ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
۴۲۳.

اندیشه مثالی و ادبیات مثالی سیر تحول نظریه فلسفی عالم مثلی و پیوند آن با ادبیات تمثیلی با تمرکز بر ادبیات تمثیلی مولانا درمثنوی و فیه مافیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نماد یونگ تمثیل مولانا مثنوی فیه مافیه جهان مثالی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۱۵۱۰ تعداد دانلود : ۸۸۶
نظریه عالم مثلی- اعتقاد به وجود جهانی مثالی که پیش از خلق دنیای مادی موجود بوده است- پیش از افلاطون در اندیشه های زرتشت و اعتقاد او به جهان فروشی وجود داشته است. چنین تفسیری از وجود دوگانه جهان (جهان «مثالی و عالم «سایه»)، در اندیشه فلاسفه و عرفای اسلامی نیز نفوذ کرده، از آن به «اعیان ثابته»، «عالم مثل معلقه» و ... تعبیر شده است. در اندیشه یونگ نیز وجود «کهن الگو» ها را در جهانی ماورای ادراک محسوس («ناخودآگاه جمعی»)، تفسیرجدید و انسان شناسانه ای از همان صورت های مثالی و عالم مثلی دانسته اند. همه این نظریه ها برپایه صدور معقول درمحسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسله مراتبی استوار است. چنین دیدگاه هایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورند که درونمایه ای دوگانه («ممثل به» ملموس و «ممثل» مجرد) به اثر می بخشد. در آثار و افکار مولانا نیز این جهان بینی فلسفی و نمودهای ادبی آن به روشنی قابل پیگیری است. مبانی نظری این تفکر را در مثنوی و فیه مافیه و نمودهای ادبی آن را در مثنوی می توان مشاهده کرد.این جستار، ضمن توصیف سیر تحول این افکار، پیوند نظریه فلسفی عالم مثلی را با ادبیات تمثیلی - که در ارتباط بین سمبولیزم غربی و ایده آلیسم افلاطونی متجلی شده است- مورد بررسی قرار می دهد و به بیان نمودهای فکری و ادبی آن درجهان بینی مولانا و ادبیات تمثیلی او در مثنوی و فیه مافیه می پردازد.
۴۳۳.

تخلص پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی تخلص خاموش پنهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵
واژه ((تخلص)) یکی از واژگانی است که در ادب فارسی به معانی مختلفی به کار می رود. در این مقاله کاربرد آن در معنی اسم ‘ یعنی : نام شعری شاعر:مورد توجه می باشد . مولوی واژه ((خاموش)) را به عنوان تخلص برگزیده است و به دو صورت ((خامش و خمش )) نیز به کار برده است . اما از آثار او به ویژه غزلیات شمی برمی آید که برخلاف حافظ و سعدی که در بیت های پایانی تمامی و یا اکثر غزلها تخلص آورده اند ‘ ایشان در بسیاری غزلها تخلص نیاورده است و به جای واژه ((خاموش )) یا ((خمش و خامش )) ‘ واژه یا ترکیب یا عبارتی که بیان کننده مفهوم آن است ‘ می آورد ‘ مانند : بستن لب و دهان ‘ بس کردن از سخن ‘ رها کردن گفت و ... که در این مقاله از آن به ((تخلص پنهان )) تعبیر شده است . دهان ببند و ایمن باش در سخن داری که شد کلید خزینه بر ایمن کشدا (47-61 گ) بس کنم ‘ گرچه رمز است بیانش نکنم خود بیان را چه کنی ‘ جان بیان می آید (140-170 گ)
۴۳۸.

امتیاز یک لحظه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی توازن نقش ارجاعی نقش ادبی هارمونی تکرار و اکه و همخوان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی موسیقی شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۱۴۸۶ تعداد دانلود : ۸۰۴
شعر ناب، لحظه ای ناب است که زبان شاعر را تسخیر می کند و امتیازی است که همیشه در اختیار شاعر نیست و پژوهش حاضر، کوششی است در چیستی و چرایی غزلی ناب از مولانا، با دستاویزهای موسیقی شعر، آواشناسی، زبان شناسی و فن موسیقی... در این مقاله، با تطبیق و مقایسه دو غزل از مولانا علل توفیق یک غزل و عدم توفیق دیگری را به نقد و بررسی نشسته ایم...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان