فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند تغییرات بارش برف در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از صفات مشترک همه پیش بینی های مربوط به تغییرات اقلیمی، گرم شدن میانگین دمای هوا، در نزدیکی سطح زمین است. از تاثیرات منفی گرمایش جهانی، کاهش آب رودخانه ها و سطح آب دریاچه ها، بخصوص در محیط هایی است که به ذوب تدریجی برف وابسته اند.به طور خاص، درجه حرارت گرمتر هوا، باعث کاهش تجمع برف در فصل سرد سال شده و این موضوع به شدت، رواناب را در فصل بهار و تابستان کاهش می هد. این تغییر فصلی در رواناب، باعث کاهش شدید منابع آب در بخش های مختلف، نظیر شهری، صنعتی و کشاورزی شده و آب پشت دیواره سدها را نیز، به شدت کاهش می دهد. با توجه موارد مطرح شده در فوق، در این مطالعه با استفاده از داده های بارش روزانه برف و میانگین سالانه دمای تعداد 15 ایستگاه سینوپتیک منطقه شمال غرب ایران، نسبت به بررسی تغییرات دراز مدت بارش برف و میانگین دمای سالانه اقدام شده است.روش مورد استفاده در این مطالعه، تحلیل روند بر مبنای سری های زمانی و آزمون روند بر مبنای روش های اسپیرمن، کندال و پیرسون می باشد. نتایج حاصل از مقایسه بین مجموع بارش برف و نسبت بارش برف به کل بارش سالانه با روند تغییرات دما نشان داد که در ایستگاههای ارومیه، تبریز، اهر، خلخال، پیرانشهر و ماکو ضمن افزایش میانگین دمای سالانه، میزان بارش برف از روند نزولی معنی داری برخوردار می باشد و این موضوع می تواند نشان دهنده اثرات منفی گرمایش تدریجی در منطقه شمال غرب ایران بر روی تغییر رﮊیم بارش از برف به باران و کاهش شدید منابع آب وابسته به ذوب تدریجی برف باشد.
ارزیابی پهنه بندی سیل با تغییرات ضریب زبری مطالعه موردی: رودخانه اترک
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق میزان تاثیر افزایش و یا کاهش ضریب زبری مانینگ بر پهنه سیل و تراز سطح آب مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ابتدا لایه TIN ساخته شد و سپس با کمک اکستنشن HEC-GEORAS اطلاعات مورد نیاز تعیین و استخراج شد. آن گاه از طریق مشاهدات صحرایی، اقدام به برآورد ضریب زبری مانینگ گردید و در ادامه ضریب زبری بدست آمده از طریق مدل HEC-RAS کالیبره شد. سپس به منظور میزان تاثیر ضریب زبری مانینگ در گستره پهنه سیلابی، به میزان 5، 10 و 25 درصد، ضریب زبری کالیبره شده افزایش و کاهش داده شد و سپس با هریک از این حالات مدل اجرا گردید. آن گاه برای آن که بتوان سطح آبگرفتگی را در بازه مورد نظر به صورت پهن شده نشان داد، نتایج به محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی برده شد و سطح آبگرفتگی بازه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که با افزایش ضریب زبری، گستره پهنه سیل افزایش می یابد و بالعکس. در ضمن کالیبره کردن ضریب زبری مهمترین تاثیر را بر روی پیش بینی پهنه سیل و ویژگیها جریان دارد و مدل هم بیشترین حساسیت را به ضریب زبری دارد.
برنامه ریزی توسعه آتی جزیره قشم در چهار چوب آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر هیدرولوژی و محیط جغرافیایی بر استقرارهای باستانی حوزه زهک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد. در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است. روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد
تجزیه وتحلیل ریسکهای محیط زیستی نیروگاه گازی آبادان با استفاده از روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسکها و آثار ناشی از نیروگاه گازی آبادان به انجام رسید. با تکمیل 99 پرسشنامة خبرگان و کارشناسان صنعت برق انواع ریسکها، در فاز بهره برداری نیروگاه گازی آبادان شناسایی گردید. در ادامه برای اولویت بندی ریسکهای واحد نیروگاه گازی آبادان از روش TOPSIS که از جمله روشهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) است بهره گیری شد. این روش به دلیل بهکارگیری مستقیم استنباطات ذهنی متخصصان در مدل و دستیابی به نتایج عینیتر در تجزیه وتحلیل و رتبه بندی ریسکها استفاده شد. وزن نسبی معیارها در سومین گام استقرار این روش از تکنیک آنتروپی شانون و تکنیک بردار ویژه به دست آمد. بعد از اولویت بندی ریسکهای هر واحد به طور جداگانه با بهره گیری از روش مذکور، با استفاده از آزمون آماری، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، مهم ترین اولویت های ریسک نیروگاه گازی آبادان تعیین شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ریسکهای راه اندازی واحد با سوخت گاز با وزن807/0، مخازن سوخت با وزن 798/0، تحویل سوخت گاز با وزن630/0در واحدبهره برداری و کار بر روی کلاچ سوخت مایع با وزن 603/0 و تعویض فیلتر های گاز در واحد مکانیک از مهم ترین ریسکهای محیط زیستی نیروگاه گازی آبادان شناخته میشود. راهکارهایی برای کنترل و کاهش ریسکهای شناسایی شده ارائه شد، از جمله این راهکارها استفاده از تجهیزات حفاظت کننده و قطع کننده جریان برق و نیز بازدیدهای دوره ای و تعمیرات پیشگیرانه نسبت به ریسک آتش سوزی و انفجار نیروگاه است.
محدوده آسایش حرارتی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه های دوران چهارم بستر تبلور و گسترش مدنیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های تکاملی، چه در علوم اجتماعی و چه در علوم دیگر، همواره کوشیده اند سیر تکوینی خاصی را برای بروز پدیده های ترسیم نمایند. در مقابل کاتاستروفیست ها همواره بر نوعی تغییر تاکید دارند که به جای ترسیم یک سیر تکوینی، نوعی تناوب و تکرار را در بروز پدیده ها حاکم می دانند (رژه کک 1370). انتخاب یکی از این دو دیدگاه توسط محقق، بر نحوه تفسیر واقعیت ها تاثیر فراوان دارد.از چندی پیش باستان شناسان به خوبی در یافتند که بررسی های اقلیم شناسی دیرینه و ژئومرفولوژی محیط های طبیعی می تواند در برداشتی واقع بینانه تر از وقایع گذشته آنها را یاری دهد و همین احساس سبب شده است که رشته جدیدی به نام زمین باستان شناسی Geoarcheology در دهه های اخیر پایه گذاری شود.اطلاعات مربوط به بسترهای زیستی مدنیت ها و تاثیراتی که تغییرات اقلیمی و طبیعی در نوع معیشت، نحوه زندگی، جابه جایی و مهاجرت ها، انقطاع یا ظهور حیاتی گونه ها داشته، نه تنها بسیاری از واقعیت های مورد توجه باستان شناسان را توضیح داده است که گاه پاره هایی از انگاشته های قطعی درمورد سیر تکوین جوامع را نیز به تجدید نظر جدی طلبیده است. اطلاعات زمین باستان شناسی به خوبی بر این واقعیت تاکید دارد که بستر ظهور مدنیت ها در همه نقاط یکسان نبوده است و بر اساس عوامل محیطی تبلور این کانون ها از پدیده های خاص طبیعی تبعیت نموده است. برای مثال دربسیاری از نقاط رود خانه ها، و در پاره ای از مناطق سواحل، در بعضی موارد عملکرد یخچالها، و در ایران به صورت عام دریاچه های دوران چهارم در رشد و تبلور کانونهای جمعیتی و مدنی موثر بوده اند.در این مقاله به استناد شواهد ژئومرفیک و تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی سعی شده است تاثیر بستر دریاچه های دوران چهارم در تبلور کانونهای جمعیتی ایران و رشد آنها را روشن سازد و گستره ایران را بر اساس اهمیت شاخص ها و مولفه های طبیعی در طبیعی در ایجاد انعقاد نطفه یا گسترش این کانونهای مدنی طبقه بندی نماید.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در باغ های چای ( جنوب لاهیجان و لنگرود )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله مورد نظر در زمینه پهنه بندی خطر زمین لغزش در باغ های چای جنوب لاهیجان و لنگرود می باشد. با بررسی ویژگی های طبیعی و عملیات میدانی و استفاده از 9 متغیر( سنگ شناسی، فاصله از گسل، شیب، جهت شیب، بارش، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از جاده، فاصله از روستا و پوشش- کاربری زمین)، عوامل مؤثر در وقوع این پدیده ها شناسایی شدند و به ایجاد بانک اطلاعاتی اولیه و تهیه نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، اقلیم شناسی، پوشش _کاربری زمین اقدام شد. سپس ضمن تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش ها، هر یک از نقشه های فوق به ترتیب به نقشه های معیار(شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، فاصله از گسل، همباران، فاصله از جاده، فاصله از روستا، فاصله از شبکه زهکشی و پوشش _ کاربری زمین) تبدیل شدند. برای مدل سازی از روش احتمالی نسبت فراوانی شده است. اصلی ترین و مهمترین متغیر ها و عوامل مؤثر در وقوع و پیش بینی زمین لغزش ها، شناسایی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه مدل سازی گردید. جهت تاثیر هر کدام از عوامل مربوطه و صحت نقشه نهایی از منحنی ROC استفاده شد. این نقشه می تواند کاربرد های مفیدی در برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی منطقه ای، ناحیه ای و محلی داشته باشد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیرگذارند که دراین بین زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیده ای به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... می گردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکت های توده ای و پهنه بندی آن، می توان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) در حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود می باشد. بدین منظور، لایه های اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمین لغزش رخ داده در حوضه مطالعاتی، 17 زمین لغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمین لغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه می باشد. همچنین فعالیت های انسانی نظیر جاده سازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمین لغزش را چندین برابر نموده است به طوری که 22 زمین لغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راه های ارتباطی، رخ افتاده و راه ها را مورد هجوم خود قرارداده اند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق داده های زمین لغزشی و مشاهدات میدانی، می توان گفت مدل ANP می تواند به عنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیش بینی پدیده لغزش به کار گرفته شود به طوری که در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمین لغزش های حوضه در پهنه های خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.
دیرینه لرزه شناسی کلیدی بر معمای زمین لرزه تهران
حوزههای تخصصی:
تحلیل آستانه های اقلیمی برای رشد مراتع با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعة موردی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عناصر اقلیمی میتوانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده های اقلیمی مربوط به سال 2006م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون یابی شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R2 در مراتع متراکم (6478/0) و کمترین R2 در مراتع کم تراکم (136/0). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم میشود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلیمتر بر مقدار NDVI میافزاید و دمای 4 درجة سانتی گراد آستانة رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18 درجة سانتیگراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر میگذارد و در زمستان دمای بالای 12 درجة سانتیگراد مقدار NDVI را افزایش میدهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22- 16 درجة سانتی گراد باعث افزایش NDVI میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد به طور کلی در همة سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از40درصد باعث افزایش مقدار NDVI می شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
تحلیل فعّالیّتهای نئوتکتونیک با استفاده از روشهای ژئومرفورلوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمالغربی ارتفاعات تالش واقع شده است. فعّالیّتهای کوهزایی در قسمتهای مختلف ایران هنوز هم ادامه دارد. کوههای تالش نیز به عنوان بخشی از پیکره جغرافیائی ایران از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین برای آگاهی از میزان فعّالیّتهای نیروهای درونی و تکتونیکی در دامنه شمالغربی تالش از شاخصهای ژئومرفیک نظیر سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع، شاخص گرادیان رودخانه و … استفاده گردیده است. شاخص گرادیان رودخانه (SL)، در پانزده حوضه شمالغربی بین 5/88 تا 9/780 محاسبه شده است. جنوبشرقی منطقه با متوسّط گرادیان 5/524 دارای گرادیان بیشتری نسبت به سایر بخشها (ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی)، از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری برخودار میباشد. میزان سینوزیته رودخانه در پانزده حوضه بین 1 تا 6/1 میباشد که نشانه فعّالیّت تکتونیکی منطقه است. مقدار نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع آن در جنوبشرقی منطقه کمتر از دو بخش دیگر میباشد(64/0). این قسمت از بالاآمدگی بیشتری نسبت به سایر قسمتها برخودار است و دارای درّههای تنگتری است. جنوبشرقی منطقه بادارا بودن پائین (1/1 تا 5/1) از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری نسبت به ارتفاعات شمالشرقی وارتفاعات جنوب اردبیل برخورداراست. به طور کلّی بررسی و مطالعه پارامترها و شاخصهای فوق نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی هنوز هم فعّالیّت دارد. اما در بخش جنوبشرقی منطقه این نیروها دارای شدّت بیشتری نسبت به ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی منطقه است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه چرمله شهرستان سنقر استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز چرمله در شمال شهرستان سنقر در استان کرمانشاه واقع شده است. این حوضه جزیی از حوضه رودخانه گاوه رود است که پس از عبور از استان کرمانشاه به رودخانه سیروان وارد می شود و پس از عبور از مرز ایران وارد کشور عراق می شود. حوضه مذکور از لحاظ زمین شناسی جزیی از زون سنندج- سیرجان می باشد. نفوذناپذیر بودن سنگ زیر بنا (سنگ های دگرگونی و آذرین)، بارش فراوان و شیب و ارتفاع زیاد این حوضه را از لحاظ وقوع زمین لغزش بسیار آسیب پذیر ساخته است. 9 نقشه شامل شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، لیتولوژی، حساسیت سنگ به فرسایش، آب و هوا، هم باران، هم دما و پوشش گیاهی در سیستم اطلاعات جغرافیایی همپوشانی داده شده اند و از طریق چهار روش تراکم سطح، قضاوت کارشناسی (تحلیل سلسله مراتبی)، وزن متغیر ها و ارزش اطلاعاتی نقشه های خطر زمین لغزش این حوضه تهیه گردیده است. در نهایت از بین نقشه های تهیه شده به روش های مذکور نقشه حاصل از روش قضاوت کارشناسی بیشترین تناسب را با زمین لغزش های مشاهده شده در حوضه، داشته است. با استفاده از این روش و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS پهنه های مستعد زمین لغزش در سطح محدوده مورد مطالعه شناسایی و به صورت دقیق ترین نقشه پهنه بندی ارایه گردیده است. بطوری که کمترین خطر لغزش در بخش های جنوبی حوضه و بیشترین خطر در بخش های شمالی حوضه به علت عمده ای جنس زمین شناسی و شیب زیاد واقع شده است که این امر می تواند در برنامه ریزی های مختلف مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
تعیین دوره گرده¬افشانی موثر در بادام (Prunus dulcis Mill.) دیرگل رقم شاهرود 12 در شرایط آب و هوایی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه تبخیر و تعرق زعفران با روش پنمن مونتیث و نیازآبی آن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بهره وری آب یکی از راه کارهای مدیریت مصرف آب دربخش کشاورزی و افزایش بازده مصرف آن می باشد.برای بهبود بهره وری مصرف آب در شبکه های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر و تعرق امری ضروری است که به کمک آن می توان مدیریت مصرف آب در کشاورزی را بهبود بخشید.در این تحقیق عناصر اقلیمی دما، بارش و رطوبت نسبی روزانه در دوره آماری 1993-2008 میلادی با برنامه calculate.xlsx در نرم افزارexcel محاسبه شده و مقدار تبخیرو تعرق روزانه با روش پنمن مونتیث، نیاز آبی و بارش درفصول مختلف رشد گیاه زعفران مشخص گردید.نتایج نشان داد ایستگاه های غرب و جنوب غرب استان دمای لازم برای کسب درجه-روز گیاه به دست نمی آید. با توجه به اینکه نامین دمای مورد نیاز گیاه،اولین عامل رشد زعفران می باشد،این ایستگاه ها برای کشت زعفران مناسب نیستند.فصول رشد زعفران از اکتبر(مهر) تا (اردیبهشت) است. در دوره رشد زعفران،در ایستگاه اردستان با528/1میلی متر بیشترین نیاز آبی و ایستگاه کاشان با 279میلی متر کمترین نیاز آبی اندازه گیری شده است.در ایستگاه اردستان با 407میلی متر بیشترین مقدار آبیاری سالانه و در ایستگاه گلپایگان107میلی متر کمترین مقدار آبیاری سالانه محاسبه شده است
بررسی کمی مسایل هیدروژئومورفولوژی حوضه آبریز لیکوان چای با تاکید بر فرسایش خاک و رسوبدهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز لیکوان چای با متوسط بارندگی 352.72 میلی متر شیب و متوسط %5.36 در جنوب شرق استان اردبیل واقع شده است. گسترش چشمگیر سازندهای سطحی و زمین شناسی حساس به عوامل فرسایش مسلط بر حوضه و اثرات فرازشی نوزمین ساخت (با مقادیر 0.33 و (Vf=1.4 و (Bs=2.23) سیستم آبراهه ها بشدت موجب فرسایش و انتقال مواد سست می شوند. نتایج داده های مورفومتری سیستم زهکشی، ضرایب و اشکال فرم هندسی حوضه به همراه برخی از شاخص های ارزیابی میزان استعداد حوضه به فرسایش خطی بویژه خندقی و فرمول های تجربی برآورد میزان رسوب، نظیر آرنولدس، فورنیه، سپاسخواه و ... نشانگر شدت تخریب و حجم زیادی از سازندهای خاکی از منطقه است. متوسط فرسایشزایی باران حوضه بر حسب تن در هکتار در سال با توجه به نتایج فرمول های مذکور 291.51 ton/hac/y و مجموع فرسایش سالانه خاک در حوضه 22446270 ton/hac/y برآورد شده نشان دهنده بالا بودن نرخ فرسایش خاک است. میانگین اسیدیته pH خاک های حوضه 6.14 می باشد که از نظر زراعی برای رویش گیاهان PH مطلوب می باشد. با وجود تمایل اسیدی بسیار ضعیف خاک است.
بررسی ارتباط پارامترهای اقلیمی و عملکرد گندم دیم با استفاده از مدل رگرسیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از طریق یک معادله رگرسیونی به ارتباط پارامترهای اقلیمی ( متغیرهای مستقل) و افزایش یا کاهش عملکرد گندم دیم متغیر وابسته در دشت سیلاخور واقع در استان لرستان پرداخته شده است پارامترهای اقلیمی مورد استفاده از میزان بارشهای پاییزه و بهاره تعداد روزهای یخبندان بهاری اولین بارش پاییزه و تعداد روزهای بارانی بالای یک میلی متر دوره مرطوب سال تشکیل شده اند نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عملکرد گندم دیم و متغیر های میزان بارش پاییزه ارتباط معمکوس برقرار میباشد همچنین با توجه به شاخص R- squard در معادله رگرسیونی مذکور مشخص شد که تنها 47% از تغییرات متغیر وابسته عملکردگندم دیم توسط متغیر های مستقل مومرد استفاده در مدل رگرسیونی توضیح داده می شوند و 53% از تغییرات عملکرد گندم دیم به پارامترهای دیگری وابسته می باشد.
کارایی واحدهای ژئومرفولوژی در ارزیابی فرسایش و رسوب ( مطالعه موردی : حوضه آبخیز بوجان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه های آبخیز در ایران از نظر زمین شناسی ، ناهمواری ، اقلیم و سایر عوامل مؤثر در امر فرسایش بسیار متفاوت هستند ؛ بطوریکه ارزیابی فرسایش و اولویت بندی اراضی در روش استفاده از واحدهای هیدرولوژیکی را با مشکل مواجه می سازند . تحقیق حاضر ، شناخت ویژگی واحدهای ژئومرفولوژی را جهت ارزیابی میزان فرسایش و رسوب ضروری می داند ؛ بطوریکه بتوان از آن بعنوان مدل و پلان کار استفاده نمود. دراین روش ، ابتدا با استفاده از ملاکهای جنس سنگ و عوامل توپوگرافی یعنی ارتفاع ، شیب و جهت دامنه ها می توان واحدهای ژئومرفولوژی یک منطقه را تعیین نمود . سپس برای تخمین مقدار فرسایش در این واحدها و طبقه بندی اراضی بر اساس معیارهای کمّی ، با یک دید همه جانبه از کلیه عوامل مؤثر ، از روش پسیاک استفاده نمود . ارزیابی فرسایش با روش مذکور در واحدهای ژئوفرمولوژی ثابت می کند که فرضیات تحقیق درباره سرعت ، دقت عمل بیشتر ، تشخیص مهمترین عوامل فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش خاک در سطح منطقه صحیح می باشد .