حمیدرضا رحمانی

حمیدرضا رحمانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

حدود صلاحیت کمیته های استانی تطبیق و تشخیص مشاغل سخت و زیان آور و ماهیت آرای صادره از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمیته های استانی تطبیق و تشخیص مشاغل سخت و زیان آور صلاحیت تشخیصی دیوان عدالت اداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
جهت برخورداری از مزایای اشتغال در مشاغل سخت و زیان آور ابتدا شغل متقاضی می بایست به عنوان یک شغل سخت و زیان آور تأیید گردد. وظیفه تطبیق و تشخیص مشاغل سخت و زیان آور برعهده کمیته های استانی قرار دارد. همچنین اعلام نتیجه به متقاضی و اجرای سیاست ها و مصوبات شورای عالی حفاظت فنی از دیگر وظایف کمیته های استانی است. هر چند کمیته های استانی عمدتاً در بررسی مشاغل از صلاحیت تشخیصی برخوردارند، لکن در خصوص تطبیق عناوین شغلی مورد ادعای متقاضی با عناوین شغلی که به موجب قوانین و مقررات به عنوان مشاغل سخت و زیان آور تعیین شده اند، واجد چنین صلاحیتی نیستند؛ چرا که کمیته های استانی نمی توانند با اعمال صلاحیت تشخیصی خود، چنین مشاغلی را به عنوان یک شغل سخت و زیان آور تشخیص نداده و درخواست متقاضی را رد نمایند. در خصوص ایرادات وارده بر ابلاغ آرای کمیته های استانی نیز حکم قانون مصرّح و روشن است و مأمن بکارگیری صلاحیت تشخیصی از سوی کمیته های استانی نیست. در عین حال در بررسی عناوین شغلی که به موجب قوانین و مقررات به عنوان یک شغل سخت و زیان آور تعیین نشده-اند، صلاحیت تشخیصی کمیته های استانی پابرجا بوده و شعب دیوان عدالت اداری جهت رعایت جوانب فنی و تخصصی امر ناگزیر خواهند بود تا به موضوع بر اساس ساز و کار ماده 64 قانون دیوان عدالت اداری رسیدگی نمایند.
۲.

امکان سنجی حذف هیات عمومی و هیأت های تخصصی دیوان عدالت اداری بر پایه نقد قانون و رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوان عدالت اداری هیأت عمومی هیأتهای تخصصی رسیدگی به دعاوی ابطال مقررات صدور آرای وحدت رویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۸
هیأت عمومی در نخستین قانون دیوان عدالت اداری در ساختار این دیوان پیش بینی شد. اما در قوانین مصوب سالهای 1360 و 1385 از هیأتهای تخصصی خبری نبود. این هیأتها در اواسط دهه 1380 (با عنوان کمیسیونهای تخصصی) بنا به تدابیر مدیریتی ایجاد شد. قانون گذار در بند «ل» ماده (211) قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 1389، بر فعالیت آنها مهر تأیید زد و نهایتاً در ماده (84) قانون مصوب 1392 ساختار آنها معین و صلاحیتهای مشخصی برای آنها تعریف شد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که آیا این هیأتها، با توجه به ایرادهای ساختاری و کارکردی وارد بر آنها، نباید از ساختار دیوان عدالت اداری حذف شوند؟ در مقام پاسخ به این پرسش و به صورت توصیفی- تحلیلی، گزینه های متصور معرفی شده اند که عبارتند از: حذف صرفاً هیأتهای تخصصی، حذف صرفاً هیأت عمومی و حذف توأمان آنها. مؤلفه های موجه ساز هر کدام از این گزینه ها تبیین شده است که دایرمدار ضعفهای خاص، مزیت های خاص و ضعف های مشترک این هیأتها صورت بندی شده است. ضمناً گزینه های جای گزین و مؤلفه های مؤثر بر انتخاب گزینه مرجح تشریح شده است. در نهایت ضمن این که بقای این هیأتها و تداوم وضعیت موجود متکی به دلایل قابل اعتنایی دانسته شده است، حذف هیأتهای تخصصی و تغییر هیأت عمومی به هیأتعالی پیشنهاد شده است.
۳.

عطف مقررات به گذشته؛ کاوش در رویه دیوان عدالت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوان عدالت اداری رویه قضایی عطف مقررات به گذشته ماده 4 قانون مدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۲۲۸
یکی از جهات شایع دعاوی ابطال مقررات در دیوان عدالت اداری، عطف بماسبق شدن آنها است. این دعاوی دایر مدار این ادعاست که پیشتر در خصوص موضوعی خاص، وضعیت مشخصی حاکم بوده است و مقرره مورد اعتراض تغییری در آن ایجاد کرده است. بررسی آراء هیأت عمومی و هیأت های تخصصی دیوان عدالت اداری نشان می دهد داوری درباره ادعای عطف مقررات به گذشته، گاهی با چالش هایی همراه است. پرسش مشخصی که در این نوشتار به آن پرداخته می شود این است که در چه صورتی می توان گفت یک مقرره عطف به گذشته شده است؟ پاسخ به این پرسش، به عنوان هدف اصلی این نوشتار که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، مستلزم شناخت حالت هایی است که می تواند مبنای طرح این ادعا باشد. برای شناخت این حالت ها توجه به ظروف زمانی وقایع و تغییر وضعیت حاکم بر وقایع ضروری است. برای وقایع سه ظرف زمانی متصور است: گذشته، جاری (مرکب از بخش گذشته و بخش اینده) و اینده. تغییر وضعیت حاکم بر وقایع نیز می تواند ناظر بر تغییر وضعیت گذشته، جاری و یا آینده باشد. بر اساس این گونه ها هشت حالت قابل صورت بندی است. هر کدام از این حالت ها دربردارنده دو وضعیت وجود فرصت مناسب جهت تطبیق با وضعیت جدید و نبود آن است. در بین آراء هیأت عمومی و هیأت های تخصصی دیوان عدالت اداری کمابیش مصادیقی برای این حالت ها یافت می شود که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره شده است.
۴.

بررسی مهم ترین منبع آلایندة صنعتی خاک و آب و گیاه در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آلودگی عناصر سنگین پساب صنعتی حد مجاز غلظت بحرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۹ تعداد دانلود : ۹۷۵
استان یزد یکی از مناطق خشک کشور از نظر منابع آب است. بهره برداری مجدد از پساب های صنعتی در کشاورزی میتواند تا حدودی کمبود آب را جبران کند. از طرف دیگر آثار منفی استفاده از این آبها نیز برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست باید در نظر گرفته شود. در تحقیق حاضر ابتدا با بررسی اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحقیقات قبلی صورت گرفته، طبقه بندی صنایع استان بر حسب میزان آلایندگی انجام و مهم ترین منبع آلاینده آب و خاک و گیاه پساب صنعتی و مهم ترین صنعت تولیدکننده پساب صنعت نساجی تعیین شد. سه واحد مهم صنعتی نساجی افشار، سلکباف و یزد باف انتخاب وطی دو سال کیفیت پساب و آثار آن بر خاک، گیاه و آب زیرزمینی بررسی شد. نتایج نشان داد در واحدهای صنعتی مورد بررسی برای تخلیه پساب به آب سطحی از نظر pH ، TDS ، TSS، سولفات، کلر، روی و کادمیم، برای تخلیه پساب به چاه جاذب از نظر TDS ، سولفات، کلر، روی و کادمیم و برای آبیاری اراضی کشاورزی با پساب از نظر pH، شوری، TDS ، TSS، سولفات، کلر، بیکربنات، مس، روی و کادمیم پساب محدودکننده بود. چاههای آب از نظر عناصر سنگین مورد بررسی، غلظت کمتر از حد مجاز بود و هیچ گونه محدودیتی از این نظر نداشتند اما از نظر مشخصه های pH ، شوری، TDS ، سولفات، کلر و بیکربنات دارای محدودیت بودند. در خاکهای مورد بررسی غلظت عناصر سنگین روی و کادمیم در محدودة غلظت بحرانی قرار داشت و خاکها از نظر مواد آلی، ازت کل، فسفر قابل جذب و پتاسیم قابل جذب مقادیر بالاتری را نسبت به شاهد دارا بودند. گیاهان مورد بررسی از نظر عناصر سنگین روی و مس دارای آلودگی بودند. در کلیة مناطق غلظت کلیه عناصر سنگین مورد بررسی در خاک نسبت به شاهد بالاتر بود

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان