آلی خاک ازطریق طیف سنجی مرئی مادون قرمز نزدیک و برآورد آن با استفاده از مدل های آماری، PCA، PLSR و PCR است. برای این منظور، چهل نمونه خاک از عمق صفر تا 30 سانتی متری، به روش سیستماتیک تصادفی، برمبنای مطالعات پیشین و تعیین طبقات متفاوت خاک های منطقه، برداشت شد. تجزیة شیمیایی خاک ها طبق روش های استاندارد صورت گرفت. بازتاب طیفی نمونه های خاک در محدودة طیفی ٣٥٠ تا 2500 نانومتر اندازه گیری شد و پس از اعمال روش های پیش پردازش فیلتر ساویتزکی گلای، به کمک تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA)، رگرسیون حداقل مربعات جزئی(PLSR) و رگرسیون مؤلفة اصلی (PCR)، کربن آلی خاک برآورد شد. نتایج این پژوهش نشان داد که فیلتر ساویتزکی گلای قوی ترین روش پیش پردازش داده های طیفی بوده است. نتایج مدل سازی به روش PLSR نشان داد مقادیر R 2 ، RMSE و RPD در مرحلة اعتبارسنجی، برای پیش بینی مادة آلی، به ترتیب 85/0، 14/0 و 78/2 بوده درحالی که نتایج مدل سازی PCR، برای پارامترهای آماری یادشده، به ترتیب 78/0، 19/0 و 05/2 است و دقت بیشتر روش آماری PLSR را، در مقایسه با روش PCR، برای مدل سازی برآورد کربن آلی خاک، می رساند. بنابراین، به نظر می رسد مدل PLSR، برای پیش بینی سریع کربن آلی خاک های مناطق خشک و نیمه خشک، کارآیی و دقت بیشتری داشته باشد.
ارزیابی هندسی معادلات غیرپارامتریک برای تصحیح هندسی تصاویر ماهواره ای با هندسة پویا، با قدرت تفکیک مکانی بالا، با استفاده از عوارض کنترلی خط و نقطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معادلات غیرپارامتریک، به دلیل نیازنداشتن به داده های افمریز ماهواره در زمان تصویربرداری و همچنین انتشارنیافتن این داده ها و تصاویر خام به دست مالکان این ماهواره ها، مورد توجه خاص متخصصان فتوگرامتری و سنجش از دور قرار گرفته است. در این مقاله، پژوهشی جامع روی معادلات غیرپارامتریک شامل مدل افاین سه بعدی، تابع رشنال درجة یک با مخرج های نامساوی، معادلات SDLT،DLT و تابع رشنال مخرج مساوی با تأکید بر اثر عوارض کنترلی نقطه و خط، به منظور تصحیح هندسی تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا، صورت گرفته است. همچنین، از فرم جدید معادلة Pushbroom-Projective به منزلة ایده ای جدید در تصحیح هندسی تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. تصاویر مورد استفاده در این پژوهش تصویر GeoEye-1 از منطقة ارومیه و تصویر Ikonos از منطقة همدان است. در تصحیح هندسی تصویر ماهواره ای GeoEye-1، تابع رشنال درجة یک با مخرج های نامساوی، با استفاده از عوارض کنترلی نقطه، با دقت 75/0 پیکسل و ترم +XY تابع رشنال مخرج مساوی، با دقت 03/2 پیکسل با استفاده از عوارض کنترلی خط، بیشترین دقت را دارند. به علاوه در تصحیح هندسی تصویر ماهواره ای IKONOS، ترم +XY تابع رشنال مخرج مساوی با استفاده از عوارض کنترلی نقطه، با دقت 68/0 پیکسل، و تابع رشنال درجة یک با مخرج های نامساوی، با استفاده از عوارض کنترلی خط با دقتی برابر 5/1 پیکسل، دارای بالاترین دقت اند. در حل معادلات غیرپارامتریک، خطای سیستماتیک باقی مانده در حالت استفاده از خطوط کنترل به مراتب بیشتر از زمانی است که از عوارض کنترلی نقطه استفاده می شود.
پایش و بررسی علل تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه بالهارود براساس پارامترهای هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها و آبراهه ها سیستمی کاملا پویا بوده و الگوی مورفولوژیک آن ها به طور پیوسته در طول زمان تغییر می کند که گاهی اوقات، فرسایش کناره ای و آسیب رسانی به تأسیسات ساحلی و جابجایی مرز را به دنبال دارند. ازاین رو بررسی رفتار هیدرولوژیکی آن باید همواره مورد توجه باشد. ایران دارای چندین رودخانه مرزی با همسایگان خود است که مطالعه آن ها از رویکرد تغییر بستر باید همواره موردتوجه باشد کاری که در تحقیق حاضر بدان پرداخته شده است. در این تحقیق رودخانه مرزی بالهارود که 62 کیلومتر از مرز ایران با جمهوری آذربایجان در استان اردبیل را تشکیل می دهد با رویکرد تغییر بستر از طریق مطالعه شاخص های هیدرومورفولوژی ضریب سینوسیته، شعاع خمش و زاویه مرکزی برای بازه زمانی 1334 و 1395 به ترتیب با استفاده از نقشه پروتکل 25000/1 و تصاویر ماهواره ای ETM لندست 7 مطالعه گردید و شاخص های مذکور در نرم افزار اتوکد و Arc map محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که الگوی پیچان رودی بالهارود در طی بازه زمانی 61 ساله شدیدتر شده و میزان تغییرات بستر رودخانه بسیار بالا بوده است به طوری که فقط در مورد شاخص ضریب خمیدگی تعداد خم های رودخانه از 591 خم در سال 1334 به 857 عدد در سال 1395 رسیده است که بیانگر تغییر شدید مورفولوژی رودخانه است. مقادیر شعاع خمیدگی در کل بازه، مؤید وجود قوس های تقریبا مشابه در طول مسیر رودخانه است این شاخص برای سال 1334 نشان دهنده حالت پیچان رودی تر بخش پایاب نسبت به سراب و برعکس این حالت برای سال 1395 است؛ که می تواند به دلیل تغییر شرایط اقلیمی و تکتونیکی باشد. همچنین مجموع عواملی مانند: دخالت های انسانی، ماهیت خشکی اقلیم، پوشش گیاهی، بافت سست، در روند تغییر بستر دخیل هستند به طوری که بیشتر تغییرات در محدوده مناطق مسکونی با پوشش گیاهی ضعیف تر رخ داده است که انجام اقدامات حفاظتی ازجمله تثبیت سواحل و افزایش پوشش گیاهی و جلوگیری از دست اندازی به حریم رودخانه از اهمیت زیادی برخوردار است.
تحلیل شیب و آزیموت بهینه برای نصب پنل فتوولتاییک براساس تابش دریافتی خورشید در شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین راستای استقرار و شیب بهینه برای نصب پنل فتوولتاییک در شهرستان کاشان می باشد که برای این منظور با استفاده از موقعیت جغرافیایی منطقه، روابط و مدل فیزیکی Masters Gilbert تابش دریافتی خورشید بر سطح پنل، محاسبه شد، نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان تابش دریافتی بر سطح کلکتور در راستای جنوب و در شیب های مختلف، در 64 درصد از مواقع سال، بیشتر از تابش روی سطح پنل نصب شده در راستای جنوب شرق یا غرب با زاویه شیب های مختلف است. بیشترین میزان تابش در آزیموت رو به جنوب در شیب 30 و 40 درجه می باشد، آزیموت جنوب شرقی-غربی (30 درجه) تقریبا شبیه به آزیموت جنوب است و تنها درراستای جنوب شرقی- غربی، در فصل تابستان، شیب های نزدیک به قائم، تابش بیشتری نسبت به جنوب دریافت می کنند. میزان تابش دریافتی بر سطح پنل در راستای جنوب شرقی- غربی (آزیموت 60 درجه) در شیب های مختلف در 87 درصد از مواقع سال بیشتر از تابش روی سطح پنل نصب شده در راستای شرق یا غرب (آزیموت 90 درجه) با زاویه شیب های مختلف است. با مقایسه نتایج ، مشخص می شود که راستای نصب پنل فتوولتاییک هر چه از جنوب به سمت شرق یا غرب تغییر کند، شدت تابش در روزهای سال کاهش بیشتری خواهد داشت، بیشترین بازده ی تولید انرژی فتوولتاییک در شهرستان کاشان در راستای رو به جنوب، و با زاویه نصب پنل فتوولتاییک 30 درجه نسبت به خط افق می باشد. همچنین مناسب ترین شیب برای نصب پنلها بین 30 تا 40 درجه، نسبت به سایر شیب ها به دست آمد.
تحلیل روند تغییرات و پیش بینی پارامترهای حدی دمای ناحیه جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کره زمین باعث بروز ناهنجاری هایی در اقلیم کره زمین می شود که این امر بر تمام زوایا زندگی و حیات بشر تاثیر گذار است. در این راستا، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دما و پیش بینی دمای حدی (حداکثر و حداقل دما) در استان گیلان و مازندارن است. جهت این بررسی از مدل آماری- دینامیکی SDSM و برای تحلیل تغییرات و روند دما از تکنیک آماری و گرافیکی من- کندال استفاده شده است. داده های روزانه دمای ایستگاه رشت، رامسر و بابلسر طی دوره آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور و نیز داده های مدل گردش عمومی HadCM3 از پایگاه های مربوطه اخذ شد. دوره مورد مطالعه به سه دوره تقسیم بندی شد. نتایج حاکی از وجود روند مثبت معنی دار در حداقل و حداکثر دمای ماهانه و سالانه هر سه ایستگاه در دوره اول و سوم است. همچنین در دوره دوم، روند معنی داری در دماهای حدی رامسر و حداکثر دمای رشت دیده نمی شود. آزمون گرافیکی کندال بر روی دماهای حد سالانه سه دوره اعمال شد که نتایج حاصل نشان داد که با عدول از مرز بحرانی 1/96± در سطح 95 درصد اطمینان وقوع تغییرات از نوع روند افزایشی و نیز تغییرات از نوع ناگهانی در هر سه ایستگاه رخ داده است. در دوره پیش بینی شده، بیش ترین تغییر در حداقل دمای ماهانه و سالانه دیده می شود. افزایش حد دما حدوده 0/1 تا 1/7 درجه سانتیگراد پیش بینی شد. نوسانات کوتاه مدت و رخداد روند مثبت معنی دار هم در حداکثر و هم در حداقل دما گویای افزایش دما در سال های آتی خواهد بود که حاکی از وقوع تغییرات اقلیمی رخ داده می باشد.
بررسی عوامل زیست محیطی در راستای توسعه شهر با استفاده از GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در طی دو دهه اخیر، رشد فزاینده تعداد شهرها از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک، از جمله تأثیرات فرایند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور بوده، یکی از روستاهایی که تازه به جرگه شهرها پیوسته شهر ماکلوان در استان گیلان بوده است. شهر ماکلوان در خرداد ماه سال ۱۳۹۱ از تجمیع ۲روستای ماکلوان پایین و ماکلوان بالا مرکز بخش سردار جنگل شهرستان فومن به عنوان شهر ماکلوان به تقسیمات کشوری افزوده شد که به نظر می رسدبه نظر ساز و کار تبدیل نقاط روستایی به شهر ها آن جنان منعطف به منافع ملی و زیست محیطی منطقه نیست. گسترش شهر در چند مرحله شکل گرفته است و با توجه به رشد جمعیت، توسعه فیزیکی آن به صورت افقی ودر جهت شرقی – غربی و در امتداد جاده فومن ماسوله است. گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب از بین رفتن مزارع کشاورزی و باغ های اطراف شهر شده است. در گذشته چنین تصور می شد که سوانح طبیعی در نواحی شهری پیامد های کمتری نسبت به روستاها دارند ولی در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در ساختارکالبدی و سازماندهی شهرها به وجود آمده است، شهرها را در مقابل سوانح آسیب پذیرتر کرده است . این امر به علت جمعیت زیاد شهرها و گسترش بی رویه شهری و توسعه فیزیکی آنها بر روی مناطق پر خطر بوده که ثبات آنها را برهم زده است. جهت توسعه آتی شهر و جلوگیری از تخریب شدید زیست محیطی منطقه و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن برنامه ریزی و ارزیابی توان اکولوژیک شهر صورت گیرد تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد جهت توسعه شهری با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره تدوین شده است.
پایش تغییرات زمانی- مکانی پوشش برف با استفاده از تصاویرMODIS (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برف، یک منبع عمده جریان آب در هر منطقه است. از این رو، آگاهی از توزیع زمانی و مکانی برف برای مدیریت مناسب منابع آب محدود در منطقه ضروری است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از داده های سنجش از دور به منظور پایش تغییرات سطح برف بسیار موثر است. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی تغییرات زمانی- مکانی پوشش برف استان کردستان با استفاده از محصولات سنجنده ی MODIS (MOD10A1، MOD10A2) در بازه ی زمانی 17 ساله (1396-1379) است. همچنین به منظور ارزیابی دقت تصاویر و تحلیل رابطه بین تغییرات برف با داده های بارش و دما از داده های ایستگاه سینوپتیک منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج ارزیابی تصاویر با داده های ایستگاه هواشناسی نشان می هد که این تصاویر از دقت مناسبی در استخراج سطوح برفی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی تغیرات پوشش برف استان کردستان حاکی از آن است که بیشترین مساحت پوشیده از برف در سال های 1379، 1380، 1383، 1385، 1386، 1387، 1389، 1390، 1391، 1392 و 1394 و کمترین آن در سال های 1384، 1388، 1395 و 1396 اتفاق افتاده است. بیشترین مساحت پوشیده از برف در دی ماه 1386 با 2/28914 کیلومتر مربع بوده است. بررسی تغییرات ریزش برف در سطح استان نشان می دهد بیشترین ریزش برف در سطح استان از آبان تا اسفند در شهرستان دیواندره (آبان 1383، 57/59 درصد)، شهرستان بیجار (بهمن 1379، 93/25 درصد) و شهرستان قروه (دی ماه 1396، 38/25 درصد) اتفاق افتاده است. همچنین تحلیل ارتباط بین ذوب برف با داده های اقلیمی نشان می دهد که در ماه های فروردین و اردیبهشت افزایش بارندگی و در خرداد ماه با کاهش باندگی، روند افزایشی دما موجب آب شدن سطوح برفی در سطح استان شده است.
آنالیز سری زمانی تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنشگرهای دائم، با استفاده از تصاویر Sentinel-1A و ENVISAT-ASAR، برای برآورد پدیدة فرونشست شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران، در برابر پدیده ای همچون استخراج بی رویه از منابع آب زیرزمینی، با مسئلة فرونشست بالای زمین روبه روست. استخراج آب های زیرزمینی در دشت تهران، بر اثر فعالیت های کشاورزی و یا صنعتی، موجب شده است تهران همواره در معرض خطر فرونشست و خسارات آن قرار بگیرد. در پایش فرونشست مناطقی که دچار تغییرات ظاهری سریع شده اند و تصاویر دردسترس نیز دارای همبستگی زمانی و مکانی مناسب نیستند، روش تداخل سنجی معمول روش مناسبی نخواهد بود. ازاین رو، در این مطالعه، از تکنیک تداخل سنجی مبتنی بر پراکنشگرهای دائمی برای آنالیز تداخل سنجی استفاده شده است. ازآنجاکه عوامل فرونشست در منطقة شهری تهران نیز به چشم می خورد، در این مقاله، به پایش تغییرات در بخش جنوبی شهر تهران، با هدف محاسبة میانگین نرخ تغییرات سالیانة فرونشست، در مجموعة زمانی بلندمدتی، با استفاده از مجموعه داده های سنجنده های Sentinel-1A (S-1A)، برای اولین بار، و ENVISAT-ASAR پرداخته شده است. پیکسل های پراکنشگر دائم در فواصل زمانی و مکانی بلند همدوس باقی می مانند و از عدم همبستگی تصاویر راداری کمتر تأثیر می پذیرند. با وجود این، توزیع زمانی نامناسب داده ها در این تکنیک نیز، به منزلة عامل محدودیت، پارامتر ابهام را به فاز وارد می کند. از این بابت، استفاده از داده های S-1A، با فاصلة زمانی کوتاه دریافت تصویر، دستیابی به توزیع مناسب داده ها در زمان را برای حل ابهام فاز فراهم می آورد. نتایج بیانگر فرونشست چشمگیری، در بخش جنوبی منطقة مورد مطالعه، برای همة آنالیزهای سری زمانی است و این نشان می دهد که فرونشست دشت تهران به مناطق شهری اطراف آن نیز رسیده است. درنهایت، اعتبارسنجی صحت نتایج، با تحلیل داده های مسیرهای متفاوت و نیز داده های میدانی ترازیابی و GPS، به انجام رسید.
تهیه DEM هیدرولوژیک و کاربرد آن در تولید نقشه پیوسته جریان آب در حوضه های رودخانه ای (مطالعه موردی حوضه بالادست سد کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های اصلاح DEM برای بهبود مدل ارتفاعی رقومی جهت شبیه سازی و مدل سازی هیدرولوژیک سلولی مورد استفاده قرار می گیرد. نحوه پیاده سازی و کاربرد روش های اصلاح DEM با استفاده از الحاقیه ArcHydro10.2 مورد بررسی و یکی از کاربردهای آن در برآورد رواناب پیوسته رودخانه کرخه مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات آبدهی در محل ایستگاه های هیدرومتری قابل دسترس است. برای تعیین مقدار آبدهی در هر نقطه از رودخانه، نیاز به تجمعی کردن نقشه رواناب می باشد. مدل جهات هشت گانه ریزش هر نقطه (D8)، یک مدل پایه برای استخراج شبکه رودخانه با فرآیند سلول های شبکه ای است. با این روش جهت جریان هر سلول به یکی از هشت سلول مجاور در نقشه DEM "هیدرولوژیک" که از نقشه DEM خام منطقه تهیه می شود، رسم می گردد. در نقشه DEM هیدرولوژیک سلول های تجمعی در مسیر رودخانه بصورت پیوسته و افزایشی قرار می گیرند. با استفاده از الگوریتم Agree و با آزمون و خطا مدل رقومی ارتفاعی اصلاح گردید و مساحت حاصل از تجمع سلول های بالادست هر سلول با مقادیر مساحت وکتوری زیر حوضه ها مورد مقایسه قرار گرفت که دارای ضریب همبستگی 9975/0 بودند. در نهایت نقشه جریان تجمعی هر نقطه از مسیر این رودخانه در سلول های 200 متری از روی نقشه هم جریان حوضه تولید شده از DEM هیدرولوژیک تهیه شد . نقشه رواناب با استفاده از تابع جریان تجمعی وزنی و در ادامه نقشه پیوسته جریان حاصل گردید. در این روش هر خطای مساحت تجمعی به دبی نیز منتقل و اضافه می گردد که در حوضه کرخه این خطا بین 28/0% تا 1/3% بوده است. .
تجزیه و تحلیل و تولید نقشه پهنه بندی کیفی هوای شهر تهران با استفاده از داده پایش زمینی وRS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
70 - 82
حوزههای تخصصی:
تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در زمره آلودهترین شهرهای جهان به حساب می آید. با توجه به تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت و محیط زیست، ضرورت شناخت دقیق آلایندهها و مشخص نمودن پهنههای آلوده ضروری به نظر میرسد.هدف این پژوهش، بررسی توانایی داده های سنجنده مودیس، در سنجش آلودگی هوا در کلانشهر تهران و تولید نقشههای کیفی هوا با استفاده از این دادهها و داده های زمینی میباشد. : در این تحقیق داده های مربوط به آلاینده های PM<sub>10</sub>، ازن، منو اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، PM<sub>2.5</sub>در سال 1394 با استفاده از روش کریجینگ ساده به عنوان یک روش زمین آماری در حالت های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه های سطوح آلاینده ترسیم گردید. همچنین از تصاویر ماهوارهای سطح اول و داده های سطحدوم سنجنده مودیس، برای انجام تحلیلهای کیفی و کمی ذرات معلق هوا در سطوح وسیع استفاده شد. با بکار بردن شاخص اختلاف نرمال گردوغبارمربوط به داده های سطح اول و پارامتر هایی نظیر عمق اپتیکی و نمای انگستروم مربوط به داده های سطح دوم، میزان همبستگی با استفاده از باندهای 3 و 7 سنجنده ی مودیس محاسبه و مقدار RMSE آنها با داده زمینی مربوط به آلاینده PM<sub>10</sub> محاسبه گردید. : نتایح نشان داد که همبستگی مناسبی بین پارامترهای تصاویر ماهوارهای و اندازهگیری زمینی وجود دارد. این نوع همبستگی نشانگر توانایی تصاویر این سنجنده در شناسایی گردوغبار جوی است. همچنین در بخش دیگر این تحقیق نقش پارامترهای هواشناسی تأثیرگذار بر آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شد که آلاینده شاخص غالب در سال 94، ذرات معلق PM<sub>2.5</sub>وPM<sub>10</sub>بوده است. از عوامل موثر در افزایش غلظت آلاینده ها، استمرار شرایط جوی پایداربوده است که باعث انباشت آلاینده ها شده است.
مقایسه روش های بصری و خودکارِ مبتنی بر شیء در شناسایی لندفرم های حوضه یزد اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی لندفرم های غالب مناظر طبیعی در انواع برنامه ریزی های شهری، آمایش، گردشگری و ... کاربرد و اهمیت فراوان دارد. در این پژوهش، لندفرم های حوضة یزد اردکان، به دو روش بصری و خودکار، شناسایی و سپس مقایسه شدند. در روش شناسایی خودکار لندفرم ها، از قطعه بندی تصویر با دو الگوریتم قدرت تفکیک چندگانه و تباین پیکسلی، در قالب مفاهیم شیء پایه، استفاده شد. نتایج نشان داد قطعه بندی به روش قدرت تفکیک چندگانه، به دلیل لحاظ کردن معیار شکل در تشخیص ساختار و مرز طبیعی لندفرم ها مانند مخروط افکنه، مناسب به نظر می رسد ولی قطعه بندی به روش تباین پیکسلی، در شناسایی میکرولندفرم مانند کانال های گیسویی در سطح مخروط افکنه، مناسب است. نتایج حاصل از مقایسه شناسایی بصری و خودکار لندفرم ها نشان داد، در روش بصری، فقط امکان شناسایی لندفرم های بزرگ همچون توده های کوهستانی، انواع دشت سرها، کفة اردکان و به سختی تلماسه ها وجود داشت. ولی در روش خودکار مبتنی بر شیء، نه تنها لندفرم های مذکور بلکه لندفرم های کوچک تر مثل تپه های عرضی، مخروط افکنه ها، هزاردره ها، کوه های منفرد نیز شناسایی شدند. برای ارزیابی دقت مدل های شناسایی خودکار لندفرم ها، از دو روش کیفی و کمّی استفاده شد؛ در ارزیابی کیفی، از تکنیک هم پوشانی به منظور بررسیِ چشمی میزان تطابق و رویِ هم قرارگیری نقشه حاصل از مدل با تصاویر گوگل ارث و در ارزیابی کمّی، از ماتریس درهمی استفاده شد. نتایج ارزیابی ها نشان دادند که الگوریتم قدرت تفکیک چندگانه در شناسایی و قطعه بندی لندفرم ها دارای صحت کلی و ضریب کاپای است. همچنین، خطاهای کُمیسیون و اُمیسیون نشان دادند که کمترین خطاهای شناسایی مربوط به لندفرم هایی با بافت نرم، مانند دشت، است ولی بیشترین خطاهای شناسایی به لندفرم هایی با بافت خشن، مثل کوهستان، بازمی گردد.
بهبود خوشه بندی تصاویر فراطیفی با به کارگیری دیورژانس اطلاعات طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوریتم خوشه بندی K-Means یکی از پرکاربردترین روش های طبقه بندی نظارت نشده در پردازش تصاویر سنجش از دور است. در الگوریتم K-Means استاندارد، از معیار عدم شباهتِ فاصله اقلیدسی، به منظور اندازه گیری عدم شباهتِ بین داده ها و خوشه ها استفاده می شود. فاصله اقلیدسی، یک معیار عدم شباهتِ قطعی است که بردار طیفی پیکسل ها و مراکز خوشه ها را به صورت نقاطی در یک فضای چندبعدی در نظر می گیرد و فاصله هندسی بین آن ها را اندازه گیری می کند. تصاویر فراطیفی همواره دارای عدم قطعیت هستند، به همین دلیل استفاده از یک معیار عدم شباهت آماری (غیرقطعی)، جهت خوشه بندی آن ها مناسب تر به نظر می رسد. بر این اساس در این مقاله، با به کارگیری یک معیار عدم شباهت آماری، یک روش نظارت نشده جدید برای خوشه بندی تصاویر فراطیفی طراحی و پیاده سازی شده است. روش خوشه بندی پیشنهادی، برای برآورد عدم شباهت بین مرکز خوشه ها و پیکسل ها، از یک معیار عدم شباهت آماری، به نام دیورژانس اطلاعات طیفی، به جای فاصله اقلیدسی استفاده می کند. دیورژانس اطلاعات طیفی، توزیع احتمال طیف ها را از طریق نرمال کردن امضای طیفی، مدل سازی می کند. سپس فاصله بین توزیع احتمال طیف یک پیکسل و توزیع احتمال طیف هر مرکز خوشه را برآورد می کند. آزمون های انجام شده بر روی داده های تصویری فراطیفی واقعی حاصل از سه سنجنده HyMap، HYDICE و Hyperion نشان می دهد که روش خوشه بندی پیشنهادیِ مبتنی بر دیورژانس اطلاعات طیفی، نتایج طبقه بندی را بهبود می بخشد، به طوری که ضریب کاپای نتایج طبقه بندی تصاویر فراطیفی مورد استفاده به ترتیب، حدود 7%، 56% و 10% افزایش یافته است.
مطالعه فرونشست دشت خرمدره با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و بررسی مخاطرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور بررسی رخداد پدیده فرونشست زمین (تعیین نرخ، محدوده و تغییرات زمانی آن) در دشت خرمدره، از تکنیک تداخل سنجی راداری استفاده شد. به همین منظور، تصاویر ماهواره ENVISAT اخذ شده در بازه زمانی 2005-2003 ابتدا پردازش شده و سپس میدان جابجایی در منطقه با روش آنالیز سری زمانی، بر اساس پراکنش گرهای پایدار محاسبه شد. میدان جابجایی، بیانگر بیشینه تغییر شکل برابر با 35 میلی متر بر سال، در راستای دور شدن از ماهواره را نشان می دهد. برای بررسی نرخ فرونشست در سال های اخیر نیز، تصاویر Sentinel S1 اخذ شده در بازه زمانی 2017-2014 پردازش و میدان جابجایی در منطقه، با روش آنالیز سری زمانی خط مبنای کوتاه تعیین شد. نتایج حاصله، بیانگر بیشینه نرخ سرعت 49 میلی متر برسال در راستای خط دید ماهواره در دشت خرمدره است. با فرض عدم وجود تغییرشکل مسطحاتی، بیشینه فرونشست رخ داده 41 میلی متر بر سال، در بازه زمانی 2003 تا 2005 و 69 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2017-2014 است. نتایج حاصل از پروفیل ترازیابی دقیق عبوری از دشت خرمدره نیز، بیانگر بیست سانتی متر بر سال در طی دو اپک مشاهداتی 2005-1985 است. همچنین ایستگاه GPS ثابت خرمدره نیز، نشانگر افزایش نرخ فرونشست از 16 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2009-2006 به 36 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2013-2009 و افزایش آن به 51 میلی متر بر سال، در بازه زمانی 2017-2013 است. نتایج حاصل از داده های ژئودتیک (تداخل سنجی راداری، GPS و ترازیابی دقیق)، بیانگر افزایش نرخ فرونشست در این دشت است. در ادامه، نتایج به دست آمده از فرونشست با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، با لایه های کاربری اراضی و نیز چاه های منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این بخش، نشان دهنده بالا بودن تراکم کاربری اراضی کشاورزی و نیز چاه های بهره برداری در منطقه است. همچنین با استفاده از تحلیل های مکانی، مخاطرات احتمالی فرونشست در منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این بخش نیز، بیانگر تأثیرپذیری قسمتی از مسیر خطوط راه آهن، راه های اصلی و بزرگراه از فرونشست است.
تفسیر شی مبنای تصاویر سنجش ازدوری با حد تفکیک بالا بر مبنای سیستم های دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی پوشش اراضی در تصاویر سنجش ازدور یکی از پرکاربردترین روش های استخراج اطلاعات مکانی می باشد که می تواند با تولید کلاس های تصویری عوارض سطح زمین به منظور اتوماسیون و تسریع در جهت رفع نیازهای اساسی به منظور در اختیار داشتن اطلاعات مکانی بهنگام از منابع با هدف مدیریت، ساماندهی و بهره برداری از محیط مفید واقع گردد. به دلیل مشابهت رفتار پیکسل ها، طبقه بندی تصاویر هوایی در مناطق پیچیده و متراکم شهری صرفاً با استفاده از اطلاعات طیفی و بافتی منجر به ناکارآمدی طبقه بندی می شود. به عبارتی در طبقه بندی رایج بیشتر با استفاده از خصوصیات طیف و ویژگی های پیکسل های تصویر به شناسایی عوارض و کلاس ها پرداخته می شود. درصورتی که بتوان تطابق مکانی و مفهومی پیکسل ها را نیز در نظر گرفت، به این ترتیب می توان تمایز بیشتری بین کلاس های تصویری قائل شد و فرآیند ماشینی را به تفسیر ذهنی و انسانی نزدیک نمود و بر کارایی سیستم افزود. تمرکز اصلی تحقیق حاضر استفاده از مفاهیم سیستم های خبره در طبقه بندی به منظور آنالیز شئ گرای تصاویر در سطوح مقیاس کلاسی است. بدین منظور با وارد نمودن قوانین دانش پایه به منظور کنترل هدفمند و قانونمندسازی روند توأمان قطعه بندی و تفسیر تصویر، با در نظر گرفتن ویژگی های هندسی کلاس های هدف بهبود دقت را منجر گردد. جهت بررسی کارایی تکنیک پیشنهادی، ارزیابی و مقایسه روش پیشنهادی با چند روش دیگر بر روی تصاویر ماهواره ا ی IRS در منطقه ی شهری جزیره کیش صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد ویژگی های هندسی و مفهومی می توانند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج طبقه بندی در منطقه شهری با عوارض ناهمگون طیفی گردند. طوری که در بررسی مورد اشاره صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 8 درصد و 5/11 درصد افزایش پیدا کرده اند.