فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تهیه نقشه پوشش اراضی شهر اراک با استفاده از روش های طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی و حداکثر احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه نقشه پوشش اراضی، برای بسیاری از فعالیت های برنامه ریزی و مدیریت شهری دارای اهمیت است. در پژوهش حاضر، به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی شهر اراک از داده های رقومی سنجنده LISS-III (1385) استفاده شد. ابتدا تصویر با میانگین خطای مربعات 58/0 پیکسل تصحیح هندسی شد و با توجه به کوهستانی بودن منطقه، تصحیح توپوگرافی نیز بر روی تصویر اعمال گردید. برای طبقه بندی تصویر، دو روش طبقه بندیِ نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون سه لایه با به کارگیری نقشه شیب و بدون استفاده از آن به کار گرفته شد. درنهایت، نقشه پوشش اراضی منطقه به 4 طبقه شهری، پوشش گیاهی، بایر و رخنمون سنگی طبقه بندی گردید. از نقشه شیب طبقه بندی شده منطقه به منظور جداسازی بهتر رخنمون های سنگی به عنوان ورودی در شبکه عصبی استفاده شد. برای ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، نقشه تولیدی با نقشه واقعیت زمینی ایجاد شده از طریق GPS بررسی گردید و صحت کلی طبقه بندی برای روش حداکثر احتمال، روش شبکه عصبی بدون استفاده از نقشه شیب و شبکه عصبی با استفاده از نقشه شیب به ترتیب 6/92، 7/92 و 6/94 درصد برآورد گردید. مطالعه حاضر نشان داد که روش طبقه بندی شبکه عصبی، قابلیت تهیه نقشه پوشش اراضی را با صحت بالا دارد.
شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان
حوزههای تخصصی:
کوهپایه ها و دامنه شرقی سبلان به عنوان بخشی از کوهستان سبلان در غرب استان اردبیل (شهرستان اردبیل) قرار گرفته است. ناحیه مورد بررسی بخشی از واحد بزرگ ژئومورفولوژی، یعنی کوه سبلان با آب و هوای سرد کوهستانی است. این ناحیه از زمان پیدایش تاکنون تحت تاثیر تحولات متنوعی قرار گرفته است.
روند تغییرات که از اوایل کواترنر شروع شده و تاکنون نقش خود را ایفا نموده، به صور مختلف آثاری را بر جای نهاده است. بنابراین مورفولوژی کنونی زمین ساخته و پرداخته شرایط آب و هوایی کواترنر است. در این منطقه نیز سیستمهای فرسایشی تابعی از داده های اقلیمی بوده و از آن به شدت تاثیر می پذیرند. بدین ترتیب که در هر دوره بر اساس شرایط خاص اقلیمی آن، گروهی از عوامل فرسایش حاکمیت داشته و در تغییر شکل چهره زمین موثر افتاده اند. در واقع سطح اینترفاس در این واحد صحنه تکوین بعضی از پدیده های ژئومورفولوژیکی است که از فرسایش کنونی نتیجه نشده اند بلکه آثاری از اشکال قدیمی دارند، اشکالی که تحت تاثیر شرایط مرفوکلیماتیک متفاوت با شرایط کنونی بوجود آمده اند. مطالعه این پدیده ها راهنمای خوبی در بازشناسی حدوث وقایع دوران چهارم خواهد بود. در واقع باستناد به اشکال موجود و نهشته های متناسب در منطقه، می توان به عواملی که در طی زمان در محیط فعال بوده و مکانیسمهای تولید و به جاگذاری مواد را به عهده دارند،پی برد.
در حال حاضر شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان عبارتند از: سیرکهای یخچالی، مواریث تراکمی یخچالها مانند مورنها، سنگهای صیقلی و روانه های لاهار را میتوان نام برد. این اشکال در واقع اثرات مورفولوژیک تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی هستند. این اشکال در طول فصول سرد سال تحت تاثیر فرآیند برفساب (نیواسیون) و در طول فصول گرم نیز تحت تاثیر فرسایش آبهای جاری (حاصل از بارندگی یا ذوب برف) و فرآیند باد در حال تکامل و تکوین هستند.
این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی، مطالعات عکسهای هوایی و ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی انجام گرفته و در نهایت بر اساس مواریث ژئومورفولوژیک و مدلهای جهانی، تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی مورد شناسایی و بازسازی قرار گرفته است
تحلیل رابطه کاربری و پوشش اراضی و جزایر حرارتی شهر تهران با استفاده از داده های + ETM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرنشینی، مقادیر زیادی از مساحت مناطق کشاورزی و جنگلی جای خود را به خانه ها، مناطق صنعتی و دیگر زیرساخت ها داده اند. محدوده های شهری دارای بیلان انرژی و آبی متفاوتی در قیاس با نواحی غیرشهری اند. این تفاوت و تغییر در این دو مفهوم باعث از بین رفتن توازن انرژی و رواناب در محیط های شهری می گردد که خود مشکلات زیست محیطی جدی را (مانند سیل و آلودگی های حرارتی) برای ساکنان شهر به دنبال می آورد. علاوه بر این، در برخی از نواحی شهری تغییرات کاربری ها و افزایش جمعیت و در پی آن افزایش تردد خودروها و همچنین وجود صنایع، موجب افزایش دمای برخی مناطق شهری نسبت به دیگر مناطق می شوند. بنابراین در مناطق شهری، بسته به پوشش زمین، مناطقی با درجه حرارت بیشتر از سایر نواحی به وجود می آید، که این پدیده را جزیره حرارتی شهرها می نامند. در این تحقیق، جزایر حرارتی شهر تهران ـ که مهم ترین مرکز جمعیتی و یکی از مهم ترین مراکز صنعتی ایران به شمار می آید و در طول چند دهه اخیر رشد شهری سریعی داشته است ـ مورد مطالعه قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این تحقیق، استخراج جزایر حرارتی در مناطق شهری با استفاده از داده های ماهواره ای و تعیین اثر نوع پوشش و کاربری زمین بر دمای سطح زمین است. برای رسیدن به این هدف، طبقه بندی پوشش اراضی شهری شهر تهران بر اساس تغییر در خصوصیات بیوفیزیکی (ویژگی های بیولوژیکی و خواص فیزیکی) آن، در سطح طبقه بندی زیرپیکسل و استخراج کسر خاک، پوشش گیاهی و سطوح نفوذناپذیر با استفاده از تصاویر ETM+ انجام شد. برای محاسبه درصد هر یک از این سطوح از روش جداسازی طیفی (LSU) استفاده شد. در پایان، با تحلیل آماری هر یک از جزایر حرارتی شهر تهران به تفکیک، نقش هر یک از پوشش ها و کاربری های اراضی در ایجاد آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که سطوح نفوذناپذیر از طریق جذب و ذخیره انرژی خورشیدی اثر گرمایشی دارند، در حالی که پوشش گیاهی از طریق ایجاد توازن گرمایی به وسیله تبخیر و تعرق و تولید سایه، دارای اثر خنک کننده اند.
بهینه سازی جهت گیری فضاهای آزاد در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی
حوزههای تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که یخبندانهای طولانی مدت مشکلات عدیدهای را برای ساکنین این شهر ایجاد میکند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی فضاهای آزاد تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوطه که در این رابطه با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
بر اساس شاخص دمای موثر مشخص گردید 54.9 درصد از سال مواقع سال هوا کاملا سرد میباشد و تنها 15.6 درصد از سال در سایه آسایش نسبی حاصل میگردد. حدود 29.8 درصد از مواقع نیز با بهره گیری از تابش آفتاب می توان شرایط مناسبی را در سقز ایجاد کرد.
به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در فضاهای باز و معابر موقعیت انواع مختلف حیاط و معابر بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید عرض جغرافیایی سقزترسیم ومشخص گردید، در سقز جهت استقرار بهینه حیاط ساختمان جهت جنوب شرقی با کشدگی در راستای شرقی – غربی می باشد.
جهت استقرار معابر نیز به منظور جلوگیری از ماندگاری یخ و برف در سطح خیابانها و معابر جهات شمالی – جنوبی و15 تا 30درجه انحراف از جنوب به سمت غرب با توجه به تداخل دو عامل درجه حرارت و تابش آفتاب و جلوگیری از ورود بادهای سرد مناسب ترین جهت می باشد.
ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی دشت سراب و تحلیل دو دوره خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، استفاده از تصاویر ماهواره ای مربوط به زمان خشکسالی و ترسالی در دوسال متفاوت و حتی الامکان نزدیک به هم می باشد تا با استفاده از شاخص های مربوط به خشکسالی کشاورزی بتوان وضعیت پوشش گیاهی را در برابر نوسان بارندگی مشخص کرد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های باران سنجی و سینوپتیک ایستگاه های موجود در دشت سراب و با استفاده از مدل شاخص SPI خشک ترین سال و نیز یک سال مرطوب به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ (خشکسالی-1380) و SPOT (ترسالی-1383) شاخص خشکسالی کشاورزی برای منطقه محاسبه شد. در این تحقیق از شاخص سلامت پوشش گیاهی (VHI)استفاده شد. ابتدا NDVI هرکدام ازتصاویر به دست آمد، سپس با محاسبه VCI وTCI اقدام به تعیین وضعیت سلامت پوشش گیاهی در دو سال متفاوت شد. با استفاده از مدل آشکارسازی تغییرات (آشکارسازی تغییرات طیفی) با استفاده از نرم افزار ERDAS نتایج حاصله در دو دوره متفاوت مقایسه شد. نتایج نشانگر بالابودن تغییرات وضعیت سلامت پوشش گیاهی به ویژه در مناطق تحت کشت دیم می باشند.همچنین خطر آسیب پذیری در برابر خشکسالی های احتمالی در منطقه غرب دشت سراب بسیار زیاد می باشد به طوریکه تفاوت دو دوره خشکسالی و ترسالی در قسمت های غربی بالای 60 درصد تغییر تاج پوشش گیاهی می باشد.
بررسی تنوع کروموزومی برخی از گونههای گیاه دارویی آویشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوی فضایی پرفشار جنب حاره بر روی آسیا و آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی زمانی و مکانی پرفشار جنب حاره بر منطقه آسیا- آفریقا، از داده¬های دوباره تحلیل شده میانگین ماهانهNCEP/NCAR با تفکیک افقی 5/2 درجه استفاده شد. ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه های مداری و نصف¬النهاری باد در ترازهای 1000، 500، 200 و100 هکتوپاسکال در یک دوره 30 ساله (1971-2000) برای تعیین ویژگیهای جغرافیایی مرکز پرفشار، فراوانی آن و تعیین جایگاه خط پشته در محدوده 70 درجه غربی تا 120 درجه شرقی از آوریل تا اکتبر مطالعه شده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تفاوت آشکاری در موقعیت استقرار مرکز پرفشار جنب حاره در ترازهای زیرین، میانی و فوقانی وردسپهر وجود دارد؛ به طوری که پرفشار جنب حاره¬ای آزور در شرق اقیانوس اطلس شمالی در تراز زیرین، پرفشار شمال غرب آفریقا و عربستان در تراز میانی و پرفشار تبت در تراز فوقانی وردسپهر به صورت مراکزی مستقل جای گرفته، در صورتی که مرکز پرفشار ایران هم در تراز میانی و هم فوقانی وردسپهر مشاهده میشود. الگوی موقعیت جغرافیایی مرکز پرفشار در فصل تابستان در ترازهای 1000 ، 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال بترتیب یک مُدی (شرق اقیانوس اطلس)، سه مُدی(شمال غرب آفریقا-عربستان- ایران)، پراکنده(از جنوب چین تا غرب ایران) و دو مُدی(فلات تبّت- فلات ایران) است. بیشینه عرض جغرافیایی خط پشته پرفشار جنب حاره در تمامی ترازها مربوط به ماه اوت است که در تراز 500 ، 200 و100هکتوپاسکال بترتیب روی ضلع شمالی فلات تبت، منطقه وسیعی از شرق تا غرب آسیا و ایران قرار گرفته است. بیشترین جهش خط پشته از نظر عرض جغرافیایی در سه تراز 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال از ماه ژوئن به ژوییه است که در امتداد برخی نصف النهارها حتّی به 10 درجه نیز میرسد
پهنه بندی اقلیم کشاورزی جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده ازروش تجزیه خوشه ای
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت پهنه بندی اقلیمی مناطق جنوب و جنوب غرب ایران، برای مطالعات کشاورزی، 44 ایستگاه سینوپتیک واقع در استانهای خوزستان، چهار محال بختیاری، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، فارس و بوشهر انتخاب گردید. داده های حاصل از 15 پارامتر اقلیمی موثر بر محصولات کشاورزی برای یک دوره 20 ساله جمع آوری شد و جهت تعیین موثرترین پارامترهای اقلیمی - کشاورزی، روش تجزیه به مولفه های اصلی(PCA) مورد استفاده قرار گرفت. 3 مولفه اول که توجیه کننده 85 درصد واریانس متغیرها بود، انتخاب و از این 3 مولفه 11 متغیر به عنوان موثرترین پارامترهای اقلیمی- کشاورزی شناخته شد. این متغیرها عبارت بودند از: میانگین حداقل درجه حرارت، میانگین درجه حرارت روزانه، تعداد روزهای با ماکزیمم درجه حرارت 30 و بالاتر، تعداد روزهای بارانی، تعداد روزهای طوفانی (باد شدید و باران)، تعداد روزهای ابری کامل، میانگین رطوبت نسبی، کل بارش ماهانه، تعداد روزهای برفی، تعداد روزهای آفتابی و تعداد روزهای نیمه آفتابی. داده های حاصل از متغیرهای اقلیمی انتخاب شده، سپس توسط روش تجزیه خوشه ای همبستگی متوسط (Average linkage) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از دستیابی به دندروگرام حاصل، برش دندروگرام از ناحیه ای زده شد که 9 پهنه اقلیمی برای 44 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شده بدست آید. افزون بر این به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، از روش تجزیه تابع تشخیص، در طبقه بندی اقلیمی کشور استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که 97.7 درصد ایستگاه ها بطور صحیح در گروه های مربوط به خود جای گرفته بودند. مشابهت نسبی نوع پوشش گیاهی مناطقی که در یک دسته قرار دارند و ارقام زراعی مورد کشت و کار در هر دسته نشان دهنده این مساله است که پهنه بندی اقلیمی مذکور به واقعیت امر بسیار نزدیک بوده و می تواند جهت مطالعات کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
روش نمایه گرما (HI) در ایستگاههای همدیدی سواحل جنوبی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی وضعیت تنش و آسایش گرمایی در هفت شهر ساحلی و جزیره ای جنوب کشور (آبادان، بوشهر، جزیره کیش، بندرلنگه، بندرعباس، جاسک و چابهار) در طول دوره سی ساله 2005 – 1976، روش نمایه گرما (HI) در مقیاس ساعات همدیدی، ماهانه و سالانه مورد بررسی قرار گرفت. در این میان فقط شهرهای آبادان و بوشهر در ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر، و بندرعباس درماه ژانویه فاقد تنش گرمایی بودند. همچنین در دو ماه منتخب سال (فوریه و اوت)، آبادان دارای کمترین نمایه گرما و چابهار دارای بیشترین نمایه گرما در ماه فوریه و چابهار دارای کمترین نمایه گرما و بندر لنگه دارای بیشترین نمایه گرما در ماه اوت میباشند. در عین حال بررسی میانگین سالانه نمایه گرما در هفت شهر مورد مطالعه نشان می دهد که آبادان دارای کمترین نمایه گرمای سالانه و در محدوده حداکثر احتیاط و جاسک و بندر لنگه دارای بیشترین نمایه گرمای سالانه و در محدوده خطر قرار داشته اند.
بررسی روند تغییرات بارش در زابل
حوزههای تخصصی:
شکل گیری یک سکونتگاه بیش از هر چیز وابسته به وضعیت اقلیمی آن مکان است و اگر سکونتگاهی شکل گرفته است به این دلیل بوده که مردم توانسته اند خود و فعالیت هایشان را با وضعیت اقلیم آن مکان سازش دهند. بارش مهمترین پارامتر اقلیمی در تعیین نوع اقلیم یک منطقه است. به طور معمول برای بیان وضیعت بارش در یک منطقه از میانگین بلندمدت بارش های سالانه و ماهانه استفاده می شود. اگر بارش در یک منطقه کم باشد، ساکنین به نحوی خود را با این کمبود سازش داده اند. اما اگر تغییرپذیری بارش در یک منطقه زیاد باشد و به واقع پراکندگی وقوع بارش زیاد و غیرقابل پیش بینی باشد، آنگاه زندگی بشر به مخاطره می افتد. تغییر در میزان بارندگی در طول زمان از اهمیت زیادی برخوردار است اما آن چیزی که از تغییر در میزان بارش مهمتر است، تغییر در ضریب تغییرپذیری (پراکندگی زمانی) بارش است.
بررسی آمار بارندگی ایستگاه زابل نشان می دهد که طی چهل سال اخیر میانگین بارش سالانه در زابل حدود 61 میلیمتر بوده است، کمترین بارش سالانه مربوط به سال 2001 میلادی با مجموع 2/7 میلیمتر و بیشترین مقدار آن مربوط به سال 2005 با مجموع 5/129 میلیمتر بوده است. در طول این دوره مقدار بارش دارای نوسان بوده و روند صعودی یا نزولی مشخصی نداشته است، اما ضریب تغییرپذیری بارش طی سال های اخیر نسبت به دهه های قبل افزایش یافته است و ادامه این روند می تواند مشکلات فراوانی را برای ساکنین این منطقه ایجاد نماید.
کاربرد آزمون ناپارامتری من-کندال در برآورد تغییرات دمایی
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه داده های مربوط به حداقلها و حداکثرهای مطلق سالانه دمای روزانه ایستگاه سینوپتیک اصفهان طی دوره آماری 1951 تا 2005 میلادی به مدت 55 سال مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط بین دماهای حداقل و حداکثر مطلق با گرمایش جهانی، از داده های متوسط جهانی ناهنجاری های دما در بازه 1991 تا 2005 میلادی استفاده شده است. از روش های رگرسیون خطی (خطی ساده، منحنی اس شکل و پلی نومیال) و آماره من-کندال برای آزمون معنی داری روند تغییرات سری های دمایی استفاده شده است. نتایج کلی این تحقیق نشانگر عدم تغییرات معنی دار در روند بلند مدت دماهای کرانگین اصفهان بوده است با این وجود دماهای کرانگین این ایستگاه از سال 1990 به بعد تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته و دچار تحول شده و روند رو به تغییری را طی کرده است. نتایج آشکار سازی روند تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان مثبت و دماهای کرانگین حداقل بویژه برای سال های بعد از سال 1990 که عمدتاً تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته، منفی بوده که این امر به معنی کاهش شدت سرمای زمستان و معتدل تر شدن آن و برعکس روند معنی دار و مثبت تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان نشانگر افزایش تدریجی دماهای بیشینه و شدت گرفتن گرمای تابستانه می باشد.
بررسی سیلاب ها بر اساس موقعیت های سیستم های سیتوپتیکی در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع حوادث و پدیده های طبیعی که هر ساله باعث به وجود آمدن خسارات زیان باری در سراسر جهان می شود، وقوع سیلاب های ناگهانی و شدید است. این پدیده در ایران، بویژه در مناطق خشک و بیابانی آن بیشتر رخ می دهد. علی رغم قرار گیری مراکز پرفشار جنب حاره ای در ماه هایی از سال بر روی بیشتر مناطق کشور که عدم نزول ریزش های جوی را برای ماههای متوالی به دنبال دارد، در ماه های دیگر سال، ممکن است میزان درخور توجهی باران در مدت چند روز یا حتی چند ساعت ریزش کند و سیلاب های مخرب و زیان آوری را ایجاد نماید. استان یزد به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی آن که در منطقه خشک و بیابانی ایران مرکزی قرار دارد، همواره در معرض وقوع این سیلاب ها بوده، به صورت دوره ای خسارات زیادی از این جهت متحمل می گردد. به همین سبب، شناخت چگونگی پیدایش و شناسایی الگوهای سینوپتیکی که منجر به ایجاد سیلاب ها در این استان می شود، می تواند در پیش بینی و کاهش آثار زیانبار این پدیده مفید واقع گردد. این تحقیق با استفاده از داده های بارش روزانه ایستگاه های هواشناسی استان یزد، نقشه های سینوپتیکی سطح زمین و ترازهای فوقانی جو، داده های جو بالای ایستگاه های یزد، کرمان، شیراز و اصفهان در طی دوره آماری مورد نظر در 10 نمونه بارشی سیلابی انتخابی گردیده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که توقف چند روزه سیستم های باران زا می تواند به وقوع سیلاب در این استان منجر شود. کم فشارهای سودانی و دریای سرخ که از جنوب غرب کشور وارد استان یزد می شوند، در صورتی که بتوانند از آب های جنوبی کشور، گرما و رطوبت کافی کسب نموده، سپس بارندگی شدیدی ایجاد کنند، به تشکیل سیل در این منطقه منجر می شوند. ناپایداری شدیدی که در سیستم های تشکیل ترکیبی مدیترانه ای سودانی پس از عبور از زاگرس و تغذیه رطوبتی مجدد از دریای عمان رخ می دهد، به وقوع سیلاب در استان یزد منجر می شود.
تحلیل آماری سینوپتیکی توفان های گرد و غبار استان خراسان رضوی در فاصله زمانی(2005-1993) .pdf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی استفاده از انرژی خورشیدی در گرمایش ساختمان ها و نواحی مسکونی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناطق، هم در تعیین نوع ساختمان و سرپناه، هم در میزان و مقدار نیاز افراد به مصرف انرژی و هم در تامین آن (گاهی به عنوان عامل محدود کننده و گاهی به صورت یک عامل موثر) نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. از این رو، فرآیند تعیین، شناخت و کنترل تاثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حایز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بیشتر از مناطق گرمسیر است. مصرف یا تقاضای زیاد برای انرژی مسلما هزینه تامین آن را در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مساله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. براین اساس، منطقه آذربایجان نیز به عنوان بخشی از منطقه شمال غرب ایران و به علت برخورداری از آب و هوای سرد و کوهستانی، طبیعتا در تامین انرژی موردنیاز بخش های مختلف جامعه با این مشکلات و محدودیت ها رو به روست. از این رو، بررسی و شناخت دقیق انرژی خورشیدی به عنوان برترین منابع انرژی جهان در منطقه مورد مطالعه برای برنامه ریزی و مدیریت صحیح انرژی و دستیابی به آینده ای مطمئن امری اجتناب ناپذیر است.
تحلیل آماری سینوپتیکی توفان های گرد و غبار استان خراسان رضوی در فاصله زمانی ( 2005 - 1993 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان های گرد و غبار از پدیده های مخرب اقلیمی می باشند که همه ساله خسارت های جبران ناپذیری به مزارع،تاسیسات، جاده ها، ترافیک. وارد می نماید. این پدیده متاثر از شرایط جوی خاصی است که در صورت شناخت سازوکار تکوین و گسترش آن می توان از آسیب های فراوان آن کاست و یا با آن مقابله کرد. بررسی انجام شده بر روی توفان های گرد و غبار و ماسه در یک دوره آماری سیزده ساله(2005-1993) نشان می دهد، که ایستگاه قوچان، تربت حیدریه و کاشمر کمتر از 5 روز در سال و ایستگاه سرخس بیش از 35 روز در سال توفان گرد و غبار داشته اند. این تحقیق نشان داد که عمده سامانه های منجر به توفان های گرد و غبار از شرایط سینوپتیکی زیر پیروی می کنند. الف) بر روی نقشه تراز دریا در روز توفان مرکز کم فشاری در محدوده جنوب خراسان و کشور افغانستان بسته می شود. که فشار مرکزی این کم فشار عموماً کمتر از 1000 هکتوپاسکال می باشد. در مقابل مرکز پر فشاری بر روی دریای خزر و عموماً در بخش جنوبی دریای خزر بسته می شود که فشار مرکزی آن در اکثر مواقع بیش از 1015 هکتوپاسکال می باشد. ب) در تراز 850 هکتوپاسکال مرکز چرخندی در بخش شرقی و شمال شرقی افغانستان بسته می شود که زبانه چرخندی بخش جنوبی خراسان را در بر می گیرد. پربند 144 ژئوپتانسیل دکامتر در اکثر موارد، به خصوص در زمان وقوع توفان از شمال منطقه مورد مطالعه عبور می کند. در مقابل واچرخندی بر روی دریای خزر و ترکمنستان بسته می شود که ارتفاع آن در اکثر مواقع بیش از 148 ژئو پتانسیل دکامتر بالغ می شود. به این ترتیب با ایجاد شیو فشار و شیو گرمایی شدید موجب وزش بادهای شدیدی، بخصوص در نیمه جنوبی استان خراسان رضوی می گردد.
پایش نوسانهای سطح آب دریاچه ارومیه با پردازش تصاویر ماهواره¬ای چند سنجنده ای و چند زمانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوسانهای سطح آب دریاچه¬ها به منظور حفاظت آنها به لحاظ اهمیت، ماهیت و موقعیت این مجموعه¬های آبی و به¬عنوان یک میراث طبیعی در سالهای اخیردر بین کشورها در سطح ملی و منطقه¬ای جایگاه ویژه¬ای پیدا کرده است. دریاچه ارومیه با وسعتی بین 4500 - 6000 کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران و بیستمین دریاچه جهان از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. هدف اصلی تحقیق جاری بررسی تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهوره¬ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی می¬باشد، برای رسیدن به این هدف تصاویر ماهواره¬ای چند طیفی ماهواره لندست (شامل تصاویر سنجنده¬های MSS، TM ، (ETM+، MODIS و IRS از سال 1976م. الی 2005 م. مورد استفاده و پردازش قرار گرفت و نوسانهای سطح آب دریاچه در دوره¬های زمانی مختلف استخراج شد. مدلهای نهایی نشان¬دهنده نوسانهای گسترده دوره¬ای و تغییرات چشمگیر فصلی در پارامترهای هندسی دریاچه ارومیه، به¬ویژه در طول دهه گذشته می¬باشد. بیشترین تغییرات به دلیل کاهش ارتفاع آب دریاچه بویژه در جنوب شرق و سواحل شرقی دریاچه ارومیه شده است. ظهور چنین نوسانهای معناداری باعث کاهش 23 درصدی از سطوح آب دریاچه در طی دوره مطالعه شده شده است که خود باعث تسریع روند تبدیل اراضی آبی به زمینهای لم یزرع و رسوب املاح نمکی در امتداد خطوط ساحلی شده است.
بررسی لندرم درههای یخچالی مطالعه موردی درههای یخچالی کوهستان سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی لندفرم دره های یخچالی (مطالعه موردی: دره های یخچالی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط نوسان اطلس شمالی با بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسان اطلس شمالی مهمترین الگوی پیوند از دور نیمکره شمالی است. این الگو دارای دو هسته، یکی بر روی گرینلند و دیگری بر روی اطلس شمالی است. برای شناسایی رابطه میان بارش ایران با نوسان اطلس شمالی، مقادیر شاخص این الگوی پیوند از دور که بر پایه ناهنجاری های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 700 هکتوپاسکال به دست آمده، با داده های میانیابی شده بارش ماهانه ایران مقایسه شده است. در این مقایسه، سری زمانی شاخص نوسان اطلس شمالی برای هر ماه به طور جداگانه با سری زمانی همان ماه بر روی هر یک از یاخته های نقشه های رقومی همبارش در یک مدل خطی وارد شده است. این بررسی نشان داد که ایران در ماه های نوامبر، مارس، دسامبر، اوت و اکتبر با نوسان اطلس شمالی ارتباط دارد. در بهترین شرایط حداکثر 35 درصد از تغییرات بارش بخش هایی از ایران با نوسان اطلس شمالی تبیین می شود. در ماه اکتبر و اوت به طور متوسط حدود 12 درصد تغییرات بارش کرانه های خزر با نوسان اطلس شمالی تبیین می شود، ولی رابطه آنها در اکتبر مستقیم و در اوت معکوس است.