ادبیات مکاشفه ای، به عنوان یک نوع ادبی در حوزه متون ادبیِ دینی و عرفانی مطرح است و با کارکرد امیدآفرینی و نویدبخشی برای "آینده"، در عین خبر دادن از اسرار و رموز "گذشته"، مورد توجه و استقبال بوده است. این پژوهش، پس از مروری بر این نوع ادبی و تاریخچه آن و بررسی انواع مکاشفه، مکاشفات پیشگویانه حافظ شیرازی را مورد نقد و تحلیل قرار داده، مشابهت های موجود در نگرش و موتیف های این شاعر و اندیشمند بزرگ را در مقایسه با کلیات مطرح در این نوع ادبی تبیین نموده است. نتایج تحقیق گویای آن است که فراوانی وجود نمادهای پیام آوری چون هاتف، سروش، صبا، نسیم و... مؤید تعمدی بودن ورود منظورهای پیشگویانه و مکاشفه ای در شعر حافظ بوده است. این نوع ادبی، در کلام لسان الغیب، با به کارگیری عناصری چون اسطوره، مکاشفه، رویا و خواب، تمثیل، سمبل و استعاره، توانسته است اهداف و تعالیم هستی شناسانه، گاه عارفانه، گاه مطایبه آمیز و اغلب نویدبخش و امیدوارانه خود را گسترش دهد.
تفأل به مثابه ی ابزاری برای پیش بینی و آگاهی از رویدادها و یا امور مخفی پیش رو، از دیرباز میان جوامع انسانی مرسوم بوده است. دیوان حافظ شیرازی، افزون بر جنبه های ذوقی، هنری و ادبی، دارای جنبه ی تفألی در میان طبقات اجتماعی نیز بوده است. بُعد تفألی آن در میان طبقه ی حاکمیّت، از موضوعات قابل درنگ است که بررسی آن می تواند انگیزه های دست اندرکاران و کنشگران عالم سیاست به تفأل با شعر حافظ، و کاربست آن را در امور مختلف تبیین و روشن نماید. نظر به اهمیت بحث، این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون تاریخ نگاری، عوامل تفأل طبقه ی حاکمیّت با دیوان حافظ شیرازی و کارکردهای آن را در کانون توجه خود قرارداده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد: تفأل با دیوان حافظ، چونان دریچه ای گشوده به عالم غیب از جانب طبقه ی حاکم، بنا به دلایلی، نظیر باور به لسان الغیب بودن خواجه ی شیراز، تقدّس، تأویل پذیری و ایهام مناسب اشعار وی، همچنین ادب دوستی و رویکرد ذوقی حاکمان و دیوانیان، متداول و مرسوم بوده و کارکردهای مختلفی ازجمله: پیش بینی و آگاهی از امور فعلی و پیش رو، تأثیر روانی و کنشگری در برخی رویدادهای تاریخی و درعین حال نقش تفنّنی و سرگرمی داشته است. در این میان، وجه روانی و کنشگری تفأل با دیوان حافظ، یکی از شگفت انگیزترین کارکردهای آن در رویدادهای تاریخی است. به طوری که شعر حافظ، خود به عنوان عنصری مولّد و کنشگر، در خدمت عاملان انسانی تاریخ قرارگرفته و سمت وسوی برخی از رویدادهای تاریخی را شکل داده است.