فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۸۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تا 20 سال پیش مطالعه خزندگان را چندان ضروری ومهم نمی دانستند و از این حیوانات تعبیر مضر بودنشان اهمیت داشت‘ ولی جامعه علمی جهان بخاطر نقشهای گوناگون این جانوران درحیات سایر موجودات زنده وزندگی اجتماعی و اقتصادی انسان‘ در این اواخر‘ پژوهش درباره خزندگان را از دیدگاههای مختلف‘ بویژه پراکندگی جغرافیایی ‘ مورد توجه قرار داده است. در ایران نیز نقش خزندگان در حلقه زیستی خیلی با اهمیت است و بیشتر آنها طعمه حیوانات تجارتی را تشکیل می دهند . اثر خزندگان در کنترل حشرات و نرم تنان بقدری مهم است که درطرحهای کشاورزی نباید از این عامل مهم غافل ماند.خزندگان میزبان اولیه لارو «Inodid- ticks» هستند . این لارو در دوره بلوغ انگل خطرناک حیوانات اهلی (بویژه گوسفندوبز) بشما رمی آید . تنها در نمونه «Coluber-ravergieri» تا یکهزار لارو شماره شده است. بعضی از انگلهایی که در بدن خزندگان میزبان زندگی می کنند می توانند حامل بیماریهایی برای انسان باشند . بعنوان مثال انگل «leishmania-tropica» زخم آسیایی بوجودمی آورد. گاهی خزندگان می توانند درمهار کردن بیماریهای که توسط حشرات ناقل ایجاد می گردد عامل مفید بحساب آیند. از جمله در جنوب‘ پشه های مالاریا توسط خزندگان بومی شکار می شوند و یابعبارت دیگر خزندگان در کاهش پشه مالاریا نقش بسیار مؤثری دارند . حتی مارهای سمی «vipers» درکنترل طاعون عامل مؤثر محسوب می شوند. از این مقدمه مختصر استنباط می گردد. که خزندگان مستقیم یا غیر مستقیم در زندگی انسان مؤثرند و بهمین جهت چگونگی پراکندگی جغرافیایی آنها در سطح مملکت قابل پژوهش و بررسی است. اثر پژوهشی که تحت عنوان جغرافیای زیستی سوسماران عرضه می گردد محصول مسافرتهای تحقیقاتی است که در معیت هیأت علمی مؤسسه جغرافیا انجام یافته است. وظیفه خود می دانم‘ از مساعدتهای ذیقیمت استاد محترم آقای دکتر احمدمستوفی رئیس موسسه جغرافیا تشکر کنم.
تحلیل شواهد مورفوتکتونیکی گسل درونه در محدوده ی حوضه ی آبریز ششطراز و مخروط افکنه ی پایین دست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرز پهنه های خطر زمین لغزش در مسیرآزادراه خرم آباد- پل زال با روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات مهم طبیعی که راه های ارتباطی را در مناطق کوهستانی تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای و زمین لغزش هاست. این پدیده در زمان احداث جاده ها به واسطه برهم زدن تعادل دامنه ها فراوانی بیشتری را نشان می دهد. آزادراه خرم آباد – پل زال جزئی از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب کشور است که سیستم حمل و نقل این مسیر از نظر حرکات توده ای دچار تهدید شده است. در این تحقیق ابتدا عوامل هشت گانه شیب، جهت، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در بروز زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی با استفاده از پارامترهای فوق و تطبیق هر کدام از این لایه ها با لایه پراکنش زمین لغزش ها، نقشه پتانسیل خطر با روش سلسله مراتبی (AHP) و طبقه بندی با روش فازی به کمک قابلیت مدل سازی و تحلیل فضائی بالای سامانه اطلاعات جغرافیائی (GIS) تهیه شد. به منظور میزان کارائی مدل، با استفاده از تکنیک Cross tabulate area، میزان تطابق پهنه های خطر با لغزش های رخ داده محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل و تطبیق آن با لغزش های روی داده در مسیر راه، ضمن کارائی مناسب مدل در شناسائی پهنه هائی با خطر زیاد (42٪) و خیلی زیاد (15٪)، بیانگر آن است که در کنار عامل شیب و سنگ شناسی به عنوان عوامل اصلی رخداد لغزش، احداث جاده وقوع لغزش ها را تشدید نموده است.
آثاز لندفرم های ژئومورفولوژیکی برمحورهای توسعه فیزیکی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. در این پژوهش سعی شده است که تاثیرات لندفرم های ژئومورفولوژیکی در جهات جغرافیایی گسترش فیزیکی شهر داراب مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده های اولیه و ثانویه از محدوده مورد مطالعه تهیه و سپس از طریق نرم افزار تحلیل شده اند. تحلیل ها نشان می دهند که اگر چه زیربنای داراب و پیرامون را مخروط افکنه ها تشکیل می دهند، اما این اشکال از نظر مساحت، شیب، اندازه دانه رسوبی تشکیل دهنده ساختمان آنها مورفولوژی سطحی و توانمندی های کشاورزی با یکدیگر متفاوت است. همچنین با توجه به تاثیر لندفرم های ژئومورفولوژیکی، اولویت جهات گسترش شهر به ترتیب میزان اهمیت شامل: 1- جهت جغرافیایی جنوب شرقی (شیب مناسب زمین به منظور دفع آب های سطحی و فاضلاب شهری، عدم وجود فرایندهای دامنه ای فعال، قابلیت کنترل مخاطره سیلاب)؛ 2- جهت جغرافیایی غرب و جنوب غرب (دارا بودن حداقل درجه مخاطرات طبیعی، شیب مناسب)؛ 3- جهت جغرافیایی شمال غرب (تشدید حرکات توده ای و شیب)؛ 4- جهت جغرافیایی جنوب (وجود زمین های مرغوب کشاورزی، وجود دشت سیلابی و مشکل دفع فاضلاب و آب های سطحی مناسب) می باشد.
مطالعه اثرات نوسان اطلس شمالی بر رژیم بارش و دمای سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل جنوبی دریای خزر به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، تحت تاثیر عوامل مختلف جوی قرار می گیرد. نوسان اطلس شمالی(NAO ) یکی از پدیده های موثر در تغییر پذیری اوضاع جوی نیمکره شمالی می باشد که سواحل جنوبی خزر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. در این پژوهش در یک دوره 30 ساله (2003-1974) مقادیر بارش و دمای هوا در سواحل جنوبی دریای خزر با دوره های مثبت و منفی نمایه نوسان اطلس شمالی مورد آزمون همبستگی قرار گرفت و مشخص شد مرحله مثبت شاخصNAO با دوره های افزایش افزایش بارش و کاهش دما، و مرحله منفی شاخص مزبور با دوره های کاهش بارش و افزایش نسبی دما همزمان است. با توجه به اینکه نمایهNAO دارای روند کاهشی و منفی است لذا میزان بارش منطقه مورد مطالعه نیز در حال کاهش و متقابلاً دما نیز در حال افزایش می باشد.
خلیج های دهانه ای و محیط های رسوبی همراه آن
حوزههای تخصصی:
ارتباط اسناد ایزوتوپ اکسیژن دریاچه های زریوار، میرآباد، بختگان و پریشان با بارش های منطقه در عصر یخبندان کوچک(LIA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد ایزوتوپ اکسیژن (Oxsygen Isotope) موجود در آرشیو های رسوبات دریاچه ای، ابزار رایجی جهت بازسازی دیرینه محیط هستند. در این مقاله، اسناد ایزوتوپی دریاچه های زریوار، میرآباد، بختگان و پریشان جهت بررسی شرایط اقلیمی ایران در عصر یخبندان کوچک (Little ice age) مورد بررسی قرار گرفته اند. بین سالهای1350 تا 1850 مقارن با عصر یخبندان کوچک، تغییراتی در مقادیر ایزوتوپ اکسیژن این دریاچه ها قابل مشاهده است. در دریاچه های زریوار و میرآباد مقادیر ایزوتوپ اکسیژن(O18∂) به طرف مقادیر مثبت تر میل کرده است، در حالی که این مقادیر در دریاچه های پریشان و بختگان به سمت ارقام منفی تر گرایش داشته اند. شواهد ایزوتوپی حاکی از خشکتر بودن شرایط اقلیمی دریاچه های زریوار و میرآباد در عصر یخبندان کوچک نسبت به حال حاضر می باشد. همچنین این شواهد نشان می دهند که دریاچه های پریشان و بختگان در این عصر، شرایط اقلیمی سرد و مرطوبتری را تجربه کرده اند. ناهمگونی اقلیمی در این عصر می تواند نشانگر تغییرات الگوهای گردشی جو در ایران باشد. این شرایط را می توان نتیجه جابه جایی موج بادهای غربی به طرف عرض های جنوبی تر و به دنبال آن گسترش دامنه فعالیت امواج ناشی از این بادها در این مناطق دانست.
بررسی آستانه های توپوگرافیکی وتحلیل نقش نوع سازندهای سطحی در توسعه خندق ها در دامنه های کوهستان های نواحی نیمه خشک مطالعه موردی: حوضه شورچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطوح دامنه های مناطق نیمه خشک انواع فرسایش و با شدت های متفاوت فعال است. فرسایش خطی بویژه فرسایش خندقی در بین انواع فرسایش مهمترین عامل تخلیه و ورود مواد دامنه ای به دشت های سیلابی وآب های جاری محسوب می شود. این نوع فرسایش در محدوده های کوهستانی نواحی نیمه خشک که دامنه هابه خوبی توسط پوشش گیاهی محافظت نمی شوند، بیشتر دیده می شود. در تشدید فرسایش عوامل مختلفی دخیل هستند، اما سرعت تشکیل عوامل مختلفی دخیل از پدیده های مربوط به فرسایش، به ویژه خندق ها در سطوح شیبدار متشکل از سازندهای سطحی مستعد به فرسایش خطی قابل ملاحظه است. در حوضه شورچای واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند (واقع در موقعیت جغرافیایی از ́ 05 ˚ 36 تا ́ 20 ˚ 37 عرض شمالی واز ́ 43 ˚ 46 تا ́ 15 ́ ˚ 47 طول شرقی )بر روی دامنه های متشکل از سازندهای سطحی متشکل از مارن، سیلت و رس حضور خندق های عمیق ودر حال توسعه در بخش های مختلف حوضه، بویژه در شیب های منتهی به رودخانه اصلی بیشتر دیده می شود. در این مقاله با استفاده از شاخص ها وضرایب مختلف مانند شاخص های V و TCI عوامل تشکیل وتوسعه این پدیده بررسی و تحلیل شده. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که در بخش های مختلف حوضه شورچای، شیب و نوع سازندهای سطحی دامنه ها نقش اولیه را در فراهم نمودن زمینه لازم برای تشکیل خندق ها ایفا نموده است. تحلیل مقادیر حاصل از به کارگیری شاخص ها در بخش هایی از محدوده مورد مطالعه نشان می دهد که در مواردی مقادیر حاصل از حد آستانه ها تجاوز نموده است، که این امر از پتانسیل بالای دامنه های محدوده مذکور برای فرسایش خطی، حکایت می کند.
کاربری زمین و ناپایداری سطوح مخروطه افکنه ای در دامنه های جنوبی بینالود «نمونه مخروطه افکنه گرینه نیشابور»
حوزههای تخصصی:
مخروطه افکنه های جنوبی زون بینالود به دلیل ذخایر آبی مناسب و خاکهای آبرفتی موقعیت مناسبی برای سکونت گزینی آبادیها، نقاط شهری و توسعه آنها دارند. به ویژه احداث قنوات که از مجاور راس مخروط افکنه شروع شده و تا دشت ادامه می یابند در بهره برداری از ذخایر آبی مخروط های جنوبی بینالود نقش مؤثری داشته اند. همچنین به دلیل خاکهای مساعد در بخش قاعده مخروط افکنه ها، کشاورزی توسعه زیادی یافته و روستائیان اقدام به شخم اراضی و عملیات زراعی حتی تا مسیر آبراهه اصلی مخروط کرده اند. در نتیجه این اقدامات و به ویژه تشدید آن در دهه اخیر ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای گسترش یافته و بلایای طبیعی از جمله فرسایش آبی- خاکی، گل سیلابها و دیگر فعالیتهای دینامیکی را افزایش داده است. در این نوشتار یکی از مخروطهای آبرفتی مهم دامنه های بینالود ( به نام مخروط افکنه گرینه نیشابور) به عنوان نمونه ای از ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای مورد بررسی قرار می گیرد و اهداف اصلی آن عبارت اند از:
الف) طبقه بندی سطوح مخروط افکنه ای از نظر پدیده ها. فرآیندهای ژئومورفی.
ب) ارتباط متقابل کاربری زمین یا نقش فعالیتهای انسانی (به ویژه جوامع روستایی) با تشدید ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای.
نقش کاربری اراضی در کیفیت آب رودخانه الوند کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل تغییرات مکانی کیفیت آب رودخانه الوند در غرب کرمانشاه هدف اصلی این مقاله را تشکیل میدهد. برای انجام این تحقیق 9 محل در امتداد رودخانه الوند انتخاب گردید و برای تعیین کیفیت آب، 10 پارامتر فـیزیکی و شیمیایی کیفیت آب در 2 یا 3 نوبت در هر فـصل در طی یک سال اندازهگیری گردید. این پارامترها عبارت بودند از: درجه حرارت محیط، درجه حرارت رودخانه، PH ، DO ، OD BOD، E.C.، TDS، کدورت و شوری. علاوه بر اندازهگیریهای یادشده در ایستگاههای مزبور، در دو نوبت در اسفند 1385 و مرداد 1386 نمونهگیری آب صورت گرفت تا برای اندازهگیری کلیفرم انگلی و کل کلیفرمها و همچنین اندازهگیری فلزات سنگین به آزمایشگاههای جداگانهای منتقل شوند. فلزاتی که در این رابطه اندازهگیری گردید، عبارت بودند از: مس، آلومینیم، کرم، سرب، کادمیوم، نیکل، منگنز و وانادیوم. مقایسه این دادهها و تجزیه و تحلیل خوشهای آنها نشان داد که اغلب پارامترهای کیفیت آب و کلیفرمهای رود با گذر از مراکز جمعیتی از بالادست به سمت پایین دست یک روند افزایش دارند و تنها در میانه رود؛ یعنی، در ایستگاه قبل از قرهبلاغ در دو شاخص کدورت آب وCOD افزایش غیرعادی رخ میهد. علیرغم این، مقدار فلزات سنگین در مسیر رود دچار نوسانات خیلی زیادی میگردد. در ریجاب واقع در بالادست رود دو عنصر کروم و نیکل بالاست، درحالی که اغلب فلزات سنگین، بویژه کادمیوم و سرب در مینه رود، در محدوده بین سرپل ذهاب و قرهبلاغ و عمدتاً در قبل از قرهلاغ به اوج خود میسند. بررسی نمونه از شاخه کوچکی از رود که در این بخش از شمال به رود الوند می پیوندد، نشان داد که این شاخه بیشترین مقدار این افزایشها را توجیه میکند. در این نمونه کدورت آب .T.U. 16، COD آنmg/L 8 ، و کادمیوم و سرب آن به ترتیب 2/111 و 9/2 پی پی بی بوده است. در حالی که در همین زمان در ریجاب واقع در بالادست رود کدورت آب N.T.U. 8/0 COD آن ناچیز، کادمیوم و سرب آن به ترتیب 068/0 و 199/0 پی پی بی بوده است.
زمین شناسی و توان معدنی استان گیلان
حوزههای تخصصی:
بلایی طبیعی به نام زلزله
واکاوی مفهوم مقیاس و تبیین آن در ژئومرفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
659 - 672
حوزههای تخصصی:
در ژئومرفولوژی مباحث بنیادین متعددی مطرح است؛ از جمله این مباحث می توان به مقیاس اشاره کرد. بین چشم اندازها و اجزای فرم های تشکیل دهنده آن روابط خاصی وجود دارد که بر نوعی پیوستگی مقیاسی حکایت می کند. این قواعد و روابط مقیاسی نه تنها در سطح چشم اندازها، بلکه در سطح لندفرم ها نیز حاکم است و، به دلیل پیچیدگی های این مفهوم در مطالعات ژئومرفیک، کمتر به آن توجه شده است؛ حال آنکه صحت و دقت بسیاری از مفاهیم ژئومرفیک در گرو دانستن چنین مفاهیمی است. در این مقاله سعی شده است با تحلیل متن نوشته های هفت تن از محققان ژئومرفولوژی یعنی دورن کامپ [1] ، هَک [2] ، روسگون [3] ، اوانز و مکلین [4] ،تورکات [5] ، مندلبرت [6] ، و گلی مختاری در این زمینه مفاهیم مختلف مقیاس چون مقیاس ویژه [7] ، یونی ورسالیتی [8] ، ثبات مقیاس [9] ، ژئوآلومتری [10] ، فراکتال [11] یا بدون مقیاس، مقیاس در حوزه سلسله مراتبی تبیین شود. روش فوق متکی به تعاریف این محققان از مقیاس نبوده است، بلکه کالبدشکافی کارهای تجربی آن ها به طرح مفاهیم جدیدی در حوزه مقیاس منجر شده که از بطن نوشته ها و متدهای به کارگرفته آن ها مستخرج شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که
هریرود (Ha.ri.rud) هری رود (He.ri.rud)
حوزههای تخصصی:
ژئوتکتونیک لرزه ای و اثرات ژئومورفولوژیکی آن در آذربایجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جایگاه شبکههای عصبی مصنوعی در مدلسازی آنتروپی و پیچیدگی سیستمهای غیرخطی اقلیمی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگیهای غیرخطی و پیچیدگی سیستم اقلیمی سیارهی زمین مورد بررسی قرار گرفته و استفاده از روش غیرخطی شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان روشی قابل اعتماد و نسبتاً دقیق برای مطالعهی سیستم اقلیم و مؤلفهها و اجزای آن توصیه شده است. این مطالعه ضمن برشماری مزایای مدل غیرخطی شبکهی عصبی مصنوعی نسبت به مدلهای کلاسیک بر لزوم استفاده از روشهای پیشرفته در مطالعهی سامانههای اقلیمی و اجزای آن تأکید دارد. همچنین این مطالعه به این نتیجه رسیده که روابط موجود بین عوامل و عناصر اقلیمی یا سازندگان دستگاه اقلیمی بسیار پیچیده تر از آنی است که شاید در مدل ها لحاظ شده است. بر این اساس به نظر میرسد که میشود در استفاده از مدلهای کلاسیک برای مطالعات اقلیمی تجدید نظری نمود؛ زیرا زمانی که مدلهای پیشرفتهای مانند شبکههای عصبی نمیتوانند به طور کامل رفتار سیستمهای اقلیم و خط سیر زمانی و مکانی آن را پیشبینی کنند، چنین امکانی در استفاده از مدل های سادهی کلاسیک محدود می شود.
اثرات برداشت آب از آبخوان ایرانشهر بر روی دبی پایه رودخانه بمپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"آبخوان ایرانشهر یکی از آبخوان های تقریبا متعادل استان سیستان و بلوچستان محسوب می گردد. وجود رودخانه دائمی بمپور که زهکش سفره آب زیرزمینی ایرانشهر است موید این مطلب می باشد. با این وجود با توجه به خشکسالی های اخیر دبی پایه رودخانه بمپور با روند نزولی روبرو شده است. از این رو ارزیابی هیدرولوژیکی و مدیریت این آبخوان ضروری به نظر می رسد.
در این مقاله علاوه بر تهیه مدل آبخوان، پیش بینی نوسانات سطح آب زیرزمینی و تاثیر آن روی دبی پایه رودخانه بمپور در شرایط متفاوت با استفاده از مدل، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا با توجه به اطلاعات موجود و بازدیدهای صحرایی، ارزیابی هیدروژئولوژیکی دشت انجام گرفت و سپس مدل آبخوان طراحی گردید.
برای تهیه مدل آذرماه 1378 به عنوان شرایط پایدار حاکم بر آبخوان مشخص شده است. سپس با در نظر گرفتن مدل مفهومی آبخوان و تهیه کلیه فایل های ورودی به مدل، واسنجی مدل با نرم افزار (PMWIN) Processing MODELOW Windows برای شرایط پایدار به منظور بهینه نمودن مقادیر پارامتر K و فاکتور Conductance کف زهکش و مرزهای جریان، صورت گرفته است.
در ادامه واسنجی برای شرایط ناپایدار ابتدا مقادیر پارامتر S بهینه و با ثابت بودن آن در دوره های بعدی، مقادیر پارامتر تغذیه ناشی از بارندگی و آب برگشتی چاه ها بهینه شده است. در نتیجه واسنجی مدل به مدت یک سال (دی ماه 1378 تا آذر ماه 1379) و صحت سنجی آن نیز به مدت یک سال (دی ماه 1379 تا آذرماه 1380) انجام شد. نتایج حاصل توانایی مدل را برای انجام کارهای مدیریتی تایید می کند. بر اساس نتایج خروجی مدل در دو سال واسنجی، میزان خروجی سالانه نسبت به ورودی آن بیشتر می باشد که با سیر نزولی هیدروگراف واحد دشت مورد مطالعه و چاه های مشاهده ای واقع در محدوده مدل، مطابقت دارد."
تحلیلی از وضعیت مناطق چهارگانه حفاظت شده در روند عمومی تخریب طبیعت
حوزههای تخصصی: