ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
۳۶۶۱.

واکاوی روند تغییرات روزهای برفپوشان در ایران بر پایه داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران روند سنجنده مودیس تررا روزهای برفپوشان سنجنده مودیس آکوا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۴۸۱
گستره و وردش پذیری پوشش های برفی، فراسنج های مهمی در سامانه های آب شناختی و آب و هواشناسی است. برای مناطقی که منبع اساسی آب آن ها از انباره های برفی حاصل می شود، مطالعه روند تغییرات پوشش های برفی اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از رودخانه های پرآب ایران، از انباره های برفی کوهستان ها سرچشمه می گیرد؛ بنابراین بررسی تغییرات پوشش برف در کشوری همچون ایران بسیار ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر، تغییرات روزهای برفپوشان ایران در کمربندهای ارتفاعی مختلف به کمک داده های رقومی پوشش برف سنجنده های مودیس تررا و مودیس آکوا واکاوی شد. برای این منظور، خردترین گونه داده های پوشش برف این دو سنجنده که در تفکیک مکانی 500 متر در دسترس است، به صورت روزانه و برای بازه زمانی 1393-1382 به کارگرفته شد. همچنین، الگوی رقومی ارتفاعی (Dem) هماهنگ با سیستم تصویر داده های برف در تفکیک مکانی 500 متر از تارنمای ناسا دریافت شد. برای واکاوی هرگونه تغییری در روزهای برفپوشان در کمربندهای ارتفاعی، نخست فراوانی روزهای برفپوشان برای هر طبقه ارتفاعی از 1500 متر تا 5500 متر در گام های 100متری محاسبه و سپس به کمک آزمون من کندال، روند روزهای برفپوشان بررسی شد. یافته ها نشان داد، در ماه های فروردین، تیر، امرداد، شهریور، آذر، بهمن و اسفند در هیچ یک از کمربندهای ارتفاعی روند معناداری دیده نمی شود. این درحالی است که در ماه اردیبهشت در 21 کمربند ارتفاعی و در ماه خرداد نیز در 10 کمربند ارتفاعی روند کاهش روزهای برفپوشان دیده می شود. همچنین، روند افزایش روزهای برفپوشان تنها در ماه های مهر، آبان و دی دیده شد. در ماه مهر دو کمربند، در ماه آبان یک کمربند و در ماه دی نیز یک کمربند ارتفاعی، روند افزایش روزهای برفپوشان را از خود نشان دادند.
۳۶۶۲.

تحلیل تغییرات آب و هوایی در غرب کشور (مطالعه موردی: ایستگاه سینوپتیک سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم سنندج من-کندال تغییر ناگهانی روند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۴۳۰
تغییر اقلیم یکی از عمده ترین چالش های پیش روی بشر در زمان حاضر است. پارامترهای مختلف اقلیمی نظیر دما، بارش و باد در یک محل از عواملی هستند که بر اقلیم آن منطقه تاثیر گذار بوده و شناخت آنها تعیین کننده اقلیم آن منطقه می باشند. وقوع پدیده هایی از قبیل افزایش یا کاهش ناگهانی دما، بارندگی و سرعت و جهت باد طی یک یا چند سال را می توان دلیلی بر تغییر اقلیم آن منطقه دانست. از مباحث مهم اقلیمی که در سال های اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومت ها و سازمان ها را به دلیل اثراتی که بر فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... دارا می باشد، به خود مشغول داشته است. در کشور ما نیز این مسئله کمتر مورد توجه بوده است ولی در سال های اخیر تحقیقات و کنفرانس هایی را در پی داشته است. به منظور بررسی تغییر اقلیم استان کردستان میانگین، حداقل، حداکثر درجه حرارت و میانگین بارش و میانگین، حداقل، حداکثر سرعت و جهت باد، ایستگاه سنندج طی سال های1960-2017 از سازمان هواشناسی دریافت و به صورت سری زمانی تنظیم و با استفاده از آزمون ناپارامتری من_کندال بررسی شده است. در این تحقیق با استفاده از مدل فوق نوع و زمان تغییرات عناصر مذکور شناسایی شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که زمان شروع بیشتر تغییرات ناگهانی و از هر دو نوع روند و نوسان بوده است. پارامترهای میانگین و حداقل دما دارای روند منفی و پارامتر حداکثر دما دارای روند مثبت است و بارش روند منفی را نشان می دهد و پارامترهای میانگین و حداقل سرعت باد دارای روند منفی و پارامتر حداکثر سرعت باد دارای روند مثبت است و پارامتر میانگین جهت باد دارای روند منفی است.
۳۶۶۴.

مقایسه عملکرد دو مدل SDSM و شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی تغییرات دمای حداقل (ایستگاه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم شبکه عصبی مصنوعی مدل SDSM دمای حداقل ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۵۹۲
تغییرات آب و هوایی اشاره به تغییرات در میانگین یا تنوع در ویژگی های آب و هوایی دارد که همچنان نیز در حال حاضر برای دوره های طولانی ادامه خواهد داشت که نتیجه تغییر طبیعی و فعالیت های انسانی است. در پژوهش حاضر به منظور شبیه سازی تغییرات دمای حداقل از داده های دمای حداقل و مدل های گردش عمومی جو استفاده شد و بررسی عملکرد مدل ها با ضریب همبستگی و ریشه میانگین مربعات خطا صورت گرفت. در این مطالعه سال 1961-1990 به عنوان سال پایه و بررسی تغییرات دما در سانتی گرادی آینده دمای حداقل در سه دوره 2011-2040،2041-2070 و 2071-2099 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در سانتی گرادی آینده دماهای حداقل روندی کاهشی دارند. دماهای حداقل برآورد شده در دوره شبیه سازی برای دوره پایه برآورد مدل SDSM و شبکه عصبی مصنوعی در ماه ژانویه 8/1 و 3/2 درجه سانتی گراد نسبت به داده مشاهده شده اختلاف داشته است. در ژانویه براساس برآوردهای دو مدل در سال های 2011-2040 دما به میزان 3/3 درجه سانتی گراد افزایش دما برای سال های 2041 تا 2070 حدود 7/4 و برای بازه زمانی 2071 تا 2099 حدود 05/5 درجه افزایش خواهد یافت. براساس این تحقیق مدل SDSM نسبت به شبکه عصبی نتایج نزدیک به واقعیت را نشان داد.
۳۶۶۵.

مطالعه تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت یزد- اردکان با استفاده از شاخص GQI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت یزد - اردکان کیفیت آب های زیرزمینی شاخص GQI سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۴۷۴
امروزه با گسترش فعالیت های انسانی، ارزیابی کیفی و کمی منابع آبی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جایگاه ویژه ای در مطالعات منابع آب پیدا نموده است. یکی از شاخص های ارزیابی کیفیت آب، اندازه گیری مقدار غلظت یون های اصلی موجود در آب است. به منظور بررسی تغییرات مکانی، شاخص کیفیت آب زیرزمینی ( GQI ) که تلفیقی از پارامترهای مؤثر بر کیفیت آب می باشد، مورد استفاده قرار می گیرد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی نحوه توزیع یون های اصلی شامل کلسیم، منیزیم، سدیم، کلر، سولفات و کل مواد محلول ( TDS ) و پهنه بندی کیفی دشت یزد اردکان، شاخص GQI با استفاده از نرم افزار ArcGIS برآورد شد. برای بررسی وضعیت تغییرات زمانی و مکانی شاخص GQI در دشت یزد- اردکان از آمار 53 چاه پیزومتری وابسته به وزارت نیرو (شرکت آب منطقه ای استان یزد) استفاده و نقشه های پهنه بندی کیفی سال های 1382، 1385 و 1390 تهیه شد. نتایج نشان داد که دشت یزد- اردکان در کلاس های متوسط و قابل قبول از نظر شاخص GQI قرار دارد. بیشترین و کمترین مقدار شاخص GQI به ترتیب در غرب و شمال دشت مشاهده شد. شاخص خود همبستگی فضایی موران1، شاخص GQI و همه متغیرهای  شیمیایی مورد بررسی به جز منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی خوشه ای هستند و منیزیم دارای الگوی توزیع مکانی تصادفی است. با توجه به نتایج به دست آمده از میان شش پارامتر مورد بررسی سه پارامتر مواد جامد محلول ( TDS )، سدیم و کلر با داشتن بیشترین ضریب رتبه بندی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در مقدار شاخص GQI و در نتیجه کیفیت آب زیرزمینی هستند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که روند شاخص GQI در منطقه مورد مطالعه نزولی است و کاربری اراضی نقش بسیار زیادی در کاهش میزان شاخص GQI و در نتیجه کیفیت آب های زیرزمینی دشت یزد-اردکان دارد.
۳۶۶۷.

بررسی خطر وقوع بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی در محدوده ی پیرامونی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی سنتیل-2 تبدیل تسلدکپ (TCT) ماتریس خطا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۴۶۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی وقوع بیابان زایی در محدوده ی پیرامون دریاچه ی ارومیه انجام شده است. بدین منظور در ابتدا، تصاویر ماهواره ی سنتینل-2 با استفاده از نرم افزار QGIS مورد پیش پردازش قرار گرفته و پس از انجام تصحیحات اتمسفری، اقدام به استخراج شاخص های طیفی نشانگر بیابان زایی (پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده ( NDVI )، آلبدوی سطحی، میزان نمناکی ( Wetness )، ضریب روشنایی ( Brightness )، میزان سبزینگی ( Greenness ) شد. پس از استخراج شاخص های طیفی مذکور و در جهت شناسایی مناسب ترین زوج شاخص های طیفی، میزان همبستگی و رابطه ی رگرسیونی موجود بین شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل های آماری صورت پذیرفته در نرم افزار SPSS(22)  بررسی شد. بر طبق نتایج حاصل، میزان همبستگی برای زوج شاخص (میزان سبزینگی - ضریب روشنایی ( برابر با 9/4- و برای زوج شاخص (میزان نمناکی - ضریب روشنایی) برابر با 33/0- می باشد. در مرحله ی بعد نقشه ی خطر بیابان زایی بر اساس دو زوج شاخص مذکور تهیه و با استفاده از الگوریتم    Jenks Natural Break  در محیط نرم افزار ARC-GIS 10.6 در پنج کلاس خطر شدید، نسبتا شدید، متوسط، ضعیف و بدون خطر بیابان زایی، طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 89/9 درصد از کل مساحت محدوده ی مورد مطالعه در کلاس خطر شدید، 60/30 درصد در کلاس خطر نسبتا شدید، 48/37 درصد در کلاس خطر متوسط، 42/12 درصد در کلاس خطر ضعیف و 61/9 درصد در کلاس خطر بدون بیابان زایی قرار دارد. نتایج به دست آمده با استفاده از مشاهدات میدانی و ماتریس خطا ( Confusion Matrix using Ground truth ROI ) ارزیابی و با کسب ضریب کاپا 95/0 و درجه ی صحت 51/90 درصد مورد صحت سنجی قرار گرفت.
۳۶۶۸.

تحلیل فضایی زمانی مدیریت مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط زیست معادن مخاطرات انسانی آنتروپوژنیک خزش مخاطرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۴۷۷
مخاطرات در حیات بشر متأثر از دو نیروی انسانی و طبیعی ظهور و نمود می یابند. تاکنون این گونه بوده که انسان تأثیرگذارترین محرک پایابی مخاطرات و شدت دهی به آن بوده است. علت نقش آفرینی منفی انسان در صحنه ی زیستی به عوامل عدیده ای چون ناآگاهی، قدرت عمل و واکنش پایین، توان فناوری کم، ایدئولوژی های سلطه جویانه و رقابت باز می گردد. اما، در کل آنچه در نظام اجتماعی و مهندسی رفتار بشر (به خصوص در برخورد با طبیعت) به شدت تابعی از آن است، نظام مدیریتی است. یکی از رفتارهای متداول و مرسوم انسان ها، که در چارچوب نظام اقتصادی جای می گیرد، استخراج و بهره برداری از معادن است که دارای تبعات بی شماری برای اکوسیستم است. در واقع، معادن جلوه ای از کنش انسان در برخورد با طبیعت هستند که روز به روز بر دامنه ی فعالیتی آن افزوده می شود. ایران کشوری است که حیات اقتصادی آن در مقیاس خرد تا کلان بر پایه ی ذخایر عظیم معدنی مستقر در آن است. از سوی دیگر، بهره برداری از معادن در کشور دارای آثار گوناگون محیط زیستی است. در این تحقیق تلاش شده تا به تحلیل فضایی زمانی پدیده ی انسان ساخت مخاطرات محیط زیستی معادن در حال بهره برداری کشور، تحت عنوان مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن پرداخته شود که به طور عمده ناشی از نظام مدیریتی است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و از مرکز آمار ایران برای دو سال 1388 و 1392 گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل و پاسخ پرسش تحقیق، داده ها در 5 شاخص و 16 زیرشاخص دسته بندی شدند. سپس، به تهیه ی نقشه های توزیع درصدی معادن و فعالیت های محیط زیستی استان ها در نرم افزار GEO DaTM و استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره COPRAS، مدل AHP و الگوریتم بیضوی انحراف معیار در GIS.10 اقدام شد. نتایج نشان داد به رغم وجود معادن در همه ی مناطق کشور و گسترش بهره برداری از آن، توجه ها و ملاحظه های لازم برای کاهش یا تعدیل سازی آثار مخرب محیط زیستی معادن دایر در کشور وجود ندارد، به ویژه این که در زمینه ی اقتصادی کاهش دهی تخصیص سرمایه به تقویت بنیان های «زیست سازگار» کردن معادن در پیش گرفته شده است. پدیده ی «مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن در حال بهره برداری ناشی از مدیریت»، می تواند در ایجاد و تشدید مخاطرات زیست محیطی فضا نقش اساسی داشته باشد و در پهنه ی سرزمینی ایران، مخاطرات آنتروپوژنیکی با سرعتی مضاعف در حال خزش به سوی کانون های مهم جمعیتی و بسترسازی برای بحران های گوناگون مخاطراتی است
۳۶۶۹.

ارزیابی تامین انرژی برای سیستم های فتوولتائیک بر مبنای تابع تحلیل گر انرژی خورشیدی (منطقه موردی: بزرگراه زنجان – تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS DEM انرژیخورشیدی SolarAnalyst فتوولتاویک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۴۶۴
نیازبشربهانرژیبهطورمداومدرحالافزایش،ومنابعانرژیفسیلیدرحالکاهشاست.استفادهبی رویهازسوخت هایفسیلیباآلودگیمحیطزیست،حیاترابررویزمینتهدیدمی کنند. امروزهیکیازراه کارهابرایحلبحرانانرژیعلاوهبراصلاحمصرف،استفادهازانرژی هایتجدیدپذیرمی باشد. انرژیخورشیدییکیازانرژی هایتجدیدپذیراست. دراینمطالعهاستفادهازGISدرارزیابیانرژیخورشیدیبرایتامینسیستم هایروشناییبزرگراهزنجان - تبریزتوسطتابعتحلیلگرخورشیدی (SolarAnalyst) پرداختهشدهاست. دراینمقالهازداده هایماهوارهایDEMASTERمنطقهموردمطالعهدرمحیطنرم افزارArcGISجهتمحاسبهتابشخورشیدیرسیدهبهسطحزمینبرایششماه(میتااکتبر) استفادهشد. نتایجحاصلازاینتحقیقنشاندادکهمنطقهموردمطالعهباتوجهبهتنوعتوپوگرافیازتابشمتنوعیبرخورداربودهوامکاناستفادهازسیستم هایخورشیدیفتوولتائیکبرایتامینروشناییبزرگراهزنجان - تبریزراتاییدمی کند. ودربحثتعیینمهم ترینعاملمؤثربرتابشدریافتیدرسطح،تابعSolarAnalyst بیش ترینهمبستگیراباعاملارتفاعوکم ترینهمبستگیراباعاملجهتشیبدارد.
۳۶۷۲.

بررسی تحولات مورفولوژیکی الگوی رودخانه آزادرود با استفاده از شاخص های هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحولات مورفولوژیکی الگوی رودخانه حوضه سیروان آزاد رود پیچان رود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۵۳۶
تغییرات الگوی رودخانه یکی از مهم ترین مسائل مهندسی رودخانه است که بر فعالیت ها و سازه های عمرانی حاشیه رودخانه تأثیر می گذارد. مطالعه تغییرات مورفولوژیکی کانال های رودخانه ای به منظور یافتن راهکارهای کنترلی مناسب برای حل مشکلات دینامیکی این نواحی اهمیت دارد. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحولات مورفولوژیکی و الگوی رودخانه ای آزادرود از راه شاخص های هندسی و تصاویر ماهواره ای است؛ برای دستیابی به این هدف، نقشه توپوگرافی 1:1000 منطقه با استفاده از برداشت های میدانی تهیه و با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و گوگل ارث در محیط GIS، بازه های مطالعه استخراج شدند. با رقومی سازی مسیر رودخانه در اتوکد، شاخص های هندسی رودخانه (زاویه مرکزی، شعاع نسبی، شکل پلان، ضریب پیچشی) 59 بازه روی تصاویر محاسبه شدند. نتایج نشان می دهند شعاع نسبی 40 درصد قوس های مئاندری در رودخانه آزاد بیش از 5/3 و تمرکز تنش در ناحیه انتهایی قوس خارجی است و نگرانی خاصی درباره این بازه ها وجود ندارد. شعاع نسبی 30 درصد قوس های پیچان رود بین 5/1 تا 5/3 است و بنابراین تمرکز تنش در حدود 30 درصد پیچ و خم رودخانه در ابتدای قوس داخلی و انتهای قوس خارجی است. همچنین تمرکز تنش در حدود 30 درصد پیچ و خم تنه اصلی رودخانه در سراسر قوس داخلی است و باید توجه ویژه ای به این پیچان رودها داشت. شرایط تقریباً پایداری در بیشتر بازه های رودخانه آزاد حاکم است و بجز در برخی بازه ها که فرسایش جزئی دارند، ناپایداری های حادی در سایر بخش ها دیده نمی شود. لازم است در تعیین حریم بستر به 9 بازه بحرانی 18، 20، 24، 26، 29، 41، 47، 56 و 58 توجه ویژه شود.
۳۶۷۴.

ارزیابی تعادل ژئومورفولوژیکی با استفاده از روش های رزگن و چهارچوب استیل رود (مطالعه موردی: رودخانه تروال، کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل ژئومورفولوژیکی چهارچوب استیل رود رودخانة تروال طبقه بندی رزگن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۴۲۷
رودخانة تروال، به عنوان سرشاخة سفیدرود، در شرق استان کردستان واقع شده است. هدف اصلی در این مطالعه تحلیل تعادل ژئومورفولوژیکی و شناسایی مناطق پایدار و ناپایدار رودخانة تروال است. نخست ظرفیت تعادل رودخانه با روش چهارچوب استیل رود و سپس وضعیت پایداری استیل ها بر اساس طبقه بندی رزگن تعیین شد. بر اساس چهارچوب استیل رود، استیل های سینوزیتة کم با مواد ریزدانه و مئاندری با بستر ماسه ای دارای ظرفیت تعادل محلی و استیل های سینوزیتة کم با بستر گراولی، چندمجرایی در چم ازون دره، سینوزیتة کم با بستر ماسه ای در چم تروال و مئاندری با مواد ریزدانه در چم سنگ سیاه ظرفیت تعادل بسیار زیادی دارند. برای بررسی پایداری، 34 مقطع در همة استیل ها برداشت شد. استیل های مئاندری و چندمجرایی با بستر ماسه ای، سینوزیتة کم با مواد ریزدانه و مئاندری با مواد ریزدانه در چم تروال و استیل آدا با بستر رسی در چم سنگ سیاه پایدارند؛ درحالی که استیل های سینوزیتة کم با بستر گراولی، سینوزیتة کم با بستر ماسه ای و چندمجرایی ناپایدار بودند. ناپایداری در چم تروال و سنگ سیاه می تواند به دلیل گسل های متعدد باشد. به طورکلی، مناطقی از رودخانه که بر اساس روش استیل رود دارای ظرفیت تعادل زیادی است معمولاً نتایج روش رزگن حاکی از ناپایداری وضعیت آن بخش رودخانه است.
۳۶۷۵.

اثر گسترش شهر بر شرایط آب و هوایی ایستگاه سینوپتیک مهرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارش دما تهران شاخص های حدی گسترش شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۵۳۰
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر گسترش شهرنشینی و تغییر کاربری شهر تهران بر شرایط اقلیمی ایستگاه سینوپتیک مهرآباد انجام شده است. برای اجرای این کار، داده های روزانه بارش، بیشینه دما، و کمینه دما طی دوره 1966-2016 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. پس از کنترل کیفی داده ها، برای بررسی شرایط اقلیمی، نخست از آزمون من – کندال استفاده شد و در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار RClimDex تغییرات و روند 23 شاخص حدی اقلیمی، متشکل از شاخص های دوره ای، مطلق، مبتنی بر صدک، و آستانه ای متغیرهای دما و بارش روزانه استخراج شد. نتایج نشان داد همگام با افزایش جمعیت و رشد فیزیکی شهر تهران و قرارگیری ایستگاه سینوپتیک مهرآباد در محدوده شهری، هر دو پارامتر دمای کمینه و بیشینه در طی دوره آماری 1966-2016 از روند افزایشی برخوردار است؛ به طوری که دمای کمینه ایستگاه مهرآباد در دوره 1966-1975 حدود 9/10 درجه سانتی گراد بوده و در دوره 2005-2015 به حدود 7/13 درجه سانتی گراد افزایش یافته است. از نظر شاخص های حدی، افزایشی قابل ملاحظه در شاخص های حدی سرد و افزایش در شاخص های حدی گرم وجود دارد. شاخص روزهای سرد، شب های سرد، روزهای همراهِ یخبندان، روزهای یخی با کاهش مواجه اند.
۳۶۷۶.

بررسی روند تغییرات سرعت باد در ایران مرکزی با استفاده از داده های بازتحلیل شده ECMWF(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون ناپارامتریک من- کندال ایران مرکزی پایگاه ECMWF سرعت باد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
باد یکی از پارامترهای مهم اقلیم است و به عنوان یک شاخص مناسب می تواند برای تغییرات اقلیمی و الگوهای مرتبط با جریان هوا به کار برده شود. هدف از این تحقیق بررسی روند تغییرات بلندمدت سرعت باد در ایران مرکزی است. به این منظور، از داده های سرعت باد پایگاه بازتحلیل شده ECMWF نسخه ERA-Interim با تفکیک مکانی 75/0×75/0 درجه قوسی و داده های هفت ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری ۱۹۸۰-2017 استفاده شد. برای درستی سنجی داده های پایگاه ECMWF از روش های R 2 ، MBE، و RMSE و برای محاسبه روند از آزمون ناپارامتریک من- کندال (M-K) استفاده شد. نتایج نشان داد پایگاه ECMWF از دقت مناسبی برای برآورد سرعت باد برخوردار است؛ به طوری که مقدار R 2 در ایستگاه های مورد مطالعه بین 72/0 تا 95/0 متغیر است. متوسط سرعت باد در ایران مرکزی m/s19/3 محاسبه شد. کمینه سرعت باد در ماه ژانویه با 01/2 و بیشینه سرعت باد با m/s 95/3 در ماه ژلای محاسبه شد. به ترتیب بیشترین شدت روند افزایشی و کاهشی سرعت روند سرعت باد در ماه های مارس (نمره Z، 91/4) و دسامبر (نمره Z، 73/2-) محاسبه شد که در سطح آماری 01/0 معنی دار است. همچنین، بیشینه پهنه های روند افزایشی و کاهشی سرعت باد به ترتیب در ماه های فوریه و ژانویه به دست آمده است.
۳۶۷۷.

تحلیل مورفولوژیکی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از مدل رزگن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلان فرم زرینه رود مدل رزگن مدل HEC-RAS مورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۷۴
در این پژوهش مورفولوژیِ مجرایِ رودخانه زرینه رود با استفاده از مدل ژئومورفولوژیکی رزگن بررسی می شود. این پژوهش متکی بر نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:2000 و کارهای میدانی است. زرینه رود در بازه های بالادست سد نوروزلو عمدتاً از نوع C رزگن است. این رودخانه از پایین دست شهر محمودآباد تا پایاب سد انحرافی نوروزلو به نمونه ای مشخص از رودخانه های نوع C4 با بستر گراولی و مورفولوژی حوضچه- خیزآب تبدیل می شود. بازه های نوع D، به صورت محلی، در مقاطعی دیده می شوند که فرسایش پذیری شدید مواد کناره و کنترل محدود پوشش گیاهی بستری عریض با نسبت های عرض به عمق بالا و پشته های نقطه ای فعال داخل مجرا به وجود آورده اند. بازه های نوع G و F در امتداد سد نوروزلو تا شهر میاندوآب در نتیجه دخالت های انسانی به صورت برداشت بی رویه شن و ماسه و گودافتادگی بستر رودخانه به وجود آمده اند. این روند، به صورت منقطع، در امتداد پایین دست ادامه می یابد و رودخانه به بازه ای در حال گذار از نوع C به نوع F تبدیل می شود. زرینه رود در بازه انتهایی به رودخانه های نوع E تبدیل می شود. دخالت های نسبتاً کمِ عامل انسانی و دشت سیلابیِ هموار و توسعه یافته باعث افزایش نسبتِ گودشدگی شده است. همچنین، چسبندگی بالای مواد کناره به مقادیر پایین نسبت عرض به عمق منجر شده است.
۳۶۷۸.

بررسی چینه شناسی نبکاها برای تشخیص نوسان های اقلیمی مطالعه موردی: حوضه علاء در حاشیه کویر مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبکا فرسایش بادی چینه بندی حوضه علاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۵۵۰
رسوبات بادی منبع عمده ای از اطلاعات دیرینه محیطی هستند و از چینه شناسی و رسوب شناسی تپه های ماسه ای برای تفسیر رخدادهای گذشته ناشی از افزایش فعالیت بادی استفاده می شود. عناصر چینه شناسی و رسوب شناشی تپه های بادی مانند تراکم پالئوسل ها و رس ها ، شاخص هایی از تغییرات و نوسان های اقلیمی هستند که شواهد مفیدی از بازسازی محیط های گذشته در مناطق خشک فراهم می کنند. با توجه به اینکه اطلاعات بسیار محدودی از ویژگی های اقلیم دیرینه مناطق خشک و بیابانی ایران موجود است ، چینه شناسی رسوبات موجود در تپه ها و نبکاهای این مناطق ، به شناخت اقلیم گذشته حاکم بر آنها کمک می کند؛ به همین دلیل، در این پژوهش با استفاده از شواهد چینه شناسی به بازسازی اقلیم دیرینه در نبکازارهای حوضه علاء در حاشیه کویر مرکزی پرداخته شده است. روش این پژوهش بر پایه مطالعات میدانی و آزمایشگاهی و نیز تحلیل داده های مربوط به چاه های مشاهده ای و داده های باد این حوضه است. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان ضخامت چینه های نبکاها، رنگ، اندازه ذرات و چسبندگی ذرات متأثر از اقلیم زمان خود و به گونه ای است که در دوره های خشکسالی میزان ضخامت چینه ها در نبکا بیشتر و برعکس در دوره های مرطوب تر ضخامت چینه ها کمتر است. همچنین، چینه های نبکاها با تأثیر از نوسانات سطح اساس آب زیرزمینی تغییراتی را در خود ثبت کرده اند؛ به گونه ای که با کاهش سطح آب زیرزمینی میزان چسبندگی ذرات رسوبی چینه ها به علت کاهش رطوبت در دسترس کاهش یافته است و در صورتی که این افت سطح آب زیرزمینی همچنان ادامه یابد، در سال های نه چندان دور محیط تراکمی این نبکاها به محیطی فرسایشی تبدیل می شود و با توجه به جهت بادهای غالب و قوی ترین بادهای این حوضه، شهرهای حاشیه جنوب شرقی و جنوبی این نبکاها در معرض توفان های گرد و خاک حاصل از فرسایش کاوشی این نبکاها قرار می گیرند.
۳۶۷۹.

پهنه بندی مناطق مناسب برای احداث پیست اسکی با رویکرد گردشگری ورزشی (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان چهارمحال و بختیاری پهنه بندی پیست اسکی گردشگری ورزشی مناطق مستعد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۸۲۹
گردشگری اسکی یکی از شاخه های گردشگری ورزش های زمستانی است که، از دیدگاه جهانی، به یک صنعت تبدیل شده است؛ اما، در حال حاضر، با تبعات ناشی از تغییر اقلیم و گرمایش جهانی به خطر افتاده است. در چنین شرایطی، برنامه های گردشگری ورزشی باید در جهت انتخاب مناسب ترین مکان برای احداث پیست های اسکی باشد که از لحاظ میزان برف گیری و سایر فراسنج های مورد نیاز با کمترین مشکل مواجه شود. راه حل مناسب در پهنه بندی، انتخاب، و تعیین مکان های مناسب احداثِ تأسیسات ورزش های زمستانی و پیست های اسکی استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بنابراین، هدف از اجرای پژوهش حاضر پهنه بندی مناطق مستعد احداث پیست اسکی با رویکرد گردشگری ورزشی در استان چهارمحال و بختیاری است. این پژوهش از نوع کاربردی است و شاخص های به کاررفته عبارت است از: میزان بارش، روزهای برفی و یخبندان، شیب، راه های ارتباطی، تراکم راه های ارتباطی، فاصله از راه های ارتباطی، ارتفاع، طبقات شیب، جهت شیب، سرعت باد غالب، پوشش گیاهی، تراکم مراکز شهری و روستایی، فاصله از مراکز شهری و روستایی و اماکن، سالن، پیست و مراکز ورزشی. پس از وزن دهی و محاسبه وزن نهایی، هر یک از مؤلفه ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی وارد نرم افزار ArcGIS شد و در ترکیب با روش ارزیابی، توان اکولوژیک مناطق مستعد احداث پیست اسکی تعیین گردید. نتایج نشان داد حدود 77/802 کیلومتر مربع (93/4درصد) از سطح استان چهارمحال و بختیاری پتانسیل احداث پیست اسکی را دارد که بخش وسیعی از آن در شهرستان کوهرنگ گسترده شده است. پیست اسکی چلگرد، معروف ترین پیست فعال استان، در پهنه شناسایی شده واقع شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان