نام سعدی همچون دیگر شاعران ایرانی چون رودکی، فردوسی، ناصرخسرو، عمر خیام و.... برای افراد تاجیک چه خاص و چه عام آشنا و گرامی است. چنانکه هر کس که به فرارود سفر میکند این حقیقت را میبیند و تایید خواهد کرد که این امر هم ریشهای توانا که سخنان نغز و پرمغز سعدی بوده است داشته و هم واسطهای کارساز که در پی کوششهای مصرانه سعدی دوستان و سعدیپژوهان آن دیار چون علامه صدرالدین عینی، استادان عبدالسلام دیهاتی، سیدرضا علیزاده، عبدالغنی میرزایف و... بوده است. این مقاله به بررسی آثار و ترجمههای شیخ سعدی در تاجیکستان میپردازد.
نویسنده در این مقاله به بررسی آثارنویسندگان و شاعرانی میپردازد که به تقلید از سعدی، سعی در سرودن اثری چون گلستان وبوستان کردهاند. وی درمییابد که هیچکدام نتوانسته اثری در خور و همپای آثار این شاعر معروف عرضه نمایند و همگی عاجزانه سرتسلیم بر آستان شیخ فرو آوردند. زیرا آنان یا لفظ را فدای معنی کردند و یا معنی را فدای لفاظیهای خود ساختهاند و همگی به «حسن تقدم و تقدم حسن» سلطان سخن، سعدی شیرازی اعتراف کردهاند.
سعدی که شاعری اهل شیراز بوده با اینکه سالهایی را در مسافرت و دور از وطن گذرانیده، باز عشق و علاقه به شیراز را میتوان در سرودن اشعاری که برای شیراز و فارس داشته، دید. نویسنده در این مقاله به این امر توجه کرده و علاقه سعدی به شیراز و فارس را در اشعار مختلف وی بررسی میکند.