در این دیباچه نویسنده ضمن بررسی آثارارائه شده پیشین، معتقد است که خوشه چینان خرمن بزرگ سعدی که وامداران سخن و حکمت و عشق سعدیاند، کارنامة پرباری در سعدیپژوهی به یادگار نگذاشتهاند و هنوز پس از کار سترگ شادروان محمدعلی فروغی، کلیات جامع و تصحیح شدهای که بتوان براساس آن به تدوین فرهنگهای لازم بسامدی، ترکیبات، واژگان، کشف الابیات و... پرداخت در دست نیست.و علاوه بر این کتابهای موضوعی پیرامون سعدی نیز چندان نگارش نیافته است و کتابشناسی و مقالهشناسی او در دست نیست.
این مقاله سعی در بررسی تصوف سعدی و ارتباط وی با ابوالفرج بن جوزی و شیخ شهابالدین سهروردی دارد که هردو از صوفیان بودهاند و سعدی از آنها در اشعارش نام برده است. نویسنده تصوف سعدی و پیرو سلسله خاصی بودن این شاعر را نفی میکند و او را پیرو سهروردیه نیز نمیداند و مکتب سعدی در عرفان را که عدهای از آن نام بردهاند، حکمت عملی و اخلاق میداند.
فخرالدین عراقی به سال 610ه.ق در بخش کمیجان استان مرکزی دیده به جهان گشود‘ او از دوران کودکی در شهر همدان به تحصیل علم پرداخت و در خردسالی موفق به حفظ قرآن مجید شد. وی از هفده سالگی به سیر و سیاحت روی آورد و در هند‘عراق‘شام و حجاز به کسب معارف مشغول گردید و در سیر و سلوک عرفانی خویش با بزرگانی چون: صدرالدین قوینی ‘ شیخ بهاءالدین زکریا و شمس تبریزی حشر و نشر داشت و از آنها فیض برد. در آثارش تأثیرپذیری او از بزرگانی چون: محی الدین بن عربی‘احمدغزالی‘خواجه عبدالله انصاری‘فردوسی‘سنایی غزنوی‘ابوسعید ابی الخیر و عطار نیشابوری به خوبی مشهود است. بین او و دو ستاره ی درخشان همعصرش یعنی سعدی و مولوی تأثیر و تأثر دیده می شود. بسیاری از بزرگان ادب بعد از عراقی از او متأثرند که از آن جمله : شیخ محمود شبستری ‘ حافظ شیرازی و جامی و... را میتوان نام برد. وفات عراقی به سال 686ه.ق در شام اتفاق افتاد و در قریه ی صالحیه ی دمشق در جوار قبر محی الدین بن عربی به خاک سپرده شد .