فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آزمایش تحکیم با نرخ کرنش ثابت (CRS) بعنوان یک روش سریع در تعیین خصوصیات تحکیم پذیری خاکها مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً معیار انتخاب نرخ کرنش بر اساس فشار آب منفذی نسبی، یعنی نسبت فشار آب منفذی در کف نمونه به تنش کل وارد بر نمونه میباشد. در این تحقیق برای بررسی اثر سرعت فشردگی بر نحوه تغییرات فشار آب منفذی نسبی، چهار نوع خاک رسی با خصوصیات خمیرائی متفاوت تحت نرخهای مختلف کرنش بصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشها نشان داد که الگوی تغییرات فشار آب منفذی در آزمایش تحکیم با کرنش ثابت تابعی از شرایط حاکم بر رژیم جریان زهکشی بوده و بر حسب نوع جریان (دارسی و یا غیر دارسی) دارای دو روند مختلف میباشد. همچنین نتایج آزمایشهای صورت گرفته بر روی انواع خاکهای رسی نشان داد که خصوصیات خمیرایی خاک تاثیر قابل توجهی بر روند تغییرات فشار آب منفذی ندارد.
تحلیل کیفی فضا ومنظر شهری و الگوی رفتاری استفاده کنندگان ازفضا (مورد: کناره رود کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری همواره بستری برای تجلی الگوی رفتاری و میانکنش های ناشی از فعالیت های انسانی واجتماعی است. رابطه انسان و فضا در محیط و مقیاس های متفاوتی تبلور یافته و در ارتباط با سیر تحول جامعه و شهر گسترش می یابند .ما بعنوان یک فرد درباره فضای کالبدی و اجتماعی پیرامون خود چه می دانیم؟ باز خورد ادراکی مردم از محیط و فضای اطرافشان چگونه است؟ و آیا امروزه مناظرو فضاهای شهری در تمام ابعاد بعنوان محیط پاسخ ده عمل می نمایند؟ پاسخ به این سوالات ولزوم نگرش عمیق و تحلیل گرایانه به شهر وفضای شهری اهمیت موضوع را روشن نموده و در این مقاله با نگاهی به شاخص های کیفی محیط ومنظر والگوهای طراحی شهری ضمن انتخاب فضای شهری (کناره رودخانه کرج) الگوی رفتاری استفاده کنندگان از این فضا مورد تحلیل واقع و با استفاده از نتایج حاصل از آن پیشنهادها و راهبردهایی جهت توسعه این فضای شهری ارائه می گردد. بنابراین ساختارپژوهش مبتنی بر شناخت مبانی نظری وشاخص های تحلیل کیفی محیط ومنظر، شناسایی محیط مورد مطالعه، تحلیل ونتیجه گیری ازمباحث خواهدبود.
نقش گردشگری جنگ در ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهری مناطق جنگیِ استان خوزستان، با استفاده از مدل TOPSIS
حوزههای تخصصی:
تحوّلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سده های اخیر بویژه در زمینه افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راه های ارتباطی و وسایل حمل و نقل، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعه گردشگری گردیده است. یکی از اَشکال جدید گردشگری که در نواحی تحت تأثیر جنگ می تواند شکل بگیرد، گردشگری جنگ است. در این مقاله سعی گردیده که با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و روش TOPSIS، تأثیر گردشگران جنگ برروی نواحی که آسیب پذیری بیشتری را از جنگ داشته و در مقابل نواحی که کمترین ارتباط مستقیم با عامل جنگ داشته اند، بررسی و در نهایت رتبه بندی شهرستان ها از نظر کیفیت زندگی صورت گیرد. در فرآیند این روش، از آمار سال 1385 بهره فراوانی گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که به ترتیب، شهرستان های آبادان، خرّمشهر و دشت آزادگان از نظر کیفیت زندگی در سطح پایینی از توسعه نسبت به شهرستان های بهبهان، رامهرمز و باغملک قرار دارند.
تحلیل اجتماعی- فضایی بافت های فرسوده شهری در راستای احیاء و پیشگیری از فرسودگی بیشتر مطالعه موردی: محله دباغ ها- زنجان
حوزههای تخصصی:
توسعه حومه نشینی در شهر زنجان همگام با روند مدرنیزاسیون و مهاجرت وسیع روستاییان به این شهر همراه بود. تقارن زمانی این دو رویداد که از دهه 1360 ملموس تر می گردد، در جابجایی اکولوژیکی گروه های جمعیتی بین بافت جدید و قدیم شهر موثر بوده و جمعیت مهاجر بلاتکلیف یا گروه های مهاجری که چند سال از سکونت آنها در نقاط حاشیه ای نمی گذرد جایگزین جمعیت بافت قدیم می گردد. ساکنین بیگانه با محیط جدید نتوانستند همخوانی و انطباق لازم را با محیط فیزیکی ایجاد کرده و به دلیل ویژگی های خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود صلابت گذشته این بافت ها را حفظ کنند. علاوه بر آن عملکرد نامطلوب و نابرابر مدیریت شهری در ارائه خدمات و امکانات بر وخامت اوضاع افزود. و این بافت ها را به فضاهای مساله دار شهری تبدیل نمود. پژوهش حاضر بر آن است که با دیدی اجتماعی- فضایی به تحلیل علل فرسودگی محدوده موردمطالعه پرداخته و تا حد امکان سعی بر آن دارد که نقش مدیریت شهری بر فرسودگی این بافت ها را آشکار نماید.
محدوده موردمطالعه با 34 هکتار مساحت قسمتی از بافت قدیم شهر زنجان و معروف به محله دباغ ها می باشد
ارزیابی تاب آوری منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها به روش مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونه ای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری می باشد که 80 نفر به صورت نمونه های هدف مند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیت ترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.
بررسی رابطه بین ویژگی های فردی زنان و مشارکت آنان در فرایند توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان درزآب – شهرستان مشهد)
حوزههای تخصصی:
روند تحول مشارکت زنان روستایی ایران در طول دهه های اخیر با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. تصور بر این است که ویژگی های فردی زنان روستایی نقش بارزی در مشارکت یا عدم مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه ایفا می نماید. در این مقاله تلاش شده تا میزان ارتباط ویژگی های فردی و مشارکت زنان در فرایند توسعه نواحی روستایی بررسی گردد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 250 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و مشارکت پذیری زنان روستایی وجود ندارد، اما بر اساس آزمون ویلکاکسون رابطه معنی داری بین سن، درآمد ماهیانه و انواع مشارکت زنان روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. در توزیع فضایی رابطه بین عوامل فردی متاثر از دیدگاه زنان روستایی و مشارکت در چهار روستا همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل تجهیز و سرمایه گذاری در امور اقتصادی روستاها، آموزش زنان و دختران روستایی، تشکیل بانک اطلاعاتی برای شناسایی قابلیت های زنان روستایی، ارتقای آگاهی های آنان نسبت به حقوق، توانمندی ها و استعدادهای خود و مزایای مشارکت در جامعه از طریق آموزش و رسانه های گروهی و غیره پیشنهاد میشود.
پیامدهای هویتی بیداری اسلامی و بهار عربی در آسیای جنوب غربی؛مطالعه موردی: سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران به عنوان بخشی از واقعیت سیاست امنیتی خاورمیانه محسوب می شود.تحولات اجتماعی در کشورهای حوزه خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، شرق مدیترانه و شمال آفریقا به عنوان اصلی ترین نشانة دگرگونی در ساختار اجتماعی، سیاسی و راهبردی کشورهایی تلقی می شود که به عنوان «منطقه کمربند شکننده» در اندیشة سائل کوهن شناخته می شوند. دگرگونی های اجتماعی در این حوزه جغرافیایی نه تنها منجر به تصاعد بحران و بعضاً جابه جایی قدرت گردید، بلکه زمینه های لازم برای تبدیل رقابت سیاسی به منازعة اجتماعی و جنگ داخلی را به وجود آورده است. نشانه های چنین فرایندی را می توان در کشورهایی همانند یمن، لیبی، سوریه و مصر مورد توجه قرار داد. واقعیت های بحران سوریه نشان می دهد که موضوعات هویتی از اهمیت و نقش بسیار زیادی در بحران های خاورمیانه برخوردار است. هر بحران می تواند آثار خود را در حوزه های مختلف جغرافیایی به جا گذارد. تحلیل این بحران از آن جهت با اهمیت است که آینده تک تک کشورهای حاضر در منطقه خاورمیانه و حتی صورتبندی قدرت جهانی در آینده به آن بستگی دارد زیراقدرت های جهانی هر کدام موضعی متفاوت نسبت به این بحران اتخاذ کردهاند. با توجه به مؤلفه های یادشده، این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این سئوال است که: «تحولات بهار عربی چه پیامدهای هویتی در خاورمیانه داشته و این موضوع چه تأثیری بر تحولات ساختاری و سیاسی سوریه بهجا می گذارد؟» فرضیة پژوهش آن است که: «تحولات بهار عربی زمینه بازتولید رادیکالیسم اسلامی و افزایش نقش بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ در خاورمیانه را فراهم نموده و این امر باعث پیدایش و تشدید جریانهای هویتگرایی غیردولتی فراملی و به تبع آن بحران هویت و مشروعیت درسوریه شده و موجبات تداوم بحران در سوریه را فراهم نموده است».
شناسایی الگوهای گردشی پدیده یخبندان با کاربرد تحلیل مولفه های مبنا و تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: استان فارس)
حوزههای تخصصی:
خبندان یکی از پدیده های اقلیمی است که قابلیت فراوانی در ایجاد خسارت در بخش های مختلف اقتصادی بویژه کشاورزی دارد. بنابراین شناخت این پدیده در استان فارس بدلیل رونق فعالیت های کشاورزی دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای گردشی تراز های مختلف جوی در رخداد پدیده یخبندان است. که با شناسایی الگوهای گردشی می توان به ارایه پیش آگاهی از طریق نقشه های سطوح مختلف جوی پرداخت. بنابراین با استفاده از تحلیل مولفه مبنا به روش ماتریس همبستگی بر روی داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا در محدوده صفر تا 70 درجه طول شرقی و 20 تا 60 درجه عرض شمالی به شناسایی عناصر اصلی تشکیل دهنده جریانات جوی پرداخته شد. سپس با کاربرد تحلیل خوشه ای به روش ادغام وارد بر روی نمرات مولفه ها الگوهای گردشی موجد یخبندان ترازهای فوق شناسایی گردید. در نتیجه با گسترش پر فشار سیبری و پرفشارهای اروپای شمال و شمال شرقی به سوی ایران علاوه بر نزول درجه حرارت در مناطق مختلف استان در ارتفاعات زاگرس، مرکز پرفشاری با فشار مرکزی بیش از 1025 هکتوپاسکال تشکیل می شود که در تداوم و تشدید یخبندان در استان نقش اساسی دارد. در تراز 500 هکتوپاسکال با استقرار شرق فراز (فراز غرب ایران یا فراز قوی شرق اروپا) بر روی استان فارس باعث ریزش هوای بسیار سرد عرضهای بالا به سمت عرضهای پایین می گردد و مناطق مختلف استان بویژه بخش های مرکزی، شمال و شمال غربی با افت شدید دما مواجه می گردند
ارزیابی و رتبه بندی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله با مدل TOPSIS و GIS (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
فرایند تصمیم گیری تقسیم استان خراسان و اثرات سیاسی ـ اجتماعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوابق تاریخی نشان می دهد فرایند تصمیم گیری در رابطه با تقسیمات کشور ایران به طور معمول و آرامی صورت نگرفته و تنش هایی را در بر داشته است، مطالعه فرایند تصمیم گیریهای انجام شده و یا در حال انجام در این خصوص و بررسی تدوین نقش های تاثیرگذار و تاثیر پذیر بر آن می تواند زوایایی هر چند کوچک از این مقوله را روشن نماید؛ تقسیم استان خراسان یکی از چالش های جدی مرتبط با تقسیمات کشوری ایران بود که تصمیم گیران کشور را مدتها در تردید ناشی از دیدگاههای متفاوت و بعضا متضاد نخبگان و سیاسیون نگاه داشت. در این مقاله به طرح این دیدگاهها و تاثیرات آنها در تصمیم گیری و نهایتا وضعیت منطقه تقسیم شده پرداخته می شود.
بررسی عوامل مؤثر در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های دامنه های جنوبی ارتفاعات جغتای با تأکید بر نقش تکتونیک (در محدوده ی غرب سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های دامنه ی جنوبی ارتفاعات جغتای در محدوده ی غرب سبزوار در استان خراسان رضوی است. برای دستیابی به هدف فوق ابتدا محدوده 25 حوضه آبریز و مخروط افکنه ها با استفاده از نقشه ها، عکسهای هوایی و با کمک نرم افزار GIS تعیین حدودگردید و با استفاده از برخی شاخص های ژئومورفیک به تحلیل فرایندهای مؤثر پرداخته شد. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش عبارتنداز شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره ( Vf ) ، گرادیان طول رودخانه ( SL ) ، نسبت شکل حوضه ( BS ) ، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی ( T ) ، شاخص قرینگی حوضه ی آبریز ( Af ) ، سینوسیته جبهه کوهستان ( Smf ) ، شاخص تسطیح شدگی جبهه کوهستان ( Fd ) ، شاخص انتگرال فراز نما ( Hi ) و شاخص Iat است که متوسطی از نتایج شاخص های فوق ارائه می نماید. نتایج مطالعات نشان می دهد که 5/71 درصد شاخص ها، منطقه را به لحاظ عملکرد نیروهای تکتونیکی در وضعیت فعال تا نیمه فعال معرفی می کنند که این مسأله در شاخص Iat نیز که از میانگین کلاس های سایر شاخص ها به دست می آید، نشان داده می شود. بر اساس این شاخص4 درصد حوضه ها (غرب ساروق) از شرایط تکتونیکی فعال خیلی بالا ، 56 درصد حوضه ها را در وضعیت تکتونیکی بالا و 40 درصد حوضه ها را در شرایط متوسطی از نظر تکتونیک قرار می دهد. بنابراین همه شاخص ها نقش عوامل تکتونیکی را در توسعه ی اکثر مخروط افکنه های منطقه تأیید می نماید. بعلاوه وجود مخروط افکنه های نسبتاً بزرگ در انتهای برخی از حوضه های کوچک، خود مؤید این امر است. بعداز این عامل می توان به تأثیر عوامل مشترک لیتولوژیکی، تکتونیکی با توجه به نوع و ماهیّت گسل ها اشاره نمود، از جمله گسل های راندگی فعال منطقه که باعث روراندگی رسوبات نرم و مارن های پلیوسن و واحد فلیش ائوسن بر روی واحد سخت و کنگلومرای پلیوسن گردیده و تأثیر زیادی در تأمین رسوب منطقه و گسترش مخروط افکنه های این ناحیه داشته است. بعلاوه مواردی با ایجاد تپه های مسدودکننده باعث انحراف کانال اصلی رودخانه از مسیر قبلی خود شده و مخروط های چند بخشی، نامتقارن و قطعه قطعه ایجاد نموده است. به این ترتیب می توان گفت در توسعه ی مخروط افکنه های منطقه عامل تکتونیک در درجه ی اول اهمیّت و بعد از آن عامل سنگ شناسی و لیتولوژیکی قرار می گیرد.همچنین نتایج مطالعات نشان می دهد که بین مساحت حوضه ی آبریز تغذیه کننده با مساحت مخروط افکنه رابطه ی معناداری وجوددارد.
ژئوپلی نومی خلیج فارس و استراتژی های اقتصادی چین و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس خاستگاه ثروت کشورهای پیرامون خود و عرصه قدرت کشورهای صنعتی جهان است کشورهای بزرگ و پیشرفته صنعتی با نیازی که به نفت برای تولید انرژی دارند هر یک به گونه ای در خلیج فارس نقش آفرینند و برای رسدن به اهداف اقتصادی خود سیاست های ویژه ای را دنبال می کنند باز شدن پای ژاپن به عنوان کشوری صنعتی که سابقه روابط استعماری با این منطقه نداشته و چین به عنوان کشوری که تازه صنعتی شدن را تجربه می کند موقعیت مناسبی برای کشورهای منطقه درجهت جذب سرمایه گذاری های این کشورها به وجود آورده است هدف از این مقاله ارائه تصویری شفاف از موقعیت خلیج فارس در استراتژی اقتصادی کشورهای چین و ژاپن است با تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از اسناد و مدارک مربوط به روابط کشورهای منطقه با دو کشور چین و ژاپن این نتیجه حاصل شد که هر دو کشور در جهت بالا بردن ضریب امنیتی منطقه سیاست هایی را در خلیج فارس بر مبنای جلوگیری از تشنج و حفظ ثبات منطقه به منظور تداوم جریان نفت دنبال میکنند نویسندگان طی این مقاله با برشماری این سیسات ها موقعیت خلیج فارس را در استراتزی اقتصادی چین و ژاپن روشن می سازند
ارزیابی مولفه های جریان با استفاده از مدل SWAT در حوضه آبخیز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر برآورد درست و به موقع از وضعیت کمی و کیفی رواناب یکی از دغدغههای مدیریتهای کلان کشور به حساب میآید. عدم وجود اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در برخی از حوضهها و نبود اطلاعات بهموقع بر این دغدغه میافزاید. یکی از راههای پیشبینی رواناب بهرهگیری از مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی موجود است. در تحقیق حاضر با هدف پیشبینی رواناب و بررسی روند تغییرات جریان سطحی، زیرسطحی و زیرزمینی در حوضه آبخیز طالقان از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) استفاده میگردد. بهرهگیری از نقشههای خاک، پوشش گیاهی و DEM و تلفیق آنها با اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان یـکی از شاخـصههای مدل در برآورد رواناب نسبت به سایـر مدلها محسوب میگردد. به منظور ارزیابی مدل با استفاده از روشهای آماری، پارامترهای حاصل از واسنجی مدل با بکارگـیری در دوره صحتسنجی مورد ارزیابی قرار مـیگیرد. نتـایج حاصل از واسنجی و صحتسنجی سالانه و ماهانه نشان میدهد که مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دورههای واسنجی و صحتسنجی با احتمال 95 درصد اختلاف معنیداری را نشان نمیدهد. بنابراین میتوان گفت که مدل مذکور در دورههای زمانی سالانه و ماهانه نتایج مطلوبی در برآورد مولفههای جریان در حوضه طالقان از خود نشان میدهد. نتایج سالانه رواناب طی سالهای 1987 الی 2007 حاکی از افزایش تصاعدی جریان سطحی به میزان 3/7 درصد و کاهش جریانات زیر قشری به میزان 3/11 درصد و زیرزمینی به میزان 11 در صد نسبت به سال پایه میباشد.
بررسی همدیدی- دینامیکی الگوهای بارش حدی بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شرایط همدیدی و دینامیکی الگوهای گردش جو جهت تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بارش حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناخت الگوهای بارش حدی بهاره در ارتباط با کمیت های دینامیکی طی دوره 50 ساله (2010-1961) در سواحل جنوبی دریای خزر می باشد. بدین منظور، داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه مداری(u) و نصف النهاری(v) باد، نم ویژه و سرعت قائم مرکزملی پیش بینی محیطی و پژوهش جوّی آمریکا با تفکیک مکانی 5/2 درجه استفاده گردید. در ادامه کمیت های دینامیکی: تاوایی نسبی، نمودار هاو مولر تاوایی، سرعت قائم، میدان های باد واگرایی - همگرایی و نیمرخ قائم تعیین گردید. نتایج نشان داد، بارش های حدی بهاره سواحل جنوبی دریای خزر از 4 الگوی دینامیکی تبعیت می کنند. الگوی اول، سامانه بندالی امگایی واقع در شرق اروپا و کوه های اورال- الگوی دوم، سیکلون های مدیترانه ای -الگوی سوم، سامانه بندالی شکل گرفته بر روی سیبری و آسیای میانه و الگوی چهارم، شگل گیری سامانه بندالی عامل اصلی بارش بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر می باشند. این الگو تا حدودی شبیه به الگوی اول بوده با این تفاوت که، گسترش پرفشار جنب حاره به سمت شمال در فصل بهار غیرعادی است. بررسی کمیت های دینامیکی طی فعالیت سامانه ها نشان دهنده سرعت قائم منفی جو، تاوایی مثبت و منطقه همگرایی بر روی سواحل خزر می باشد. مجموعه این عوامل حاکی از وجود شرایط مناسب برای صعود دینامیکی هوای جو منطقه و صعود سریع ذرات به سطوح میانی و فوقانی جو بوده که ریزش های سنگین بهاره را موجب می شود.
مکان یابی فضایی سبز شهری در شهرداری منطقه ١٥ کلان شهر تهران در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
آمایش سرزمین حوزه های جنگلی ارسباران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های شخصیتی و انگیزه های زنان خوداشتغال روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ویژگی های شخصیتی و انگیزه های شروع کسب و کار در زنان خوداشتغال روستای کندوان، به روش توصیفی- پیمایشی در سال 1389 انجام شده است. بدین منظور، 52 نفر از زنان خوداشتغال این روستا به صورت تمام شماری انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه ساخت مند، اطلاعات مربوط به آنها گردآوری شد. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که زنان خوداشتغال، در ویژگی های مخاطره پذیری، کانون کنترل درونی، نیاز به موفقیت، خلاقیت و چالش طلبی، از میانگین بالاتر از حد متوسط و در ویژگی تحمل ابهام نیز از میانگین پایین تر از حد متوسط برخوردارند؛ همچنین، انگیزه-های کمک به رفع بیکاری جامعه و کسب درآمد مستقل به صورت مهم ترین و کم اهمیت ترین محرک شروع خوداشتغالی عمل می کنند. با ارائه و گسترش آموزش های فنی و حرفه ای و کارآفرینی به زنان روستایی، می توان به ایجاد زمینه های توانمندسازی و نیز تقویت انگیزه های خوداشتغالی آنها کمک کرد.
ارزیابی ساختار فضایی و تدوین راهبردهای توسعه شهری شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به روابط مختلف و متقابل تمامی نیروها و عوامل موجود در شهر بستگی دارد. این عوامل می تواند دربرگیرنده نیروی بازار، فعالیت ها، زیرساخت های شهری و خدمات گوناگون باشد که همواره ارتباطی پیچیده و متقابل داشته و گاهی اوقات این پیچیدگی، حتی مانع رسیدن به الگوی مناسب توسعه و ساخت شهر در مقیاس کلان و برنامه ریزی و تنظیم سیاست های شهری در مقیاس خُرد می شود. درنتیجه، لزوم نگرش جدی به برنامه ریزی ساختار فضایی شهر اهمیت می یابد و برنامه ریزی آن بایستی با توجه به ساختار حاکم بر شهرها انجام شود. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل ساختار فضایی شهر جدید پردیس و عوامل مؤثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی درمانی، زیربنایی، حمل ونقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. ابتدا بررسی های کلی کالبدی، ازجمله سیمای شهر و کاربری ها انجام گرفت و ساخت و کالبد شهر جدید پردیس معرفی شد. سپس به ارائه نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مرتبط با ساختار فضایی شهر پرداخته و جدول مدل راهبردی تلفیقی تهیه شد. پس از آن با تحلیل سلسله مراتبی، به وزن دهی هر یک از معیارهای نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها پرداخته و اوزان هر یک از زیر معیار های این معیارها محاسبه شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شهر جدید پردیس با وجود برخورداری از فرصت های مناسب برای رشد و توسعه فضایی متوازن، از عدم تعادل در ساختار فضایی رنج می برد و به ساماندهی فضایی مکانی نیازمند است. سرانجام در راستای حل مشکلات ساختار فضایی شهر پردیس، راهبردها و سیاست های مناسب برای ارتقای کیفیت محیط زندگی شهر ارائه شده است.
تغییرپذیری زمانی – مکانی بارش های حدی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش از جمله عناصر اقلیمی است که در بُعد زمان و مکان دارای تغییرات بسیاری است. در این بین مطالعه بارش های حدی به سبب اثرات مخرب و زیانبار آن، دارای اهمیت بسزائی است. هدف اصلی مقاله، بررسی تغییرات درون سالانه مقادیر حدی بارش در ایران با استفاده از تکنیک تحلیل هارمونیک است. برای رسیدن به نتیجه مطلوب، داده های بارش از آمار 40 ایستگاه سینوپتیک کشور با دوره آماری 2010-1966 (45 ساله) استخراج گردید. تحلیل هارمونیک به واسطه عمل در فضای طیفی، دارای قابلیت زیادی در بررسی تغییرپذیری بارش است. تحلیل هارمونیک نشان داد که در بیشتر مناطق کشور، عمدتاً تغییرات مقادیر حدی بارش دارای الگوی سالانه بوده و PVR(1) بیشترین سهم را در توضیح و تبیین واریانس داده ها بر عهده دارد. بیشترین میزان PVR(1) در بخش های مرکزی و جنوب غربی (به میزان بیش از 80% به طور مثال در ایستگاههای دزفول و کاشان) مشاهده شد. در سواحل جنوبی دریای خزر و سواحل جنوبی ایران، هارمونیک اول از میزان قابل توجهی (بیش از 70%) برخوردار بوده است. به طورکلی دو هارمونیک اول، واریانس داده ها را به میزان زیادی در بیشتر نواحی ایران توضیح داده و نیاز به هارمونیک های بیشتر وجود ندارد. به عبارتی دیگر، تغییرپذیری سالانه و شش ماهه، مهمترین تغییرات در بارش های حدی ایران می باشند. بدین ترتیب نقش پدیده های بزرگ مقیاس جوی در ایجاد بارش های حدی بیشتر از سایر عوامل است. در بخش-هایی از شمال غرب و جنوب شرق هارمونیک دوم نقش بیشتری در توضیح واریانس دارد. میزان متفاوت T1 بارشهای حدی ایران نیز حکایت از تفاوت های زمانی و مکانی بسیار بالای رخداد های حدی بارش در این منطقه دارد.