فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در منتها الیه ضلع خاوری فلات آذربایجان و در بطن توده های کوهستانی تالش، سبلان و بزغوش چاله زمین ساختی هموار و مرتفعی با عنوان «دشت اردبیل» جای گزیده، که از ویژگی های مورفولوژیک منحصر به فردی برخوردار است. فرو افتادگی این چاله و سد شدگی آن به وسیله گدازه های آتشفشانی سبلان و تخلیه روان آب های جاری در سطح دامنه های کوهستانی به سمت آن باعث گردیده که در طول کواترنر به عنوان یکی از چندین دریاچه بارانی فلات آذربایجان تبدیل گردد. با توجه به اختلاف ارتفاع مکانی زیاد دشت با کوهستان های پیرامونی و تاثیر پذیری منطقه از تحولات محیطی بویژه تغییرات آب و هوایی کواترنر و فعالیت های آتشفشانی سبلان، پدیده ها و اشکال متعددی، از قبیل نهشته های دریاچه ای، جریان های گلی آتشفشانی یا لاهار و مخروط افکنه ها در فصل مشترک دشت و کوهستان های مجاور پدید آمده که به طور متوالی و دوره ای بر روی همدیگر قرار گرفته اند. بعد از تثبیت این وضعیت اشکال جدیدی در داخل اشکال قدیمیتر به وجود آمده، که عمده ترین آنها دره های رودخانه ای و پادگانه های آبرفتی است. شناسایی این اشکال و تعیین سهم آن ها در امر برنامه ریزی و آمایش سرزمین هدف اصلی مطالعه حاضر است. اساس این پژوهش بر پایه مطالعات و مشاهدات میدانی بوده، در آن از نقشه های توپوگرافی 50000: 1 ، 250000: 1 و زمین شناسی 100000: 1 و 250000: 1، عکس های هوایی 55000: 1 سال 1334 و همچنین تصویر ماهواره ای 250000: 1 و برای تهیه نقشه های موجود در متن پژوهش نیز از نرم افزار GIS استفاده شده است.
بررسی تحولات ژئومورفولوژیک پلایای کهک، استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پلایاها یکی از مهمترین محیط های شور به حساب می آیند. با توجه به اینکه وسعت مناطقی که بطور ژنتیکی شور می باشند در سطح جهان در حدود 955 میلیون هکتار است، مناطقی که بطور ثانویه در معرض شور شدن قرار گرفته اند در سطح جهان حدود 77 میلیون هکتار وسعت دارند. در این میان حدود 58 درصد از مناطق در معرض شوری ثانویه را مناطق کشاورزی دارای آبیاری تشکیل می دهد. این موضوع مستلزم انجام ارزیابی های دقیق وضعیت شوری خاک و تغییرات آن به منظور تحت کنترل در آوردن روند قهقرایی تغییرات و نیز پایدارسازی مدیریت و کاربری اراضی در این مناطق حساس است.
داده های سنجش از راه دور تجزیه و تحلیل های مربوط به فرآیندها و الگوهای تغییرات در طی زمان و مکان های مختلف را تسهیل ساخته و از این رو جهت استفاده در علوم مربوط به سیستم زمین مورد تایید قرار گرفته اند. اطلاعات سنجش از راه دور چند زمانه در قالب داده های مرئی و میکروویو بطور موثری می توانند جهت آشکارسازی تغییرات زمانی پدیده های سطحی که تحت تاثیر نمک قرار گرفته اند، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله منابع اطلاعاتی متنوعی از قبیل: عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و نیز شیوه های مورد استفاده جهت بررسی و تهیه نقشه از داده های سنجش از راه دور از مناطق تحت تاثیر نمک بررسی شده است. محدودیت های موجود در خصوص استفاده از داده های سنجش از راه دور به منظور تهیه نقشه از مناطق تحت تاثیر نمک به چگونگی رفتار طیفی انواع نمک های موجود، توزیع مکانی نمک ها بر روی سطح زمین، تغییرات زمانی شوری، پوشش گیاهی به عنوان مانع و اختلاط های طیفی با سایر سطوح زمینی بستگی دارد. پلایای کهک در استان خراسان جنوبی واقع شده است. در این مقاله روش هایی مختلفی مانند: عدم اختلاط طیفی، طبقه بندی حداکثر احتمال، نسبت موجود بین باندها و طبقه بندی فازی مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت در این مقاله تغییرات زمانی و مکانی شوری و نیز گسترش و توسعه پلایا با استفاده از ترکیب روش هایی که در آن داده های مختلف تلفیق و ترکیب شده، تعیین شده است."
مطالعه و پهنه بند تکتونیک و زمین لغزش و اثرات آن در توسعه
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر از نقشه شهرستان به عنوان مرز منطقه مورد مطالعه استفاده شده و نتیجه آن با توجه به جنبه کاربردی مقاله، از طریق ارائه نقشه مخاطرات ژئومورفولوژیک و ممیزی مناطق پر خطر- کم خطر سعی دارد برنامه ریزان و مدیران اجرایی را به سوی برنامه ریزی و مدیریت صحیح کاربری زمین سوق دهد. با استفاده از نقشه های توپوگرافی رقومی شده و نقشه های زمین شناسی و ژئومورفولوژی و داده های سنجس از دور و بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شامل نرم افزار هایArc/info و Arcview داده ها پردازش شده و پس از تهیه پایگاه اطلاعاتی برای منطقه مورد نظر، با استفاده از روش تحلیل همپوشی (Overlay) نقشه مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیک ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که 32 درصد منطقه مطالعاتی از نظر وقوع حرکات توده ای مواد، در محدوده خطر متوسط تا بسیار شدید قرار دارند و 12 درصد از مساحت شهرستان مورد مطالعه، به لحاظ سیلاب رودخانهای در پهنه خطر متوسط تا بسیار شدید واقع شدهاند. همچنین 28 درصد از شهرستان اهر به لحاظ حساسیت از نظر زمین لرزه در محدوده خطر متوسط تا شدید قرار دارند.
تحلیل ملاحظات ژئومورفولوژیکی در مکان یابی مراکز نظامی (مطالعه موردی: جنوب استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی فعالیتی است که در آن قابلیت ها و توانایی های یک منطقة خاص از نظر وجود زمین مناسب و کافی، و مرتبط بودن آن با کاربری های دیگر شهری و روستایی برای انتخاب مکانی مناسب جهت کاربری مورد نظر تجزیه و تحلیلشود. انتخاب یک موقعیت مکانی از بین موقعیت های موجود نیازمند شناخت و ارزیابی دقیق مناطق، با به کارگیری مدل ها و ابزارهای مناسب است. در این پژوهش، میزان تطابق مکان یابی های انجام گرفته با معیارها و ویژگی های ژئومورفیک منطقهبررسی شد و مهم ترین هدف، شناسایی وضعیت استقرار مراکز نظامی موجود در منطقه و تجزیه و تحلیل شرایط محیطی و معرفی مکان مناسب برای احداث مراکز نظامی است. در این تحقیق روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مناطق مرزی جنوب استان ایلام در مکان یابی مناسب برای احداث مراکز نظامیبا به کارگیری برخی معیارهای ژئومورفیک و انسانی منطقه ارزیابی شده است. بنابراین، فن AHP در نرم افزار GIS به کار گرفته شد و پراکنش فضایی مراکز نظامی در منطقه مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، 74 درصد از مراکز نظامی موجود در منطقه در پهنة سرزمینی مناسبی قرار دارد.
ارتباط ویژگی های ژئومرفولوژیک حوضه ها و قابلیت سیل خیزی (تجزیه و تحلیل داده های سیل از طریق مقایسه ژئومرفولوژیک حوضه های فشند و بهجت آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل همه ساله در گوشه و کنار کشور خسارات زیادی را به منابع اقتصادی وارد می آورد. وقوع سیل و خسارات ناشی از آن در ایران طی سال های اخیر روند افزایشی داشته است؛ حال آن که به آن توجه زیادی نشده است. در این مقاله سعی شده تا تاثیر ویژگی های ژئومرفولوژیک در سیل خیزی از طریق مقایسه میزان تاثیرگذاری متغیرهای مؤثر در دو حوضه فشند و بهجت آباد در استان قزوین مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را سیستم اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزارهای Arcview , Arcinfoو نرم افزار Autocad تشکیل داده است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است و تکنیک کار، کمیت پذیری هر یک از متغیرهای مؤثر در سیل خیزی (پوشش گیاهی، شیب، نوع خاک، سنگ شناسی، رتبه بندی آبراهه ها ) بوده است. این متغیر ها در قالب لایه های اطلاعاتی وارد سیستم شده و در نهایت با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها، نقشه نهایی پهنه بندی خطر وقوع سیل دو حوضه با پهنه های متفاوت تهیه گردیده است. جهت مقایسه سیل دو حوضه از روش تحلیلی و اختلاف متغیرهای ژئومرفولوژیکی موجود بهره گرفته شده است. با بررسی شرایط طبیعی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در دو حوضه ملاحظه می شود که زمینه های طبیعی بسیار مساعدی برای وقوع سیل وجود دارد. با این وجود در حوضه فشند به دلیل شیب زیادتر و نیز غلبه سایر متغیر های مورد بررسی، نیروی برشی آب زیادتر شده و در نتیجه قدرت فرسایشی جریان افزایش می یابد و از اینرو سیل خیزی در این حوضه به مراتب بیشتر از حوضه بهجت آباد می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که حوضه آبخیز بهجت آباد از نظر ژئومرفولوژی نسبت به حوضه آبخیز فشند مراحل تکاملی بیشتری را طی نموده است. همچنین حوضه فشند از نظر ویژگی های مرفومتریک به شکل دایره نزدیک ترمی باشد و بدیهی است این حوضه از قابلیت سیل خیزی بیشتری نیز برخوردار است؛ در صورتی که حوضه های کشیده ای مانند حوضه بهجت آباد با نسبت انشعابات متراکم تر از زمان تأخیر بالاتری برخوردار بوده و ضریب سیل خیزی کمتری دارد. واژگان کلیدی : حوضه های آبخیز، سیل، حوضه فشند، حوضه بهجت آباد، ژئومرفولوژی، فرسایش.
تحلیل و پهنه بندی زمانی- مکانی یخبندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی ساختمانی بخش ساختمانی شمال خاوری کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین و ارزیابی معیارها و نشانگر های پایداری در حوزه آبخیز طالقان- زیدشت یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشی بین لایههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این تحقیق تعیین معیارها و نشانگر های پایداری و ارزیابی و اندازهگیری پایداری می باشد. جهت ارزیابی پایداری در حوزه آبخیز زیدشتیک از رویکرد بومسازگان استفاده شده است که در پی حفظ تعادل بین سه مقوله اقتصادی، اجتماعی و اکوسیستم است. متغیرهای انتخابی با روش های معمول و رایج ارزیابی شدند و مقدار آن ها به دست آمد. جهت ارزیابی پایداری از دستورالعمل پایش و ارزشیابی طرح های مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری استفاده شد. در حالت کلی در بخش بومسازگان مرتعی 3 معیار، 9 نشانگر و 14 متغیر انتخاب و اندازهگیری شدند. در بخش بومسازگان مسائل اقتصادی و اجتماعی 5 معیار و 16 نشانگر انتخاب و اندازهگیری شدند. امتیاز نهایی برای بومسازگان مرتع 45 شد که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد و امتیاز نهایی برای بخش مسائل اقتصادی و اجتماعی 32 شد که با توجه به 16 متغیر انتخابی عدد دو به دست می آید، که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد. در نهایت، با توجه به جمع کل امتیازات حوزه آبخیز با استفاده از ماتریس برآورد امتیازات و جدول ارزشیابی حوزه آبخیز، زیدشت به لحاظ پایداری وضعیت ضعیفی دارد.
ارزیابی ژئوکانزرویشن با تاکید بر زمین گردشگری(مطالعه موردی : منطقه دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوکانزرویشن را حفاظت از پدیده های زمین شناسی وژئومورفولوژیک می دانند و تلاش برای حفظ ژئودایورسیتی و میراث زمین شناختی تعریف کرده اند. در واقع ژئوکانزرویشن رویکردی برای مدیریت و حفاظت از سنگ ها، سایت های فسیل دار، لندفرم ها و خاک هاست. منطقه دماوند از جمله مناطقی است که دارای جاذبه ها و پتانسیل های زمین گردشگری منحصر به فردی در سطح کشور می باشد و در صورت حفاظت و مدیریت ژئومورفوسایت ها فرصتی برای توسعه پژوهش های علمی ،آموزش دانشجویان و عموم مردم و توسعه فعالیت های زمین گردشگری و ایجاد درآمد برای ساکنان محلی فراهم خواهد شد .هدف از این نوشتار ارزیابی ژئوکانزرویشن با مقایسه ی دو روش رینارد ومدل Topsis از 16ژئومورفوسایت در منطقه دماوند است.شاخص های مورد استفاده در هر دو روش در این پژوهش شامل :ارزش های زیبایی،اکولوژیکی،اقتصادی ،علمی، زمین تاریخی، کمیابی،حفاظت ،شاخص بودن و فرهنگی می باشند. روش پژوهش کمی -کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - میدانی است. نتایج به دست آمده در هر دو روش همپوشانی 50 درصدی را نشان می دهد یعنی در هر دو روش آتشفشان دماوند و چشمه اعلا بیش ترین امتیاز و پوکه معدنی و سیرک یخچالی کمترین امتیاز را به جهت حفاظت و زمین گردشگری کسب نموده اند.
تشکیل تلماسه در بیابان آتاکاما
حوزههای تخصصی:
تحلیل شواهد مورفوتکتونیکی گسل درونه در محدوده ی حوضه ی آبریز ششطراز و مخروط افکنه ی پایین دست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرز پهنه های خطر زمین لغزش در مسیرآزادراه خرم آباد- پل زال با روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات مهم طبیعی که راه های ارتباطی را در مناطق کوهستانی تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای و زمین لغزش هاست. این پدیده در زمان احداث جاده ها به واسطه برهم زدن تعادل دامنه ها فراوانی بیشتری را نشان می دهد. آزادراه خرم آباد – پل زال جزئی از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب کشور است که سیستم حمل و نقل این مسیر از نظر حرکات توده ای دچار تهدید شده است. در این تحقیق ابتدا عوامل هشت گانه شیب، جهت، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در بروز زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی با استفاده از پارامترهای فوق و تطبیق هر کدام از این لایه ها با لایه پراکنش زمین لغزش ها، نقشه پتانسیل خطر با روش سلسله مراتبی (AHP) و طبقه بندی با روش فازی به کمک قابلیت مدل سازی و تحلیل فضائی بالای سامانه اطلاعات جغرافیائی (GIS) تهیه شد. به منظور میزان کارائی مدل، با استفاده از تکنیک Cross tabulate area، میزان تطابق پهنه های خطر با لغزش های رخ داده محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل و تطبیق آن با لغزش های روی داده در مسیر راه، ضمن کارائی مناسب مدل در شناسائی پهنه هائی با خطر زیاد (42٪) و خیلی زیاد (15٪)، بیانگر آن است که در کنار عامل شیب و سنگ شناسی به عنوان عوامل اصلی رخداد لغزش، احداث جاده وقوع لغزش ها را تشدید نموده است.
نقش گسل تراستی سراوان در تشکیل و توسعه ی حوضه ی آبریز سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامل حوضه های زهکشی ارتباطی تنگاتنگ با عوامل زمین شناسی و ژئومورفیک دارد. لذا بررسی ارتباط بین عوامل ساختاری گسل ها و تکامل حوضه های زهکشی در مطالعات هیدرولوژی و هیدروژئولوژی شایان توجه است. حوضه ی زهکشی سراوان حوضه ای کاملاً کشیده که در امتداد گسل سراوان گسترش یافته است. در این تحقیق روش بررسی شاخص های مورفومتریک و زمین شناسی در تکامل حوضه ی زهکشی به کار گرفته شده است. واضح است که مورفولوژی کنونی منعکس کننده ی تأثیر فرایندهای فرسایشی و زمین شناسی به ویژه در کواترنری بوده است. این حوضه واقع در جنوب شرق ایران و در فلیش های این ناحیه توسعه یافته است. زهکشی این حوضه به رودخانه ی ماشکید می پیوندد و نهایتاً به سمت پاکستان هدایت می شود. عوامل و پارامترهای مختلفی مثل توپوگرافی، لیتولوژی و ساختاری در تشکیل و توسعه ی حوضه های آبریز مؤثرند. یکی از عوامل مهم در توسعه ی این حوضه ی زهکشی، تکامل و فعالیّت گسل تراستی سراوان بوده است. گسل سراوان با روند N135-145در حاشیه ی شمالی آبرفت های کواترنری این حوضه قرار دارد. شیب این گسل تقریباً هم جهت با لایه بندی فلیش ها و 45 تا 60 درجه به سمت شمال شرق است. حوضه ی آبریز سراوان یک حوضه ی کشیده با نسبت طول به عرض 07/5 است. نقشه ها و پروفیل های عرضی تهیه شده یک کج شدگی و ناتقارنی واضحی را در حوضه نشان می دهد. شاخص مورفومتریک کج شدگی حوضه (T) حداکثر 72/0 و در بخش آبرفتی حوضه حداکثر 83/0 است. شاخص ناتقارنی AF نیز برابر 28/62 و در بخش آبرفتی این مقدار برابر 74/78 است. ناتقارنی آشکار حوضه و موقعیت گسل در حاشیه ی شمالی حوضه با وجود میانگین شاخصSmf برابر 42/1، نشان می دهد که گسل سراوان یک گسل نسبتاً فعال بوده است. این گسل در طیّ فرایند تکاملی خود توانسته است بر تشکیل و ریخت سازی حوضه ی آبریز سراوان نقش بازی کند. گسل های جوان تر شمالی- جنوبی با ساز و کار امتداد لغز راست گرد (مثل گسل گُشت) موجب انحنای مختصر در روند کلی آبرفت ها در طول حوضه ی آبریز شده اند.
زمین شناسی و توان معدنی استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
خلیج های دهانه ای و محیط های رسوبی همراه آن
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ژئواقلیم بافت کوهستانی در راستای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کوهستانی به دلیل ویژگی های خاص توپوگرافی و شرایط اقلیمی ویژه، برای تثبیت جمعیت خود نیاز به تقویت و ایجاد فعالیت های مرتبط با شرایط ژئومورفولوژیکی و اقلیمی خاص خود دارند. ورزش اسکی به عنوان نماد ژئوتوریسم زمستانی یکی از راه های جذب گردشگر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ی دارای مناطق کوهستانی برفگیر است. استان لرستان یکی از بهترین و توانمندترین استان ها از نظر پدیده های ژئومورفولوژیک می باشد؛ بافت کوهستانی منحصر به فرد و وجود ارتفاعات و قلل بالاتر از 4000 متر، باعث شده است که این استان به یکی از توانمندترین استان های کشور در این زمینه تبدیل شود. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از تکنیک های چند معیاره، توان ژئوتوریسم زمستانی مناطق کوهستانی استان لرستان شناسایی شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق ارزیابی شرایط ژئومورفولوژیک و اقلیمی منطقه برای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (پیست اسکی) در این استان است. در این تحقیق 8 شاخص مورد استفاده قرار گرفته است. نقشه های مورد استفاده در این تحقیق پس از ساخته شدن در نرم افزارهای GIS ARC و ENVI، توسط مدل های (ANP) و (AHP) تعیین وزن شده و سپس با استفاده از مدل تاپسیس در نرم افزار ARC GIS مورد همپوشانی قرارگرفته و در نهایت نقشه نهایی مناطق مستعد گردشگری زمستانی استان تهیه شده است. نتایج نشان داد که دامنه های شمالی ارتفاعات اشترانکوه واقع در شهرستان ازنا، از نظر شاخص های مورد بررسی، برای ایجاد مناطق گردشگری زمستانی (پیست اسکی) مناسب ترین وضعیت را داشته و بعد از آن به ترتیب دامنه های شمالی ارتفاعات قالیکوه در شهرستان الیگودرز و ارتفاعات گرین واقع در مرز شهرستان های بروجرد و سلسله، مناسب ترین مناطق استان برای ژئوتوریسم زمستانی محسوب می شوند.
شناسایی زیرحوضه های هیدرولوژیکی همگن از نظر عوامل ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: دشت کرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوضه های فاقد آمار تعیین زیرحوضه ها با ویژگیهای ژئومورفولوژیک مشابه و دسته بندی آنها برای اجرای هماهنگ عملیات کنترل سیلاب و نیز اولویت دادن به زیرحوضه ها با توان سیلخیزی بیشتر، به عنوان روشی برای مدیریت سیلاب در حوضه های فاقد آمار پیشنهاد می شود. در این پژوهش که به منظور شناخت زیرحوضه های دشت کرون از نظر ویژگیهای ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب و گروه بندی آنها در دسته های همگن صورت گرفت، سیزده متغیر کمی ژئومورفولوژی در تمام زیرحوضه ها محاسبه شدند. این متغیرها به گروه شاخصهای تراکم آبراهه ها، ژئومتری حوضه، متغیرهای ارتفاعی و اقلیمی حوضه تعلق دارند. برای تفکیک زیر حوضه هایی که از نظر این شاخصها در گروههای همگن قرار می گیرند از تحلیل خوشه ای به روش طبقاتی و روش فازی استفاده گردید. در روش طبقاتی بهترین تفکیک از روش وارد حاصل شد و زیرحوضه ها در سه دسته مشابه گروهبندی شدند. در روش فازی دو گروه و با درصد تعلق تقریبا مشابه مجزا شدند. به این ترتیب برای دستیابی به نتایج بهتر در این روش متغیرها در چهار دسته شامل متغیرهای آبراهه ای، ژئومتری، ارتفاعی و اقلیمی به طور مجزا دسته بندی شدند و روش فازی در هر دسته به طور جداگانه اعمال شد که تفکیک بهتری برای خوشه بندی با درصد تعلق قابل قبول تری صورت گرفت. برای تفکیک زیرحوضه ها به دسته های مشابه از نظر شدت سیلخیزی، از دبی اوج سیلاب، در دوره بازگشت مختلف استفده شد، در هر دو روش خوشه بندی به روش فازی و روش طبقاتی سه دسته زیرحوضه از هم تفکیک شدند که نشان می داد نتایج دو روش فازی و طبقاتی با اندکی جابه جایی در گروهها مشابه بوده است. در پایان از روش تحلیل توصیفی برای بررسی ویژگیهای توصیفی زیرحوضه ها استفاده شد و از این نظر نیز دسته بندی نظری زیرحوضه ها در سه گروه مشابه با توجه به توان سیل خیزی صورت گرفت که با خوشه های حاصل از روش تحلیل کمی مشابهت نشان می داد.
بررسی نظریه ی فرکتال در ژئومورفولوژی رودخانه ای: مطالعه ی موردی زرینه رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه فرکتال، که عنوان زبان ریاضی طبیعت بر آن نهاده شده است، می تواند به عنوان ابزار کمی مناسب جهت بررسی ژئومورفولوژی رودخانه ها و مدل سازی بسیاری از پدیده های پیچیده طبیعی به کار گرفته شود. مهم ترین ویژگی فرکتالی که در مورد این پدیده ها تحلیل می شود، بعد فرکتال است که اهمیت زیادی در شناخت رفتار و پیش بینی تغییرات مسیر رودخانه دارد. این مقاله باهدف تعیین بعد فرکتال و تحلیل آن با استفاده از تئوری هندسه فرکتال و روش شاخه-بندی هورتون- استرالر و توکوناگا، به مطالعه ویژگی های رودخانه زرینه رود می پردازد. بر این اساس، رودخانه زرینه رود و تمامی شاخه های فرعی آن مرتبه بندی شده و به کمک طول شاخه-ها، بعد فرکتالی محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخه اصلی این رودخانه دارای مرتبه چهارم بوده و همچنین بعد فرکتالی آن مقداری برابر با 98/1 دارد. بعد فرکتالی بالای رودخانه معرف تراکم زهکشی بیشتر و زمان کمتر برای رسیدن به جریان دائمی است. به این ترتیب تعداد انشعابات رودخانه از مرتبه های گوناگون، همچنین سطح و طول این انشعابات از رابطه فرکتالی پیروی می کنند. بعد فرکتالی می تواند شاخص مناسبی برای بیان تغییرات رودخانه باشد و به عنوان پارامتر هندسی جدید وارد مدل های ریخت شناسی رودخانه ها گردد. از این روابط می توان جهت بررسی تغییرات انشعابات رودخانه ها و نیز حوضه ی آن ها در گذر زمان بهره جست. بنابراین با کمک بعد فرکتال می توان به پیش بینی مسائل مربوط هندسه رودخانه و همچنین فرآیندهای فیزیکی درون رودخانه پرداخت.
آثاز لندفرم های ژئومورفولوژیکی برمحورهای توسعه فیزیکی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. در این پژوهش سعی شده است که تاثیرات لندفرم های ژئومورفولوژیکی در جهات جغرافیایی گسترش فیزیکی شهر داراب مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده های اولیه و ثانویه از محدوده مورد مطالعه تهیه و سپس از طریق نرم افزار تحلیل شده اند. تحلیل ها نشان می دهند که اگر چه زیربنای داراب و پیرامون را مخروط افکنه ها تشکیل می دهند، اما این اشکال از نظر مساحت، شیب، اندازه دانه رسوبی تشکیل دهنده ساختمان آنها مورفولوژی سطحی و توانمندی های کشاورزی با یکدیگر متفاوت است. همچنین با توجه به تاثیر لندفرم های ژئومورفولوژیکی، اولویت جهات گسترش شهر به ترتیب میزان اهمیت شامل: 1- جهت جغرافیایی جنوب شرقی (شیب مناسب زمین به منظور دفع آب های سطحی و فاضلاب شهری، عدم وجود فرایندهای دامنه ای فعال، قابلیت کنترل مخاطره سیلاب)؛ 2- جهت جغرافیایی غرب و جنوب غرب (دارا بودن حداقل درجه مخاطرات طبیعی، شیب مناسب)؛ 3- جهت جغرافیایی شمال غرب (تشدید حرکات توده ای و شیب)؛ 4- جهت جغرافیایی جنوب (وجود زمین های مرغوب کشاورزی، وجود دشت سیلابی و مشکل دفع فاضلاب و آب های سطحی مناسب) می باشد.