فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و اولویت بندی ابشارهای استان لرستان در جهت سرمایه گذاری و انتخاب یکی از آبشارهای هفت گانه استان لرستان در جهت معرفی به عنوان منطقه نمونه گردشگری است.جامعه آماری مورد نظر هفت آبشار مطرح استان و جامعه خبرگان وکارشناسان گردشگری استان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده ی میدانی و پرسشنامه می باشد. از آنجا که شاخص مشخصی از سوی سازمان برای اولویت بندی جاذبه ها به منظور انتخاب مناطق نمونه ارائه نگردیده، لذا با استفاده از نظر کارشناسان گردشگری استان معیارها و زیر معیارهایی انتخاب گردید؛ با توجه به اینکه معیارهای مورد نظر در اولویت بندی از ارزش واعتبار متفاوتی برخوردار بودند، لذا تکنیک سلسله مراتبی AHP بهترین روشی بود که در آن اهمیت هر یک از معیارها که ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی بود مد نظر قرار می گرفت. لذا با استفاده از این تکنیک اقدام به اولویت بندی این مناطق شد. نتایج تحقیق نشان داد که: آبشار زیبای بیشه در شهرستان درود با کسب امتیاز 194/0دارای بهترین شرایط به منظور سرمایه گذاری بوده و پتانسیل کافی را جهت معرفی به عنوان یک منطقه نمونه گردشگری را داراست. بعد از این آبشار، آبشار نوژیان با ارتفاع بیش از 90 متر و امتیاز اکتسابی147/0 از شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری برخوردار بوده وسایر آبشارها در رده های بعدی قرار می گیرند.
پایش و پیش بینی خشکسالی در استان کرمان با استفاده از شاخص DI و پهنه بندی آن با روشهای زمین آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یک پدیده آب و هوایی است که احتمال وقوع این پدیده در همه ی نقاط کره زمین و با هر شرایط اقلیمی وجود دارد. پدیده خشکسالی یکی از مهم ترین بلایای طبیعی است که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث بروز بسیاری مشکلات از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است. بر این اساس سیستم های پایش در تدوین طرح های مقابله با خشکسالی و مدیریت آن از اهمیت زیادی برخوردار است. آگاهی از وضعیت خشکسالی، با پیش بینی و پهنه بندی شدت خشکسالی می تواند خطر زیان های ناشی از این پدیده را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. در این تحقیق استان کرمان به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب شد. هدف از این پژوهش ارزیابی دقت روش های کریجینگ، کوکریجینگ و معکوس فاصله در تهیه ی نقشه های شدت خشکسالی رخ داده در استان کرمان با استفاده از شاخص دهک ها می باشد. بدین منظور 44 ایستگاه هواشناسی که دارای آمار بلندمدت و پایه زمانی مشترک 20 ساله بودند، انتخاب گردیدند. سپس شاخص خشکسالی دهک ها برای دوره آماری محاسبه گردید. نقشه های پهنه بندی خشکسالی برای سال های 1367، 1372، 1378، 1379، 1381 و 1384 با استفاده از سه روش کریجینگ، کوکریجینگ و معکوس فاصله تولید شد. جهت تعیین کارآیی هر یک از این روشها از RMSE استفاده شد. از بین سه روش پهنه بندی، روش کریجینگ و کوکریجینگ به دلیل داشتن خطای RMSE پایین تر به عنوان مناسب ترین روش ها انتخاب گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که شدیدترین خشکسالی ها در سال های 1378 و 1379 به وقوع پیوسته است.
ارائه یک روش نوین برای ارزیابی ریسک خشکسالی استان فارس با تلفیق داده های ماهانه بارندگی ماهواره TRMM و داده های شاخص پوشش گیاهی NDVI سنجنده Terra/MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تهیه نقشه خطر خشکسالی استان فارس با ترکیب روش شاخص خشکسالی هواشناسی SPI و روش آنومالی NDVI انجام گرفته است. ابتدا به کمک داده های ماهانه بارندگی از 44 ایستگاه استان فارس طی دوره آماری 2008-2000، شاخص خشکسالی SPI فصل رشد گیاهان محاسبه شد. سپس نقشه های SPI را با استفاده از روش کریجینگ معمولی تهیه شده و در پنج کلاس از نظر شدت خشکسالی (در هر سال) قرار گرفتند. پس از اعتبارسنجی داده های ماهواره TRMM، نقشه SPI فصل رشد گیاهان در هر سال به دست آمد. نتایج پژوهش بیانگر انطباق قابل قبول نقشه های SPI داده های زمینی و SPI مبتنی بر داده های TRMM است. در مرحله بعد، نقشه های آنومالی شاخص NDVI فصل رشد گیاهان با استفاده از لایه های NDVI سنجنده MODIS در دوره نُه ساله تهیه شد و در پنج کلاس شدت خشکسالی (در هرسال) طبقه بندی شدند. نقشه فراوانی خشکسالی از روی نقشه های باینری سالانه (بودن یا نبودن خشکسالی) استخراج شده است. از ترکیب وزنی خطی نقشه های احتمال وقوع خشکسالی دو روش شاخص SPI و آنومالی NDVI، نقشه ریسک خشکسالی به دست آمد. براساس این نقشه، تقریباً بیشتر استان فارس مستعد خشکسالی بوده و خشکسالی با شدت های مختلف را در دوره آماری مذکور تجربه کرده است.
مقایسه شاخص های پوشش گیاهی سنجش از دور در پایش خشکسالی (مطالعه موردی مراتع نیمه شمال استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمه شمالی استان خوزستان گوشه ای از مناطق خشک و نیمه خشک کشور ایران به شمار می آید که به دلیل این ویژگی دائماً تحت تأثیر نوسانات کوچک وبزرگ نزولات جوی است.در این پژوهش از یک سری دادهای ماهواره ای ویک سری دادهای بارش ماهیانه ایستگاهی استفاده شده است،دادهای ماهواره ای متعلق به سنجنده MODIS ودادهای زمینی متعلق به 13 ایستگاه سینوپتیکی وکلیماتولوژی منطقه مطالعاتی است.درکار صورت گرفته ابتدا شاخص تفاضل نرمال(NDVI)را برای دادهای ماهواره متعلق به ماه ژئن را برآورد نموده ایم وسپس برای دادهای بارش زمینی نیز شاخص استاندارد بارش(SPI)را در دوره های 1،3،6،9و12محاسبه شده است ودر مقایسه ای که میان این دوشاخص صورت گرفته است، مشخص شده که این دوشاخص در صورتی بهترین ارتباط را خواهند داشت که مقایسه میان شاخص استاندار بارش 12 ماهه وشاخص(NDVI)صورت گیرد. در نهایت مشخص گردید که در طول دوره تصویر برداری شده(2002تا2008)، منطقه در دو سال 2003 و2008 دار وضعیت خشکسالی وحالت نسبتاً نرمال دردیگر سالهای مورد مقایسه است.
بررسی همدیدی کنش های چرخندی ترازهای مختلف جوی ایران در سال 1369(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی همدیدی کنش های چرخندی در ترازهای مختلف جوی ایران پرداخته است. مناطق چرخندزایی و مسیرهای حرکتی آن ها را می توان توسط الگوریتم های مشخصی تعیین کرد. این پژوهش در راستای شناسایی موقعیت زمانی و مکانی چرخندهای تاًثیرگذار بر ایران در مقیاس ماهانه و فصلی انجام شده است. برای شناسایی چرخندها، داده های 6ساعته ی ارتفاع ژئوپتانسیل (HGT) تراز 1000 ،925 ،850 ،700 و500 هکتو پاسکال برای مختصات 30 درجه غربی تا 80 درجه شرقی و0 تا 80 درجه شمالی برای سال 1369 از پایگاه اقلیمی NCEP/NCAR استخراج گردید. با بررسی آماری چرخندهای ترازهای مختلف این نتایج به دست آمد: تراز 500 هکتوپاسکال با 2284 چرخند در سال 1369 در کل محدوده ی مورد مطالعه بیشترین تعداد چرخند را بین همه ی ترازها داشته و کمترین فراوانی نیز مربوط به تراز 850 هکتوپاسکال بوده که تنها 990 چرخند را داشته است. بطور کلی در تراز 700و500 هکتوپاسکال دوره اوج فعالیّت چرخندهای مدیترانه ای آذر و بهمن ماه بوده است و در کل دوره ی سرد سال بر روی کشور ایتالیا یک مرکز چرخندی وجود داشته است. مرکز چرخندی دوم در شرق ایتالیا از یونان تا قبرس کشیده شده است. در فصل زمستان مراکز چرخندزایی ایتالیا به نیمه شرقی دریا و روی قبرس، سوریه و ترکیه منتقل می شود. این مکان ها کانون های اصلی چرخندزایی فصل زمستان را تشکیل می دهند. به طور کلی به نظر می رسد محدوده ی گسترش چرخندهای دینامیکی از تراز 500 تا تراز 700 هکتو پاسکال می باشد و تنها در حالتی که چرخندی خیلی قوی باشد در ترازهای پایین تر از 700 هکتوپاسکال دیده می شود.
مطالعه وی ژگی های اقلیمی استان های کرمان شاه و کردس تان بر مبنای تحلیل های عاملی و خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم بندی های آب و هوایی و شناخت مهم ترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر اقلیم هر ناحیه، یکی از راه های شناخت شناسنامه اقلیمی نواحی است. به منظور انجام این تحقیق، از داده های سالانه 22 متغیر اقلیمی 12 ایستگاه سینوپتیک دو استان کرمانشاه و کردستان طی دوره آماری 20 ساله (1989-2008) استفاده شده است. جهت افزایش دقت میان یابی ، 7 ایستگاه سینوپتیک نیز از استان های هم جوار انتخاب شده است. در این مطالعه ، جهت بررسی ویژگی های اقلیمی استان های کرمانشاه و کردستان از تحلیل عاملی و خوشه ای استفاده شده است. بعد از انجام بررسی های مربوط به تحلیل عاملی بر روی 22 متغیر اقلیمی دو استان کرمانشاه و کردستان و با توجه به همبستگی درونی آنها نتایج نشان داد که اقلیم این دو استان تقریباً تحت تأثیر 6 عامل اقلیمی می باشد. مجموعه این 6 عامل، حدود 91 درصد رفتار اقلیمی منطقه مورد مطالعه را توجیه می کنند. این عوامل به ترتیب عبارتند از: گرما، بارش، رطوبت، ابر، تندر، باد و غبار. با اعمال روش خوشه بندی سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد عناصر اقلیمی ایستگاه های مورد مطالعه به 5 خوشه اقلیمی تقسیم گردید.
نقش الگوهای گردش مقیاس منطقه ای جو بر وقوع روزهای بسیارآلوده در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی نقش الگوهای گردش منطقه ای جو در بروز روزهای بسیار آلوده در شهر مشهد از یک روش تحلیل همدید ترکیبی استفاده شد. برای انجام پژوهش، چهار دسته داده، شامل داده های ایستگاه های سنجش آلودگی هوا، داده های رقومی جوی، داده های ایستگاه جو بالا و خروجی های مدلHYSPLIT مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از شاخص استاندارد آلودگی هوا (PSI)، کیفیت هوا برای شهر مشهد در یک دوره 7 ساله (1390-1384) مورد بررسی قرار گرفت و روزهای بسیار آلوده (200> PSI) شناسایی شد و با کاربست تؤامان تحلیل همدید دستی، ردیابی پسگرد ذرات معلق و بررسی شرایط ترمودینامیک جو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی بیانگر آن است که روزهای بسیار آلوده در شهر مشهد در قالب چهار الگوی گردشی اصلی شامل: الگوی ترکیبی پرفشارسیبری-پشته جنب حاره ای، پرفشار مهاجر، پشته جنب حاره ای و الگوی کم فشار برون حاره، قابل طبقه بندی می باشند. در الگوی ترکیبی پرفشار سیبری-پشته جنب حاره ای، شکل گیری همزمان یک لایه وارونگی دمایی کم ضخامت در ترازهای زیرین جو و لایه وارونگی دیگری در وردسپهرمیانی، نقش تؤامان پرفشار سیبری و پشته جنب حاره ای را در افزایش آلودگی هوا نمایان می سازد. در الگوی پرفشار مهاجر، به واسطه استقرار پشته ای قوی در محدوده کوه های اورال- دریای خزر در وردسپهر میانی و شکل گیری یک مرکز گردش واچرخندی در حدفاصل دریای خزر تا بخش های شمالی خراسان در وردسپهر زیرین، شاهد ظهور همزمان چند لایه وارونگی کم ضخامت در نیمرخ قائم جو هستیم. الگوی پشته جنب حاره ای، الگویی برجسته از تیپ وارونگی فرونشستی را تنها در دوره گرم سال به نمایش می گذارد. در مقابل، در الگوی کم فشار، بروز روزهای بسیار آلوده، ناشی از توان جو در برداشت، انتقال و پخش گردوغبار و ذرات معلق است که بواسطه ناپایداری و صعود گسترده هوا به همراه عدم تغذیه رطوبتی مناسب در سامانه های چرخندی عبوری حاصل می گردد.
تحلیل روند و تخمین دوره های بازگشت دما و بارش های حدی در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تغییرات 27 شاخص مرتبط با درجه حرارت و بارش های حدی در تبریز، طی دوره آماری 2011-1961 با استفاده از آزمون های ناپارامتریک من-کندال و تخمینگر شیب sen مورد بررسی قرار گرفت. همچنین توزیع مقادیر کرانه ای تعمیم یافته به رویدادهای حدی مشاهداتی برازش داده شد و مقادیر چندک متغیرها به ازای دوره های بازگشت مختلف تخمین زده شد. نتایج نشان داد که طی نیم سده گذشته، روند شاخص های مربوط به روزهای تابستانی، شب های حاره ای و شب های گرم افزایشی بوده و از نظر آماری معنی دار می باشد. شاخص های روزهای یخی و روزهای سرد دارای روند رو به پایین و معنی دار می باشد. کمترین مقدار سالانه درجه حرارت حداکثر و حداقل روزانه روند افزایشی معنی داری را نشان می دهد. در شاخص های تعداد روزهای با بارش مساوی یا بیش از 10 و 15 میلی متر، روزهای تر متوالی، مجموع بارش روزهای تر و مجموع بارش مواقعی که بارندگی بیش از صدک 95 و 99 است، روند نزولی معنی دار تجربه شده است. منحنی های رشد و نمودارهای Q-Q پس از برازش توزیع مقادیر کرانه ای تعمیم یافته به مقادیر سالانه دمای حداقل و حداکثر روزانه و بارش حداکثر روزانه در تبریز ترسیم گردید. بررسی نمودارها نشان می دهد که تابع توزیع مذکور قابلیت زیادی در برازش سری داده های حدی حتی در قسمت انتهایی توزیع دارد.
ارزیابی مشخصه های خشکسالی اقلیمی در منطقه لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از جمله واقعیت های انکارناپذیر اقلیمی ایران محسوب می شود و بدون توجه به آن، هرگونه برنامه ریزی و آینده نگری به شکست منجر خواهد شد. تحلیل خشکسالی و شناخت ویژگی های آن می تواند برنامه ریزان را در مواجهه با بحران های ناشی از آن یاری دهد. در تحقیق حاضر، شهرستان لارستان واقع در استان فارس به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب، و برای بررسی ویژگی های خشکسالی از داده های بارندگی 19 ایستگاه در دوره آماری 1368 تا 1392 استفاده شد. هدف آن بوده است که با استفاده از شاخص های SPI، CZI، ZSI و RDI به شناخت ویژگی های مختلف خشکسالی منطقه پرداخته شود. پس از تحلیل آماری داده ها مشخص گردید که دوام خشکسالی بر حسب ZSI بیش از سایر شاخص هاست. همچنین، شاخص SPI سختی بیشتری را نمایان می سازد. در مقیاس ماهانه، SPI مشخصه شدت را بیش از شاخص های دیگر نمایان می سازد، اما در مقیاس سالانه، حساسیت RDI نسبت به مشخصه شدت بیش از شاخص های دیگر است.
پایش تغییرات پوشش برف با استفاده از تصاویر سنجنده مودیس در منطقه ی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و اندازه گیری تغییرات سطوح برف به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از تصاویر ماهواره ای در شناسایی مناطق برفگیر و ارزیابی تغییرات آن بسیار مهم می باشد.
داده های مورد استفاده در این مطالعه، تصاویر ماهواره ای سنجنده مودیس منطقه ی شمال غرب ایران مربوط به سال های 2000 تا 2009 میلادی می باشد. روش مورد استفاده در این مطالعه شاخص NDSI، طبقه بندی های نظارت نشده و نظارت شده می باشد که پس از مقایسه بین روش ها، طبقه بندی نظارت شده به عنوان روش مناسب انتخاب گردید. بررسی نقشه های مربوط به تغییرات پوشش برفی در ماه آوریل نشان داد که در طول دوره ی مورد مطالعه، کمترین مقدار پوشش برف مربوط به سال 2008 با 01/1040 کیلومتر مربع و بیشترین مساحت مربوط به سال 2007 با 78/10471 کیلومتر مربع می باشد. این موضوع، نشان دهنده ی تغییرات 1000 درصدی در طول یک دهه در میزان پوشش برف منطقه شمال غرب ایران بوده و آسیب پذیری منابع آب وابسته به ذوب برف را در این منطقه نشان می دهد. همچنین نتایج نشان داد در سال هایی که میانگین دمای فصل سرد پایین تر می باشد، سطح پوشش برف در بهار همان سال بیشتر از سال های دیگر می باشد به طوری که در سال 2007 کمترین میانگین دما را در طول ده سال داشته (6/2 در جه سانتیگراد) در حالی که بیشترین سطح پوشش برفی در طول ده سال نیز مربوط به همین سال می باشد (78/10471 کیلومتر مربع).
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
اقلیم بارشی سرزمین افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های بارش روزانه ی پایگاه داده ی آفرودایت که دارای تفکیک مکانی 0.25 × 0.25 درجه ی قوسی است، برای یک دوره ی 57 ساله به بررسی روند بارش در افغانستان پرداخته شد. سپس نقشه ها و سری های زمانی به صورت سالانه، فصلی و ماهانه محاسبه و تحلیل گردید. با توجه به نقشه ی سالانه، میانگین بارش در افغانستان 256 میلیمتر است. از نظر میزان بارش دریافتی در این سرزمین دو بخش بیشینه وجود دارد، یکی در ناحیه ی شرقی و دیگری در ناحیه ی شمال شرقی است که به ترتیب حدود 800 و 450 میلیمتر بارش دریافت می کنند. از نظر فصلی نیز بیشینه ی بارش در زمستان رخ می دهد.در تحلیل زمانی نیز، سری زمانی سالانه روند معنادار در هیج کدام از سطوح نشان نداد و این امر به دلیل انتقال بارش از فصل بهار به فصل تابستان است چون روند کاهشی فصل بهار با روند افزایشی تابستان یکدیگر را خنثی می-کنند.
ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیک با تکیه بر شواهد ژئومرفیکی در حوضه ی ریجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه ریجاب با مساحت 189 کیلومترمربع در زاگرس شمال غربی و شمال شهرستان سرپل زهاب قرار گرفته است. اسکلت اصلی آن از لایه های مقاوم دولومیت شهبازان و آهک آسماری تشکیل شده که بخش شرقی آن به صورت تاقدیس فشرده است و بخش غربی آن به شکل ناودیس است. بر اثر عملکرد گسل کرند بیشترین فعالیت های تکتونیکی در قسمت های میانی مشاهده میشود که نتیجه ی آن جابه جایی لایه های آهکی – دولومیتی در محدوده ی ناودیس از شمال شرق به جنوب غرب و کج شدن آن به طرف جنوب غرب و وقوع گسیختگی در کمر یال جنوب غربی ناودیس شده است. فرآیند خمش سبب گسختگی هایی شده که نتیجه ی آن جابه جایی چرخشی قطعات شکسته شده است. این رویداد باعث شکل گیری یک سری گسل های طولی و عرضی شده است که ساختمان آهکی - دولومیتی ناودیس ریجاب در جهات مختلف بریده اند. برای تشخیص فعالیت های نئوتکتونیک در این تحقیق از دو روش تطبیقی - تحلیلی و میدانی استفاده گردید. در شروع کار با تکیه بر ساختمان زمین، حوضه ی مورد مطالعه به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و سپس به کمک نرم افزار Arc GIS کار تطبیق و تفسیر نقشه های توپوگرافی، هیدروگرافی، گسل و زمین شناسی و عکس های هوایی حوضه با نقشه ی اشکال ژئومرفولوژی انجام شد و در ادامه به کمک نرم افزار Spssنتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیکی از شاخص های عدم تقارن حوضه زهکشی(Af)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان(Smf)، شاخص شیب طولی رودخانه(SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T) و شاخص طبقه بندی(Iat) استفاده گردید. در ادامه برای بررسی نقش گسل ها و درز و شکاف ها در شکل گیری و الگوی توسعه ی آبراهه ها از نمودار گلسرخی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بخش شرقی حوضه (تاقدیس ریجاب) از نظر تکتونیکی نیمه فعال و مناطق شمال و جنوب در غرب حوضه (ناودیس ریجاب) فعال و مناطق میانی این ناودیس بسیار فعال می باشد.
تحلیل تغییرات تابش فرابنفش در منطقه ی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی تابش فرابنفش و تحلیل زمانی آن در سطح کشور، ایستگاه اصفهان، به لحاظ داشتن اتمسفری همگن، به منزله ی مدلی برای کل کشور انتخاب شد. برای تحلیل زمانی داده ها نیز، دوره ی آماری از سال های 1380 تا1390 تهیه گردید. بررسی داده ها به صورت چهار واحد زمانی متفاوت روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از روش های آماری و آزمون من کندال انجام گرفت. نتیجه ی بررسی ها در ایستگاه اصفهان، نشان داد که بیشترین شاخص تابش فرابنفش به مقدار 5/11 است که معمولاً در اواسط تابستان روی داده و کمترین آن به مقدار 5/0 در اواسط زمستان اتفاق افتاده است. همچنین، نتایج حاصل از برازش خط روند تغییرات فصلی برای دهه ی اخیر، نشان داد که مقدار تابش در بهار روندی افزایشی داشته و برای دیگر فصل ها این روند کاهشی بوده است. از طرفی نیز، بیشترین تابش آفتاب بین ساعت های 10 صبح تا 16 بعد از ظهر بوده و در بیشتر اوقات سال، شاخص از 3 بالاتر بوده است. در نتیجه ی این امر، مردم باید اقدامات پیشگیرانه را رعایت کنند تا از صدمات ناشی از آن در امان بمانند
ارزیابی فعالیّت های نوزمین ساخت در حوضه ی آبخیز مشکین چای از طریق شاخص های ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه ی آبخیز مشکین چای بخشی از دامنه های شمالی ارتفاعات سبلان- قوشه داغ و قسمتی از فرورفتگی ساختمانی مشکین – اهر است. فعالیّت های نو زمین ساخت در این منطقه سبب تشدید ناپایداری دامنه ها (لغزش، جریانات واریزه ای و غیره) شده است. آگاهی از وضعیت عملکرد فعالیّت های نوزمین ساخت جهت برنامه ریزی اصولی و اجتناب از ساخت و سازها و پروژه های عمرانی در اراضی گسلی فعال و پرخطر در حوضه ی مورد تحقیق ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی فعالیّت های نوزمین ساخت در حوضه ی آبخیز مشکین چای می باشد که جهت دستیابی به این امر روش های کمی از جمله شاخص شکل حوضه(Bs) ، شاخص عدم تقارن حوضه ی زهکشی (AF)، شاخصتقارنتوپوگرافی معکوس (T)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان(J)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، منحنی هیپسومتریک (Hc)، شاخصپهنایکفدرهبهارتفاعآن (VF)، شاخص سینوسی رودخانه(S)، شاخص گرادیان طولی رودخانه(SL) و شاخص ارزیابی نسبی فعالیّت های زمین ساختی (Iat) استفاده شده است. نتایج شاخص های ژئومورفولوژی نشان دادکه کلحوضه ی مورد مطالعه از لحاظ فعالیّت های زمین ساختی پویا است و زیرحوضه ی مشکین چای نسبت به زیرحوضه های بینوچای و کرکرچای از فعالیّت زمین ساختی بیشتری برخوردار است.
مقایسه دقت پیش بینی مدل های باکس- جنکینز در مدل سازی بارندگی فصلی(مطالعه موردی: ایستگاه های منتخب استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر اهمیت روز افزون تامین آب در کشور، مدیریت منابع آب از اهمیت والایی برخوردار است. پیش بینی بارندگی به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای اقلیمی از اهمیت و یژه ای در استفاده از منابع برخوردار است. برای پیش بینی بارش می توان از سری های زمانی استفاده کرد. تحقیق حاضر در سه ایستگاه منتخب (اهواز، آبادان، دزفول) از استان خوزستان به منظور مقایسه دقت مدل های باکس- جنکینز صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارندگی ماهانه سه ایستگاه هواشناسی استان به مدت 48سال، (1340-1387)، استفاده شده است. با استفاده از روش رگرسیون داده های ناقص برآورد و همگنی داده ها توسط آزمون توالی ها بررسی شد. با استفاده از مدل های باکس -جنکینز سری زمانی بارش بررسی و بهترین مدل برازش داده شد .صحت و دقت مدل ها براساس آمارهای AIC و تحلیل نمودار توابع خود همبستگی و خود همبستگی جزئی تأیید گردید. مدل مناسب بارش فصلی اهواز 12(2،1،0) (0،1،2)ARIMA و آبادان 12 (0،1،1) (0،1،2)ARIMA و دزفول 12(0،1،1) (1،1،2) ARIMAبدست آمد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که این مدل ها از دقت تقریبا خوبی برای پیش بینی بارش فصلی برخوردار بودند.
تعیین نقطه ی شکست دمای سالانه با الگوی وابستگی سیستم خاکستری برای تحلیل جزیره حرارتی مشهد
حوزههای تخصصی:
تشکیل جزیره حرارتی در شهرهای بزرگ یکی از مخاطرات محیطی جدید به علت توسعه بی رویه شهرها قلمداد می شود. دمای کره زمین از قرن 19 میلادی در حال افزایش است. جزیره حرارتی کلان شهرها از دو مولفه گرم شدن جهانی و گرم شدن به علت توسعه شهری (رشد جمعیت، توسعه شهری، تغییر کاربری و ...) به وجود آمده است. بررسی این دو مولفه برای شهر مشهد با آمار دراز مدت دمای 127 ساله هدف این مقاله است. نقطه تغییر دمای سالانه مشهد با روش همبستگی سیستم خاکستری سال 1359 به دست آمد. متوسط دما قبل و بعد از 1359 به ترتیب 5/13 و 1/15 با اختلاف 6/1 درجه سانتیگراد بوده و روند افزایشی دارد. این افزایش حدود 3 درجه افزایش را برای سال 1392 نشان می دهد. معادله خط روند خطی شهر مشهد پس از نقطه شکست با ضریب تعیین و آماره آزمون 0933/0 (دارای روند) است. در حالی که این آماره قبل از نقطه شکست 0035/0 (بدون روند) می باشد. افزون براین دمای سالانه سه ایستگاه کرتیان، بار-اریه و النگ اسدی که خارج از مشهد و در مجاورت آن قرار دارندبرای مقایسه وجود جزیره حرارتی نیز بررسی شد. روش همبستگی سیستم خاکستری نقطه شکست این سه ایستگاه را بین سال های 1355 تا 1359 نشان داد. این تحلیل نشان داد که افزایش دمای سالانه در مشهد و سه ایستگاه حومه با اندک تفاوتی تقریبا هم زمان هستند. شیب خط روند این سه ایستگاه محاسبه که با آزمون خط رگرسیون در سطح یک درصد معنی دار شد. تفاضل شیب خط روند گرم شدن شهر مشهد با ایستگاه برون شهری النگ اسدی محاسبه شد. علت انتخاب ایستگاه النگ اسدی هم ارتفاع بودن و مجاور بودن آن با مشهد است. نتیجه نهایی نشان داد که جزیره حرارتی در شهر مشهد از حدود سال 1360 با شیب 093/0 شروع شده است. تفاوت دمای سالانه تا سال 1392 حدود 3+ درجه سانتی گراد است. رابطه بین لگاریتم رشد جمعیت و اختلاف دما به صورت یک الگوی استاندارد شده ارائه شد که وجود جزیره حرارتی را تایید می کند.
بررسی تغییرات شبانه روزی و فصلی باد و دمای هوا و آلاینده های CO و PM10 در لایه ی سطحی جو شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس داده های بادسنج فوق صوتی سال 2007، بیشتر زمان ها تندی باد بینm/s 5/0 تا 2 و دامنه چرخه سالانه آن کوچک است که شرایط حاد آلودگی هوا را در تهران فراهم می کند. همچنین CO و PM10 تغییرات فصلی از خود نشان می دهند که به شرایط هواشناختی و منابع آلاینده ها وابسته است. بررسی چرخه سالانه CO و PM10 نشان می دهد که غلظت CO در روزهای پاییز تا زمستان افزایش دارند. غلظت PM10 در روزهای زمستان تا بهار مقادیر پایینی دارد. افزایش غلظت آلاینده ها در زمستان عمدتا ناشی از کمبود سامانه های همدیدی فعال و وارونگی دمایی سطحی، بر اساس پارامتر پایداری N2، که در پاییز و زمستان نسبت به بهار و تابستان بیشتر است.) است. در چرخه سالانه براساس میانگین های شبانه روزی، ضریب همبستگی CO و PM10، 4/0 و در زمستان، 7/0 است که نشانگر ارتباط قوی منابع این دو در این فصل است. در بهار، خودروها، گرد و غبار ناشی از سطح و یا از منابع دورتر، منشا PM10 هستند، اما در پاییز، منابع عمدتاً خودروها و وسایل گرمایشی هستند. دو بیشینه در نمودار تغییرات CO در ابتدای صبح و شب رخ داده است که تقریباً با کمینه های تندی باد همزمان و وابسته به تغییرات فصلی نیز هستند. طی شب، شارش های کوه دشت (سرد) و نشست هوا ناشی از سامانه های پرفشار سبب ایجاد وارونگی دما بر روی منطقه می شوند که افزایش غلظت آلاینده ها را در پی دارد.نمودارهای سه بعدی مؤلفه های افقی سرعت باد، دمای هوا و آلاینده ها نشان می دهند که مؤلفه نصف النهاری باد، نقش برجسته تری در انتقال CO که مستقل از دما است، به عهده دارد که با توجه به وضعیت توپوگرافی منطقه، می تواند نشانگر محلی بودن منابع آن باشد. در حالی که هردو مؤلفه سرعت باد در انتقال PM10 نقش دارند. همچنین بیشینه های PM10 در فصل سرد با باد کم همزمان و در فصل گرم مستقل از تندی باد هستند.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی "AHP" (مطالعه موردی: حوضه آباده اقلید فارس)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
131 - 144
حوزههای تخصصی:
آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین مورد نیاز انسان است. کشور ایران با شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک و میانگین بارش سالانه، حدود 250 میلی متر، ی کی از کم آب ترین کشورهای جهان محسوب می شود. از آنجا که منابع آب سطحی در بسیاری از مناطق کشور محدود است، آبهای زیرزمینی به عنوان مناسب ترین منبع در دسترس جهت تأمین آب مورد نیاز به حساب می آید. حوضه آباده اقلید یکی از زیرحوضه های کویر ابرقو سیرجان با وسعت 2871 کیلومترمربع در شمال شرق استان فارس واقع شده است و افت آب زیرزمینی در بیشتر مساحت منطقه بیش از 5 متر بوده است. بنابر این شناسایی منابع آب زیرزمینی، شناختن مناطق با پتانسیل بالا و اصلاح شیوه برداشت از این منابع از مهم ترین اهداف به شمار م ی رود. هدف این تحقیق پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی حوضه آباده- اقلید فارس با استفاده از روش ت حلیل س لسله مراتبی (AHP) است. در این پژوه ش از نقشه های توپوگرافی 50000 : 1 و نقشه زمین شناسی 1:100000 و داده های اقلیمی منطقه مورد مطالعه استفاده کردیم و همچنین از نرم افزار Arc GIS برای تجزیه و تحلیل بهره بردیم. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بیشترین مساحت حوضه از نظر پتانسیل آب زیرزمینی مربوط به مناطق با وضعیت خوب و متوسط دارد و بیشترین مناطق با پتانسیل بالا و خوب در نواحی جنوب و جنوب شرق حوضه نسبت به استان فارس قرار دارند و مناطق بدون پتانسیل و کم پتانسیل مربوط به نواحی کوهستانی جنوب غرب و شمال غرب حوضه و نواحی مرکزی و شمالی حوضه به دلیل جنس زمین و نفوذناپذیری و نوع ساختمان و توپولوژی آنها هستند.
تحلیل زمانی و مکانی خشکسالی با استفاده از شاخص SPI در ایران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های روزانه بارش سی ایستگاه سینوپتیک با طول دوره ی آماری مشترک چهل سال، شاخص SPI، به تفکیک 5 سری زمانی 3, 6, 12, 24 و 48 ماه به بررسی الگوی زمانی و مکانی خشکسالی با سه مشخصه ی شدت، فراوانی و مدت در مقیاس ملی پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حداکثر فراوانی وقوع خشکسالی در مقیاس سه و شش ماه در رده ی فراخشک، ایستگاه سنندج و در مقیاس شش ماه در رده ی نسبتاً خشک، ایستگاه اهواز، رده ی خشک شدید، ایستگاه نوشهر و رده ی فراخشک ایستگاه سنندج، در مقیاس دوازده ماه، رده ی نسبتاً خشک، ایستگاه ارومیه، رده ی خشک شدید، ایستگاه نوشهر و رده ی فراخشک ایستگاه بابلسر، مقیاس 24ماه در رده ی نسبتاً خشک در ایستگاه بندرعباس در رده ی خشک شدید ایستگاه نوشهر و در رده ی فراخشک ایستگاه رامسر، در مقیاس 48 ماه در رده ی نسبتاً خشک ایستگاه بندرعباس و دو رده ی بعدی ایستگاه نوشهر بیشترین فراوانی وقوع خشکسالی را دارا بوده اند. همچنین شدیدترین خشکسالی در ایستگاه سمنان در مقیاس زمانی سه ماه با مقدار 89/3- رخ داده است.