فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی حرکات توده ای با استفاده از مدل LNRF (مطالعه موردی حوضه سد کلان ملایر)
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع، خسارت های مستقیم (مسدود کردن راهها و مسیر آبراهه ها، مدفون کردن مناطق مسکونی و تاسیسات خدماتی) و خسارت های غیرمستقیم (اثرات ناگوار زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها) را به دنبال دارد.
تحقیق حاضر در حوضه سد کلان ملایر با هدف مشخص کردن عوامل موثر در حرکات توده ای و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین وزن که بیانگر میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده است، صورت گرفته است. از بین عوامل موثر در وقوع حرکات توده ای عوامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش در این تحقیق انتخاب گردید. با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی در قالب سستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار AreGIS نقشه های تحقیق بصورت رقومی و لایه بندی و برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از طریق بررسی متغیرهای موثر از مدلLNRF بعنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده گردید. در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آنها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید و نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان را نشان می دهد.
تحلیلی بر نیازهای سرمایشی و گرمایشی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، داده های ماهانه نیازهای سرمایشی و گرمایشی 28 ایستگاه هواشناسی شمال غرب کشور طی دوره آماری 20 ساله از سال 1984 تا 2003 با استفاده از روش های آماری، ابزارهای مشاهداتی نقشه و نمودار، مورد بررسی قرار گرفت و توزیع فضایی و مکانی این مقادیر تحلیل گردید. همچنین با استفاده از سامانه جدید پهنه بندی اقلیمی از دیدگاه نیازهای سرمایشی ـ گرمایشی محیط، منطقه مورد مطالعه پهنه بندی شد و نقشه پهنه بندی اقلیمی شمال غرب ایران بر پایه طبقه بندی های فوق، در محیط GIS ارائه گردید. در بررسی تاثیر عوامل مستقل بر نیازهای سرمایشی و گرمایشی در منطقه، معلوم گردید که دریای خزر به جز بر باریکه ساحلی این پهنه آبی تاثیری ندارد، ولی عرض جغرافیایی و ارتفاع بر نیازهای گرمایشی و سرمایشی مؤثرند. نتیجه مطالعه نشان داد که به ازای افزایش هر درجه عرض جغرافیایی 622/0 درجه ـ روز، نیازهای گرمایشی افزایش می یابد و 651/0 درجه ـ روز از میزان نیازهای سرمایشی کاسته می شود. همچنین معلوم شد که در دهه دوم آماری در نقاط مرتفع منطقه، به طور متوسط 317 درجه ـ روز از میزان نیازهای گرمایشی کاسته شده است. به طور کلی می توان گفت که شرایط یکسانی از نظر نیازهای سرمایشی و گرمایشی در منطقه مورد مطالعه حاکم نیست، به طوری که نتیجه پهنه بندی، وجود 11 طبقه متفاوت اقلیمی از دیدگاه نیازهای گرمایشی و سرمایشی را نشان می دهد.
بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ در پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب (مطالعة موردی: رودخانه هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مختلفی برای کنترل, یا کاهش خسارات سیلاب وجود دارد. یکی از این روش ها پهنه بندی سیل است که با شبیه سازی بستر و دشت سیلابی رودخانه و رفتار هیدرولیکی آن، پهنه های سیلاب را در دوره بازگشت های متفاوت مشخص میکند. یکی از عوامل اصلی تأثیر گذار در سرعت، عمق و گسترة سیلاب در این روش، ضریب زبری مانینگ است. از سوی دیگر، پوشش خاک, بویژه پوشش گیاهی از تعیینکننده ترین عوامل میزان ضریب زبری مانینگ به حساب میآید. بنابراین انتظار میرود تغییرات فصلی پوشش گیاهی منطقه در مقدار محاسباتی ضریب زبری مانینگ و در نهایت بر پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب ها نقش بسزایی داشته باشد. در این تحقیق سعی شده به بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ، متناسب با تغییرات حاصل در وضعیت پوشش گیاهی بازه ای از رودخانه هراز با استفاده ار سیستم اطلاعات جغرافیایی (الحاقیه HEC-GeoRAS )، نرم افزار HEC-RAS و نقشه های پلان رودخانه با مقیاس 1:500 استفاده شده و ضریب زبری مانینگ با روش کاون در دو فصل زمستان و تابستان به پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب های این مسیر پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که زمان تعیین ضریب زبری، به دلیل تغییرات در وضعیت پوشش گیاهی منطقه در مقادیر محاسباتی ضریب زبری برای سواحل رودخانه و دشت سیلابی آن مؤثر بوده و در نتیجه موجب تغییراتی در پهنه های سیلاب، سرعت و عمق آب، نیروی تنش برشی و توزیع حجم سیلاب در سطح دشت سیلابی در دورة بازگشت های مختلف میشود. افزایش پوشش گیاهی و به تبع آن ازدیاد ضریب زبری مانینگ در فصل تابستان سبب میشود در سواحل و دشت سیلابی تمامی مقاطع مورد مطالعه سرعت، قدرت و دبی جریان به مقدار زیادی نسبت به شرایط مشابه در فصل زمستان کاهش یابد. این امر در پیش بینی رفتار هیدرولیکی رودخانه در بازه های زمانی متفاوت، بخصوص در طرح های سازه ای و هیدرولیکی مؤثر و حایز اهمیت است.
ارزیابی میزان آسیبپذیری لرزهای در شهر نمونه مورد مطالعه: منطقه 10 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، شناسایی و تدوین روابط بین برنامهریزی شهری و مدیریت ریسک زلزله بهمنظور کاهش آسیبپذیری لرزهای در شهر است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیلی ارزیابی آسیبپذیری لرزهای بهره گرفته شده و منطقه 10 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی، بررسی شده است. نوشتار حاضر نشان میدهد که الگوهای مختلف شهری در برابر زلزله، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند و میزان آسیبپذیری لرزهایشان متفاوت است. همچنین بهمنظور ارزیابی آسیبپذیری انسانی، استفادة صرف از شاخصهای سازهای کافی نیست و برای دستیابی به نتایج دقیقتر، استفاده از شاخصهایی همچون تراکم جمعیت، نوع بافت منطقة مورد بررسی، وضعیت شبکة معابر و ارتباط آن با فضاهای باز و بسته ضروری مینماید.
تعیین حداقل طول ستون خاک برای تعیین تابع ضریب پخشیدگی هیدرولیکی به روشی ساده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تغیرات کیفی آب های زیرزمینی دشت ارسنجان
حوزههای تخصصی:
مدیریت بهینه منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آنها نیازمند وجود اطلاعات در زمینه موقعیت، مقدار و پراکنش فاکتورهای شیمیایی آب در یک منطقه جغرافیایی معین میباشد. تغییر کیفیت آب های زیرزمینی و شور شدن منابع آب در حال حاضر خطری بزرگ در راه توسعه کشاورزی کشور بخصوص در اراضی خشک میباشد. این تحقیق در دشت ارسنجان در شمال شرق استان فارس صورت گرفته و هدف از آن مطالعه تغییرات کیفی و مکانی خصوصیات آبهای زیرزمینی از نظر پارامترهای EC، PH،NO3++ و TDS و پهنه بندی آبهای زیرزمینی منطقه جهت مصارف شرب و کشاورزی میباشد. نتایج نشان داد که مقدار EC و TDSاز شمال غرب دشت به سمت جنوب و جنوب شرق در حال افزایش است. در حالیکه مقدار NO3++ از جنوب و جنوب شرق به سمت شمال غرب در افزایش می باشد. علاوه بر این نتایج نشان داد که از نظر شرب، آب های زیر زمینی منطقه بر اساس دیاگرام شولر در چهار گروه خوب (17 درصد)، قابل قبول (48.22 درصد)، نامناسب (31.71 درصد) و بد (3.07 درصد) و ازنظر کیفیت، جهت استفاده در کشاورزی در چهار کلاس خوب (14.5 درصد)، قابل قبول (66.14) مشکوک (15.71 درصد) و بد (3.65 درصد) قرار می گیرند. همچنین نتایج نشان داد که از نظر درجه ایجاد مشکل در استفاده از آب های زیر زمینی در کشاورزی بیش از 75% درصد آب های زیر زمینی دشت ارسنجان دارای مشکل کم تا متوسط هستند.
اثر پاشش هومیک اسید بر جذب عناصر، میزان پروتئین و خصوصیات پس از برداشت ژربرا رقم مالیبو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و افزایش نسبی دمای شهر یزد ناشی از رشد سریع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد در ایران شهرهایی که با مساله ی گسترش سریع سکونتگاه های خود روبرو بوده اند، این توسعه با تخریب و نابودی اراضی کشاورزی آنها همراه است. به عبارت دیگر، بخش زیادی از زمین مورد نیاز توسعه ی فیزیکی این دسته از شهرها، از طریق تغییر کاربری اراضی کشاورزی آنها فراهم شده و بر اثر آن دمای هوای این گونه شهرها نیز افزایش می یابد. بررسی این مساله در شهر یزد نشان داد در فاصله ی سال های 1362 تاکنون با گسترش سریع همراه بوده که به موجب آن 3/875 هکتار یا 7/7 درصد از اراضی زراعی و باغات شهر نابود شده و به دنبال آن از مساحت مناطق دارای کلاس های بسیار خنک و خنک در این شهر کاسته شده و مساحت مناطق تحت کلاس گرم و خیلی گرم افزوده شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است و برای استخراج داده های مورد نیاز از تکنیک مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده، ضمن آن که، نقشه های ارائه شده و اطلاعات مربوط به آنها نیز در سیستم سنجش از دور و در محیط نرم افزاری ILWIS تهیه شد.
بررسی تنوع مورفولوژیک قارچ¬های میکوریز آربوسکولار در خاک¬های آلوده به فلزات سنگین (روی و سرب ) در منطقه معدن انگوران، استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریخت زمین ساخت و ارزیابی فعالیت گسل کوهبنان از طریق محاسبه شاخص های زمین ریختی
حوزههای تخصصی:
گسل کوهبنان که به عنوان یکی از گسل های اصلی از مجموعه گسل های بنیادی جنوب خاوری ایران مرکزی شناخته می شود، با جنبش مورب لغز (راستا لغز راستگرد به همراه مولفه معکوس) مسبب بسیاری از رویدادهای لرزه ای در قسمت شمال کرمان تا جنوب خاوری استان یزد می باشد. در طول این گسل شواهد ریخت زمین ساختی قابل توجهی دیده می شود که بیانگر فعالیت های امروزی این گسل می باشد.
بر پایه شواهد حرکتی، جنبشی و هندسی گسل کوهبنان به 38 قطعه تقسیم گردید. مقادیر شاخص های زمین ریختی V , Vf , %facet , Smf به ترتیب دارای مقادیر میانگین 1.058، 87.57%، 0.7466، 1.8399 می باشند. بر اساس مقادیر پارامترهای زمین ریخت شناسی محاسبه شده و میزان فعالیت های زمین ساختی، این منطقه در دسته با فعالیت های زمین ساختی بالا از لحاط فرازگیری تقسیم بندی می گردد. میزان این فرازگیری برای منطقه مورد نظر 3±1 میلی متر در سال پیشنهاد می شود.
بررسی روند تعداد روزهای یخبندان در استان خراسان شمالی
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر درمحافل علمی جهان موضوع تغییر اقلیم بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. در این تحقیق تغییرات احتمالی نوسانات زمانی تعداد روزهای یخبندان استان خراسان شمالی طی دوره آماری 2005 - 1978 مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی های اولیه به منظور آشکار شدن روند در این داده ها از ضریب بحرانی کندال استفاده و معلوم گردید که تعداد روزهای یخبندان طی دوره یاد شده دارای روندی نزولی است که این امر با روند افزایشی میانگین سالانه دما یاد شده همخوانی داشته است. در مراحل بعدی به منظور برازش یک مدل سری زمانی مناسب برای داده های مورد مطالعه از روش باکس - جنکینس استفاده گردید. ابتدا سری مورد مطالعه با اعمال تفاضل گیری ایستا گردید. سپس با رسم منحنی های خودهمبستگی و خودهمبستگی جزیی خاصیت ایستایی و حذف واریانس بررسی و در نهایت مدل سری زمانی (2، 0، 0)ARIMA مناسب تشخیص داده شد. داده های محاسبه شده در سطح 0.95 مورد تایید قرار گرفتند. به منظور آزمون برازش، با استفاده از روش رگرسیون مشخص گردید که مدل سری زمانی در حد اعتماد مورد قبولی بر داده ها برازش دارد. این مدل نشان داد که تعداد روزهای یخبندان طی سالهای آتی همچنان با نوساناتی دارای روندی نزولی می باشد.
مدیریت پایدار آبخوان دشت خیر استهبان با استفاده از بیلان آب زیر زمینی
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بیلان آب های زیرزمینی دشت خیر واقع در شهرستان استهبان به منظور مدیریت پایدار آبخوان در دوره زمانی 1375 تا 1384 و دو گروه اصلی مولفه های تخلیه و تغذیه و تغییرات حجم مخزن آبخوان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که حجم کل تخلیه سالانه (119.11 میلیون متر مکعب) بیشتر از حجم کل تغذیه سالانه (106.30 میلیون متر مکعب) بوده و سالانه حجم ذخایر آب های زیرزمینی کاهش می یابد. میانگین افت سطح آب زیرزمینی در دشت خیر 7.08 متر در 10 سال مورد مطالعه بوده است. این موضوع نه تنها موجب کاهش منابع آب و آبدهی چاه ها گردیده بلکه مشکلات جدی دیگری از جمله هجوم آب های شور، خشک شدن چشمه ها و نشست زمین، افزایش هزینه های پمپاژ و کاهش محصولات کشاورزی در اثر شور شدن آب چاه ها را به دنبال داشته است. بر مبنای مطالعات بیلان و به منظور مدیریت پایدار منابع آب های زیرزمینی در دشت خیر می توان با احداث کانال های آبیاری، استفاده از روش های نوین آبیاری، استفاده از الگوی کشت بهینه، تسطیح اراضی، احداث و توسعه شبکه های آبیاری برداشت از آب های زیرزمینی را کاهش و با اجرای طرح های تغذیه مصنوعی از جمله گسترش سیلاب و حوضچه های نفوذ این منابع را افزایش داد.
فضا و نگرش فضایی در مطالعات خاک و ژئومورفولوژی (مطالعه موردی: سرآب حوضه آبی زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر دانش ژئومورفولوژی را به تعبیری، علم شناخت هندسه سطوح ارضی و تغییر و تحولات آن بدانیم، در اولین گام برای درک بهتر مفهوم فضای جغرافیایی، باید با اصول و نگرش های مطرح شده در دانش هندسه آشنا بود. هندسه اقلیدسی اشکال را ترکیبی از نقطه، خط، و سطح (پهنه) تلقی کرده، آن ها را در دو بعد و یا حداکثر سه بعد قابل تعریف می داند. هندسه مذکور که سابقه طولانی در حوزه دانش مشاهده ای و تجربی دارد، در عصر ما دچار چالش جدی شده است. ریمان (1854) صحبت از هندسه فرا ابعادی نموده، بعدها این تعبیر سبب طرح هندسه چهار، ده و یازده بعدی گردید و هندسه مزبور نه تنها شرایط جدیدی را در کار فیزیکدانان، برای تفسیر آفرینش و تحول آن در بستر زمان باعث گردید که اصول هندسه اقلیدسی را برای تشریح و تبیین بسیاری از مسایل، ناکافی و در مواردی نادرست معرفی نمود. تولد چنین هندسه فرا ابعادی را در اصطلاح، هندسه فضایی نامیدند. هندسه فرا بعدی، اصول جدیدی را بنیان نهاد و فیزیکدانان را از فیزیک کلاسیک (نیوتنی)، به فیزیک کوانتوم رهنمون ساخت.طرح هندسه فضایی در ژئومورفولوژی مبانی دو دیدگاه کلاسیک (دیویسی ـ فرآیندی) را متحول ساخت و مبانی ژئومورفولوژی سیستمی را تقویت بخشید. با ورود تفکر فضایی در ژئومورفولوژی، و تغییر بنیادی در مفهوم مقیاس و سطح ادراک، مفاهیم جدیدی چون هندسه ریمان و فراکتال، ارگودیسیتی، کیاس، تعادل دینامیک، دینامیسم فضایی ـ زمانی، چند نگاره، کروم، آلومتری، پدومتری و بالاخره از همه مهمتر، بکارگیری منطق فازی به جای منطق کلاسیک دو ارزشی ارسطویی، در تحلیل ها و مبانی نظری و متدولوژی پژوهش های ژئومرفیک مطرح شده است. این رویکرد جدید، به خوبی قادر است شرایط ایجاد خاک های مــدفون شده و دیـرینه، تشکیل افق خاک آرجیلیک در اقالیم سرد و مرطوب گــذشته و استمرار حضور آن در مناطق گرم و خشک کنونی، وجود مخروط های آبرفتی دیرینه در زیر مخروط های آبرفتی جدید، بررسی باهاداها و فن های در هم تنیده و چند زمانه را تبیین و تفسیر نموده و آن را در ابعاد مختلف " فضایی ـ زمانی"تصویر نماید. بر اساس یک تحقیق موردی که در سرآب حوضه آبی زاینده رود انجام گرفته است، نتایج به دست آمده موید نقش انکار ناپذیر فضای مورفوژنیک (و نه یک یا دو عامل) در تحولات خاک سازی و شکل زایی است. این مقاله که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است، سعی بر آن دارد مفهوم فضا در ژئومورفولوژی را تشریح نموده، به تبیین دریچه های جدیدی بپردازد. آیا این رهیافت علمی جدید را می توان" ژئومورفولوژی فضایی" نامید؟
اثرات خشک سالی بر فرسایندگی باد و فرسایش در منطقه ی سیستان با استفاده از تصاویر چند زمانه ی ماهواره ی ماهواره ای
حوزههای تخصصی:
برآورد نیازهای حرارتی مراحل فنولوژیکی کلزای پاییزه (ارقام Okapi SLM046،) در شرایط اقلیمی سرد ایران (مطالعه موردی شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه برحسب شرایط اقلیمی برای دوره حیات خود نیاز به کسب مقدار معینی حرارت دارد. در پژوهش حاضر، نیازهای حرارتی دو رقم از کلزای پاییزه برای مناطق سرد بررسی شده است. به این منظور به مدت 7 سال پیاپی این ارقام در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات هواشناسی کشاورزی فرخ شهر کشت گردید و اقدام به برداشت اطلاعات فنولوژیکی آن شد. نتایج نشان داد که میانگین کل دوره حیاتی ارقام SLM046، Okapi به ترتیب برابر 161 و 163 روز است و به این ترتیب اختلاف زیادی با یکدیگر ندارند. میانگین مجموع نیازهای حرارتی این دو رقم نیز به ترتیب برمبنای دمای پایه صفر درجه (دمای فعال) برابر با 2340 و 2383 درجه بوده است و براساس دمای 5 درجه سانتی گراد (دمای مؤثر) به ترتیب برابر 1548 و 1559 محاسبه شد. مقایسه میانگین مجموع طول کل دوره حیاتی این دو رقم با دیگر ارقام پاییزه که بین 83 تا 126 روز در سایر نقاط دنیا گزارش شده است، نشان می دهد که این دوره در منطقه سردسیر کشور ایران در حدود 35 تا 40 روز بلندتر است. این امر می تواند به دو علت باشد یا تفاوت ژنتیکی ـ که کمتر به نظر می رسد چنین اهمیتی داشته باشد ـ یا تفاوت اقلیمی محل کشت ـ که محتمل تر به نظر می رسد ـ زیرا طول روز و عرض جغرافیایی مناطق کشت، میزان انرژی کسب شده به وسیله گیاه را تغییر می دهد.
کنترل تورم خاک در زیر پوشش کانالها با استفاده از سیکل های تر و خشک شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عوامل غیررودخانه ای در تغییرات مورفولوژی مسیر آبراهه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انواع مختلف مورفولوژی مسیر آبراهه ها در رودخانه های کوهستانی نتیجه واکنش این آبراهه ها به عوامل رودخانه ای و غیررودخانه ای است. حوضه آبریز باغلار یکی از سیستم های رودخانه ای دامنه شمالی میشوداغ در شمال غرب ایران است که وقوع اسارت و حرکات توده ای، و نقش آنها در تغییر شکل مسیر رودخانه، موضوع این مقاله است. در این مقاله با اتکا به یافته های میدانی و بر اساس تقسیم بندی های موجود در مورد انواع مورفولوژی مسیر آبراهه ها، مورفولوژی بخش های مختلف آبراهه ها مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، چهار نوع مورفولوژی آبراهه ای مسطح، پله - حوضچه بر روی سنگ مادر، پلکانی و پلکانی - حوضچه ای تشخیص داده شده است. تفاوت در ویژگی های بستر مسطح رودخانه در قسمت های مختلف مسیر، تشکیل آبراهه های پلکانی - حوضچه ای و وقوع آشفتگی های دوره ای در جریان رودخانه، تغییر بستر مسطح رودخانه به بستر پله - حوضچه در بخشی از مسیر و تشکیل آبراهه هایی با بستر پلکانی، از جمله آثار عوامل غیررودخانه ای (اسارت و ناپایداری های دامنه ای) در مورفولوژی آبراهه های رودخانه باغلار هستند. انجام چنین مطالعاتی می تواند به ارزیابی بهتر واکنش رودخانه به تغییرات گوناگون در پهنه حوضه آبریز و تامین اطلاعات پایه برای طرح های آمایش سرزمین، حفاظت محیط زیست و کنترل سیلاب کمک کند، و شناخت و دخالت دادن عوامل غیررودخانه ای راه را برای طرح معادله هایی کاملتر برای برآورد میزان حمل بار بستر در رودخانه های کوهستانی فراهم می کند.
پهنه بندی اقلیمی استان یزد با روش های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پهنه بندی اقلیمی استان یزد، چهل و دو متغیر اقلیمی از بین داده های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان و مناطق مجاور انتخاب شد و متناسب با فواصل ایستگاه ها و تغییرات مکانی متغیرهای انتخابی شبکه ای به ابعاد 15´15 کیلومتر روی استان گسترانده شد و با روش کریجینگ مقادیر چهل و دو متغیر برآورد شد. از روش تحلیل عاملی با دوران واریماکس به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده ها و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق وارد جهت پهنه بندی اقلیم استان استفاده شد. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج عامل اول، 92.83درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارت اند از: بارش، دمای گرمایشی، گردوغبار، باد و رطوبت که به ترتیب34.70 ، 32.74، 08.92،7.11 ، 6.39 درصد از تغییرات را نشان می دهند. نتایج تحلیل خوشه ای با روش سلسه مراتبی وارد، نشان می دهد که استان یزد با مساحت 131575 کیلومترمربع دارای شش پهنه اقلیم متفاوت است. این مناطق عبارت اند از: نسبتا خشک و سرد، خشک و غباری، نیمه خشک و سرد، خشک و بسیار گرم، فراخشک و گرم، فراخشک و بادی.