فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام در شرایط تغییر اقلیم طی سال های 2040-2010 است. برای انجام این پژوهش از داده های اقلیمی (دما، بارندگی، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی) ایستگاه بندرعباس و تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام استفاده شده است. برای مدل سازی تغییر اقلیم از سناریوهای انتشار A1B، A2 و B1داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 استفاده شده است که به کمک مدلLARS-WG5 ریزمقیاس شده اند. بررسی رابطه دما و تعداد بازدیدکنندگان، رابطه معکوسی را بین دما و تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام نشان می دهد؛ به طوری که با افزایش دما در فصول بهار و تابستان، از تعداد بازدیدها کاسته شده و با کاهش دما در فصول زمستان و پاییز، شمار بازدیدکنندگان افزایش می یابد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شمار بازدیدگنندگان جزیره هنگام در آینده دچار تغییرات فصلی خواهند شد. افزایش بازدید در دو فصل تابستان و پاییز و کاهش بازدید در فصل های بهار و زمستان در هر سه سناریوی مورد بررسی، پیش بینی می شود. به طور کلی در فصل بهار سناریوی A1B، بیشترین و در فصل زمستان سناریوی B1 کمترین روند کاهشی را در پیش بینی بازدیدهای منطقه مورد مطالعه داشته اند. همچنین در فصل تابستان سناریوی A1B بیشترین روند افزایشی و در فصل پاییز سناریوی A2، کمترین روند افزایشی بازدیدها را نشان می دهد.
تحلیلی برجنبه های سینوپتیکی- دینامیکی آلودگی هوا درکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، با استفاده از داده های ساعتی و روزانه عناصر آلاینده، شامل مونو اکسید ازت، دی اکسید ازت، اکسیدهای ازت، مونو اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، ریزگردها و ازن در سال های 1385 و 1386 و همچنین نقشه های تولیدی پایگاه اطلاعاتی NCEP/NCAR، جنبه های سینوپتیک و دینامیک تشکیل و تشدید آلودگی هوا در شهر کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین وضعیت جوی در طول دوره های آلودگی هوا از نقشه های سینوپتیکی سطح زمین و سطوح ژئوپتانسیل 850، 700 و 500 هکتوپاسکال و همچنین برای تعیین شدت وارونگی و پایداری هوا از نمودارهای ترمودینامیکی (اسکیوتی) در استفاده گردید. نتایج نشان داد که تمام انواع آلودگی های هوای کرمانشاه در این دوره را می توان در قالب سه الگوی مشخص ارائه نمود. الگوی نوع اول (A) زمانی شکل می گیرد که پرفشارهای دینامیک اروپایی در دوره سرد سال با پرفشار کوچک قفقاز ادغام شده و تا منطقه زاگرس جنوبی نفوذ می کنند. این وضعیت سبب پایداری هوا و کاهش ارتفاع لایه وارونگی دما شده و شدیدترین آلودگی های هوا را موجب می شود. در الگوی نوع دوم (B)، پرفشارهای آسیائی و سیبری که ناشی از سرمایش سطح زمین در دوره سرد سال هستند، با نفوذ به ایران از سمت شمال شرق و گسترش تا ارتفاعات زاگرس، شرایط را برای تقویت پایداری هوا در کرمانشاه فراهم می کنند. در الگوی نوع سوم (C) آلودگی های که می توان آن را آلودگی ذرات معلق نیز نامید با استقرار فرود مدیترانه ای در شرق این پهنه آبی تا شبه جزیره عربستان در سطوح بالای جوی و تقویت سیستم کم فشار دینامیک در سطح زمین، انتقال ریزگرد بیابان های عراق و سوریه به داخل ایران و از جمله کرمانشاه، صورت می گیرد.
بررسی رابطه سامانه کم فشار سودانی و بارش دهم اردیبهشت ماه 1383 در استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور شناسایی عامل بارش شدید رخ داده در 10 اردیبهشت 1383 در استان کرمانشاه، از رویکرد محیطی به گردشی استفاده شده است. در واقع انتخاب این رویکرد به محقق امکان می دهد تا تنها بر روی بارشها و درنتیجه تیپ های همدیدی متمرکز شود که قصد مطالعه آنها را دارد. با بررسی نقشه های فشار سطح زمین و سطوح فوقانی جو، سامانه کم فشار سودانی الگوی منجر به بارششناسایی شدکه به بررسی نقش این سیستم به عنوان یکی از سامانه های عمده باران زای غرب کشور پرداخته شد. محدوده مطالعاتی برای تمام نقشه ها 10 تا 60 درجه عرض شمالی و 10 تا 90 درجه طول شرقی منظور گردید. با بررسی نقشه های فشار در ترازهای پایینی و بالایی جو مشخص گردید که شروع بارندگیها با استقرار ناوه مدیترانه برروی ترکیه و عراق و قرارگیری منطقه مورد مطالعه در قسمت جلوی آن در ترازهای بالایی، با همراهی کم فشار سودان در سطح زمین اتفاق می افتد. وجود سامانه پرفشار بر روی شبه جزیره عربستان و شمال غرب اقیانوس هند، به تقویت این سامانه می انجامد. بررسی نقشه های امگا و چرخندگی نیز حکایت از ناپایداری هوا در روز بارش دارد. همچنین با توجه به نقشه های رطوبتی و جهت جریان، بیشترین رطوبت در ترازهای دریا و 850 هکتوپاسکال از دریای مدیترانه تامین می شود که از سمت غرب به منطقه وارد می شود. اما در تراز 700 هکتوپاسکال منبع عمده رطوبتیمربوط به دریای سرخاست که توسط جریانات جنوب غربی به منطقه مورد مطالعه می رسد.
شناسایی پهنه های آب و هوای رویشی استان فارس با تأکید بر گسترش جنگل های بنه
حوزههای تخصصی:
منطقه ی رویشی زاگرس دومین رویشگاه جنگلی مهّم کشور (بعد از منطقه ی شمال) محسوب می شود. جهت بررسی تأثیر عناصر اقلیمی بر گسترش تیپ های مختلف بنه در استان فارس، با استفاده از داده های 32 ایستگاه همدید منطقه، 26 متغیر اقلیمی که از لحاظ شرایط بوم شناختی اهمّیّت بیشتری داشتند، انتخاب و با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی، عوامل مؤثر در پراکنش این تیپ ها بررسی شد. سه مؤلفه ی دمایی، بارشی و بادی با 9/85 درصد از پراش داده ها، مهم ترین عامل تعیین کننده ی رفتار اقلیمی در استان می باشند. نمرات عاملی و متوسط متغیرهای اوّلیه در هر یک از تیپ های کیکم- بنه، بادام- بنه، بنه غالب و بلوط- بنه برآورد شده و تأثیر عناصر دما، بارش، باد و نیز متغیرهای اوّلیه ی اقلیمی بر تیپ های مختلف بنه تعیین گردید. جهت بررسی تأثیر ارتفاع بر پراکنش تیپ های مزبور، نقشه ی رقومی ارتفاعی، تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین عنصر اقلیمی مؤثر در پراکنش تیپ بلوط- بنه عنصر بارش می باشد که بیشترین امتیاز عاملی مثبت را در قسمت های غربی استان با ارتفاع متوسط 1601 متر، کسب کرده است. امتیاز مؤلفه ی دما، در تیپ کیکم- بنه نسبت به بقیه ی تیپ ها کم ترین مقدار را نشان می دهد که مؤید این نکته است که تیپ کیکم- بنه به افزایش دما حساس است. عنصر دما یک عامل مثبت برای رشد و استقرار بنه غالب می باشد. به طورکلی، تیپ بادام- بنه مقاومت بهتری درمقابل تغییرات ارتفاع و تمام عناصر اقلیمی مورد مطالعه داشته که باعث حضور گسترده ی آن در بیشتر قسمت های استان و در نتیجه در اقلیم های مختلف، شده است.
شناسایی و پهنه بندی توزیع فراوانی بارش روزانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از داده های بارش روزانه ی 1437 پیمونگاه هم دید، اقلیمی و باران سنجی ایران در بازه زمانی 1/1/1340 تا 29/12/1382(برابر با 15705 روز) بهره برداری شده است. به کمک روش زمین آمار کریگینگ، داده ها روی یاخته هایی به ابعاد 15 * 15 کیلومتر درون یابی شدند. به این ترتیب آرایه ای به ابعاد 7187*15705 تشکیل شد. برای شناسایی برازنده ترین توزیع روزهای با بارش بیش از 5/0 میلی متر در هر یاخته از آزمون نیکویی برازش کلموگروف- اسمیرنف بهره بردیم. از میان 7187 یاخته 15* 15 کیلومتری که کل مساحت ایران را پوشش می دهد تابع تجربی بارش روزهای بارشی 6861 یاخته معادل 5/95 درصد از مساحت کشور از توزیع نظری گامای دو فراسنجی و تابع تجربی 326 یاخته معادل 5/4 درصد از مساحت کشور که در جنوب شرق و ارتفاعات زاگرس تمرکز یافته از توزیع نظری نمایی پیروی می کنند. نگاشت فراسنج های میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برازنده ترین توزیع(مدل احتمال) حکایت از آن دارد که میانگین بارش روزانه درازمدت زیر 10 میلی متر تاییدی بر خشک بودن اقلیم در 95 درصد از مساحت کشور است. نوسان و میزان میانگین بارش، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی ایران مرکزی و شرق کشور نسبت به سایر مناطق ایران کمینه است. در حالی که در سایر مناطق ایران چنین یک نواختی در فراسنج ها به چشم نمی خورد. در بخش قابل توجهی از زاگرس و سواحل جنوب ایران میانگین بارش مورد انتظار 5 تا 10 میلی متر است اما میانگین انحراف از بارش در سواحل جنوب افزایش یافته و از اعتماد به بارش کاسته می-شود. در دامنه های شرقی زاگرس و در حد فاصل ورود از ارتفاعات زاگرس به بدنه داخلی ایران میزان بارش مورد انتظار از بخش زیادی از زاگرس بیش تر است اما کمینه اعتماد به بارش ایران در این مناطق به چشم می خورد و تعداد بارش های کم زیاد است. .
تاثیر نوزمین ساخت در مورفولوژی شبکه زهکشی حوضه آبخیز نچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های ژئومورفیکی از ابزارهای مفید در ارزیابی و شناسایی آثار فعالیت های زمین ساختی نسبتا سریع و یا حتی کند به شمار می آیند. از آنجا که مورفولوژی و رفتار شبکه های زهکشی به تغییرات حاصل از فعالیت-های زمین ساختی بسیار حساس می باشد؛ به نظر می رسد وجود شواهدی مانند عبور از خط گسلی و تغییرات عرض بستر رودخانه متاثر ازحرکات نئوتکتونیکی فعال در حوضه نچی(قزلچه سو) باشد. از این رو برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نو زمین ساختی در مورفولوژی و رفتار این رودخانه با اتکا به یافته های میدانی از شاخص های مورفومتریک مانندP ,AF ,Br ,Vf ,S ,Hi ,SL و Smf به عنوان تکنیک های مدلی و مفهومی استفاده شده است. عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی سایر ابزارهایفیزیکی این تحقیق را تشکیل داده اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در قالب شاخص ها ی ژئومورفیکی و با استفاده از ابزار های مذکور نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه به شدت از فعالیت های نئوتکتونیک تاثیر پذیرفته است. با این تفاوت که میزان تاثیرگذاری این حرکات در تمامی زیر حوضه ها یکسان نبوده به طوری که در قسمت های شمالی(زیرحوضه انجیران) تاثیر این فعالیت ها بیشتر است. بدیهی است، ارزیابی واکنش رودخانه به منظور دست یابی به روشی برای تعیین میزان پایداری آبراهه می تواند اطلاعات پایه را برای مطالعات آمایش سرزمین فراهم کند.
بررسی روند تغییرات خط ساحلی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مطالعه موردی : ساحل شهرستان بندر دیر، خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ساحلی به لحاظ فیزیکی و اکولوژیکی تحت تاثیر عامل های طبیعی و انسانی دائماً در حال تغییر هستند. این تغییرات بر روی خط ساحلی و نواحی ساحلی تأثیر گذاشته و در ادامه اثر منفی بر زندگی انسانی، فعالیت های انسانی و ارتباطات دریایی می-گذارد. پایش ناحیه ساحلی، امری مهم در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست آن است؛ جهت پایش ناحیه ساحلی، استخراج خط ساحلی در زمان های مختلف کاری اساسی است. خط ساحل یکی از مهم ترین عارضه های خطی برروی سطح زمین بوده که طبیعت پویا را نشان می دهد. خطوط ساحلی توسط کمیته داده جغرافیایی بین المللی (IGDC) به عنوان یکی از مهم ترین عارضه های جغرافیایی برروی سطح زمین تعریف شده و از نظر جغرافیایی خط تلاقی ناحیه ساحلی و سطح پهنه آبی است. بر این اساس، تهیه نقشه خط ساحلی و تعیین تغییرات جهت ناوبری ایمن، مدیریت منابع، حفاظت محیط زیست، برنامه ریزی و توسعه پایدار ساحلی ضروری است. محدوده مطالعاتی؛ شهرستان دَیّر یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران و در ساحل خلیج فارس قرار دارد. گسل ها، شکستگی های دامنه کوه ها و وجود صدف های دریایی در شیارها، حکایت از پایین رفتن سطح آب دریا، حرکات زمین و مدفون شدن مواد آلی با گل های آهکی در ته دریا است. در پژوهش حاضر از تصاویره ماهواره ای لندست TM، ETM و ETM+ سال های 1987، 2000 و 2006 برای پایش تغییرات خط ساحل شهرستان بندر دیر استفاده شده است. جهت بررسی و تعیین تغییرات مکانی خط ساحل منطقه مورد مطالعه، تغییرات مکانی از روی تصاویر سه سال 1987، 2000 و 2006 در 50 نقطه با فاصله های مساوی 3000 متر اندازه گیری شد. تغییرات مکانی خط ساحلی در این 50 نقطه به گونه-ایست که محدوده مطالعاتی از سال 1987 به سال 2000 شاهد پیشروی آب دریا به سمت خشکی و کاهش محدوده ساحلی در تمام نقاط بوده، در سال 2000 به 2006 نیز، ساحل شهرستان با پیشروی آب و کاهش مساحت خشکی ناحیه ساحلی در بیش تر نقاط مواجه بوده است. کم ترین و بیش ترین مقدار جابجایی خط ساحلی از سال 1987 تا سال 2000 به ترتیب 17 و 2829 متر بوده و این مقادیر طی سال های 2000 تا 2006 به ترتیب به 800 و 2 متر است؛ میانگین این تغییرات در دوره اول بررسی 502 و طی دوره دوم 138 متر به دست آمده است.
مدلسازی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی مناطق کوهستانی شمال غرب ایران، سال های 2010 تا 2012(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش های رعدوبرقی از پدیده های آب وهوایی مهم در منطقة شمال غرب ایران محسوب می شود که از تنوع زمانی و مکانی ویژه ای برخوردار است، چرا که این نوع بارش ها نقش بسیار مهمی در آب و هوای منطقة مورد مطالعه بازی می کند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعدوبرقی مناطق کوهستانی شمال غرب کشور به منظور مدلسازی بارش های مکانی مورد بحث در محدودة فلات کوهستانی شمال غرب کشور است. داده های متنوعی از جمله بارش رادار TRMM و مدل ارتفاعی منطقه استفاده و در محیط نرم افزارهای GIS، IDRISI و ArcGIS تحلیل شد. همچنین، از فناوری GIS به منظور اخذ ویراستاری داده ها، تحلیل، مدلسازی و کارتوگرافی مدل های مکانی استفاده شده است. در نهایت در نرم افزار IDRISI مدلسازی و تهیة مدل رگرسیون داده ها انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بارش رادار TRMM، با مدل ارتفاعی منطقه به میزان 63/0 همبستگی مثبتی نشان داد؛ یعنی، در منطقة مورد مطالعه با افزایش ارتفاع، میزان بارش 63/0 افزایش یافت. همچنین، این بارش ها در بهار و تابستان از شدت زیادی برخوردار است.
بررسی تغییرات سطح آب دریای خزر در اواخر هولوسن بر اساس سن سنجی و مورفولوژی پادگانه ها در محدوده جنوب خلیج گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنوب خلیج گرگان به دلیل دست نخوردگی نهشته ها و رسوبات سطحی آن یکی از بهترین مکان ها برای مطالعه شواهد ژئومورفولوژیک تغییرات سطح اساس دریای خزر در کواترنری پسین است. در این پژوهش برای تعیین تغییرات خط ساحلی دریای خزر در اواخر کواترنری از شواهد ژئومورفولوژی، رسوبی و فسیلی در محدوده خلیج گرگان استفاده شده است. در این راستا برای شناسایی شواهد ژئومورفولوژی و نمونه برداری از رسوبات و فسیل ها، عملیات میدانی صورت گرفت و با سیستم تعیین موقعیت ژئودتیک، موقعیت نقاط نمونه برداری با دقت بالا تعیین گردید. برای تعیین سن، پنچ نمونه فسیل صدف های دوکفه ای برجا به روش کربن 14، به آزمایشگاه شیراکاوا (ژاپن) ارسال و تعیین سن گردید. تحلیل نتایج سن سنجی و بررسی های میدانی، وجود 5 پادگانه دریایی را مشخص نمود که در سطوح ارتفاعی 15/23، 8/21، 30/22، 68/22 و 05/22 متر به ترتیب با سن های 22±461، 22±496، 23±541، 22±594 و 24±2438 سال پیش تشکیل شده اند. مطالعه داده های رسوب شناسی، فسیل-شناسی در دو مقطع نوکنده و گلوگاه 2 در جنوب خزر، بیانگر وجود محیط های مردابی کنار ساحل در کواترنری پسین است. در مقطع گلوگاه 2 در جنوب خزر تا 496 سال قبل محیط لاگونی در منطقه حاکم بوده که نشان دهنده شرایط پیشروی دریا بوده و بعد از آن دریا در شرایط پسروی قرارگرفته که موجب تشکیل پادگانه های دریایی شده است.
شناسایی الگوهای همدید روزهای آلوده به ذرات معلق به روش واکاوی خوشه ای شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
آلودگی در سطح کلان شهرها به شدت کیفیت زندگی شهروندان را تهدید می کند. این پدیده در سال های اخیر به یک معضل اساسی زیست محیطی تبدیل شده است. به منظور مطالعه ویژگی الگوهای همدید روزهای آلوده به ذرات معلق در شهر شیراز با استفادهاز رویکردمحیطیبه گردشی، شرایط حاکم بر این الگوها مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این پژوهش نخست با استفاده از داده های آلاینده ذرات معلق در بازه زمانی 7 ساله (2011-2005) و شاخص استانداردهای آلایندگی روزهای آلوده (100PSI>) استخراج گردید؛ سپس با به کارگیری داده های فشاری سطح زمین و تراز 500 و 850 هکتوپاسکال، رطوبت سطح خاک و دمای تراز 1000 هکتوپاسکال الگوهای فشار در روزهای آلوده به کمک تحلیل خوشه ای مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بیانگر وجود 70 روز آلوده، که بیشترین تعداد روزهای آلوده به ذرات معلق در سال 2005 با 24 روز رخ داده است، بر اساس تحلیل خوشه ای با محاسبه ی فواصل اقلیدسی و پیوند آن به روش وارد در محیط نرم افزار متلب چهار الگو فشاری و برای هرخوشهیکروزبه عنوانروزنمایندهمشخصشد. نتایج تحلیل همدید نشان می دهد که یک سامانهکم فشارحرارتی در تراز دریا و یک سامانه چرخندی در تراز 850 هکتوپاسکال به همراه استقرار واچرخند قوی بر روی ایران در تراز 500 هکتوپاسکال در دوره گرم در روزهای آلوده شکل می گیرد و در مقابل وجود یک سامانه پرفشار در تراز دریا با ریزش هوای سرد به همراهی یک سامانه واچرخندی (پر ارتفاع) در تراز 850 با حاکمیت جو فشارورد در تراز پانصد در دوره سرد عوامل اصلی الگوهای همدید روزهای آلوده به ذرات معلق می باشد.
شناسایی تغییرات حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم قرن اخیر با استفاده از آزمون من- کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تغییرات پارامترهای هواشناسی در طولانی مدت اهمیت بسزایی در مطالعات تغییر اقلیم و آشکارسازی آن دارد. بر مبنای این نگرش اقلیمی، پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی روند تغییرات ماهانه حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم سده گذشته صورت پذیرفته است. بر این اساس از آمار حداکثر رطوبت نسبی 21 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی داخل و خارج استان طی مقطع زمانی 2010-1961 استفاده به عمل آمد. با حصول اطمینان از غیرنرمال بودن داده ها توسط آزمون اندرسون دارلینگ و همچنین همگن بودن داده ها با استفاده از آزمون ران تست، آزمون ناپارامتری من – کندال جهت محاسبه و تحلیل روند برگزیده شد. با توجه به این که در پژوهش حاضر بررسی تغییرات ماهانه به صورت پیکسلی مدنظر می باشد، از این رو داده های ایستگاهی در ماتریسی با ابعاد 600 × 21 چیدمان شده و توسط نرم افزار سرفر با روش کریگینگ به داده های پیکسلی با تفکیک مکانی 5 × 5 کیلومتر تبدیل گردید. سپس ماتریس جدید با ابعاد 600 × 4260 و با حالت T آرایش شده و به نرم افزار مت لب منتقل، و روند هر یک از پیکسل ها توسط آزمون من – کندال در سطح معنا داری 95 درصد محاسبه شد. بر پایه یافته های حاصل از این پژوهش طی دوره آماری مورد مطالعه روندهای کاهشی رطوبت نسبی بر روندهای افزایشی غلبه داشته به طوری که در هر ماه بیش از 8/66 درصد از مساحت استان را به خود اختصاص داده است. همچنین بیشترین میزان کاهش رطوبت نسبی در ماه فوریه و کمترین میزان آن در ماه ژوئن به وقوع پیوسته است.
نگرش علمی - تحلیلی ویژه درراستای استدلال و اثبات وجود کواستا (کُت) در ایران (با تأکید بر وجود کواستا در چاله طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: براساس تعریف و ماهیت، ژئومورفولوژیست ها باید به طور عمده به شکل ناهمواری های پوسته زمین و چگونگی پیدایش و تحول آن ها توجه و گرایش خاصی داشته باشند؛ اما برخی از متخصصان مربوط، در ایران، وجود کواستا را به سن و جنس سازند های قدیمی (مثلاً ژوراسیک) نسبت می دهند و به همین دلیل بر این باور هستند که در ایران اصلاً کواستا وجود ندارد. بعضی از متخصصان ژئومورفولوژی تحقیق و بیان کرده اند که در ایران کواستا وجود دارد؛ مثلاً سبحانی (1358) کواستا را در حاشیة جادة نطنز – کاشان مطالعه کرد. موسوی حرمی و آدابی نیز در (1377) وجود کواستاهای بوتونیری در جنوب شرق رشته کوه کپه-داغ را بررسی کردند. همچنین، تئودور ابرلندر (1965) درمورد کواستاهای موجود در رشته کوه زاگرس مطالعه کرد. نگارندة مقالة حاضر نیز از سال 1370 تاکنون وجود کواستاها را در شرق چالة طبس مطالعه و بررسی کرده است. کواستا اصطلاح و واژه ای اسپانیایی است که به معنای شیب، سربالایی و غیره است. درواقع، یک ناهمواری تک شیبی نامتقارن است که از لایه های متناوب سخت و سست تشکیل شده است و در سطح فوقانی آن یک لایة سخت با شیب ملایم (بین 1 تا 15 درجه) وجود دارد که چهرة اصلی شیب کواستا را در بردارد.
روش: در ژئومورفولوژی، از دو روش تحقیق تاریخی و تجربی استفاده می شود. در این مقاله، علاوه بر این دو روش، به ویژه روش تجربی (براساس بررسی ها و مطالعات میدانی)، با تکیه بر مبانی نظری ژئومورفولوژی، تعریف و مشخصات کواستا مطالعه و بررسی شد.
یافته ها/ نتایج: با توجه به مبانی نظری و روش های تحقیق که ذکر شد، براساس ویژگی های ساختمانی (تکتونیکی) و اقلیمی(فرسایشی) در ایران، کواستا هایی به وجود آمده اند و تغییر و تحول یافته اند؛ به ویژه در شرق چاله طبس.
نتیجه گیری: با توجه به پیشینه های پژوهش، روش تحقیق، مبانی نظری و یافته های تحقیق، در نتیجه، وجود کواستا در ایران تأیید و به اثبات شد؛ به این ترتیب، پیشنهاد می شود که همکاران و متخصصان ژئومورفولوژی در دانشگاه های ایران، وجود کواستا در ایران را بپذیرند و به دانشجویان خود معرفی کنند. همچنین، مسئولین دولتی، برنامه ریزان و طراحان محیطی نیز با استفاده خوب از این اطلاعات برای مقابله با فرسایش، اجرای پروژه های عمرانی و ژئومورفوتوریسم اقدام کنند.
بررسی تطبیقی ویژگی های کمّی گنبدهای نمکی طاقدیسی و ناودیسی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبدهای نمکی از جمله لندفرم هایی هستند که علیرغم اهمیت آن ها، کمتر از ناحیه ژئومورفولوگ ها بررسی شدند.از مجموع گنبدهای نمکی ایران، تعداد قابل ملاحظه ای در شمال غرب واقع است.در مقاله حاضرسعی شده ویژگی های کمیگنبدهای نمکی شمال-غرب ایران مورد بررسی قرار گیرد به همین منظور، با توجه به موقعیت گنبدهای نمکی نسبت بهساختارهای تکتونیکی، گنبدهای نمکی بهدو گروه گنبدهای داخل ناودیس ها و داخل طاقدیس ها تقسیم شده اند. جمع آوری داده هااز طریق بررسی های میدانی، نقشه-های زمین شناسی،تصاویرماهواره ای(اسپات،2012) وعکس های هوایی (1:55000و1:20000) صورت گرفته است. از مجموع 47 گنبد نمکی شناسایی شده در شمال غرب، 29 مورد در داخل و یا حاشیه ساختارهای ناودیسی و 18 گنبد نمکی در داخل ساختارهای طاقدیسی قرار دارند. در این تحقیق، ضمن مقایسه پارامترهای مورفومتری ( ضریب کشیدگی، ضریب افراشتگی، ارتفاع نسبی، مساحت، محیط، دایره-واری و فاصله گنبدها از گسل ها) دو گروه با یکدیگر، تأثیرپذیری این پارامترها از گسل تبریز و نزدیکترین گسل نیز بررسی شده است. نتیجه بررسی پارامترهای مورفومتری گنبدها نشان می دهند که در کل گنبدهای نمکی داخل ناودیس ها نسبت به گنبدهای نمکی داخل طاقدیس دارای مساحت، ارتفاع و دایره واری کمتر است، اما دارای ضریب کشیدگی و ضریب برافراشتگی بیشتری می باشند. گنبدهای داخل ناودیس ها یا روی گسل ها یا در فاصله کمی از گسل ها و اکثراً در جبهه کوهستان ها قرار دارند، در حالی که گنبدهای داخل طاقدیس ها در فاصله بیشتری نسبت به گسل ها قرار دارند. بنابراین پارامترهای مورفومتری گنبدهای داخل ناودیس ها نسبت به گنبدهای داخل طاقدیس، بیشتر تحت تأثیر گسل ها هستند.
برآورد و تحلیلی از شرایط زمانی- مکانی آسایش اقلیمی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از آسایش اقلیمی، نقش مهمی در زندگی انسان و فعالیت های او بازی می کند. در حقیقت بسیاری از فعالیت های انسانی در ارتباط مستقیم با آسایش اقلیمی هر مکان است. این پژوهش با هدف شناخت وضعیت آسایش اقلیمی استان کردستان انجام شده است. در این مطالعه وضعیت آسایش اقلیمی استان کردستان با استفاده از داده های روزانه متغیرهای اقلیمی و شاخص های دمای موثر استاندارد و دمای معادل فیزیولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده که براساس شاخص دمای موثر استاندارد، در ایستگاه های مریوان، سنندج، بانه، بیجار، قروه، سقز و زرینه به ترتیب بالاترین مقدار آسایش اقلیمی حاکم بوده است. بر اساس شاخص دمای معادل فیزیولوژیک نیز در ایستگاه های مریوان، قروه، بانه، سنندج، بیجار، زرینه و سقز بالاترین مقدار آسایش اقلیمی وجود داشته است. از دیگر نتایج تحقیق می توان به فراوانی بالای شرایط آسایش اقلیمی ایستگاه زرینه در فصل تابستان اشاره نمود. در حالی که اغلب ایستگاه های مورد مطالعه بیشترین آسایش اقلیمی آنها در آبان، مهر و اردیبهشت ماه است؛ ایستگاه زرینه در فصل تابستان بالاترین میزان آسایش اقلیمی را استان کردستان به خود اختصاص داده است. این مطالعه نشان داد که توزیع زمانی و مکانی روزهای توأم با آسایش اقلیمی استان کردستان متفاوت می باشد.
بررسی رابطه سامانه های همدید مؤثر در بارش های سنگین پهنه کم بارش شمالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بارش های سنگین پهنه کم بارش شمالی ایران با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل این گونه بارش ها در این پهنه از پایگاه داده بارش اسفزاری استفاده شده است. ابتدا پایگاه داده ای از بارش روزانه از 1/1/1340 تا 10/11/1383 (شامل15992روز) تهیه شد. به کمک داده های بارش روزانه 1437 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی نقشه های همبارش پهنه به روش کریگینگ روی یاخته های 18×18 کیلومتر محاسبه و یک ماتریس 362×15992 حاصل شد. 100 روز از سنگین ترین بارش های پهنه از پایگاه داده بارش روزانه جهت مطالعه انتخاب شد. انجام یک تحلیل خوشه ای بر روی فواصل اقلیدیسی این ماتریس به روش ادغام وارد نشان داد که چهار الگوی اصلی فشار سطح دریا در پهنه فعال هستند. بدین ترتیب 100 مورد از رخدادهای بارش سنگین پهنه کم بارش شمالی ایران از لحاظ فشار سطح دریا، فراوانی تابع رودباد، همگرایی شار رطوبت و فراوانی تابع جبهه زایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آرایش جغرافیائی این الگوها آشکار می سازد که واچرخند سیبری، واچرخند سیاه، فرود دریای سرخ و فرود خلیج فارس مسبب اصلی این گونه بارش ها بوده اند.
بررسی ارتباط بین پارامترهای مهم ابر و بارش روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پارامترهای آب و هوایی به علت نقشی که در مباحث تغییر اقلیم و بهبود کارایی مدل های اقلیمی و پیش بینی بارش دارند از اهمیت ویژه ای در دنیا برخوردارند. در این میان مطالعه ابرها به علت اینکه حد واسط بین سامانه های همدیدی و شرایط اقلیمی سطح زمین هستند از اهمیت ویژه ای برخوردارند و هرگونه تغییر در پارامترهای آنها می تواند سرآغاز زنجیره ای از واکنش ها در دیگر عناصر آب و هوایی گردد. به دلیل این اهمیت در این پژوهش ارتباط چهار پارامتر مهم ابر یعنی دمای قله ابر ، فشار قله ابر ، عمق نوری ابر و مقدار ذرات آب و یخ ابر در محدوده کشور ایران با بارش روزانه مورد مطالعه قرار گرفت. برای این هدف از اطلاعات ایستگاه های همدید و سنجنده مودیس برای کل دوره موجود آن (2000 تا 2011) استفاده شد و با استفاده از مدل های رگرسیون خطی، غیر خطی و همچنین مدل رگرسیون چند متغیره ارتباط بین این پارامترهای با بارش بررسی گردید. در ابتدا با همپوشانی چند لایه اطلاعاتی بارش و ابر در محیط ArcGIS کشور به 4 پهنه مشترک بارش و ابر تقسیم گردید و این پهنه ها مبنای بررسی ارتباط بین بارش و پارامترهای ابر قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دمای قله ابر بین 20 تا 39 درصد از تغییرات بارش در پهنه ها را تبیین و یا به عبارت دیگر توضیح می دهند، این مقدار برای فشار قله ابر 20 تا 37 درصد، مقدار ذرات آب و یخ ابر 21 تا 31 درصد و عمق نوری ابر 19 تا 31 درصد بدست آمد. با اعمال مدل رگرسیون چند متغیره، نتایج نشان داد که در پهنه 3 این چهار پارامتر ابر می توانند حدود 50 درصد تغییرات بارش را پیش بینی کنند. این مقدار در پهنه 2 حدود 40 درصد و برای دو پهنه دیگر حدود 30 درصد بدست آمد. جهت حذف هم خطی شدید و همچنین رسیدن به متغیرهای اصلی، از روش رگرسیون گام به گام نیز استفاده شد که نتایج آن نشان داد در پهنه های 1 و 4 پارامتر مقدار آب و یخ ابر، در پهنه 3 دما قله و عمق نوری ابر و در پهنه 2 فشار قله و مقدار آب و یخ ابر موثرترین پارامترهای مدل ها می باشند.
بررسی نو زمین ساختی منطقه ی کاکلی- راز واقع در خراسان شمالی با استفاده از شاخص های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ی مورد مطالعه در کپه داغ مرکزی، شمال بجنورد و شیروان، بین روستاهای کاکلی- راز قرار دارد. هدف از این پژوهش تفکیک مناطق فعال از مناطق با فعالیت کمتر می باشد. در این پژوهش برای ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی شاخص های طول- شیب رودخانه(SL) ، نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره(Vf) ، فاکتور عدم تقارن توپوگرافی (T)و انتگرال هیپسومتریک (Hi) محاسبه گردید. گسل ها و شکستگی های منطقه با استفاده از باندVNIR تصویر ASTER استخراج گردید و شاخص-های مورفومتریک با استفاده از GIS و Global mapper محاسبه شد. بیشترین مقدار شاخص SL مربوط به پهنه های شمالی می باشد، افزایش شاخص SL در پهنه های شمالی مربوط به گسل ها و شکستگی هایی است که مسیر آبراهه ی اصلی را قطع می-کند، محاسبه ی شاخص Vf نشان می دهد که بیشترین نرخ بالاآمدگی مربوط به پهنه های شمالی می باشد، وجود دره های V شکل در آن منطقه نیز گویای این مطلب می باشد. محاسبه ی شاخص T در این پژوهش نشان می دهد که رودخانه های موازی با روند چین ها کج شدگی به سمت جنوب را نشان می دهند. بیشترین مقدار شاخص انتگرال هیپسومتریک مربوط به حوضه ی شمالی (شیرین رود) می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مقدار فعالیت تکتونیکی مربوط به قسمت شمالی منطقه ی مورد مطالعه می باشد، و قسمت شمالی کپه داغ مرکزی فعال تر از قسمت جنوبی آن می باشد.
امکان سنجی منابع آب زیرزمینی استان آذربایجان غربی برای پرورش ماهی قزل آلا با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش میزان بهره برداری از منابع شیلاتی و افزایش تقاضای جهانی برای غذا، ضرورت نگاهی نو به طبیعت و توان بالقوه بخش آبزی پروری را بوجود آورده است و این سؤال مطرح می شود که آبزی پروری تا چه اندازه می تواند باعث افزایش تولید پروتئین و امنیت غذایی بشر در دراز مدت شود. مطالعه حاضر تلاش برای تأمین بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد توان بالقوه آبزی پروری و تخمین توان اکولوژیک و اقتصادی- اجتماعی استان آذربایجان غربی شهرستان سردشت برای پرورش ماهیان سردآبی و عمدتاً قزل آلای رنگین کمان پرورشی می باشد. مطالعه حاضر با هدف مکا نیابی و اولویت بندی منابع آب زیرزمینی شهرستان سردشت واقع در استان آذربایجا ن غربی برای احداث استخرهای پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفته است. بدین منظور پس از بررسی منابع و مطالعات انجام شده پیشین در این زمینه، معیارهای مؤثر در مکا نیابی استخرهای پرورش ماهی قزل آلا بدین صورت دسته بندی شدند: ( 1)اکولوژیک - آب (دبی آب، نوع منبع آب، دمای آب، PH ) شکل زمین (شیب، ارتفاع)، کاربری اراضی، دوری از مناطق حادثه خیز (دوری از مناطق سیل خیز، دوری از مناطق زلزله خیز)؛ ( 2) اقتصادی - نزدیکی به بازار، سودآوری، و دسترسی به نیروی کار، ( 3) اجتماعی - اشتغال زایی، نوع مالکیت بهره برداری، تراکم جمعیت؛ و ( 4) زیرساختی - نزدیکی به جاده،نزدیکی به برق، یا نزدیکی به تلفن ثابت و مانند اینها. در نهایت با استفاده از داده های گردآوری شده و تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده مشخص ساخت که از کل 208 منبع آب مورد
بهر ه برداری ( 51 چشمه و 157 حلقه چاه)، 141 منبع آب دارای توان پرورش ماهی قز ل آلا هستند.
میانگین الگوهای گردشی توأم با بارش های سنگین در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش سنگین برای هر روز به بارشی است که فراتر از بارش های معمول در یک محل و برای همان روز باشد. برای این مقدار بارش ها دو آستانه ی مطلق و نسبی معرفی شده است. در تحقیق حاضر، بارش سنگین با استفاده از نمایه ی نسبی و بر اساس فراسنج صدک ها تعریف شده است. میانگین الگوهای گردشی تراز دریا و تراز 500 هکتوپاسکال توأم با بارش های مذکور بررسی شد. بدین ترتیب، دو گروه داده: یکی، زمینی و دیگری، جوی برای تحقیق حاضر استفاده شده است. داده های زمینی شامل: اندازه گیری بارش در ایستگاه های همدید، اقلیم شناسی و باران سنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاه های باران سنجی وزارت نیرو برای دوره ی آماری 1967-2007 است. روش کریجینگ روش بهینه ی میان یابی و نیز اندازه ی شبکه ی میان یابی، برای تهیه ی نقشه 14975 مورد استفاده شد. اندازه شبکه میان یابی با ابعاد حدود 3333 کیلومتر (تقریباً 116 یاخته) اختیار شد. بنابراین، داده های شبکه ای بارش شمال غرب به ابعاد 116 14975 با آرایش گاه جای1 مرتب شد. داده های جوی شامل فشار تراز دریا و ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال از پایگاه داده های جوی مرکز پیش یابی اقلیم NCEP/NCARوابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده برداشت شد. گستره های 10-20 الی 60-70 درصد تحت پوشش بارش سنگین بررسی شد. نقشه ی میانگین و گرانیگاه بارش برای تمامی این حالات برآورد گردید. بررسی این وضعیت ها گواهی بر تصادفی بودن توزیع مکانی بارش های سنگین است. متوسط الگوهای فشار تراز دریا حضور پرفشار سیبری با زبانه ی شرقی غربی و نیز ناهنجاری مثبت را در محدوده ی ظهور آن نشان می دهد. کشیدگی زبانه ی پرفشار سیبری به سمت اروپا، موجب ظهور ناهنجاری کمابیش قوی و مثبت در این ناحیه شده است. ظهور یک کم فشار در ناحیه دریای سرخ و کشیدگی زبانه آن به مدیترانه شرقی، شامات و شمال عربستان و نیز امتداد آن تا شمال غربی و بعضاً سرتاسر غرب ایران ضمن این که موجب تکوین یک ناحیه با ناهنجاری منفی فشار شده است، در مجاورت پرفشار و ناهنجاری مثبت اروپایی موجب شکل گیری شیو شدید فشار شده است. در تراز 500 هکتوپاسکال، شمال غرب ایران در جلو محور فرود (ناوه) حاکم بر روی مدیترانه ی شرقی قرار دارد. با افزایش پهنه ی زیر پوشش بارش سنگین، عمق فرود افزایش یافته و محور آن از حالت نسبتاً عمود به سمت حالت افقی و اریب میل می کند. حضور این ناوه موجب شکل گیری ناهنجاری منفی در ناحیه تحت تأثیر بوده است. در تمامی حالات، بلافاصله در غرب و شرق ناوه مورد بحث یک پشته قرار گرفته است. حضور پشته ی غربی ضمن ریزش هوای سرد به داخل ناوه، شرایط برخورد هوای سرد شمال اروپا و هوای گرم ترِ مدیترانه شرقی و شکل گیری جبهه ها را میسر ساخته است. با جابه جایی شرق سوی پشته ی شرقی، پهنه ی زیر پوششِ بارشِ سنگین، زیاد می شود.
ژئوسیستم های نامتعادل: تحلیل قوانین لیاپانوف در شکل گیری الگوها (نوآوری در حوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که صحبت از تعادل در ژئومورفولوژی می شود، بی شک قبل از هر چیز، چرخه فرسایشی دیویس در ذهن نقش می بندد. در برابر نگاه ایستایی به تحولات لندفرم ها، تفکر تعادل پویا یا تعادل دینامیکی که ریشه در پژوهش های جیلبرت دارد، قرار گرفته است. سوال اصلی اینجاست که آیا همه سیستم های باز نظیر ژئوسیستم ها در هر مکان و زمان، حالت تعادل را جستجو می کنند؟ فارغ از اینکه به تفکر دیویس و اصل ایستایی تحولات اعتقاد داشته باشیم یا به تعادل پویا در نگاه جیلبرت باور ذهنی خود را پرورش داده باشیم، پاسخ به این سوال را باید در قوانین ترمودینامیک غیرخطی کنکاش کرد. در اینجا دیگر قوانین مکانیک نیوتنی که براحتی کلید نظریه دیویس است قادر نخواهد بود تا بر شکل گیری و فروپاشی الگوها، تغییرات لحظه ای ژئوسیستم ها، پاسخ ها و اشکال کاتاستروفی و وجود الگوهای فراکتالی پاسخ دهد. تئوری پایداری لیاپانوف درک دقیقی از بازخوردهای مثبت و منفی ژئوسیستم ها ارائه می دهد. لیاپانوف نشان داد که واگرایی در زمان، پیدایش الگوهای آشوب را به همراه دارد. دینامیک الگوهای مکانی شکل گرفته در ژئوسیستم ها، علاوه بر وجود شرایط نامتعادل، بیانگر وقوع نقاط تعادلی جدید در طی زمان است. اگر بر پایه اصل انتروپی پذیرفته ایم که همه سیستم های باز تعادل خود را در حداکثر انتروپی کنکاش می کنند، می بایست متصور شد که زمین به عنوان یک ژئوسیستم ماکرو و سایر ژئوسیستم ها و اکوسیستم های موجود در آن هنوز به نقطه محتوم ماکزیمم انتروپی دست نیافته اند. لذا دینامیکی از تحولات و تغییرات چشم انداز را در ژئوسیستم های زمین و تمامی سیستم های باز موجود در آن شاهد هستیم. این دینامیک با بروز الگوهای دوره ای، آشوب و اشکال فراکتالی در ژئوسیستم ها همراه است. در این مقاله سعی شده است تا قوانین پایداری حاکم در شرایط ناتعادلی در ژئوسیستم ها بر پایه نظریه لیاپانوف و ترمودینامیک غیرخطی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می-دهد که خودتنظیمی حاصل از اتلاف انرژی در سیستم، الگوهای مکانی و رفتارهای آشوب گونه را در محدوده ناتعادلی رقم می زند که دینامیک این رفتارها، می تواند به مثابه کلیدی در پیش بینی پاسخ های ژئوسیستم به اغتشاشات محیطی ملاک عمل قرار گیرد.