فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیوندها و مناسبات متعددی بین شهرها و نواحی روستایی وجود دارد که یکی از این پیوندها و مناسبات، مبادلات پولی و مالی است. وجوه ارسالی مهاجران به خانوا¬ده¬های خود در روستاها و نیز سرمایهگذاری آن ها در نواحی روستایی یکی از زمینه های انتقال سرمایه و سرمایه گذاری در روستاها است که میتواند نقش مهمی در رشد و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. این موضوع امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است ولی تاکنون در ایران بدان پرداخته نشدهاست. هدف این مقاله یافتن پاسخ برای این سؤال است که مهاجران روستایی از طریق سرمایه گذاری و ارسال وجوه چه نقشی در روند توسعه و عمران داشتهاند؟ تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی و روش انجام آن میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بودهاست. نتایج نشان میدهد که وجوه ارسالی مهاجران در روستاهای این ناحیه نقش مهمی در تجدید حیات، رشد و توسعه و بهویژه اشتغال¬زایی دهستان رامشه داشته است. همچنین در روستاهایی که این مبالغ صرفاً در زمینه تأمین مخارج روزانه خانوارها نبوده و در خدمت ایجاد اشتغال و تامین زیرساختهای روستاها بهکارگرفتهشده، نقش موثرتری در عمران و توسعه روستاها داشتهاست.
تحلیل ملاحظات ژئومورفولوژیکی در مکان یابی مراکز نظامی (مطالعه موردی: جنوب استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی فعالیتی است که در آن قابلیت ها و توانایی های یک منطقة خاص از نظر وجود زمین مناسب و کافی، و مرتبط بودن آن با کاربری های دیگر شهری و روستایی برای انتخاب مکانی مناسب جهت کاربری مورد نظر تجزیه و تحلیلشود. انتخاب یک موقعیت مکانی از بین موقعیت های موجود نیازمند شناخت و ارزیابی دقیق مناطق، با به کارگیری مدل ها و ابزارهای مناسب است. در این پژوهش، میزان تطابق مکان یابی های انجام گرفته با معیارها و ویژگی های ژئومورفیک منطقهبررسی شد و مهم ترین هدف، شناسایی وضعیت استقرار مراکز نظامی موجود در منطقه و تجزیه و تحلیل شرایط محیطی و معرفی مکان مناسب برای احداث مراکز نظامی است. در این تحقیق روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مناطق مرزی جنوب استان ایلام در مکان یابی مناسب برای احداث مراکز نظامیبا به کارگیری برخی معیارهای ژئومورفیک و انسانی منطقه ارزیابی شده است. بنابراین، فن AHP در نرم افزار GIS به کار گرفته شد و پراکنش فضایی مراکز نظامی در منطقه مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، 74 درصد از مراکز نظامی موجود در منطقه در پهنة سرزمینی مناسبی قرار دارد.
مارسی؛ بندر جهان وطن
حوزههای تخصصی:
ارزیابی قابلیتهای زیست پذیری بافت فرسوده و راهبردهای تقویت آن (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
بحث بافتهای فرسوده به عنوان پتانسیل زیست شهری؛ دیر زمانی است که در کشور ما توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان را به خود معطوف کرده و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زیست این بافت ها اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان به نظر می رسد برای زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان اتخاذ روند برنامه ریزی استراتژیک می تواند کمک شایانی در تهیه راهبردهای نهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب نماید. در راستای دستیازی به هدف تحقیق؛ گرداوری داده ها به روش کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری؛ و به منظور شناسایی عوامل بیرونی و داخلی موثر بر زیست پذیری بافت از تکنیک سوات و در جهت اولویت بندی استراتژیها از مدل AHP بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهدکه بافت فرسوده شهر زنجان از نظر نقاط قوت و فرصتهای زیست پذیری از پتانسیل بالایی برخوردار بوده و استراتژی تهاجمی به عنوان اولویت دارترین راهبرد جهت مداخله در زیست پذیری بافت فرسوده تعیین گشته است.
ژئومورفولوژی و جغرافیا
حوزههای تخصصی:
اثرات دوره های کم آبی و پرآبی بر کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان
حوزههای تخصصی:
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی در حوضه های آبریز پدیده ایی بدیهی است. وقوع این دوره ها در حوضه آبریز کشکان علاوه بر تاثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا،دراین تحقیق با استفاده ازتحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزارهای SPSS و Excel دو هدف عمده دنبال شده است. اول بررسی ارتباط بین دوره های کم آبی و پرآبی با پارامترهای کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان، دوم ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه ذکرشده برای استفاده در مصارف شرب و کشاورزی طی دوره های کم آبی و پرآبی.
به این منظور از آمارآنالیزشده 12 پارامتر کیفیت آب و آمار دبی روزانه هشت ایستگاه هیدرومتری واقع در رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی، چولهول، مادیان رود و کشکان پایینی در یک دوره آماری 30 ساله (1380-1351) استفاده شده است. منحنی های تداوم جریان برای هر یک از رودخانه های فوق الذکر ترسیم و شاخصQ95 ، به عنوان آستانه خشکسالی هیدرولوژیک از این منحنی ها استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در اکثر موارد رابطه لگاریتمی معنی داری بین دوره های کم آبی و پر آبی با پارامترهای کیفیت آب وجود دارد، به دنبال دوره های کم آبی و پر آبی مقادیر پارامترهای کیفیت آب مورد مطالعه در رودخانه های ذیربط نیز سیر صعودی یا نزولی پیدا کرده و منجر به تغییراتی در کیفیت آب های سطحی این حوضه شده است. همچنین با ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه برای مصارف شرب و کشاورزی مشخص شد طی دوره های متناوب کم آبی و پر آبی آب رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی و کشکان پایینی جز آب های باکیفیت خوب و در رودخانه های چولهول و مادیان رود قابل قبول و متوسط بوده است.
برآورد شاخص های پوشش گیاهی برنج با تصاویر چندزمانه راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت ها و توانایی های تصویربرداری راداری در بخش تکنولوژی تصویربرداری مایکروویو چشمگیر است. طبقه بندی، تشخیص و پایش محصولات زراعی به کمک سنجش از دور، امروزه به یکی از بخش های مهم در مدیریت کشاورزی تبدیل شده است. به سبب وجود مشکلات تصاویر اپتیک در مناطق شمالی کشور (به دلیل وجود ابر) و ناکارآمدی روش های سنتی استفاده از باند مرئی و مادون قرمز و همچنین با توجه به کوچک بودن اندازه قطعات شالی های برنج، تصاویر راداری SAR (رادار روزنه مصنوعی) با قابلیت های خاص خود (نفوذپذیری در هر شرایط آب وهوایی)، می توانند جایگزین (یا مکمل) مناسبی برای برآورد شاخص پوشش های گیاهی محصول برنج باشند. در پژوهش پیش رو با استفاده از تصاویر چندزمانه اپتیکی و راداری که در سه مرحله نشا، داشت و برداشت در منطقه بهشهرِ استان مازندران انجام گرفت، به بررسی و مقایسه پنج شاخص پوشش گیاهی محصول برنج در تصاویر اپتیک لندست با ضریب پراکندگی راداری ماهواره رادارست-1، در پلاریزاسیون HH پرداخته شده است. در این پژوهش، یک مدل ریاضی رگرسیون خطی با ضریب همبستگی ارائه شد و این نتیجه به دست آمد که شاخص پوشش گیاهی NDVI با ضریب همبستگی 92/0 و شاخص SR با ضریب همبستگی 86/0، به ترتیب دارای بالاترین ضریب همبستگی با ضریب پراکندگی راداری هستند.
یخبندان کواترنر در قسمتهای داخلی کوهستان زرد کوه در رشته زاگرس
حوزههای تخصصی:
مدت زیادی است که در مطالعات و بررسیهای ژئومرفولوژی یخچالی در ایران این سؤال مطرح است که آیا در ایران هم آثار و شواهد ژئومرفولوژی یخچالی که هم زمان و هم ارزش با آثار و شواهد یخچالی عرضهای میانی شمالی باشد‘ مشاهده شده است یا خیر. به عبارت دیگر آیا آب و هوای ایران در هنگام یخبندانهای پلیستوسن که یخچالها نسبت به امروز به مراتب بیشتر و گسترده تر سطح زمین را فرا گرفته بودند‘ سردتر و مرطوبتر بوده اند؟ شکی نیست که چنین حالتی‘ تغییرات اساسی و بنیادی را در مرفودینامیک تشکیل و تکامل خاک‘ پوشش گیاهی و حیات وحش به همراه داشته است. در واقع این سؤالات از زمانی مطرح شد که پژوهشگران‘ مطالعه و بررسی چاله های مرکزی ایران را شروع کردند. آنها لایه های متفاوتی از ماسه‘ رس و قشرهای نمک (که بر روی هم قرار گرفته اند)‘ مخروط افکنه و تراسهای فسیل را مشاهده کردند (بوبک 2‘ 1937). این مشاهدات نشان می دهد که در زمانهای گذشته مقدار آبهای روان بیشتر و در نتیجه قدرت آنها نیز نسبت به زمان حاضر زیادتر بوده است. از این موضوع نتیجه می شود که در کواترنر در ایران‘ شرایط مختلف آب و هوائی حکمفرما بوده که با شرایط آب و هوایی زمان حاضر تفاوت داشته است. اکنون اگر در ایران انطباق شرایط آب و هوائی کواترنر با عرضهای میانی شمالی صورت پذیرد‘ مطالب ذیل در ارتباط با عملکرد شرایط برفی (نیوال) یخچالی و مجاور یخچالی مطرح می شود.
شناخت فرایندهای بیابان زایی در اکوسیستم خشک چاله گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تعریف کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابان زدایی «بیابان زایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل مختلف از جمله تغییرات آب و هوا و فعالیتهای انسانی میباشد ». در کشور ایران که از یک طرف بیش از 70 درصد وسعت آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل میدهد (مرادی،1377) و از طرف دیگر افزایش جمعیت و تلاش برای نیل به توسعه اقتصادی سبب استفاده بی رویه از زمین شده است، چنانچه به تنزل کیفیت و تخریب منابع آب، خاک و پوشش گیاهی به عنوان سه عامل بقای زندگی در اکوسیستم های آسیب پذیر این مناطق، منجر شد (خلد برین 1366)، پدیده بیابان زایی را باید عارضه ای دانست که محیط زیست و حیاط اقتصادی ما را به طرز شدیدی مورد تهدید قرار میدهد. در این تحقیق، دشتهای حوضه سفلی زاینده رود که محدوده داخل منحنی تراز 1800 متر را در چاله گاوخونی در ناحیه اصفهان در بر میگیرد به عنوان یک جامعه آماری انتخاب شده است. ضمن تحلیل عناصر اقلیمی و هیدرولوژیکی، روند تغییرات هیدروکلیماتولوژیکی منتهی به «تخریب سرزمین» و «وقوع بیابان زایی» بررسی شده است، چرا که از نقطه نظر ارتباطی که بین گسترش بیابان ها، خشکسالی ها و ویژگیهای هیدروکلیماتولوژیکی وجود دارد از یک سو توجه به عناصر اقلیمی و خواص هیدرولوژیکی محل ضروری است و از سوی دیگر به دلیل بهره کشی فوق امکانهای طبیعی بویژه برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، توجه بیشتر به امکانها و محدودیت های محیط طبیعی را طلب میکند تا از این رهگذر ضمن حفظ تعادل اکولوژیکی علاوه بر پیشگیری از وقوع بیابان زایی به درمان ضایعه های زیست محیطی یا به عبارتی «بیابان زدایی» نیز اقدام شود.
بررسی هویت بخشی شهر فیروزآباد در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر گور با استفاده از تکنیک SWOT
حوزههای تخصصی:
هویت شهری نشان دهنده فرهنگ شهرنشینان است، بافت فرسوده تاریخی به عنوان هویت و تبلور فرهنگ آن شهر می باشد. بنابراین، حفظ آن در زمان بهسازی و نوسازی تاکید می شود. شهر گور اولین شهر دایره ای ایران در زمان ساسانیان می باشد، که در حاشیه شهر فیروزآباد کنونی در استان فارس واقع است. هدف از مقاله حاضر مطالعه و بررسی مشکلات و ارایه راه کارها به منظور حفظ و ایجاد هویت برای شهر فیروزآباد از طریق بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تاریخی شهر گور می باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و تکنیک سوات(SWOT) ضمن شناخت و بیان اهمیت بافت تاریخی شهر گور، روش هایی را جهت دخالت موثر در بهسازی و نوسازی و حفظ بافت تاریخی شهر فیروزآباد به عنوان یک میراث و هویتی ماندگار ارایه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، اجرای طرح های توسعه شهری شهر فیروزآباد بدون توجه به بافت تاریخی شهر گور صورت گرفته است بر این اساس، رشد و توسعه شهرنشینی، ارایه ایده های معماری و شهرسازی بی هویت و افزایش جمعیت شهر فیروزآباد موجب فراموشی در امر بهسازی و نوسازی شهر گور گردیده است، که به تبع آن، عدم استفاده از متخصصین و برنامه ریزان شهری در بافت تاریخی شهر گور هم خود دلیلی بر این وضعیت است. در ادامه تحقیق انواع راه حل ها و اولویت های اجرایی متناسب با شرایط محیطی و بافت شهر فیروزآباد مطرح شده است.
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
تحلیل سینوپتیکی توفان گونو و اثرات آن بر جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناخت عوامل سینوپتیکی و دینامیکی موثر بر شکل گیری توفان گونو و آثار آن بر جنوب شرق ایران است. برای تحلیل سینوپتیکی توفان، نقشه های سینوپتیکی چند روز قبل و روز وقوع و بعد توفان از سایت www.cdc.noaa.gov -که مربوط به سازمان هواشناسی و اقیانوس شناسی کشور ایالات متحده امریکاست- تهیه شد. این تحقیق نشان داد که عمده سامانه های منجر به توفان گونو، از شرایط سینوپتیکی زیر پیروی می کنند : در تراز سطح دریا در روز ششم ژوئن واچرخند شمال اروپایی به دو بخش تقسیم شده: یکی بر روی دریای خزر که زبانه جنوبی آن بخش اعظم ایران را در برگرفته، تدوام ریزش هوای سرد را بر روی ایران انجام می دهد و دیگری در شرق دریای مدیترانه که تا سودان ادامه داشته و باعث تقویت چرخند شده است. آرایش توپوگرافی سطوح 850 هکتوپاسکال در (7 ژوئن 2007)حاکی از ادغام زبانه چرخند روی دریای عمان و دریای مدیترانه است. با ادغام این دوچرخند، زبانه واچرخند شمال افریقا کاملاً به سمت غرب عقب نشینی کرده و فرارفت سرد بر روی شرق دریای سرخ انجام شده است. به این ترتیب، هم به دلیل انتقال چرخند به داخل خشکی و هم به دلیل قطع فرارفت سرد پشت چرخند، در روزهای آینده توفان تضعیف می شود. در تراز 600 هکتوپاسکال(7 ژوئن) بخش شمال چرخند از جنوب و جنوب شرقی ایران عبور کرده و موجب ریزش شدید باران در منطقه شده است، به طوری که بیشترین مقادیر آن در ایستگاه های چابهار و ایران شهر به ترتیب با مقدار 5/90 و 3/15 میلیمتر بوده است. در تراز 500 هکتوپاسکال(7 ژوئن) چرخند بوسیله دو مرکز واچرخندی، یکی بر روی هند و پاکستان و دیگری زبانه واچرخند شمال آفریقا احاطه شده و زبانه واچرخند سیبری نیز کاملاً تا مرز خراسان شمالی عقب نشینی کرده است. در روز هشتم، هسته بیشینه بارش قدری به سمت تنگه هرمز کشیده شده، به طوری که بیشترین بارش در ایستگاه جاسک با مقدار 4/92 میلیمتر و کمترین آن در ایستگاه چابهار با 3/2 میلیمتر دریافت شده است.
مطالعه نوسانات دما و بارش سالانه در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از داده های مربوط به دما و بارش سالانه در یک دوره آماری 44 ساله برای ایستگاه های منطقه شمال غرب ایران که مشتمل بر 16 ایستگاه سینوپتیک می باشد استفاده شده است. از بین این ایستگاه ها تعداد 8 ایستگاه که دارای کامل ترین آمار بوده و منطقه مورد مطالعه را تحت پوشش قرار می دهند انتخاب شده و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد این ایستگاه ها انجام گردیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش مدل های تابع تبدیل می باشد که جزء روش های تجزیه و تحلیل سری های زمانی است. در همین راستا ابتدا ایستگاه ها بر اساس روش مذکور مدل سازی شده و سپس تحلیل داده ها و عمل پیش بینی بر روی آن ها انجام گرفته است نهایتاً با استفاده از آزمون روند، ایستگاه های مطالعه شده مورد آزمون قرار گرفته و معنی داری روند نوسان های دما و بارندگی در آن ها مشخص شده است. نتایج حاصل از این مطالعه در زمینه بررسی روند دمای سالانه نشان می دهد که سه ایستگاه میانه، تبریز و ماکو دارای روند معنی دار می باشند. در زمینه بررسی روند بارندگی سالانه نیز طبق نتایج آزمون روند، ایستگاه های تبریز، اردبیل، ارومیه وخوی دارای روند معنی دار بوده و در همه آن ها بارندگی سالانه دارای روندی نزولی می باشد.
بررسی تحولات ژئومورفولوژیک پلایای کهک، استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پلایاها یکی از مهمترین محیط های شور به حساب می آیند. با توجه به اینکه وسعت مناطقی که بطور ژنتیکی شور می باشند در سطح جهان در حدود 955 میلیون هکتار است، مناطقی که بطور ثانویه در معرض شور شدن قرار گرفته اند در سطح جهان حدود 77 میلیون هکتار وسعت دارند. در این میان حدود 58 درصد از مناطق در معرض شوری ثانویه را مناطق کشاورزی دارای آبیاری تشکیل می دهد. این موضوع مستلزم انجام ارزیابی های دقیق وضعیت شوری خاک و تغییرات آن به منظور تحت کنترل در آوردن روند قهقرایی تغییرات و نیز پایدارسازی مدیریت و کاربری اراضی در این مناطق حساس است.
داده های سنجش از راه دور تجزیه و تحلیل های مربوط به فرآیندها و الگوهای تغییرات در طی زمان و مکان های مختلف را تسهیل ساخته و از این رو جهت استفاده در علوم مربوط به سیستم زمین مورد تایید قرار گرفته اند. اطلاعات سنجش از راه دور چند زمانه در قالب داده های مرئی و میکروویو بطور موثری می توانند جهت آشکارسازی تغییرات زمانی پدیده های سطحی که تحت تاثیر نمک قرار گرفته اند، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله منابع اطلاعاتی متنوعی از قبیل: عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و نیز شیوه های مورد استفاده جهت بررسی و تهیه نقشه از داده های سنجش از راه دور از مناطق تحت تاثیر نمک بررسی شده است. محدودیت های موجود در خصوص استفاده از داده های سنجش از راه دور به منظور تهیه نقشه از مناطق تحت تاثیر نمک به چگونگی رفتار طیفی انواع نمک های موجود، توزیع مکانی نمک ها بر روی سطح زمین، تغییرات زمانی شوری، پوشش گیاهی به عنوان مانع و اختلاط های طیفی با سایر سطوح زمینی بستگی دارد. پلایای کهک در استان خراسان جنوبی واقع شده است. در این مقاله روش هایی مختلفی مانند: عدم اختلاط طیفی، طبقه بندی حداکثر احتمال، نسبت موجود بین باندها و طبقه بندی فازی مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت در این مقاله تغییرات زمانی و مکانی شوری و نیز گسترش و توسعه پلایا با استفاده از ترکیب روش هایی که در آن داده های مختلف تلفیق و ترکیب شده، تعیین شده است."
تحلیل فضایی الگوهای بزهکاری در منطقه 17 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی پدیده بزهکاری، صرف نظر از این که بزهکار کیست و چه انگیزهای دارد و یا بزهدیده کیست، این موضوع قابل ملاحظه است که در برخی مکانها و بعضی زمانها میزان جرایم بیشتر است. در واقع مکان و زمان در میزان بزهکاری و ایجاد انگیزه برای گذار از اندیشه به عمل مجرمانه نقش دارد. تحلیل فضایی جرایم در شهرها به شناسایی الگوهای رفتار مجرمانه، کشف کانونهای جرمخیز و در نهایت به تغییر این شرایط و خلق فضاهای مقاوم در برابر جرم و رفع نابهنجاریهای شهری کمک میکند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل فضایی الگوهای رفتار مجرمانه و کانونهای جرمخیز مواد مخدر و سرقت در سطح منطقه 17 شهرداری تهران پرداخته است. در تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از روشهای آماری–گرافیکی در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرمافزار Spss بهره گرفته شده است. بر مبنای نتایج شاخص نزدیک ترین همسایه، توزیع فضایی جرایم مرتبط با مواد مخدر و سرقت در منطقه 17 شهرداری تهران از الگوی خوشهای پیروی میکند و محدودههای خاصی از سطح منطقه 17 محل تمرکز جرایم مورد بررسی است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین تراکم نسبی جمعیت و جرایم مواد مخدر و سرقت رابطه آماری معنیداری وجود دارد.
تحلیلی بر الگوی پراکنش فضایی- مکانی فضای سبز و مکان یابی بهینه ی پارک های شهری با بهره گیری از مدل ANP و تحلیل شبکه مطالعه ی موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دنبال گسترش شهرنشینی و رشد فزاینده ی جمعیّت، شهرها با مشکلات متعددی از جمله عدم بهره مندی متناسب تمامی شهروندان از خدمات شهری مواجه می باشند. پارک ها و فضاهای سبز شهری به عنوان یکی از کاربری های مهم که جمعیّت قابل توجهی با آن سروکار دارند و سطوح قابل توجهی از فضای شهری را نیز به خود اختصاص می دهند، با مشکلاتی چون کمبود، توزیع نامتناسب با نیازهای جمعیّتی، عدم رعایت همجواری ها و غیره روبه رو می باشند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی با تأکید بر جنبه کاربردی انجام پذیرفته است، چگونگی توزیع کاربری فضای سبز شهر پیرانشهر بررسی و تحلیل شده و ضمن ترسیم وضع موجود، مکان های مناسب جهت ایجاد پارک های جدید در راستای دستیابی به وضع مطلوب ارائه گردیده است. این پژوهش با ارائه ی الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه فضای سبز در شهر پیرانشهر می باشد. بدین منظور پس از بررسی وضع موجود و شعاع عملکرد پارک ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی شناسایی، سپس معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی قابل خواندن برای نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نموده و وزن نهایی هریک از معیارها باتوجه به میزان تأثیرگذاری توسط نرم افزار SuperDecisions و مدل ANPمحاسبه گردید. در نهایت با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی زمین های شهری برای انتخاب مکان بهینه جهت ایجاد پارک در 5 دسته مناسب تا نامناسب تقسیم بندی شد. نتایج حاصل از نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که فضای سبز موجود در شهر پیرانشهر از نظر سازگاری با سایر کاربری ها و همچنین از نظر دسترسی، نامتناسب و در رابطه با وسعت شهر به صورت مناسب توزیع نشده است.
ژئوسیستم های نامتعادل: تحلیل قوانین لیاپانوف در شکل گیری الگوها (نوآوری در حوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که صحبت از تعادل در ژئومورفولوژی می شود، بی شک قبل از هر چیز، چرخه فرسایشی دیویس در ذهن نقش می بندد. در برابر نگاه ایستایی به تحولات لندفرم ها، تفکر تعادل پویا یا تعادل دینامیکی که ریشه در پژوهش های جیلبرت دارد، قرار گرفته است. سوال اصلی اینجاست که آیا همه سیستم های باز نظیر ژئوسیستم ها در هر مکان و زمان، حالت تعادل را جستجو می کنند؟ فارغ از اینکه به تفکر دیویس و اصل ایستایی تحولات اعتقاد داشته باشیم یا به تعادل پویا در نگاه جیلبرت باور ذهنی خود را پرورش داده باشیم، پاسخ به این سوال را باید در قوانین ترمودینامیک غیرخطی کنکاش کرد. در اینجا دیگر قوانین مکانیک نیوتنی که براحتی کلید نظریه دیویس است قادر نخواهد بود تا بر شکل گیری و فروپاشی الگوها، تغییرات لحظه ای ژئوسیستم ها، پاسخ ها و اشکال کاتاستروفی و وجود الگوهای فراکتالی پاسخ دهد. تئوری پایداری لیاپانوف درک دقیقی از بازخوردهای مثبت و منفی ژئوسیستم ها ارائه می دهد. لیاپانوف نشان داد که واگرایی در زمان، پیدایش الگوهای آشوب را به همراه دارد. دینامیک الگوهای مکانی شکل گرفته در ژئوسیستم ها، علاوه بر وجود شرایط نامتعادل، بیانگر وقوع نقاط تعادلی جدید در طی زمان است. اگر بر پایه اصل انتروپی پذیرفته ایم که همه سیستم های باز تعادل خود را در حداکثر انتروپی کنکاش می کنند، می بایست متصور شد که زمین به عنوان یک ژئوسیستم ماکرو و سایر ژئوسیستم ها و اکوسیستم های موجود در آن هنوز به نقطه محتوم ماکزیمم انتروپی دست نیافته اند. لذا دینامیکی از تحولات و تغییرات چشم انداز را در ژئوسیستم های زمین و تمامی سیستم های باز موجود در آن شاهد هستیم. این دینامیک با بروز الگوهای دوره ای، آشوب و اشکال فراکتالی در ژئوسیستم ها همراه است. در این مقاله سعی شده است تا قوانین پایداری حاکم در شرایط ناتعادلی در ژئوسیستم ها بر پایه نظریه لیاپانوف و ترمودینامیک غیرخطی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می-دهد که خودتنظیمی حاصل از اتلاف انرژی در سیستم، الگوهای مکانی و رفتارهای آشوب گونه را در محدوده ناتعادلی رقم می زند که دینامیک این رفتارها، می تواند به مثابه کلیدی در پیش بینی پاسخ های ژئوسیستم به اغتشاشات محیطی ملاک عمل قرار گیرد.
تحلیل و سنجش سطوح توسعه برخورداری شهری «مورد شناسی شهر مشهد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری در دهه های اخیر به الگوواره نوین و مسلطی در برنامه ریزی شهری تبدیل شده و هرگونه برنامه ریزی در شهر، چنانکه با رویکرد توسعه پایدار طراحی و تدوین نگردد عملاَ در دسترسی به اهداف مورد نظر با موفقیت کمتری مواجه خواهد بود. در این مقاله، به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل های کمی همچون تحلیل عاملی و ضریب پراکندگی به ارزیابی شاخص های برخورداری در ابعاد اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست - محیطی مادر شهر مشهد، به عنوان دومین شهر بزرگ کشور پرداخته شده است. به این منظور، در گام نخست ابعاد پایداری این شهر با نظام شهری کشور مقایسه گردید که نتایج حاصل بیانگر آن است که بین این شهر و میانگین شهرهای کشور، نابرابری محسوسی در شاخص های پایداری وجود ندارد. لیکن در مرحله بعدی در بعد درون شهری، به بررسی سطوح پایداری با استفاده از 57 شاخص در مناطق دوازده گانه شهری مشهد پرداخته شد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی در این پژوهش، بیانگر آن است که منطقه 1 شهرداری مشهد از نظر بهره مند بودن شاخص های برخورداری در جایگاه نخست و منطقه 5 شهرداری در پایین ترین جایگاه قرار دارد. در عین حال، عامل اقتصادی، مهمترین و تاثیر گذارترین عامل در عدم برخورداری این شهر تشخیص داده شد؛ به طوری که با ارزیابی عامل های تلفیقی مشخص شد که فقط یک سوم از مناطق شهری این کلانشهر در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارند و بقیه مناطق شهر در وضعیت نامطلوبی به سر می برند. همچنین در بعد برخورداری (عدالت اجتماعی) شکاف عمیقی در بهره مند بودن از شاخص های پایداری بین مناطق دوازده گانه شهری مشهد مشاهده می شود؛ چنان که از این نظر بیشترین شکاف با 7/1 درصد مربوط به عامل اجتماعی است. این رقم در عامل های تلفیقی نیز 69/0 درصد محاسبه شده که نشان از شکاف عمیق مناطق، در برخورداری از شاخص های پایداری است.