فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بنابر اهمیت روز افزون تامین آب در کشور، مدیریت منابع آب از اهمیت والایی برخوردار است. پیش بینی بارندگی به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای اقلیمی از اهمیت و یژه ای در استفاده از منابع برخوردار است. برای پیش بینی بارش می توان از سری های زمانی استفاده کرد. تحقیق حاضر در سه ایستگاه منتخب (اهواز، آبادان، دزفول) از استان خوزستان به منظور مقایسه دقت مدل های باکس- جنکینز صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارندگی ماهانه سه ایستگاه هواشناسی استان به مدت 48سال، (1340-1387)، استفاده شده است. با استفاده از روش رگرسیون داده های ناقص برآورد و همگنی داده ها توسط آزمون توالی ها بررسی شد. با استفاده از مدل های باکس -جنکینز سری زمانی بارش بررسی و بهترین مدل برازش داده شد .صحت و دقت مدل ها براساس آمارهای AIC و تحلیل نمودار توابع خود همبستگی و خود همبستگی جزئی تأیید گردید. مدل مناسب بارش فصلی اهواز 12(2،1،0) (0،1،2)ARIMA و آبادان 12 (0،1،1) (0،1،2)ARIMA و دزفول 12(0،1،1) (1،1،2) ARIMAبدست آمد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که این مدل ها از دقت تقریبا خوبی برای پیش بینی بارش فصلی برخوردار بودند.
توزیع مکانی و زمانی شاخص اقلیم آسایش گردشگری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان اصفهان در مرکز ایران قرار دارد. آب و هوای این استان متغیر است و شامل آب و هوای خشک در نواحی شرقی، شمالی و مرکزی و آب و هوای مدیترانه ای تا مرطوب در نواحی غربی و جنوبی است. به طور کلی آب و هوای این استان در تابستان گرم و خشک و در زمستان سرد است. این استان با داشتن جاذبه های طبیعی و فرهنگی مناسب توانایی زیادی در جذب گردشگر دارد. اما تا کنون از این پتانسیل استفاده صحیح نشده و بهره کافی هم کسب نشده است. به منظور توسعه گردشگری در این منطقه باید زمان ها و مکان های مناسب جهت حضور گردشگران در منطقه مشخص شود. یکی از مهمترین نیازهای گردشگران آگاهی از وضعیت اقلیمی و زمان های مساعد برای گردشگری است. در این پژوهش با استفاده از شاخص اقلیم آسایش گردشگری (TCI)، و همچنین با استفاده از توانایی های GIS در میان یابی، تعمیم داده های نقطه ای به پهنه ای و ترکیب نقشه ها، زمان های و مکان های مساعد جهت حضور گردشگران در استان اصفهان مشخص شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ماه اکتبر در این استان بهترین شرایط را برای حضور گردشگران دارد و پس از آن ماه های می و آوریل قرار دارند و ماه های ژانویه، فوریه، مارس، جولای، آگوست و دسامبر هم بدترین شرایط را برای حضور گردشگران دارند. از نظر پراکندگی مکانی هم نواحی مرکزی استان نسبت به دیگر نواحی شرایط مساعدتری برای جذب گردشگر دارند.
بررسی زمین ساخت فعال دامنه شمالی البرز خاوری با استفاده از نشانه های زمین ریختی در حوضه آبریز گرگان رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور شناخت فعالیت های نو زمین ساختیحوضه آبریز گرگان رود در دامنه شمالی البرز خاوری واقع در استان گلستان با استفاده از محاسبه شاخص های ریخت زمین ساختی و شواهد زمین ساختی موجود در منطقه مورد کنکاش قرار گرفته است. در این راستا 4 شاخص زمین ریختی (شاخص های شیب رود، نامتقارنی حوضه زهکشی، تقارن توپوگرافی معکوس و پیچ و خم پیشانی کوهستان) محاسبه و نتایج به دست آمده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی این ویژگی ها با هم به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم، تقسیم بندی شد. رده های بالای فعالیت زمین ساختی اغلب در جنوب و جنوب باختری حوضه گرگانرود بدست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای رده های متوسط تا پایین فعالیت است.بالا بودن مقادیر بردار های عدم تقارن توپوگرافی شاخه اصلی رود گرگان رود به طور واضح حاصل عملکرد گسل های کاسپین و در بخش های جنوبی این حوضه کج شدگی بیشتر تحت تأثیر فعالیت انشعابات گسل شمال البرز و گسل خوش ییلاق می باشد. همسو بودن روند افزایشیشاخص کج شدگی در منطقه، با وضعیت گسل ها، تأکیدی بر وجود یک ناحیه ساختاری فعال در بخش باختری منطقه مورد مطالعه می-باشد.از دیگر نتایج این پژوهش، پایین بودن مقادیر محاسبه شده شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان و مقادیر بالای شاخص شیب رود است. میزان فعالیت زمین ساختی در این ناحیه از شمال به جنوب افزایش می یابد. این افزایش می-تواند وابسته به موقعیت نقاط اوج شاخص شیب رودخانه ها در راستای گسل ها و پاره های گسلی باشد. همچنین مقدار نامتقارنی حوضه زهکشی در بیشتر زیرحوضه های این منطقه بیشتر یا کمتر از 50 محاسبه شده است که نشان دهنده انحراف حوضه ها به سوی باختر یا خاور هر آبراهه است. مقایسه بلندی بردارهای عدم تقارن در منطقه، بگونه ای آشکار با میزان کج شدگی و نوع رده فعالیت زمین ساختی منطقه متناسب است. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده از بررسی شاخص زمین ساخت فعال نسبی در ناحیه مذکور، بیانگر تمرکز مناطقی با فعالیت خیلی بالای زمین ساختی در بخش مرکزی حوضه گرگان-رود است، در حالی که سایر مناطق دارای رده های متوسط تا بالای فعالیت زمین ساختی هستند، این امر مؤید فعال بودن منطقه مذکور از نظر نو زمین ساختی می باشد.
ارزیابی روش های تفکیک دبی پایه بر اساس آنالیز شاخه خشکیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل هیدروگراف یکی از پیچیده ترین مسائل در تحقیقات منابع آب بوده و برآورد آن در ارزیابی خصوصیات جریان حداقل برای استفاده در آبرسانی، مدیریت آب و آلودگی امری حیاتی است. این مقاله به بررسی روش های مختلف تفکیک جریان پایه از سری های زمانی روزانه بر اساس آنالیز شاخه خشکیدگی و تشخیص مناسب ترین روش در تعدادی از ایستگاه های هیدرومتری استان آذربایجان غربی با مساحت های مختلف پرداخته است. روش تفکیک دبی پایه خودکار با استفاده از روش حداقل محلی و روش فیلتر دیجیتالی - با پارامترهای مختلف 9/0 تا 975/0- اجرا و جهت صحت سنجی و مقایسه آنها از تکنیک همبستگی منحنی افت اصلی به همراه برآورد شاخص دبی پایه استفاده شد. عدم نیاز به کالیبراسیون در این الگوریتم ها استفاده از آنها را تسهیل نموده که در نهایت با استفاده از آزمون های خطا، روش فیلتر دیجیتالی با پارامتر 925/0 به عنوان دقیق ترین روش در تفکیک دبی پایه در منطقه مورد مطالعه شناخته شد. همچنین ثابت خشکیدگی در ایستگاه های مورد بررسی بین 65/0 تا 83/0 نوسان داشت که بیانگر نقش آبهای زیرسطحی و پایه در تغذیه رودخانه ها می باشد. از دیگر مزایای این روش ها بررسی پیوسته داده های جریان روزانه در دوره های طولانی مدت می باشدکه می تواند در برنامه ریزی های زیست محیطی جهت تنظیم آبشویی و ورود آلاینده ها به خاک بکار رود.
نقش یخچال های ایران بر جریان رودخانه ها و برآوردی از حجم آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یخچال های ایران جزء منابع آبی هستند که نسبت به آنها شناخت بسیار کمی وجود دارد. سطح این یخچال ها در حدود 27 تا 32 کیلومتر مربع برآورد شده است و شواهد حاکی از کاهش حجم آنها می باشد، اتفاقی که بطور کلان در سطح یخچال های جهان در حال وقوع است. اما از تاثیر کاهش این منابع بر آبدهی رودخانه هایی که از آنها نشأت می گیرند، مطالب چندانی موجود نمی باشد. در این مقاله تلاش شده است تا در حد ممکن با اطلاعات موجود، تحلیلی از تغییرات آبدهی این رودخانه ها با استفاده از آزمون های آماری مانند روند و همگنی انجام شود. بر اساس نتایج حاصل، به جزء در مواردی اندک، زوال تدریجی یخچال ها تغییرات معنی داری درآبدهی ها ایجاد ننموده است، ضمن اینکه این تغییرات را نمی توان صرفا به پسروی یخچال ها نسبت داد. همچنین براساس چهار روش تجربی برآوردی از حجم این منابع در کشور بدست آمد. بر اساس این روش ها، حجم موجود این منابع بین 85/0 تا 3/2 میلیارد مترمکعب برآورد می گردد. هر چند، روشی که رقم 3/2 میلیارد مترمکعب را نتیجه می دهد، با پاره ای از اندازه گیری های میدانی در یخچال های زردکوه هماهنگی بیشتری دارد.
شبیه سازی تغییرات رژیم دمای مراغه در اثر خشک شدن دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت پوشش سطح زمین نقش بسیار مهمی در دمای هوا و در لایه خرد و محلی دارد. بطورکلی هرگونه تغییر در سطح زمین پیامدهای آب وهوای شدیدی در این مقیاس ها خواهد داشت. خشک شدن دریاچه های داخلی از مسائل نوظهور آب وهواشناسی می باشد که خشک شدن احتمالی دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران یکی از این نمونه هاست. در این پژوهش از مدل شبیه ساز آلودگی هوا (TAPM)، جهت شناخت اثر خشک شدن دریاچه ارومیه بر تغییرات دمایی ایستگاه مراغه در سال های 2003 و 2006 استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، متوسط دمای سالانه ایستگاه مراغه در اثر خشک شدن دریاچه 0.25 درجه سلسیوس افزایش، و در ماه های گرم سال به ویژه اوت و ژوئیه در ساعات میانی روز به طور متوسط افزایش حدود 4 درجه سلسیوس و همچنین در ماه های سرد به ویژه دسامبر و ژانویه حدود 3.5- درجه سلسیوس در متوسط دمای شبانه، کاهش را نشان می دهد. بر این اساس با خشک شدن دریاچه ارومیه دماهای کمینه و بیشینه سالانه در منطقه مورد مطالعه تغییرات محسوسی را نشان می دهند.
تحلیل عوامل مؤثر بر مهارت کشاورزان در مدیریت خاک زراعی مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر مهارت کشاورزان گندم کار در زمینه مدیریت خاک زراعی است. این تحقیق که از نوع توصیفی-تحلیلی است. با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. کشاورزان گندم کار استان اردبیل جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. در واقع با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردیدند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه با آگاهی از دیدگاه های صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی ذی ربط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 86/0 محاسبه شدند. بر اساس نتایج حاصل از یافته های توصیفی تحقیق، مشخص شد که مهارت 31/37 درصد (153نفر) از کشاورزان گندم کار مورد مطالعه در مدیریت خاک زراعی در سطح «بسیار ضعیف» و «ضعیف»، حدود 40 درصد (164 نفر) در سطح «متوسط» و حدود 67/22 درصد (93 نفر) در سطوح« خوب» و «بسیار خوب» است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای سن، تحصیلات، سابقه فعالیت کشاورزی، تجربه کشت گندم، سطح اراضی دیم، وسعت اراضی کشاورزی، سطح زیر کشت گندم، تعداد قطعات اراضی زراعی، درآمد ناخالص، عمل به رهنمودهای ترویجی مروجان، کانال ها و منابع اطلاعاتی، دانش و نگرش با مهارت کشاورزان گندم کار در مدیریت خاک زراعی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین، در آزمون رگرسیون چندگانه خطی متغیرهای رهنمودهای ترویجی، دانش فنی، وضعیت نگرش و میزان تحصیلات توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته را دارند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است
شناسایی و پیش بینی تغییرات الگوی روند دمای حداقل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت عناصر اقلیمی که در قالب مقیاس های مختلف زمانی مورد استفاده قرار می گیرند، تغییرات زمانی عناصر اقلیمی از اهمیت زیادی برخوردار است که یکی از مولفه های مهم مورد مطالعه، تغییرات گرایش دار یا روند می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی روند حداقل دمای ایران، حداقل دمای 78 ایستگاه در طی دوره آماری 2008- 1958 مورد بررسی گرفته است. با توجه به سنجش حداقل دمای سالانه ایستگاه های ایران با استفاده از آزمون جوینر و اسمیرونوف، نتایج حاصله بیان می دارد که حداقل دمای 19 ایستگاه ایران دارای توزیع نابهنجار است. ایستگاه هایی با توزیع نابهنجار با آزمون ناعاملی دنیلس و سایر ایستگاه-ها به دلیل بهنجاری توزیع حداقل دما، با آزمون عاملی tr مورد بررسی و سنجش قرار گرفته-اند. نتایج حاصله نشان می دهد از بین 78 ایستگاه، حداقل دمای 26 ایستگاه که عبارتند از بردسیر، سقدار، اردبیل، آباده، بجنورد، دامنه فریدن، همگین، کاشان، پل زمانخان، اصفهان، قزوین، ارومیه، همدان نوژه، گرگان، سقز، زنجان، خوی، دزفول، کروندار، برازجان، برنیشابور، نصرت آباد، خوانسار، بیرجند، سنندج و اراک بدون الگوی روند هستند. میل تغییرات روند حداقل دما در 4 ایستگاه شهرکرد، خرم آباد، بندرعباس و فسا به صورت نزولی و تغییرات روند در 48 ایستگاه ایران به صورت مثبت یا صعودی بدست آمده است. برازش و پیش بینی سری های حداقل دمای روند دار ایران با مدل هموارسازی هولت نشان دهنده افزایش حداقل دما در مناطق غربی بین 02/0 تا 32/0 درجه، در مناطق شرقی بین 27/0 تا 45/0 درجه، در مناطق شمالی بین 35/0- تا 28/2 درجه و در نواحی جنوبی ایران بین 27/0- تا 28/0 درجه می باشد.
برآورد مقادیر سیلاب وارائه مدل سیلخیزی درحوضه آبخیز رازآور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف محاسبه مقدار دبی پیک سیلاب و شناخت عوامل موثر بر سیلخیزی حوضه رازآور استان کرمانشاه با استفاده از روش SCS انجام شده است. برای محاسبه دبی پیک سیلاب، ابتدا حوضه به زیرحوضههایی با رتبه آبراههای 5، 6 و 7 تقسیم شده و سپس فاکتورهای موثر بر سیلخیزی حوضه مانند مساحت، شماره منحنی CN، زمان تأخیر، زمان تمرکز، شدت بارش، کاربری اراضی، شیب، زمینشناسی و پوشش گیاهی مطالعه، و دبی پیک سیلاب در نرمافزار SMADA محاسبه شده است. مقادیر دبی محاسبه شده از روش SCS نشان داد که بیشترین بده حداکثر سیلابی با دوره برگشت 100 سال به میزان s/ 85/691 مربوط به حوضه رازآور با رتبه آبراههای 8 و مساحت Km2 1323، و کمترین بده 100 ساله به میزان /s m3 9/28 متعلق به زیرحوضه شماره 10 با مساحت Km223 و رتبه آبراهه ای 5 میباشد. برای تعیین موثرترین عامل در سیلخیزی منطقه و جهت پیشبینی مقدار دبی و ارائه مدل مناسب، دبی به عنوان متغیر وابسته و سایر فاکتورها به عنوان متغیرهای مستقل معرفی شده و این مقادیر در نرمافزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل و نیز انتخاب موثرترین عامل یا عوامل در سیلخیزی حوضه از رگرسیون چندگانه، ساده و لگاریتمی با استفاده از روشهای پیشرو و گام به گام (STEPWISE) استفاده و مدلهایی برای حوضه ارائه گردید. لازم به ذکر است که مدلهای ارائه شده با سطح اعتماد 01/0 درصد قابلقبول هستند. نتایج این مدل ها نشان داد که مساحت، زمان تاخیر و CNحوضه موثرترین عامل در سیل خیزی این حوضه به شمار میروند.
مکان یابی پیچانه های تراز 500 هکتوپاسکال موثر بر اقلیم ایران در نیمه گرم سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچانه ها، ناهنجاری هایی هستند که در ترازهای مختلف ارتفاع ژئوپتانسیل شکل می گیرند. با این حال شدت و فراوانی آنها در تراز 500 هکتوپاسکال بیش از لایه های دیگر جو است. با توجه به نقش موثری که پیچانه های منفی(مثبت) از طریق ایجاد تاوایی مثبت(تاوایی منفی) بر آب و هوای سطح زمین دارند، بررسی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش شدت و فراوانی پیچانه های جوی موثر بر اقلیم ایران در دوره گرم سال(فصل بهار و تابستان)، طی دوره زمانی 2010-1960 بررسی شد. بنابراین از داده های شش ساعته ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، در محدوده جغرافیایی 20 درجه طول غربی تا 80 درجه طول شرقی و صفر تا 70 درجه شمالی استفاده شد. در نهایت فراوانی و شدت پیچانه های جوی دوره گرم سال به صورت ماهانه محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که با آغاز فصل بهار تنها نوار باریکی از شمال خلیج فارس تا شمال غرب ایران، ناهنجاری منفی قابل توجهی را نشان داده است و به تدریج تا اواخر فصل بهار تمام ایران زیر نفوذ ناهنجاری های مثبت جو در تراز 500 هکتوپاسکال قرار می گیرند. همچنین در فصل تابستان، ناهنجاری منفی در جنوب شرق ایران زیاد است، و به سمت شمال غرب(در ایران مرکزی و شمال شرق و جنوب غرب ایران)، کاهش چشمگیری را نشان می دهد و در شمال غرب نیز دوباره روند افزایشی محسوسی در ناهنجاری های منفی دیده می شود.
اکوسیستم بیابانی (مطالعه موردی: ایران)
حوزههای تخصصی:
تأثیر فعالیت های خورشیدی بر بارش استان گلستان طی دورهای آماری 1961 تا 2005(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لکه های خورشید یکی از شاخص ترین فعالیت های سطح خورشید است. ارتباط این فعالیت ها با پدیده های اقلیمی از دیرباز مورد توجه بوده است بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش لکه های خورشیدی بر تغییرات سالانه، فصلی و ماهانه بارش استان گلستان است. جهت انجام این تحقیق از تجزیه تحلیل های آماری و تحلیل موجک استفاده شده است. نتایج حاصله از مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط و همبستگی متوسط تا قوی بین لکه های خورشیدی و تغییرات بارش استان گلستان وجود دارد. میزان همبستگی بین تغییرات بارش و لکه های خورشیدی در تمام نقاط استان ثابت نمی باشد. با وجود اینکه تغییرات بارش نواحی غرب استان از چرخه فعالیت های خورشیدی تبعیت می نماید، بارش نواحی مرکزی همبستگی معنی داری را با فعالیت های خورشیدی از خود نشان نمی دهد. در قسمت های شرقی استان نیز ارتباط کاملاّ معکوسی بین دو متغیر برقرار است. بررسی تحلیل موجک برروی داده های لکه های خورشیدی، بارش سالانه ایستگاه های گرگان و گنبد به ترتیب سیکل 11، 5 و10 ساله را نشان داد.تفاوت موجود در میزان و نوع همبستگی لکه های خورشیدی و بارش استان گلستان ناشی از تنوع شرایط اقلیمی استان است. تناسب تناوب و توالی خشک سالی ها و ترسالی ها با چرخه لکه های خورشیدی، موید این نکته است که فعالیت خورشید به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر تغییر پذیری بارش استان گلستان است.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد شهرستان شاهرود در سالهای اخیر، راهبرد مدیریت منابع آب در این منطقه را بیش از پیش ایجاب میکند. یکی از راهکارهای مدیریتی منابع آب، شناسایی مناطق آبی با پتانسیل های مختلف و بهره برداری از آنها با توجه با ظرفیتشان می باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی مناطق پتانسیل آبی در حوضه آبخیز شاهرود- بسطام با استفاده از عوامل موثر در تغذیه سفره های آب زیرزمینی، از طریق مدل AHP و تکنیک GIS است. جهت نیل به اهداف از معیارهای زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورلوژی و هیدرولوژی بهرهگیری شد و در مجموع پنج منطقه پتانسیلی بالا، خوب، متوسط، کم و بدون پتانسیل شناسایی گردید. در پایان برای اطمینان از نتیجه نهایی، لایه پتانسیلی منطقه مطالعاتی به سه روش Raster Calculator Weighed Overlay, و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین پنج منطقه پتانسیلی معرفی شده حداکثر مساحت پهنه پتانسیل بالا در روش نخست و حداقل مساحت آن در روش دوم مشخص شده است. اما روش سومی حدفاصل بین دو روش قبلی بوده و نتایج آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنههای پایکوهی است. پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع رسی و مارنی میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در طرحهای مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
مدل سازی عددی و شبیه سازی بادهای روی حوضه ی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سال های گذشته تحت تأثیر عوامل مختلف، سطح آب دریاچه ی ارومیه کاهش یافته و احتمال خشکی کامل آن را در سال های آینده تقویت کرده است. خشکی دریاچه ی ارومیه با بستری از رسوب های نمک در معرض هوا و وزش باد، تغییرات چشمگیری در وضعیّت گرمایی، بیلان انرژی و نیز، پراکنش ذرّات معلّق اطراف دریاچه ایجاد می کند. با به کارگیری مدل سازی اقلیمی در مقیاس منطقه ای، این امکان وجود دارد تا با استفاده از سناریوهای مختلفی مانند خشک یا پُر بودن دریاچه، تأثیر آن بر شرایط اقلیمی منطقه شبیه سازی شود. در این مطالعه با بهره گیری از داده های سه ساعتی جهت و سرعت باد در ایستگاه های همدید گرداگرد دریاچه ی ارومیه و با استفاده از مدل میان مقیاس آلودگی هوا TAPM، میزان حجم ذرّات معلّق و الگوی پراکنش آن در منطقه محاسبه شد. بادهای غربی در ایستگاه ارومیه، بادهای شمالی در ایستگاه خوی، بادهای جنوبی در ایستگاه مهاباد، و بادهای شرقی در دو ایستگاه مراغه و تبریز، بادهای غالب در مقیاس ماهانه و سالانه معرّفی شدند. خروجی گرافیکی باد روی دریاچه، گویای جهت-گیری بادهای همگرا از پیرامون دریاچه و باد غالب شمالی است که پراکنش ذرّات معلّق را به طور غالب در جهت جنوب و جنوب غرب دریاچه نشان می دهد. پراکنش و گسترش ذرّات معلّق در ساعات غروب و شبانه مشهودتر است. مطابق با جهت وزش بادهای به دست آمده از ایستگاه های هواشناسی، جهت باد غالب روی دریاچه از پیرامون همگرا شده و در جهت جنوبی کانالیزه می شود، بنابر نتایج به دست آمده از مدل سازی اقلیمی انجام شده، مناطق جنوب و جنوب غربی دریاچه که از دسته ی حاصلخیزترین زمین های زراعی و باغی منطقه هستند، در معرض بیشترین تهدید پراکنش نمک دریاچه ی ارومیه خواهند بود.
بررسی تغییرات سریع خط ساحلی قاعده دلتای سفیدرود به روش تحلیل نیمرخ های متساوی البعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پایدار سواحل نیازمند آگاهی از روند تغییرات خط ساحلی است و آشکارسازی تغییرات خط ساحلی، می تواند سلامت ساحل را تضمین کند. پهنه مورد مطالعه این پژوهش، بخش غربی خط ساحلی دریای خزر، در محدوده قاعده دلتای سفیدرود، به طول تقریبی 15 کیلومتر است. هدف این مطالعه، بررسی متغیرهای مؤثر بر تغییرات سریع خط ساحلی طی شصت سال گذشته است. برای دست یابی به این هدف از اطلاعات دِبی و رسوب سفیدرود، باد و نوسان های تراز آب به همراه عکس های هوایی، نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای چند زمانه به عنوان ابزارها و داده های اصلی پژوهش استفاده شده است. روش کار برپایه استفاده از نیمرخ های متساوی البعد (ترانسکت) در سه بازه مجزا، برای ثبت میزان تغییرات خط ساحلی است که با روی هم اندازی تصاویر موجود در نرم افزارهای جغرافیایی و استخراج خطوط ساحلی تاریخی، دلایل فرسایش و رسوب گذاری در قاعده دلتای سفیدرود، طی دوره زمانی 1390-1334، بررسی و مشارکت عوامل مؤثر بر تغییر خط ساحلی در هر یک از بازه های سه گانه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تغییر در میزان بده رسوب خروجی از سد سفیدرود با انجام عملیات شاس، بیشترین تأثیر را در تغییر سریع خط ساحلی قاعده دلتا داشته است. طی عملیات شاس، میانگین دلتاسازی با سرعت 26 متر در سال (1998-1981) به ثبت رسیده است که نسبت به سرعت تغییر خط ساحلی در دوره قبل از عملیات با 19 متر در سال (1980- 1955) و 9 متر در سال پس از عملیات شاس (2011-1999)، تفاوت چشمگیری را نشان می دهد. همچنین طوفان های دریایی نیز، به صورت مقطعی می توانند نقش مهمی در تغییر خط ساحلی ایفا کنند.
نقش باد و الگوهای جوی در مکان گزینی و جهت ریگزارهای دشت کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل شرایط اقلیمی خشک دشت کویر، پهنه های ماسه ای عمده ای در قسمت های مختلف آن پراکنده شده است. در مکان گزینی و جهت گیری این پهنه های ماسه ای، عوامل مختلفی نقش دارند که از مهم ترین آنها می توان به توپوگرافی و جهت باد غالب اشاره کرد. از آنجا که باد یکی از عوامل مؤثر در تولید تپه های ماسه ای و استقرار آنها است، می توان با استفاده از آمار باد ایستگاه های هواشناسی و رسم گل باد، جهت و سرعت باد را تعیین کرد. با توجه به اینکه در محدوده ی دشت کویر، به دلیل شرایط نامساعد طبیعی، ایستگاه های هواشناسی محدود است، بنابراین از داده های دینامیک جو برای مطالعه ی جهت باد در سطح دشت کویر و ریگزارهای مورد مطالعه استفاده شد. برای این امر با توجه به میانگین ارتفاع دشت کویر (درحدود 700 متر)، داده های مربوط به سطح فشار 925 هکتوپاسکال، برای تعیین نوع وزش بادهای فصل تابستان، به منزله دوره خشک دشت کویر مورد استفاده واقع شد. بادهای مداری غالب شرقی غربی و بادهای نصف النهاری شمالی جنوبی در سطح دشت کویر به همراه توپوگرافی قسمت های جنوبی و جنوب غربی، سبب تراکم بیشتر ریگزارها در این قسمت های دشت کویر شده است. با استفاده از داده های حاصل از بادهای مداری و نصف النهاری، جهت بادهای تابستانی در قسمت های مختلف دشت کویر مشخص شد که تا حدود زیادی با جهت گل بادهای ایستگاه های هواشناسی و نوع مورفولوژی عوارض ماسه ای در تصاویر ماهواره ای منطبق است. مطالعه جهت بادهای تابستانی، نشان دهنده وجود دو سامانه فشار متفاوت مؤثر در جهت گیری ریگزارهای واقع در نیمه شرقی و غربی دشت کویر است.
تولید شاخص چرخندگی روزانه و اثر آن روی دما و بارش منطقه خراسان در دوره 2010-(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص چرخندگی بیانکننده میزان اثر سامانه چرخندی یا واچرخندی در یک منطقه است. اهداف این پژوهش، تولید شاخصهای چرخندگی روزانه در استان خراسان متمرکز شده در مشهد با استفاده از نقشههای میانگین ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و 700 هکتوپاسکال، به تعداد 23011 در دوره 2010-1948، برآورد فراوانی سامانههای فشاری حسب تعداد روز حاکمیت در سال بر منطقه و پاسخ اقلیمی دما و بارش مشهد به شاخص چرخندگی می باشد. پنج نوع مختلف گردش جوی شامل منطقه واقع در حاشیه ناوه، خط ناوه، زین ارتفاعی یا الگوی ناشناخته، حاشیه پشته و خط پشته بر مبنای انحنای تراز ارتفاعی ژئوپتانسیل طبقهبندی گردید و درنتیجه سری زمانی شاخص چرخندگی روزانه ساخته شد؛ میانگینهای فراوانی انواع گردش جوی در تراز 500 هکتوپاسکال به ترتیب برابر 67، 15، 111، 105 و 66 روز در سال بودند. سامانههای کمفشار (حاشیه و خط ناوه) در 23% و سامانههای پرفشار (حاشیه و خط پشته) در 47% روزهای سال حاکم بر منطقه بودند. تخمین پوشش مکانی شاخص چرخندگی تا شعاع حدود 300 کیلومتر از نقطهی مرکزی و سطحی بالغ بر 280 هزار کیلومتر مربع میباشد. در نیمه گرم سال به طور مطلق سامانه پرفشار (الگوی پشته) حاکم است که نشاندهنده حاکمیت کمربند پرفشار جنبگرمسیری بر منطقه است. در نیمه سرد سال فراوانی الگوهای پشته، زین ارتفاعی و ناوه به ترتیب برابر 47%، 23% و 20% بودند. میزان همبستگی شاخص چرخندگی و تغییرات دما و بارش در مشهد در مقیاس ماهانه (تراز 500 هکتوپاسکال) به ترتیب برابر 81/0- و 50/0 میباشد.
ارزیابی شرایط مناسب برای فعالیت شنا در سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ویژه و تنوع پدیده های طبیعی باعث شده تا ایران پنجمین کشور دارای جاذبه گردشگری در جهان شناخته شود. در حالی که بررسی های انجام شده براساس آمار سازمان جهانی جهانگردی، حاکی از درصد کم جذب گردشگر در ایران است. با توجه به روند رو به توسعه و سودآوری این صنعت در کشورهایی که در زمینه طبیعت گردی سرمایه گذاری کرده اند، می توان این صنعت را صنعتی همسو با محیط زیست و با بهره دهی بالا درنظر داشت. در این پژوهش آزمونی برای مشخص کردن یکی از پتانسیل های این نوع گردشگری انجام گرفته است. این پتانسیل مورد نظر، فعالیت شنا در سواحل دریای خزر واقع در استان گیلان است. برای این امر داده های ساعتی معیارهای دما، سرعت باد، رطوبت نسبی و طول مدت ساعات آفتابی و ... از سازمان هواشناسی، برای یک دوره چهار ساله از سال 2005 تا 2008 میلادی دریافت شد، دوره ای که در آن داده های سطح دریا مثل ارتفاع امواج و دما قابل دسترسی بودند. ایستگاه های انتخابی عبارتند از: آستارا، بندرانزلی و لاهیجان که داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از انجام آزمون و به دست آوردن تقویم روزهای مساعد شنا، نتایج نشان داد که بهترین ماه ها برای شنا به ترتیب، آگوست، جولای، جون و سپتامبر هستند. ایستگاه آستارا بهترین مکان برای شنا در طول روزهای هفته و آخر هفته ها است. انزلی و لاهیجان، به ترتیب دومین و سومین مکان مناسب برای شنا هستند. براساس نتایج پژوهش، انرژی تابشی خورشید مهم ترین عامل در انتخاب زمان مناسب شنا در ساحل است؛ چرا که اثر مستقیمی بر شاخص های دیگر تعیین اوقات مناسب شنا، از جمله دمای محیط، دمای آب، سرعت و برودت باد و ... دارد و در واقع اثرات منفی آنها را خنثی می کند و از این طریق بر انتخاب بهترین ساعت انجام شنا و مناسب ترین ماه برای این فعالیت اثر می گذارد.
بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای حاشیه غربی دشت لوت و تأثیرات پوشش گیاهی بر مورفولوژی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبکاها به دلیل ترکیب دو علم اکولوژی و ژئومورفولوژی (پوشش گیاهی و تپّه ماسه ای)، همواره مورد توجّه اندیشمندان این علوم هستند. این پژوهش به بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای غرب دشت لوت پرداخته است. پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی، برپایه روش های میدانی، آماری و کتابخانه ای است، به این گونه که پس از شناسایی پهنه مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، با بررسی میدانی منطقه و از طریق ترانسکت و پلات، نبکاهای مورد نظر انتخاب و ویژگی های مورفومتری نبکاها و نوع گیاه در هر پلات اندازه گیری شده و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. تحلیل آماری آنها شامل تحلیل همبستگی و فراوانی انجام شده و با یکدیگر مقایسه شدند. در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ARC GIS توزیع و پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه ها نقشه سازی شده و به پهنه بندی ارتفاعی نبکاها در منطقه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی عناصر مورفومتری نبکاها نشان می دهد که نبکاهای هر گونه گیاهی در دو پلات مجاور، ویژگی های متفاوتی دارند که این موضوع تأثیرات متفاوت عوامل تأثیرگذار نبکاها، از جمله اندازه پوشش گیاهی و فرآیندهای بادی بر قسمت های مختلف منطقه را نشان می دهد. پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه های گیاهی از الگوی خاصی پیروی می کند، بدین صورت که بعضی گونه ها مانند خارشتر، فقط در قسمت های جنوبی منطقه مشاهده شدند. همچنین از لحاظ پهنه بندی ارتفاعی نبکاها، پلات های مورد نظر با یکدیگر تفاوت دارند، به طوری که برخی گونه ها در شمال منطقه نبکاهای بلندتری را تشکیل داده و برخی دیگر در قسمت های مرکز و جنوبی متمرکز شده اند.