مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
روش های آماری
حوزه های تخصصی:
استان ساحلی هرمزگان با تداوم دوره ی گرمای زیاد و تابستان های شرجی، بارش کم و تنوعی از مناطقی با ویژگی های توپوگرافی متنوع، از شرایط اقلیمی ویژه ای برخوردار است. این استان همچون دیگر مناطق کشورمان تحت تاثیر تغییرات اقلیمی حاصل از گرمایش جهانی می باشد و علاوه بر افزایش دما و نوسانات شدید بارش شاهد افزایش بالا رفتن سطح آب دریا، فرسایش کناره های ساحلی و شور شدن آب های منطقه می باشد. از این رو بررسی پارامترهای اقلیمی و تغییرات مقادیر حدی آن می تواند در برنامه ریزی های آتی به منظور سازگاری و مقابله با آن مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه با استفاده از داده های ایستگاه های سینوپتیک منطقه میانگین های فصلی و سالانه دما و بارش به همراه مقادیر حدی آن ها مورد بحث قرار گرفته است. به منظور بررسی همگنی داده ها از روش رگرسیون چندمرحله ای و در تعیین نمایه های حدی از روش های مختلف آماری، چندک های تجربی، نمایه های درصدی و تعیین نقاط بحرانی دوره ی پایه استفاده شده است. نتایج کلی حاصل از این بررسی تشدید گرمایش و کاهش بارش در این استان به همراه افزایش نوسانات شدید بارش و مقادیر حدی دما بوده است که لزوم توجه برنامه ریزان استان را به این مهم می طلبد.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش در حوضه های کوهستانی نیمه خشک، با استفاده از روش های آماری و مدل وزنی شاهد (مطالعه موردی: حوضه زهکشی سعیدآباد چای – شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی و ترسیم نقشه حساسیت زمین لغزش در یکی از حوضه های کوهستانی مناطق نیمه خشک شمال غرب کشور؛ یعنی حوضه زهکشی سعیدآباد چای در دامنه شمالی توده آتشفشانی سهند است. برای این منظور، از روش آماری دو متغیره (BSA)، مدل وزنی شاهد (WEO)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارArc/View استفاده شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که در کل، از بین عوامل علتی مورد نظر، عامل شیب با 965/3 =fW∑ ، کاربری اراضی 759/0 =fW∑ ، فاصله از جاده 498/1 =fW∑ ، سنگ شناسی 424/0 =fW∑ ، بارش388/0 =fW∑ و فاصله از روستا 161/0 =fW∑ با وقوع زمین لغزش ها همبستگی مثبت دارند و عوامل فاصله از گسل و فاصله از آبراهه به ترتیب با وزن های 006/0-=fW∑ و 325/0-=fW∑ دارای رابطه معکوس با ناپایداری دامنه های حوضه مورد مطالعه هستند. براساس مدل وزنی شاهد، 116/43 درصد مساحت حوضه زهکشی سعیدآباد چای از نظر حساسیت به زمین لغزش در پهنه های متوسط تا بسیار زیاد قرار دارد. شاخص (Li) مناسب بودن مدل برازش داده را نشان می دهد. برمبنای این شاخص، در حدود 92 درصد زمین لغزش ها در محدوده های با حساسیت متوسط تا خیلی زیاد اتفاق افتاده اند.
تعیین مدل مناسب برای برآورد رسوبدهی با استفاده از روش های آماری مطالعه موردی؛ حوزه آبخیز بابلرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، 10 مدل PSIAC، MPSIAC، EPM، Fournier، Douglas، Musgrave، Stehlik، Kirkby، Geomorphology و Hydrophysical با هدف تعیین مناسبترین مدل برای برآورد فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز بابلرود مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی مدلهای مورد استفاده و تعیین مدل مناسب، از دادههای مشاهدهای و اندازهگیری شده رسوب (آمار 43 ساله ایستگاه قران تالار) استفاده گردید. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق جهت ارزیابی نتایج، شامل آزمون t جفتی، ضریب همبستگی (R)، اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEمیباشد. نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95%، اختلاف معنیداری بین دادههای مشاهدهای و نتایج مدل MPSIAC وجود نداشته و همچنین مدل مذکور با مقادیر اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب93/7، 013/0، 35/7 و 63/8، باضریب همبستگی 86/0 مناسبترین مدل برای برآورد رسوبدهی در حوزه آبخیز بابلرود شناخته شد. پس از مدل MPSIAC، مدل Geomorphologyبا مقادیر اختلاف نسبی، ضریب همبستگی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب98/10، 78/0، 02/0، 34/12 و 95/11 و نیز عدم اختلاف معنیدار در سطح اطمینان 95%، مدلی مناسب تشخیص داده شد.
کاربرد مدل زنجیره مارکوف و توزیع نرمال در تعیین احتمال وقوع دوره های خشکی و ترسالی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً هرگونه افزایش یا کاهش بارندگی در یک منطقه( نیمه خشک مانند مشهد) نسبت به شرایط طبیعی آن موجب خشکسالی یا حتی بروز سیلاب می شود و پیامد های اقتصادی و اجتماعی در پی خواهند داشت. بنابراین آگاهی از توزیع احتمال بارندگی ها، زمینة مناسبی را برای برنامه ریزی منابع آب و کنترل سیلاب و مدیریت خشکسالی فراهم می آورد. این آگاهی ها یا از طریق روش های دینامیکی و سینوپتیکی از مدل ها و روش های آماری میسر است. در این مقاله با استفاده از مدل مارکوف و توزیع نرمال، آمار بارندگی ایستگاه سینوپتیک مشهد طی دوره 30 ساله مورد تحلیل آماری قرار گرفته است، تا بتوان پیش بینی دوره های خشکی و ترسالی را تعیین نمود. همچنین با استفاده از روش توزیع نرمال، داده های بارشی مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج آن ها با میانگین بارندگی دوره مقایسه شد. نتایج کاربست این مدل آماری، آشکار نمود که احتمال خشکسالی ها و یا فصول خشک در مشهد رو به افزایش است و به عبارتی شدت و مدت خشکسالی ها در حال بیشتر شدن می باشد. اگرچه ممکن است مقدار بارش کلّ دورة آماری تغییرات کمتری داشته، ولی تعداد روزهای بارشی به شدت در حال کاهش است و از 75 روز در سال به 47 روز کاهش یافته است. از طرف دیگر احتمال خشکی در فصول مرطوب افزایش خواهد یافت، به طوری که احتمال خشکسالی در فصل بهار 2/40 درصد و ترسالی آن 4/23 درصد خواهد بود. به این ترتیب احتمال وضعیت های خشکسالی به طور سالانه نیز به تدریج افزایش می یابد. آزمون k2 حکم بر برتری زنجیره مارکوف نسبت به توزیع نرمال در منطقه دارد. انتظار می رود که مدت و شدت خشکی ها در منطقه بیشتر خواهد شد و برنامه ریزان سرزمین و آمایشی باید با چنین شرایط اقلیمی به برنامه ها بپردازند.
واکاوی تغییرات زمانی و مکانی دماهای حداکثر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دماهای حداکثر، طیف وسیعی از فعالیت ها را به خصوص در دوره گرم سال و ساعات بعدازظهر روز تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله تغییرات زمانی و مکانی دماهای میانگین حداکثر و بالاترین دماها را در ایران با روش های آماری در یک دوره 45ساله بررسی می نماید. پهنه بندی های دمایی با استفاده از قابلیت-های شبکه ای GIS انجام و با آزمون های مختلف آماری بررسی شد. همچنین رابطه دماهای حداکثر با عوامل محلی، و روندهای دمایی با استفاده از معادله های رگرسیونی تحلیل گردید. نتایج مطالعه، شش پهنه متفاوت دمای حداکثر را در کشور مشخص نمود. بررسی نقشه ها و مقایسه ضرایب β استاندارد مدل های رگرسیون چندگانه، نقش بارز عرض جغرافیایی و سپس ارتفاع را در کنترل دماهای حداکثر به خصوص در دوره سرد سال، با کمترین میزان تغییرپذیری دمایی در سواحل جنوب، تأیید می نماید. نتیجه آزمون Shapiro-Wilk حکایت از نرمال بودن دماها و آزمون Levene غالباً حکایت از برابری واریانس های دمایی بین پهنه ها داشت. همچنین آزمون های Games-Howell و Gabriel ثابت نمود که میانگین های دمای حداکثر پهنه ها در تمام مقیاس های زمانی به صورت دوبه دو با یکدیگر اختلاف معنی دار دارند که این امر نشان از درستی پهنه بندی ها دارد. میانگین دمای بعدازظهرها در سطح کشور برمبنای لایه شبکه ای، 3/25 درجه سلسیوس محاسبه شد که نسبت به 45 سال گذشته 62/0 درجه سلسیوس افزایش یافته است.
بررسی همبستگی مورفومتری ترک های حاصل از فرونشست با تغییرپذیری ادافیک در دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، پدیده فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک، در بخش وسیعی از دشت های ایران در حال وقوع است. این پدیده با بروز ترک ها و شکاف هایی در روی زمین و آسیب زدن به سازه های سطح زمین شناخته می شود. هدف این مقاله بررسی ارتباط آماری بین تغییرپذیری ادافیک با تغییرات مورفولوژی ترک های حاصل از فرونشست زمین در دشت نیشابور می باشد. در ابتدا چهار منطقه در سطح دشت نیشابور شامل روستاهای بازوبند، کاریزک، بشرو و کلاته قنبر که شکاف های مرتبط با فرونشست در آن ها به لحاظ ویژگی های مورفومتری مانند عرض، طول و ژرفا برجسته و متفاوت هستند، شناسایی و انتخاب شد. در طول شکاف این مناطق نمونه برداری خاک به صورت سیستماتیک در دو حالت سطحی (30-0 سانتیمتر) و عمقی (100-30 سانتیمتر) صورت گرفت و اندازه گیری شاخص های مورفولوژی شامل عرض، طول و عمق شکاف انجام شد. به منظور بررسی ویژگی های فیزیکی – شیمیایی خاک، پنج مشخصه بافت، دانه بندی، درصد رطوبت، pH و هدایت الکتریکی نمونه ها تعیین شد. سپس با بهره گیری از آزمون های آماری ناپارامتریک، ارتباط بین ویژگی های فیزیکی- شیمیایی خاک با شاخص های مورفولوژی شکاف ها بررسی و تحلیل شد. ضریب همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه بین شاخص طول شکاف و درصد رطوبت در سطح اطمینان 95 درصد، با ضریب همبستگی 677/0 معنی دار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی بین شاخص عمق شکاف با درصد رطوبت، درصد شن و درصد رس در سطح عدم اطمینان 5 درصد معنی دار می باشد. نتایج همبستگی آماری تأیید کرد که رطوبت خاک عاملی جهت گسترش ابعاد شکاف (عمق و طول) است. همچنین افزایش مقادیر هدایت الکتریکی نیز باعث افزایش ابعاد شکاف (عمق) در منطقه مطالعاتی شده است.
تحلیل محتوای تکنیک ها و روش های استفاده شده در مجلات علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۰۹-۱۹۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: علوم شناختی حوزه ای بین رشته ای است که روش شناسی آن، کمتر در قالب کتاب یا مقالات مستقل تدوین شده است و مشکلات عدیده ای در حوزه روش شناسی آن وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف مطالعه محتوای روش شناختی و تحلیل های آماری مقالات مربوط به علوم شناختی انجام شد. روش: مقالات با روش تحلیل محتوا بررسی شدند. جامعه مورد پژوهش کلیه مقالات مربوط به حوزه علوم شناختی است که در وب سایت رتبه بندی مجلات علمی در سال 2016 نمایه شده اند و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. به منظور طبقه بندی تکنیک ها و روش های اتخاذ شده از تحلیل محتوا، ماتریس مربعی مربوط به این تکنیک ها در اختیار 7 نفر از خبرگان حوزه روش شناسی علوم شناختی، قرار داده شد و از آن ها خواسته شد تا نظرات خود را در مورد شباهت هر کدام از این تکنیک ها و روش ها، در یک مقیاس 100 نمره ای وارد کنند. میانگین نمره بدست آمده از این ماتریس ها به عنوان ماتریس مشابهت و با هدف کشف خوشه ها وارد نرم افزار R شد، برای دیداری کردن رابطه بین تکنیک های مختلف از الگوریتم فراچترمن - رینگولد استفاده شد. یافته ها: تحلیل محتوای مقالات و درج کلیدواژه های مربوط، در برگه کدبندی به فهرستی از روش های آماری منجر شد. گراف حاصل از شبکه ارتباط بین تکنیک ها و روش های آماری با فواصل معنی دار (0/001p≤) ترسیم گردید. نتیجه گیری: تکنیک های مجاور در گراف حاصل مورد بررسی محتوایی دقیق قرار گرفت و در نهایت روش های استفاده شده به منظور تحلیل داده های شناختی در 17 خوشه معرفی شدند، هدف اصلی از تکنیک های به کار گرفته شده در هر خوشه تعیین و پژوهش در خصوص نحوه انتخاب این تکنیک ها پیشنهاد گردید.
ارزیابی عوامل مؤثر جهت مدیریت بحران در سوانح مربوط به حمل ونقل دریایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات علوم مدیریت دریایی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
141 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک پروژه های مربوط به حمل و نقل دریایی است که هر سازمانی در طول حیات خود بارها بعلت شکل گیری بحران های گوناگون مجبور به فراگیری فنون و مهارتهای آن می باشد بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر مدیریت بحران در سوانح مربوط به حمل ونقل دریایی ایران انجام شد. روش: این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری متشکل از تعداد 80 فروند شناور در مناطق بندرعباس، چابهار، بوشهر، بندر امام خمینی و 10 شرکت از شرکت های فعال در حوزه حمل ونقل دریایی است. تعداد 80 نفر جهت پاسخ دهی به پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آمار استنباطی و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است که پایایی آن بر مبنای آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، و روایی آن بر اساس روایی همگرا و صوری مورد تایید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها توسط آزمونt و رگرسیون چند متغییره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده های آماری حاکی از آن است که یافته ها نشان داد که بیش از 80% پاسخ دهندگان در جامعه آماری تأثیر مؤلفه نرم افزاری، سخت افزاری، محیطی، عنصر انسانی و زیست افزاری بر بروز سوانح دریایی را تائید نموده اند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل نرم افزاری، سخت افزاری، زیست افزاری و محیطی قابلیت پیش بینی میزان مدیریت بحران در سوانح مربوط به حمل ونقل دریایی را دارند.
بررسی توزیع فضایی– مکانی کاربری فضای سبز در منطقه یک شهر تهران با تأکید بر پایداری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی توزیع فضایی- مکانی، فضای سبز در منطقه یک تهران با رویکرد پایداری زیست محیطی است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. از طریق مطالعات کتابخانه ای و سازمان های مربوطه اطلاعات اولیه به دست آمده و با بهره گیری از محیط GIS، روش های ریاضی و آماری مانند: تکنیک ویلیامسون، ضریب آنتروپی، روش سنجش سطح تمرکز، منحنی لورنز، ضریب مکانی و ضریب توزیع میزان تمرکز و تعادل فضایی کاربری فضای سبز منطقه بررسی و برای ارزیابی زیست محیطی از مدل SWOT بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به جمعیت 439467 نفری منطقه، سرانه فضای سبز آن 91/3 متر مربع است و توزیع آن در نواحی 10 گانه نامتعادل است. ناحیه 6 و 10 با بالاترین میزان شاخص نابرابری و آنتروپی، با سرانه 88/20 و 8/9 متر مربع و داشتن 38 و 37 پارک و بوستان در بهترین شرایط و ناحیه 1 و 8 با پایین ترین میزان شاخص نابرابری و آنتروپی، با سرانه 5/1 و 12/2 و داشتن 7 و 9 پارک و بوستان در بدترین شرایط قرار دارند و بر اساس روش های آماری استفاده شده فضای سبز منطقه از توزیع فضایی نامتعادلی برخوردار است. در دهه های 60 و 70 تمایل به ساخت و ساز در نواحی شمالی بیشتر بوده است و حدود 45 درصد از باغات منطقه در فاصله این سال ها نابود شده است و بیشترین تخریب در ناحیه 2 اتفاق افتاده است. نتایج حاصل از SWOT نشان می دهد، امتیاز منطقه در ارزیابی عوامل داخلی برابر 3/2 و در ماتریس عوامل خارجی 1/2 است که نشانگر شرایط نامطلوب در توسعه منطقه یک و از بین رفتن پتانسیل های زیست محیطی دارد. به این معنی که نقاط ضعف و تهدیدهای موجود بیشتر از نقاط قوت و فرصت ها است و ادامه این روند باعث از بین رفتن شرایط زیست محیطی منطقه خواهد شد.
وضعیت شناسی روش های آماری در مقالات علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: روش های آماری نقش مهمی را در به دست آوردن نتایح و تحلیل پژوهش ایفاء می کند. پژوهش حاضر با هدف وضعیت شناسی روش های آماری در مقالات توصیفی–پیمایشی منتشر شده در مجلات علمی-پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده تا ضمن مرور روش های آماری مورد استفاده، فراوانی اشکالات روش شناختی آنها را کشف کند.روش پژوهش: ماهیت پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش را مقالات توصیفی – پیمایشی منتشر شده در 13 مجله فعال علم اطلاعات و دانش شناسی تا پایان سال 1400 تشکیل می دهد. بر اساس فرمول کوکران 141 مقاله به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انتخاب شد. در این مطالعه روش شناسی پژوهش بر روی روش های آماری، روش های نمونه گیری، روایی و پایایی به کار رفته در مقالات صورت پذیرفت و متغیرهای تأثیرگذار بر مشخصات مقاله و خطاهای آماری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای EXCEL و SPSS 26 با روش های آمار توصیفی انجام گرفت.یافته ها: روش های آماری در مجموع 559 بار استفاده شده است که بیشترین فراوانی مربوط به آمار توصیفی است. آزمون تی، آزمون های خی دو و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف بیشترین فراوانی را به ترتیب در روش های آماری استنباطی پارامتری و ناپارامتری دارند. در حوزه روش های پیش بینی کننده و آزمون های تعقیبی، ضریب همبستگی و آزمون توکی بیشترین فراوانی را دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیشترین خطای آماری مشاهده شده در مقالات، استفاده از آزمون های پارامتری بدون بررسی نرمال بودن داده هاست.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود اینکه نویسندگان به خوبی از آمار توصیفی در مقالات خود استفاده می کنند؛ اما توجه کمتری به روش های آمار استنباطی دارند. نکته مهم در استفاده از روش های آماری پارامتری رعایت پیش فرض های آنهاست، چون نقض این پیش فرض ها می تواند نتایج پژوهش را بی اعتبار کند.