فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
164 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه یکی از چالش های مهم پیش رو، مسئله اسکان نایافتگی و سکونتگاه های غیررسمی است. بحث اسکان غیررسمی یک چالش بشری است که پیامدهای آن هنوز هم در جهان در حال توسعه نمایان است. اسکان غیررسمی در کنار اینکه پدیده ای جغرافیایی و شهری و معماری است، به طور جدی پدیده ای اجتماعی هم تلقی می شود. اسکان غیر رسمی به طور کلی به عنوان تولید فزاینده، غیرمجاز و خود سازمان یافته محله های جدید شهری تعریف می شود. این نوع سکونتگاه ها اغلب به مکانی برای جذب مهاجران از روستا به شهر، تأمین کننده مسکن ارزان قیمت برای بیش از یک میلیارد نفر و ایجادکننده زیرساخت های اولیه محله در شهرهای در حال توسعه تبدیل شده اند.
مواد و روش هامقاله پیش رو از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز با استفاده از روش های آینده نگاری و بهره گیری از ابزار پرسش نامه و مصاحبه با متخصصان و خبرگان تکمیل شد. جامعه آماری در این مقاله، کارشناسان، خبرگان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش بوده و قلمروی مکانی پژوهش نیز شهر میانه اندام خوی است. انتخاب کارشناسان و خبرگان از حوزه های زیر صورت گرفته است: خبرگان دانشگاهی و جامعه علمی با حوزه تخصصی برنامه ریزی شهری و مسکن، مدیران و کارشناسان فعال در حوزه مدیریت شهری، مدیران و عوامل اجرایی درگیر در مسائل شهری (شهرداری و اداره راه و شهرسازی). در این پژوهش از تکنیک دلفی برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل ساختاری به منظور بررسی و شناسایی عوامل و متغیرهای تأثیرگذار استفاده شده است. عوامل کلیدی نیز با بهره گیری از نرم افزار میک مک شناسایی شدند و در نهایت روش سناریونگاری با بهره گیری از نرم افزار Scenario Wizard به منظور تدوین و تحلیل سناریوهای محتمل و مطلوب به کار گرفته شد.
یافته هابرای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تکنیک دلفی به کار گرفته شد. به این منظور پرسش نامه هایی به صورت تشریحی طراحی و در اختیار کارشناسان مربوطه قرار گرفت. سپس پرسش نامه های دریافتی مورد بررسی قرار گرفت که در نتیجه آن، تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) مورد شناسایی قرار گرفتند. در راند بعدی تکنیک دلفی، متغیرهای مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، وارد ماتریس اثرات متقابل شده تا شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر همدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. میزان تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر از صفر تا 3 مورد سنجش قرار گرفت. عدد صفر نمایانگر فقدان تأثیر عوامل بر همدیگر است، عدد 1 نمایانگر تأثیرگذاری ضعیف متغیرها بر همدیگر، عدد 2 نمایانگر تأثیرگذاری میانه عوامل بر یکدیگر و عدد 3 نمایانگر تأثیرگذاری بالای عوامل بر یکدیگر است. پس از معین شدن میزان و شدت تأثیرگذاری متغیرها، ماتریس اثرات ساختاری جهت بیان متغیرهای کلیدی وارد نرم افزار میک مک شد. ابعاد این ماتریس 72×72 بوده و درجه پر شدگی آن نیز 60 درصد است که بیان می کند متغیرها در بیش از 60 درصد روی یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. از مجموع 5184 رابطه ممکن و محتمل در این ماتریس، 2060 نسبت عدد صفر، 1936 نسبت عدد 1، 870 نسبت عدد 2 و 310 نسبت عدد 3 است.
نتیجه گیریاین مقاله با هدف بررسی وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی در شهر میانه اندام خوی با رویکرد آینده نگاری انجام شده است. گسترش روزافزون حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهر خوی و سرایت مشکلات این مناطق به درون شهر خوی و لزوم ارائه عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش این مناطق باعث انجام این پژوهش شده است. در این تحقیق برای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی از دلفی مدیران استفاده شد. در راند اول پرسش نامه هایی به صورت تشریحی و با سؤال های باز طراحی شد، در این پرسش نامه ها از کارشناسان خواسته شد تا عوامل مؤثر و دخیل در سیستم مورد مطالعه را شناسایی کنند. پس از بررسی پرسش نامه های دریافتی از کارشناسان تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) استخراج شدند. در ادامه پرسش نامه دلفی، عوامل تأثیرگذار وارد ماتریس اثرات متقاطع شده تا میزان تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. اگر تعداد عوامل شناسایی شده N باشد، یک ماتریس تأثیرگذاری N× N تشکیل می شود. میزان این تأثیرگذاری از عدد صفر تا 3 مورد سنجش قرار می گیرد. از مجموع 72 عامل اولیه تأثیر گذار بر آینده سیستم، 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه برای سناریو نگاری، تعداد 78 وضعیت پیش رو برای این عوامل کلیدی طراحی شد. این وضعیت های محتمل برای روند آینده پیش روی سیستم از نظر سیاست گذاری بسیار بااهمیت هستند. می توان اذعان کرد که لازمه تدوین سناریوها، تحلیل شرایط پیش روی سیستم است. روندهای احتمالی برای هر عامل از سایر متغیرها متفاوت است و تنها خاصیت اشتراکی بین آن ها وجود طیفی از روندهای مطلوب، بینابین و نامطلوب است. از مجموع 678 وضعیت حاکم بر روند آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تعداد 275 وضعیت روندی مطلوب، تعداد 267 وضعیت روندی ایستا و تعداد 136 وضعیت روندی نامطلوب را برای آینده سیستم متبادر هستند. در مقاله حاضر سناریوهای منتخب به دو دسته کلی تقسیم بندی شدند:سناریوهای منتخب با توجه به درجه مطلوبیت آن ها در دو گروه دسته بندی می شوند: سناریوهای کاملاً مطلوب (سناریوهای اول تا نهم) و سناریوهای با وضعیت بینابین و نامطلوب (سناریوهای دهم تا بیست و ششم).
ارزیابی روند توسعه فیزیکی شهر ایذه با استفاده از مدل LCM
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
411 - 424
حوزههای تخصصی:
روند افزایشی جمعیت نقش مهمی در روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی و همچنین تغییرات کاربری اراضی دارد. شهر ایذه از جمله شهرهایی است که در طی سال های اخیر با رشد جمعیتی زیادی مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی محدوده شهری و حاشیه شهری ایذه پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق ENVI (به منظور پیش پردازش تصاویر ماهواره ای و تهیه نقشه های کاربری اراضی)، IDRISI (به منظور اجرای مدل LCM) و ArcGIS (به منظور تهیه نقشه های نهایی) بوده است. در این تحقیق، ابتدا نقشه های کاربری اراضی محدوده مطالعاتی تهیه شده و سپس روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی محدوده ارزیابی شده است و در ادامه، این روند برای سال 2035 پیش بینی شده است. بر اساس نتایج حاصله، وسعت نواحی سکونتگاهی محدوده مطالعاتی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است به طوری که این کاربری در سال 1993، 3/4 کیلومترمربع وسعت داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب به 6/5، 8/8 و 5/11 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین روند توسعه فیزیکی محدوده مطالعاتی برای سال 2035 پیش بینی شده است که بر اساس نتایج حاصله، وسعت نواحی سکونتگاهی محدوده شهری و حاشیه شهری ایذه تا سال 2035 به 7/17 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت.
بازشناسی شاخص های عینی- کالبدی در زیبایی شناسی جداره شهری با اولویت بندی ادراکات فردی (مورد پژوهی: پیاده راه ارم شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جداره های شهری، از مؤثرترین عناصر محیطی تأثیرگذار بر کیفیت فضاهای شهری محسوب می شوند و ارتقا کیفی آن ها به بالا رفتن کیفیت کالبدی در شهر منجر می شود. امروزه منظر شهری و شاخص های زیبایی شناسی آن، جایگاه تعریف شده و روشنی دارد، اما سؤال از منظر شهری ذهن را به سمت مؤلفه های تأثیرگذار با آن سوق می دهد. لذا هدف از این نوشتار استخراج راهکارهای مؤثر بر ارتقای جنبه زیبایی شناسی در بعد عینی-کالبدی جداره شهری و هم چنین اولویت بندی آن ها از منظر شهروندان در پیاده راه ارم شهر قم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با سطح خطای 5 درصد، 384 نفر محاسبه شده و روش شناسی پژوهش، با توجه به ماهیت و روش پاسخ دهی به مسائل تحقیق از نوع توصیفی-کمی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده، از نرم افزار لیزرل جهت طراحی معادله ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این نکته است که جداره های شهریِ محدوده پیاده راه ارم، نیازمند کیفیت بخشی در مؤلفه های منظر شهری نظیر زیبایی و تنوع بصری در تزئینات جداره، توجه به الحاقات در نما و هم چنین توجه ویژه در به کارگیری تنوع در بافت مصالح است. شهروندان مؤلفه عدم وضعیت آشفتگی و اغتشاش بصری در پیاده راه را با ضریب تأثیر 82/0، مثبت و مناسب ارزیابی کرده و این مؤلفه را بالاترین اولویت و ترجیحات بصری خود می دانند.
ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری در مواقع بحران با استفاده از نرم افزار ترنسکد، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم حمل ونقل شهری یکی از مهم ترین و حساس ترین زیرساخت های توسعه شهری است که توجه ویژه ای جهت توسعه و بهره برداری از آن لازم است. حمل ونقل شهری به عنوان یکی از بزرگ ترین چالش های زیرساختی پیش روی کلان شهرها شناخته شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری با استفاده از نرم افزار ترنسکد در شبکه معابر شهری از منظر مدیریت بحران در زمان تخلیه است. روش پیشنهادی بر روی 15 خروجی شبکه حمل ونقل شهر اصفهان موردبررسی قرار گرفت. اطلاعات موردنیاز نظیر شبکه حمل ونقل با استفاده از داده های مطالعات جامع حمل ونقل شهر اصفهان جمع آوری شده است. در این پژوهش ابتدا کوتاه ترین مسیرها بین مبادی و مقاصد با استفاده از نرم افزار TRANSCAD محاسبه شد و ماتریس های مبدأ- مقصد بر اساس 30 درصد از افرادی که قصد خروج از شهر در زمان بحران را دارند؛ ساخته شد. سپس خروجی ها به ترتیب از شبکه حذف شده و فرایند تخصیص ترافیک با استفاده از نرم افزار صورت گرفت؛ نتایج تخصیص نشان داد که خروجی 3657 (جاده نائین) بیش ترین زمان صرف شده در کل شبکه حمل ونقل در یک ساعت و با استفاده از ماتریس 30 درصدی در مقایسه با سناریوی پایه را دارد، همچنین خروجی ها ازلحاظ مجموع طول کمان ها با حجم بیش از ظرفیت و دو برابر ظرفیت رتبه بندی شدند و مشخص شد که خروجی 4639 (آزادراه ذوب آهن) در رتبه اول قرار دارد. درنهایت سناریوها بر اساس هزینه تسهیلات و خدمات ترافیکی برحسب میلیون ریال بر ساعت (ماترس 30 درصدی) رتبه بندی شدند و مشخص شد سناریو 4639 (آزادراه ذوب آهن) در رتبه اول و سناریو 2003 (بلوار زینبیه (جاده حبیب آباد)) در رتبه آخر قرار گرفت.
شبکه مضامین راهبردهای برساخت گرایانه تفسیر میراث فرهنگی در چارچوب گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی در عصر حاضر به عنوان راهی برای تعامل انسان معاصر با تاریخ و گذشته خود تعریف می شود، بالطبع، تفسیر میراث نیز، رسالتی فراتر از انتقال صرف اطلاعات تخصصی از متخصصان به غیرمتخصصان می یابد، چنانچه تفسیر معاصر، به عنوان پیشرانی برای هدایت افراد جامعه به سمت تعامل سازنده (برساخت گرایی) با میراث فرهنگی مفهوم پردازی شده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر تحول تفسیر میراث و گذار از رویکرد تفسیر اثبات گرایانه به تفسیر برساخت گرایی را موردبررسی و پس از توسعه چارچوب نظری، با بهره گیری از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با راهنمایان گردشگری فرهنگی (مفسران) مجرب، به بررسی تأثیرپذیری استراتژی های تفسیر مورداستفاده توسط آن ها از دو رویکرد ذکرشده می پردازد. روش پژوهش، کیفی و روش نمونه گیری، گلوله برفی است. گردآوری داده ها در مرداد و شهریورماه 1400 انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری (مصاحبه چهاردهم) ادامه یافت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda10 بر اساس روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین تفسیر سایت به عنوان جزئی از کل، پیوند زدن میان گذشته و حال، گزیده گویی و انطباق محتوای تفسیر با دانش قبلی، فرهنگ و علایق گردشگران، زنده و ملموس کردن گذشته سایت برای گردشگر، داستان گویی و روایتگری با استفاده از عناصر فرهنگ ناملموس، مشارکت دهی گردشگران در فرآیند تفسیر و تشویق گفتمان و خود تفسیری، تحریک تفکر و خلاقیت ذهنی گردشگران به جای تأکید بر اطلاع رسانی و آموزش گری و انعطاف در برنامه و دادن فرصت کشف به بازدیدکننده، نشان دهنده تناظر راهبردهای رویکرد برساخت گرایی با دیدگاه مفسران باسابقه گردشگری فرهنگی بوده و به وضوح مبین تأثیرپذیری آن ها از رویکرد برساخت گرایی است.
واکاوی تأثیرات ناشی از بحران کووید- 19 بر صنعت گردشگری ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
315 - 331
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه گردشگری با یک روند رو به رشد و مثبت در جهان روبرو بود و پیشرفت اقتصادی قابل توجهی در مقاصد گردشگری ایجاد کرده است ، این پیشرفت با بروز برخی از بحران ها و وقایع منفی مختل شده است. بحران هایی نظیر سیل، زلزله، شیوع بیماری های پاندمیک ، تهدیدی بی سابقه در صنعت گردشگری هستند که بر تصمیم سفر گردشگران اثرگذارند و موجب کاهش قابل توجه تقاضای گردشگری می شوند.پژوهش حاضر سعی دارد اثرات چالش برانگیز ناشی از کووید-19 بر صنعت گردشگری کشور ایران را مورد بررسی قرار دهد و سناریوهایی را در راستای رفتار گردشگر پس از عبور از این بحران و کنش واکنش متصدیان امر گردشگری در دوران پساکرونا و در افق 1405 ارائه دهد. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی و پیمایشی با استفاده از روش تحلیل محتوا ، روش دلفی و سناریونویسی صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد کووید-19 تأثیرات مخرب و جبران ناپذیری بر صنعت گردشگری ایران و تصمیم سفر گردشگران داخلی و خارجی و درک آنان از وضعیت موجود دارد و در نهایت 3سناریوی طلایی، سیاه و سفید و بحرانی در قبال آینده گردشگری ایران در افق 1405 مطرح گردید.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
تحلیل امنیت اکولوژیکی با رویکرد عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن (نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی، باعث تغییر در ساختار و عملکرد اکوسیستم طبیعی و سیمای سرزمین شهری شده که با به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستم همراه است و به نا امنی اکولوژیکی شهرها منجر می شود. شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از بزرگ ترین مناطق تمرکز جمعیت در کشور، شاهد رشد سریعی بوده که به تخریب بسیاری از مناطق بکر محیط زیست پیرامون منتج شده است. در راستای افزایش امنیت اکولوژیک شهری، اقدامات حفاظتی، بازسازی و مدیریتی مختلفی انجام می شود که این پژوهش با هدف تحلیل امنیت اکولوژیک شهری با مقایسه عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در بخش مرکزی شهرستان اصفهان به عنوان شاخص امنیت اکولوژیکی پرداخته است. با بررسی وضعیت عرضه خدمت ذخیره کربن و میزان تقاضا برای این خدمت که میزان انتشار گاز کربن دی اکسید در نظر گرفته شده است، به تعیین وضعیت نرخ عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن در دو دهه گذشته پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که در دو دهه گذشته منطقه مطالعاتی با تغییرات زیادی در کاربری و پوشش اراضی روبه رو بوده و از طرفی با افزایش تقاضا برای خدمت ذخیره کربن که از افزایش انتشار کربن دی اکسید نشأت گرفته است، مناطق بیشتری از بخش مرکزی اصفهان دچار عدم تعادل در عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن شده است. پیشنهاد می شود در محدوده قانونی شهر اصفهان به طراحی کریدورهای سبز پرداخته و در دهستان قهاب جنوبی نیز که به دلیل کاهش مساحت کاربری کشاورزی با پدیده بیابان زایی روبه رو بوده است، به اعمال استراتژی های کشاورزی پایدار و جلوگیری از پیشرفت این معضل پرداخته شود. براساس یافته ها و نتایج، افزایش انتشار کربن تأثیر بیشتری بر کاهش امنیت اکولوژیکی داشته است و حفظ و ارتقای کیفیت اکوسیستم شهری ممکن نیست مگر با استفاده از دانش اکولوژیک با رویکردی همچون حفظ عرضه، تقاضا و جریان خدمات اکوسیستم که از ارکان مهم توسعه پایدار است.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو دراستان آذربایجان شرقی با استفاده از روش پریرا وپرالونگ
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
560 - 589
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم(زمین گردشگری) از دو واژه زمین و توریسم تشکیل شده و به توریسمی اطلاق می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی باشند.استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است.در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش پرالونگ و پریرا، قابلیت های ژئوتوریستی برخی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد ارزیابی و بهره وری غالب قرارمی دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی،و در روش پرالونگ عیار گردشگری و کیفیت بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است.در روش پرپرا که از میان 6 ژئومورفوسایت منتخب در منطقه مورد مطالعه، ژئوسایت کندوان بالاترین امتیاز (95/14) و قلغه آق گنبد پایین ترین امتیاز را(60/10)کسب کردند. بیشترین امتیاز در عیار مدیریتی و عیار ژئومورفولوژیکی متعلق به کندوان می باشد. علت اصلی پایین بودن امتیاز برخی از لندفرم ها طبق روش پرپرا، مناسب نبودن زیرساخت ها و نبود تجهیزات و سرویس های پشتیبانی و عدم دسترسی مناسب آن ها می باشد. و مطابق نتایج حاصل از روش پرالونگ، لندفرم کندوان با داشتن امتیاز (57/0)در عیار گردشگری و امتیاز(75/0) درکیفیت بهره وری می باشد و به عنوان با اهمیت ترین ژئوسایت شهرستان شناخته می شود. و دریاچه برکه گوگلی وقلعه اق گنبد دارای کمترین عیار گردشگری و کیفیت بهره وری می باشند.به طور کلی و بر اساس دو روش پریرا و پرالونگ که علاوه بر تفاوت های موجود از نظر شاخص ها اشتراکاتی نیز با هم دارند، ژئومورفوسایت هایی که بالاترین امتیاز را کسب نموده اند برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی جهت گردشگری مناسب ترند و ژئوسایت های با امتیاز پایین نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر مطالبات سیاسی کاربران (مطالعه مقایسه شبکه تلگرام و اینستاگرام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
441 - 459
حوزههای تخصصی:
طرح مساله:پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت کاربران در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام و مطالبات سیاسی آنان در شهرهای تهران و قم به عنوان پایتخت های سیاسی- اقتصادی و فرهنگی-مذهبی کشور انجام شده است.روش: این مطالعه با استفاده از روش ترکیبی شامل مطالعه کتابخانه ای و پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه،انجام شده است. اعتبار پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن به وسیله آلفای کرنباخ محاسبه شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کاربران عضو شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بالای 15 سال ساکن شهرهای تهران و قم می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 768 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج این تحقیق نشان دهنده ارتباط معناداری بین دو متغیر میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی و مطالبات سیاسی کاربران و میزان آماره اسپیرمن در سطح معناداری 95 درصد 0.59 می باشد که نمایانگر رابطه مستقیم و در حد متوسط می باشد.نتایج:کاربران بر اساس خاصیت دوران مدرن دائماً در حال بازاندیشی مطالبات سیاسی خود و سطح مورد انتظار آنها می باشند و به منظور حفظ تعادل سیاسی لازم است نظام سیاسی، دائماً این مطالبات را رصد نماید و پاسخ مناسبی را به آنها ارائه دهد.
تبیین مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها با سرعت بسیار زیادی به ویژه در مناطق شمال شرقی آفریقا و جنوب غربی آسیا در حال گسترش هستند [1]. در سال 2007، جمعیت شهری جهان برای نخستین بار در تاریخ از 50 درصد پیشی گرفت و این نسبت همواره در حال رشد است [2]. با توجه به پیش بینی های انجام شده در سال 2050 حدود 70 درصد جمعیت جهان در شهر ها زندگی خواهند کرد [3] و حدود 90 درصد این رشد در آفریقا و آسیا اتفاق خواهد افتاد [4]. با وجود اینکه زیرساخت ها، شرایط اقتصادی اجتماعی، تغذیه و خدمات مراقبت های بهداشتی در شهرها بهتر از مناطق روستایی است، اما زندگی در یک محیط شهری از دیرباز به عنوان یک عامل خطر برای بیماری های روانی شناخته شده است [5]. با توجه به مزیت های یادشده ایجاد تعادل بین این دو موضوع نیازمند درک بهتر تعامل بین زندگی شهری و سلامت روان است [6]. تأثیر شهرنشینی بر سلامت روان بسیار قابل توجه بوده و با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت شهری به احتمال زیاد طی چند دهه آینده افزایش خواهد یافت [1]. سلامت روان با توجه به نقش آن به عنوان یک جزء ضروری از سلامت عمومی موضوع بسیار مهمی است و تأثیرات عمیقی بر افراد، جوامع، و اقتصاد دارد [7] و ارتقای آن برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی و تاب آوری جامعه ضروری است [8]. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات سلامت روان در سال 2020 به یکی از تهدیدهای بزرگ برای سلامت انسان مبدل شده است. این امر همچنین پیامدهایی برای رونق اقتصادی دارد، چرا که استرس، افسردگی و اضطراب تأثیر بسیاری بر بازده کاری افراد دارد [9]. همچنین، از هر پنج بزرگسال در جهان یک نفر از یک اختلال روانی رنج می برد [10] و 13 درصد از بیماری های جهانی منشأ روانی دارند [11]. اهمیت رابطه زندگی شهری و سلامت روان به اندازه ای است که انجمن جهانی روانپزشکی برای مطالعه بیشتر آن بخش علمی سلامت روان شهری را تأسیس کرده است [12]. با توجه به پیمایش ملی سلامت روان کشور ایران 23/6 درصد افرادی که مورد بررسی قرار گرفته اند، نیازمند مداخلات روان شناختی هستند و 14/6 درصد افراد از اختلال اضطرابی رنج می برند [13]. در حالی که مطالعات کمی به پیوندهای بالقوه بین جنبه های محیط ساخته شده و سلامت روان پرداخته اند و مطالعات این حوزه بیشتر بر سلامت جسمی متمرکز بوده اند [14]. قرار گرفتن در معرض استرس زیاد و آسیب های ناشی از آن مهم ترین عامل افزایش خطر اختلالات روانی است [15]. ساکنان شهر در معرض سطوح بالاتری از عوامل استرس زا قرار می گیرند و مواجهه با استرس بیشتر ممکن است موجب شیوع بیماری های روانی مرتبط با استرس در میان ساکنان شهر باشد [16]. در واقع، استرس زندگی شهری مدرن می تواند زمینه ای برای پرورش روان پریشی و اختلالات روانی باشد [17]. استرس شهری علاوه بر اینکه از عوامل مهم ایجاد بیماری های جسمی (نظیر انواع سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، بیماری های گوارشی) و بیماری های روانی (نظیر افسردگی، اسکیزوفرنی، انزوای افراد و...) است، میزان ناهنجاری های اخلاقی را نیز افزایش داده و موجب کاهش امنیت شهروندان می شود. علاوه بر این، استرس به دلیل تحمیل هزینه های درمانی زیاد به شهروندان موجب از دست رفتن سرمایه های انسانی در شهر نیز می شود. به همین دلیل لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود آرامش روانی شهروندان را به عنوان اصلی مهم در نظر بگیرند و از اقداماتی که به این آشفتگی ذهنی دامن می زند، بپرهیزند. در واقع، با توجه به اینکه ایجاد یک محیط شهری سالم در اولویت اصلی سیاست گذاران قرار دارد [18] و استرس شهری در شهرهای جهان رو به افزایش است [19] به تدوین یک شهرنشینی برنامه ریزی شده برای جلوگیری از اثرات منفی زندگی شهری نیاز است [20]. از ابتدای قرن 20 مطالعات بسیاری به بررسی رابطه شهرنشینی و استرس و راهکارهای مؤثر بر آن با رویکرد های متفاوت پرداخته اند. اما تا کنون هیچ مطالعه ای در راستای برنامه ریزی شهری درمانگر استرس به صورتی که همه شاخص های مؤثر بر استرس شهری را در نظر بگیرد و بر اساس ارتباطات میان آن ها مهم ترین شاخص ها را کشف و مدل مفهومی مؤثر بر آن را ارائه دهد، انجام نشده است. به همین منظور، این پژوهش با هدف تحلیل محتوا مطالعات پیشین و شناسایی مهم ترین شاخص ها و ارائه مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس انجام شده است. مواد و روش این پژوهش از نوع مروری بوده و روش تحقیق در آن کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به منظور تحلیل آن ها از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع، این پژوهش در چهار گام اساسی با استفاده از یک رویکرد تفسیری اسناد کتابخانه ای را تحلیل و بر اساس کدهای متنی استخراج شده سعی در شناسایی، تحلیل و تشریح ارتباطات میان شاخص های برنامه ریزی شهری درمانگر استرس دارد. یافته ها یافته های پژوهش بیانگر آن است که سلامت روان شهری و استرس شهری دارای تأثیرات دو جانبه مستقیم و غیرمستقیم هستند. شاخص های مستخرج از مطالعات نظری در دو گروه دسته بندی می شوند. گروه اول افزاینده استرس شهری و به تبع آن، کاهنده سلامت روان شهری بوده و شامل محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی است. گروه دوم کاهنده استرس شهری هستند و به تبع آن، سلامت روان را ارتقا می دهند و شامل دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) است. درخور یادآوری است در نهایت پس از بررسی اثرات و پیامدهای نهایی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس ارتقای کیفیت زندگی در محیط های شهری به عنوان مهم ترین و جامع ترین اثر این برنامه ریزی شناسایی شده است. نتیجه گیری در نتیجه، با کاهش محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی و افزایش دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) می توان تا حد زیادی استرس شهری را کاهش و سلامت روان شهری را ارتقا داد. این شاخص ها پس از بررسی جامع ادبیات نظری انتخاب شده و با توجه به تأثیراتی که بر دیگر شاخص ها می گذارند و تأثیراتی که از آن ها می گیرند همه شاخص های شناسایی شده را پوشش می دهند.
تغییرات اقلیمی و کشاورزی در شهرستان نجف آباد: ارزیابی تأثیرات و راهبردهای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
592 - 609
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به دلیل تعاملات گسترده ای که با محیط دارد، بیشترین تأثیر را از تغییرات اقلیمی می پذیرد و جوامع روستایی وابسته به فعالیت کشاورزی را با خطرات جدی تهدید می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر کشاورزی و انتخاب راهبردهای سازگاری در شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی (پرسش نامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان شهرستان نجف آباد هستند. حجم نمونه 300 نفر کشاورز است که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه بوده که روایی آن توسط اساتید و صاحب نظران تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ (760/0) محاسبه شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده با روش های آماری و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کشاورزان نسبت به افزایش خشکسالی ها و کاهش بارش و گرم تر شدن هوا آگاهی دارند. حدود 51 درصد کشاورزان تنوع محصول را به عنوان یکی از راهبرد های سازگاری ترجیح می دهند. تقریباً 53 درصد کشاورزان معتقدند استفاده از کودها شیمیایی و سموم دفع آفات باعث افزایش ظرفیت سازگاری در برابر تغییرات اقلیمی می شود. همچنین 66 درصد کشاورزان سامانه های آبیاری پیشرفته را برای مقابله با تغییرات اقلیمی انتخاب کرده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای جنسیت، آگاهی از تغییرات اقلیمی، اطلاعات دریافت شده از دفاتر خدمات ترویجی و سازگاری با تغییرات اقلیمی نقش مهم و تعیین کننده در تولید محصولات کشاورزی دارند. سه مدل رگرسیونی (تولیدات کشاورزی، بیکاری و کمبود مواد غذایی) تدوین شد که همگی معنی دار بودند.
تبیین رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی: تحلیل جنسیتی با استفاده از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
226 - 245
حوزههای تخصصی:
درک فرایندهای ادراکی و شناختی دو گروه کشاورزان زن و مرد برای تشویق سازگاری با تغییرات آب و هوایی بسیار مهم است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان زن و مرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان، از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کشاورزان دو گروه زن و مرد بودند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 200 کشاورز مرد و 150 کشاورز زن انتخاب شد. برای انتخاب کشاورزان از نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن توسط چهار تن از اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای دانش ادراک شده، هزینه پاسخ و هنجار توصیفی متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان مرد به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درنهایت توانستند به ترتیب 67 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان مرد را پیش بینی کنند. متغیرهای شدت درک شده، هزینه پاسخ، اعتقاد به تغییرات آب و هوایی و عادت متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان زن به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درمجموع توانستند به ترتیب 70 و 25 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان زن را پیش بینی کنند. اطلاعات به دست آمده می تواند به عنوان پایه ای در تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار گیرد.
واکاوی شبکه روابط فضاییِ بازار خرما در نواحی روستایی ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش تولیدی و صادراتی محصول خرما و وابستگی معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به فعالیت نخلداری در مناطق خرماخیز کشور از جمله در ناحیه مکران، پرداختن به مسائل و شبکه روابط بازار این محصول اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اقتصاد نخلداری در روستاهای این ناحیه غالباً بر کشاورزی خرده پا و سنتی استوار بوده و به لحاظ کارکردهای توزیعی، مبادله ای و مصرفی با چالش های عدیده ای روبرو است. از این رو هدف پژوهش حاضر کاوش و تحلیل شبکه روابط فضایی بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) به منظور توسعه کارکردی بازار خرما در روستاهای ناحیه مکران است. این پژوهش بر روش آمیخته (راهبرد متوالی- تغییرپذیر) استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 17493 نخلدار و 32 کارشناس کشاورزی است. حجم نمونه به روش هدفمند- احتمالی در مرحله کیفی 111 نخلدار و 16 کارشناس و در مرحله کمی 376 نخلدار و 32 کارشناس تعیین شد. براساس «روش آمیخته متوالی» داده های کیفی به کمک نرم افزار «NVIVO» و داده های کمّی به وسیله نرم افزار «SPSS» پردازش و تحلیل شدند. سپس تحلیل و استنتاج نهایی طبق استدلال لاتور (1987) به روش «ترجمه» صورت گرفت. نتایج نشان داد که روابط فضایی چندگانه ای بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) وجود دارد و یا در حال پدیدار شدن است. در این میان دلالان خرما با ایجاد شبکه ای قوی از روابط فضایی، بازار خرما را به زیان تولیدکنندگان به تسخیر درآورده و به عنوان کلیدی ترین کنشگر، نقش و عاملیت یافته اند. در وجه غالب ضعف و ناکارآمدی کنشگران اصلی (نخلدار و دولت) و هم پیمانی کنشگران سرمایه و سردخانه با دلالان منجر به چنین پیامد زیانباری شده است؛ هر چند این روابط فضایی با مشارکت کنشگران جدید (نخل های غیربومی، سردخانه و ... ) در حال دگرگونی است.
نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل سایر صورت های سرمایه، یکی از پیش نیازهای مهم دستیابی به توسعه پایدار به خصوص در جوامع روستایی است. توسعه و پیشرفت در روستاها مستلزم گسترش اعتماد، مشارکت و ارتباطات و انسجام در بین کشاورزان است. در این مطالعه به دلیل نقش سرمایه اجتماعی در تسهیل و تسریع توسعه پایدار، در ابتدا ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار با استفاده از گویه های مختلف در طیف 5 گزینه ای لیکرت ارزش گذاری شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت، در بین نمونه ای از کشاورزان ساکن در روستاهای شمال شهرستان سیرجان جمع آوری شدند. پس از محاسبه شاخص سرمایه اجتماعی و شاخص توسعه پایدار، با استفاده از روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط، تأثیر سرمایه اجتماعی در کنار ویژگی های حرفه ای-اجتماعی روستاییان بر ابعاد مختلف پایداری بررسی شدند. بر طبق نتایج تحقیق شاخص سرمایه اجتماعی 57/0 و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی توسعه پایدار به ترتیب 44/0، 51/0، 49/0 و 40/0 به دست آمدند. هم چنین نتایج نشان داد متغیر سرمایه اجتماعی بر هر چهار بعد پایداری تأثیر مثبتی دارد، اما تأثیر آن بر پایداری نهادی به لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. از آن جایی که سرمایه اجتماعی محاسبه شده در بین کشاورزان در سطح بالایی نمی باشد، اما سبب بهبود پایداری می شود، لازم است با دقت در اجزای تشکیل دهنده ابعاد گوناگون سرمایه اجتماعی و برنامه ریزی صحیح جهت ارتقای آن و رفع نواقص موجود سطوح بالاتری از پایداری را به دست آورد و زندگی با کیفیت و توأم با رفاه بالاتری را برای کشاورزان به ارمغان آورد و جلوی مهاجرت آنان به شهرها را گرفت.
تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته نگرش به نقش صنایع روستایی به عنوان عامل تأثیر گذار در ساخت اقتصادی نواحی روستایی، سبب شده این صنایع به عنوان مبنایی برای توسعه نواحی روستایی مورد توجه قرار گیرد. اما این صنایع در نواحی روستاهای پیرامونی خود اثرات مثبت و منفی زیادی به ارمغان آورده اند که نیازمند بررسی علمی است. هدف این تحقیق تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. از حیث روش های جمع آوری، پژوهشی کتابخانه-ای-میدانی محسوب می شود. برای انتخاب روستاها از نظر تاثیرپذیری اقتصادی تعداد 14 روستا در شعاع 10 کیلومتری شهرک صنعتی انتخاب شدند که طبق سرشماری سال 1395 دارای 15084 نفر جمعیت و 4629 خانوار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 خانوار روستایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از استقرار شهرک صنعتی شهیدسلیمی در روستاهای پیرامونی، ایجاد ارزش افزوده تولیدات کشاورزی با میانگین 366/0 بوده است.
تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت برگشتی فرایندی است که افراد بعد از تجربه مهاجرت از روستا به شهر و اقامت در مقصد به موطن اصلی خود بازمی گردند. تحقیق حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی انجام یافته است. این بررسی از نوع تحقیقات کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و شالوده مطالعات آن بر پیمایش و نیز ابزار گردآوری داده ها ی پرسشنامه محقق ساخته است. قلمرو مکانی بررسی حاضر روستاهای شهرستان اهر و جامعه آماری مهاجران برگشتی به روستاهای شهرستان اهر است. روش نمونه گیری به صورت شبکه ای و گلوله برفی و پر کردن پرسشنامه ها به صورت هدفمند در بین مهاجران انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شاخص های پراکندگی) و تحلیل عاملی از نوع تحلیل مؤلفه ای صورت پذیرفته است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در برگشت مهاجران نقش داشته است که از بین آن ها عامل های مشارکت اجتماعی و انگیزه اقتصادی به ترتیب با مقدار ویژه 31/4 و 77/3 بیشترین تأثیر را در بین عامل های بارگذاری شده به خود اختصاص داده اند و عامل عمرانی و زیر بنایی کمترین تأثیر را داشته است.
سنجش مطلوبیت توسعه اقتصاد کشاورزی در فضاهای روستایی پیراشهری، مورد: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی هسته اصلی پایه اقتصاد فضا را تشکیل می دهد به گونه ای که کشاورزی به عنوان بزرگ ترین جذب کننده نیروی کار در نواحی بوده و بیشترین درآمد و توسعه را ایجاد می کند.از آنجا که توسعه مفهومی چند بعدی است که در خود، تجدید سازمان نظام اجتماعی-اقتصادی را به همراه دارد، بررسی سطوح و ابعاد مختلف توسعه و آگاهی از میزان برخورداری مناطق مختلف می تواند گامی موثر و اساسی در این تجدید سازمان و برنامه ریزی باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضاهای پیراشهری از منظر شاخص های توسعه کشاورزی جهت توسعه سکونتگاه های روستایی در استان گلستان می باشد. بدین منظور شاخص های منتخب پژوهش در قالب 20 شاخص قابل سنجش در بین 14 پهنه فضایی اقتصاد(شهرستان) با بهره گیری از مدل تصمیم گیری ترکیبی WASPAS مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت با تعیین میزان توسعه شاخص ها، مطلوبیت مناطق چهارده گانه بر اساس برخورداری از شاخص های مطلوبیت فضاهای پیراشهری مبتنی بر توسعه پایدار کشاورزی، پراکندگی و نابرابری در شاخص های توسعه اقتصاد سبز منطقه ای سنجیده شده است. برای وزن دهی شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل داده ها سکونت گاه های پیراشهری(روستایی) استان دارای وضعیت پراکنش نابرابری می باشند. اولویت بندی فضاهای پیراشهری استان با مدل واسپاس حکایت از شکاف در امر برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی دارد که صورت واضح آن را می توان بین پهنه فضایی شهرستان گنبد با مجموع برخورداری (464/0)مطلوب ترین فضای پیراشهری نسبت به میزان مطلوبیت فضای پیراشهری شهرستان آق قلا با میزان برخورداری (264/0) که فاصله تقریباً دو برابری را نشان می دهد ملاحظه کرد. با توجه به نتایج بدست آمده، مسئولین و برنامه ریزان باید راهبردها، اهداف و سیاست گذاری ها را در راستای بهبود مطلوبیت فضاهای پیراشهری علی الخصوص شاخص های کشاورزی پایدار در سکونتگاه های روستایی جهت دار نماید.
تحلیل اهمیت و عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی شهر اگرچه روزگاری قلب تپنده و عامل شکوفای سیستم شهری بوده اند، ولی با به انزوا رفتن این بافت ها، مجموع شهر تحت تأثیر آن متحمل آثار زیانباری شده است و به یکی از بزرگ ترین چالش های شهر تبدیل شده اند. بافت های فرسوده شهر می توانند آثارزیان بار و با شدت غیرقابل جبران ایجاد کنند. بدین منظور لازم است ضمن نگاه آینده نگارانه به بازآفرینی بافت های فرسوده، اهمیت/عملکرد سیاست های بازآفرینی مورد بررسی قرار گیرند تا ضمن مشخص سازی شکاف عملکردی، بهترین برنامه ها برای بازآفرینی مشخص گردند.براین اساس تحقیق حاضر براساس روش توصیفی-تحلیلی سعی داشته است که 40 شاخص را که براساس پیشنه-مبانی نظری و مطالعات میدانی به دست آمده اند را با استفاده از نرم افزار های آینده نگاری MICMAC وScenarioWizard مورد تحلیل قرار دهدتا جایگاه شاخص ها و اثرات آنها بر یکدیگر، عوامل کلیدی و سناریوهای محتمل بازآفرینی مشخص گردند.، همچنین اهمیت/عملکرد عوامل اثرگذار بر بازآفرینی با استفاده از مدل IPA تحلیل گردند. لازم به توضیح است، از آنجا که تحقیق خبره محور بوده است نمونه مورد نظر براساس روش هدفمند( گلوله برفی) به تعداد 20 نفر انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که الگوی بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ارومیه در محیط میک مک از روند خطی پیروی کرده که نشانگر ناپایداری وضعیت بازآفرینی بوده است و وضعیت های احتمالی بازآفرینی در آینده این شهر از احتمال تحقق سناریوهای نامطلوب حکایت داشته است، چرا که اهمیت و عملکرد عوامل مهم در بازآفرینی بنا بر یافته های حاصل از مدل IPA اختلاف زیادی را نشان داده اند و کمتر به عوامل اصلی بازآفرینی بافت های فرسوده در عمل توجه شده است
آینده پژوهی رشد شهری کلانشهر تبریز با تاکید بر رویکرد شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تبریز دارای منابع و ظرفیت های فراوانی برای هوشمندشدن در ابعاد گوناگون با توجه به ظرفیت های درونی و بیرونی است و این امر امروزه به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان و مسئولان این شهر تبدیل شده است. در این پژوهش به تیین آینده پژوهی تحولات رشد کلانشهر تبریز مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند پرداخته شده است.جهت تجزیه و تحلیل منابع پژوهش به شناسایی و تعیین سطح اهمیت شاخص های عملیاتی توسعه آتی کلانشهر تبریز و تعیین روابط تأثیر و تأثری بین مهم ترین شاخص های شناسایی شده مبتنی بر رویکرد مخبره محور پرداخته شده است. به این صورتکه ابتدا شاخص های عملیاتی پژوهش (شاخص های شش گانه شهر هوشمند) و گویه های پژوهش (شامل 25 مورد)، استخراج و در مرحله اول با استفاده از روش AHP در نرم افزار Expert Choice به ارزیابی و مقایسه زوجی معیارها مبتنی بر ارزیابی خبرگان پرداخته شد. در مرحله دوم مبتنی بر فرمول نویسی بهینه در محیط اکسل و شناسایی سطوح تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها، از روش دیمتل فازی بهره برده شده است. مطابق با تحلیل های کمی، از 10 گویه مرتبط با عوامل آینده شهر تبریز، به رتبه بندی سلسله مراتبی 25 گویه وزن دار شده پرداخته شد و در مجموع نمودار ماتریسی 10*10 ترسیم شد. براساس نتایج کیفی به دست آمده مشخص گردید که بارزترین ویژگی کلانشهر تبریز توجه به عرصه منابع طبیعی و محافظت از منابع زیست کره (آب، خاک و هوا) است. پس از این ابعاد، توجه به دولت الکترونیک، توسعه زیرساخت ITC، حمل و نقل هوشمند، منابع انسانی و توسعه اجتماعی به ترتیب دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. در زمینه بررسی مقادیر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری (دیمتل) مشخص گردید که توسعه مبتنی بر دانش برنامه ریزی شهری، با تأسیس شرکت های دانش بنیان در این حوزه (و سایر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری در عرصه فیزیکی و مجازی) مهم ترین عامل تاثیرگذار در تحقق شهر هوشمند آینده است.