بهرام صادقی (1315-1363) آثار خود را میان سال های 1335 تا 1350 خورشیدی نوشت، و مجموعه سنگر و قمقمه های خالی (1349) وی، به نمونه بارزی از رمان نو (داستان نو) در نثر و داستان نویسی فارسی تبدیل شد. این مجموعه، شامل بیست و چهار داستان می باشد که از آن میان «آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب»، به منظور بررسی در پرتو رویکردهای فُرمالیستی و ساختارگرا برگزیده شده است. برخی از دلایل این انتخاب عبارت اند از حجم موجز و کوتاه داستان، و نیز ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری، نظیر چیدمان شمارشی وقایع و متن به شدّت صورت گرای آن. بهرام صادقی روش های روایی سنّت شکنی را برای مشارکت ذهنی مستمرّ خواننده به کار برده است: «آشنایی زدایی»، «بیگانه سازی یا فاصله گذاری»، «نزدیک نمایی»، «جبرسازی» و «عنصر مسلّط». هدف این پژوهش، واکاوی ساختار روایی و زبانی داستان کوتاهی از بهرام صادقی است، تا هم فنون کلامی نویسندگان رمان نو (داستا ن نو) آشکار گردد، و هم سبک گونه ای از نثر فارسی که در دوران معاصر بازتاب در خور توجّه ای داشته است، بازشناسی شود.
رمان و قتی نیچه گریست، اثر اروین یالوم، یکی از برجسته ترین رمان هایی است که به نیکی پیوند ادبیات و روان شناسی را نمایان ساخت و چنان مورد توجه قرار گرفت که اندکی بعد فیلمی با همین نام ، بر اساس آن ساخته شد و جوایز متعددی را از آن خود کرد . نویسنده این رمان ، در قالب یک رمان جذاب ، چگونگی درمان روان نژندی دو تن از نوابغ غرب ( فریدریش نیچه و یوزف برویر ، استاد فروید ) را به نمایش گذاشته است . در این جستار ، رمان یاد شده ، از منظر نقدی روان شناختی ، به ویژه با توجه به « نهاد ، من ، فرامن و لیبیدو » نقد و بررسی گرد ید و مشخص شد که این رمان ، در قالب دو بخش جدا گانه ، شکل گرفته که در ا ین مقاله به آن پر داخته می شود .