فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب میان رشته ای، تحت تأثیر مجموعه ای از دانش های شهرسازی، آینده پژوهی و اخلاق، با استفاده از روش تحلیل لایه لایه ای علّت ها که یک روش مطلوب برای طبقه بندی دیدگاه ها و ملاحظات مختلف درباره آینده ها است، به گونه ای نظام یافته است که بتوان ضمن دستیابی به درکی عمیق از لایه های زیرین مسائل مرتبط با آینده های بدیل شهر پایدار (بوم شهر، شهر سبز، شهر فشرده، شهر کم کربن، شهر سالم، شهر زیست پذیر و شهر هوشمند) و عوامل علّی مؤثر بر شکل گیری آن ها، آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار از منظر دانش اخلاق زیست محیطی بازشناسی و تبیین گردد. بدین ترتیب پرداختن به مسأله شهر پایدار در این تحقیق از منظر «اخلاق زیست محیطی» با تأکید بر اسلام ضرورتی است در راستای فهم درست آینده و بازتاملی پیرامون چشم انداز آینده های شهرهای پایدار برای ادراک این که امروز چه اقداماتی را در حوزه شهرسازی می توان برای ساختن فردایی بهتر فارغ از ناکجاآباد انجام داد. نتایج به دست آمده نشان می دهد انسان هایی که محیط زیست فعلی و نهایی آنان ذات باری تعالی است، به عمران و آبادی زمین پرداخته و در «شهر طیّب» ساکن خواهند بود. اما نگرش زیست بوم محور، که محیط زیست انسان را کره زمین یا بوم سپهر می پندارد، علارغم اینکه به درستی منجر به این فهم شده است که فرم شهر باید بر مبنای فرایندهای بوم سپهر شکل پذیرد، صرفاً با تکیه بر حکمرانی زیست محیطی قادر نخواهد بود در ساکنان بوم شهر/ شهر سبز به عنوان آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار، تحرّک لازم را برای عمران و آبادانی زمین ایجاد کند و از نظر قرآن کریم، ساکنان این شهرها از معیشت ضُنک برخوردار خواهند بود.
بررسی جغرافیایی واحدهای تولید نان در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر تعامل کیفیت زندگی عینی و ذهنی برمبنای دسترسی به خدمات عمومی در بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقاء رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله با انتشار گزارشی شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیت زندگی موجود مورد مقایسه قرار می دهد. کیفیت زندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن دسترسی به خدمات شهری است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل سوداگری زمین، ساخت وسازهای غیرقانونی و ... می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به استانداردهای دسترسی به خدمات شهری است. بر این اساس معیار دسترسی به خدمات شهری از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه مورد سنجش و بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسش نامه، مدل های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه دسترسی و تکنیک های فازی، وزن دهی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده های کمی و کیفی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد می کند و افزایش رضایتمندی ساکنان از دسترسی به خدمات شهری، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد می کند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفاه اجتماعی مردم و مکان های روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت، و انجمن های قوی وابسته است و رفاه اجتماعی روستایی در برگیرنده یک سری از تدابیر و پشتیبانی های اجتماعی می باشد که با تکیه بر مشارکت افراد روستایی و نهادهای دولتی و غیر دولتی درگیر در مناطق روستایی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی جهت ارضای نیازهای روستاییان ساکن در مناطق روستایی و حفظ شان و کرامت انسانی آنها صورت می گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان پارس آباد می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 196 نفر از روستاییان شهرستان پارس آباد جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای بدست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 84/0 الی 97/0 محاسبه شد. و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان پارس آباد؛ دهستان تازه کند و ساوالان از حیث رفاه اجتماعی در رده اول و دوم و قشلاق غربی در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
اثرات اجتماعی - اقتصادی اعتبارات خرد کشاورزی در نواحی روستایی مورد: دهستان کرسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با نقش پذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو می تواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایه ای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهره برداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاه های روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهره بردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کرده اند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونه گیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر میزان زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
411 - 429
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردها و مفاهیم گوناگونی برای رفع مشکل شهرها مطرح شده است که زیست پذیری یکی از مفاهیم مرتبط با برنامه ریزی شهری به شمار می آید. این مقوله به درجه تأمین ملزومات جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه اشاره دارد. در این پژوهش، به تأثیر ویژگی های کالبدی بر سایر ابعاد زیست پذیری (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) پرداخته شده است. سه منطقه از میان پانزده منطقه شهری مدنظر قرار گرفته اند که شامل مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان هستند. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، شناخت وضعیت زیست پذیری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بررسی کیفیت مسکن در این مناطق و میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی بر زیست پذیری است تا بتوان علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی شهروندان، حس رضایت عمومی آن ها را تاحدی برآورده کرد. روش گردآوری داده ها میدانی و با استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه نیز به کمک فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر زیست پذیری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد تا ارتباط میان متغیرها درک شود. یافته ها بیان کننده این است که شاخص کالبدی بر زیست پذیری اقتصادی تأثیرگذار است و رابطه ای معنادار با هم دارند. میزان بتا نیز 62/0 است. همچنین شاخص کالبدی بر زیست محیطی اثر دارد و رابطه ای معنادار با بتای 32/0 دارد، اما این شاخص بر زیست پذیری اجتماعی، هویت و مسکن نقش مؤثری ندارد.
پیامدهای مهاجرت های شغلی خانوارهای روستایی به کشورهای عربی مورد: بخش مرکزی شهرستان لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستاییان یکی از پدیده های مهم است که مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه درآمد و سطح زندگی خانوارهای روستایی تحت تاثیر مهاجرت کاری به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بخش مرکزی شهرستان لارستان می باشد. داده هایموردنیازتحقیقبااستفاده ازروش های کتابخانه ای (استفاده از منابع مکتوب و رسمی) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 18 روستا و 400 خانوار روستایی دارای فرد مهاجر و فاقد مهاجر بوده است. پس از گردآوری داده های لازم، برای پردازش و تجزیه تحلیل آنها از نرم افزارهای آماری SPSS وExcel استفاده گردید. هم چنین برای مقایسه داده های مورد نظر و تایید یا رد فرضیات از جداول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درآمدهای ارسالی مهاجران روستایی شاغل در کشورهای عربی در ارتقاء سطح درآمد و امکانات رفاهی خانوارهای روستایی موثر بوده است. هم چنین نتایج حاکی است که مهاجرت های بین المللی اگر چه پیامدهای اقتصادی برای خانوارهای روستایی دارد، دارای پیامدهای منفی اجتماعی برای خانوارهای روستایی است که می بایست در فرآیند مهاجرت های بین المللی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
متروپلیس
حوزههای تخصصی:
کوهپایه، مرواریدی درخشان در حاشیه کویر (1)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی و تحلیل وضعیت پایداری درسکونتگاه های روستایی مورد شناسی: شهرستان زرّین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه پایدار به عنوانِ چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاه های انسانی به طور عام و سکونتگاه های روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی اهمیت بسزایی دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت پایداری در سکونتگاه های روستایی شهرستان زرّین دشت است. در فرایند پژوهش، ابتدا مبانی نظری سنجش پایداری و سوابق مطالعاتی آن مورد مطالعه قرار گرفت و براساس آن و با توجه به اطلاعات موجود درخصوص منطقة مورد مطالعه، 76 شاخص سنجش پایداری در پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و دسترسی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق را همه سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان (7927 نفر) و کارشناسان تشکیل می دهد که از میان گروه اول حجم نمونه ای با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 310 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده و از بین کارشناسان حجم نمونه ای به تعداد30 نفرتکمیل شده است. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از آزمون تی تک نمونه ای و برای به دست آوردن وزن هریک از ابعاد و اولویت بندی دهستان ها از تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دهستان خسویه با وزن 354/0 به عنوانِ پایدارترین دهستان در ابعاد پنج گانه مشخص شده است. دهستان زیرآب با وزن 247/0 پایداری ضعیف، دهستان ایزدخواست غربی با وزن 153/0 در شرایط نیمه پایدار و همچنین دهستان ایزدخواست شرقی با وزن 072/0 و دهستان دبیران با وزن 077/0 به عنوانِ ناپایدار ترین دهستان های شهرستان انتخاب شده اند. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که دهستان خسویه با میانگین 629/3 بیشترین و دهستان دبیران با میانگین 516/2 کمترین میانگین را دارند.
سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان میان خواف شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی یک چالش عمده در نواحی روستایی است و کنترل آن در روستا از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به این مسئله هنوز عرصه های روستایی کشور از یک مدیریت فراگیر بحران برخوردار نبوده و سالیانه تعداد زیادی از ساکنان نواحی روستایی کشور در اثر سوانح طبیعی و غیرطبیعی دچار خسارات و تلفات جانی و مالی می شوند. روستاها و اهالی آن به عنوان پایه اصلی در مدیریت بحران با دانش و آگاهی، پیش بینی، آمادگی و بازسازی مناسب، نقش جدی در کاهش خسارات و تلفات مخاطرات خواهند داشت. پژوهش حاضر در بهار ۱۳۹۵، با هدف سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی- تحلیلی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را ۲۶۰ نفر از خانوارهای روستایی دهستان میان خواف شهرستان خواف تشکیل داده اند. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد ۴ گانه دانش مدیریت بحران خشکسالی از ادبیات نظری استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۰.۷۸۴)، تأیید شد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که خانوارهای روستایی نمونه در برخورداری از مؤلفه های ابعاد چهارگانه دانش مدیریت بحران و در کل دانش روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی، پایین تر از سطح مطلوب میانگین عددی ۳ قرار دارند. همچنین با استفاده از مدل اولویت بندی کوپراس، بین روستاهای مورد مطالعه در خصوص برخورداری از دانش مدیریت بحران خشکسالی رتبه بندی انجام گرفت که روستای فایندر با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای وراب در رتبه دوم و روستای مهاباد در پایین ترین رتبه قرار دارند.
جزیره کیش
احیای بافت های درون شهری با رویکرد منطقه بندی+ فرم محور (مطالعه موردی:شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در ایران رشد جمعیت شهری با توسعه ناموزون افقی شهر و ازبین بردن منابع کشاورزی و طبیعی اطراف شهرها همراه بوده است. در این بین، بسیاری از شهرها منابع فضایی ارزشمند اما فرسوده ای دارند که در حال حاضر راهگشای بسیاری از مشکلات شهرهاست. به همین منظور مسئله بهسازی و نوسازی این فضاهای با ارزش مدنظر قرار گرفته است. در این بین، رویکرد رشد هوشمند که در ایالات متحده آمریکا مدل مدیریت رشد است، توجه ویژه ای به ظرفیت های درونی شهر دارد؛ بنابراین، ایده اصلی پژوهش حاضر توسعه درونی شهر با تأکید بر توسعه مجدد بافت های فرسوده است. برای این منظور در این مقاله از مدل منطقه بندی فرم محور، یکی از ابزارهای اجرایی رویکرد رشد هوشمند، با پهنه بندی کردن شهر برازجان در محیط نرم افزاری GIS استفاده کرده ایم تا سیاست «کد توسعه» نقشه «زون بندی عرضی» و توان و استعداد توسعه بافت های فرسوده شهر بررسی شود. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی- پژوهشی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی- تحلیلی و اسنادی- میدانی است. در روند پژوهش نیز مطالعاتی بر بافت فرسوده در زمینه های جمعیتی، کاربری، کالبدی و دسترسی انجام شده است. براساس مدل منطقه بندی فرم محور مشخص شده است که بافت های فرسوده شهر برازجان پتانسیل لازم را برای توسعه درونی شهر دارند. براساس این مدل، الگوی TND برای توسعه محله های مسکونی و الگویRCD، برای توسعه محله های مسکونی و تجاری استفاده شده است.
ابزارهای نظارت سیاسی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن بر عدالت جغرافیایی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت سیاسی به دلیل اهمیتی که در حفظ نظم عمومی و نیز عدالت میان منطقه ای و جغرافیایی دارد دارای اهمیت بسزایی است. این نوع نظارت از طریق مردم و همچنین مجلس شورای اسلامی صورت می پذیرد. سوال اصلی مقاله حاضر این است که ابزارهای نظارت سیاسی در نظام حقوق جمهوری اسلامی ایران کدام اند و این ابزارها چه تاثیری بر عدالت جغرافیایی بر جای گذاشته اند؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که ابزارهایی که مردم برای اعمال این نظارت در اختیار دارند شامل نظارت همگانی (امر به معروف و نهی از منکر)، مطبوعات و رسانه های جمعی، احزاب و تشکل های سیاسی و تجمع و راهپیمایی می باشد و ابزارهای مجلس شورای اسلامی شامل تذکر، سؤال، استیضاح، اصل 90 قانون اساسی و تحقیق و تفحص می باشد. همچنین یافته های این مقاله نشان می دهد که یکی از مهم ترین ابزارها برای بهبود وضعیت عدالت جغرافیایی در ایران ابزارهای نظارت سیاسی است زیرا عدالت جغرافیایی در ایران گرفتار عدم تعادل و عدم تواز است. در این مقاله به تشریح این نوع نظارت و ابزارهای اعمال آن و تأثیر آن بر عدالت جغرافیایی در کشور پرداخته می شود.
مدلسازی پهنه های اسکان موقت در مدیریت بحران زلزله با استفاده از مدل های تصمیم گیری فازی-مبنا (مطالعه موردی شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مرند از لحاظ وضعیت لرزه خیزی در پهنه های با خطر بسیار زیاد قرارگرفته است، ازاین رو مساله اسکان موقت و بهینه سازی اسکان جمعیت در هنگام بروز بحران زلزله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مدلسازی مکانی مراکز پیشنهادی اسکان موقت به منظور مدیریت بحران زلزله در شهرستان مرند تدوین گردیده است. با مطالعه مبانی نظری تحقیق و استفاده از نظرات کارشناسان هشت معیار موثر در پهنه بندی مراکز اسکان موقت استخراج گردیده و در قالب دو مدل؛ فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و سیستم استنتاج فازی (FIS)، مراکز با شرایط مناسب به منظور اسکان موقت در مدیریت بحران زلزله مشخص گردیدند. با مقایسه نتایج به دست آمده از دو مدل بر اساس نظر کارشناسان و امکان سنجی استفاده بهینه و عملی از پهنه های پیشنهادی، از میان پهنه های با شرایط بسیار مناسب در سیستم استنتاج فازی، 232723 مترمربع و در مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی 44995 مترمربع مورد تایید کارشناسان و دارای شرایط تعریف شده می باشند؛ که نشان از دقت و صحت بیش تر نتایج حاصل از سیستم استنتاج فازی نسبت به فرآیند تحلیل سلسله مراتبی می باشد. استفاده از نتایج حاصل از این تحقیق توسط مدیران و برنامه ریزان شهری نقش مؤثری در مدیریت بحران زلزله خواهد داشت.
تحلیل انگیزه های گردشگران در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز روزافزون مردم به تفریح در خارج از فضاهای شهری، به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی کشور، فرصت مناسبی را برای درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، برای کشاورزان ایجاد کرده است. البته در صورت مدیریت نادرست، این نیاز سبب تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی می شود. یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، شناخت بازار گردشگری و انگیزه های گردشگران است. پژوهش حاضر انگیزه های گردشگران را در انتخاب مقاصد گردشگری کشاورزی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی و با راهبرد کمی انجام شد. جامعه آماری شامل گردشگران بالای 18 سال بود که در تابستان اقدام به بازدید از بخش الموت شرقی کرده بودند. حجم نمونه بر اساس تعداد انگیزه های بررسی شده و شرایط تحلیل عاملی تعیین شد. نمونه مطالعه شده این تحقیق شامل 255 نفر گردشگر بود که به دلیل نبود چهارچوب نمونه گیری مناسب به صورت در دسترس انتخاب شدند. از دیدگاه گردشگران انگیزه هایی مانند بهره مندشدن از هوای پاکیزه، تماس با طبیعت، استراحت، تمدد اعصاب و لذت بردن از تعطیلات خانوادگی در فضایی آرام بیشترین اولویت را داشتند. همچنین تحلیل مؤلفه های اثرگذار و انگیزشی در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی نشان داد همراهی با خانواده در طبیعت، یادگیری و صرف هزینه کمتر و خودشکوفایی و تغییر از مهم ترین عوامل در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی بوده اند.
اثربخشی رویکرد مدیریت اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی (مطالعة موردی: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رویکرد اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی از طریق روش تحلیل شبکه در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDL (احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته با تأکید ویژه بر اراضی شور و حساس به فرسایش بادی) در بین سرگروه های کمیته های خرد توسعه است.
روش تحقیق: در این تحقیق براساس روش پیمایشی و با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه با گروه های هدف، گره های شبکه شامل سرگروه های کمیته های خرد توسعه (به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی در هر زیرگروه) شامل ۳۳ نفر در چهار منطقه می باشند.
یافته ها: میزان شاخص تراکم در بین سرگروه های چهار روستای مورد مطالعه در پیوندهای اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه افزایش یافته است. افزایش میزان تراکم در افراد سبب توسعه اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی در سطح افراد می شود. دوسویگی پیوندها نیز در ابعاد اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه روند افزایشی داشته است. افزایش این شاخص باعث پایداری شبکه سرگروه ها به میزان مطلوب شده است. میانگین فاصله ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در چهار روستا به ترتیب برابر با ۰۵/۲ و ۰۹/۲ بوده است. این میزان بعد از اجرای پروژه به ۶۱/۱ و ۶۷/۱ رسیده است. در واقع، نزدیک بودن عدد میانگین فاصله ژئودزیک به عدد یک، نشان دهنده بالابودن سرعت گردش منابع و اطلاعات در افراد بوده و اتحاد و یگانگی بالای افراد را بیان می کند. میزان این شاخص بعد از اجرای پروژه متوسط ارزیابی می شود. شاخص E-I در میزان اعتماد برون گروهی به میزان حدود ۲ برابر در بین ۴ روستای پایلوت افزایش یافته است و از نظر شاخص مشارکت در حدود ۵/۱ برابر افزایش یافته است که این امر به نوبه خود در افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی و متعاقباً کاهش مطرودیت اجتماعی نقش مهمی را ایفا می کند.
محدودیت ها: در پروژه بین المللی RFLDL به جنبه های تقویت دانش و مهارت و ایجاد اشتغال زایی در مناطق مختلف توجه بیش تری شده است. اگرچه تقویت سرمایه اجتماعی از طریق نهادسازی و ظرفیت سازی مد نظر بوده، بررسی روند تغییرات از نگاه سرمایه اجتماعی در طول اجرای پروژه مورد غفلت قرار گرفته است.
راه کارهای عملی: به کارگیری روش تحلیل شبکه ای در تحلیل و ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه های توا ن مندسازی جوامع محلی و ارزیابی میزان اثربخشی پروژه های مشارکتی و مردم محور جهت نشان دادن روند تغییرات اجتماعی.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل این که از روش تحلیل شبکه برای اولین بار در ایران برای ارزیابی سرمایه اجتماعی به صورت کمّی استفاده کرده است، جدید است و سایر محققان نیز می توانند از روش طی شده و یافته های آن در سایر تحقیقات استفاده کنند.
تحلیل سرمایه اجتماعی اعضای صندوق های اعتبارات خرد روستایی مورد: روستای بسطاق در شهرستان سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اساسی پایداری اجتماعی و اقتصادی در تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی و همچنین اهمیت سرمایه اجتماعی در پایداری ساختارها و تشکل های اقتصادی، ارزیابی اجتماعی پروژه های توانمندسازی جوامع محلی، حائز اهمیت است. در این تحقیق، میزان سرمایه اجتماعی بر اساس روش تحلیل شبکه ای در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDLدر روستای بسطاق شهرستان سرایان که بر بسیج منابع مالی از طریق ساختارسازی صندوق اعتبارات خرد تأکید دارد، سنجش و ارزیابی شده است. ابتدا با تکمیل پرسشنامه و مصاحبه مستقیم با ذی نفعان محلی (اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی(، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. سپس پیوند های اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخص های کمی - ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی و فاصله ژئودزیک) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر افزایش تمام شاخص های سطح کلان شبکه در مرحله بعد از اجرای پرروژه است. تراکم در پیوند اعتماد و مشارکت به میزان بالایی افزایش یافته و این بدان معناست که سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی شبکه، افزایش یافته است. پایداری، توازن و تعادل شبکه در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و بعد از اجرا این شاخص ها، تا حد متوسط تا زیاد افزایش یافته اند. میزان اتحاد و همبستگی اجتماعی افراد نیز تا حد زیادی ارتقاء یافته که این میزان در پیوند اعتماد، افزایش چشمگیری داشته است. بنابراین به دنبال اجرای پروژه RFLDL، اعتمادسازی و تقویت روحیه مشارکت و همکاری جمعی در بین اعضای صندوق اعتبارت خرد و سرمایه اجتماعی درون و برون گروهی تقویت شده است.
مدل سازی آسیب پذیری مناطق شهری در زمان وقوع زلزله (نمونه موردی: منطقه سه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین بلایای طبیعی عصر حاضر می باشد که اهمیت خود را به طور عینی نمایان کرده است. بنابراین مقابله با این بحران از طریق شناسایی نقاط آسیب پذیر و برطرف کردن آنها در جهت کاهش آسیب های ناشی از زلزله مؤثر است. بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه های با خطر نسبی متوسط و زیاد زلزله واقع شده اند. شهر تهران به علت قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. لذا به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. براین اساس در پژوهش حاضر به مدل سازی آسیب پذیری بافت شهری منطقه سه تهران در زمان وقوع زلزله پرداخته شده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل های ANP و تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی به مدل سازی و ارزیابی آسیب پذیری بافت شهری در منطقه سه پرداخته شده است. نتایج آسیب پذیری بافت شهری منطقه 3 تهران در صورت وقوع زلزله بدین صورت است که از مساحت 2296 هکتاری این منطقه، حدود 36.2 درصد از کل مساحت منطقه در وضعیت آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد، حدود 30.8 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت متوسط و حدود 33 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت کم و خیلی کم از لحاظ آسیب پذیری در مواقع بحران قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری مربوط به بخش شمال شرقی و شرق منطقه می باشد که دارای بافت مسکونی متراکمی می باشد، براین اساس با در نظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت مسکونی آسیب پذیر، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.